Skip to main content
Monthly Archives

تیر ۱۳۹۷

چگونه یک بازاریاب حرفه ایی شوم!؟

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

بازاریاب حرفه ایــــــــــــــــــــــــی از آن دست عبارت هایی است که انسان را به وجد می آورد. اگر دوست دارید بازاریاب حرفه ایی شوید می توانید با توجه به چندین نکته به نقطه ی اوج موفقیت در شغل خودتان دست یابید. برای این که یک بازاریاب حرفه ایی شوید برای خودتان هدف و رسالت تعیین کنید. این به معنای این است که بی هدف روز هایتان را سپری نکنید و حتی برای فروش یک خودکار هم هدف داشته باشید. همچنین هدفتان فقط کسب پول نباشد گرچه کسب پول از واجبات زندگی است اما برای موفقیت باید سطح توقعتان را از خودتان را ارتقا دهید.

به جزییات توجه کنید. یک بازاریاب حرفه ایی به جزییات توجه می کند. به مخاطبتان توجه کنید، رفتار هایش را بررسی کنید، بازار و شرایط بازار را مدام چک کنید، خلاصه این که جزیی نگر باشید و برای موفقیت، از حالت کلی نگری خارج شوید.

برای تبدیل شدن به یک بازاریاب حرفه ایی ببنید واقعا مشتری چه می خواهد؟ چه محصولی را می پسند؟ چه ویژگی ایی برای او مهم است، چه سبکی مورد پسند اوست؟ تمام این سوالات را برای رسیدن به موفقیت باید پاسخ دهید و برای مشتریان مرتع نمایید.

پی گیری کنید! بله چیز سختی نیست… شما قصد دارید بازاریاب حرفه ایی شوید پس باید پی گیر فروش خود به مشتری باشید. بعضی از بازاریابان هنگامی که محصولی را می فروشند ارتباط خودشان را با مشتری قطع می کنند اما برای کسب موفقیت شما این گونه نباشید… در مناسبت ها پیام تبریک دهید، اگر نسخه جدید از محصول وارد بازار شد به مشتری اطلاع دهید، پس از این که محصولی را فروختید با مشتری تماس بگیرید و بپرسید آیا راضی هست یا خیر؟ یا این که چه درخواست دیگری دارد؟ به غیر از تماس می توانید از ایمیل هم استفاده کنید یا اگر می دانید مشتری شما در شبکه اجتماعی ایی عضو هست از طریق آن شبکه اجتماعی با او ارتباط بگیرید.

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

 

برندسازی در اینستاگرام چگونه است؟

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

امروزه شبکه‌ی اجتماعی اینستاگرام با بیش از ۶۰۰ میلیون کاربر در ماه، به یکی از محبوب‌ترین و قدرتمندترین شبکه‌های اجتماعی موجود تبدیل شده است. زیرا با توجه به گرایش مردم به رسانه‌های تصویر محور، برندسازی در اینستاگرام به یکی از موثرترین راه‌های جذب مشتری تبدیل شده است. اما ممکن است برای شما نیز این سوال به وجود آید که برندسازی در اینستاگرام چگونه انجام می‌گیرد؟ و برای موفقیت در این رسانه‌ی اجتماعی چگونه باید عمل کرد. در ادامه به بررسی عوامل موثر در موفقیت برندسازی در اینستاگرام می‌پردازیم.

۷ راهکار برای موفقیت برندسازی در اینستاگرام و افزایش فالور

۱. ایجاد یک پروفایل با مشخصات کامل و شفاف

مشخصات وارد شده در پروفایل هر برند مهمترین دارایی آن محسوب می‌شود. در حقیقت می‌توان گفت عکس پروفایل، توضیحات موجود در بیو پیج و لینک‌های موجود در قسمت بیو مهمترین عامل در جلب اعتماد مشتری است. بنابراین برای برندسازی در اینستاگرام سعی کنید تصویر لوگوی برند خود را به عنوان عکس پروفایل پیج خود قرار دهید. در ضمن بهتر است این لوگو با لوگوی موجود در سایت رسمی برند شما یکسان باشد. زیرا این لوگو کلیدی برای جلب اعتماد و جذب مشتری بیشتر است. توضیحات موجود در بیو پیج در یک نگاه اطلاعات جامعی را در مورد برند و پیج شما در اختیار مشتریان قرار می‌دهد. بنابراین سعی کنید جملات کوتاه و جذابی را برای بیو پیج خود انتخاب کنید. این جملات باید هدف کلی برند شما را برای مشتری آشکار کند.

۲. استفاده از عکس‌های مرتبط و منسجم

در هر زمینه‌ای فعالیت می‌کنید برای جلب اعتماد مشتری بهتر است تصاویر منسجم و یک دستی را برای پیج خود تهیه کنید. به منظور یک دست بودن پیجتان می‌توانید قالب، تمپلیت و یا تمی را مطابق با رنگ سازمانی برند خودتان تهیه کنید. بنابراین هر تصویری که قرار است داخل پیج قرار گیرد را به کمک این قالب به تصویری مرتبط با پیجتان تبدیل کنید. در صورتی که عکاسی محصولاتتان را خودتان انجام می‌دهید بهتر است زمینه‌ی یکسانی را برای این محصولات در نظر بگیرید. این کار سبب می‌شود که مشتریان شما راحت‌تر به شما اعتماد کنند.

۳. استفاده از هشتگ‌های مناسب

استفاده از هشتگ‌های مناسب در کپشن اینستاگرام یکی از عوامل موثر در پروموت کردن پست‌های اینستاگرامی است. البته نکته‌ی مهمی که در ارتباط با انتخاب هشتگ مناسب وجود دارد انتخاب و استفاده از تعداد محدودی هشتگ مرتبط و تخصصی است. اهمیت هشتگ از آنجا ناشی می‌شود که معمولا مشتریان حرفه‌ای با جستجوی هشتگ‌های تخصصی به پست‌های شما خواهند رسید. بنابراین قبل از انتخاب هشتگ‌های مناسب بهتر است با بررسی پیج‌های رقبا هشتگ‌های پرطرفدار را انتخاب کنید.

