Skip to main content
Tag

سایت آقای بازاریاب

حرکات بدن در بازاریابی و فروش

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

استفاده از زبان بدن نقش مهمی را در بازاریابی ایفا می کند. با شناخت مناسب از زبان بدن می توان تحلیل بهتری نسبت به مشتری به دست آورد، بنابر این آشنایی با این مهارت به عنوان یک ضرورت در بازاریابی قلمداد می شود. کتاب زبان بدن در بازاریابی و فروش می تواند آموختن این مهارت را برای بازاریاب ها آسان تر نماید.

زبان بدن در بازاریابی و فروش، بالا انداختن شانه ها:

بالا انداختن شانه ها مثال خوبی از یک حالت همگانی است که نشان دهنده این است که یک فرد نمی داند به شما چه می گویید. این یک حالت چند گانه است که از سه قسمت اصلی تشکیل شده است: کف دست های باز، شانه های قوز کرده و ابرو های بالا انداخته. ” در این بخش از کتاب آشنایی با این حالت از زبان بدن می تواند به بازاریاب ها کمک کند تا با شناختی بهتر فرآیند بازاریابی را پیش برند.

در بخش دیگر کتاب این حالت در فرهنگ های دیگر بررسی می شود؛ ” همان گونه که زبان کلامی در فرهنگ های مختلف با هم متفاوت هستند، زبان غیر کلامی نیز ممکن است از چنین الگویی پیروی کند. با توجه به فرهنگ های مختلف رایج در جوامع یک حالت یا حرکت ممکن است در یک فرهنگ خاص متداول بوده و تفسیر روشنی داشته باشد اما ممکن است در فرهنگ دیگر بی معنی بوده یا معنی کاملا متضادی داشته باشد.” در این بخش به این نکته پرداخته می شود که برای فعالیت هدفمند تر باید زبان بدن را با توجه به جامعه ی میزبان و فرهنگ آن پیش برد. زبان بدن در هر فرهنگی ممکن است در جزییات متغیر باشد که به طبع بازاریابی را هم تحت پوشش قرار خواهد داد. بازاریابی زمانی می تواند فروش را به بازدهی مطلوب برساند که با تحلیل دقیق فرهنگی از جامعه ی میزبان و مشتریان هدف خود، به تفسیری مناسب از زبان بدن رسد. بنابر این می توان گفت با مطالعه ی کامل کتاب زبان بدن در بازاریابی و فروش می توان به شناخت بهتری دست یافت.(:

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده 

 

بازاریابی گردشگری و نگاهی به مبانی و زیر شاخه های آن

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

در جهان امروز گردشگری یک صنعت پُر بازده قلمداد می شود. اگر گردشگری را یک صنعت بدانیم بنابر این نیاز به بازاریابی گردشگری را هم باید در دستور کار خود قرار دهیم. هر چند شاخه ی گردشگری چه در سطح داخلی و چه در سطح خارجی آن به مثابه مطالعه های بین رشته ایی است اما، این حالت از ضرورت تحقیق در زمینه ی مبانی بازاریابی گردشگری به عنوان پیش نیاز فعالیت در این حوزه نمی کاهد.

بازاریابی گردشگری و زیر شاخه های وابسته به آن

حوزه ی اقتصاد در گردشگری، حوزه ایی مهم است زیرا گردشگری فعالیتی است که در آن منابع تحرک ناپذیر هستند، محدودیتی ظرفیتی در این شاخه وجود دارد، گردشگری فعالیت فصلی است، و امکان آزمودن محصول گردشگری قبل از خرید وجود ندارد. بنابر این با توجه به موارد ذکر شده می توان  گفت بازاریابی گردشگری برای دست یابی به اقتصاد پرُرونق تر نیاز به تبحر بیشتری نسبت به سایر روش های بازاریابی خواهد داشت.

بازاریابی گردشگری می تواند حوزه ی حمل و نقل را هم تحت تاثیر قرار دهید زیرا، گردشگران برای جابه جایی از روش های مختلف حمل و نقل بهره می گیرند.

اقامتگاه ها نیز مکان هایی هستند که از درجه ی پایین تا درجه ی بالا طبقه بندی می شوند و به همین علت می توانند نقش مهمی در رضایت گردشگران داشته باشند. بازاریابی گردشگری می تواند باعث شود که یک گردشگر امکان انتخاب متعددی در زمینه ی اقامتگاه خود داشته باشد.

این نوع از بازاریابی تنها حمل و نقل و اقامتگاه ها را تحت تاثیر قرار نمی دهد بلکه، جاذبه های مصنوعی و جاذبه های حفاظت شده هر کشور می تواند با بازاریابی گردشگری به صورت هدفمند تر روند سود دهی را طی نمایند.

در حالت کلی تر، آن چه که امروز تحت عنوان صنعت گردشگری مورد مطالعه قرار می گیرد تا حدود زیادی برای توفیق در عرصه ی سود دهی وابسته به بازاریابی توریسم به صورت اصولی در این حوزه است. به همین علت می توان بازاریابی در صنعت گردشگری را موتور محرکه ی این صنعت دانست.

