Skip to main content
Monthly Archives

آذر ۱۳۹۴

شناسایی موقعیت ممتاز شرکت با استفاده از تجزیه و تحلیل استراتژیک

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

شناسایی موقعیت ممتاز شرکت با استفاده از تجزیه و تحلیل استراتژیک

یکی از دستاوردهای مطلوب تجزیه و تحلیل عوامل استراتژیک ، شناسایی یک موقعیت ممتاز ( Propitious niche ) برای شرکت است، یعنی جایی که شرکت می تواند از شایستگی با ارزش برای بهره مند شدن از یک فرصت خاص، استفاده کند. موقعیت ممتاز شرکت عبارت است از نقش رقابتی خاص آن شرکت که به خوبی با محیط داخلی و خارجی شرکت سازگار شده است، بطوریکه دیگر شرکت ها نمی توانند آن را چالش یا زایل کنند.

پیدا کردن چنین موقعیتی همیشه ساده نیست. مدیریت یک شرکت باید همیشه به دنبال روزنه های استراتژیک باشد. مقصود از روزنه های یا پنجره های استراتژیک، فرصت های بی نظیر بازار در یک زمان خاص است که فراروی شرکت قرار دارد. اولین شرکتی که از این روزنه عبور کند، به یک موقعیت ممتاز دست می یابد و رقابت را کم می کند(اگر شرکت، نقاط قوت لازم را در اختیار داشته باشد). یکی از شرکت هایی که با موفقیت به یک موقعیت ممتاز دست یافته است، شرکت فرانک جی زامبونی(Frank Joseph Zamboni)، تولید کننده ماشین های صیقل دهنده زمین های اسکیت و هموار کننده زمین های هاکی است. فرانک زامبونی در سال ۱۹۴۹، ماشین بی نظیر تراکتور شکلی را اختراع کرد که تاکنون ماشین دیگری با قابلیت های آن ساخته نشده است. قبل از اختراع این ماشین، مردم مجبور بودند خود سطح یخی زمین اسکیت را با دست تمیز و صاف کنند. حتی طرفداران بازی هاکی روی یخ، انتظار لحظه ی استراحت دو نیمه را می کشند تا نحوه ی کار این ماشین را که زمین این ورزش را مثل آینه صاف می کند، مشاهده کنند. تا زمانی که شرکت زامبونی بتواند این ماشین ها را به تعداد مناسب و با همان کیفیت مناسب و با قیمتی معقول تولید کند، برای دیگر شرکت ها صرف نمی کند که بخواهند موقعیت ممتاز زامبونی را از آن خود کنند.

  • بازنگری ماموریت و اهداف

هر شرکت باید قبل از استراتژی ها، ماموریت و اهداف جاری خود را مورد بررسی و ارزیابی مجدد قرار بدهد. حتی هنگام طراحی استراتژی، مدیران دوست دارند به جای تمرکز و تلاش برای تکمیل ماموریت کنونی و دستیابی به اهداف فعلی، به استراتژی ها بپردازند. این تمایل بسیار جذاب است زیرا پرداختن به سلسله اقدامات جایگزینی که فعلاً بر سر راه وجود دارد، بسیار آسان تر از آن است که مجبور باشند تامل و واقعاً فکر کنند که شرکت می خواهد به چه چیزی در آینده دست یابد. مدیران اغلب استراتژی هایی را انتخاب می کنند که بتوانند اهداف خود را تعیین کنند، تا این که اهداف و ماموریت شرکت را تعیین کنند.

  • خطاهای استراتژیکی

    • اگر در تعیین ماموریت شرکت افراط و تفریط بشود، عملکرد شرکت دچار مشکل خواهد شد.
    • اگر ماموریت نتواند سررشته فعالیت های شرکت را در اختیار مدیران آن شرکت قرار بدهد، آن ها مسیر حرکت شرکت را گم خواهند کرد.
    • ممکن است اهداف و استراتژی ها با یکدیگر تعارض داشته باشند.
    • ممکن است بخش های یک شرکت، ناخواسته و بر خلاف منافع آن شرکت و به جای رو به رویی با رقبای خارجی، با یکدیگر به رقابت بپردازند.
    • ممکن است اهداف یک شرکت به طرز ناصحیحی بیان شوند.
    • ممکن است بیش از اندازه روی اهداف عملیاتی کوتاه مدت تمرکز کنند و یا اینکه آنقدر کلی بیان شوند که چندان مفید و راه گشا نباشند.

وقتی چنین خطاهای استراتژیکی روی می دهد، یا باید استراتژی های را برای ارتقای عملکرد تغییر داد، یا باید اهداف را تعدیل و واقعی تر نمود. لذا، باید اهداف را پیوسته بررسی کرد تا از مفید بودن آنها مطمئن شد.