۴. استفاده از محتوای ویدئویی

محتوای ویدئویی سبب افزایش تعامل برند شما با مشتریانتان خواهد شد. به اشتراک‌گذاری ویدئوهای آموزش استفاده از محصول و مراحل تهیه‌ی آن باعث می‌شود که نام برند شما به عنوان یک برند معتبر در ذهن مشتری ماندگار شود. بنابراین سعی کنید گاهی ویدئوهایی از همکاران و کارمندان خود نیز تهیه کرده و در پیج اینستاگرام خود منتشر کنید. استوری اینستاگرام نیز یکی دیگر از عوامل مهمی است که می‌تواند سبب افزایش تعامل با مشتریان شما شود.

۵. انتشار پست در بازه‌های زمانی مشخص

انتشار پست در بازه‌های زمانی مشخص به نوعی احترام به مخاطب تلقی می‌شود. بسته به نوع فعالیت‌های برند خود می‌توانید بازه‌های زمانی روزانه و هفتگی مشخصی را طبق تقویم محتوایی مشخص برای برند خود در نظر بگیرید. داشتن تقویم محتوایی سبب انسجام فعالیت‌های برند شما شده و به دسته‌بندی ذهن مخاطبان شما کمک خواهد کرد.

۶. تولید محتوای خلاق

تولید محتوای خلاق یک مزیت رقابتی در عصر دیجیتال است. با توجه به عکس محور بودن اینستاگرام احتمالا تولید محتوای خلاق برای آن دشوار خواهد بود. بنابراین بهتر است با استخدام نیروی گرافیک خلاق پست‌های خلاقانه بیشتری را تهیه کنید و از طریق این پست‌ها مخاطبان خود را به چالش بکشید.

۷. تبادل با سایر پیج‌ها و تاثیرگذاران

تبادل با تاثیرگذاران و سایر پیج‌های مرتبط سبب جذب مخاطبان جدید خواهد شد. زیرا افراد بیشتری با برند شما مواجه می‌شوند. همین مواجه شدن افراد جدید و به اشتراک‌گذاری تجربه‌ی مشتریان می‌تواند وجهه مثبتی به برند شما ببخشد. بنابراین تبادل با پیج‌های پرطرفدار مرتبط با محصولات برندتان را به عنوان گامی موثر برای برندسازی در اینستاگرام فراموش نکنید.

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

چگونه نام برند انتخاب کنیم؟

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

سایت بازاریابی آقای بازاریاب به نقل از مردمان :یک عنصر مهم در هر کار و تجارت ایجاد نام و علامت تجاری (برند) میباشد و از آن طریق است که مردم آن محصولات یا خدمات را میشناسند. این یکی از اولین چیزهایی است که باید به آن فکر کنید و تا آخر با کار شما همراه خواهد بود.

به همین دلیل است که انتخاب نام تجاری اهمیت بسیار زیادی داشته و به عنوان موضوعی خاص باید به آن نگاه کرد. شاید خیلی کار نگران کنندهای به نظر نرسد اما نیاز به دقت بسیار بالا و توجه به کلیه جنبه های نوع محصول یا خدمات شما دارد. از همه اینها گذشته، نام تجاری شما به همراه لوگو آن، به طریقی سمبلیک خلاصه شده همه آن چیزی است که ارائه میکنید.

دقت کنید که اینترنت پذیر باشد.

در این دوره و زمان، اگر میخواهید کار و تجارتتان شکوفا شده و سودرسان باشد، وارد کردن آن به دنیای اینترنت یک ضرورت است. به همین دلیل باید دقت کنید که نام تجاریتان برای اینترنت آشنا باشد. به این معنی که کاربران اینترنتی مشکلی برای دریافت اطلاعات درمورد کار شما از طریق نام تجاریتان نداشته باشند.

اول اینکه، اگر میخواهید از اینترنت برای بیزنس خود استفاده کنید، نیاز به یک وب سایت قانونی دارید که منبعی راحت برای دریافت اطلاعات درمورد برندتان باشد. این یعنی دامنه اینترنتی داشته باشید که به طور ویژه مربوط به بیزنس شما باشد. به همین دلیل باید نام تجاری انتخاب کنید که خیلی راحت توسط عموم مردم به خاطر سپرده شود و چیز پیچیده یا بی مفهومی نباشد.

بعنوان مثال، www.tchm.com را با www.tchmedical.com مقایسه کنید. به خاطر سپردن مورد دوم بخاطر کلمه «مدیکال» بسیار ساده تر است تا اینکه مورد اولی را حفظ کنند که نه کلمه معناداری است و نه هیچ اشاره ای به زمینه کاری مربوطه دارد.

دوم اینکه، شبکه های اجتماعی محبوبی مثل فیسبوک را یکی از راههای تبلیغاتی خود در آینده در نظر بگیرید. از اینرو چیزی که باید چک کنید این است که هیچ صفحه ای با نام موردنظر شما در آن ساخته نشده باشد. این باعث میشود افراد بسیار راحتتر شما را در فیسبوک پیدا کرده و اطلاعات موردنیازشان را دریافت کنند.

مسئله دیگری که بد نیست در نظر داشته باشید آدرس ایمیل کار شماست که باید بسیار شبیه و نزدیک به نام تجاریتان باشد.

سادگی

هرچه برند شما راحتتر تلفظ شود، بسیار بهتر دهان به دهان پخش خواهد شد. همینطور هر چه تعداد کلمات استفاده شده در آن کمتر باشد، به خاطر سپردن آن نیز سادهتر خواهد بود.

گاهی اوقات کلمات آنطور که نوشته میشوند، خوانده نمیشوند و افراد برای جستجو آن شرکت در اینترنت دچار مشکل میشوند. بعنوان مثال بااینکه برند “Xerox” به نام تجاری خوبی تبدیل شده تا آنجا که حتی گاهی معادل فتوکپی از آن استفاده میشود، احتمالاً در ابتدای تولد آن مشکلات تلفظی داشته است.

خیلی افراد ممکن است آن را با دیکته اشتباه “Zerox” اشتباه گرفته باشند و شرکت تعداد قابل توجهی از مشتریان احتمالی خود را بخاطر همین مشکل از دست داده باشد. بنابراین اگر میخواهید که مطمئن شوید که مردم میتوانند برند شما را به خوبی به خاطر بسپارند، یادتان باشد که سادگی بهترین راهکار است.

