Skip to main content
Monthly Archives

بهمن ۱۳۹۴

ایده های “رابرت کیوساکی” برای پولدار شدن

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

ایده های “رابرت کیوساکی” برای پولدار شدن

رابرت کیوساکی( Robert Kiyosaki) یک اقتصاددان پیشرو و صاحب تئوری‌های نوآورانه اقتصادی در دنیاست. وی با نوشتن تفکرات ناب و دست اول اقتصادی در کتاب خود با نام پدر پولدار، پدر بی‌پول تمامی علاقه‌مندان به مباحث اقتصادی و مالی را مبهوت خود کرده است. میلیون‌ها نفر با پیروی از نظرات خلاقانه رابرت کیوساکی توانسته‌اند به موقعیت‌های مالی و اجتماعی خیره‌کننده‌ای در جهان دست یابند. از جمله ویژگی‌های بارز تفکرات و نظریات کیوساکی می‌توان به کاربردی بودن آنها و ارتباط فوق العاده این نظریات با زندگی واقعی افراد جامعه است. شاخص‌های متعدد رابرت کیوساکی و کتاب‌های پر فروش وی توانسته است تحسین بزرگانی چون آنتی رابینز و دونالد ترامپ را برانگیزد.

وی در هاوایی به دنیا آمد و در همان‌جا بزرگ شد. او چهارمین نسل از یک خانوادهٔ دو رگه ژاپنی- آمریکایی است. او سرمایه‌گذار، مؤسس و مدرس مسائل مربوط به آموزش‌های امور مالی است که توانسته با ارائه روش‌ها و استراتژی‌های جدید مفاهیم جدیدی از دنیای تجارت را به همگان معرفی کند. در اغلب کتاب‌ها و سخنرانی‌های او دیده‌ایم که درباره پول به عنوان تنها عامل «حفظ ارتباط» افراد دنیا با یکدیگر جملات و کلمات بسیار زیبا و جالبی بر زبان می‌آورد. او به خاطر فن بیان بسیار خوب و صریح، موفق به برگزاری کلاس‌های آموزشی و سخنرانی‌های متعدد در جای‌جای دنیا شده است و امروز همه او و پدرپولدارش را که بزرگ‌ترین راهنمای زندگی‌اش بوده است می‌شناسند. کتاب‌های رابرت به خاطر سلاست و روان بودن‌شان در عرض مدت کوتاهی به ۵۱ زبان زنده دنیا ترجمه شده‌اد و امروزه در ۱۰۹ کشور جهان در دسترس هستند.

مهم‌ترین کتاب او به نام «پدر پولدار» به تعداد بیش‌از ۲۷ میلیون بار به چاپ رسیده و در همه جای دنیا به چشم می‌خورد. در سال ۲۰۰۵ رابرت به عنوان یکی از ۲۵ نویسنده برتر دنیا انتخاب شد و توانست سری جدید کتاب‌های خود را با علاقه و اشتیاق بیشتری بنویسد و در عرض مدت کوتاهی به چاپ برساند. او در سال ۲۰۰۶ موفق شد که دو کتاب خود به نام‌های «چرا می‌خواهیم شما هم ثروتمند شوید» و «دو مرد یک پیام» را نوشت. از طرف دیگر او مقالات بسیاری درباره پول و دنیای تجارت نوشته و در روزنامه‌ها و مجلات به چاپ رسانده است. قبل از نگارش کتاب پدرپولدار، پدربی‌پول او بازی چهار راه پولسازی ۱۰۱ را طراحی کرد و توانست در قالب یک بازی آموزش‌های مالی را برای همه مردم توضیح دهد. در واقع همین استراتژی‌های او بودند که او را در سن ۴۷ سالگی و در اوج جوانی و نشاط بازنشسته کنند. او می‌گفت: کتاب‌هایی نوشته‌ام که به من نشان می‌دهند جای اینکه برای پول کار کنند، می‌توانند گوشه‌ای بایستند و ببینند که چگونه پول سخت برایشان کار می‌کند و آنها را صاحب سود و سرمایه فراوان می‌گرداند.

 اگر بخواهیم نگاهی اجمالی به مجموعه تفکرات رابرت کیوساکی در این مقاله داشته باشیم می‌توان به موارد زیر اشاره کرد؛ وی با اهدای این بیست اصل مهم قصد دارد، مفهوم ثروتمند شدن و ثروتمند ماندن را برای همه ما ملموس‌تر کند:

  • پولدارها هیچوقت برای پول کار نمی‌کنند.
  • این یک تفکر اشتباه است که تمامی پولدارها، ثروت خود را از راه استثمار دیگران به دست آورده‌اند.
  • ساده‌ترین افراد جامعه پولدارترین افراد جامعه هستند.
  • ماشین شما و خانه محل سکونت‌تان سرمایه نیست.
  • برای پولدار شدن و پولدار ماندن به دیگران کمک مالی کنید.
  • پول و ثروت باد آورده برای فقرا بسیار زیان‌آور است.
  • کاری را انتخاب کنید که می‌توانید عاشقانه در آن فعالیت کنید و مطمئن باشید با این کار ثروتمند می‌شوید.
  • حتماً یک تجارت جانبی برای خود دست و پا کنید.
  • آهای کارمندان دولت قبل از اینکه بیمار شوید، بیکار شوید، پیر شوید و باز نشسته شوید به فکر یک تجارت باشید.
  • برای ورود به مباحث اقتصادی حتماً در یک کلاس فروشندگی شرکت کنید.
  • هوش مالی خود را مدام افزایش دهید.
  • برای خود بدهی نخرید.
  • اتکاء به بیمه تأمین اجتماعی، یارانه دولت و سبد کالا بدترین نوع دلخوشی برای افراد جامعه است.
  • کسی ثروتمند است که در صورت بیکاری در سه ماه به راحتی بتواند به زندگی ادامه دهد.
  • استقلال مالی داشته باشید.
  • طوری زندگی کنید که بتوانید در جوانی بازنشسته شوید.
  • “ارنست همینگوی” می‌گوید پول هیچوقت نمی‌تواند شما را خوشبخت کند، ولی بی‌پولی قطعاً شما را بدبخت می‌کند.
  • ثروتمند شدن هیچوقت با زیاد کار کردن میسر نیست.
  • طوری زندگی کنید به جای اینکه شما برای پول کار کنید، پول برای شما کار کند.
  • ثروتمند شدن تلفیقی از هنر و علم است.