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

چگونه در دید مشتری، یک بازاریاب یا فروشنده ی حرفه ای جلوه کنیم؟

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

تصویر ذهنی از خود، کلید شخصیت و رفتار انسانی است. تصویر ذهنی خود را تغییر دهید. “ماکسول مالتز”

چگونه در دید مشتری، یک بازاریاب یا فروشنده ی حرفه ای جلوه کنیم؟

ما هم می توانیم یک بازاریاب یا فروشنده موفق باشیم، اگر بیشتر خود را مشاور، راهنما و دوست مشتری بدانیم تا کسی که فقط می خواهد بفروشد. آخرین باری که با یک فروشنده برخورد داشتیم، آنقدر سرد و بد برخورد کرد که به کسی که همراهم بود گفتم”انگار با خودش هم قهر است.” زمانی که سؤالی از این شخص که کاملاً بیگانه به نظر می رسید، پرسیدم، حتی برای پاسخ دادن سرش را بلند نکرد و به قدری ابروهایش در هم گره خورده بود که اگر بشکاف به همراه داشتم، حتما گره از نخ ابروهایش باز می کردم.

به احساسی که این فروشنده در من و یا هر فروشنده ی دیگری در ذهن شما می تواند به وجود آورد، “جایگاه” می گویند. جایگاه یک فروشنده، دقیقاً همین تصویر ذهنی و کلماتی است که ما برای توصیف او، از آن ها استفاده می کنیم. وقتی مشتری، فروشنده ی محصول تخصصی خود و یا خدمتی که به آن نیاز دارد را مشاور و دوست خود بداند، هرگز از دیگری خرید نخواهد کرد. حتی اگر در قیمت و کیفیت محصول تفاوت جزئی حس کند. مردم، هر گونه که خود را معرفی کنیم بی چون و چرا قبول می کنند. چون اصلاً دلیلی برای مخالفت ندارند. ولی آنقدر با هوش هستند که منتظر می مانند برخورد واقعی ما را ببیند تا مطمئن شوند با ادعاهایمان هم خوانی دارد یا خیر؟!

اگر می خواهیم از این به بعد یک مشاور قابل و کاردان با دستمزد چشم گیر باشیم:

  • پس باید مثل یک مشاور راه برویم، حرف بزنیم، برخورد کنیم و وقتی کسی می پرسد: شغلتان چیست؟ با افتخار بگوییم “من مشاور هستم”
  • اولین قانون روانشناسی تصویر ذهنی را سرلوحه ی خود قرار دهیم و به همان شخصی تبدیل شویم که در ذهن خود می پرورانیم. تصویری که ما از خودمان در درونمان داریم، نوع برخوردمان را در بیرون تعیین می کند.

اینکه مشتریان بیشتر به عنوان یک مشاور و صاحب نظر در رشته ی تخصصیمان به ما نگاه کنند تا یک فروشنده که فقط به فکر سودآوری بیشتر و بهینه سازی کار و زندگی خود است، باعث می شود بهترین جایگاه را بین مشتریان بالقوه ی خود پیدا کنیم. همینجا است که به عنوان مشاور خود را از فروشندگان جدا می کنیم و سعی داریم به آن ۱۰% اول رشته ی خود یا همان فوق ستارگان فروش بپیوندیم.

برگرفته از کتاب فوق ستاره فروش شوید (۲۱روش عالی برای فروش بیشتر، سریعتر و راحتتر در بازار سخت امروز) اثر برایان تریسی، مترجم علی معتمدی.

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

شش معیار اساسی برای تبدیل شدن به سازمان ایده آل بازاریابی

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

برای تبدیل هر شرکت بازاریابی به یک سازمان ایده آل بازاریابی احتیاج به رعایت یک سری از معیار ها می باشد، که در این نوشته به تحلیل ویژگی های سازمان های ایده آل بازاریابی می پردازیم تا بتوانیم با رعایت این اصول سازمان خود به سمت تبدیل شدن به یک سازمان ایده آل سوق دهیم.

  • هدفمندی

در یک سازمان ایده آل بازاریابی اهداف به وضوح مشخص بوده و اهداف کوتاه مدت در راستای اهداف بلند مدت قرار دارند، و در کل تمامی اهداف در پی رسیدن به چشم انداز می باشند. بنابراین تمامی خط مش ها مشخص بوده و مجموعه فعالیت های سازمان کاملا در جهت تحقق اهداف سازمانی می باشند. پس در یک نگاه کلی به یک سازمان ایده آل بازاریابی می توان نتیجه گیری کرد که سازمان ایده آل عاری از هر گونه فعالیت زائد است و با یک برنامه ریزی جامع و هدفمندی فعالیت ها شکل خواهد گرفت.

  • اثر بخشی

در واقع منظور از اثر بخشی میزان موثر بودن فعالیت های انجام شده در پیشبرد اهداف سازمانی می باشد. در سازمان های ایده آل باید مقدار اثر بخشی در حداکثر خود قرار گیرد، به عبارت دیگر فعالیت ها باید به گونه ای سازمان دهی و برنامه ریزی شود که احتمال محقق نشدن و به سرانجام نرسیدن اقدامات صفر شود، یعنی با توجه به هدفمندی سازمان تنها زمانی می توان گفت که تمامی اهداف تحقق پیدا کرده اند که موثرترین راه برای انجام هر فعالیت ارائه گردد.

