Skip to main content
Tag

cem

انواع مدیریت ارتباط با مشتری (CRM)

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

انواع مدیریت ارتباط با مشتری (CRM)

مدیریت ارتباط با مشتری، یک سیستم جمع آوری اطلاعات و فعالیت های مرتبط با مشتری که شرکت ها را قادر می سازد تا با استفاده از ارتباط موثر با مشتری خواسته های آن ها را به یک منبع درآمد خوب تبدیل کنند. پس نتیجه می گیریم که CRM یک روش مناسب جهت کسب و کار می باشد.

چهار نوع CRM وجود دارد که با توجه به خواسته های هر سازمان از یکی از آن ها استفاده می شود:

  • Prospecting Or Acquisition (مبتنی بر فراگیری)

این نوع از مدیریت ارتباط با مشتری باعث جذب مشتری شده و مشتریان را با توجه به خصویات مشترکی که دارند، به گروههای مختلف تقسیم بندی می کند.

  • Loyalty Focused (مبتنی بر وفاداری)

هدف این نوع CRM به دست آوردن مشتریان جدید و نگه داشتن مشتریان قدیمی می باشد. این نوع ارتباط با مشتری مشخص می کند که چه مشتریانی فعالیت خود را با سازمان ادامه خواهند داد، و نکته مهم تر این که باعث پایین آمدن هزینه های سازمان می شود. در این نوع ارتباط، شرکت ها به تجزیه و تحلیل بر روی مشتریانی که سازمان را ترک کرده اند می پردازند که شامل موارد زیر هستند:

الف – Value(مبتنی بر ارزش): زمانی استفاده می شود که سازمان ها فکر می کنند تعدادی از مشتریان سود آور در اختیار دارند. شرکت یا سازمانی که از این نوع تجزیه تحلیل استفاده می کند، مشتریان را براساس سودی که به شرکت یا سازمان می رسانند، تقسیم بندی می کند.

ب – Need(مبتنی بر نیاز): زمانی اجرا می شود که شرکت ها به دنبال مشتریان وفادار و سود آور هستند و تلاش در جهت نگه داری آن ها می کنند.

  •  Wallet- shared increase (مبتنی بر اشتراک)

سازمان ها و شرکت ها با این نوع ارتباط با مشتری باعث می شوند مشتریان میل بیشتری به خرج کردن پول داشته باشند.

  • Retention / Win back (مبتنی بر نگهداری مشتری)

این سیستم بر حفظ و نگه داری مشتریان قدیمی تأکید دارد و حتی شامل مشتریانی که سازمان را ترک کرده اند، هم می شود. گاهی اوقات استفاده از مشتریان قدیمی صرفه اقتصادی ندارد و فقط باعث افزایش هزینه های مالی و زمانی می شود.

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

تأثیر رنگ بر بازاریابی و فروش

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

رنگ ها بر احساسات مشتریان ما تاثیر می گذارند، چه متوجه باشیم چه نباشیم، برخی بیشتر و برخی کمتر؛ پس بهتر است که در اجرای طرح های بازاریابی و فروش خود به اثرات رنگها بیشتر دقت کنیم. اگر زبان رنگ ها را بدانیم، می توانیم با استفاده مناسب و بجا از آنها در طراحی تبلیغات محصول خود، دکوراسیون فروشگاه، بسته بندی محصولات، طراحی وب سایت کمپانی، طراحی تابلوی مغازه و بروشورها نهایت استفاده را از تاثیر روانی آنها بر رفتار مصرف کننده ببریم. تحقیقات نشان می دهد که یک مشتری در یک شانزدهم ثانیه به یک محصول نگاهی می اندازد و از کنار قفسه های فروشگاه می گذرد. پس اگر بتوانیم رنگی را به کار ببریم که به چشم بزند او را وادار کرده ایم که با دقت بیشتری نگاه کند، چون چشم ما به طرف رنگ ها کشیده می شود. درک عمیق تر معنی رنگ ها به ما کمک می کند که ترکیبی  مناسب از آنها را انتخاب کنیم همچنین با توجه به عملکرد و مقیاس فضای مورد نظر (فروشگاه، رستوران، کافی شاپ، بانک و …) می توان رنگ پردازی کرد که این رنگ پردازی شامل سقف، دیوار، کف، پرده ها و مبلمان می شود. به عنوان مثال به مفهوم بعضی از رنگ ها اشاره می کنیم:

  • سبز

رنگ خوشبختی، هماهنگی و آرامش. سبز تیره نشان نیرومندی، پایداری و ثروت است. خانواده سبز در تون های روشن این احساس را در افراد ایجاد می کند که دیوارها عقب ترند، اشیاء، دورتر و کوچکترند و فضا را بزرگ تر نشان می دهد ضمن اینکه به فضا آرامش خاصی می بخشد به طور مثال کافی شاپ کاج از ترکیب خاکستری سبز فام در دیوارها و سبز سیر در کف استفاده کرده با این هدف که فضا بزرگ تر به نظر آمده و احساس خوشی و آرامش را به مشتریان القاء کند. همچنین در بیمارستان ها نیز به دلیل اینکه بیماران از آرامش لازم برخوردار باشند، اغلب از رنگ سبز استفاده می شود.

  • زرد

رنگ شادی، بشاشیت، خشنودی، ایجاد توجه و تمرکز. فضاهای تاریک را روشن تر و درخشان تر می کند به طوری که معمولا در کتابخانه ها از این رنگ استفاده می شود، زیرا زرد رنگ تفکر است و تمرکز را تقویت می کند. همچنین از رنگ زرد در رستوران ها نیز استفاده می شود که منجر به افزایش تمایل مشتریان به صرف غذا می گردد.

  • قرمز

رنگ اقدام، انگیزه، عشق و خشم. رنگ قرمز موثرترین رنگ به لحاظ روانی لست. این رنگ اشیاء را شفاف تر نشان داده و باعث جلب توجه شده و به اتاق های تاریک، روشنایی و با اتاق های سرد، گرما می بخشد. البته باید به شور و هیجان موجود در رنگ قرمز هم توجه خاصی نمود که سایت مستر ویزیتور لباس خود را با آن آراسته است و به مخاطب یک انگیزه و انرژی را می دهد تا مطالب را دنبال کند؛ چراکه حرفه بازاریابی و فروش نیازمند شادابی و طراوت و سرزندگی است که این در تم رنگ قرمز یافت می شود.

  •  آبی

رنگ آرامش، صلح، اعتماد و صداقت. آبی رنگ آسمان و دریا و یکی از رایج ترین رنگ هاست. آبی صلح آمیز و آرام بخش است و باعث می شود تا بدن مواد شیمیایی آرامش بخش تولید کند. بنابراین پیشنهاد می شود افراد در مصاحبه های استخدامی لباس آبی رنگ بپوشند زیرا نمایانگر صداقت است. مطالعات نشان می دهد که وزنه برداران در محیط های آبی رنگ، وزن های سنگین تری بلند می کنند. بانک ها نیز از رنگ آبی در طراحی داخلی استفاده می کنند به این منظور که صداقت و اعتماد را به مشتریان خود القاء کنند، مانند: بانک صادرات و یا بانک سرمایه.

  • مشکی

کارایی، اثربخشی، کمال، جذابیت، فریبندگی. رنگ مشکی رنگ اقتدار و توانایی است. معمولاً رستوران ها، کافی شاپ ها، طلافروشی ها از رنگ مشکی برای طراحی دکوراسیون خود استفاده می کنند با این هدف که مجموعه خود را متمایز و برجسته تر نشان دهند.

  • بنفش

رنگ اصالت، معنویت، و خلاقیت. رنگ بنفش ارتباط دهنده ذهن و احساسات است. فضایی که در آن از ارغوانی روشن استفاده شده است تقویت کننده و نشاط بخش روان به شمار می آید و آثار مخرب زندگی پرتحرک را می زداید، به طور مثال عطر فروشی ها از رنگ بنفش جهت طراحی دکوراسیون خود استفاده می کنند.

مدیریت ارتباط با مشتری (CRM) و اهمیت آن

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

هدف هر کسب و کاری، ایجاد و نگه داشتن مشتری است. “پیتر دراکر”

با گسترش علم روز دنیا و پیدایش ارتباطات، ضرورت بکارگیری CRM ( مدیریت ارتباط با مشتری ) امری است طبیعی …امروزه در هرکجا که نام از شرکت و سازمانی می آید، از نحوه ی ارتباط با مشتری و چگونگی رفتار و جذب مشتری پرسیده شده و ارتباط با مشتری مهم ترین خصوصیت یک شرکت به حساب می آید.با توجه به نابه سامانی های بازار عرضه و تقاضا، چه در داخل کشور و چه در عرصه بین الملل، تولیدکنندگان را وا می دارد که در مراحل تولید و عرضه محصولات و خدمات خود برای مصرف کنندگان به نحوی عمل کنند که(جدای از جلوگیری از بروز ضرر و زیان) منفعت خود را بدست آورند.

