Skip to main content
Tag

مفاهیم بازاریابی

منطقی ها

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

کسی که نگرش ذهنی درست دارد، هیچ کس نمی تواند او را از رسیدن به هدفش باز دارد و کسی که نگرش ذهنی اشتباه دارد، هیچ چیزی در دنیا نمی تواند کمکش کند. “توماس جفرسون”

در ادامه بحث شیوه تفکرات انسانها که در مطالب قبل به افراد بصری، شنیداری و احساسی اشاره شد، این بار به بررسی آخرین شیوه تفکر می پردازیم.

  • منطقی(Logical)

وضعیت منطقی به این معنا است که افکار فرد توسط منطق او شرح داده می شوند. نگاه این گونه افراد هنگام تفکر به سمت پایین و راست می باشد.

متن

تفکر منطقی در واقع عالی‌ترین سطح تفکر است که اختصاص به انسان دارد، به هر میزان که محتوای تفکر با واقعیت‌های بیرونی همخوانی داشته باشد و در ذهن از نظم و انسجام خاصی برخوردار باشد، فرد راحت تر می‌تواند مسایل را تجزیه و تحلیل کند. اساسی‌ترین ملاک یک تفکر منطقی آن است که هدف تفکر منطقی حل مسائل است همه ما در زندگی با مسایل بسیاری روبرو می‌شویم.  افرادی که دارای تفکر منطقی هستند به راحتی می‌توانند مشکلات را تحمل کنند و از راه درست و منطقی وارد شوند.

جان دیویی در مورد تفکر منطقی و رونده شکل‌گیری آن می‌گوید: تفکر منطقی به وسیله بررسی فعال، مداوم و دقیق هر عقیده یا معرفت در سایه دلایلی که آن را تأیید می‌کند، و نتایج بیشتری که از آن به دست می‌آید، تشکیل می‌شود. واقع بینی، کل نگری، درک روابط بین پدیده‌ها، درک عمیق از موضوعات و… برخی از ویژگی‌های محتوایی یک تفکر منطقی است.

ویژگی های خاص این افراد 

  • این افراد عموماً روحیه ی پرسشگری فوق العاده ای دارند.
  • انتقاد پذیرند.
  • داوری و قضاوت آن ها به دور از تعصب و لجبازی است.
  • هیچ چیزی را به سادگی و بدون تفکر ، نه می پذیرند و نه رد می کنند.
  • از منابع مختلف اطلاعات مناسب و دقیقی درباره موضوع مورد نقد به دست می آورند.
  • نسبت به مسایل دید وسیعتر و دقیق تری دارند.
  • این افراد یکسونگر نبوده و به جنبه های مثبت و منفی مسئله (با هم) توجه دارند.
  • قدرت تجزیه و تحلیل و استنتاج موضوعات مختلف را دارند.
  • با ذهن باز و متفکرانه نسبت به مسایل اظهار نظر می کنند.
  • معمولاً قدرت تشخیص درست از نادرست را دارند.
  • گوینده ای متفکر و منطقی و شنونده ای فعال هستند.
  • در حین این که کل موضوع را در نظر می گیرند، به جزئیات نیز توجه می کنند.
  • به این مسئله کاملاً واقفند که ممکن است حرف یا راه حل دیگران یا خودشان همیشه درست نباشد.
  • چون به عاقبت کار می اندیشند، معمولاً فریب وعده های دیگران را نمی خورند.
  • معمولاً به راحتی جذب گروه ها و افراد نمی شوند.

اگر می خواهید در برخورد با این گونه از افراد موفق باشید:

باید قادر به توجیه این افراد در خصوص ارائه محصول یا خدمت مورد نظر در قالب فرایند تصمیم گیری باشید. در ادامه با انواع مصافحه آشنا خواهیم شد…

درباره نویسنده

عوامل محیطی و بازاریابی بین الملل

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

بازاریابی بین الملل برنامه ای برای ارتباط مرزهای بین المللی به منظور دست یابی به اهداف مورد نظر سازمان ها و افراد می باشد. در چند دهه گذشته اهمیت بازاریابی و تجارت بین المللی برای تمامی ملتها و کشور ها به وضوح مشخص شده است. در جهان امروز برای داشتن تجارت بین المللی موفق به بازاریابی درست و دقیق و با برنامه نیاز است.

شرکت ها و سازمان ها در بازاریابی بین الملل از خط مشی ها و مقرراتی استفاده می کنند که بتوانند خود را با شرایط مختلف تطبیق دهند. از جمله شرایطی که باعث ایجاد تفاوت در بازارهای داخلی و بین المللی می شود، می توان به تفاوتهای فرهنگی و محیطی و تکنیک های بازاریابی و نوع قراردادها اشاره کرد. از میان این شرایط ذکر شده، شرایط محیطی از اهمیت بیشتری برخوردار است، زیرا این شرایط باعث تغییر نیازها و خواسته های مردم سراسر جهان برای انتخاب محصولات می شود. از موارد بسیار مهم شرایط محیطی که در بازار یابی بین المللی تأثیر گذار است می توان به عوامل اقتصادی هم در ساختار صنعت و هم در درآمد ملی و عوامل سیاسی حاکم بر کشور ها و یا عوامل فرهنگی اشاره کرد.