منبع: ویکی پدیا

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

ویزیتور تازه کار: قسمت سوم

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

ویزیتور تازه کار: قسمت سوم

با اینکه تازه توی شرکتمون به عنوان ویزیتور استخدام شده بود، ولی به راحتی تونست خودشو تو دل همه جا کنه. همه دوستش داشتن و خواه نا خواه بهش احترام میگذاشتن… انگار نیروی درونی عجیبی داشت که مشتریان و اطرافیانش رو به سمت خودش جذب میکرد… همیشه شاد و خنده رو…

 جالب اینکه با وجود تازه کار بودنش، فروش خوبی هم داشت…. خدای من! مگه میشه یه آدم اینهمه انرژی داشته باشه؟ یعنی از هیچی خسته نمیشه؟؟ یا چیزی تو این دنیا ناراحتش نمیکنه؟؟ یا مثلا حرفی از کسی تو دلش نمی مونه؟؟؟…… یا ……

خیلی دوست داشتم بیشتر باهاش آشنا بشم تا راز اینهمه انرژی رو بفهمم….. تا اینکه یه روز توی یه موقعیت، سر حرفو باهاش باز کردم… بی رو دربایستی ازش پرسیدم:

  • ” تو چطور میتونی همیشه اینهمه شاد و پرانرژی باشی؟ دوست دارم مثل تو باشم…”

جوابش برام خیلی جالب و قابل تامل بود..بهم گفت:

  • ” بخند….. اینقدر به دنیا و بالا و پایینش بخند تا دنیا هم خنده اش بگیره… اونوقت ذره ذره کائنات هم با تو میخندن و بهت انرژی مضاعف میدن.. تو هم به شکرانه اش این انرژی رو به دیگران هدیه کن… فقط با یک لبخند…”

به یاد کتاب “کسی که خندان است برنده است” از آلن و باربارا پیز افتادم:

  • لبخند باعث فروش بیشتر می شود.

خانم “کارن ماچلت” استاد رشته بازاریابی در دانشگاه مدیریت بازرگانی آمریکا دریافته که افزودن لبخند به آگهی ها باعث افزایش فروش می شود. وی دریافت که طنز و خنده احتمال این که مشتریان کالاها، حرف های بازاریاب را بپذیرند، بالا می برد و باعث کسب اعتبار بیش تر برای ارائه کننده کالا می شود. بنابراین یک آگهی خنده دار با یک شخص مشهور به میزان بسیار بیش تری از سوی مردم پذیرفته می شود.

  • چرا خنده را باید جدی گرفت؟

تحقیقات نشان داده که کسانی که می خندند یا لبخند می زنند، حتی وقتی که خیلی احساس شادی نمی کنند فعالیت الکتریکی بخش موسوم به (منطقه شادی) در نیمکره چپ مغز را به شدت بالا می برد. “دیویدسون” استاد روانپزشکی و روان شناسی در مطالعات متعددش درباره خنده، اشخاص مورد آزمایش را به دستگاه “الکترونسفالوگراف” بست تا فعالیت امواج مغزشان را اندازه بگیرد. سپس فیلم های خنده دار به آنها نشان داد. لبخند زدن باعث شد تا منطقه شادی مغز آنها به شدت فعال شود. او ثابت کرد که تولید عمدی لبخند و خنده باعث میشود که فعالیت مغز به سمت شادی و سعادت خودجوش حرکت کند.

اگر دیدید که اخم کرده اید، موقع حرف زدن دستتان را روی پیشانی تان بگذارید تا کم کم از شر این عادت خلاص شوید.

  • آنقدر بخندید تا اشک تان دربیاید!

خنده وگریه از دیدگاه روان شناسانه به هم مربوط هستند. به آخرین باری که کسی لطیفه ای برایتان تعریف کرد و از خنده روده برتان کرد فکر کنید. بعدش چه احساسی داشتید؟ در تمام بدنتان  احساس غلغلک می کردید، مگرنه؟ مغزتان اندورفین ها را در بدنتان آزاد کرد و باعث شد تا حالتی که به آن نئشگی طبیعی) می گویند به شما دست بدهد. کسانی که نمی توانند به سختی های زندگی بخندند اغلب اوقات به مواد مخدر روی می آورند  تا همان احساسی را پیدا کنند که خنده آندورفین آور ایجاد می کند. “پل اکمان” دریافت که یکی از دلایل این که ما به سوی چهره های خندان جلب می شویم این است که این چهره ها عملا روی نظام عصبی خودکار اثر می گذارند. وقتی می بینیم کسی لبخند می زند ماهم لبخند می زنیم و این امر اندورفین ها را آزاد و وارد سیستم مان می کند. اگر در محاصره آدم های عبوس و ناشاد هستید شما هم احتمالا آینه حالات آنها می شوید و به تدریج عبوس و افسرده خواهید شد.

  • لبخند و خنده راهی برای پیوند با مشتری

“رابرت پرووین” دریافت احتمال خندیدن کسانی که دور هم هستند، ۳۰ بار بیش تر از کسانی است که تنها هستند. او دریافت که خنده ربط چندانی به لطیفه ها و داستان های خنده دار ندارد و بیش تر به ایجاد و تقویت روابط مربوط است. او دریافت که تنها ۱۵درصد خنده ما مربوط به لطیفه هاست هرچه آدم ها بیش تر دورهم باشند بیش تر میخندند و خنده شان طولانی تر است.

برگرفته از کتاب آلن و باربارا پیز

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

پازل محصولات گردشگری

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

یک محصول، ارائه یک فرآورده تجاری است که توسط مشتریان موجود دریافت می شود، مجموعه ایی از امتیازات است که برای تامین نیاز ها و خواسته ها طراحی می شود. یک محصول شامل مجموعه ایی از عناصر محسوس و نامحسوس می باشد.

سودمندی یک  محصول زمانی حاصل می شود که برای مشتری به نحوه مطلوبی انجام پذیرفته باشد این تعریف در مورد اکثر جاذبه های گردشگری کاربرد دارد. به عنوان مثال موزه ها دارای مصنوعات فیزیکی هستند اما در عین حال برای گردشگران فرصتی ایجاد می کنند تا در گذشته ها غرق شوند. حتی بسیاری از رویدادها ترکیبی از محصول_ خدمت می باشند. محصول گردشگری فقط بازدید از یک گنجینه تاریخی، صندلی یک هواپیما اتاق یک هتل یا بازدید از یک پارک  نیست بلکه ترکیبی از اجزاء مختلف است.

عناصر زیر نیز عواملی هستند که تجربه گردشگری را تحت تأثیر قرار می دهند:

  • عناصر محسوس محصول، به عنوان نمونه در یک پارک این عناصر می تواند شامل گردش، مغازه ها و رستوران ها و پاکیزگی باشد.
  • عنصر چگونگی ارائه خدمات، که شامل ظاهر، طرز برخورد، رفتار و شایستگی کارکنان می باشد.
  • و عنصر آخری خود  مشتریان، انتظارات، رفتار و طرز برخورد آن هاست.

مجموعه عوامل خارج از کنترل متصدیان جاذبه های گردشگری هم مانند ترکیب افرادی که در یک زمان از جاذبه بازدید می کنند، ازدحام رفت و آمد در جاده های منتهی به منطقه ای که جاذبه در آن قرار دارد و وضعیت آب و هوا می باشد. پیچیدگی ارتباط بین این عوامل نشان می دهد که تجربه گردشگری برای هر یک از مشتریان می تواند متفاوت باشد.