  • کارایی

منظور از کارایی همان انجام کار مناسب در زمان مناسب است که به حداقل کردن منابع مصرفی در قبال به حداکثر رساندن نتیجه فعالیت می باشد. به عبارت دیگر در یک سازمان ایده آل باید با کمترین مقدار انرژی و زمان به مطلوب ترین نتیجه ممکن که همان رسیدن به اهداف است نائل گردیم. بنابراین برای رسیدن به کارایی کامل در سازمان ایده آل احتیاج به طراحی و نظارت سیستمی در شروع و اجرای برنامه های سازمان است.

  • بهره وری

با توجه به تعریف بهره وری، که به استفاده بهینه از داده های موجود به من منظور حداکثر کردن میزان ستاده های سازمان است، این موضوع تنها زمانی محقق می شود که بالاترین استفاده را از کلیه ظرفیت های موجود در منابع سازمانی در جهت بیشتر کردن خروجی حاصل از سیستم و کم کردن ضایعات حاصل شود، به بیانی واضح تر با منابع موجود بتوان بیشترین حرکت را برای رسیدن به هدف انجام داد.

  • کیفیت

این واژه به معنای بهترین نحوه انجام دادن کارها در اولین بار ممکن است. شاید بین کیفیت و بهره وری تناقضاتی وجود داشته باشد، یعنی با حرکت به سمت یکی از آنها از دیگری دور می شویم، اما می توان با یک طراحی مناسب و پیش بینی تمامی ابعاد به سیستم کارایی رسید که در حد بالای بهره وری و راندمان کاری به کیفیت نیز توجه شود و معیار های کیفی در انجام امور لحاظ شود.

  • همدلی

با توجه به میزان اهمیت منابع انسانی در سازمان ها باید به این نکته اشاره نمود که نباید انسان ها را مانند ربات هایی تصور کرد، که تنها باید برای سازمان و انگیزه مادی خود تلاش کنند و با توجه به نظریه روابط انسانی، انسان ها با دیگر منابع سازمان یک فرق اساسی دارند و باید توجه بیشتری به دلایل انگیزشی آن ها شود. در کل باید به حالتی در سازمان برسیم که کلیه کارکنان به یک باور جمعی برسند که در چارچوب سازمانی اولویت اصلی و قطعی با اهداف سازمان است و در سازمان ایده آل هیچ جایی برای منافع شخصی هیچ یک از جایگاه های سازمان نمی باشد و نتیجه این همدلی یک همکاری همه جانبه است که به رشد روز افرزون سازمان منجر شود.

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

آدیداس یک الگوی موفق بازاریابی

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

آدیداس یک الگوی موفق بازاریابی

یکی از جنبه های مهم در امر بازاریابی الگو قرار دادن افراد موفق در زمینه های مختلف تجاری و کارآفرینی است لذا قصد آن را داریم که در این مقاله شما را با یکی از معروفترین برندهای تجاری دنیای ورزش آشنا کنیم. داستان ما در مورد دو برادر به نام های “آدولف و رودولف داسلر”(Rudolf & Adolf Dassler) از اهالی شهری کوچک با جمعیت ۲۴ هزار نفر به نام “هرستوگن اوراخ”(Herzogenaurach) است. با توجه به رواج شغل کفاشی در این شهر، “آدولف داسلر” که همه او را “ادی” صدا می کردند ابتدا شغل نانوایی را انتخاب کرد؛ “ادی” در سال ۱۹۲۰ در گوشه ای از آشپزخانه شان شروع به کفاشی کرد و سه سال بعد هم برادر کوچکترش رودولف که به “رودی” معروف بود به او ملحق و سپس هر دو باهم یک کارگاه کوچک کفاشی راه انداختند.

“ادی” اولین کفش ورزشی خود را در سال ۱۹۲۰ در سن ۲۰ سالگی تولید کرد و از همان ابتدا این ایده را داشت که بهترین کفش های ورزشی برای ورزشکاران در رشته های مختلف را بتواند تولید کند؛ در سال ۱۹۳۰ کارخانه آنها توانست ۱۰,۵۰۰ جفت کفش دو و میدانی و ۱۸,۵۰۰ جفت کفش فوتبال تولید کند. در المپیک ۱۹۲۸ آمستردام اکثر ورزشکاران رشته های دو و میدانی و در المپیک ۱۹۳۶ برلین نیز همه ورزشکاران آلمانی از کفش های آنها استفاده کردند. در اواسط دهه ۳۰ میلادی تولیدات آنها به ۳۰ مدل کفش برای ۱۱ رشته ورزشی مختلف و تعداد کارگران آنها به ۱۰۰ نفر رسید.

دردهه ۴۰ میلادی دو برادر از هم جدا شدند و “رودی” شرکت “پوما”(Puma) را تاسیس کرد و “ادی” هم با استفاده از اختصار ۳ حرف اول نام و نام خانوادگیش ، نام آدیداس را برای کارخانه خود برگزید. موفقیت بین المللی آدیداس از سال ۱۹۵۴زمانیکه تیم ملی آلمان با استوکهای پیچی آدیداس موفق شد به مقام قهرمانی دست یابد، شروع شد. به عقیده “اوه زه لر” پیشکسوت افسانه ای آلمان آن کفشها یک معجزه بود.