به طور کلی تولیدکنندگان، در هر شرایطی خود را از آفت های بازار دور نگه داشته و یک حریم امن از نظر اقتصادی برای خود فراهم می نمایند. تولیدکنندگان و عرضه کنندگان خدمات می بایست جهت عرضه سریع و بدون واسطه جهت دستیابی مشتریان به کالاهای تولیدی، شرایطی را فراهم نمایند که تولیدات ایشان حتی الامکان به دور از دلالی بازی(که جز با بالا بردن قیمت کالا نقشی برای مصرف کننده ندارند) باشد و با تأسیس و راه اندازی مراکز عرضه مستقیم کالاهای خود و دستیابی آسان و راحت مصرف کنندگان به کالاهای موجود و به دور از کالاهای تقلبی در حفظ منافع عرضه کننده و تقاضاکننده تلاش نمایند. این کار در نهایت منجر به ارایه ی کالاهایی با برترین کیفیت و نازلترین قیمت شده و باعث ایجاد مسیری هموار و راحت برای مصرف کننده در بدست آوردن کالا می شود. این امر سبب  می شود که تولیدکننده، مشتریان خود را حفظ کرده، برای آنها احترام قائل شده و در مقابل، مشتری نیز با رضایت بیشتری کالاهای تولید شده را خریداری می کند که تداوم این راه سبب به وجود آمدن بازاری سرشار از سود و رونق می گردد.

CRM از جنس استراتژی است که برای کسب آگاهی بیشتر در مورد “نیازها” و “رفتار” مشتریان برای ارتباط بیشتر با آنان استفاده می شود. روابط خوب با مشتری “رمز موفقیت” در تجارت و کسب و کار می باشد. مناسب ترین راه شناخت CRM فرآیندی است که به جمع آوری تمامی اطلاعات در مورد مشتریان، فروش، تاثیر بازاریابی، واکنشها و رفتار بازار در کنار هم کمک می کند. در نتیجه CRM بخشی از استراتژی یک سازمان جهت شناسایی مشتریان، راضی نگه داشتن آنها و تبدیل آنها به مشتری دائمی می باشد. به نوعی یک استاندارد و شگرد بازاریابی است که توسط آن مشتری را پیدا می کنند و بعد از آن تلاش می کنند تا وی را همیشه نگه دارند و به یک خریدار و مشتری دائمی تبدیل کنند. CRM می تواند باعث افزایش فروش و پایداری تجارت شود چرا که مصرف کننده از محصولات، خدمات، نحوه معاشرت و قیمت های ما راضی است و این یعنی پیشرفت و تداوم تولید و فروش به لطف مصرف کنندگان و مشتریان.

پس اهم مطلب بدین شرح می باشد که در تشریح توضیحات فوق به صورتی گام برداشته شود که ارتباط تنگاتنگ و نزدیکی بین تولیدکننده، عرضه کننده و خریدار پدید آید و از بروز رکود، ضرر و زیان جلوگیری شود. در ادامه با توضیح بیشتری در خصوص ضرورت CRM آشنا خواهید شد…


اجازه بدهیم شغلمان، تجربه مشتری را هدایت کند!

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

در ادامه مطالب گفته شده در پست قبلی اینبار قصد آن را داریم که به تشریح درس سوم Six Lessons in CEM بپردازیم:

درس سوم: GIVE THE BUSINESS CONTROL OF CUSTOMER EXPERIENCE

یک رویکرد هماهنگ با تجربه مشتری مدیریت شغل است .به طور حتم هیچ مدیر و رهبری دوست ندارد که از آخرین تجربیات شرکت های دیگر در مقابل مشتری در حرفه خود استفاده کند، زیرا:

  • دنبال کردن این تجارب مانند دنبال کردن بوی عطر و پیدا کردن نام سازنده و خرید آن از اولین عطرفروشی سر راه است.(پس همه آن را می شناسند، لذا نوآوری در کار نخواهد بود)
  • هوش مشتریان امروزی بسیار بالاست و همزمان قدرت جایگزینی برای آنها بالاست(لذا در مواجه با “تکرار”، تغییر انتخاب جزء اولین اقدام آنها خواهد بود)