کاتلر و همکارانش بر این عقیده هستند که چهار نوع محصول نیز  در بخش مهمان پذیری وجود دارد:

  • محصول اصلی:این بخش به عنوان یکی از منافع اصلی توصیف گردیده که با توجه به ویژگی های محصول می توان به راحتی آن ها را تشخیص داد.
  • محصول تسهیلاتی: شامل ترکیبی از کالا و خدماتی است که گردشگر را قادر به خریدن محصول عمده می کند.
  • محصول حمایتی:به عنوان مازاد در نظر گرفته می شوند و ارزش محصول عمده را بیشتر می کند. این محصولات مثل محصول تسهیلاتی اساسی نیستند ولی موجب تمایز عرضه کنندگان خدمات گردشگری از رقبای خود می شوند.
  • محصول اضافه شده: این نوع از محصول شامل قابلیت دسترسی، جو حاکم، تعامل مشتری با سازمان خدماتی، مشارکت مشتری و تعامل مشتریان با همدیگر است.

محصولات و خدمات گرشگری بسیار متنوع می باشند و در عین حال  مکمل یک دیگر هستند که باید به شیوه ایی درست در کنار هم قرار بگیرند.

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

تحقیقات بازاریابی: آشنایی کلی با محیط نرم افزار SPSS

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

تحقیقات بازاریابی: آشنایی کلی با محیط نرم افزار SPSS

نکته مهم : برای دریافت کیفیت بالاتر فیلم لطفا روی دکمه HD کلیک کرده و یا فیلم را دانلود فرمایید.

برای فعالیت بهتر در عرصه بازاریابی داخلی و بین المللی، نیازمند تحقیقات بازاریابی هستیم؛ با توجه به گستردگی مباحث بازاریابی در حوزه های مختلفی همچون: مدیریت ارتباط با مشتری، ترفیع، توزیع، قیمت گذاری، بازارداری و بازارسازی و…. یک بازاریاب حرفه ای علاوه بر یاد گیری فنون جذاب بازاریابی، نیازمند درک دقیق از پتانسیل موجود بازار، نیازها و خواسته های مشتریان و ده ها فاکتور و مؤلفه اثر گذار بر تصمیم خریدار است؛ که برای فهم بهتر به این مسائل باید دست به تحقیقات گسترده بزند…. یکی از ابزارهای مفید برای نیل به این هدف، آشنایی با روش تحقیق و نرم افزارهای کاربردی در این حوزه است؛ که در این جا قصد آن را داریم تا شما را با یکی از پر کاربرد ترین ابزارهای تحلیل های آماری آشنا کنیم….

«اس‌پی‌اس‌اس» مخفف «بستهٔ آماری برای علوم اجتماعی» است. نخستین نسخهٔ این نرم‌افزار در سال ۱۹۶۸ پس از تاسیس «نرمن نی» منتشر شد، که سپس به یک کارشناس ارشد علوم سیاسی در در دانشگاه استانفورد، و اکنون استاد محقق در دانشکدهٔ علوم سیاسی دانشگاه استانفورد و استاد بازنشستهٔ علوم سیاسی در دانشگاه شیکاگو بوده‌است.

SPSS از جملهٔ نرم‌افزارهایی است که برای تحلیل‌های آماری در علوم انسانی، به صورت بسیار گسترده‌ای استفاده می‌شود. این نرم‌افزار توسط پژوهشگران علوم مدیریت در حوزه های مختلف بازاریابی، بازار، و داد و ستد، گردشگری، مطالعات دولتی، سرمایه گذاری  و غیره به کار می‌رود. افزون بر تحلیل‌های آماری، مدیریت داده‌ها و مستندسازی داده‌ها نیز از ویژگی‌های نرم‌افزار هستند. در تحلیل داده ها با استفاده از SPSS، سه مرحلهٔ اساسی وجود دارد. نخست باید داده‌های خام را وارد کنید و آن‌ها را در یک پرونده ذخیره نمایید. دوم باید تحلیل مورد نیاز را برگزینید و آن را مشخص کنید. سوم برونداد را وارسی کنید. این مراحل در تصویر، توضیح داده‌شده‌اند.

با توجه به نیاز دانشجویان مجموعه مدیریت از جمله دوستان فعال در حوزه بازاریابی بر آن شدیم از این پس در سایت مسترویزیتور و در کانال مقاله نویسی محقق یار به صورت رایگان به آموزش نرم افزار کاربردی SPSS بپردازیم؛ امید است مفید واقع گردد.

مطالب مرتبط:

وارد کردن داده ها

جدول فراوانی قسمت اول

جدول فراوانی قسمت دوم

آلفای کرونباخ

split File

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

 

بازاریابی یوزی/تألیف عزیزی و مظفریان

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

بازاریابی یوزی/تألیف عزیزی و مظفریان

باثبات‌ترین مشخصه‌ای که می‌توان برای دنیای کنونی کسب‌وکار معرفی نمود، همانا تغییر مداوم و عدم اطمینان حاکم بر آن است. کوتاه شدن فزاینده­ی دوره‌های تولید، خود گواهی بر این ادعاست. اگر دوره تولید دستی صدها سال ادامه داشت، تولید انبوه، تنها از زمان انقلاب صنعتی (دهه ۷۰ قرن هجده) تا انقلاب کیفیت (تولید نابدر دهه ۷۰، تولید بهنگام در دهه ۸۰) رویکرد غالب تولید در دنیا بود و تولیدهای ناب و بهنگام عمری به‌مراتب کوتاه‌تر و تنها قریب به چند دهه داشتند.

در آغاز قرن بیست و یکم، جهان در تمامی جوانب خود با تغییرات قابل ‌توجهی روبه‌رو گشته است، به‌ویژه تغییرات شگرف در کانال­های ارتباطی، گسستن و شکستن مرزهای جغرافیایی، سازمانی و نوآوری‌های فنّاورانه، افزایش تقاضا و بالا رفتن انتظارات مشتریان و شکسته شدن بازارهای کلان به بازارهای کوچک‌تر و محدودتر، که این تغییرات، بقای سازمان را منوط به بازبینی عمده‌ای در اولویت و چشم‌انداز استراتژیک نموده است. بسیاری از شرکت‌ها با رقابتی بسیار شدید روبه‌رو هستند که از تغییرات فنّاورانه و نوآوری‌های به وجود آمده در بازار و تغییر در تقاضای مشتریان ناشی می‌شود. این وضعیت، باعث تغییر اولویت‌ها در کسب‌وکار، چشم‌انداز استراتژیک و زیر سؤال رفتن صحت مدل‌های سنتی و در مواردی حتی مدل‌های جدید و معاصر شده است.