“ادی داسلر” سعی می کرد که از طراحان با سلیقه و حرفه ای لباس استفاده کند. کیفیت و زیبایی همیشه شعار او و همکارانش بود. او یک فلسفه بنیادین داشت و آن این بود که کفش باید مناسب پای ورزشکار و رشته ورزشی مربوط به آن ساخته شود. با توجه به انتخاب نام آدیداس بر اساس ۳ حرف اول نام و نام خوانوادگی(Adi Dassler)، آرم آن نیز از ۳ نوار کوتاه به بلند که شکل کلی کفش و همچینین ۳ برگ که نشانه ۳ قاره شرکت کننده در المپیک مونیخ بودند تشکیل شده بود.

در دهه ۷۰ با ورود شرکت آمریکایی نایک، آدیداس تحت فشار اقتصادی قرار گرفت اما در دهه ۸۰ با استفاده از روشهای مدرن مدیریت و ورود به بازار سهام دور جدید شکوفایی را تجربه کرد. امروزه آدیداس در اکثر کشورهای دنیا دارای نمایندگی است و تعداد کارمندانش بیش از ۱۳هزار نفر می باشد. آدیداس در اکثر رقابتهای معتبر جهانی به عنوان یکی از حامیان اصلی حضور دارد. حالا میراث “ادی” در دهه ۷۰، به شرکت جهانی تبدیل شده که میلیارد ها یورو فروش سالانه دارد و دهها هزار نفر کارمند و کارگر در سراسر جهان در کارخانه های آنها مشغول به کار هستند. جالب اینکه وجود مرکزیت آدیداس از شهر هرتسوگن، شهری مرفه ساخته و باعث شده تا این شهر حتی در بدترین شرایط اقتصادی نیز درصد بیکاری بسیار نازلی داشته باشد.

“ادی” در سال ۱۹۷۸ در سن ۷۸ سالگی در گذشت و سهام شرکت برای خانواده اش ماند. در سال ۱۹۸۹ خانوده “داسلر” هم از شرکت بیرون رفتند و آدیداس به شرکت سهامی عام تبدیل شد. “ادی” تا زمان مرگش ۷۰۰ اختراع ثبت نمود و اولین شرکتی بود که از چهره ستارگان ورزشی جهت بازاریابی و تبلیغ استفاده کرد. “ادی” اولین کارآفرینی بود که از پیشرفت و ارتقاء وررزش برای آگاه کردن عموم مردم از نوآوریهایش بهره می برد. تبلیغات پر شور و پر تحرک همواره یکی از سیاستهای اصلی شرکت آدیداس بوده و تا به امروز هم ادامه دارد.

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

نظریه مرکانتیلیسم ها(Mercantilism) در بازاریابی بین الملل

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

 در پست قبلی با انواع نظریات تجارت بین الملل آشنا شدیم، حال می خواهیم نظریه مرکانتیلیسم (Mercantilism) را شرح دهیم:

نظریه مرکانتیلیسم ها(Mercantilism) در بازاریابی بین الملل

اولین نظریه ای که در اواسط قرن هفدهم در کشور انگلستان درباره ی تجارت بین الملل مطرح شد، نظریه ی مرکانتیلیسم بود. در این نظریه ذخایر طلا و نقره به عنوان اساس و پایه ثروت ملی و یکی از دلایل تعیین کننده در ارتباط با مبادلات خارجی کشورها بودند، چون در آن سال ها طلا و نقره وسیله ای برای پرداختن به تجارت های خارجی شمرده می شدند.موضوع اصلی و اساسی نظریه ی مرکانتیلیسم این بود که هر یک از کشورها بایستی تلاش نمایند تا کالای بیشتری صدور نمایند و کالای کمتری را وارد نمایند تا نهایتا به مازاد تراز بازرگانی دست یابند.

توماس مان(Thomas Mann) یکی از دانشمندان این مکتب در سال ۱۶۳۰ معتقد بود که روش برگزیده برای افزایش ثروت و ذخایر ملی، ورود به عرصه ی تجارت خارجی است، که در این زمینه بایستی همواره تلاش نمائیم تا بیشتر صادر و کمتر وارد نمائیم و نهایتا بر ذخایر پولی خود بیفزاییم. مرکانتیلیست ها به صادرات بر واردات اهمیت بیشتری می دادند تا به عظیم بودن حجم مبادلات خارجی. آن ها همچنین با کنترل کردن واردات و بالا بردن مازاد تراز پرداخت ها در راستای دخالت دولت در اقتصاد و تجارت خارجی و با بر قراری محدودیت های وارداتی مثل: سهمیه بندی و تعرفه گمرکی موافق بودند.