در زمان راه اندازی و مدیریت شغل، باید مراکز تعالی مشتری در هر گروه کسب و کار، به طور عمیق در سازمان پیاده شود، و علاوه بر افراد درون و بیرون سازمان (دخالت انسانی)، روند شغلی (دخالت غیر انسانی) نیز، اجازه وارد شدن در امور مشتریان را داشته باشد. مدیریت تجربه مشتری یک روند بسیار طولانی است و هر فرد نقش کلیدی در مدیریت موثر آن دارد، اما برای بهبود این روند و دستیابی به نتایج مورد انتظار، شغل ما نیز باید بتواند بدون ما عمل کند.

در سیستم های چند وظیفه ای کسب و کار، هر کدام اعضا مثل یک اشعه رعد و برق برای چالش تجربه مشتری آماده اند، چرا که مدیران امروزی با اجرای استراتژی آموزش و تزریق” تجربه مشتری جامد” به درون سازمان، معتقدند، می توان ابتکار و خلاقیت را تسریع و بهبود بخشید. این استراتژی همان CEM است و مشتری جامد همان شغل ماست. وظیفه افراد هماهنگی نتایج با استراتژی شغل است و وظیفه شغل هماهنگی افراد با استراتژی است.

“شغل و حرفه همانند افراد درون سازمان احتیاج به آموزش و هدایت دارند”


مثل مشتری فکر کنیم

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

در ادامه مطالب گفته شده در پست قبلی اینبار قصد آن را داریم که به تشریح درس دوم Six Lessons in CEM بپردازیم:

  • درس دوم: THINK LIKE THE CUSTOMER

قبل از انجام هر کاری اطمینان حاصل کنید که همه کارکنان اهمیت مدیریت تجربه مشتری را به عنوان یک فرهنگ فهمیده باشند و این درک در سازمان، درونی شده باشد.این کار از طریق معیار های زیر قابل انجام است:

  • تجزیه و تحلیل کامل بینش مشتری در سراسر سازمان
  • توسعه استراتژی تجربه مشتری به منظور همسویی با استراتژی شرکت
  • تعیین استانداردهای گسترده و ماندگار برای تجربه مشتری
  • به اشتراک گذاشتن تجربه مشتری با تمام کارکنان
  • مقایسه کیفیت های تجربه مشتری
  • جمع آوری معیارهای عملیاتی تجربه مشتری
  • اتصال تجربه مشتری به شرکت های بزرگ
  • بررسی منظم پروژه/ معیارهای تجربه مشتری

“بزرگترین چالش،ترجمه موارد بالا به عمل است”

تمرکز کارکنان جدید باید روی این باشد که مشتریان آنها که هستند و چه می خواهند. جایگاه همه کارکنان(مستقیم و پشتیبانی) باید در فکر مشتری باشد نه فقط اینکه مقابل او بشینند تا بتوانند نیاز او را در صدایش بشنوند، این فرایند باید به طور فراگیر در سازمان اجرا شود. بعضی از گروههای تجربه مشتری یک برنامه آموزشی به نام  call را خلق کردند، در این برنامه، مدیران اجرایی باید همزمان با کارمندان پشتیبانی تماس های تلفنی مشتریان را پاسخ دهند. با این کار مدیران دو مورد را درک خواهند کرد:

  • صدای مشتری (فکر کردن مثل مشتری)
  • صدای کارمند خود(درک نحوه حمایت از مشتری)

شرکت پیشرو تمایل به استفاده از مجموعه ای کامل از شیوه های تجربه مشتری دارند. آنها به طور منظم استراتژی تجربه مشتری را با استراتژی شرکت، پاداش و…مقایسه و اندازه گیری می کنند و گزارش تلاش های آنها حاکی از آن است که این مجموعه منسجم در موقعیت بهتری در دستیابی به حداکثر منفعت می باشد.