برای موفقیت در این دوران، سازمان‌ها باید به ‌سرعت خود را با تغییرات مداوم وفق داده و از این تغییرات در قالب فرصت‌های محیطی استفاده نموده و برای جلب نظر مشتریان متناسب با ارزش‌های مورد قبول آن‌ها تولیدات و خدمات خود را عرضه دارند و برای حفظ و نگهداری آن‌ها تلاش نمایند. در این کتاب با استفاده از بازاریابی یوزی روش‌های نوین دسترسی به اهداف بازاریابی و سازمان ارائه می‌گردد. در بازاریابی یوزی کوشیده شده است ویژگی‌های یکی از خارق‌العاده‌ترین و زیباترین حیوانات طبیعت یعنی یوزپلنگ در قالب طرحی بازاریابی برای سازمان‌ها ارائه گردد.

در دنیای بی‌رحم و پیچیده‌ی رقابت که با عدم قطعیت و پیچیدگی روزافزون همراه است، فقط سازمان‌هایی موفق خواهند بود که همچون یوز بدانند اگر شکار نکنند خواهند مرد. به عبارتی شما یا مشتریان در بازار را شکار خواهید کرد یا نه. اگر شکار کنید، زنده می‌مانید و اگر نه، سازمان شما از صحنه روزگار حذف خواهد شد. فرض کنید تمام سازمان‌های رقیب باید فردا مسابقه‌ای برای شکار یک مشتری خاص بگذارند، به‌راستی چه فرقی است بین نفر دوم و سوم و چهارم؟ بله، همه بازنده‌اند.

بازاریابی یوزی در پنج فصل رویکرد به فرهنگ، رویکرد به سازمان، رویکرد به بازار، رویکرد به استراتژی و رویکرد به مشتری و در قالب یازده گام نگارش شده است. هر فصل با مقدمه کوتاهی آغاز و در ادامه گام‌های آن بیان می‌گردد. در هر گام ابتدا توضیحات مختصری در مورد ویژگی‌ها و رفتارهای یوزپلنگ بیان ‌شده و با انطباق آن به سازمان، بازار و محیط به طراحی و تدوین مدلی جدید در بازاریابی پرداخته ‌شده است. در پایان هر گام مباحث مهم در قالب نکته بیان می‌شود تا یک ‌بار دیگر مطالب در ذهن مطالعه کنندگان متبادر گردد. پرسش‌های کاربردی نیز به‌ منظور تمرین عملی مباحث به‌ طور نمونه آورده شده است.

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

"هوندا" الگویی موفق برای بازاریاب سخت کوش

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

"هوندا" الگویی موفق برای بازاریاب سخت کوش

سوئی چیرو هوندا، پسر آهنگر فقیری در روستای کوچک کومیو بود این روستا در ۲۷۰ کیلومتری جنوب غربی توکیو قرار داشت. پدرش در کنار کار آهنگری دوچرخه هم تعمیر می‌کرد. او پیش از ورود به مدرسه در تعمیر دوچرخه به پدرش کمک می‌کرد. هنگامی که هوندا به یک آگهی کوچک استخدام شاگرد در یکی از مجلات تجاری برخورد بلافاصله دست از تحصیل کشید و چسبید به کار، به آن پاسخ داد.

مدتی به عنوان شاگرد گاراژ پذیرفته شد اما در نهایت مجبور به پرستاری از کودک صاحب گاراژ شد. او برای این کار ماهی یک دلار و ۲۵ سنت حقوق می‌گرفت. هوندا که ناراحت و خسته شده بود به خانه بازگشت اما فقط ۶ ماه در آنجا ماند و دوباره به توکیو برگشت. این مرتبه به عنوان مکانیک خودرو ۶ سال در توکیو ماند و در ۲۲ سالگی به زادگاهش بازگشت تا خودش به تعمیر خودرو بپردازد. علاقه هوندا به خودرو او را به سوی خودروهای مسابقه سوق داد و در سال ۱۹۳۶ توانست میانگین رکورد سرعت جدیدی خلق کند.

متاسفانه او دچار یک سانحه شدید شد و تعدادی از استخوان‌هایش از جمله مچ هر دو دستش شکسته شد. همسرش که نگران سلامت هوندا بود از او خواست که به مسابقه با اتومبیل پایان دهد. هوندا بدون رفتن به سراغ مسابقه تصمیم گرفت تمام انرژی خود را صرف کارش نماید و در سال ۱۹۳۷ به سراغ تولید رینگ پیستون رفت و شرکت صنایع سنگین توکای سیکی را تاسیس کرد او هنوز هم از نداشتن تحصیلات رسمی رنج می‌برد و به همین دلیل در دانشکده فناوری هاماتسو ثبت‌نام کرد. ترک تحصیل هوندا دانشجویی ضعیف بود. نیاز او به کار انجام دادن تکالیفش را دشوار ساخته بود. او تمایل نداشت به مباحث مهندسی گوش کند که ربطی به رینگ پیستون نداشتند.

لذا یادداشت برنمی‌داشت و در امتحانات کتبی شرکت نمی‌کرد. وقتی مسوولان دانشکده به او هشدار دادند که اگر در امتحانات شرکت نکند به او دیپلم نخواهند داد، هوندا پاسخ داد: علاقه‌ای به این گونه مدارک ندارم آنها به درد من نمی‌خورند. نمره‌های من به خوبی نمره‌های دیگران نیست و من در امتحانات نهایی شرکت نخواهم کرد. او می‌گوید: مدیر دانشکده مرا صدا کرد و گفت که باید آنجا را ترک کنم. من به او گفتم که دیپلم نمی‌خواهم، برای من ارزش این مدرک کمتر از بلیت سینماست. حداقل بلیت ورود شما به سینما را تضمین می‌کند اما دیپلم تضمین‌کننده هیچ چیزی نیست. او تحصیلش را رها کرد و به شبکه جوانان ژاپن پیوست تا شانس خود را در آنجا بیازماید.

البته هوندا برای تحصیلات دیگران احترام قائل بود. فقط میانه خوبی با معلومات کلاسیک و بدون تجربه نداشت. او سال‌ها نسبت به گاکو باتسو یا سیستم تشکیل شبکه‌ای در ژاپن موسوم به «پسران خوب قدیمی» احساس تحقیر شده‌ای داشت. این سیستم بیشتر از آنکه روی توانایی اشخاص و لیاقتشان در کار تکیه کند، روی مدرسه‌ای که از آن فارغ‌التحصیل می‌شدند، تکیه می‌کرد. هنگامی که هوندا طرز ساختن رینگ پیستون را به درستی فرا گرفت، شرکت او رشد کرد و ظرف دو سال، برنده یک قرارداد با شرکت تویوتا، بزرگترین سازنده اتومبیل در ژاپن شد.