دیوید هیوم(David Hume) یکی از دانشمندان مکتب کلاسیک، بر نظریه مازاد تراز تجاری تاکید داشت. به عنوان مثال: کشور انگلستان در تجارت با کشور فرانسه به مازاد تجاری دست می یافت و برموجودی طلای این کشور افزوده می شد که نتایج آن این موارد بودند:

  1. افزایش حجم پول و افزایش تقاضا
  2. گرانی کالاهای صادراتی
  3. کاهش تقاضای خارجیان

با این پیش آمدها، وضعیت مازاد تراز بازرگان نمی توانست ادامه یابد. پس نتیجه ای که بدست می آوریم، این است که مازاد تراز بازرگانی یک کشور نمی تواند یک امر دائمی محسوب شود زیرا که موجب می شود که:

  • حجم پول بالا رود
  • تقاضا افزایش یابد
  • کالاها برای خریداران خارجی گران شود
  • صادرات کاهش یابد

علیرغم نارسائی هایی که در این دیدگاه وجود داشت، این دیدگاه تاکنون ادامه داشته و افرادی که به اقتصاد کلان توجه دارند و همچنین سیاستمداران موافق با صادرات و مازاد تراز تجاری، آن را راه گزینشی مناسب برای بالا رفتن قدرت ملی دانسته اند، اما اعتبار این نظریه به تدریج با پیشرفته شدن و جهانی شدن اقتصاد کاهش یافته است.

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

بازاریابی گردشگری : جاذبه های توریستی به چه معناست؟

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

بازاریابی گردشگری : جاذبه های توریستی به چه معناست؟

گردشگری یا معادل آن توریسم، به کلیه فعالیت هایی گفته می شود که به مکان هایی خارج از محیط  عادی به منظور گذراندن ایام فراغت، انجام کار و سایر هدف ها برای مدت کمتر از یک سال صورت می گیرد. به این ترتیب، محدوده توریسم از مسافرت هایی که صرفاً به منظور گذراندن تعطیلات و سپری کردن چند روز برای دیدار دوستان و اقوام و بازدید از مناطق جذاب انجام می گیرد فراتر می رود توریسم در معنای  وسیع آن، علاوه بر گروه اشاره شده شامل افرادی می شود که در ارتباط با کار و حرفه خود سفر  می کنند و یا مناسبت علمی و تحقیقاتی انجام می دهند به این ترتیب دامنه تاثیر گذاری بر محیط و تاثیرپذیری آن از محیط بسیار وسیع تر است.

جاذبه های توریستی شامل هر پدیده یا عامل انگیزشی است که در مقصد جذابیت ایجاد می کند. و منجر به مسافرت فرد یا افرادی از نقاط مختلف به مقصد گردشگری می شود، جاذبه های  گردشگری به دو دسته تقسیم می شوند: جاذبه های طبیعی و جاذبه های  فرهنگی که هر کدام از این انواع طیف متنوع و گوناگونی را به خود اختصاص می دهند.

وجود جاذبه ها یکی از مهمترین دلایل مسافرت مردم به یک مقصد خاص است وجود جاذبه های گردشگری به عنوان عامل جذب با توجه به ویژگی های خاص و جذابیت هایی که دارند می توانند گردشگران را از نقاط مختلف و سرزمین های دور به سمت خود بکشانند، هر چقدر جاذبه گردشگری متنوع تر و منحصر به فردتر باشد از قدرت کشش بالاتری برخوردار است و در نتیجه حیطه  نفوذ وسیع تری خواهد داشت. اهمیت جاذبه ها به حدی است که وجود امکانات اقامتی و پذیرائی، فروشگاه های سوغاتی، و صنایع دستی حداقل به وجود چند جاذبه اولیه بستگی دارد که این جاذبه های اولیه ممکن است به صورت منفرد بوده و یا اینکه با جاذبه های بزرگتر یا کوچکتر از خود ترکیب شده باشند. شناخت رابطه مناسب بین انواع جاذبه های مختلف یکی از مهمترین مراحل توسعه گردشگری است. شناسایی و معرفی ویژگی ها، جذابیت ها، و توانایی های بالقوه و بالفعل جاذبه ها از ارکان اساسی صنعت گردشگری بوده و معیاری است برای تعیین ظرفیت پذیرش گردشگران، برنامه ریزی و توسعه بازار و مدیریت بازاریابی.

جاذبه های گردشگری با توجه به تنوع منحصر به فرد بودن، درجه اعتبار و سندیت، ارتباط و مجاورت با سایر جاذبه ها، در دسترس بودن، زنده بودن و موقعیت استقرار دارای اهمیت و میزان کشش پذیری متفاوتی هستند که می تواند انگیزه سفر را در گردشگران مختلف تقویت کند.

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

بازاریابی و ضرورت مدیریت ارتباط با مشتری

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

بازاریابی و ضرورت مدیریت ارتباط با مشتری

  • مشتری مداری ۲ اصل دارد:
    • اصل اول: همیشه حق با مشتری است
    • اصل دوم: زمانی که شک دارید که آیا حق با مشتری است یا نه، به اصل اول مراجعه نمائید”برایان تریسی”