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده 

زبان بدن و رفتار های غیر کلامی در بازاریابی

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

زبان بدن و رفتار های غیر کلامی در بازاریابی

زبان بدن یکی از زیر شاخه های علوم ارتباطی است که به آن زبان جسم نیز گفته می شود. زبان بدن امروزه در دنیای تجارت توانسته است تاثیر شگرفی را بر علم بازاریابی داشته باشد. زیرا زبان جسم یا همان زبان بدنِ مخاطب در فرآیند بازاریابی می تواند قبل از کلام او بروز کند و این حالت به نوعی بیان گر منظور مخاطب ماست که در ذهن او وجود دارد بدون این که کلامی را به زبان آورد.

زبان بدن رابطه ی ایی دو طرفه است که در هر بُعدی به مخاطب نیاز دارد. در دنیای خرید و فروش، مشتری مخاطب بازاریاب است و بازاریاب برای این که بتواند بازاریابی هدفمندی را برای فروش محصول و خدمات در پیش گیرد باید آشنایی کافی با لحن بیان و علائم زبان بدن داشته باشد. آشنایی با زبان بدن می تواند در مذاکره های بازاریابی نیز مفید واقع شود چون داده های تحلیلی خوبی را از رقیب به نمایش می گذارد.

زبان بدن و تجارت و بازاریابی

“بازاریاب تیزبین به دانش زبان جسم در جزییات اجزا بدن که از نظر دیگران فاقد اهمیت است دقت می کند. درست در زمانی که خریدار ها این اجزا را به دست فراموشی می سپارند، حرکت های جسم یا همان زبان بدن به صورت ناخود آگاه به حرکت در می آید. اگر به عنوان مثال در یک روز سرد زمستانی در یک ایستگاه اتوبوس شخصی دست ها و پا های خود را در هم گره زده و نشسته باشد، به احتمال بسیار زیاد به علت سرما است و نه حالت دفاعی. اما همین حالت در پشت یک میز و در حالی که شما سعی می کنید ایده ایی را مطرح کنید و یا کالایی را به او بفروشید به این معناست که شخص در حالت دفاعی و یا منفی قرار گرفته.” کتاب زبان بدن در بازاریابی و فروش

افراد حرفه ایی در تجارت می توانند با اطلاعات کاملی که از زبان بدن مشتریان خود کسب می کنند، بازاریابی محصول ها و خدمات خود را حرفه ایی تر  نمایند. آن ها معتقدند که با استفاده از زبان بدن می توانند تا حدود زیادی حرکت های ناخودآگاه افراد را تعبیر و تفسیر نمایند و این اطلاعات می تواند به آن ها در بازاریابی موفق تر کمک کند. به همین دلیل بازاریابی به شیوه ی نوین تاکید زیادی بر یادگیری زبان بدن دارد. با این وجود بازاریاب حرفه ایی باید بداند که رفتار های غیر کلامی افراد در فرهنگ های مختلف تعابیر متفاوتی می تواند داشته باشد که این امر تاثیر قابل توجه ایی در فروش محصول و خدمات دارد. در حالت کلی می توان بیان کرد که بازاریابی باید با توجه به زبان بدن جامعه ی میزبان پیش رود و بازاریاب نیز باید توانایی تفسیر زبان بدن را با توجه به فرهنگ های مختلف جوامع در خود تقویت کند.

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

مشاوره بازاریابی در سازمان های کوچک و بزرگ

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

مشاوره بازاریابی را می توان به پیکانی تشبیه کرد که در بین تمام مشکل های پیش روی یک سازمان می تواند جهت درست را نشان دهد. در حالت کلی مشاوره بازاریابی برای همه ی کسب و کار ها نیاز است و در این بین فرقی ندارد که اندازه ی کسب و کاری کوچک باشد و یا بسیار بزرگ، اما آن چه مهم است این است که بدون شک مشاوره بازاریابی در هر سازمانی با توجه به اندازه و منافع آن چارچوب های متفاوتی دارد.

سازمان های بزرگ

در سازمان های بزرگ و ریشه دار و یا برند های معروف مشاوره بازاریابی متفاوت تر است زیرا چنین سازمان هایی ساختار های قویی و فرایند هایی در حال اجرا دارند. این سازمان ها در بیشتر نقاط دنیا گسترده شده اند و در کلیه ابعاد خود به احتمال قوی رشد کرده اند. آن ها آنچنان قوی هستند که منابع مالی متعددی دارد و حتی با مازاد منابع هم روبرو هستند بنابر این، آن ها در حالت کلی تمایل دارند در مشاوره بازاریابی راه حل های متعددی به آن ها ارائه شود تا بهترین راه حل را انتخاب کنند چون آن ها محدودیت مالی ندارند و نگران هزینه ها نیستند.

سازمان های کوچک

سازمان کوچک با توجه به شرایطی که دارند، به طبع مشاوره ی متفاوت تری را هم خواهند داشت. کسب و کار های کوچک در بیشتر مواقع بر اثر یک تمایز شکل می گیرند. افکار اشخاص یا گروه ها بر اساس سهمی که دارند تاثیر گزاری بیشتری خواهد داشت و همه افراد دوست دارند در تصمیم گیری های دخیل باشند زیرا اندازه ی سازمان بسیار کوچک است و همه خود را صاحب نظر می دانند. بنابر این مشاوره بازاریابی با در نظر گرفتن چنین شرایطی باید با این کسب و کار ها همگام شود. آن ها منابع مالی متعددی ندارد و یا منابع مازاد هم بسیار دور از ذهن قلمداد می شود بنابر این آن ها در مشاوره بازاریابی به دنبال راه حل های کم هزینه هستند.