در ایام جنگ جهانی دوم، بمب‌های آتشزا به کارخانه پیستون سازی او آسیب سختی وارد ساختند و زمانی که جنگ به پایان رسید، زلزله آنچه را که از این کسب و کار بر جای مانده بود منهدم ساخت. هوندا، در اکتبر سال ۱۹۴۶ موسسه تحقیقات فنی هوندا را بنیان گذارد. اینجا، شرکتی کوچک با نامی دهان پرکن بود که شامل بنیانگذار و تنی چند از دستیارانش می‌شد. هوندا دو سال در این شرکت به تعمیر موتور اشتغال داشت. سپس در سال ۱۹۴۸، شرکت خود را تجدید سازمان داد و نام آن را به شرکت هونداموتور با مسوولیت محدود تغییر داد. او ۵۰۰ موتور کوچک مازاد زمان جنگ را به قیمت تقریبا ۳۲ دلار خریداری کرد. این موتورها، موتورهایی کوچک و بنزینی بودند که در زمان جنگ از آنها برای به کار انداختن ژنراتور برق استفاده می‌شد. اینها موتورهای دوهنگامه تک سیلندر و کوچکی بودند که می‌شد برای تامین نیروی کمکی در دوچرخه‌ها آماده‌ان کرد. از طرف دیگر، بنزین در ژاپن مثل بیشتر کالاها، کمیاب و گران بود؛ از این رو، سوئی چیرو هوندا شروع به ساختن ترکیب ارزان قیمتی از روغن سقز و بنزین نمود که ترکیبی خاص خودش بود.

البته قابل پیش بینی بود که مشتریان او سوخت جدید را از این شرکت تازه کار خواهند خرید، اما این کسب تازه چندان رونقی نگرفت. سال نخست، کل فروش ناخالص شرکت بالغ بر ۵۵۰۰۰ دلار شد که سودی را نشان نمی‌داد. زمانی که موجودی موتورهای مازاد کم کم ته کشید، مخترع سختکوش، تصمیم گرفت که خود دست به کار ساختن موتور شود. شرکت صمیمانه‌ هنگامی که به خاطر موفقیت شرکت، جشنی برپا شد که یکی از مدعوین فرآورده تازه را یک رویا توصیف کرد. با این کلام او، موتور رسما «دریم تایپ دی» نام گرفت. با موفقیتی که این مدل تازه کسب کرد، شرکت از کامیابی ناگهانی و کوتاهی برخوردار شد. کارخانه کوچک هوندا، نیروی کار خود را به ۷۰ نفر و میزان تولید ماهانه‌اش را تا پایان سال ۱۹۴۹ به یکصد واحد افزایش داد. فروش این موتورها می‌توانست حتی بالاتر از این تعداد هم باشد. اما توزیع‌کننده انحصاری هوندا، تصمیم گرفته بود که بطور ساختگی فروش ماهانه را به ۸۰ واحد محدود سازد. این پخش‌کننده با پایین نگه داشتن عرضه نسبت به تقاضا می‌توانست سود بیشتری را نصیب خود سازد اما این کار اصلا به سود هوندا نبود.

هنگامی این وقفه شدید می‌توانست تبدیل به پیشرفت گردد که بر اثر وجود رقابت، موتور دوهنگامه هوندا جهش می‌کرد و به یک موتور آرامتر و نیرومندتر چهارهنگامه مبدل می‌شد، این شرکت سخت‌کوش از دو جهت با بلاتکلیفی روبه‌رو بود. از یک سو ساخت فرآورده‌ای رشد نایافته و ناقص و از دیگر سو سر و کله زدن با توزیع‌کننده‌ای که در خدمت سود شخصی خویش بود. هوندا شدیدا به کار تخصصی مدیریت نیازمند بود و این تخصص با آمدن تاکه ئو فوجی ساوا تامین شد. تاکه ئو فوجی ساوا، که ۴ سال از هوندا جوانتر بود، پسر یک پیمانکار کوچک بود. فوجی ساوا چون هوندا، تحصیلات رسمی خود را در سال‌های پایین زندگی ترک گفت. او تنها دوره اول دبیرستان را به پایان برد، زیرا کسالت و بیماری پدرش، وی را ناچار ساخت برای تامین زندگی خانواده خویش مدرسه را ترک گوید. او در سال ۱۹۲۹، کاری برای خود پیدا کرد و آن، زدن آدرس روی پاکت و ارسال کارت پستال بود. مزد این کار، چند سکه ناچیز در روز بود. بعد از یک سال که این کار را ادامه داد، به عنوان داوطلب وارد خدمت ارتش سلطنتی شد.

او می‌توانست به خاطر این‌که داوطلبانه وارد ارتش شده است، تنها یک سال پس از خدمت مرخص شود. فوجی ساوا برای شغل بهتری واجد شرایط نبود. پس از بازگشت از خدمت، بار دیگر به شغل پیشین روی آورد و کار چسباندن آدرس روی پاکت‌ها را شروع کرد. فوجی ساوا تا سال ۱۹۳۴ به این کار ادامه داد و در این سال یک تاجر ساده آهن در توکیو، موسوم به میتسوا شوکائی او را به سمت منشی فروش به خدمت گرفت. در ابتدای کار، درآمد ماهانه فوجی ساوا ۱۵ ین یعنی نزدیک یک سوم درآمد شغل پیشین وی بود. اما در پایان دومین سال خدمتش، فروشنده ارشد شرکت شد و ماهانه ۱۵۰ ین حقوق می‌گرفت. در جولا‌ی سال ۱۹۳۷، ژاپن به چین یورش برد و این نشانه آغاز جنگ میان این دو کشور بود و هنگامی که مالک شرکت میتسوا شوکائی وارد خدمت نظام شد، فوجی ساوا که بیست و هفت ساله بود، مسوولیت شرکت را بر عهده گرفت. جنگ باعث شد تا تقاضا برای فولاد افزایش یابد و با راهبری فوجی ساوا منافع شرکت رشد پیدا کند.

در سال ۱۹۳۹، درست پیش از شروع جنگ جهانی دوم، فوجی ساوا موسسه تحقیقات ماشین ابزرا ژاپن را تاسیس کرد. این شرکت سود خود را از راه ساخت، برش و تراش ابزارهای لازم برای کوشش‌های مربوط به جنگ چین و ژاپن تامین می‌کرد. با پاداشی که رئیس فوجی ساوا، پس از بازگشت از جنگ به او داد، وی به مردی تقریبا ثروتمند مبدل شد. اولین نسل موتورها هنگامی که تقاضا برای موتورهای هوندا افزایش یافت او واقعا در بازاریابی تجربه‌ای نداشت؛ اما با درک این حقیقت که فرآورده‌های او باید به فروش برسند، با توزیع‌کننده‌ای وارد معامله شد تا تمام موتورهای بازسازی شده را خریداری کند. این خریدار به نوبه خود موتورها را در بسته‌بندی‌هایی به عنوان کیت تبدیل موتورسیکلت برای فروش به بازار عرضه کرد.

