Skip to main content
Tag

استراتژی بازاریابی

برنامه بازاریابی

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

برنامه بازاریابی به عنوان بخشی از برنامه تجاری یک شرکت است و استراتژی بازاریابی منسجم به عنوان زیربنای یک برنامه خوب بازاریابی است که شامل فهرستی از فعالیت های زیر می باشد:

  • برنامه بازاریابی
  • هدف ها
  • جزییات
  • محتوا
  • اندازه گیری پیشرفت
  • تحلیل فروش
  • تحلیلی مالی
  • بهره برداری از برنامه بازاریابی
  • بودجه ها و مراجع

برنامه بازاریابی چیست؟

برنامه بازاریابی سندی جامع و کامل از تبلیغات شرکت و تلاش های بازاریابی در طی سال های متمادی است که به تشریح فعالیت های تجاری مرتبط با اهداف بازاریابی در یک چارچوب زمانی می پردازد. برنامه بازاریابی شامل توضیحاتی پیرامون موقعیت کنونی فعالیت های بازاریابی یک تجارت و بحث درمورد هدف بازار و توصیفی ازترکیب بازاریابی است که، برای حصول اهداف بازاریابی مورد نیاز  می باشد.

برنامه بازاریابی  ساختار رسمی دارد ولی بسیار انعطاف پذیر است و شامل داده های تاریخی، پیش بینی های آتی و روش ها و استراتژی هایی برای نیل به اهداف بازاریابی است که، با شناسایی نیازهای مشتری در تحقیقات بازار آغاز می شود و این که چگونه با تجارت می توان این نیاز ها را در سطح قابل قبول ایجاد نمود.

برنامه بازاریابی شامل؛

  • تحلیل بازار
  • برنامه های عملی
  • بودجه ها
  • پیش بینی فروش
  • استراتژی ها و
  • مسایل مالی می باشد.

یک برنامه بازاریابی  را می توان به عنوان تکنیکی در نظر گرفت که به تجارت کمک می نماید تا در مورد بهترین بهره برداری از منابع تصمیم بگیرد و اهداف تجارت را محقق سازد. برنامه بازاریابی قدم ها و اقدامات موردنیاز برای نیل به اهداف شرکت ها رانشان می دهد.

به عنوان مثال یک برنامه بازاریابی می تواند شامل استراتژی شرکت برای افزایش سهم تجارت تا ۵۰ درصد باشد، بعلاوه برنامه بازاریابی این توانایی را دارد که اهداف را مشخص نموده تا منابع شرکت ها بتوانند نیاز ها و اهداف بازار را کسب کنند.

نقشه راه برنامه بازاریابی به چه معناست؟

یک برنامه بازاریابی براساس نیازهای  شرکت ها بنا می گردد که برخی از مهمترین آن ها که درتوسعه نیازهای شرکت ها  تاثیرگذار هستند را در ادامه مورد بررسی قرار می دهیم.

تحقیقات بازار : جمع آوری و طبقه بندی داده ها درمورد بازار و سازمان و پایش دینامیک بازار، الگوها، مشتری ها.

رقابت: شناسایی رقابت سازمان.

استراتژی های برنامه بازار: توسعه استراتژی های بازاریابی و تبلیغات در سازمان.

بودجه برنامه بازاریابی: شناسایی برنامه بازاریابی با در نظر گرفتن بودجه.

اهداف بازاریابی: اهداف قابل تحقق بازاریابی.

پایش درصد نتایج حاصل ازبرنامه بازاریابی: تحلیل موقعیت کنونی سازمان.

هدف یک برنامه بازاریابی چیست؟

یکی از مهمترین اهداف برنامه بازاریابی تنظیم مسیر شرکت بر اساس اهداف بازاریابی است. اهداف بازاریابی به طور طبیعی موجب سوق دادن شرکت به سوی اهداف درست می شوند که در نهایت سهم بازار افزایش یافته و آگاهی مشتری بالا می رود و تصویر و وجهه تجاری شرکت بسیار بهتر می گردد. برنامه بازاریابی به عنوان مسئولیت کلی رهبران شرکت است که شرکت را به یکسو هدایت  می نمایند و اگرهدف برنامه بازاریابی شرکت به سوی افزایش فروش سوق یابد در نتیجه رهبران شرکت کارمندان فروش را زیادتر کرده تا بتوانند به اهداف بیشتری دست یابند و فرصت منحصر به فردی برای مباحثه مفید بین کارکنان به وجود می آید.

ورای اهداف شرکت که خود در جهت ایجاد برنامه بازاریابی می باشند، ماموریت شرکت نیز فراهم نمودن زمینه ایی برای حصول اهداف است. در یک سازمان فروش محور برنامه ریزی بازاریابی به طراحی مشوق ها و طرح های تشویقی برای انگیزه دهی کارکنان خط مقدم می پردازد و فعالیتهای بازاریابی را با ماموریت شرکت همگام وهمسو می نماید. در بیان کلی هدف برنامه بازاریابی یافتن بهترین راه حل برای آگاهی مشتریان متوقع سازمان است. ماموریت شرکت نیز همان تعریف چیستی سازمان است که تجارت چیست و آیا توسعه سازمان رادربردارد یا خیر؟

برنامه بازاریابی در هر تجارتی پیش نیاز موفقیت در بازار های رقابتی امروز می باشد که بازاریاب ها و استراتژیست های شرکت ها نقش مهمی را در تهیه و تدوین آن به عهده می گیرند.