در ادامه مبحث پیش، این بار به توضیحات بیشتری در خصوص ضرورت مدیریت ارتباط با مشتری خواهیم پرداخت. به طور کلی ضرورت انجام این گونه ارتباطات بدین شرح می باشد که هر بنگاه اقتصادی بتواند با مطالعات علمی و برنامه های کاربردی در بازار پرتلاطم و لبریز از تولیدکنندگان و عرضه کنندگان گوناگون (چه در سطح محدود یک شهر ،کشور و یا حتی در سطح بین الملل) جایگاه خود را حفظ، تولیداتش را عرضه و در نهایت، آن چیزی که در حقوق تجارت جز لاینفک یک تاجر می باشد (که همان کسب سود است) را بدست آورد. ارتباطات مشتریان با سازمان از طرق مختلف، از جمله وب، تلفن، مراکز فروش، توزیع کنندگان و شبکه های همکار صورت می پذیرد. از آنجاییکه CRM در راستای مدیریت ارتباطات مشتری با سازمان و به منظور به حداکثر رساندن ارزش هر مشتری، سازمان را یاری می نماید، وظیفه اصلی آن  تسهیل دربرقراری ارتباط مشتری با سازمان(به هر صورتی که مشتری تمایل دارد ) بدون محدودیت زمانی، مکانی و ملیتی می باشد به نحوی که مشتری احساس کند با سازمان واحدی در تماس است که وی را می شناسد، برای وی ارزش قائل است و نیازهای او را به سرعت و با آسانترین روش ارتباطی مرتفع می نماید.

با این اوصاف در بازار کنونی تولیدکنندگان مختلف با اهداف متغیر در انجام فعالیت های اقتصادی در تولید محصولات، اقدام به فعالیت می نمایند. بحث اقتصاد در جوامع امروزی از اهمیت بسیار بالایی برخوردار می باشد چرا که با کوچکترین خطایی در فرآیند تولید و توزیع باعث بوجود آمدن ضرر و زیان های جبران ناپذیری می گردد که گاهاً باعث شده شرکت و یا بنگاه اقتصادی با فراهم نیاوردن فاکتورهای صحیح و معقول، کلیه سرمایه خود و شرکا را از دست داده و حتی در این امر بدهکار بانکها و یا مرکز تامین منابع مالی خود گردد.

در خصوص ارتباط با مشتری ، با سؤالات زیر مواجه می شویم:

  • چگونه می توانیم مشتری را جهت خرید نسبت به کالای خود جذب نماییم؟
  • چگونه می توانیم با توجه به جذب مشتری به طور مداوم و مستمر تعداد آنها را افزایش دهیم؟
  • چگونه می توانیم از خروج و عدم اطمینان مشتری نسبت به کالای خود جلوگیری کنیم؟
  • چگونه می توانیم با تولید یک محصول نسبت به محصول مشابه ساخته شده در یک شرکتی دیگر، مشتریان بیشتری را به سمت خود جذب کنیم؟
  • راههای آسان و شفاف جهت معرفی محصول تولیدی خود به اکثر مصرف کنندگان در کلیه مناطق، چه داخلی و چه خارج از مرزهای تولید شده کدامند؟

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

ارائه اطلاعات بازاریابی از طریق الگوی نفوذ دلتا

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

ارائه اطلاعات بازاریابی از طریق الگوی نفوذ دلتا

صدها راه برای اراىٔه اطلاعات بازاریابی به مشتریان و خریداران وجود دارد که الگوی نفوذ دلتا یکی از آنها است. در زمان فروش، هنگامی که برای دیگران صحبت می کنیم و یا پیشنهادی را مطرح می سازیم، باید بدانیم: “آیا عواملی که بیان می شوند درحال رخ دادن هستند یا نه”. این سخنرانی ممکن است دو نفره یا برای گروهی هزار نفره باشد. استفاده از این الگوی مفید و مؤثر در زمینه ی شغلی، پیشنهاد قابل توجهی خواهد بود. در ادامه با این الگو بیشتر آشنا می شویم، و یاد می گیریم چطور خدمات و محصول خود را اراىٔه کنیم و چگونه با مشتری ارتباط برقرار سازیم.

پل های مؤثر برای رسیدن به قلب مشتری

  • ایجاد آرامش: انسان ها در محیطی مشترک زندگی می کنند که نمی توانند ارتباطی عاشقانه داشته باشند و اغلب ارتباط ها مملو از خشونت و نامهربانی است. پس هنگامی که در کنار ما هستند از آنها می خواهیم احساس آرامش کنند، که این رفتار در نظر دیگران، پر احساس و محبت آمیز تلقی می شود.
  • تفاهم: به شباهت ها و همانندی قابل درک بین دو یا چند نفر گفته می شود. مردم از صحبت کردن در مورد خودشان احساس رضایت دارند و اغلب آنگونه که دوست دارند به خواسته هایشان نمی رسند. عامل مهم برای رسیدن به تفاهم، پرس و جو از مردم درباره ی معیارها و ارزشهایشان برای درک آنها محسوب می شود. همچنین از مهارت های کلیدی آدمهای موفق و خوش کلام، داشتن توانایی ایجاد و حفظ تفاهم در ارتباط با مشتری می باشد. برای رسیدن به تفاهم هفت کلید اصلی زیر را باید رعایت کنیم:
    1. ما به عنوان فرد اثرگذار، باید خود را با مشتری هماهنگ کنیم و از طریق همنوایی و انعکاس، حرفهای مشتری و الگو برداری های خود را با وی همسو کنیم.
    2. ما باید علاقه ی خالص، صمیمانه و واقعی خود را به مشتری ابراز کنیم.
    3. باید خود را مانند فردی اثرگذار، هم عقیده و هم نظر با مشتری نشان دهیم.
    4. ارزشها را شناسایی کنیم و دریابیم که چه چیزیهایی برای مشتری حاىٔز اهمیت است.
    5. برای تعیین ارزشها، با طرح سؤال می توانیم اصول و قوانین را کشف کنیم.
    6. برای پی بردن به خواسته مشتری باید مهارت طرح سؤال را داشته باشیم.
    7. سؤالاتی مطرح کنیم تا اصولی را دریابیم که نیازهای مشتری را تعیین می کند.