او سخت بر این باور بود که اگر ژاپن باید به صورت یک کشور بزرگ صنعتی ساخته شود این رستگاری از راه دستیابی به تکنولوژی پیشرفته فراهم می‌آید. هوندا در سال ۱۹۴۹ مبلغ ۳۸ هزار دلار از طریق سرمایه‌دارانی که خواهان سرمایه‌گذاری بودند پول فراهم ساخت و آن را صرف تکمیل موتور دو سیلندر ۵۰‌ سانتی‌متر مکعبی سبک وزنی کرد که قادر بود ۳ اسب بخار نیرو تولید کند. موتورسیکلت تازه نه تنها قدرتش بیش از موتورسیکلت پیشین بود بلکه قاب و بدنه فلزی نشاندار آن نیز عالی‌تر بود.

منبع: rasekhoon.net

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

زیگ زیگلار ، سخنران انگیزشی فروش

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

زیگ زیگلار ، سخنران انگیزشی فروش

زیگ زیگلار(Zig Ziglar) یکی از نویسندگان و سخنرانان مشهور حوزه‌ی فروش بود که با نوشته‌ها و سخنرانی‌های خود مسیر زندگی بسیاری از فروشندگان را تغییر داد. زیگلار در ششم نوامبر ۱۹۲۶ به دنیا آمد و از همان ابتدا علاقه‌ی فراوانی به فروشندگی نشان می‌داد. شاید آنچه او را از سایر مربیان فروش برجسته می‌کرد، این بود که او خودش فروشندگی کرده بود و پله‌های پیشرفت را پیموده بود و به رده‌های بالای مدیریتی رسیده بود. به همین دلیل صحبت‌های او بسیار اثربخش است و بر دل می‌نشیند. هرچند زیگلار در ۲۸ نوامبر سال ۲۰۱۲ از دنیا رفت اما کتاب‌های او هنوز جزو پرفروش‌ترین کتاب‌های فروش است و سخنرانی‌هایش جذاب و دیدنی است.

یکی از مسائلی که زیگلار تأکید فراوانی روی آن داشت، خاتمه‌ی فروش است. او در این زمینه کتابی دارد به نامرازهای خاتمه‌ی فروش. زیگلار در این کتاب بیان می‌کند که خیلی از فروشندگان این حقیقت را نادیده می‌گیرند که خاتمه‌ی فروش بخشی جدا از فرایند فروش نیست بلکه بخشی از هر فعالیت این فرایند است. یکی از رایج‌ترین سؤالاتی که فروشندگان در جلسات با مدیران یا مربیانشان مطرح می‌کنند این است که “چگونه می‌توانم فروش‌های بیشتری را خاتمه دهم؟” این سؤال نتیجه‌ی همان تفکری است که زیگلار به آن اشاره می‌کند؛ اینکه فروشندگان گمان می‌کند خاتمه‌ی فروش تافته‌ی جدا بافته است. زیگلار ادامه می‌دهد: «بنابراین بسیاری از فروشندگان فکر می‌کنند که من در ارائه‌ی فروشم به همه‌ی مسائل پرداخته‌ام و حالا باید فروش را خاتمه دهم. به عبارت دیگر، آنها خاتمه را جدا می‌کنند در حالی‌که خاتمه بخشی طبیعی از کل فرایند فروش است.»

اگر فکر می‌کنید که پس از آنکه درباره‌ی ویژگی‌های محصول یا خدمت‌تان و منافع آن با مشتری صحبت کردید، مشتری به صورت اتوماتیک اقدام به خرید می‌کند، بدانید که فقط دل‌تان را خوش کرده‌اید و این اتفاق هیچ‌وقت نخواهد افتاد. فروشندگان باید بدانند که کلمات، عبارت‌ها و ایده‌هایی که استفاده می‌کنند باید به‌گونه‌ای طراحی شوند که مشتری در جای‌جای فرایند فروش به فکر خرید کالا بیفتد. در اینجا ۴ توصیه‌ی زیگلار برای بهبود نرخ خاتمه‌های فروش را می‌خوانیم:

  • پیش‌بینی کنید که چگونه به مشتری کمک خواهید کرد که خرید از شما را تجسم کند.

تأثیرگذاری این کار زمانی حداکثری می‌شود که شما تصاویر خوش‌رنگی از لذت تصاحب محصول خود در ذهن مشتری نقاشی کنید. برای مثال می‌توانید بگویید: «فقط یک لحظه تصور کنید که یک سال است صاحب این محصول هستید. شما در دفترتان نشسته‌اید. حسابدارتان وارد دفتر می‌شود و درحالی‌که لبخند رضایت بر لب دارد به شما می‌گوید که این محصول باعث شده هزینه‌های عملیاتی‌تان ۳۸ درصد کاهش یابد. آیا این چیزی نیست که هر دوی ما می‌خواهیم؟»

  • سعی کنید سبک خریدار خود را مانند آینه منعکس کنید.

در طول ارائه‌ی فروش خود، تلاش کنید نحوه‌ی صحبت کردن و رفتار خود را با گفتار و رفتار مشتری‌تان هماهنگ کنید. برای فردی که انرژی بسیار زیادی دارد، شما نیز اشتیاق فراوانی خرج کنید. برای فردی که آرام است، لازم نیست خیلی انرژی صرف کنید و بیشتر آرامش‌تان را به او نشان دهید. اگر برای چند نفر صحبت می‌‌کنید، انعطاف‌پذیری داشته باشید و سعی کنید سبک فردی را که بیشترین نفوذ و تسلط را در آن گروه دارد، منعکس کنید.

  • آنچه را که قرار است در جلسه بگویید، چندین و چند بار تکرار و تمرین کنید.

ارائه‌ی برنامه‌ریزی شده همواره بر ارائه‌ی فی‌البداهه ارجحیت دارد. اگر برنامه‌ریزی کرده باشید، جاده‌ای ذهنی برای سفر کردن در اختیار خواهید داشت. این کار ذهن شما را آزاد خواهد کرد تا بتوانید به پاسخ‌های غیرکلامی طرف مقابل توجه کنید. این‌گونه بهتر می‌توانید تشخیص دهید که توجه مشتری در آن لحظه متوجه چه چیزی است. ممکن است ارائه‌ی فی‌البداهه نتایج خوبی در پی داشته باشد اما باید بیاموزید که در دنیای جدید هوشمندانه‌تر کار کنید نه سخت‌تر.

  • سعی نکنید فروش را خاتمه دهید تا زمانی که در ذهن مشتری یک ارزش تثبیت کرده باشید.

تلاش برای خاتمه‌ی فروش قبل از آنکه ارزشی را در ذهن مشتری ایجاد کرده باشید، این ذهنیت را به مشتری می‌دهد که شما از آن دسته فروشندگانی هستید که فقط دنبال سود خودشان هستند. اگر به توانایی خود برای فروش ارزش به جای فروش کالا اعتماد ندارید، از مدیر یا سرپرست خود بخواهید که در این زمینه به شما کمک کند.