متفاوت باشید.

جدا از سادگی، نامهای تجاری باید جالب هم باشد تا بتواند سروصدایی ایجاد کرده و مردم را به برقراری ارتباط با آن مشتاق سازد. اینکه نام تجاریتان را خیلی توصیفی و رک و راست انتخاب کنید، کنجکاوی لازم برای حفظ اشتیاق در مخاطب را از بین خواهد برد.

قبل از اینکه چند نمونه نام تجاری برای کار خودتان کاندید کنید، بهتر است تحقیقی درمورد نامهای تجاری که رقیبانتان انتخاب کرده اند داشته باشید. شباهتهای بین برندهای مختلف را مشخص کنید و سعی کنید نام انتخابی شما شبیه به آنها نباشد.

به عبارت دیگر نام تجاری شما باید بسیار متمایز با آنها باشد. وقتی مشتری بخواهد از بین چند برند در یک زمینه یکی را انتخاب کند، کدام اول نظرش را جلب خواهد کرد؟ مطمئناً آنی که نام تجاری آن شبیه به بقیه نیست.

علامت تجاری (لوگو) هم در نظر داشته باشید.

نام و علامت تجاری کاملاً با هم در ارتباط هستند. اگر میخواهید برند فوق العادهای برای بیزنس خود داشته باشید، مطمئن شوید که مردم بتوانند نام تجاری شما را با علامت تجاریتان مرتبط ببینند.

بعنوان مثال برند “Apple” را در نظر بگیرید که لوگویی بسیار مستقیم و مشخص از شکل یک سیب دارد. این باعث میشود مردم بتوانند خیلی راحت آن برند را به خاطر بسپارند. چرا؟ زیرا به جای اینکه فقط به حافظه زبانی خود تکیه کنند، میتوانند حافظه بصری آن برند را هم ذخیره کنند.

حال که میدانید ارتباط بین نام و علامت تجاری تا چه اندازه اهمیت دارد، لازم است که به نامی فکر کنید که آزادی بیشتری برای ساخت لوگو به شما میدهد. معمولاً لوگوهای تصویری بسیار قویتر از لوگوهای کلمه ای هستند، به همین دلیل بهتر است به نام تجاری فکر کنید که سمبل شیء یا چیزی باشد.

مثلاً لوگو تصویری “Apple” را با لوگو کلمه ای “Microsoft” مقایسه کنید. مطمئناً شما هم بر این عقیده هستید که به خاطر سپردن اولی به منابع شناختی کمتری نیاز دارد تا دومی.

ذات بیزنستان را در بر داشته باشد.

همانطور که بیزنستان باید رویکرد فروش متفاوتی داشته باشد تا بتواند از رقیبانتان متمایز باشد، نام تجاری شما هم باید این متمایز بودن را نشان دهد. همچنین میتوانید از آن برای منعکس کردن قدرت بیزنستان یا نشان دادن نوع خدمات و محصولاتی که ارائه میکنید استفاده کنید.

بعنوان مثال موتور جستجوی “Google” را در نظر بگیرید که تصویر چشمانی جستجوگر را در ذهن ایجاد میکند. چنیننام تجاری باعث میشود مخاطبین خیلی راحت بین علامت تجاری و آنچه شرکت به آنها ارائه میکند ارتباط برقرار کنند و همین باعث میشود آن را راحتتر به خاطر بسپارند.

خیلی از برندها هم ارتباط چندانی با نوع بیزنس خود ندارند اما بر جنبه حسی آن اسم تاکید میکنند. خیلی ها ممکن است وقتی برای اولین بار نام “Starbucks” به گوششان خورد، تصوری از محصولات یا خدماتی که ارائه میکند نداشته اند اما وقتی میفهمند که نام یک کافی شاپ زنجیرهای است، به طور عجیبی در ذهنشان مینشیند. این اسم انرژی را در فرد بیدار میکند، درست همان کاری که یک فنجان قهوه اول صبح میکند.

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

آموزش زبان بدن، مالیدن کف دست ها به هم چه معنایی دارد؟

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

بخش تامین محتوای مسترویزیتور همواره به صورت دوره ایی به معرفی نکاتی از آموزش زبان بدن می پردازد و با این استراتژی سایت مسترویزیتور با معرفی کتاب هایی در این زمینه همواره از سایت های پیش رو و موفق در مباحث آموزشی بوده است. اهمیت آموزش زبان بدن در کسب و کار شما تا جایی است که بدون توجه به آن قطعا شکست خواهید خورد.

شاید بعضی از افراد این جمله را نوعی اغراق بدانند اما، اگر آموزش زبان بدن را در خود تقویت نکنید، چگونه می توانید تمام حرکات مشتری خود را تحلیل نمایید؟ یا اگر نسبت به مباحث آموزش زبان بدن بی تفاوت باشید هرگر نمی توانید درک درستی از رفتار رقبای خود کسب کنید. بنابر این آموزش زبان بدن برای هر فعال تجاری یک ضرورت است و در این مطلب ما تلاش کرده ایم با آوردن مثال هایی از کتاب زبان بدن در بازاریابی و فروش شما را بیشتر با این حوزه آشنا نماییم.