با توجه به دو چارچوب متفاوت بیان شده به طور قطع راه حل هایی که مشاور در مشاوره بازاریابی ارائه می کند نیز متفاوت است زیرا باید بر اساس داشته های هر کسب و کاری نسخه های بهینه ایی را با حداکثر کارایی و اثر بخشی ارائه کند.

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده 

بازاریابی به معنای خلاقیت!

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

یک بازاریاب باید بداند که پیچیده ترین تکنولوژی هایی که بشر ایجاد کرده است در برابر حافظه ی ذهن او هیچ است زیرا او با ذهن قویی ایی که دارد می تواند به فعالیت های بازاریابی، رنگ و لعاب متفاوتی ببخشد.

بازاریابی به معنای خلاقیت !

برای بهتر انجام دادن فعالیت های بازاریابی شما ابتدا باید  بدانید می توانید به محیط کاری خود مسلط باشید، به همین منظور باید ویژگی خلاقیت و نوآوری را در خود تقویت کنید زیرا برای یک بازاریابی خوب برای محصول ها و خدمات ابتدا باید بتوانید در شیوه های کهنه دگرگونی ایجاد کنید و به شیوه ای نوین به پیرامون خود بنگرید. همیشه یادتان باشد که گرچه تکنولوژی های پیشرفته ی امروزی توانایی ثبت و در بعضی موارد استدلال را دارند اما، هیچ گاه توانایی خلق خلاقیت و نوآوری را ندارند.

فعالیت بازاریابی گاهی ممکن است برای شما کسل آور و یا ملالت بار شود اما، یادتان باشد برای ایجاد انگیزه کافی برای خلاقیت، از عناصر مذهبی نیز استفاده کنید به عنوان نمونه: آیه های قرآن را که در ارتباط با عظمت انسان نازل شده است را مطالعه کنید همیشه یادتان باشد که طبق یکی از آیه های شریفه ی قرآن، “خداوند فرموده است شما را بر زمین و آسمان مسلط ساختیم.”

به همین علت هر گاه تصور کردید انگیزه ی خود را برای بازاریابی از دست داده اید به مرور این جمله بپردازید که من جانشین خدا هستم و توانایی بی نظیری دارم و هر خصوصیتی که در خداوند قادر است به شکلی محدود تر در من وجود دارد بنابر این من می توانم فعالیت بازاریابی را به بهترین شکل ممکن انجام دهم.

درک جمله های مختلفی که در تعریف و تمجید خود بیان می کنید برای این که برای شما به عنوان یک پل میان بر در این فعالیت باشد، می تواند مفید باشد. به همین علت برای این که فعالیت بازاریابی در شخص بازاریاب رشد کند باید بتواند تمام جمله هایی که به آن اشاره شد را در ذهن خود بار ها و بار ها مرور کند.

پس از مدتی این مرور منجر به این می شود که این فعالیت به یک فعالیت دلچسپ تبدیل شود و شخص بازاریاب انگیزه ی زیادی برای خلاقیت بیابد. در واقع پس از مدتی بازاریاب شیفته ی خود می شود و بازاریابی محصول ها و خدمات را با شوق و انگیزه ی والاتری انجام می دهد این حس اعتماد به نفس ایجاد شده برای بازاریاب چنان دلچسب است که او تلاش می کند تا هر روز بازاریابی خود را بهتر نماید و موفق تر و خلاق تر  عمل کند.

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده 

فرآیند های تجاری آشنایی با بزرگان علم مدیریت( آدام اسمیت)

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

در این نوشته تلاش کرده ایم مخاطبان سایت مستر ویزیتور را با یکی از بزرگان علم مدیریت آشنا کنیم:

تاریخچه آدام اسمیت

یک تشریح مهم قدیمی از فرایند تجاری مربوط به مثال معروف کارخانه سنجاق سازی آدام اسمیت می باشد که در مقاله ای در دانشنامه دیدروت آمده است:

اسمیت تولید یک سنجاق را به صورت زیر شرح داده است: یک فرد سیم را اندازه می گیرد، دیگری راستش می کند، بعدی می برد، و چهارمی علامت گذاری می کند، پنجمی سر سنجاق را شکل می دهد. شکل دهی سرسنجاق شامل دو یا سه علامت جدا است شکل قرار دادن آن در کسب مشخص و وزن نمودن آن…

فرآیند های تجاری آشنایی با بزرگان علم مدیریت( آدام اسمیت)

 

اهمیت کسب وکار ساختن سنجاق تقسیم آن به ۱۸ عملیات جداگانه است که دربعضی از کارخانه ها تماما دستی انجام می شود هرچند دربعضی از کارخانه ها یک فرد، دو یا سه عمل را با هم انجام می دهد.