منبع: ماهنامه بازاریاب بازارساز

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

بازاریابی چیست؟

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

بازاریابی چیست؟

تصورات و برداشت های غلط بسیاری در این باره وجود دارد. قبل از اینکه به تعریف بازارایابی بپردازیم، در درجه اول باید ببینیم که بازاریابی چه چیزی نیست؟ با ذکر چند مثال به توضیح آن می پردازیم…

  • اولین برداشت اشتباه: بازاریابی فعالیتی بد و خبیث است.

بسیاری از افراد گمان می کنند که بازاریابی ارزشی ذاتی ندارد و تنها هدف آن جدا کردن مردم از پولشان است؛ این درست نیست؛ البته این درست است که همه افراد با همه جنبه های بازاریابی موافق نیستند اما اینکه شما یک بخش از چیزی را دوست ندارید دلیل بر این نیست که همه آن بد و یا اشتباه است. اگر شما از جوانه کلم بروکلین خوشتان نمی آید، دلیل بر این نمی شود که تمام سبزیجات و کلم ها خوب نیستند. بسیاری از افراد گمان می کنند که بازاریابی بخاطر برداشت های اشتباه، بد است.

  • دومین برداشت اشتباه: بازاریابی تبلیغات است.

این قابل درک است؛ چرا که بسیاری از افراد از تبلیغات عطر و نوشیدنی در بین برنامه مود علاقه شان، متنفرند؛ همچنین آگهی های تبلیغاتی که پر از رنگ و نور است و در بالای هر وب سایتی وجود دارند؛ حقیقت امر این است که بعضی از تبلیغات آزاردهنده اند. باید این را در نظر داشته باشیم که تبلیغات کل بازاریابی را در بر نمی گیرد بلکه فقط بخشی از یک برنامه بازاریابی کامل است. این نظر احتمالاً شما را به برداشت غلط بعدی می رساند و آن این است که…

  • بازاریابی گران است.

این برداشت اشتباهی است که فقط شرکت های بزرگ می توانند از عهده ی هزینه های بالای بازاریابی برآیند و افراد و شرکت های کوچکتر نباید خود را به زحمت بیندازند؛  شما می توانید با هر بودجه ای، یک برنامه بازاریابی محکم و تاثیرگذار راه اندازی کنید؛ ما به شما نشان می دهیم که چگونه این کار را انجام دهید اما قبل از آن بهتر است با تعریف بازاریابی آشنا شویم.

  • بازاریابی چیست؟

تعاریف زیادی از بازاریابی وجود دارد و تقریباً هر شخصی یک تعریف از آن دارد؛

  • از نظر “دن” بازاریابی پروسه هماهنگ کردن آنچه شما ارائه می دهید با نیازهای مشتری و ارتباط آن با مشتری است.
  • از نظر “مارک” بازاریابی فرآیند ایجاد و حفظ ارتباط با مشتری است.

هر دو تعریف بالا درست است. نظر “دن” خیلی ارتباطی است و جای تعجب هم ندارد، چون او یک استراتژیست رفتاری است. طبق تعریف وی به مشتری آنچه را که می خواهد بدهیم و به آنها بگوییم که این آن چیزی است که آنها می خواهند. اگر کسی چیزی نیاز داشته باشد و بداند که شما آن چیز را دارید، احتمالاً از شما خرید می کند. تعریف “مارک”  کل نظریه بازاریابی را در بر می گیرد. هر نوع ارتباط شما با مشتری یک شانس بالقوه ی بازاریابی است و به همین دلیل داشتن یک رابطه محکم با مشتری بر مبنای اعتماد بسیار مهم است. بازاریابی بسیار فراتر از تبلیغات و فعالیتهای پیشبرد فروش است.

  • بازاریابی، ارتباط است. 

هربار که شما درباره ی محصول و یا خدمتی، اطلاعاتی به دست می آورید، آن بازاریابی است؛ حتی اگر از زبان مادر زنتان باشد! اگر کامپیوتر شما دچار مشکل شود و شما برای ضمانت تعمیر با شرکت تماس بگیرید آن نیز بازاریابی است. وقتی شما به فروشگاه می روید و به طبقه اجناس نگاه می کنید، آن یک بازاریابی است. این چگونه ممکن است که یک بازاریاب خوب تلاش می کند که مشتری را درک کند و چیزی ارزشمند و مفید را به او ارائه دهد. هماهنگی با نیاز مشتری و ایجاد یک رابطه صادقانه با مشتری، تمام ایده ی بازاریابی است. به همین دلیل است که ارتباط بسیار مهم است و همچنین جلب اعتماد از طریق ارتباط.

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

دلایل فراگیر شدن گردشگری پزشکی

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

پزشک، آن گونه از بیماری را که خود بدان دچار بوده، در بیماران دیگر بهتر باز می‌شناسد. “افلاطون”

در مبحث پیشین به معرفی بخش های مختلف گردشگری پزشکی پرداختیم، در این بخش قصد داریم به دلایل همه گیر شدن، منافع و خطرات این صنعت بپردازیم…

 

درطول چند سال گذشته، تعداد بیمارانی که برای استفاده از خدمات درمانی به بیرون از کشورشان مهاجرت کرده اند به طور فزاینده ای زیاد شده است. هزینه های بالای مراقبت بهداشتی درمانی، لیست های انتظار طولانی مدت در کشور محل اقامت برای بعضی از اقدام درمانی، فقدان بیمه و یا پوشش بیمه ای نا مناسب(گارسیا،۲۰۰۵) سهولت و استطاعت برای سفرهای بین المللی، وجود مهارت های مازاد در کشور مقصد، پیشرفت در فناوری، استانداردها و سیستم های مراقبت بهداشتی درمانی، افزایش مقدار تبادلات اقتصادی مطلوب در بسیاری از کشورها و پیرشدن جمعیت پس از جنگ در کشورهای ثروتمند، گسترش اینترنت و از طرفی تاسیس شرکت های جدید که تخصص درمانی ندارند اما بین بیماران سراسر جهان و شبکه بیمارستانی نقش واسطه دارند، همگی به نحوی در رشد این نوع گردشگر، مؤثر بوده اند(کانل،۲۰۰۶). گردشگر پزشکی از هر نقطه ای از جهان مثل اروپا، انگلیس، خاورمیانه، ژاپن، کانادا و آمریکا عرضه می شود.