به دلیل متفاوت بودن شرایط محیطی بازار کشور های مختلف، بازاریابان به دنبال راه حلی برای حل و فصل کردن این مشکل می باشند. یکی از ابزارهای مهم و کارآمد در تعبیر و تفسیر نقاط اشتراک و افتراق محیط بازارها، تجزیه و تحلیل تطبیقی می باشد. این راه حل بدین گونه است که مقامات اجرایی می توانند از طریق بازاریابی تطبیقی و یا شناخت تفاوت ها و تشابهات بین کشور های مختلف امکانات بازاریابی خود را تعیین کنند و چارچوب مقایسه ای مناسبی را بوجود بیاورند.

برگرفته از کتاب بازاریابی بین الملل دکتر میرزا حسن حسینی


هفت گام اساسی در جایگاه…

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

در پست های قبلی به تشریح گام های اول و دوم در جایگاه یابی برند پرداخته شد اینبار می خواهیم با گام های سوم و چهارم آشنا شویم:

  • گام سوم. جمع آوری اطلاعات مربوط به نظرات مشتریان درباره محصولات موجود در محیط رقابتی

مدیر بازاریابی پس از انتخاب یک سری محصولات رقابتی ، می باید بداند کدام ویژگی ها برای بازار هدف تعیین کننده اند و همچنین طبقه محصول در دست بررسی را نیز می باید بشناسد. او همچنین می باید نظر مشتریان درباره محصولات مختلف در محیط رقابتی را با توجه به این ویژگی ها بداند. این اطلاعات بازار را باید در وهله نخست از طریق انجام تحقیقات کیفی، مصاحبه یا گروه های کانونی ، به دست آورد تا مشخص شود که کدام ویژگی ها ، تعیین کننده اند. سپس به منظور جمع آوری اطلاعات مربوط به امتیاز محصولات رقابتی از حیث این ویژگی ها ، می باید تحقیقات کمی – شاید نظر سنجی از مصرف کنندگان- صورت پذیرد.

  • گام چهارم. در جایگاه یابی برند: تجزیه و تحلیل موقعیت فعلی محصولات در محیط رقابتی

فارغ از اینکه فرایند موضع یابی درباره یک محصول جدید هنوز معرفی و عرضه نشده صورت می گیرد یا درباره موضع یابی مجدد محصولی که موجود است ، مهم آن است که درکی روشن از موضع یابی محصولات رقابتی انتخاب شده صورت بگیرد. یک ابزار مفید برای انجام چنین کاری استفاده از شبکه موضع یابی یا نقشه ادراکیاست. شبکه موضع یابی نمایش و ارائه بصری از موقعیت های محصولات یا نام های تجاری مختلف در محیط رقابت با توجه به دو ویژگی تعیین کننده، فرآهم می آورد.

بنا بر تعریف، نام تجاری ای که مصرف کننده آن را نمی شناسد، نمی تواند جایی را در ذهن آن مصرف کننده اشغال کند. اغلب مشتری سه یا تعداد کمتری از نام های تجاری موجود در یک طبقه محصول را خوب می شناسند، با وجود اینکه تعداد نام های تجاری موجود بیش از ۲۰ تا می باشد.بنابراین بسیاری از نام های تجاری جایی در ذهن و خاطر بسیاری از مصرف کنندگان ندارند. بنابراین اولین قدم در کسب جایگاهی متمایز و بارز برای یک نام تجاری ، آگاه کردن بازار و معرفی آن نام تجاری است. به این منظور باید نام تجاری را دائما و موکدا همراه یک یا چند مفهوم موثر بر تصمیم خرید مصرف کننده تبلیغ نمود. با ایجاد رابطه قوی بین یک نام تجاری و تعداد محدودی از ویژگی ها می توان جایگاهی برجسته برای یک نام تجاری ایجاد کرد. تعیین ویژگی هایی که بر اساس آنها جایگاه محصول مشخص می شود ، دستاورد اصلی فرآیند موضع یابی بازار و محرک اساسی استراتژی ارتباطات بازاریابی و همچنن استراتژی کلی شرکت است که نهایتا طراحی و اجرا می شوند. بدون داشتن اطلاعات شفاف درباره موقعیت مورد نظر محصول ، آژانس های تبلیغاتی ، کارکنان فروش و دیگر افراد دست اندرکار در آگاه کردن مردم و شناساندن محصول به بازار؛ انجام این کار مهم به دشواری صورت خواهد گرفت.