اسمیت همچنین فهمید که چگونه با تقسیم کار، خروجی را بهتر سازد. قبلا درصنایع دست ساز یک فرد تمامی فرایند های تولید را انجام می داد درحالی که اسمیت تشریح کرد که چگونه وظایف ساده را توسط افراد متخصص درآن کار به صورت جدا انجام خواهد شد. نتایج تقسیم کار اسمیت باعث شد محصول ۲۴۰۰ درصد افزایش یابد.

به عنوان مثال: یک فرد ۲۴۰ بار بیشتر از قبل از تقسیم کار، سنجاق تولید می کرد.

اگر اسمیت از تقسیم کار دفاع نکرده بود سنجاق ها ارزنده نبودند. بیشتر اوقات یا همیشه سطح مناسب تقسیم وظایف از طریق طرح آزمایش های فرایند تولید به دست می آید. برخلاف نگاه اسمیت که محدود به دامنه های عملیاتی یکسان با فعالیت های دنباله ای در فرایند تولید بودند فعالیت های امروزی شامل عملیات متقاطع و ویژگی های مهم هستند و بنابر این موارد در فرایند های او، باعث شد نظریه ی تقسیم کار توسعه یابد.

هر چند یکپارچه ساختن وظایف عملیاتی یا عملیات متقاطع تا مدت ها دیگر به عنوان انتخاب های دیگر مد نظر قرارنگرفت.

در مطلب های بعدی شما را با بزرگان علم مدیریت بیشتر آشنا خواهیم کرد.

نویسنده : الهه مهری ، حسین رنجبر

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده 

بزرگترین اشتباه های فروش (قسمت سوم)

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

بزرگترین اشتباه های فروش (قسمت سوم)

با توجه به مطالب منتشر شده از همین قسمت در مورد اشتباهات فروش میشه گفت:

کتاب بر هم زدن معامله ی فروش ((KILLING THE SALE تان دانکن ده اشتباه بزرگ را در هنگام فروش توسط فروشنده توضیح می دهد. این کتاب توسط محمد ابراهیم گوهریان و مریم میرجمالی به فارسی ترجمه شده است.

اشتباه نقش بازی کردن در فروش:

نقش بازی کردن، اقدام به فروش، پیش از آموزش دیدن آن است؛ نقش بازی کردن یعنی سعی کنیم مانند فروشنده ها عمل کنیم در حالی که نمی دانیم برای فروشنده شدن باید چه کنیم؟ در دنیای سرسخت فروش نقش بازی کردن به مثابه این است که لباس دلقک ها را بپوشیم و با گاوی که دویست پوند وزن دارد داخل میدان گاوبازی بدویم اما، سرانجام هیچ بشکه ای نیست که پشت آن پنهان شویم و در نهایت گاو با شاخ هایش ما را زخمی می کند.

برای بیشتر فروشنده ها نقش بازی کردن زمانی آغاز می شود که در اولین حرفه فروش خود استخدام می شوند. شرکت های بزرگ افرادی تازه نفس را برای کادر فروش استخدام می کنند که در ذهنشان فقط یک چیز است، «فروش». پیام خوش آمدی که بیشتر فروشندگان از مدیران خود می گیرند این است: «اگر فروش نکنی، اخراج می شوی!»

از آن روز به بعد فروشنده ها بدون این که چیزی در مورد فروش موفق بدانند، لباس فروشندگی به تن می کنند و خانه به خانه دنبال فروش می روند.

هنگامی که شما مدت طولانی به کاری تظاهر می کنید، تنها راه خاتمه دادن آن صداقت است. صادق بودن باعث می شود روابط سطحی فروش قطع شود. گاهی تغییر روش شغلی یک فرد به معنای خراب کردن چند دیوار سست است. شاید لازم باشد شما هم این کار را انجام دهید.

یکی از بزرگ ترین اشتباهات فروش ،نشانه های فروش نسنجیده……

اعتماد به نفس کاذب:

برای موفقیت در فروش باید اعتماد به نفس واقعی داشته باشید، نه تکبری که زاییده غرور و ظاهر سازی باشد. شما اعتماد به نفسی نیاز دارید که توسط آن به حرف هایی که به مشتریان گفته اید جامه ی عمل بپوشانید. اعتماد به نفسی که توسط آن، هر بار بیش از قبل به مشتریان بتوانید خدمت کنید.

  • موفقیت تصادفی:

در بیشتر سمینار (هم اندیشی) هایم به حاضران می گویم هر موفقیتی که بر اساس طرحی بر محور صداقت نباشد، تصادفی و اتفاقی است. به عبارتی دیگر اگر بتوانید روشی درست در فروش پیش گیرید موفقیت شما تصادفی نخواهد بود. این موفقیت بر اساس حدس و گمان یا شانس نخواهد بود. فروش شانسی باعث موفقیت های نامنظم می شود.

  • بی رغبتی در فروش:

فروشنده هایی که به برقرای تماس های تلفنی تمایل ندارند به دو دسته تقسیم می شوند:

  1. فروشنده هایی که به آنچه می فروشند اعتماد ندارند.
  2. فروشنده هایی که به توانایی فروش خود اعتماد ندارند.