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

استراتژی مدل دلتا

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

استراتژی مدل دلتا

در راستای  مطالب قسمت قبل، در خصوص استراتژی مدل دلتا به این نکته اشاره شد که در واقع مدل دلتا سبک جدیدی از استراتژی و کسب مزیت رقابتی را ارائه خواهد داد که در ان رقابت به سبک کلاسیک مفهومی ندارد و در واقع کسب مزیت رقابتی از پیوندی عمیق با مشتری ایجاد خواهد شد.ما این را بیان نمودیم که در صدد برقراری یک پیوند قوی با مشتریان خود هستیم وقصد داریم برای هرکدام از مشتریان خود ارزش ویژه ای را ایجاد کنیم برای رسیدن به این هدف ما نیازمند داشتن دو مزیت بطور همزمان هستیم:

  1. مدیریت قوی در گستره ای وسیع که ما را قادر سازد تا بتوانیم تمام قابلیتهای بازیگران صنف خود را به مشتری ارائه دهیم.
  2. هدف گذاری هر مشتری به صورت منحصر به فرد.

به نظر شما چطور میتوان چنین مدیریت گسترده ای را ایجاد نمود؟

بله درست حدس زدید استفاده هدفمند از فناوری راه حل ساده این فرایند پیچیده ارتباط نزدیک با مشتری است مفهومی که شرکتهای موفق امروزه انرا به خوبی درک کرده اند.در واقع ما بنگاه گسترده ای از مجموعه خودمان، مشتریانمان،تامین کنندگانمان و تکمیل کنندگانمان ایجاد میکنیم که با استفاده از فناوری در کنار یکدیگر در فاصله ای نزدیک از مزایایی این ارتباط قوی بهره مند خواهیم شد.مثال بارز برقراری این ارتباط شرکتهایی مانند وال مارت و دل هستند که مفهوم بنگاه گسترده را درک نموده اند.

ایجاد یک بنگاه گسترده منجر به توجهی خاص به هر مشتری است در واقع مامشتریانمان را در اندازه های کوچک بطور خاص مدیریت میکنیم در این صورت است که پیوند عمیق با مشتری معنی پیدا میکندبه این دلیل که از ارتباط نزدیک با مشتری به دانش خاصی از مشتری خواهید رسید و با حمایتی از شبکه گسترده ای که در اختیار دارید پیشنهادات ارزشی خاص و منحصر به فردی را به تک تک مشتریانتان ارائه خواهید داد.و این رسیدن به قله استراتژی مدل دلتا است یعنی پایبند سازی به سیستم. مدل دلتا به ما می اموزد تعاون ،همکاری نزدیک و روابط دوستانه را جایگزین رقابت خصمانه کنیم.

سه گزینه استراتژیک مدل دلتا

همانطور که در شکل مشاهده می کنید استراتژی مدل دلتا سه گزینه استراتژیک را ارائه می دهد که نهایتا منجر به تمایز ارزش پیشنهادی شما به مشتری و کسب مزیت رقابتی منحصر به فرد شما خواهد شد۱-ارائه بهترین محصول به مشتری :شما محصولی با خصوصیاتی منحصر به فرد که مهمترین انها قیمت پیشنهادی و یا کارکرد خاص محصول شما است به مشتری ارائه خواهید داد و در اولین قدم شما یه تمایز یا نسبت به رقبا به مشتری پیشنهاد خواهید داد. در گزینه استراتژیک بعدی شما چیزهایی فراتر از محصول که مشتری به ان نیازمند است ارئه می دهید که عمدتا دانش استفاده از محصول و یا خدماتی مرتبط با محصول است و به همین دلیل این گزینه راه حل جامع به مشتریان نام گرفته است.و در اخر شما از چنان قدرتی در بازار و در قبال مشتریانتان برخوردار خواهید شد که مشتریان گزینه ای را به غیر شما در بازار متصور نخواهند شد.در این حالت شما به پایبند سازی به سیستم در قبال مشتریانتان دست یافته اید که در واقع نقطه اوج استراتژی مدل دلتا و حداکثر سود و مزیت رقابتی است.

بر اساس انچه بیان شد هرکدام از گزینه های استراتژیک دارای زیر مجموعه ای هستند که چهار چوب مدل دلتا را تشکیل می دهند و هرکدام از این ابعاد در قبال گروهی از مشتریان مورد استفاده قرار خواهند گرفت:

  • بهترین محصول: هزینه پایین، تمایز
  • راه حل جامع مشتریان: بازتعریف مشتری از ارتباط با ما،یکپارچگی با مشتری،گستردگی افقی
  • پایبند سازی به سیستم: دسترسی انحصاری،استاندارد اختصاصی، واسط مسلط

منبع:هکس, ا. س. (۱۳۹۱). مدل دلتا(بازافرینی کسب وکار). (م. مهدی خواه, & س. حسین زاده, Trans.) تهران: دانشگاه امام صادق(ع).

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

استراتژی ارزیابی متوازن (Balanced Score Card)

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

بر اساس آنچه در جلسه قبل بیان شد جایگاه مدیریت و برنامه ریزی استراتژیک در یک سازمان بر هیچ کس پوشیده نیست. در فضای پر رقابت کنونی، مدیریت و برنامه ریزی استراتژیک به عنوان برنامه ای جامع، هماهنگ و پیوسته می تواند سازمان را با محیط اطراف مرتبط نموده و دستیابی به فرصتها و ایجاد مزیت رقابتی را تسهیل نماید. برای شناخت پروسه و فرآیند کار نیاز به شناخت اجزای کلیدی آن داریم. در حقیقت روشهای مختلفی برای طراحی و تدوین استراتژی وجود دارد مانند استراتژیی ارزیابی متوازن، تحلیل سوات، مدل دلتا و … که سعی بر این است که به مرور به هر یک از این موارد پرداخته شود.