مالیدن کف دست ها به هم به چه معناست؟

“مالیدن کف دست ها به همدیگر در بیشتر موارد نشان دهنده انتظار های مثبت است، به عنوان مثال هنگامی که یک مدیر در جلسه در هنگام سخنرانی کف دست های خود را به هم می مالد و به صورت های مالی اشاره می کند قطعاً صورت های مالی شرکت نشان دهنده پیشرفت خوبی بوده اند و مدیر با این زبان بدن تلاش کرده تا این خبر مثبت را زودتر از نشان دادن صورت مالی ها به حضار در جلسه اعلام کند، این حرکت در بین مجری های تلویزیون بسیار رواج دارد. سرعت مالیدن کف دست ها به همدیگر نشان دهنده این است که چه کسی از این نتایج مثبت بهره خواهد برد. اگر در هنگام یک معامله طرف مقابل به صورتی سریع کف دست های خود را به همدیگر مالید نشان دهنده این است که شما از این معامله سود مناسبی برده اید اما اگر طرف مقابل شما این کار را با تردید و با کندی انجام داد، این به این معناست که او بیش تر از شما در این معامله سود خواهد برد و این معامله به نفع شما نیست. البته این حرکت از زبان بدن مانند سایر حرکت ها در زبان بدن باید با توجه به موقعیت های مختلف سنجیده شود.به عنوان نمونه گاهی مالیدن دست ها صرفاً برای گرم کردن بدن به کار می رود. کتاب زبان بدن در بازاریابی و فروش

با توجه به مباحثی در متن بالا به آن اشاره شد احتمالا متوجه شده اید که آموزش زبان بدن تا چه اندازه می تواند برای شما مفید باشد. در واقع آموزش زبان بدن همان طور که بیان شد در سخنرانی های شما با طرف های تجاریتان نیز می تواند مفید و موثر واقع شود. در هر سخنرانی ایی اگر شما با زبان بدن آشنایی بیشتری داشته باشید می توانید نتیجه ی بهتری کسب کنید و فرقی نمی کند که سخنرانی شما تجاری و کاری باشد یا یک سخنرانی آموزشی و… تلقی گردد. در واقع می توان گفت آموزش زبان بدن کاربرد بسیار وسیعی دارد. این که شما بدانید چگونه از زبان بدن خودتان استفاده کنید نیاز به تمرین و کسب تبحر دارد. بنابر این پیشنهاد می کنیم از کتاب های موجود در بازار مانند کتابی که ذکر شد و یا دوره های آموزش زبان بدن استفاده نمایید.

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

آیا فرآیند اجرای بازاریابی مهم است؟

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

بازاریابی صرف نظر از تئوری ها و تعاریفی که دارد باید در نهایت اجرا شود! فرض کنید شما مدیر بازاریابی در بخش فروش شرکت یا سازمان هستید در نهایت این شما هستید که باید بتوانید برنامه ایی که طراحی شده است را اجرا کنید. وگرنه یک برنامه بدون اجرا مانند: این است که شما کتاب را حفظ کنید ولی اصلا از آن در امتحان استفاده نکنید. در حقیقت برنامه ی بدون اجرا یعنی عملا هیچ کار خوبی در واحد بازاریابی صورت نگرفته است.

اجرای بازاریابی فرآیندی است که طرح های بازاریابی را به وظایف عملی تبدیل کرده و اطمینان حاصل می کند که این وظایف و ماموریت ها به گونه ای انجام شده اند که امکان نیل به اهداف پیش بینی شده در طرح مسیر را دارند. (مدیریت بازاریابی_فیلیپ کاتلر)

  • اما با توجه به این تعریف، چگونه می توان یک طرح را به یک برنامه عملی تبدیل کرد؟

برای این کار، راه های زیادی پیش روی شماست اما یکی از راه ها استفاده از روش بونوما است. در این روش با چهار گام این کار را انجام می دهید.

گام اول: مهارت تشخیص مشکل اولین مهارت است. در این مهارت باید متوجه شوید مشکل فعالیت های شما کجاست و سپس باید بتوانید با اقدام های مناسب آن را رفع کنید.

گام دوم: باید متوجه شوید که ضعف بازاریابی در کدام سطح از شرکت یا سازمان است و سپس با توجه به همان سطح تجویز مناسب را ارایه کنید. گاهی این ضعف در سطح مدیران عالی است و راهکار خاص خود را دارد و گاهی این ضعف از عملکرد بد سطوح کارکنان فروش ناشی می شود و راه حل خاص خود را می طلبد!

گام سوم: مهارت های اجرایی را ارتقا دهید. مهارت هایی چون؛ تقابل و تخصیص و یا سازمان دهی کردن و نظارت داشتن در دسته بندی مهارت های اجرایی شما قرار خواهند گرفت.

گام چهارم: در ارزیابی نتایج اجرا نیز مهارت پیدا کنید. اگر شما طرحی را اجرا کنید به طبع نتیجه ایی هم دارد و این خیلی طبیعی است که شما مهارت ارزیابی را در خود ارتقا دهید تا بتوانید با توجه به ارزیابی که از نتایج می کنید؛ اجرای خود را به طور مستمر بهبود و ارتقا دهید.

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  


 

 

مدیریت شبکه های اجتماعی و بازاریابی اینترنتی

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

اگر قصد استخدام یک مدیر شبکه های اجتماعی را دارید بهتر است قبل از آغاز فرآیند استخدام با مهمترین ویژگی های یک مدیر موفق در این زمینه آشنا شوید:

می‌توان گفت تقریبا تا یک دهه پیش شغلی تحت عنوان مدیر شبکه‌های اجتماعی وجود نداشت. اما امروزه وجود فردی به عنوان مدیر شبکه‌های اجتماعی در بیشتر سازمان‌ها و شرکت‌ها ضروری شده است. زیرا با توجه به رشد و توسعه شبکه‌های اجتماعی و افزایش مخاطبان این رسانه‌ها و گسترشبازاریابی شبکه‌های اجتماعی فردی متخصص برای مدیریت این شبکه‌ها نیاز است. با توجه به اهمیت این موضوع در عصر بازاریابی دیجیتال یک مدیر شبکه‌های اجتماعی موفق باید مهارت‌های خاصی را در خود تقویت کند. زیرا بدون وجود این مهارت‌ها سازمان‌های مدرن امروزی یکی از مهمترین ابزارهای بازاریابی و مزایای رقابتی خود را از دست خواهند داد.

در ادامه ۸ نمونه از مهمترین مهارت هایی که مدیران شبکه های اجتماعی در عصر بازاریابی دیجیتال به آن نیاز دارند مطرح می‌شوند.

۸ مهارت مهم مدیر شبکه‌های اجتماعی در عصر بازاریابی دیجیتال

۱. آگاهی از قانون کپی رایت

آگاهی از قانون کپی رایت یکی از مهارت‌های اساسی در بازاریابی رسانه های اجتماعی است. داشتن قلم مناسب و مهارت نوشتن متن‌های فریبنده برای جلب مشتری مهمترین مهارتی است که یک مدیر شبکه‌های اجتماعی موفق باید در خود تقویت کند. یک کپی‌رایتر موفق می‌تواند با بهبود کیفیت محتوای شبکه‌های اجتماعی سبب افزایش بهره‌وری بازاریابی از طریق شبکه‌های اجتماعی برند مربوطه شود.