برای فروش موفق (با صداقت و خلوص) راهی وجود دارد و اگر شما نمی دانید که چطور این کار را انجام دهید، به طور یقین به شکلی دروغین به فروشندگی ایی متکی هستید، که به بی رغبتی منجر می شود.

  • مشتریان بی وفا:

احتمال دارد بارزترین نشانه نقش بازی کردن این باشد که مشتریان هیچ کاری نمی کنند. زمانی که برای جلب اعتماد مشتری هیچ دلیلی نمی آورید یا دلایل دروغین می آورید، آن ها هم تمایل خود را برای خرید مجدد از دست می دهند و برای معرفی شما به دیگران میلی ندارند.

  • بیش از حد کار کردن:

هشتاد ساعت کار کردن در هفته، پیش نیاز موفقیت در حرفه فروش نیست. متاسفانه نقش بازی کردن باعث می شود بخواهیم بیشتر و سخت تر از حد لازم کار کنیم. در فروش نقش بازی کردن روشی تصادفی به شمار می آید. اگر پوشیدن لباس مبدل برای فروش به یک مشتری خاص جواب نمی دهد، پس باید لباس مبدل دیگری انتخاب کنید. اگر دومی هم جواب نداد، سومی را امتحان کنید. در نتیجه بازدهی کار شما پایین می آید و باید ساعت های بیشتری کار کنید.

  • تغییر شغل:

نقش بازی کردن بیشتر فروشندگان باعث می شود که فقط مدت کوتاهی در یک زمینه ی فروش کار کنند. مشکل اینجاست که بیشتر فروشندگان هرگاه اوضاع موافق و بر میلشان نیست، به جای ای که در آیینه نگاه کنند و خود را مقصر بدانند، تقصیر را به گردن دیگران می اندازند. فروشندگان متظاهر به اشتباه بر این باورند که اگر در شرکتی جدید کار کنند یا محصول جدیدی را بفروشند، نتیجه ی کارشان بهتر می شود.

برای اینکه نقش بازی کردن را فوری رها کنید باید یاد بگیرید به زبان اعتماد ارتباط برقرار کنید و به عبارت دیگر پنج نشانه ی

  1. وقت شناسی
  2. برقراری ارتباط
  3. درک کردن مشتری
  4. صداقت و کامل بودن باید در فروش شما به وضوح دیده شود.

سپس برای رهایی همیشگی از نقش بازی کردن باید یاد بگیرید که مرتب به زبان اعتماد ارتباط برقرار کنید.

برقرای ارتباط به زبان اعتماد، نه تنها نقش بازی کردن را از عادت های فروش روزانه شما حذف می کند، (اگر فروش را به عنوان حرفه ی دائمی خود ببینید، انجام این کار ضروری است) بلکه فروش شما طوری رونق می گیرد که در گذشته هرگز چنین نبوده است. چنانچه ضرب المثلی معروف می گوید: «صداقت بهترین سیاست است

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

فرایند تجاری سازی و بازاریابی در فناوری ها

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

فرایند تجاری سازی و بازاریابی در فناوری ها

فناوری را می توان مجموعه ای از آگاهیها، دانش ها، فنون، مهارت ها، تجربیات و ساماندهی‌هایی دانست که برای تولید، تجاری سازی و بهره مندی از کالاها و خدماتی که نیازهای اقتصادی را تامین می کنند، مورد استفاده قرار داد. تکنولوژی های نوین همچون بیوتکنولوژی، نانوتکنولوژی و هوش مصنوعی  از جمله فناوری های نوینی بشمار می آیند که  نقشی محوری در بسیاری از برنامه های تولید و توسعه را در سرتاسر جهان و در عرصه های مختلف علم و صنعت به عهده گرفته اند. باوجود اینکه تحقیقات در زمینه های مختلف تکنولوژی های نوین و تولیدات علمی  مرتبط با آن ها در سطح وسیعی در کشور ما در حال انجام است با این حال این فناوری ها تاکنون نتوانسته اند جایگاه مناسب خود را در تولید ثروت و توسعه اقتصادی کشور پیدا کنند. عدم توجه کافی به فرایند تجاری سازی و بازاریابی در زمینه فناوری ها را می توان مهمترین عامل در کمبود نقش این فناوری ها در توسعه اقتصادی کشور معرفی کرد. در این نوشته سعی شده بطور مختصر مفاهیم و مراحل تجاری سازی  و بازار یابی فناوری ها بیان شود.

  • مفهوم تجاری سازی و بازار یابی فناوری

تجاری سازی و بازاریابی نتایج تحقیقات، فرآیندی است که دانش تولید شده در دانشگاه ها و سازمان های تحقیقاتی را به محصولات قابل عرضه در بازار یا فرآیندهای صنعتی تبدیل می کند. چنین فرآیندی مستلزم همکاری و تعامل جدی مراکز آموزش عالی و سازمان های تحقیقاتی، شرکت های صنعتی، سازمان های مالی و سرمایه گذاری، کارآفرینان و پژوهشگران می باشد. بطور کلی مراکز تولیدی و تجاری تنها درصورتی حاضرند بودجه های هنگفتی برای تحقیق صرف کنند و یا این بودجه ها را در اختیار دانشگاه ها و مؤسسات تحقیقاتی قرار دهند که یافته های پژوهشی قابلیت تجاری شدن را داشته باشند و یا به زبان ساده تر فناوری ایجاد شده قابلیت استفاده در صنعت را با کارایی و کیفیت بیشتر داشته باشند. تجاری سازی موفق فناوری نیاز به تقاضای کافی، برتری بالقوه فناوری برای پاسخگویی به آن تقاضا و یک سرمایه گذار کار آفرین (فرد یا شرکت) با منابع و توانمندی های مدیریتی و بازار یابی مناسب برای تحویل محصول نهایی به بازار می باشد.