  • استراتژی ارزیابی متوازن (Balanced Score Card)

در ابتدا نگاهی گذرا به استراتژی ارزیابی متوازن(Balanced Score Card) می اندازیم. دیدگاه این روش این است که شرکتهای موفق برای ارزیابی عملکرد خود، تنها به سنجه های مالی متکی نیستند بلکه عملکرد خود را از سه منظر دیگر یعنی مشتری(دید بازاریابی)، فرآیندهای داخلی و یادگیری و رشد نیز باید مورد توجه قرار دهند. برای کسب دستاوردهای مالی باید برای مشتریان ارزش افرینی کرد و در فرایندهای عملیاتی به برتری و تعالی رسید و این امر بدون خلاقیت و نواوری و یادگیری و رشد ممکن نیست. این روش علاوه بر اینکه ابزاری برای ارزیابی عملکرد سازمانها است می تواند به عنوان ابزاری جهت تدوین و تحقق استراتژی نیز مورد استفاده قرار بگیرد. نمودار ارتباط علت و معلولی بین هر یک از این مناظر به صورت زیر است.

  • مالی: افزایش درآمد، سود و بهبود نتایج مالی
  • مشتری: ایجاد ارزش برای مشتری با ارائه خدمات و محصولات مد نظر با قیمت مناسب
  • فرآیند داخلی: بهبود فرایندها به منظور ارتقای کیفیت و ایجاد تمایز
  • یادگیری و رشد: ایجاد فضای مناسب و نواور و خلاق

این روش وسیله ای است که پیوند بین سیستمهای اندازه گیری عملکرد و اهداف و استراتژی تجاری سازمانها را نمایش می گذارد. در روش ارزیابی متوازن بنا بر ساختار شرکت و استراتژیهای اتخاذ شده، سنجه های خاصی مورد توجه قرار می گیرد.  بسیاری از سازمانها معتقدند که نیاز مشتری را می شناسند اما در نهایت عملکرد خوبی ندارند. یکی از علل این امر این است که آنها مشتریان هدف را نمی شناسند. بنابراین نمی توانند به مزیت رقابتی برسند و حتی گاهی با شکست مواجه می شوند.  در بخش فرآیندها نیازهای پنهان یا جدید مشتری شناسایی شده و خدمات یا محصولات تولید و به مشتری تحویل می شود. در قسمت یادگیری و رشد که به عقیده بنده اگر ارزش آن بیشتر از منظر مشتری نباشد، کمتر نیست باید توجه بیشتری نمود و در حقیقت باید با خلاقیت و نواوری شکاف و فواصل بین سطح موجود و سطح مطلوب برای دستیابی به نتایج مطلوب در منظر مشتری، سهامدار و کلیه ذینفعان را کاهش داده یا حذف نمود و در نهایت به سطح عملکرد مطلوب و بهینه رسید و این همان مفهوم محقق شدن استراتژی خواهد بود.

  1. رابرت اس. کاپلان؛ دیوید پی. نورتون، سازمان استر اتژی محور، سازمان مدیریت صنعتی.
  2. Zizlavsky O., (2014)., The Balanced Scorecard: Innovative Performance Measurement and Management Control System., J. Technol. Manag. Innov. 2014, Volume 9, Issue 3., PP 210-222.

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

استراتژی مدل دلتا (DELTA MODEL)

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

استراتژی مدل دلتا (DELTA MODEL)

هدف از بازآفرینی استراتژی به شیوه ای که مدل دلتا نام گرفته در واقع دستیابی به عملکرد مالی پایدار و سود آوری بلند مدت است. استراتژی مدل دلتا(DELTA MODEL) در دانشگاه MIT تکوین و توسعه یافته است و دیدگاهی کاملا متفاوت با دیدگاه سنتی است که توسط تعدادی از مدیران به کار گرفته شده است. مدل دلتا مجموعه ای از چهارچوبهای نوین و منحصر به فرد است که ناشی از عقیده تجربه تغییرات در دنیای کسب و کار است و علت پیدایش ان احساس ناتوانی روشهای سنتی تدوین استراتژی سازمانهاست. علاوه بر دلائل فوق الذکر ظهور اینترنت و تاثیر بسزای این تکنولوژی در ارتباطات و سرعت انتقال اطلاعات در فضای کسب و کار منجر به اهمیت استراتژی مدل دلتا در انجام تحول استراتژی شده است.

  • دیدگاه های مطرح در مورد استراتژی مدل دلتا

دیدگاه متداول روشهای استراتژی که تا کنون مطرح گردیده است غالبا کسب مزیت رقابتی بوده است و پر واضح است استراتژی حاصل از این دیدگاه کسب مزیت رقابتی از یک فرایند ستیزه جویانه با رقبا و به بیان ساده تر جنگ بر سر کسب مزیت رقابتی است. واژه جنگ تنها چیزی را که در ذهن تداعی می کند ویرانی و تخریب است که همیشه در طول تاریخ نتیجه جنگ حتی در صورت پیروزی اختلاف چندانی با شکست نداشته است و همانطور که لرد ولینگتون پس از شکست ناپلئون و دیدن جسم بی جان هزاران سرباز گفت تنها چیزی که در جنگ من می توانم بدتر از پیروزی متصور شوم شکست است.