مهارتهای غیرکلامی در ایجاد رابطه ی تفاهم آمیز

  • ظاهر: نوع پوشش ما می تواند تا حدود زیادی در میزان علاقه و اعتماد افراد نسبت به ما اثرگذار باشد.
  • نشانه های آوایی:
  • دراین حالت لزومی ندارد که کاملا لحن و صدای طرف مقابل را تقلید کنیم، بلکه فقط باید الگوی گفتاری خود را با الگوی رفتاری مشتری، هماهنگ کنیم.
  • حالت بدن:
  • یک شیوه مؤثر برای ایجاد تفاهم، هماهنگی حالت بدن خود با بدن طرف مقابل است که به این وضعیت هماهنگ سازی می گویند؛ مثلا اگر دو نفری مقابل یکدیگر بنشینید و بعد گذشت زمانی شما پای خود را روی هم قراردهید مدتی طول نخواهد کشید که می بینید طرف مقابل هم به جهت حس تفاهم پای خود را روی هم می اندازد.
  • نفس کشیدن:
  • این یک روش قدرتمند برای ایجاد تفاهم و هماهنگ شدن با طرف مقابل است.

تمام شیوه های ذکر شده، ما را به این مهم رهنمون می سازد که برای ایجاد یک رابطه مؤثر و قابل اعتماد باید بیشتر شبیه دیگران باشیم تا شبیه خودمان، و اینگونه است که می توانیم رابطه ای صمیمانه و عمیقی را شکل دهیم.

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

با شکرگزاری، خانه ذهنمان را بتکانیم

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

با شکرگزاری، خانه ذهنمان را بتکانیم

چندی پیش متنی با عنوان “خانه ی ذهنمان را بتکانیم “ به مستر ویزیتور ارائه دادم؛ که دوستان لطف کردند مطالعه فرمودند و نظراتشون رو ارائه دادند. در این میان کسانی بودند که با خوندن کامنت هاشون واقعا انرژی می گرفتم و خوشحال می شدم که در جامعه مون انسان های با ذوق و سرزنده زیاد داریم. اما کسانی دیگر هم بودند که ناراضی بودند از زندگی و می نوشتند تغییر سخته، شاد بودن سخته، زندگی سخته و… و خیلی ها خواستن که راه کاری بهشون ارائه بدیم که این سختی ها تا حدودی آسان بشه. آخرین کامنتی که گلایه وارانه نوشته شده بود و راه کار خواسته بودند رو تشریح می کنیم:

  • گفته بودند: ” خودمان رو چنان درگیر مسایل روزانه کرده ایم که ذهن ما جایی برای یادگیری نکات مثبت نداره”

خب این همه درگیری برای چه؟ ما زنده ایم که زندگی کنیم، نه اینکه زندگی کنیم که زنده بمانیم. پس از زنده بودنمان استفاده کنیم، لذت ببریم نه اینکه خودمان را درگیرش کنیم.

  • گفته بودند: “ذهن جایی برای مطالب جدید ندارد”

به همین خاطر گفتیم خانه ی ذهنمان را بتکانیم که جا برای مطالب و نکات زیبا و به قولی چیزهای به درد بخور باز شود.

  • و همینطور گفته بودند: “ذهنمان خسته تر از آن است که مطالب جدید را در خود جای دهد و یاد بگیرد” 

شاید خستگی اش به خاطر تحمل بار سنگین و کسل کننده ی افکار بیهوده باشد. فرض کنیم از سرکار بر می گردیم و می خواهیم استراحت کنیم اما خانه انقدر به هم ریخته و کثیف است که بیشتر خسته می شویم. اگر خانه را تمیز و مرتب کنیم زحمت زیادی می کشیم اما وقتی کارمان تمام می شود و یه نگاه کلی به خانه میندازیم خستگی از تنمان می رود…

  • همینطور گفته بودند راه کار…. در پاراگراف آخر متن “خانه ی ذهنمان را بتکانیم” چند مورد گفته شد:

باهم شروع کنیم به خانه تکانی ذهنمون و هر کس طبق شرایط زندگی خودش ادامه می ده… اگر دلتونو خون کردن؟ ببخشید… همه ی اون هایی که یه روزی دلتون رو رنجوندند رو ببخشید؛ هم به خاطر اون ها، هم به خاطر خودتون، نباید پر و بال پرنده ی اندیشه مون بسته باشه، رهاش کنیم تا رها بشیم… اگر دشمن داریم؟ خوش حال باشیم چون هر فرد موفقی دشمن داره… نگرانیم؟ از چی؟ طبق گفته ی اندیشمندان ۹۷ درصد  نگرانی ها هیچوقت رخ نمی ده… پس این موردم از ذهنمون با جارو و خاک انداز بریزیم دور… همینطور ادامه بدیم… ذهنمون رو بتکانیم از چیزهای بی ارزش و منفی، عوضش فکرای قشنگ رو با سلیقه بچینیم گوشه ی خونه ی ذهنمون…