این به علت جمعیت زیاد، ثروت نسبتاً زیاد، هزینه های مراقبت بهداشتی یا درمانی بالا، فقدان یا ممنوعیت انتخاب بعضی اقدام درمانی درآن منطقه و افزایش فزاینده توقعات جمعیت تحت پوشش نسبت به مراقبت های بهداشتی و درمانی ارائه شده، می باشد(لاگاسه،۲۰۰۸). بنابراین الگوی پیشین که بیماران پول دار برای درمان به مراکز ثروتمند جهان مثل خیابان هارلی لذن می رفتند، عکس شده است برای مثال ژاپن همیشه مخالف پذیرش مهاجرت بوده است. بنابراین سیستم درمانی اش به ویژه در گروه سنی سالمند بسیار پایین تر از سطح قابل قبول است. ژاپن برخلاف اکثر کشورهای پیشرفته، مهاجرینی را که در زمینه بهداشت و درمان کار می کنند، نمی پذیرد. بنابراین ژاپن مزیت ویژه ای برای اجرای گردشگری پزشکی دارد.

بسیاری از شرکت ها و مؤسسات ژاپنی کارکنانشان را برای انجام آزمایشات سالیانه پزشکی به تایلند و سنگاپور می فرستند، که هزینه ی مسافرت های هوایی به این کشورها در مقایسه با پس اندازی که از طریق کاهش هزینه های درمانی و کیفیت بالای مراقبت های پزشکی می شود، کمی بیش از هزینه سفر به توکیو می باشد. گزارشات معاینات پزشکی به زبان ژاپنی نوشته شده و عکس ها و تصاویر از طریق الکترونیکی به ژاپن فرستاده می شود(کونل،۲۰۰۶). با توجه به مطالب گفته شده دلایل اصلی مسافرت به دیگر کشورها به منظور دستیابی به خدمات درمانی و سلامتی موارد زیر است:

  • تغییر و جابه جایی ارزش های مصرف کنندگان
  • افزایش استرس و فشار و بار کاری
  • مسن تر شدن جمعیت
  • تعدیل قیمت های خدمات درمانی
  • گرایش جدید به فعالیت های معنوی و روحانی
  • ظهور طرفداران محیط زیست
  • قیمت های گزاف درمان در کشورهای توسعه یافته
  • مدت زمان طولانی انتظار
  • عدم پوشش بیمه یا پوشش اندک بیمه
  • حفظ حریم خصوصی و گمنام ماندن
  • کمبود امکانات در کشور مبدا (در مورد کشورهای کمتر توسعه یافته)
  • امکان رفتن به تعطیلات در کنار دریافت خدمات درمانی(قلمی،۲۰۱۰)
  • منافع حاصل از گردشگری پزشکی

کونل(۲۰۰۶) گردشگری پزشکی را به عنوان یک عنصر در زمینه رشد صنعت گردشگری پزشکی جهان قلمداد کرده است. وی به بعضی از مسائل همچون خصوصی سازی بخش بهداشت و درمان، نقش اساسی فناوری و دسترسی به منابع سلامت به دنبال ارتقای گردشگری پزشکی اشاره می کند(جانسون،۲۰۰۸). به عبارتی گردشگری پزشکی به کشورهای با درآمد پایین اجازه می دهد که در صنایع جهانی گردشگری و سلامت وارد شوند و رشد اقتصادی خود را تحریک نمایند.

این افراد اعتقاد دارند که توسعه ی گردشگری پزشکی باعث تضمین مالیات مناسب و سود صنایع می گردد و درآمد آن یارانه ی مناسب برای سلامت جامعه است. چنین یارانه ای می تواند پرداخت به کارکنان، آموزش به کارکنان، توسعه ی تجهیزات و تسهیلات در نظام سلامت عمومی را به دنبال داشته باشد. گردشگری پزشکی سبب تحریک سرمایه گذاری مستقیم خارجی در کشورهای در حال توسعه می شود و در نتیجه سرمایه های توسعه لازم را فراهم می نماید که جمعیت کشور از آن بهره می برند. یکی دیگر از منافع گردشگری پزشکی معکوس شدن فرار مغزها به کشورهای پیشرفته است. تسهیلاتی که گردشگری پزشکی را جذب می کند سبب ایجاد فرصت های شغلی برای نیروی انسانی بخش بهداشت و درمان کشور می گردد(www.imtj.com).

  • خطرات ناشی از گردشگری پزشکی

گردشگری پزشکی بعضی از خطرات را به دنبال دارد که در مراقبت درمانی محلی وجود ندارد:

  • در بعضی کشورها مثل هند، مالزی، کاستاریکا یا تایلند بیماری های عفونی مختلفی شایع است که احتمال انتقال آن به بیماران آمریکای شمالی و اروپایی وجود دارد.
  • بسته به بیمارستان و کشور و استانداردهای اروپایی یا آمریکایی به کار گرفته شده، کیفیت مراقبت های بعد از عمل نیز می تواند بسیار متفاوت باشد.
  • مسافرت، به مقصدهای دور می تواند خطر عوارض به ویژه برای بیماران با مشکلات قبلی و تنفسی را افزایش دهد.
  • انجام فعالیت های تفریحی و گردشگری بعد از اعمال جراحی نیز می تواند عوارضی ایجاد نماید.
  • همچنین گردشگری پزشکی دریافت کننده تسهیلات پزشکی، در صورت عدم رضایت از خدمات ارائه شده ممکن است فاقد جایگاه مناسبی جهت ارائه شکایتشان باشند، یا تحت پوشش بیمه شخصی مناسبی قرار نگرفته و یا ممکن است در صورت بروز حادثه ای نتوانند غرامت ناشی از آن را دریافت کنند، زیرا اغلب این کشورها قوانین ضعیفی در زمینه پیگیری خطای پزشکی داشته و از نظام های قضایی ضعیفی برخوردارند(اطلس،۲۰۰۶).

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

سپردن کنترل یک برند به دست مشتریان آن

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

سپردن کنترل یک برند به دست مشتریان آن

تیم لبرکت(Tim Leberecht) مدیر بازاریابی شرکت NBBJ، یکی از شرکت های فعال در زمینه طراحی و معماری در سطح جهان است؛ ایده های نوآورانه او باعث بهبود فرآیند کاری در محیط اداری، بسیاری از برندهای مطرح همچون موارد زیر شده است:

  • Reebok: یکی از شرکت های مطرح در زمینه تولید لوازم و تجهیزات ورزشی در سطح بین الملل
  • Starbucks: بزرگترین کافی شاپ زنجیره ای جهان با بیش از ۲۰۷۳۷ شعبه در سرتاسر دنیا
  • Telenor: یکی از بزرگترین اپراتورهای تلفن همراه جهان با بیش از ۲۰۳ میلیون نفر مشترک

“لبرکت” معتقد است شرکت ها کنترل خود را بر کارکنان و مشتریانشان از دست می دهند و این یک علامت خطر برای ادامه حیات آنها است؛ جنبش هایی مانند وال استریت گواه همین بی توجهی همین شرکت ها است. وی در کلیپ بالا وی به ارائه راهکارهایی جهت کم کردن کنترل روی برند شرکت ها می پردازد؛ به نحوی که کنترل ارزش برند شرکت را به مشتریانش می سپارد….

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

شماره تماس جهت مشاوره!