دیدگاههای سنتی کسب مزیت رقابتی ما را به سمت همرنگ شدن با رقبا و همچنین تعیین فعالیتهای کسب و کار خودمان براساس عملکرد رقبا می کشاند و این فرایند منجر به تقلید از روشهای رقبایمان و دنبال کردن آنان خواهد شد. البته مدل دلتا عقیده ای به عدم وجود رقابت ندارد تنها مفهوم رقابت از دیدگاه مدل دلتا عدم تقلید از رقبا است و این رقابت یک رقابت معنادار است بر اساس استراتژی مدل دلتا ما باید به مشتریانمان چیزی عرضه کنیم که منحصر به فرد و متمایز باشد.

بر اساس استراتژی مدل دلتا ما باید به یک پیوند عمیق با مشتری دست پیدا کنیم ایجاد یک پیوند عمیق با مشتری منجر به پیدایش یک رقابت معنادار خواهد شد که در این رقابت مشتری همیشه ما را انتخاب خواهد کرد به دلیل اینکه آنچه ما به مشتری ارائه می دهیم چیزی فراتر از رقبایمان است. رسیدن به این مهم تنها از طریق ایجاد تمایز است و تمایز نقطه مقابل همرنگی در کسب و کارمان است و قطعا یک کسب و کار همرنگ با رقبا چیزی به جز شکست را در پی نخواهد داشت.

البته ناگفته نماند که همرنگی با رقبا و جنگ بر سر کسب مزیت رقابتی در بازار منجر به آسیب دیدن کل کسب و کار خواهد شد به این دلیل که رقابت شدید بر سر قیمت منجر به کاهش کل قیمت بازار و کاهش سود خواهد شد که نتیجتا باعث تباه شدن سودآوری کل صنعت می شود. در فضای کسب و کار افتادن در دام همرنگی و رقابت بر سر قیمت و کسب سهم بیشتر بازار اغلب اجتناب ناپذیر است و بر اساس استراتژی مدل دلتا تنها راه گریز از این دام ویرانگر کسب و کار اهمیت دادن به مشتری است و بزرگترین اشتباه شرکتها همرنگ دانستن مشتریان است.

استراتژی مدل دلتا به ما می آموزد که چگونه نیازهای مشتریانمان را درک کنیم برای آنها تفاوت قائل شویم و به آنها علاوه بر محصول راه حلهای خلاقانه ارائه دهیم و شرکتمان به جای اینکه فقط کالاهای استاندارد شده ارائه دهد به محلی تبدیل میشود که مجموعه ای از شایستگیها را داراست و می تواند انبوهی از کالاها و خدمات را با یکپارچگی مناسب به مشتری ارائه دهد. بر اساس تحولی که مدل دلتا در سازمان ایجاد می کند کسب و کارمان از پیوندی قوی با مشتری برخوردار خواهد شد که منجر به پیدایش یک مزیت رقابتی خاص نه در مقابل رقبا بلکه در قبال مشتریانمان می شود.

منبع. هکس, ا. س. (۱۳۹۱). مدل دلتا(بازافرینی کسب وکار). (م. مهدی خواه, & س. حسین زاده, Trans.) تهران: دانشگاه امام صادق(ع).

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

استراتژی های بازاریابی شرکت های کاوش گر بازار

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

استراتژی های بازاریابی شرکت های کاوش گر بازار

تقریبا در هر صنعتی تعدادی شرکت وجود دارند که برای ارائه خدمات بازاریابی به بخش های خاصی از بازار، تخصص ویژه دارند. این شرکت ها به جای دنباله روی از کل بازار یا حتی از بخش های بزرگی از بازار، بخش های کوچکی از بازار را مورد هدف قرار می دهند. اغلب شرکت های کاوشگر بازار شرکت های کوچکتر با منابع محدود می باشند. ولی گاهی بخش های مستقل و کوچک از شرکت های بزرگ هم، استراتژی های بازاریابی کاوشگری در بازار را به اجرا در می آورند. شرکت ها با سهم اندکی از کل بازار می توانند از طریق کاوشگری هوشمندانه و با فراست سودهای زیادی را نصیب خود سازند. نتیجه تحقیقی که بر روی شرکت های متوسط و بسیار موفق انجام شد، نشان داد که تقریبا در همه موارد، این شرکت ها در بازارهای بزرگتر به دنبال حفره های فراموش شده بوده و کمتر در صدد دستیابی به کل بازار برآمده اند.

  • چرا کاوشگری در بازار سودآور است ؟

دلیل اصلی این است که کاوشگر بازار در نهایت به جایی می رسد که مشتریان مورد هدف را به خوبی می شناسد و می تواند بسی بهتر از شرکت هایی که به صورت موردی در صدد بازاریای و فروش محصول به این مشتریان برآیند، نیازهای آنان را تامین نماید. در نتیجه، شرکت کاوشگر می تواند درصد بسیار بیشتری به بهای تمام شده محصول بیفزاید، زیرا محصول( از نظر مشتری ) دارای ارزش افزوده است، اگرچه بازاریاب های انبوه به حجم بالایی از فروش دست میابند، ولی شرکت های کاوشگر به سود بالاتری دست میابند.