منظور از ارتباط، در CRM چیست؟

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

یکی از اصول بسیار مهم در بازاریابی، مدیرت ارتباط با مشتری یا customer relationship management می ­باشد و با توجه به تقاضا و افزایش رقابت در بازار ها ضرورت خاصی دارد. CRM از اوایل دهه نود میلادی وارد حوزه مدیریت و بازاریابی شده و در گذشته مشتریان به فروشندگان مراجعه می کردند و خواسته های خود را برطرف می کردند و تنوع و کیفیت محصولات بسیار کم بود اما امروزه با پیشرفت علم و استفاده از نرم افزار CRM، تنوع و کیفیت محصولات در بازارها بسیار زیاد شده است. در جمله ای ساده تر می توان گفت crm باعث تقویت کردن مشتری در سازمان می باشد و عامل موفقیت تجارت امروز در جهان CRM می باشد که به اختصار به توضیح آن می پردازیم:

منظور از ارتباط چیست؟ خواسته ­ها و نیازهای مشتری را از طریق احساسات و انتظارات بصورت کلامی یا غیر کلامی دریافت کنیم و به نیازها و خواسته هایشان پاسخ دهیم. ارتباط با مشتری یک نوع هماهنگی در سازمان است؛ crm باعث کمک به پیشرفت شرکت می شود. هدف از برقراری ارتباط بیان نیازها و خواسته ها و انتقال اطلاعات می باشد.که نیاز به مهارت داشتن ارتباط خوب است، که مانع از سوء تفاهم بین افراد می شود. crm باعث می شود که شرکت ها دیدی بهتر نسبت به رفتارهای مشتریان در بازار داشته باشند و شرکت یا سازمان را قادر می سازد تا :

  • مشتریان جدیدی پیدا نمایند
  • سود بیشتری کسب نمایند
  • ارائه محصولات بهتر و با کیفیت تری داشته باشند
  • فرایند فروش و بازاریابی را آسان می نماید
  • شناخت بهتر و عمیق تری نسبت به مشتری و بازار پیدا می نماید

نحوه برقرار کردن ارتباط با افراد در انواع موقعیت ها و مکان ها متفاوت می­ باشد. ارتباط موثر: یک ارتباط موثر ارتباطی است دو طرفه که از پیش تعیین شده است تا طرفین بتوانند مقاصد و سلیقه های خود را باهم در میان بگذارند، ارتباط موثر زمانی کامل است که معنی و مفهوم از ذهن فرستنده به گیرنده به راحتی و بی ابهام انتقال یابد. زمانی که بخواهیم ارتباط موثری داشته باشیم باید دو ویژگی را برای مشتری فراهم کنیم :

  • ایجاد فضای امن (عیب­ پوشی مشتری، احساس رضایت، تحقیر نکردن و…)
  • شنونده خوبی باشیم

  • نام نویسنده: خانم سارا براری دانشجوی کارشناسی مدیریت صنعتی
  • استاد راهنما: آقای دکتر احمد رضا هدایتی

یک فرهنگ مشتری محور ایجاد کنیم

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

در ادامه مطالب گفته شده در پست قبلی اینبار قصد آن را داریم که به تشریح درس اول Six Lessons in CEM بپردازیم:

  • درس اول: CREATE A CUSTOMER-CENTRIC CULTURE

برخی از شیوه های موثر مدیریت تجربه مشتری CEM به کمک ایجاد یک فرهنگ سازمانی که به طور بسیار دقیق(Laser-Focused) متمرکز بر مدیریت تجربه مشتری می باشند، قدم نخست را بر می دارند. “جای تعجب نیست که لزوما موثرترین راه، رایج ترین و بهترین آن نخواهد بود” میزان موثر بودن راه کارهای اجرا شده، در حال اجرا و پیش بینی شده(آینده) را می توان با معیار های زیر سنجید:

  • همسو بودن پاداش شرکت به معیارهای تجربه مشتری
  • برقراری ارتباط اهمیت تجربه مشتری به همه ذینفعان
  • توسعه استراتژی تجربه مشتری به منظور همسو کردن آن با استراتژی شرکت
  • به اشتراک گذاشتن معیارهای تجربه مشتری با تمام کارکنان
  • پاسخ به بازخورد تک تک مشتریان
  • آموزش کارکنان جدید و موجود در مهارت های تجربه مشتری