درباره نویسنده


بر گرفته از کتاب استراتژی بازاریابی با رویکردی تصمیم محور اورویل سی واکر و همکارانش(۱۳۸۳) ترجمه سید محمد اعرابی و داوود ایزدی

احساسی ها

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

ﺍﮔﺮ ﺍﻧﺴﺎﻧﻬﺎ ﺩﺭ ﻃﻮﻝ ﻋﻤﺮ ﺧﻮﻳﺶ، ﻣﻴﺰﺍﻥ ﻛﺎﺭﻛﺮﺩ ﻣﻐﺰﺷﺎﻥ ﻳﻚ ﻣﻴﻠﻴﻮﻧﻴﻮﻡ ﻣﻌﺪﻩ ﺷﺎﻥ ﺑﻮﺩ،
ﺍﻛﻨﻮﻥ ﻛﺮﻩ ﻱ ﺯﻣﻴﻦﺗﻌﺮﻳﻒ ﺩﻳﮕﺮﻱ ﺩﺍﺷﺖ…( ﺁﻟﺒﺮﺕ ﺍﻧﻴﺸﺘﻴﻦ)

در ادامه بحث شیوه تفکرات انسانها که در مورد انسان های بصری و شنیداری صحبت شد، این بار می خواهیم ویژگی افراد احساسی را مورد بررسی قرار دهیم:

  • احساسی (Kino Thinking)

احساسی ها غالباً جهان را از راه احساسی تجربه می کنند. در وضعیت احساسی فرد، افکار خود را با احساسش پشتیبانی می کند. وقتی از این گونه افراد سوالی پرسیده می شود در حین تفکر برای پاسخگویی، به سمت پایین و چپ خیره می شوند.

6

  •  ویژگی های افراد احساسی

این دسته از افراد بسیار با احساس و متظاهرند، و همیشه آماده ی مبالغه کردن هستند. احساس گرایان می توانند بسیار جذاب باشند و دیگران را جذب انرژی بی پایان خود کنند. شاید شما این همه انرژی را که آنها از خود نشان می دهند دوست نداشته باشید ولی جذب آن خواهید شد، زیرا این شور و هیجان بی حد و اندازه، شما را آنقدر به وجد می آورد که ممکن است هرگز جرأت نکنید تا این اندازه اوج بگیرید.

احساسی ها هیچ گاه در اعمال و گفتار خود شک نمی کنند. وجودشان سرشار از فکر بکر و ایده های الهام بخش است، هیج کس مثل آنها نمی تواند از احساسات خود برای تاثیر گذاری استفاده کند. این افراد هیچ چیز را از دیگران پنهان نمی کنند و دوستدار روابط قطعی و پایدارند. احساسی ها نیاز دارند احساسات خود را بیان کنند. مطمئن باشید اگر یک بار این کار را انجام دهند به راحتی حاضرند به صحبت های شما نیز گوش کنند، زیرا موارد احساسی آنها را به هیجان در می آورد.

  • ویژگی خاص این افراد
  1. در ابراز احساسات و همچنین درک کردن احساسات بسیار قوی اند.
  2. زیاد گریه می کنند و فریاد می کشند.
  3. در روابط شور و هیجان زیادی خلق می کنند.
  4. دوست دارند تا پر هیجان ترین احساسات را تجربه کنند.
  5. معتقدند که دیگران به حد کافی احساساتی نیستند.
  6. برای تمامی افرادی که با آن ها در ارتباط اند احساس به خرج می دهند.
  • احساسی ها از لغات زیر بیشتر در کلام خود استفاده می کنند
  1. “احساس خوبی دارم”،
  2. “دست روی نقطه حساسی گذاشتید”،
  3. “احساس می کنم ناراحتید”،
  4. “حسم اشتباه نمی کند”،
  5. “حالم بد می شود و دستم عرق می کند”
  6. یا “او خیلی با من سرد است” و … استفاده می کنند.

همانطور که مطالعه فرمودید، احساسی ها از کلمه حس و مشتقات آن زیاد در کلام خود استفاده می کنند. اگر میخواهید در رابطه با این گونه افراد موفق باشید، سعی کنید با توجه به نوع محصول یا خدمت ارائه شده، احساسات آنها را بر انگیخته کنید. به آنها اجازه دهید تمام احساسات خود در رابطه با نوع محصول معرفی شده را بیان کنند. برای این گونه افراد باید زمان بیشتری اختصاص دهید. این افراد با بیان احساسات خود، حس رضایت پیدا می کنند و مشتاق حفظ رابطه با شما خواهند شد.

درباره نویسنده

ارتباط نداشتن شغل افراد با تخصص آنها!!

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

پیرو مطالب پست قبلی در مورد عوامل بروز کم کاری در کارکنان فروش این بار عامل دیگری که تاثیری کمتر از نبود شرح شغل ندارد را شرح خواهیم داد.

فردی که می داند شغلی که پیدا کرده است با تخصص و تحصیلات او ارتباط ندارد، نباید تصدی آن را بپذیرد، از سوی دیگر کارفرمایی که ارتباطی بین شغل و تحصیلات، تخصص و تجربه فرد نمی بیند، نباید او را استخدام کند، چرا که در این صورت هم به کارمند آسیب خواهد زد و هم به سازمان خود. اگر مدیر یک سازمان تمام کارمندان خود را به یک چشم – مثبت یا منفی که هر دو حالت به یک اندازه زیان رسان است- نگاه کند، دیری نمی پاید که کارمندان خوب انگیزه خود را برای بهتر کارکردن از دست می دهند و کارمندانی که به درستی کار خود را انجام نمی دهند، از این شرایط سوء استفاده می کنند؛ چرا که خوب کار کردن و بد کار کردن برای مدیران سازمان تفاوتی ندارد. این شرایط همراه با نبود نظارت کافی و دقیق مدیریت باعث انگیزه کشی و سوء استفاده خواهد شد.