شرکت های کاوشگر می کوشند یک یا چند بازار کوچک را که امن و سودآور است شناسایی نمایند. در کاوشگری در بازار، تخصص حرف آخر را می زند. شرکتی که در بازار کاوش می کند می تواند در بخش هایی از بازار، برای گروهی از مشتری، محصول یا آمیزه ای از بازاریابی، تخصص ویژه پیدا کند. درست مثل زمانی که یک دفتر حقوقی در بازار حقوق تجارت، مدنی یا جنایی تخصص پیدا می کند، شرکت کاوشگر هم برای ارائه خدمت به گروهی که از نظر بزرگی در حد مشتری هستند تخصص پیدا خواهد کرد.

برای مثال،  شرکت ای.تی.کراس به دنبال بخش کوچکی از بازار است که متقاضی خودنویس و مداد گران است. این شرکت نوشت افزارهای طلایی مشهور تولید می کند که بسیاری از مدیران اجرایی خواهان و متقاضی آنها هستند. کراس با تمرکز بر بخش کوچکی از بازار که کالاهای گران قیمت عرضه می کند شاهد رشد بسیار زیاد فروش و سود بوده است. کاوشگری در بازار و یافتن بخش های فراموش شده دارای ریسک های عمده هم است. برای مثال، امکان دارد ریشه چنین بازاری خشک شود یا تا بدان حد رشد یابد که مورد توجه و حمله شرکت های رقیب عمده قرار گیرد. بدین علت است که بسیاری از شرکت ها در چند زمینه به کاوش می پردازند. یک شرکت از طریق دستیابی به دو یا چند بازار ویژه، احتمال موفقیت خود را افزایش می دهد.

منبع. کتاب اصول بازاریابی، فلیپ کاتلر و گری آرمسترانگ

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

هفت جمله ای که یک بازاریاب چریکی باید بداند

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

هفت جمله ای که یک بازاریاب چریکی باید بداند

اگر قصد دارید که یک بازاریاب چریکی باشید، جزئیات بی شماری وجود دارند که باید به آنها رسیدگی کنید. از استراتژی بازاریابی چریکی خود برای هدایت و سازماندهی تلاشهایتان برای همیشه استفاده کنید و هر ۶ ماه به استراتژی خودنگاهی بیندازید تا آیا اصلاح لازم دارد یا باید کنار گذاشته شود. بازاریاب خوب استراتژی خود را به طور منظم اصلاح و بهبود می بخشد. بازاریاب های چریک بزرگ هرگز استراتژی خود را عوض نمی کنند. زیرا آنها به اندازه کافی زیرک هستند تا در اولین مرحله آنرا درست انتخاب کنند.

  • طرح ۷ جمله ایی بازاریابی چریکی

این هفت جمله تمام چیزی است که شما برای ورود به کار به عنوان یک بازاریاب چریکی نیاز دارید:

  • اولین جمله مقصود بازاریابی شما را بیان می کند. افراد پس از اینکه در معرض بازاریابی شما قرار گرفتند چه عمل فیزیکی می خواهید تا انجام دهند؟ آیا از آنها می خواهید تا در یک وب سایت کلیک کنند، فکس یا ایمیل بفرستند، در خرید بعدی به دنبال محصولات شما بگردند؟ به دوستان خود اطلاع دهند؟ چه عمل فیزیکی از آنها می خواهید تا انجام دهند؟ این اقدامی است که از آنجا نیروی فزاینده آغاز می شود. شما چطور این نیروی فزاینده را بوجود می اورید؟ پاسخ این است که باتشویق و ترغیبی که درجمله اول به افراد ابراز می کنید.
  • دومین جمله بهترین مزیت رقابتی واحد را که شما برای انگیزه دادن به افرادی که به انجام دادن جمله اول تشویق کردید بیان  می کند. فرض کنیم که شما چندین مزیت به خریداران ارائه می کنید و در صورتی که مزیتی را که رقبای شما عرضه نمی کنند را عرضه کنید آن مزیت ها جزء مزیت های رقابتی شما محسوب می شوند.
  • سومین جمله جایی است که از بازار هدف لیست تهیه می کنید. هرچه لیست کوچکتر باشد بهتر می توانید بر آن تمرکز کنید. به اعضای بازار هدف خود اطمینان دهید که شما مستقیما با آنها در ارتباط خواهید بود و کس دیگری مراقب آنها نخواهد بود.
  • جمله چهارم در حقیقت یک جمله نیست بلکه یک لیست است. لیست ترفندهای بازاریابی است که شما استفاده خواهید کرد. شما به جای یک جمله از چندین جمله استفاده خواهید کرد شما باید آنها را در قالب یک لیست درآورید.
  • پنجمین جمله از استراتژی شما چیزی را که به آن باور دارید و به آن تکیه می کنید، بیان می کند و آن موقعیت یابی مناسب شماست.
  • ششمین جمله هویت شرکت شما را بیان می کند. یک تصویر به عنوان نما و ظاهر معین می شود و باعث سوءبرداشت از حقیقت می شود ولی هویت واقعی از حقیقت سرچشمه می گیرد.
  • هفتمین جمله بودجه بازاریابی شما را به عنوان درصدی ازفروش خالص پیش بینی شده شما در نظر می گیرد. از ابتدای قرن حاضر، تعداد متوسطی از شرکت ها و کسب و کارها در آمریکا، اروپا و آسیا ۴% از فروش خالص خود را به بازاریابی اختصاص می دهند.