یکی از بزرگترین فرصت ها ساختار پاداش دهی است. تنها یک چهارم شرکت ها، اتصال ساختارهای رسمی پاداش به عملکرد تجربه مشتری را باور دارند. با مدیریت تجربه مشتری(CEM) شما به آنچه تشویق کرده اید می رسید. “در شرکت های پیشرو نتیجه کار با معیار رضایت و تجربه مشتری اندازه گیری می شود” در فرهنگ مشتری محور، تجربه مشتری(EM) خود یک اولویت استراتژیک است و بستن غرامت به معیارهای تجربه مشتری باعث می شود  که تمرکز بر مشتری و نتایج آن از مدیریت ارشد تا سطوح پایین در اذهان حک شود. در واقع پاداش کارکنان و مدیران اجرایی بر اساس نتایج تجربه مشتری بنا شده است. در یک شرکت پیشرو با مدیریت دارایی های رسمی و سازمانی، تیم های فروش نیاز به یک رویکرد ساخت یافته تر و به فرآیندهای تجربه مشتری با قابلیت های شناخته شده درون سازمانی نیاز دارند، اما به جای راه اندازی یک فروشگاه تجربه مشتری در فروش، CEM را به عنوان یک گروه جدید در مدیریت کسب و کار در استراتژی شرکت قرار می دهند با هدف زیر:

“کمک به استفاده بهتر از ابتکارات تجربه مشتری در سفارش ها برای تولید و ادامه همکاری با مشتری با دیدی بی طرفانه “


Six Lessons in CEM

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

هدف این پست به اجرا گذاشتن استراتژی مدیریت تجربه مشتری(Customer Experience Management) در ۶ درس ساده ولی در عین حال مشکل و گاهی نشدنی می باشد که درهر پست یک درس آن به طور کامل بیان خواهد شد.در جدول زیر این سطح هارا می بینیم:

CREATE A CUSTOMER-CENTRIC CULTURE

LESSON ONE

THINK LIKE THE CUSTOMER

LESSON TWO

GIVE THE BUSINESS CONTROL OF CUSTOMER EXPERIENCE

LESSON THREE

TAME CHANNELS AND DATA

LESSON FOUR

EMBRACE ANALYTICS

LESSON FIVE

EXPAND THE DEFINITION OF CUSTOMER EXPERIENCE SUCCESS

LESSON SIX

پرکاربرد بودن و گسترده بودن تاکتیک های موجود در اجرای مدیریت تجربه مشتری ضرورتا دلیل بر  بهترین و یا بهتر بگم بی رقیب بودن آنها نیست. سه چهارم شرکت ها به جمع آوری بازخورد از مشتریان خود از طریق نظر سنجی، مکاتبه و یا مصاحبه می پردازند، با این حال تنها ۴۲ درصد از پاسخ دهندگان این فرم های انتقادات و پیشنهادات در مدیریت تجربه مشتری موثر است. جمع آوری بازخورد مشتری آسان است، اما انجام کاری در مورد آن سخت است چرا که تعریف واژه “دلخواه” ما با “دلخواه” مشتری بسیار تفاوت دارد. شرکت های پیشرو هستند که بدون داشتن هیچ ترسی و برای بهبود تجربه مشتری دست به انجام هر کاری می زنند. با توجه به بررسی دقیق تر درشیوه ها و معیارهای این شرکت های پیشرو، می توان به ۶ نتیجه کار آنها به عنوان شش درس در اجرای مدیریت تجربه مشتری اشاره کرد. البته شایان ذکر است شیوه های کارآمد و معروف بسیاری در استفاده از بازخورد تجربه مشتری مثل:

  • اشتراک گذاری معیارهای تجربه مشتری و مدل های با تمام کارکنان
  • بررسی پروژه های تجربه مشتری و معیارهای به طور منظم برای نظارت بر پیشرفت به سوی اهداف کسب و کار
  • غربالگری نامزدها برای ارزش مشتری محور به عنوان بخشی از فرایند استخدام و انتخاب

 وجود دارند، اما ضرورتا به طور گسترده مورد استفاده قرار نمی گیرند، چرا که : “ذهن مشتری قانون ندارد”


CEM همان CRM نیست!

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

در پست های قبلی در مورد مدیریت تجربه مشتری(CEM) و تعاریف آن و از اینکه در بعضی از افکار و تعاریف مدیریتی، CEM با CRM برابر فرض می شود(یک تفکر اشتباه) صحبت کردیم. در این پست تفاوت های عمده این دو دنیای مدیریتی را بیان خواهیم کرد. این تفاوت ها به صورت کلی و نتیجه تحقیق نویسنده می باشند. ذکر این نکته بجاست که این پست دلیلی بر برتری هر کدام بر دیگری نیست؛ آنچه که تفاوت ایجاد می کند “نیاز” و “خواسته” ماست.