نبود سیاست های تشویقی و تنبیهی نیز تاثیر مذکور را خواهد گذاشت. کارمندی که کار خود را درست انجام می دهد اگر پاداش بگیرد یا تشویق شود، هر روز برای بهتر شدن کار خود تلاش خواهد کرد، چرا که تلاشش دیده می شود و همین انگیزه قدرتمندی برای اوست. اگر چنین سیاستی وجود نداشته باشد، کارمندان دلیلی برای اینکه کار خود را به درستی انجام دهند نمی بینند، زیرا هیچ کس کار نکردن یا بد کار کردن آن ها را نمی بیند و آن ها را بازخواست نمی کند. در صورتی که اگر سیاست های تنبیهی برای این دسته از کارمندان وجود داشته باشد، بسیاری از این مشکلات برطرف خواهد شد. گذشت بیش از اندازه مدیر درباره کارمندان نیز شرایطی را ایجاد می کند که کارمندان به راحتی می توانند از شرایط پیش آمده سوء استفاده کنند. این شرایط حتی زمانی که مدیریت تصمیم به اصلاح آن بگیرد ادامه خواهد داشت؛ چرا که کارمندی که به گذشت و لطف بی جا عادت کرده است، آن را حق خود می داند و تلاشش بر این است که آن را حفظ کند و نهایتاً در برابر هرگونه تغییری در این باره مقاومت خواهد کرد. در این شرایط طبیعتاً مدیریت قدرت چندانی برای اصلاح نخواهد داشت.زیرا کارمندان نقاط ضعف مدیر را شناخته اند. بنابراین مدیریت از انجام اصلاحات منصرف می شود و از آن می گذرد.

در شرایطی که هیچ جایی برای پیشرفت شغلی کارمندان وجود نداشته باشد و مدیر نیز تلاشی برای ایجاد شرایط پیشرفت نکند، کارمند دچار روزمرگی می شود و دلزدگی از کار راکد و یکنواختش او را به کم کاری می کشاند. کارمندی که می داند هرچه تلاش کند به هیچ پیشرفتی نایل نمی شود و شرایطش بهبود نخواهد یافت، قطعاً انگیزه ای برای انجام کار درست وظایفش نخواهد داشت.

درباره نویسنده

حالات غیر کلامی دست

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

در مطالب قبلی به حالات مختلف پا و زبان بدن مربوط به حالات پا پرداختیم در این بخش می خواهیم در رابطه با زبان بدن دست، مطالبی را بیان نماییم:

  • باز بودن کف دست

باز بودن کف دست نمادى از صداقت است. یکى از روش هایى که از ان طریق مى توانیم به صداقت افراد پی ببریم ، این است که به کف دست هاى او دقت کنیم.در دادگاه ها، افراد هنگامى که مى خواهند سوگند یاد کنند، کف دست راست را باز مى کنند. اگر شما به عنوان یک بازاریاب یا فروشنده با یک مشتری بر سر مسائلی مثل قیمت، به توافق نرسید و مبلغ پیشنهادى شما بیشتر از توان پرداخت مشتری باشد،اگر وى در حین اینکه با زبان بیان مى کند توانایى پرداخت مبلغ مورد نظر را ندارد، دو دست خود را باز مى کند و به طرف جلو و به سمت بالا نگه دارد می توان حدس زد که ان مشتری واقعیت را می گوید اما اگر فرد مورد نظر خیلى آرام ایستاده باشد و همان طور که دستانش در جیبش است، در حال چانه زدن با شما درباره قیمت است، مى توان به صداقت نداشتن او شک کرد.

علاوه بر موضوع صداقت که می توان از باز بودن کف دست به ان پی برد، سه حالت مختلف برای کف دست وجود دارد:

3

  • کف دست باز و به سمت بالا

نشان دهنده حالت عجز و ناتوانى فرد است و این فرد تهدیدى براى اشخاص دیگر محسوب نمى شود و درخواست خود را از روى ناتوانى ادا مى کند. مانند فقرا و یا کودکان که نسبت به افراد بزرگ تر احساس عجز و ناتوانى مى کنند.

  •  کف دست باز و به سمت پایین

 نشان دهنده این است درخواست فرد به صورت آمرانه و همراه با تحکم است.

2

  • کف دست مشت شده و انگشت اشاره باز

نشان دهنده آن است که درخواست کننده، طرف مقابل را مجبور به انجام فرمانش مى کند. مثل زمانى که یک معلم در کلاس درس اشتباه رفتاری  دانش آموز خود را هم زمان با استفاده از جملات کلامى دستورى از طریق نشانه رفتن با انگشت سبابه به طرف وی به او گوش زد می کند و از دانش اموز می خواهد دوباره ان را تکرار نکند. در ادامه به سایر حالات غیرکلامی دست پرداخته خواهد شد.