۲. مهارت طراحی و گرافیک

تحقیقات انجام شده حاکی از آن است که محتوای بصری میزان تعامل با مخاطبان را دو برابر می‌کند. بنابراین داشتن مهارت‌های طراحی و گرافیکی مدیر شبکه‌های اجتماعی تاثیر مستقیمی بر روی استراتژی تولید محتوای رسانه‌های اجتماعی خواهد داشت. تولید محتوای بصری جذاب جذب مخاطب و اعتمادسازی به برند می‌شود. همین اعتمادسازی نیز افزایش فروش را در پی خواهد داشت.

۳. داشتن اعتماد به نفس و تقویت مهارت سخنوری

ارتباطات شبکه‌های اجتماعی بسیار گسترده هستند. از این رو فردی که به عنوان مدیر شبکه‌های اجتماعی انتخاب می‌شود. باید مهارت‌های ارتباطی و اعتماد به نفس خود را تقویت کند. بازی با کلمات و تبدیل شدن به سخنوری قدر مدیریت شبکه‌های اجتماعی را آسانتر خواهد کرد. زیرا در بحث شبکه‌های اجتماعی با افراد مختلفی از تمام اقشار جامعه در ارتباط هستیم. بنابراین داشتن مهارت برقراری ارتباط مطابق با علاقه و روحیه‌ی هر فرد یکی از دشوارترین و در عین حال مهمترین مهارتی است که در عصر بازاریابی دیجیتال باید تقویت شود. برای موفقیت در رسانه‌های اجتماعی باید بتوانیم با همدلی به جلب اعتماد مشتریان بپردازیم.

۴. روانشناسی رفتاری

تجزیه و تحلیل داده‌های شبکه‌های اجتماعی مشخص می‌کند که چه نوع پست‌هایی مخاطبان بیشتری را جلب می‌کنند. روانشناسی رفتاری نیز به مدیران کمک می‌کند تا علت جذاب بودن یک پست برای مخاطبان را درک کنند. داشتن اطلاعاتی در مورد رفتار مصرف کننده یک مهارت منحصر به فرد تلقی می‌شود. زیرا بازاریابی ارتباط تنگاتنگی با مباحث روانشناسی دارد. با توجه به گسترش بازاریابی رسانه‌های اجتماعی نیز به عنوان یک مدیر موفق شبکه‌های اجتماعی داشتن مهارت روانشناسی رفتاری می‌تواند مزیت رقابتی فوق‌العاده‌ای برای شما باشد.

۵. تجزیه و تحلیل داده‌ها

توانایی تجزیه و تحلیل بزرگ داده‌ها تاثیر زیادی بر روی انتخاب استراتژی مناسب دارد. ترافیک ورودی، میزان به اشتراک‌گذاری یک پست و تعداد لایک‌ها و کامنت‌های آن در کنار تجزیه و تحلیل تخصصی سایر داده‌ها این امکان را فراهم می‌کند تا یک مدیر شبکه‌های اجتماعی موفق استراتژی مناسبی را برای کار خود انتخاب کند. بنابراین برای تقویت مهارت‌های خود به عنوان یک مدیر بهتر است بر روی قدرت تحلیل خود کار کنید.

۶. توانایی بودجه بندی

همانگونه که می‌دانید معمولا در کسب و کارها میزان بودجه‌ای که برای هر بخش در نظر گرفته می‌شود میزان مشخص و محدودی است. بنابراین یک مدیر موفق باید بتواند برنامه ریزی و بودجه بندی دقیقی برای تبلیغات، تولید محتوای شبکه‌های اجتماعی و … داشته باشد. زیرا نداشتن یک بودجه بندی مناسب سبب می‌شود که فعالیت‌های بعضی از بخش‌ها متوقف شود و همین امر باعث می‌شود رقبا از شما پیشی بگیرند.

۷. کنجکاوی

یک مدیر شبکه های اجتماعی موفق کنجکاو و عاشق یادگیری است. یادگیری مهارت‌ها و آشنایی با ابزارهای جدید کلید موفقیت در عصر بازاریابی دیجیتال است. یک فرد کنجکاو می‌تواند با جستجوی روزانه سایت‌ها و شبکه‌های اجتماعی روزانه مهارت‌های مختلفی را کسب کند. همین کنجکاوی نیز می‌تواند به یکی از مزیت‌های منحصر به فرد در عصر ارتباطات دیجیتال تبدیل شود.

۸. سازگاری

می‌توان گفت سازگاری و کنجکاوی مکمل یک دیگر هستند. زیرا وقتی فرد کنجکاوی مهارت‌های جدیدی را می‌آموزد باید به کمک سازگاری بتواند خود را با شرایط وفق دهد. زیرا توانایی به روز بودن و به روز ماندن در همه افراد وجود ندارد. بنابراین اگر می‌خواهید یک مدیر موفق در زمینه‌ی شبکه‌های اجتماعی باشید باید مهارت سازگاری خود را تقویت کنید.

نتیجه‌گیری

عصر حاضر عصر اطلاعات و ارتباطات دیجیتال است. بنابراین شبکه‌های اجتماعی به عنوان یکی از مهمترین ابزارهای ارتباط جمعی تبدیل شده‌اند. از این رو کسب و کارها نیز به دنبال مدیر شبکه‌های اجتماعی موفقی هستند که با تقویت مهارت‌های خود بتواند طبق استانداردهای روز پیش رود. بنابراین کسب مهارت‌های تخصصی یکی از کلیدهای موفقیت در عصر رسانه‌های دیجیتال است.

منبع: آلامتو

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

 

بازاریابی مشتری مدار در سه گام

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

اگر تا به حال دنبال این موضوع بوده اید که چگونه بازاریابی خود را مشتری مدار کنید با سه گام این مسئله حل است!!!خب در ابتدا ممکن است فکر کنید چگونه یک بازاریابی رنگ و رو رفته را به بازاریابی مشتری مدار تبدیل کنم و تنها با سه گام هم این کار را عملی کنم؟ البته شاید ظاهر قضیه کمی پیچیده و محال باشد اما، در عمل شما با این نوع بازاریابی واقعا فاصله ایی ندارید… به شرط این که همت کنید و این سه گام را مو به مو انجام دهید!