بطور کلی یک طرح یا ایده مناسب، جهت توسعه و تجاری سازی باید حداقل دارای سه ویژگی اصلی باشد:

  1. بازار تقاضای معین و قابل قبول داشته باشد.
  2. از نظر علمی و فنی در مقیاس صنعتی امکان پذیر باشد.
  3. از نظر اقتصادی دارای جذابیت کافی برای سرمایه گذاری باشد.

در انجام تعریف پروژه تحقیقاتی برای ایجاد و توسعه فناوری جدید باید به تمامی مراحل از تشکیل ایده تا تجاری سازی، اندیشیده شود چرا که در غیر اینصورت دشواری های متعددی در راه تجاری سازی و انتقال فناوری به موجود خواهد آمد.

  • مراحل تجاری سازی فناوری

بطور خلاصه می توان مراحل تجاری سازی فناوری را به ترتیب ذیل معرفی نمود:

  • تولید ایده: این مرحله نخستین گام در فرایند پژوهش می باشد و با توجه به نیاز های جامعه و صنعت و نظرات نخبگان و پژوهشگران حاصل می شود.
  • ارزشیابی ایده تولید شده: طی این مرحله ایده مطرح شده از زوایای مختلف همچون ارزیابی فناوری از دیدگاه مصرف کننده، روند فروش فناوری در بازار هدف، مسائل فنی مربوطه و سودآوری فناوری مورد ارزیابی قرار می گیرد.
  • توسعه ایده از دیدگاه مصرف در بازار هدف: در این مرحله جزئیات بیشتری از بازار هدف همچون شناسایی و خصوصیات آن و بررسی نیاز مصرف کنندگان فناوری مورد مطالعه و ارزیابی قرار خواهد گرفت.
  • تحلیل تجاری فناوری و کالا: در مرحله تحلیل تجاری، واحد اقتصادی با استفاده از روش های آماری، مناسب ترین میزان تولید کالا در مراحل اولیه و سود آوری تقریبی آن را محاسبه می کند.
  • بازارسنجی: در حقیقت در این مرحله تعداد محدودی از کالای مورد نظر بصورت آزمایشی تولید شده و در نمایشگاه های تجاری، فن بازار ها و بازار های خوش آتیه جهت بازارسنجی، آشنایی با نظرات مشتریان و متخصصان به نمایش درمی آید.
  • جنبه های فنی و اجرایی: طی این مرحله نکاتی همچون برآورد اعتبار مورد نیاز جهت تجاری سازی فناوری، تهیه فاکتورهای تبلیغاتی جهت تبلیغ فناوری، تدوین برنامه ساخت کالا و ایجاد تشکیلاتی جهت تولید و عرضه کالا مورد توجه قرار گرفته می شود.
  • تجاری شدن: طی این مرحله انجام تبلیغات وسیع و کارامد، بازار یابی گسترده و ایجاد شبکه های توزیع برای عرضه کالا به عنوان آخرین گام از فرایند تجاری سازی مورد توجه و عمل قرار خواهد گرفت.

باید به این نکته توجه کرد که مراحل ذکر شده بطور کامل و یکسان برای تجاری سازی تمام فناوری ها صورت نمی گیرد و با توجه به نوع فناوری و شرایط آن ممکن است از تعدد مراحل ذکر شده کاسته شود.

منابع:

  1. بندریان، ر و قابضی، ر. ۱۳۸۸. مزایا و چالش های تجاری سازی نتایج تحقیقات مراکز پژوهشی در صنایع موجود. فصلنامه رشد فناوری. ۲۵-۱۹.
  2. رهامی، م.، م. جعفرخانی کرمانی، م.ع. توحیدی نیا و ر. گلابچیان. ۱۳۹۰. فرایند تجاری سازی فناوری ها در بیوتکنولوژی. هفتمین همایش ملی بیوتکنولوژی جمهوری اسلامی ایران، تهران.
  3. فکور، ب. ۱۳۸۳. تجاری سازی نتایج تحقیقات. نشریه رهیافت. شماره ۳۴. ۵۸-۵۳.
  4. علمی، م. ۱۳۸۸. روش های تجاری سازی یافته های پژوهشی. سازمان توسعه تجارت ایران. معاونت توسعه روابط اقتصادی. گزارش. ۱۳ صفحه.
  5. مدیران هزاره سوم. ۱۳۸۹. توسعه فناوری و تجاری سازی یافته های پژوهشی، موانع و راهکار ها. ۴-۲.
  6. هداوند ، م. ۱۳۸۵. قرارداد های انتقال فناوری. ماهنامه تدبیر. سال هفدهم۰ شماره ۱۶۷.
  7. Hofer, F. 2007. The Improvement of Technology Transfer. DUV. P.207.