درباره نویسنده

Steps of CEM

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

در مطلب قبلی با مراحل بلوغ مشتری محوری در CEM آشنا شدیم اینبار می خواهیم با هر یک از این گام های مشتری محوری در CEM آشنا شویم؛ پس با ما همراه شوید:

  • گام اول مشتریان هدف

باید مشتریان خود را بشناسیم، باید بدانیم که چه چیزی از ما می خرند و هر مشتری باعث پیشرفت و بهبود چه عاملی در شرکت نظیر: فعالیت های خدماتی، فروش، بازاریابی و…. می شود که با نگهداری آن مشتری مسیر رشد و سود را بتوانیم تضمین کنیم. در این گام بیشتر به CRM پرداخته می شود زیرا هدف مشتری نیست، هدف اصلی، سود ما یا به عبارتی پول مشتری است. نقش CEM در این مرحله کمرنگ است.

  • گام دوم پاسخگویی به مشتری

به طورمنظم از مشتریان در مورد کالاها، خدمات، سرویس های خودکار و…. بازخورد می گیریم، بازخوردها اولویت بندی می شوند و برای رضایت بیشتر مشتری که همان تجربه مطلوب است استفاده می کنیم تا فرسایش مشتری به حداقل برسد. در این مرحله نقش CEM با معرفی تکنولوژی مدیریت بازخورد سازمانی Enterprise Feedback Management نقش پررنگی ایفا می کند.

  • گام سوم درگیر شدن با مشتری

با تمرکز بر رابطه بلند مدت و تلاش برای ایجاد یک رابطه احساسی با مشتری می توانیم با مدیریت تجربه، باعث مسرور شدن او شویم و از حک شدن نام خود در ذهن مشتری اطمینان حاصل کنیم. در این مرحله CEM نقش بسزایی دارد.

  • گام چهارم الهام گرفتن از مشتری

باید نگاه و فکر ما به مشتری عمیق باشد و هدف ما علاوه بر خود مشتری شامل زندگی کاری و حتی شخصی او نیز باشد.تنها وجود مشتری در شرکت و یا مغازه ما کافی نیست، زیرا با خروج او پیش بینی بازگشت دوباره او  امری دشوار است؛ اما با این شناخت(حتی با نبودن در کنار مشتری) ما را قادریم که قبل از شنیدن خواسته مشتری، با خلق راهی جدید بتوانیم خواسته رو برآورده کنیم و باز هم در این مرحله CEM نقش بسیار پررنگی دارد.

درباره نویسنده

بارانی که بر آسمان بارید

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

شخصیتی فوق العاده خوش قول، سه چهار دقیقه قبل از قرارمان در محل وعده شده با لبخندی که برلب داشت آماده بود. پس از سلام و احوالپرسی سوار ماشین شد و شروع به صحبت کرد. صحبت اون به اندازه ای پر انرژی بود که مسیر بیست کیلومتری به کارخانه خیلی سریع گذشت. به کارخانه  رسیدیم و به صبحانه دعوت شدم. در حین صبحانه خوردن بود که شروع به مرور خاطرات خود کرد و من داشتم کم کم به جواب سوالات خودم می رسیدم. نامش ناصر است در خانواده پرجمعیت ۱۱ نفری رشد کرده که از کودکی در آرزوی ساخت هواپیما بوده….  از شون خواستم از یک جایی شروع کنند:

  • وقتی ده دوازده سالم بود توی مغازه ساعت سازی پدرم کار می کردم؛ با زیرکی می فهمیدم مشتری های پدرم که برای تعمیر ساعت می اومدن اغلب نیازمند تعمیر رادیوهای قدیمی هستن به مرور زمان متوجه شدم که پاشنه آشیل این رادیوها، خازن هست؛ زیر ویترین ساعت سازی پدرم رادیوها را تعمیر می کردم که بعد از مدتی درآمد زیر ویترین پدرم (از راه رادیو سازی )از درآمد بالای ویترین آن (از ساعت سازی) بیشتر شد!!!

بازاریابی -ویزیتوری -اینترنت مارکتینگ -سایت بازاریابی -99

در ادامه گفتم از دوران مدرسه برایمان بگویید:

  • سال ۱۳۵۲ وقتی دانش آموز راهنمایی بودم برای مسئولین وقت نامه ای نوشتم  و از اونا تقاضای کمک برای ساخت هواپیما کردم اما به نامه ام جوابی داده نشد. دوران دبیرستان خوبی نداشتم، پدرم ازم خواست که بین درس وکار یکی را انتخاب کنم و من هم کار را انتخاب کردم و دیپلم را هم نتونستم بگیرم. از پدرم مغازه ای اجاره کردم و مشغول به کار تعمیر لوازم برقی شدم.