سه گام بردارید!!!

  1. ابتدا تمام مشتریان احتمالی خود را شناسایی کنید و سپس کمی این کار را دقیق تر انجام دهید. مثلا مشتریان بالفعل و بالقوه، و سپس بازارهای اصلی و فرعی را نیز دسته بندی کنید. این کار به شما کمک می کند تا برای ایجاد آمیخته ی بازار بسیار دقیق عمل کرده باشید.
  2. تمام هدفتان را رضایت مشتری قرار دهید. هر وظیفه ایی که انجام می دهید و هر کاری را که در فعالیت بازاریابی خود قصد انجام آن را دارید به این شکل و با این محتوا تحلیل کنید که آیا در انجام آن رضایت مشتری من تامین می شود یا خیر؟ در واقع ایجاد چنین حسی در مشتری به عنوان یکی از مهم ترین فعالیت های بازاریابی محسوب می گردد.
  3. یک بردار رسم کنید. بله تعجب نکنید بردار فقط در ریاضی کاربرد ندارد. بردار در علم بازار هم به کار شما خواهد آمد! اگر یادتان باشد گفتیم هر کاری را برای رضایت مشتری انجام دهید اما عوامل دیگر هم مهم است. بر روی بردار خروجی را رضایت مشتری قرار دهید و سپس فاکتور هایی مانند فروش بیشتر، سود و سهم بازار را بر روی بردار رسم کنید. تلاش کنید رابطه ایی را بین این عوامل ایجاد کنید که علاوه بر کسب آن ها در نهایت با رضایت مشتری یک مجموعه ی منحصر به فرد را در بازار برای شما رقم بزند.

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

بازاریابی گردشگری و بخش بندی های آن

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

بازاریابی گردشگری مانند هر نوع از بازاریابی اصولا باید طبق بخش بندی هایی پیش رود. این بخش بندی های می توانند متنوع باشند. بازاریابی گردشگری/جغرافیا، اقتصاد، سن، جمعیت، خانواده در بازاریابی گردشگری گاهی بخش بندی بر اساس جغرافیا رخ می دهد. مثلا: مردم ایران که در منطقه ایی زندگی می کنند که بیشتر ایام سال آب و هوای گرمی دارند بر اساس این بخش بندی می توان مقاصد گردشگری سردسیری یا زمستانی را برای آن ها در نظر گرفت. گاهی بخش بندی جغرافیایی به شکل جزیی تر بر اساس سن گردشگران پیش خواهد رفت به عنوان مثال: جهان کودک برای کودکان یک نوع جاذبه گردشگری بر مبنای بخس بندی جغرافیایی است. برای افرادی که در شهر های صنعتی مانند تهران / تبریز / اصفهان / مشهد و … زندگی می کنند رفتن به مناطق ییلاقی یا روستایی نوعی جاذبه گردشگری است.

یکی دیگر از بخش بندی ها در بازاریابی گردشگری، بخش بندی بر اساس مسائل اجتماعی و اقتصادی است. به عنوان نمونه:  یک هتل فوق لوکس در کیش بر اساس همین بخش بندی برای مشتریانش جاذبه گردشگری را ایجاد می کند و مشتری جذب می کند. پارک های تفریحی نیز دقیقا از همین قانون پیروی می کنند. همچنین می توان گفت موزه هایی مانند موزه فرش، موزه هنر های معاصر ایران و هزاران موزه ی دیگر نیز بر اساس بخش بندی اقتصادی، گردشگر جذب می کنند. البته این نوع بخش بندی در بازاریابی گردشگری هنوز کامل نیست یعنی گاهی پیش آمده که گردشگر از نظر اقتصادی مرفه نیست اما، صرفا بر اساس علاقه تلاش می کند هزینه ی رفتن به چنین مکان هایی را فراهم کند.

بخش بندی گردشگری می تواند بر اساس مذهب هم رخ دهد. به عنوان مثال: تور زیارتی مشهد، تور یک روزه سفر به جمکران یا تور زیارتی سفر به شاهزاده حسین قزوین در این نوع دسته بندی جای می گیرند.

بخش بندی در بازاریابی گردشگری می تواند بر اساس سن و جمعیت هم باشد. همچنین بخش بندی بر اساس زبان/ نژاد و ملیت هم نوع دیگری از بخش بندی است.

مهم ترین نوع بخش بندی در بازاریابی گردشگری

یکی دیگر از بخش بندی ها در بازاریابی گردشگری بخش بندی بر پایه خانواده است. به عنوان مثال: یک زوج جوان توقع یک سفر عاشقانه را دارند یا یک خانواده ی در حال رشد توقع دارند که در سفرشان برای همه ی اعضا سرگرمی وجود داشته باشد یا خانواده مسن تمایل دارند سفر آن ها با امکانات رفاهی خوبی برای جابجایی آن ها همراه باشد.

در هر کدام از بخش بندی ها، بازاریابی گردشگری متفاوت ظهور پیدا می کند و می تواند گردشگران خاص خود را داشته باشد.


ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

چگونه مشتریان وفادار داشته باشیم؟

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

سایت خبری آقای بازاریاب به نقل از کلوببهترین راهکار برای رشد سریع و پایدار در هر کسب و کار پیدا کردن مشتریان ثابت و وفادار است، مشتریانی که حتی در زمان مشکل و سختی ها شما را ترک نکنند! اما چگونه؟

به گزارش آلامتو و به نقل از بازده؛ جذب مشتریان وفادار برای کسب و کار شما چگونه باید انجام شود تا فروش مطمئن و باثباتی داشته باشید. در این مقاله در خصوص جذب مشتریان وفادار برای کسب و کار تان بحث می شود.