که چند مورد دیگر هم اضافه می کنیم. مراقبه بهترین و موثرترین راه کار برای نجات ذهن از در گیری های روز مره است. احتیاج به تلاش داره اما ارزشش رو هم داره…چه کار کنیم؟؟؟ حق به زبان آوردن جملات و کلمات مایوس کننده مثل خسته،  مشکل و کلمات از این دست رو از خودمون بگیریم. به جای اینکه بگیم خسته ایم، بگیم احتیاج به آرامش بیشتر دارم، این طور ضمیر نا خوداگاه این رو دریافت می کنه که ما در این لحظه آرامیم و شرایط یک انسان آرام رو برای ما به وجود میاره و همینطور احتیاج داریم به آرامش بیشتر…. پس آرامش بیشتری برامون فراهم میکنه. به جای مشکل بگیم مسیله. میدونیم که هر مسیله ای باید حل بشه و حتما یک راه حلی داره…. بعضی از ما همیشه مرغ همسایه رو غاز می بینیم، زندگی خودمون رو با ظاهر زندگی دیگران مقایسه نکنیم… مقایسه کردن خودمون با دیگران اعتماد به نفسمون رو از پا در میاره… خودمون رو با گذشته ی خودمون مقایسه کنیم، الان چی داریم که در گذشته نداشتیم؟ خودمون رو با آینده ای عالی که پیش رو داریم مقایسه کنیم و با آینده مون رقابت کنیم….

خداروشکر کنیم…. هر روز که تمام می شود کاغذ و قلمی بر داریم و نامه ی شکرگزاری به خدایمان بنویسیم، با خطی خوش…. بنویسیم که می دانیم ما را می بیند، بنویسیم که ممنونیم که سالم هستیم، که خانواده ای گرم و صمیمی داریم، که دستی داریم که می تونیم بنویسیم، که چشمی داریم که می توانیم ببینیم که….. زیبایی های زندگی کم نیستند… نیمه ی پر لیوان زندگی رو ببینیم…..

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

آموزش مقاله نویسی: چگونه موضوع مقاله خود را انتخاب کنیم؟

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

آموزش مقاله نویسی: چگونه موضوع مقاله خود را انتخاب کنیم؟

یکی از ضروری ترین مراحل انجام یک تحقیق علمی و پژوهشی داشتن یک مقاله Base خوب و قوی است. برای ما که در شروع یک کار پژوهشی هستیم  مقاله Base در حکم یک راهنما ایفای نقش می کند؛ از این جهت بر آن شدیم که در این کلیپ آموزشی شما دوستان را با انواع شیوه های search  و یافتن یک مقاله Base  خوب آشنا کنیم؛  وقتی که می خواهیم کار مقاله نویسی خود را شروع کنیم، چنین سوالاتی در ذهنمان نقش می بندد که:

  • از کجا شروع کنیم؟
  • چگونه موضوع مقاله خود را انتخاب کنیم؟
  • چه موضوعی را انتخاب کنیم؟
  • چطور بدانیم که موضوع ما جدید هست یا نه؟
  • آیا در مورد این موضوع انتخابی ما زیاد کار شده است یا نه؟
  • آیا این مقاله که انتخاب کرده ایم خوب هست یا نه؟
  • ویژگی های یک مقاله خوب چیست؟
  • چطور مقالات خوب را پیدا کنم؟
  • بهترین مقالات رشته ام را از کجا پیدا کنم؟

برای پاسخ دادن به این سوالات اولین کاری که به ذهنمان می رسد این است که برویم سراغ google دوست داشتنی و موضوع خود را در آن جستجو کنیم؛ بدون آنکه بدانیم کدامیک از مقالات بالا آمده مناسب است یا نه، یکی را به قید قرعه انتخاب می کنیم و برای استاد خود ارسال می کنیم و استاد هم بعد از یک بررسی دقیق جواب می دهند:

  • با سلام و ادب فراوان
    • مقاله شما تکراری است و زیاد در این زمینه کار شده است….
    • این مقاله متعلق به یک ژورنال نا معتبر هندی، چینی و یا افغانی است!!!
    • این مقاله از جهت روش تحقیق از اعتبار علمی مناسب برخوردار نیست….
    • لطفا یک مقاله دیگر معرفی فرمایید….

و اگر این روند چند بار دیگر تکرار شود، حسابی خسته شده و دست به دامان دوستان پشت انقلابی می شویم!…….. در این کلیپ قصد آن را داریم که شما را با انواع شیوه های جستجو کردن و یافتن یک مقاله معتبر علمی آشنا کنیم تا بهتر بتوانیم موضوع مورد علاقه خود را پیدا کنیم…… به امید آنکه مفید واقع گردد. برای دانلود فلیم آموزشی فوق اینجا را کلیک کنید.

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

شماره تماس جهت مشاوره!