درهرصورت در همان مغازه اجاره ای پدر، کار را شروع می کنه ولی شوق ساختن هواپیما هنوز رهایش نساخته. بالاخره در سال ۱۳۶۲ پیش استاندار وقت شهرشون میره و درخواست خودش رو خیلی ساده مطرح می کنه و میگه:

  • صد و پنجاه هزار تومان کمک برای ساخت هلی کوپتر نیاز دارم…

و استاندار که از اعتماد به نفس این جوان خوشش اومده بود، بدون اینکه باهاش قراردادی ببنده پنجاه هزارتومان مساعدت میکنه و یکی از سوله های بدون استفاده ارتش رو در اختیارش میذاره تا بتونه کارش رو اونجا ادامه بده…. حاجی ادامه میده:

  • با همکاری یکی از برادرانم توی اون سوله  کار را شروع کردیم و یک نمونه هلی کوپتر تک نفره ساختیم. نمونه اول قبل از پرواز، بخاطر عدم توازن قوای وارده، مچاله شد اما بعدا  اون نواقص را اصلاحش کردیم.

با تعویض استاندار و شدت گرفتن جنگ ایران و عراق، سالن را ازشون پس می گیرن و هلی کوپتر ساخته شده که نیاز به اصلاحات جزئی داشت متوقف می مونه!!! از صورت حاج ناصر نشانه ای از ناراحتی اون دوران دیده نمی شه و ادامه می ده:

  • بعد از پروژه ناتمام ساخت هلی کوپتر به مغازه برگشتم و با شریکم شروع به کار کردم. یک طرحی برای تولید سنگ چاقو سازی به ذهنم رسید و شروع کردم به طراحی و تولید اون دستگاه. مسئول اداره صنایع سنگین از کارگاه کوچکمون بازدید کرد و کلی وام و تسهیلات به ما تعلق گرفت.

سال ۶۵، بعد از جدایی از  همکارش توهمون مغازه استیجاری که دیگه از حاج آقا(پدر) خریداری کرده بود شروع به کار تراشکاری میکنه و به صورت اتفاقی باتنها تولید کننده اتصالات اون موقع برخوردی می کنه. و از اون تولید کننده بزرگ می خواد تا رمز موفقیت کارشو بهش بگه اما اون تولید کننده با حالتی متکبرانه بهش می گه:

  • خیلی ها خواستن مثل ما کار کنن ولی نتونستن، اگر می تونی خودت این کار رو بکن!

 این تلنگر نه چندان جالب، حاج ناصر رو به فکر فرو برد تا محصولاتی مشابه و به مراتب بهتر از اون تولید کننده بسازه. بعد توی همون مغازه تراشکاری با همکاری یکی از فامیلاش به صورت آزمایشی نمونه ای از اتصالات رو درست می کنه. بعد با شش نفر از دوستانش  شرکتی در همین راستا تاسیس می کنه. با یک گرما و هیجانی ادامه می ده:

  • من تمام موفقیت های زندگیم را مرهون لطف خداوند هستم.

بازاریابی -بازاریابی اینترنتی -مارکتینگ -ویزیتور -ویزیتوری 99

تو ابتدای کار تولید، همه کارها بطور معجزه آسا درست میشه و کمتر از ۳ سال قراردادهایی با شرکت نفت و گاز میبنده و کارش به علت انحصاری بودن و کیفیت بالا خیلی رونق میگیره. این وضعیت پیش میره تا اینکه به سال ۷۹ میرسه و تعدادی از شرکا تصمیم به جدایی از کار میگیرن. بعد از جداشدن، حاج ناصر که هنوز شوق ساختن هلی کوپتر تو ذهنش بوده با ۳ نفر از شرکای دیگه کارخانه جدیدی با مجوز هلی کوپتر سازی تاسیس می کنه. در اینجا اضافه می کنه که:

  • به اون چیزی که می خواستم رسیدم. هلی کوپتر رادیو کنترلی بدون سرنشین ساختم که مورد تائید ارگانهای ذیربط قرار گرفت. تو سال ۸۱ هلی کوپتری که ساختم قیمت فروشش  ۱۵میلیون تومان شد که نمونه ژاپنی اش ۵۰ میلیون تومان بود.

 بنا به دلایلی دیگه پروژه هلی کوپتر تو ذهنش مسکوت می مونه، و دوباره بر میگرده به همون کار ساخت اتصالات فلزی و الان یکی از بهترین تولیدکنندگان این اتصالات تو کشور هستش. در انتها از او خواستم هر جوری می خواد این گفتگو را تمام کنه:

  • برکتی که توی کارم هست را فقط خواست خدا میدونم. اعتقادم اینه که اگه علاقه تو هر کاری وجود داشته باشه آخرش به موفقیت میرسه. حالا اگر علم رو با این علاقه ترکیب کنی هزینه کار کمتر میشه.

در انتها بعد از همنشینی با حاج ناصر به این نتیجه رسیدم که اگه با خودم رو راست باشم و هیچ خیالاتی جلوی چشمامو نگیره؛ اگه کسب و کار رو توفیقی از جانب خدا بدونم و برکت اون رو مقدر شده از سوی اوستا کریم؛ اگه پول برام یه چیزی باشه که ممکنه خوب باشه یا بد؛ اگه  اقتصاد و Business رو یه سرگرمی بدونم اونوقت باید بهم بگن حاج ناصر!

