Skip to main content
Tag

تیم بازاریابی

آیا وظیفه تیم بازاریابی حل کل مسائل و ایده های فروش است؟

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

مهمترین مسئله ایی که مدیران در پی گیری وظایف بازاریابی در شرکت ها با آن روبرو هستند این است که؛ گمان می کنند تمام ایده های فروش باید توسط تیم بازاریابی حل و فصل شود یا پی گیری هر نقصانی در فروش به عهده ی این تیم است. این مسئله سبب اختلاف تیم مدیریتی و تیم بازاریابی شرکت می شود اما، به راستی حیطه ی وظایف این دو تیم تا کجاست؟ و چرا اساسا چنین مشکلی بروز می کند؟

یکی از اشتباهات مدیران شرکت ها این است که آنچنان تیم بازاریابی شرکت را با انبوهی از ایده ها بمباران می کنند که ایده های آنان از منابع مالی و انسانی شرکت پیشی می گیرد! در چنین شرایطی اگر تعداد نیروی انسانی کافی نباشد چگونه می توانند انبوهی از ایده ها را پشتیبانی کنند؟ این حالت ما را یاد این ضرب المثل فارسی می اندازد که؛ با یک دست می خواهی چند هندوانه بلند کنی؟؟؟ به عنوان نمونه نمی شود یا یک تیم ۸ نفره از بازاریابانِ شرکتتان توقع داشته باشید ۵۰ پروژه را در دو ماه کاملا تمام کنند…

از طرفی گاهی تیم مدیریتی ایده هایی را ارائه می دهد و توقع پشتیبانی تیم بازاریابی از ایده های مطروحه را دارد اما، بودجه ی اختصاص داده شده نمی تواند به پیشبرد ایده ها کمک کند و در نتیجه تیم مدیریت شرکت بدون توجه به این مسئله بازاریابان شرکت را متهم به کم کاری می کند…

راهکارِ همکاری تیم بازاریابی و مدیریتی …

اگر شما جز مدیران شرکت هستید و تمایل دارید ایده های زیادی را در شرکت خود عملی کنید ولی در عین حال تیم بازاریابی بزرگی ندارید می توانید برای ایده های خود اولویت تعیین کنید تا بازاریابان شرکت در انبوه ایده هایی که باید پی گیری کنند سردرگم نشوند. اما، ممکن است با یک مشکل دیگر هم مواجه شوید زیرا بیشتر بازاریابان اولویت بندی را تعویق کار می دانند، برای جلوگیری از چنین تفکری از بازاریابان شرکتتان همفکری بخواهید. در واقع از آن ها سوال کنید که اگر این چند ایده را داشته باشیم:

  • کدام ایده به اهداف شما نزدیک تر است؟
  • کدام ایده نتیجه ی بهتری می دهد؟
  • عملی کردن کدام ایده بازگشت سرمایه شرکت را بهتر میسر می کند؟

با آگاهی از حوزه وظایف و راهکار های حل مسائل بهتر می توانید تیم بازاریابی خود را مدیریت کرده و کمتر دچار تنش و تعارض خواهید شد.

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

تاثیر خلاقیت در موفقیت تیم بازاریابی

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

اگر به دنبال گردآوری یک تیم بازاریابی و تبلیغات هستید پیشنهاد میکنیم خلاقیت را به عنوان یکی از مهمترین فاکتورهای انتخاب تیم قرار دهید.

شاید بتوان گفت در زمانی نه‌چندان دور که رسانه‌های اجتماعی شامل چند کانال تلویزیونی، تعدادی ایستگاه رادیویی و تعداد انگشت‌شماری مجله و روزنامه بودند، حرفه بازاریابی کار چندان دشواری به نظر نمی‌آمد و افراد می‌توانستند با صرف مدت زمان نه‌چندان زیادی، در این حرفه کارآمد شوند‌ اما در دنیای امروز که سیل عظیمی از وب‌سایت‌ها، وبلاگ‌ها، صفحات مجازی، نرم‌افزارهای هوشمند و … مردم جهان را احاطه کرده‌اند و در دست بیشتر افراد جهان یک گوشی هوشمند قرار دارد که از طریق آن با شبکه‌های بی‌پایان دیجیتال همراه می‌شوند، کار بازاریابی و تبلیغات سمت و سویی خاص خود را یافته است و نیاز به شیوه‌ها و تخصص‌های مخصوص به خود دارد، به این معنا که با پیشرفت تکنولوژی، شیوه‌ها و اصول تبلیغات و بازاریابی نیز متحول شده است و این ابزار جدید اما کارآمد در دنیای تبلیغات، روش‌ها و اصول متناسب با خود را می‌طلبند. به همین منظور نیز در این گزارش چند اصل مهم تبلیغات در عصر دیجیتال را برخواهیم شمرد:

اهداف کسب‌و‌کار خود را روشن کنید

دنیای دیجیتال امکانات زیادی را در اختیار بازاریابان قرار می‌دهد، اما باید توجه داشت که به صورت همه‌‌جانبه نمی‌توان از همه این موقعیت‌ها استفاده کرد، بلکه هر کسب‌وکاری باید با توجه به نیازهای خود، نسبت به کاربرد ابزارهای دنیای دیجیتال در فعالیت‌های بازاریابی خود اقدام کند. برای رسیدن به چنین جایگاهی نیز در درجه اول باید اهداف کسب‌وکار خود را روشن کنید. با نوشتن این اهداف، مسیر راه شما مشخص خواهد شد و نوع کاربرد و هزینه‌های احتمالی شما در روند استفاده از بازاریابی دیجیتال مشخص می‌شود.