پروکتر و گمبل یکی ازخبره ترین شرکت های بازاریابی در دنیا به حساب می آید. در ۹۷% از منازل آمریکا حداقل یکی از محصولات پروکتروگمبل وجود دارد. یکی از مواردیکه آنها به درستی انجام می دهند این است که برای هر برند واحد که به مردم عرضه می کنند یک برنامه و طرح بازاریابی خیلی مختصر دارند. شاید در حدود ۲۰۰ صفحه سند دارند اما آنها یک طرح بازاریابی خیلی خلاصه برای هر یک از برندهایشان به وجود آورده بودند. خلاصه کردن آن سندها آنها را مجبور کرده بود تا تمرکز کنند به طوری که تمام افرادی که با آن محصول کار می کردند را قادر ساخته بود تا بدانند که تلاش می کنند چه چیزی را به نتیجه برسانند.

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

تحقیقات بازاریابی

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

تحقیقات بازاریابی

تحقیقات بازاریابی از طریق جمع آوری اطلاعات مفید و مناسب، نقش مهمی را در فرآیند تصمیم گیری مدیران ایفا می‌کند، مدیران بازاریابی با استفاده از این تحقیقات، اطلاعات صحیح، بی نقص و منطقی لازم را از بازار کسب نموده و از این طریق جلوی هزینه های طاقت فرسایی که در اثر تصمیم گیری های ضعیف و نادرست احتمال دارد در محیط های کاملاً رقابتی و متلاطم امروزی برای مؤسسه ایجاد شود، می‌گیرند. شرکت ها نمی‌توانند با تکیه بر احساسات، الهامات و قضاوت های شخصی، تصمیمات منطقی اتخاذ نماید، لذا دسترسی به اطلاعات صحیح و به هنگام پایه و اساس محکمی برای این کار مهم و حیاتی می‌باشد، تحقیق را در بازار با طی فرایند منطقی، اطلاعات مربوط، واقعی‌، معتبر، دقیق و به هنگامی را در اختیار مدیران قرار داده و آنها را برای تصمیم گیری های سرنوشت ساز آماده می‌کند.

در دیدگاه سنتی بازاریابی، تهیه اطلاعات و تصمیم گیری دو وظیفه جدا هم از هم تلقی شده و مسؤلیت هریک از ان ها بر عهده فرد خاصی گذاشته شده بود، به طوری که وظیفه تهیه و تنظیم اطلاعات با محققان بوده و وظیفه تصمیم گیری نیز بر دوش مدیران بازاریابی گذاشته شده بود، در حالی که در دیدگاه نوین بازاریابی، این فاصله کمتر شده و هر روز این دو گروه به هم نزدیک تر می‌شوند، به طوری که امروزه، هم مدیران بازاریابی درگیر مسائل جمع آوری و تهیه اطلاعات هستند و هم اینکه هر روزه با گذشت زمان، پژوهشگران بازار در تصمیم گیری های بازاریابی خودشان را درگیر می‌نمایند.

تحقیقات بازاریابی، روشی است عینی و سیماتیک به منظور توسعه و ایجاد، جمع آوری، طبقه بندی و تجزیه تحلیل اطلاعات برای فرآیند تصیمیم گیری مدیران بازاریابی. تحقیقات بازاریابی، نظام یافته و سیماتیک هستند، یعنی اینکه تمام مراحل پژوهش از ابتدای کار تا انتها باید خوب برنامه ریزی شده و سازمان داده شوند، روش تحقیق نیز باید صحیح بوده، برای جمع آوری اطلاعات از روش های علمی استفاده و نهایتاً اینکه فرضیه اولیه نیز بر پایه همین روش ها، آزمایش و تست مؤثر.

منظور از عینی بودن تحقیقات بازاریابی این است که این تحقیقات نباید تحت تأثیر ذهنیت های شخصی محقق یا مدیران قرار بگیرد. به عبارت دیگر نباید نتایج تحقیق از قبل شخص گرفته شده و تمام فعالیت های پژوهشگر در راستای رسیدن به پیش‌فرض های خود باشد، بلکه محقق باید به شعار اصلی خود که (همانا هرچه یافتی، همان را عیناً بیان کن)، می‌باشد، تنها در این صورت است که روش تحقیق محقق، یک روش عینی، علمی، ملموس‌ و قابل درک خواهد بود. تحقیقات بازاریابی در برگیرنده شناخت، جمع آوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات نیز هست، یعنی اینکه ابتدا باید مسئله یا فرصت را مشخص نموده تا معلوم شود که چه نوع اطلاعاتی باید جمع آوری و مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرند، از آنجایی که هر فرصتی در بازار یابی به عنوان یک مسئله مورد تحقیق مطرح می‌گردد، بنابراین در بیشتر مواقع از واژه «مسئله» استفاده می‌شود، از عنصر مذکور به عنوان عنصر توسعه و ایجاد اطلاعات نیز نام برده شده است.

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

سیستم بازاریابی

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

سیستم بازاریابی

در نگرش سیستمی مدیریت، مجموعه فعالیتهای بازاریابی یک مؤسسه را میتوان به عنوان یک سیستم تلقی نمود که خود این سیستم نسبت به کل مجموعه فعالیتهای موسسه مورد نظر به عنوان یک سیستم فرعی یا زیر سیستم محسوب می‌شود ولی در مقایسه با سیستم های فرعی تشکیل دهنده خود سیستم همانند سیستمهای اطلاعاتی بازاریابی و برنامه ریزی بازاریابی و یا حتی سیستمهای جزئی تر درون انها همانند یک سیستم قیمت گذاری و سیستم توزیع و امثال ان به عنوان یک سیستم اصلی به حساب اید، که چهار سیستم فرعی یک سیستم بازاریابی را به علاوه سیستمهای اطلاعاتی غیر متمرکز و همچنین سیستمهای بازاریابی افقی، عمودی و چندگانه را که متعلق به سیستم اصلی توزیع یک موسسه می‌باشند به شرح زیر هستند:

  • سیستم اطلاعات بازاریابی

این سیستم با جمع آوری، طبقه بندی، تلخیص و تجزیه و تحلیل آمار و ارقام و اطلاعات لازم، برنامه ریزان و کلیه مدیران استراتژیک شرکت را در امر برنامه ریزی بهینه و کنترل عملیات بازاریابی یاری می‌نماید، یعنی اینکه سیستم اطلاعات ، اطلاعات اولیه و خام را که در رابطه با محیط درونی شرکت و محیط بیرونی آن بالاخص در زمینه های اقتصادی، تجاری و سیاستهای رقباء به طور پراکنده وجود دارد جمع اوری نموده و پس از طی فرایند لازم انها را به شکل اطلاعات مرتبط و با مفهوم دراورده و سپس انها را در جهت استفاده در امر  تصمیم گیری در اختیار مدیران موسسه قرار می‌دهد.

  • سیستم برنامه ریزی بازاریابی

این سیستم با تهیه برنامه های بلند مدت و برنامه های کوتاه مدت و سالانه، مهمترین و بارزترین وظیفه مدیران را در مورد حمایت و پشتیبانی قرار می‌دهد، یعنی با در نظر گرفتن امکانات و منابع مؤسسه از یک طرف و واقعیتهای محیطی از طرف دیگر اهداف شرکت را تعیین نموده و بلافاصله خطی مشی های لازم را همان راه های نیل به اهداف هستند، مشخص نماید. سیستم برنامه ریزی در بعد استراتژیک به بررسیها، براوردها و پیش‌بینی‌های جامع‌تر و طولانی‌تری دست زده و با انعطاف های لازمی که از خود نشان می‌دهد، امکانات و استعدادهای مؤسسه را در جهت اهداف اصلی سوق و توانایی مدیران را نیز در مواجه با اوضاع غیر قابل پیش بینی و استفاده بهینه از فرصتهای موجود در بازار افزایش می‌دهد.

  • سیستم سازمانی بازاریابی

این سیستم نیز با طراحی ساختار های سازمانی مناسب برای مؤسسات انها را در استفاده بهتر از امکانات موحود و فرصتهای پیش‌رو، مدد می‌رساند به طوری که مؤسسات می‌توانند با اتکا به سیستم بازاریابی خود، برنامه هایشان را به نحو احسن اجراء نموده و خود را با شرایط محیط تجاری، اقتصادی، مالی، جغرافیایی و تکنولوژیکی و سایر متغیر های محیطی به نحو مناسبی تطبیق دهد.

  • سیستم کنترل بازاریابی

این سیستم از طریق نظارت و بررسی مستمر فعالیتهای بخش بازاریابی، ارزیابی نتایج حاصله، مقایسه انها با نتایج مورد انتظار مسئولین شرکت، پیدا کردن نقاط قوت و ضعف برنامه، تقویت نقاط قوت و رفع نقاط ضعف و نقایص و نارساییهای برنامه بازاریابی، مدیران بخش بازاریابی مؤسسات را در انجام وظایف هدایت و کنترل و یاری می کند.

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

ایدئولوژی در بازاریابی

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

ایدئولوژی در بازاریابی

مفهوم بازاریابی و مدیریت بازار در اصل پدیده های امریکایی بودند که این مفاهیم در کشورهایی که از نظر ایدئولوژیک به آمریکا نزدیک اند جا گرفته اند که این شامل کشورهای دموکراتیک و سرمایه دار به جز ژاپن است که فعالیت های بازاریابی در آن ها نیرومند و پیشرفته است، این کشورها مادر اکثر شرکت های بین المللی هستند. بازاریابی از خودش ایدئولوژی ندارد مگر اینکه خود بازاریاب ها تمایل داشته باشند زیرا بازاریابی فعالیتی فرهنگی است و محیط ایدئولوژی که در آن فعالیت می کنند بر روی آن تاثیر خواهد گذاشت. اجرای وظایف در این زمینه طبق محیط فرهنگی و ایدئولوژیکی متفاوت خواهد بود. یک استنباط از این موضوع اینکه برنامه شرکت باید از قید ایدئولوژیکی کشور مادر آزاد باشد سیاست ها و قوانین یک ملت عملکرد بازاریابی بین المللی را تحت تاثیر قرار می دهد به علت اهمیت نقش محیط سیاسی در فعالیت های تجاری درک تفاوت بین قوانین و نحوه تفسیر و اجرا در کشورهای مختلف ضروری می باشد. در نهایت بازاریابی به معنای سازگاری با بازار است.