نویسنده افتخاری: آقای مهدی بازرگانی

دفاتر و اتاق های بازرگانی

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

در ادامه مطالب هفته های گذشته، به معرفی روش های گوناگون یافتن خریداران آنسوی مرز بر مبنای ترتیب کم هزینه ترین به پرهزینه ترین، می پردازیم:

  • دفاتر بازرگانی (سازمان توسعه تجارت)

این دفاتر زیر مجموعه ای از معاونت بازاریابی و تنظیم روابط سازمان توسعه تجارت کشور می باشند و بر حسب قاره به سه دفتر کلی شامل کشورهای اروپایی و آمریکایی، عربی و آفریقا و همچنین آسیا و اقیانوسیه تقسیم بندی شده اند. اهم وظایف این دفاتر عبارتند از:

  • مطالعه و بررسی آمار، اطلاعات، قوانین و ضوابط بازرگانی و اوضاع اقتصادی، سیاسی و جغرافیایی مربوط به کشورهای هدف به منظور آشنایی با سازمان ها و مقررات تجاری و انتخاب روش های مناسب در زمینه بازرگانی با کشورهای مورد نظر.
  • هماهنگی در تنظیم روابط بازرگانی خارجی با وزارتخانه های ذیربط در چارچوب سیاست های دولت.
  • بررسی مستمر تراز بازرگانی و ارائه گزارش های تحلیلی به منظور ایجاد هماهنگی های ضروری و ممکن و فراهم آوردن شرایط توسعه صادرات غیرنفتی به کشورهای هدف در جهت بهبود تراز بازرگانی.
  • بررسی و ارائه پیشنهاد برای فراهم آوردن امکانات همکاری های منطقه ای و گسترش آنها با توجه به مصالح ملی.
  • فراهم نمودن مقدمات برپایی اجلاس، کمیسیون های مشترک، تشکیل و شرکت در جلسات مربوطه با هماهنگی سایر وزارتخانه ها و سازمانهای ذیربط.
  • بررسی و اظهار نظر از دیدگاه اقتصادی در مورد موافقتنامه هایی که توسط سایر وزارتخانه های ذیربط با کشورهای حوزه فعالیت منعقد می شود.
  • پیگیری و نظارت و انجام اقدامات لازم در جهت اجرای توافقات بعمل آمده و تصمیمات متخذه در کمیسیون های مشترک و مندرج در یادداشت های تفاهم، موافقتنامه ها و قراردادهای بازرگانی با کشورهای مربوط تا حصول نتیجه نهایی.
  • همکاری با کمیسیون بازرگانی مجلس جهت بررسی قراردادها و موافقتنامه های بازرگانی منعقده با کشورهای حوزه فعالیت.
  • ارائه پیشنهادهای لازم به منظور مبادله هیأت های تجاری با کشورهای حوزه فعالیت با توجه به سیاست های بازرگانی کشور و تنظیم گزارش های مربوط.
  • هماهنگی و همکاری در زمینه اعزام هیأت های تجاری و تدوین برنامه های مربوط.
  • مذاکره با سفرا، کاردارها، کاردان و مستشاران بازرگانی کشورهای حوزه فعالیت در جهت رفع تنگناها، مشکلات و یافتن راه حل های مناسب جهت توسعه روابط تجاری فیمابین.
  • همکاری با سازمان های توسعه تجارت دیگر کشورها، اتاق های بازرگانی، تعاونی ها و سازمان ها و نهادهای مرتبط با تجارت خارجی در داخل و خارج از کشور به منظور گسترش روابط بازرگانی.
  • بررسی وضیعت بازار و کالاها در کشورهای هدف به منظور تدوین سیاست مدیریت بازار و افزایش صادرات کالاهای غیر نفتی.
  • کوشش درجهت ایجاد بازار مشترک اسلامی به منظور برقراری روابط اقتصادی بین ممالک اسلامی با یکدیگر.
  • اتاق ها و شوراهای بازرگانی مشترک

اتاق های مشترک برای تشویق و توسعه روابط و مبادلات عامل های اقتصادی ایرانی و خارجی تشکیل می شوند و به نحوی عمل خواهند کرد که در جهت رشد و تقویت همکاری های اقتصادی بین دو کشور عمل نمایند. کلیه اشخاص حقیقی یا حقوقی ایرانی و خارجی که در ارتباط با مبادلات اقتصادی فیمابین ایران و کشور خارجی خاص فعالیت داشته و دارند می توانند به عضویت اتاق های مشترک در آیند. اعضای ایرانی اتاق مشترک باید قبلاً به عضویت یکی از اتاق های بازرگانی و صنایع و معادن ایران پذیرفته شده و عضویت آنها معتبر باشد.

اتاق های مشترک وابسته به اتاق ایران هستند، اما در قبال اعمال و تعهدات خود دارای مسئولیت حقوقی و مالی مستقل می باشند. شخصیت هایی که در تحقق اهداف اتاق مشترک و پیشرفت مناسبات اقتصادی جمهوری اسلامی ایران و کشور مقابل خدمات فوق العاده انجام داده و یا ممکن است در آینده منشأ خدمات ارزنده گردند، با تصویب هیات مدیره می توانند به عضویت یا ریاست افتخاری اتاق مشترک پذیرفته شوند.