CRM

CEM

اساسا یک پایگاه داده برای جمع آوری ،ثبت و حفظ رکوردها و تعاملات مشتریان(سودمند) در یک برخورد به منظور ردیابی و اتصال(دائمی) به آنها

ترکیبی از فرایندهایی که توسط شرکت برای دنبال کردن،مشارکت و مدیریت مشتری در هر برخورد او با سازمان در طول چرخه حیات مشتری

تمرکز بر همه مشتریان به عنوان یک مشتری

Customer Card

تمرکز بر روی هر مشتری به عنوان یک شخص جداگانه

مشتری چگونه به ما نگاه می کند؟(نگاه شکار به صیاد خود) ما چگونه به مشتری نگاه می کنیم؟
هدف:فروش هدف:بازاریابی
اتوماتیک کردن امور با نرم افزارها و تجهیزات CRM و مدیریت فروش،ایجاد فرصت و پیش بینی آینده فروش درک و احساس نقاط تماس مشتری و خلق حسی و پیش بینی فکر و نیاز و علایق مشتری(در بعضی موارد بدون استفاده از تکنولوژی) برای فراهم کردن یک تجربه مطلوب
افزایش رضایت توسط ارائه خدمات بهتر و مدیریت بهتر فروش افزایش وفاداری و حس حمایت مشتری و کاهش بی نظمی فکری و روحی او

تیم فروش و خدمات را قادر می سازد که سطح های بالاتر و پیشرفته تری از خدمات،رضایت را برای مشتری (دائمی) خلق کنند

بازاریابان را قادر می سازد که با درک و پیش بینی درون مشتری و داده های رفتاری، تجربه ماندگار و در نهایت مشتری دائمی خلق کنند

درباره نویسنده

Steps of CEM

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

در مطلب قبلی با مراحل بلوغ مشتری محوری در CEM آشنا شدیم اینبار می خواهیم با هر یک از این گام های مشتری محوری در CEM آشنا شویم؛ پس با ما همراه شوید:

  • گام اول مشتریان هدف

باید مشتریان خود را بشناسیم، باید بدانیم که چه چیزی از ما می خرند و هر مشتری باعث پیشرفت و بهبود چه عاملی در شرکت نظیر: فعالیت های خدماتی، فروش، بازاریابی و…. می شود که با نگهداری آن مشتری مسیر رشد و سود را بتوانیم تضمین کنیم. در این گام بیشتر به CRM پرداخته می شود زیرا هدف مشتری نیست، هدف اصلی، سود ما یا به عبارتی پول مشتری است. نقش CEM در این مرحله کمرنگ است.

  • گام دوم پاسخگویی به مشتری

به طورمنظم از مشتریان در مورد کالاها، خدمات، سرویس های خودکار و…. بازخورد می گیریم، بازخوردها اولویت بندی می شوند و برای رضایت بیشتر مشتری که همان تجربه مطلوب است استفاده می کنیم تا فرسایش مشتری به حداقل برسد. در این مرحله نقش CEM با معرفی تکنولوژی مدیریت بازخورد سازمانی Enterprise Feedback Management نقش پررنگی ایفا می کند.

  • گام سوم درگیر شدن با مشتری

با تمرکز بر رابطه بلند مدت و تلاش برای ایجاد یک رابطه احساسی با مشتری می توانیم با مدیریت تجربه، باعث مسرور شدن او شویم و از حک شدن نام خود در ذهن مشتری اطمینان حاصل کنیم. در این مرحله CEM نقش بسزایی دارد.

  • گام چهارم الهام گرفتن از مشتری

باید نگاه و فکر ما به مشتری عمیق باشد و هدف ما علاوه بر خود مشتری شامل زندگی کاری و حتی شخصی او نیز باشد.تنها وجود مشتری در شرکت و یا مغازه ما کافی نیست، زیرا با خروج او پیش بینی بازگشت دوباره او  امری دشوار است؛ اما با این شناخت(حتی با نبودن در کنار مشتری) ما را قادریم که قبل از شنیدن خواسته مشتری، با خلق راهی جدید بتوانیم خواسته رو برآورده کنیم و باز هم در این مرحله CEM نقش بسیار پررنگی دارد.

درباره نویسنده

شماره تماس جهت مشاوره!