  • محیط قانونی بازاریابی بین الملل

محیط سیاسی یک ملت، برداشت های متداول نسبت به سازمان های تجاری داخلی و خارجی را دربرمی گیرد. از جو سیاسی یک ملت محیط قانونی برای سازمان ها بوجود می آید ، به این معنی که قوانین و مقررات ملل با سازمان ارتباط می یابند. در این راستا لازم است شرکت محیط سیاسی را هم بشناسد زیرا محیط سیاسی تعیین کننده چگونگی اجرای قوانین است و جهت قواعد و یا مقررات جدید را مشخص می کند. محیط قانونی بازاریابی بین المللی پیچیدگی بیشتری دارد و دارای سه بعد است. برای یک شرکت امریکایی این ابعاد عبارتند از:

  • قوانین ایالات متحده
  • قوانین بین المللی
  • قوانین داخلی در هریک از بازارهای خارجی شرکت

 

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

دامپینگ یا رقابت مکارانه!؟

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

دامپینگ یا رقابت مکارانه!؟

امروزه آشنایی با روش های شناسایی و نفوذ و حفظ بازار محصولات یکی از مهمترین راهکارهای شرکت ها و کشورهای صنعتی و شرط بقای آنهاست. در این زمینه، نحوه ایجاد بازار فروش و کسب برتری در برابر رقبای تجاری به منظور دستیابی به بازار مطمئن، می تواند به عنوان استراتژی و راهکاری خارج از سیستم تولید و بازاریابی معمول باشد. امروزه آشنایی با اصطلاحات اقتصادی و تعاریف خاص موجود در حیطه اقتصاد و بازرگانی، اهمیت زیادی یافته و در شناسایی اقتصاد و تجارت بین المللی، نقش بسزایی را ایفا می کند.

آشنایی دست اندرکاران تجارت خارجی با واژه ها و تعاریف، باعث می شود تا بتوانند به موقع از حقوق خود آگاه شده و در مجامع بین المللی از آن دفاع کنند. از سوی دیگر، دولت ها نیز می توانند با تمسک به دادگاه های بین المللی، از حقوق اقتصادی برخوردار شده، از بروز خسارات جبران ناپذیر به اقتصاد ملی جلوگیری کرده و به طور واقعی و منطقی از اقتصاد داخلی حمایت کنند.

یکی از واژگان خاص اقتصادی که در تجارت بین المللی جایگاهی ویژه و قانونی دارد، دامپینگ یا ارزان فروشی است که در فارسی به «رقابت مکارانه» یا تبعیض در قیمت ها در بازرگانی با خارج، معنا شده است. برخی کارشناسان معادل فارسی این واژه را «رقابت مخرب» نیز دانسته اند.

تعریف دامپینگ :

دامپینگ از واژه ی DUMP  به معنی شکستن قیمت گرفته شده است.

اصطلاح دامپینگ در اصل به معنی صادر یک کالا به کشور دیگر با قیمت کمتر از قیمت داخلی است.

ماده۳۴ منشور هاوانا:وارد نمودن کالایی به بازار کشور دیگر و فروش آن به بهایی کمتر از ارزش عادی آن به صورتی که به محصولات موجود در داخل کشور لطمه زده و یا باعث به تعویق افتادن تولید محصولات جدید شود.

درک این موضوع کمی سخت است اما دامپینگ در اطراف ما به شدت درحال وقوع است به عنوان مثال اگر یک تولیدکننده‌ی تلویزیون در ایالت متحده تلویزیون‌هایش را در داخل کشور به ۵۰۰ دلار عرضه کند (و برای ساخت هر یک ۳۰۰ دلار هزینه کرده باشد.) در فرانسه این تلویزیون‌ها را به قیمت ۲۵۰ دلار عرضه می‌کند که این عمل به عنوان دامپینگ در نظر گرفته می‌شود.

حال این موضوع به میان می آید که دامپینگ بر اقتصاد کشور ها چه اثراتی میتواند داشته باشد؟

دامپینگ میتواند هم اثرات مثبت و هم اثرات منفی داشته باشد:

تاثیرمنفی:

کشورهای ثروتمند قدرت رقابت مصنوعی به کالاهای خود می‌دهند و آن را به بازارهای جهانی صادر می‌کنند و این عمل سبب سلب قدرت رقابت از کالاهای کشورهای توسعه نیافته می‌شود. این عمل نتیجه‌ای جز افزایش فقر در کشورهای توسعه نیافته ندارند. در مثال قبلی تولیدکنندگان تلویزیون فرانسه به سادگی توان رقابت نخواهند داشت.

اثرات مثبت:

– مصرف‌کنندگان محصول را با قیمت پائین‌تر دریافت می‌کنند، این باعث می‌شود که پول آن‌ها ذخیره شود.

– دامپینگ می‌تواند باعث شود بازارهای خارجی (واردکنندگان) رقابتی‌تر و نوآورانه‌تر باشند. اگر آن‌ها به این باور برسند که دامپینگ ممکن است طولانی‌مدت ادامه داشته باشد، هیچ چاره‌ای جز تلاش برای کاهش هزینه‌ها و بهبود کیفیت محصول نخواهند داشت. در هر صورت، این کار به نفع مصرف کننده خواهد بود.

– درآمد خوب، مشاغل بیشتر و دستمزد بهتر برای کارکنان کشور صادرکننده.

– مصرف‌کنندگان محصول را با قیمت پائین‌تر دریافت می‌کنند، این باعث می‌شود که پول آن‌ها ذخیره شود.

– دامپینگ می‌تواند باعث شود بازارهای خارجی(واردکنندگان) رقابتی‌تر و نوآورانه‌تر باشند. اگر آن‌ها به این باور برسند که دامپینگ ممکن است طولانی‌مدت ادامه داشته باشد، هیچ چاره‌ای جز تلاش برای کاهش هزینه‌ها و بهبود کیفیت محصول نخواهند داشت. در هر صورت، این کار به نفع مصرف کننده خواهد بود.درآمد خوب، مشاغل بیشتر و دستمزد بهتر برای کارکنان کشور صادرکننده.

نویسنده: خانم گوهر ایزی

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

شماره تماس جهت مشاوره!