ممکن است فرد در کسب و کار آنقدر بر سود و زیان متمرکز شود که این حقیقت را کم‌رنگ جلوه دهد که بهترین روش سنجش موفقیت یک کار، مشتریان آن است. اگر می‌خواهید یک ارزیابی واقعی از کار شرکت خود داشته‌ باشید، از مشتری بعدی که وارد شرکت شما می‌شود یا با شما تماس می‌گیرد، سوال کنید.

جذب مشتریان وفادار برای کسب و کار :

بسیاری از صاحبان مشاغل آن‌قدر درگیر انجام امور روزمره می‌شوند که فراموش می‌کنند، تماماً کسب و کارشان به مشتریان‌ آنها بستگی دارد. بدون مشتری، کسب و کاری هم وجود نخواهد داشت- مشتریان افرادی هستند که نه تنها بر مبنای محصولات و قیمت آنها بلکه بر مبنای کیفیت خدماتی که دریافت می‌کنند، به شرکت‌ها اعتماد می‌کنند. پس تعجبی ندارد که در کسب و کارها باید بسیار تلاش شود تا اعتماد مشتری جلب و حفظ شود.

پس برای جلب نظر مشتری باید دقیقا چه کنیم؟

مشتری را بشناسید. مهم نیست که شرکت شما چه محصولات یا خدماتی را ارائه کند. چون کلید موفقیت شما، شناخت مشتری است. هر چه بهتر مشتریان خود را بشناسید، شانس‌های رشد شرکت‌تان افزایش می‌یابد. این روزها حتی شرکت‌های متخصص وجود دارند که پایگاه داده‌های مشتریان‌ هدف‌گذاری شده یا مورد نظر را به صورت برخط برای انواع کسب و کار ارائه می‌کنند. با توجه به وجود منابع این‌چنینی، دسترسی صاحبان مشاغل به علایق، نفرت‌ها، شخصیت‌ها، و عادات خرید و خرج کردن مشتریان‌ در بازار مورد نظر بسیار آسان‌تر شده است.

مشتری می‌تواند بهترین مشوق‌تان باشد

در جهان امروزی، بازاریابی “شفاهی” یا “دهان به دهان” ارزش بسیاری دارد و می‌تواند کمک شایانی به یک شرکت برای ازدیاد تعداد مشتریانش بکند.بسیاری از بازاریابی‌های مثبت توسط باارزش‌ترین و وفادارترین مشتریان‌ شما صورت می‌گیرد. تلاش‌کنید تا به خواست مشتریان‌ خود گوش فرادهید و مشتریان‌ وفادار و دائمی را برای خود پرورش دهید.

مشتریان‌ خوب پرورش یافته، از بسیاری جهات تاثیر مثبتی بر کسب و کار دارند: آنان مجددا و این بار بیشتر از شما خرید خواهند کرد، به دوستان و همکاران خود در مورد شرکت شما خواهند گفت، بازخورد سازنده‌ای برای شما خواهند داشت، برای کمک به شما در جهت بهبود شرکت وقت خواهند گذاشت و اگر مرتکب اشتباه شوید، شما را آسان‌تر خواهند بخشید.

چگونگی رفتار با مشتری شما را از دیگران متمایز می‌کند

نه قیمت و نه طیف وسیع خدمات موجب جذب و حفظ مشتریان نمی‌شود. آنچه در مسیر طولانیِ ایجاد اعتماد میان مصرف‌کنندگان و فروشنده لازم است، تجربه‌ی مشتری برتر است. با توجه به این‌که بسیاری از شرکت‌ها محصولات باکیفیت مشابه را با قیمت‌های رقابتی عرضه می‌کنند، آنچه موجب تمایز در سبک کسب و کار شما می‌شود، توانایی شما در ارائه‌ی خدمات به مشتریان‌ باثبات و باکیفیت و انجام معاملات شخصی با آنها است. برای این کار، باید نیازهای مشتری خود را بشناسید و سپس در هر زمانی راهی را برای پاسخگویی به آنها بیابید. جا خوردید؟ بله اگر شما تجربه‌ی بزرگ را برای مشتری فراهم نکنید، بازار مورد نظر شما، کسب و کار را در جاهای دیگری خواهد یافت.

از بازخورد مشتریان به نفع خود بهره‌مند شوید

بازخورد مشتری – مثبت یا منفی – می‌تواند به شما کمک کند تا روابط مصرف‌کنندگان با شرکت را تقویت کنید. بازخورد منفی به شما کمک می‌کند تا حوزه‌هایی را که در آن ضعف دارید، شناسایی کنید. بازخورد مثبت کارهای درست‌تان را به شما نشان می‌دهد.

با مشتریان غیرفعال یا قدیمی‌تان تماس بگیرید

آیا شما تا به حال تلاش کرده‌اید تا با مشتریان‌ سابق یا غیرفعال خود تماس بگیرید؟ به سخنان آنان گوش کنید و دیدگاه‌های آنان را درباره‌ی این‌که چرا کسب‌وکار با شما را متوقف کرده‌اند، جویا شوید. این اطلاعات به شما کمک می‌کند تا به نیازهای مشتریان‌ پس از انتخاب یک محصول یا درخواست وی برای ارائه‌ی خدمات پی ببرید. این می‌تواند فرصتی برای بازگرداندن مشتریان‌ سابق به چرخه‌ی تجارت باشد و در عین حال استراتژی‌ای را به شما برای جذب مشتریان‌ بالقوه ارائه کند.

هرگز فراموش نکنید: مشتری، ارزشمندترین دارایی هر کسب و کار و شرکتی است، و ارائه‌ی خدمات شخصی به مشتریان‌ نه تنها آنها را به مشتریانی وفادار و خوب بلکه به مبلغان و سفرایی برای معرفی نام تجاری محصولات و خدمات‌تان تبدیل می‌کند.

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

مدیریت تجربه مشتری در بازاریابی صنعتی

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

کلیدی ترین عامل موفقیت در شرکت ما مشتریانمان هستند!

  مایکل دل(Michael S. Dell)؛ مالک شرکت چند ملیتی Dell

 

خیلی از مدیران بازاریابی و فروش بر این باورند که مدیریت تجربه مشتری (Customer experience management) یکی زیر شاخه مدیریت ارتباط با مشتری(Customer relationship management) می باشد. از طرفی دیگر وقتی برای اولین بار با واژه مدیریت تجربه مشتری روبرو می شویم؛ آن را با کلماتی همچون رضایت و خوشنودی مشتری، همسان سازی می کنیم؛ در صورتی که مفهوم مدیریت تجربه مشتری و یا همان CEM خیلی گسترده تر از این است.