تشکیل یک تیم خلاق و نوآور

مدیران بازاریابی افرادی هستند که فرصت کمی دارند و به‌شدت مشغول به کار هستند، آنها باید نظارت همه‌جانبه‌ای بر بازار داشته باشند و در عین حال فرصت‌های کسب‌وکار را شناسایی کنند، طراحی روند تبلیغاتی، راه‌اندازی کمپین‌های بازاریابی و … نیز از جمله کارهایی محسوب می‌شوند که این افراد درگیر آنها هستند، بنابراین این یک واقعیت انکارناپذیر است که هیچ مدیر بازاریابی به‌تنهایی نمی‌تواند از عهده وظایف خود بر بیاید، این امر خصوصا در زمینه بازاریابی دیجیتال که دامنه گسترده‌تری نیز دارد، بیشتر خود را نشان می‌دهد، بنابراین یکی از مهم‌ترین اصول بازاریابی دیجیتالی، استخدام یک تیم تبلیغاتی کارآمد، متخصص و خلاق است. افراد این تیم باید به خوبی با دنیای دیجیتال و ابزارهای آن آشنایی داشته و به صورتی حرفه‌ای در این رشته آموزش دیده باشند. خصوصا داشتن تحصیلات آکادمیک در کنار تجربه کاری می‌تواند تیم خلاق و کارآمدی را تشکیل دهد.

جدا کردن مفهوم استراتژی از نوآوری

آنچه در بسیاری از شرکت‌های تبلیغاتی اتفاق می‌افتد، اشتباهی است که حاصل ترکیب دو مفهم استراتژی و نوآوری است، در حالی که این دو کاملا با یکدیگر متفاوت هستند و هر یک نیاز به روش‌های خاص خود را دارند. یک کسب‌و‌کار موفق در عصر دیجیتال، باید گروه نوآور و خلاق خود را در تیمی جداگانه به کار واگذارد و تیم دیگری را نیز برای تعیین استراتژی‌های اصلی شرکت تعیین کند؛ شایان ذکر است که در تعیین استراتژی‌های شرکت، باید اهداف کلی کسب‌وکار را در نظر داشته و در نهایت راهکارهای تیم خلاقیت را متناسب با آنها به کار گیرد. بنابراین آنچه در تعریف استراتژی مهم است، در وهله اول خلاقیت و نوآوری نیست، بلکه هماهنگی با اهداف است، به این معنا که بعد از تعیین استراتژی‌هاست که باید به دنبال یافتن نکات خلاقانه باشیم، البته خلاقیت‌هایی که در راستای اهداف و استراتژی‌هایتعریف شده باشند.

منبع: شنبه مگ

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

روشهای تعیین و اجرای اهداف طرح بازاریابی

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

سایت بازاریابی به نقل از آلامتو :داشتن یک طرح خوب برای بازاریابی به تنهایی کفایت نمیکند شما باید روش اجرایی مناسب برای دستیابی به اهداف طرح بازاریابی خود داشته باشید.

هر سازمانی برای کسب موفقیت نیاز به تولید حجم قابل قبولی از درآمد دارد که البته این میزان درآمد ارتباطی با صنعت که در آن فعال است یا مدل کسب‌وکاری که از آن پیروی می‌کند، ندارد؛ بلکه فقط باید قادر به فروش خدمات و محصولات خودش از طریق یک طرح بازاریابی باشد.

دپارتمان بازاریابی هر سازمان نقشی حیاتی در کمک کردن به آن سازمان به اهداف خودش بازی می‌کند. از تعیین بازار هدف گرفته تا قیمت‌گذاری، توسعه محصول، بسته‌بندی تا تبلیغات و فروش؛ به عبارتی فعالیت‌های مرتبط با بخش بازاریابی شامل مجموعه گسترده‌ای از فعالیت‌ها می‌شود که موجب هدایت رشد یک شرکت بوده و نقشی محوری در کمک به حرکت روبه‌جلو شرکت بازی می‌کند.