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

تحسین صمیمانه؛ راز بزرگ بازاریابی

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

تحسین صمیمانه؛ راز بزرگ بازاریابی

چند ماهی بود که با هم همکار بودیم، اما نمی دونم چرا با هیچ کس نمی جوشید. همیشه سرش به کار خودش گرم بود. بعضی بچه ها که میگفتن خودشو میگیره و بد قلقه!! اما به نظر من آدم بدقلق تو این دنیا وجود نداره. توی این عالم، قلب هر کسی بالاخره یه دروازه ای داره…!! واسه همین عزم رو جزم کردم که دروازه ی قلبشو پیدا کنم. با خودم گفتم این میتونه در زمینه جذب و مذاکره با مشتری ها توی حیطه ی بازاریابی یه تجربه خوب باشه….. به همین خاطر، بطور موقت و نامحسوس زیر نظرش گرفتم. باورم نمیشد…

فکرشو نمی کردم که توی اون مدت کوتاه، بیش از ده مورد از اخلاق و کردار مثبت و قابل تحسین ازش پیدا کنم. که برجسته ترینش این بود: نظم و پشتکار. یه بار به بهونه گرفتن فرم ها، به اتاقش رفتم و سر صحبت رو باز کردم.. و توی یه موقعیت مناسب، جمله طلایی رو از چله کمون رها کردم:

” آقای میرزائی، شما خیلی منظم و با پشتکار هستید. من همیشه این اخلاق شما رو تحسین میکنم. به نظر من، نظم، باعث آرامش، و پشتکار، عامل اصلی موفقیته. و من  باید این منش شما رو الگوی خودم قرار بدم….”

به همین راحتی….!!! از فردای اون روز، همکارام، بهت زده شاهد احوالپرسی گرم و صمیمی من و آقای میرزائی بودن!!! و این یکی دیگه از رازهای بازاریابی و فنون مذاکره بود: “تقدیر و تحسین صمیمانه”

  • تحسین صمیمانه؛ راز بزرگ بازاریابی

دیل کارنگی، جملات اثرگذاری در کتاب آیین دوست یابی برای تشویق همگان به تحسین کردن داره:

“میل به مهم بودن یکی از بزرگ ترین تفاوت های انسان و حیوان است. “ویلیام جیمز” میگوید: بزرگترین اصل طبیعت بشری، عطش برای شنیدن تحسین و تائید است. متوجه اید که او از “آرزو” یا “اشتیاق” یا “میل” به تحسین حرفی نزده، در واقع او از “عطش” سخن گفته. در اینجا بحث بر سر کسانی ست که واقعا” گرسنه اند، گرسنه دل.

در تاریخ از این نمونه های سرگرم کننده و چشمگیر زیاد به چشم میخورد. “جرج واشنگتن” خیلی علاقمند بود که اورا حتما” به نام “عالیجناب، رئیس جمهور آمریکا” بنامند و “کریستف کلمب” خواهش میکرد که به او “دریا سالار اقیانوس و نایب السلطنه هند” بگویند. یکی از رازهای موفقیت راکفلر اول در کنار آمدن با مردم، سپاس گزاری صمیمانه از آنها بود. بعنوان مثال زمانیکه یکی از همکارانش بنام “بدفورد” در یک معامله نادرست، یک میلیون دلار از سرمایه شرکت را به باد داد، راکفلر بجای انتقاد از او، موضوعی پیدا کرد که توانست توسط آن بدفورد را مورد تشویق قرار دهد و گفت از اینکه توانستی شصت در صد سرمایه را از خطر نجات دهی واقعا” خوشحالم و به تو تبریک میگویم.

البته من به هیچ وجه نمیگویم که تملق کنید! هرگز!” فرق بین تمجید و تعریف و تملق و چاپلوسی چیست؟ تمیز دادن این دو کاری خیلی ساده است. در تحسین، صمیمت نهفته است و در تملق، عدم صمیمت. یکی تراوش قلب است ودیگری تراوش زبان. یکی غیر خود خواهانه است و دیگری مبتنی بر خود خواهی است. تعریف و تمجید صمیمانه مورد ستایش همه است در حالیکه تملق در همه جا منفور و محکوم است.

بگذارید هنگام مذاکره راجع به موفقیت ها ونیاز های خود کمتر بیندیشیم و بیشتر به نقاط خوب و برجسته ی طرف مقابل فکر کنیم. بگذارید تملق را از یاد برده، صادقانه و صمیمانه به تعریف و تمجید پردازیم. اگر با طیب خاطر و سخاوتمندانه دیگران را بستاییم، مردم برای کلمات ما ارزش قائل خواهند شد و آنها را چون گنجینه ای در خاطر خود نگاه خواهند داشت.