ارزش مشتری آنقدر بالاست که ناراضی ترین مشتری منبعی ارزشمند جهت عبرت آموزی ماست.

  بیل گیتس(Bill Gates)؛ مالک شرکت چند ملیتی(Microsoft)

رابطه مفهوم اقتصاد تجربه با مدیریت تجربه مشتری

قبل از اینکه به تبیین مفهوم مدیریت تجربه مشتری بپردازیم بد نیست با مفهوم اقتصاد تجربه(Experience Economy) آشنا شویم! مفهوم اقتصاد تجربه اولین بار توسط جوزف پاین (B. Joseph Pine II) و جیمز گیل‏مور (James H. Gilmore) به جهان معرفی شد؛ آنها برای اقتصاد، چهار بعد در نظر گرفتند که به ترتیب شامل اقتصاد کشاورزی، اقتصاد صنعتی، اقتصاد خدماتی و در نهایت اقتصاد تجربه بود. پاین و گیلمور در کتاب معروف خود با عنوان اقتصاد تجربه بر این امر تاکید کردند که پایه و اساس رشد اقتصادی هر کشوری در آینده به تجربه مصرف کنندگان آن گِره خورده است! جمله معرف آن های این بود که:

کار تئاتر است و هر کسب و کاری صحنه یک تئاتر شگفت انگیز!

پاین و گیلمور با بیان مفهوم مدیریت تجربه مشتری (CEM) دنیای متفاوتی را با مدیریت ارتباط با مشتری (CRM) به جهان معرفی کردند. نگاه مدیریت ارتباط با مشتری (CRM)، نگاهی سودآور است؛ نگاهی که در آن تمام تلاش خود را می کنیم تا مشتری خود را حفظ کنیم. اما مدیریت تجربه مشتری کاری پیچیده و مشکل تر است. در ادامه با مدیریت تجربه مشتری که با CEM و یا CXM خلاصه می شود بیشتر آشنا خواهیم شد.

مدیریت تجربه مشتری ؛ CEM و یا CXM

نتایج یک کار تحقیقاتی نشان داد که حدود ۸۵ درصد از مشتریان به دلیل مواجه با یک تجربه بد از برند مورد علاقه خود دیگر از آن شرکت خرید نکردند! این یعنی مدیریت تجربه مشتری مهم است؛ به زبان ساده و روان ما در مدیریت تجربه مشتری به دنبال مدیریت کردن ذهن و تفکر مشتری خود هستیم نه صرفاً راضی نگه داشتن او! در CEM مشتری باید اهداف و آرمان های خود را در برند شرکت ما پیدا کند؛ باید خودِ درونِ خود را در آیئنه برند ما ببیند! تا به حال به این فکر کردید چرا بعضی از دوستانتان با اینکه وضع مالی خوبی ندارند حاضراً پول قرض کنند و یک گوشی اپل(Apple) بخرند؟ دلیل این موضوع را باید در CEM پیدا کنید!

باید مشتری خود را درک کنیم؛ لازمه درک کردن، شناخت عمیق از مشتری است!

دو نکته عملیاتی CEM در بازاریابی صنعتی

قبل از اینکه این دو نکته تجربی خود را به شما منتقل کنم باید بگویم که استفاده از تکنیک CEM در سبک بازاریابی صنعتیو یا همان B2B بیشتر کاربرد دارد؛ چراکه در در این شیوه از بازاریابی باید به نکات ظریف بسیاری توجه کرد و چه بسا برای مواجه شدن با یک مشتری باید ساعت ها و روزهای زیادی را سپری کرد. البته این به معنی نفی تکنیک CEM در سبک بازاریابی B2C نیست؛ به طور قطع استفاده از تکنیک های مدیریت تجربه مشتری در عالم بازاریابی B2C نیز مفید خواهد بود. خوب برگردیم به دو نکته عملیاتی در مورد استفاده از مدیریت تجربه مشتری در فرایند بازاریابی صنعتی:

۱ـ سیر تا پیاز مشتری را در بیاروید! به عنوان اولین نکته پیشنهاد می کنم یک فرم آماده کنید و سعی کنید سیر تا پیاز مشتری خود را در آن بنویسید! از علایق و سلایق گرفته تا سبک عکس پروفایل تلگرام و یا واتس آپش! از ادبیاتی که در شبکه های اجتماعی دارد تا پست هایی که منتشر می کند! از ساعت خریدش گرفته تا زمان پرسه زنی در سایت یا فروشگاه شما؛ خلاصه سعی کنید برای هر مشتری خود یک پروفایل درست کنید و فیها خالدونش را در آن بنویسید!

۲ـ اقدام و عمل؛ در این مرحله دست به کار بشید و یک معجون خوش مزه مطابق میل مشتری خود درست کنید! معجونی که در آن تمام سلایق و خوشایندهای مشتری لحاظ شده است؛ ارائه کالا و یا خدمتِ کاملاً سفارشی شده می تواند میزان تجربه خوشایند مشتری از برند و شرکت شما را به میزان قابل توجهی بالا ببرد. این را فراموش نکنیم که هر تکنیک و یا خلاقیتی که منجر به ارائه خدمات سفارشی سازی شده به مشتریان ما شود می تواند در بالا بردن میزان رضایت مندی آنها و همچنین ایجاد تجربه شیرین از برند و یا شرکت ما ختم شود.

دهه ۱۹۸۰ دهه کیفیت؛ دهه ۱۹۹۰ دهه برندسازی؛ و دهه ۲۰۰۰ دهه ایجاد تجربه مشتری خواهد بود!

یان مک الیستر(Ian McAllister)؛ مدیر شرکت خودروسازی فورد(Ford Company)

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب  |    پیچ اینستاگرام بزاززاده

رزومه علمی، پژوهشی و اجرایی:  سید حجت بزاززاده  |    فرم درخواست مشاوره بازاریابی صنعتی

 

شماره تماس جهت مشاوره!