اکنون‌که با مجموعه گسترده‌ای از وظایف واحد بازاریابی در سازمان آشنا هستید، به چند نکته ساده اشاره می‌کنم که در زمان تعیین و تعریف اهداف بازاریابی باید همواره در ذهن داشته باشید:

۱- اهداف هوشمندانه یا SMART انتخاب کنید

منظور از اهداف هوشمندانه یا smart درواقع اهدافی است که دارای ۵ ویژگی مشخص بودن، قابل‌اندازه‌گیری بودن، قابل‌دستیابی بودن، واقع‌گرایانه بودن و محدود به زمان بودن باشند. در نظر داشتن تمامی ویژگی‌های فوق برای اثربخشی هر طرح بازاریابی از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. برخی از مدیران بازاریابی گاهی خود را در وضعیتی می‌بینند که تنها مشغول تهیه برنامه و چشم‌اندازهایی برای آینده‌ای هستند که به‌هیچ‌وجه در این چارچوب قرار نمی‌گیرند. تعیین اهداف مبهمی که ازلحاظ عملکردی قابل‌اندازه‌گیری نیستند، واقع‌گرایانه نیستند یا زمانی برای اجرا آن‌ها در نظر گرفته نشده است، همه و همه درنهایت می‌توانند منجر به نابودی یک شرکت شوند، چراکه بیش از هر چیز به یک بادکنک شبیه بوده و با کوچک‌ترین فشاری از هم می‌پاشند.

۲- اهداف را با طرح کسب‌وکار تدوین‌شده ترکیب کنید

درحالی‌که به‌طور مشخص واحد بازاریابی در هر سازمانی یک واحد بسیار مهم است، اما باید توجه داشت که این خصوصیت تنها مختص این واحد سازمانی نیست. دیگر واحدها نیز همانند منابع انسانی، مالی و زنجیره تأمین هم در شکل دادن به یک‌چشم انداز سودمند هستند. پس ضروری است که طرح‌های بازاریابی در هماهنگی کامل با برنامه‌های دیگر واحدها و بخش‌ها تنظیم شوند. به‌عنوان‌مثال، در یک طرح بازاریابی همواره میزان بودجه‌ای که می‌تواند به آن اختصاص یابد در نظر گرفته شود که در این رابطه باید از واحد مالی استعلام شود و به‌تنهایی و مستقل از اعداد در این طرح استفاده نکرد.

۳- به‌شدت فروش خود را زیر نظر داشته باشید

درحالی‌که حوزه فروش و بازاریابی ازنظر آکادمیک ازجمله علومی هستند که در کنار هم در نظر گرفته‌شده و باهم تدریس می‌شوند، در مقوله اجرا این دو حوزه کاملاً جدا از یکدیگر در نظر گرفته می‌شوند. اهداف بازاریابی و فروش باید دست در دست هم پیش بروند و به‌منظور تعریف اهداف بازاریابی این موضوع درواقع به‌هیچ‌وجه قابل‌مذاکره و اغماض نیست. بسیاری از مواقع دیده می‌شود که اهداف تعیین‌شده برای بازاریابی در مقام توجیه برای واحد فروش، غیرممکن تلقی می‌شوند. در چنین مواقعی ازآنجایی‌که هیچ بازگشت سرمایه در قالب فروش محصول اتفاق نمی‌افتد، بخش عمده‌ای از هزینه‌های انجام‌شده توسط تیم بازاریابی، درواقع به سطل زباله وارد می‌شود.

۴- شاخص‌های کلیدی عملکرد را به‌صورت شفاف و دقیق برای خود تعریف کنید

تعریف کردن شاخص‌های کلیدی عملکرد به‌منظور درک چگونگی اندازه‌گیری اثربخشی طرح‌ها و کمپین‌های بازاریابی بسیار اهمیت دارد. بدون در نظر گرفتن این مورد شرکت موردنظر درواقع در حال سرازیر کردن بودجه خود در چاهی به انتها است که از چگونگی اندازه‌گیری موفقیت خود اطلاعی نداشته و نمی‌تواند سود یا زیانی را به طرح‌های بازاریابی خود مرتبط بداند.

۵- نشان‌ها و معیارهای منظمی را برای دریافت بازخورد تعیین کنید

قرار دادن نشان‌ها و معیارهای منظم برای ارزیابی پیشرفت طرح بازاریابی از مهم‌ترین بخش‌های هر طرح بازاریابی است. ارزیابی در بازه‌های زمانی منظم به شرکت کمک می‌کند تا به‌خوبی نقاط قوت را شناسایی کند و حوزه‌هایی که نیاز به توجه بیشتر دارند را هم به‌خوبی بشناسد. اگر مدیران در جلسه‌ای تنها پس از پایان اجرا یک طرح بازاریابی به ارزیابی اثربخشی آن بپردازند، دیگر دیر شده است. اصلاح منظم و زمان‌بندی‌شده در این مورد بسیار اهمیت دارد.

موارد ذکرشده در بالا همه و همه تنها موارد اصلی و پایه‌ای است که در زمان تدوین یک طرح بازاریابی برای یک سازمان باید مدنظر داشته باشیم. البته موارد دیگری هم مطمئناً وجود دارد که می‌تواند موردبررسی قرار بگیرد، اما این نکات از مهم‌ترین‌هایی هستند که پس از به نتیجه رسیدن یا احیاناً نرسیدن طرح بازاریابی، نتیجه را بیش از هر چیز مدیون آن‌ها خواهید دانست.

 

شماره تماس جهت مشاوره!