لیست کشورهای دارنده اتاق ، شورا و یا مرکز تجاری مشترک با کشورمان به تفکیک منطقه ای به شرح جداول زیر می باشد:

  • ارمنستان (اتاق)
  • امارات (اتاق)
  • عراق (اتاق)
  • مرکز تحقیقات اسلامی
  • بحرین (شورا)
  • سوریه (شورا)
  • قطر (شورا)
  • کشورهای اکو (اتاق)
  • عربستان (شورا)
  • ترکیه (شورا)
  • عمان (شورا)
  • روسیه (اتاق)
  • افغانستان (اتاق)
  • گرجستان (شورا)

 

  • ایتالیا (اتاق)
  • آلمان (اتاق)
  • فرانسه (اتاق)

 

  • بلژیک (اتاق)
  • سوئد (اتاق)
  • اسپانیا و پرتغال (شورا)

 

  • یونان (شورا)
  • لوکزامبورگ (اتاق)
  • ایتالیا (مرکز تجاری)
  • انگلستان (اتاق)
  • هلند (شورا)
  • فنلاند (مرکز تجاری)

 

  • چین (اتاق)
  • مالزی (شورا)
  • ژاپن (شورا)
  • تایلند (مرکز تجاری)
  • هند (شورا)
  • کره جنوبی (مرکز تجاری)
  • تایوان (مرکز تجاری)

 

  • کانادا (اتاق)
  • آفریقا (شورا)
  • استرالیا (اتاق)
  • تونس (شورا)
  • الجزایر (شورا)
  • کره جنوبی (مرکز تجاری)
  • لیبی (اتاق)

درباره نویسنده

بازارسازی به سبک اکبر آقا !!!

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

بازاری بسازید و نیازهای واقعی مردم را در آن عرضه کنید. به نحوی که همه از حضور درآن خوشحال باشند.

هر مصرفی، تولیدی در پی دارد و هر تقاضایی، عرضه‌ای و بازار محل گره خوردن عرضه و تقاضاست. و بازاری کسی است که این بازار را مبتنی بر ابزارهایی شکل می‌دهد و رونق می‌بخشد. او که در حقیقت نقشش بازار سازی است، از محل برقراری این ارتباط نفعی عایدش می‌گردد. با این فرض یک مسابقه‌ی والیبال می‌تواند بازارهای گوناگونی داشته باشد. ورزشگاه چند هزار نفری، شبکه‌های تلویزیونی، شبکه‌های اینترنتی، شبکه‌های اجتماعی، روزنامه‌ها، مجلات و … هر کدام می‌توانند بازاری برای عرضه‌ی این محصول باشند.

این بازار به شرطی پر رونق خواهد ماند که هر سه گروه همواره از این تعامل احساس رضایت کنند. قرار است بازار ساز برای برآوردن نیازهای واقعی مردم فضایی را فراهم کند تا مشتری به خوبی جنس را ببیند، به خوبی لمس کند، فرصت فکر‌کردن را داشته باشد و بدون اینکه چیزی به او تحمیل شود، با آرامش تصمیم بگیرد. مشتری دوست دارد که بازار‌ساز محصولاتی را که نیاز او را برآورده می‌کنند، کنار هم جمع‌آوری کرده و به او این امکان را بدهد تا انتخاب کند.

چه خوب است، بازار ساز یک فروشنده‌ی بی اطلاع نباشد. در خصوص ویژگی محصولاتی که عرضه می‌کند آگاه بوده و دلسوزانه مشتری را راهنمایی نموده و در انتخاب یاری اش کند. اگر هم مشتری از او خرید نکرد، حداقل کلامی از او بیاموزد و خاطره‌ی خوشی در ذهنش باقی بماند. درست که نگاه کنی، درمی‌یابی که بازاری بودن و بازار سازی کردن چقدر مهم است. بازار ساز متخصصی است که از طرفی طبق معیارهایی کیفی، محصولی را به بازار خود راه می‌دهد و از طرف دیگر به مشتری کمک می‌کند تا در انتخاب محصول توانمند گردد و در محیطی شفاف تصمیم بگیرد.

222

  • اکبر آقای ما هم یک بازار ساز است.

ابزارش یک چرخ دستی است و صدای گرمش و چهره‌ی مهربانش. هر روز سبزی تازه را از بازار دیگری تهیه می‌کند و در بازار خود می‌فروشد. مشتری‌ها هر روز صبح، منتظر آمدنش هستند و از کیفیت سبزی‌ها و قیمت آنها راضی‌اند. او سبزی‌ها را می‌شناسد، هر سبزی را که برمی‌داری با مهربانی یکی دو تا از خواص آن را نیز برایت بازگو می‌کند. با چرخش خورشید چرخ دستی را حرکت می‌دهد تا هم سبزی‌ها تازه بماند و هم مشتری‌ها در آفتاب نمانند و … او بازاری ساخته است، بی نظیر.

نویسنده افتخاری: بهنام رستگار

شماره تماس جهت مشاوره!