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

کانال های ارتباطی در بازاریابی به شیوه NLP

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

کانال های ارتباطی در بازاریابی به شیوه NLP

شاید تا به حال با افرادی مواجه شده باشید که حرف هیچ کس راقبول نداشته باشند ولی مطمئناً یکی هست که حرف او را قبول می کنند و حرف آن شخص در زندگی آن فرد بی تأثیر نیست. انسان ها توسط  ۵ حس اطلاعات را از محیط دریافت می کنند. فکر کنید ۵ شیر آب داریم که یک شیر بزرگتر از ۴ شیر دیگر می باشد و آب بیشتری از آن جاری می گردد. ذهن انسان هم دقیقاً مانند این مثال عمل می کند. هر انسانی همیشه از یکی از حس های خدادای خود اطلاعات بیشتری دریافت می کند. بسیاری از انسان ها از کانال های ارتباطی خودشان( یعنی همان حسی که به آن ها اطلاعات بیشتری می دهد) اطلاعات را انتقال می دهند، در صورتی که اگر ما بتوانیم کانال ترجیحی دیگران( یعنی حسی که به طرف مقابل اطلاعات بیشتری می دهد) راتشخیص دهیم فوق العاده می توانیم قوی تر عمل کنیم.

کانال های ارتباطی در بازاریابی در ۳ حالت کلی تقسیم بندی می شوند:

  • بصری( بینایی، دیداری )
  • سمعی( شنیداری )
  • لمسی یاحسی ( لامسه )

هر کدام از این کانال های ترجیحی افراد می توانند در بازاریابی و فروش اثر گزار باشند. افرادی که از کانال های دیداری استفاده می کنند از این کلمات و جمله ها استفاده می کنند مانند: دیدم، زیبا است ، منظره قشنگی است و یا چشم انداز زیبایی است، اندازه و رنگ و در کل کلماتی که مربوط به دیدن می باشند برای آن ها اهمیت دارد. معمولاً افرادی که از این نوع کانال بهره می برند لاغرترند، تندتر صحبت می کنند، نوسان حرکت دستانشان زیاد، موقع نوشیدن نوشیدنی های غیرالکلی و گازدار مردمک چشمشان به سمت بالا می رود و معمولاً در حالت ایستاده نوک پاهاشون به سمت جلو می باشد این افراد شیک پوش هستند. استفاده از کلماتی که  که در ابتدا ذکر کردیم در بازاریابی برای این گونه افراد تأثیر بیشتری دارد. به عنوان مثال بعد از شناخت کانال ترجیحی این گونه افراد یک فروشنده موفق برای فروش ملک خود از ابعاد و منظره، رنگ و زیبایی محیط اطراف ملک برای مشتری صحبت می کند. کانال بصری(دیداری) عمومی تر از کانال های دیگر می باشد.

افرادی که از کانال های سمعی استفاده می کنند از این  کلمات و جمله ها بیشتر استفاده می کنند مانند: گوش دادم، شنیدم، همچنین صدا، صوت، ریتم، نوا، آهنگ موزون برای آن ها مهم است و در کل کلماتی که مربوط به شنیدن می باشند را بیشتر به کار می برند. افرادی که از این کانال بهره می برند معمولاً: گردنی با اندازه متوسط دارند، شمرده و زیبا سخن می گویند، صدایشان زیباست، موقع صحبت کردن دست ها به سمت گوش هایشان می رود، موقع ایستادن یکی از پاهایشان کج به یک سمت است و معمولاً با گوش سمت مخالف آن پای کج بهتر می شنوند. بعد ازشناخت افرادی با این گونه کانال ترجیحی به عنوان مثال اگر فروشنده یک ملک باشید می توانید به مقاوم بودن و یا سفالی که در ساخت دیوار ها استفاده شده و تاثیر آن در مقابل سر و صدا اشاره کنید و بازاریابی موفق تری را داشته باشید.

افرادی که از کانال های حسی یا لمسی استفاده می کنند این  کلمات و جمله ها را بیشتر به کار می برند مانند: لمس کردم، حس کردم، الهام شد، خواب دیدم، خوش مزه بود، تلخ یا  شیرین بود، زبر و یا  نرم است، و در کل کلماتی که به حس و لامسه مربوط  شود. معمولاً این افراد گردن کوتاه تری دارند، بسیار شمرده صحبت می کنند، معمولاً چاق تر از دو گروه قبل هستند، وقتی سرپا هستند نوک پاهایشان کج به سمت بیرون می باشد، موقع نوشیدن نوشیدنی بدون الکل و گاز دار خیلی آرام هستند و وسط  آب خوردن فکر می کنند. بعدازشناخت  افرادی با این گونه کانال ترجیحی به عنوان مثال اگر فروشنده ملک هستید می توانید به جنس سرامیک و زبری و نرمی کاغذ دیواری اشاره کنید.

 ان ال پی به معنای برنامه ریزی ذهنی است  موفقیت در فروش و بازاریابی با توجه به ان ال پی در هرشغلی و به همراه خلاقیت در تعریف محصول های خروجی آن شغل و با توجه به کانال های ترجیحی همراه است. همچنین امکان دارد شخصی هر ۳ حالت را دارا باشد، بعلاوه در بسیاری از موارد با تغییر شغل کانال ترجیحی افراد نیز تغییر می کند. بطور معمول هر ۱۰ سال یک بار کانال ارتباطی افراد تغییر می کند. شناخت ان ال پی افراد می تواند به یک بازاریاب کمک کند تا بازاریابی موفق تری را داشته باشد.

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

شماره تماس جهت مشاوره!