Skip to main content
Monthly Archives

مرداد ۱۳۹۴

پیشنهاد ارزش چیست؟

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

در کتاب قواعد بازار یابی نوشته Mary Anne Raymond & Jeff Tanner در فصل دوم کتاب از برنامه ریزی استراتژیک (Strategic planning) صحبت شده است که در بخش اول به موضوع جالب “پیشنهاد ارزش”  (Value proposition)  می پردازد که ترجمه مفهومی آن را خدمتتان تقدیم می کنم.

  • پیشنهاد ارزش چیست؟

خریداران به ارزیابی محصولات و خدمات ارائه شده می پردازند تا دریابند که آیا مزیت های مطلوب آن ها را در خود دارد یا خیر. به عنوان مثال اگر ما بخواهیم یک تور مسافرتی را برای خود انتخاب کنیم، باید بدانیم آیا با توجه به مقدار هزینه های مالی و زمانی، آیا این مقصد سفر مطلوب ما هست یا خیر؟ این میزان مطلوبیت، پیشنهاد ارزشی است که تامین کننده تور، به ما پیشنهاد می کند.

بنابراین ما به عنوان یک بازاریاب، قبل از آن که بتوانیم برنامه استراتژیک خود را تنظیم کنیم، نیازمند آن هستیم که “پیشنهاد ارزش” محصولات و خدمات خود را برای مشتریانمان به صورت واضح مشخص نماییم. به عنوان مثال ممکن است توانایی های تکنولوژیکی و یا قمیت پایین محصولات و خدمات ما نسبت به رقبا، یک مزیت رقابتی برای ما ایجاد کند. “پیشنهاد ارزش” به این پرسش پاسخ می دهد که چرا مشتری باید محصولات ما را خریداری کند و یا از خدمات ما استفاده کند.

در آینده نزدیک این بحث بطور مبسوط تر بیان خواهد شد….

اتاق های فکر (Types of Think Tank)

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

اتاق های فکر، مؤسساتی با اندازه، ساختار، دامنه کاربرد و تأمین مالی مختلف هستند. انواع اتاق فکر را می توان به چهار گروه اصلی زیر طبقه بندی کرد:

  • اتاق های فکر، سیاسی و ایدئولوژیک

هدف این اتاق های فکر، کمک به سیاستمداران برای تعیین اهداف کلی حزب ها (مخصوصا آنهایی که در پی بدست آوردن قدرت بیشتر هستند) می باشند. بعضی اوقات این اتاق های فکر، به جای خلق ایده و خط مشی جدید به بازتاب نظرات موجود سیاسی و حزبی می پردازند که این از نقاط ضعف این اتاق های فکر محسوب می شوند زیرا مغایر با هدف اصلی تشکیل اتاق فکر است که همان خلق ایده و تبیین سیاست می باشد. به  این اتاق های فکر Advocacy Tank یا اتاق فکر مدافع حزب گفته می شود.

  •  اتاق های فکر آکادمیک

با هدف ارتقاء سطح دانش ایجاد می شود و معمولا تحت حمایت دانشگاه ها و مؤسسات علمی می باشند.  گاهی اوقات به این گروه اتاق متخصصان (Specialist Tank)   نیز می گویند. چون معمولا اعضای حاضر در آن ها همگی از تحصیل کردگان و دانش آموختگان همان موضوع مورد بحث می باشند. این گروه معمولا به کار و تحقیق روی یک موضوع علمی خاص می پردازد و سعی در بالا بردن سطح علم و آگاهی آن موضوع خاص دارد.

  • اتاق های فکر تحقیق قراردادی (Contract Research).

کار این نوع اتاق های فکر کمک به تعیین خط مشی برای مشتریان خود می باشد که معمولا آژانس های دولتی هستند. آنها معمولا آنالیز کمی اهداف را ارائه می کنند و موضوعات متنوعی را در دستور کار خود دارند که متناسب با نیاز و درخواست مشتری آنها می باشد.

  • اتاق های فکری که معمولا در مؤسسات غیر دولتی (NGOs ) فعالیت دارند

آن ها معمولا حول محورهای اجتماعی فعالیت دارند.  از بارزترین نمونه این نوع اتاق فکر در کشور خودمان می توانیم به اتاق فکرهای شورای شهرها اشاره کنیم.

 

پر مخاطب ترین روش در بازاریابی اینترنتی…

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

در نظر سنجی که در سایت marketingprofs.com از بین ۳۰۰ نفر از بازاریابان اینترنتی مطرح دنیا انجام شد، از آنها خواسته شده بود که در مورد موثرترین روش­های بازاریابی اینترنتی که منجر به افزایش فروش محصولات و کسب درآمد می ­شود، نظر خود را بیان کنند. اکثر افرادی که در زمینه بازاریابی اینترنتی فعالیت داشته اند عقیده دارند که استفاده از بازاریابی ایمیلی و تکنیک های آن می­ تواند تاثیر بسیار زیادی در افزایش فروش یک کسب و کار اینترنتی داشته باشد، نتایج نظر سنجی عبارتند از:

  • بازاریابی ایمیلی ۴۸%
  • استفاده از صفحه فرود در وب سایت ۴۵%
  • بازاریابی محتوایی ۴۳%
  • بهینه سازی برای موتورهای جستجو (سئو) ۳۷%
  • بازاریابی رسانه ­های اجتماعی ۲۶%
  • برگزاری وبینار و رویدادهای آنلاین ۲۶%
  • تبلیغات در موتورهای جستجو  ۲۳%
  • آزمایش فرآیندها و بهینه سازی ۱۰%

نتایج نظرسنجی فوق نشان می ­دهد که در حدود نیمی از این افراد عقیده دارند که استفاده صحیح از تکنیک های بازاریابی ایمیلی می ­تواند کمک بسیار زیادی به رشد یک کسب و کار و افزایش فروش آن بکند. در این مقاله قصد دارم برخی از نکاتی که در مورد بازاریابی ایمیلی مطرح می ­شود را به اختصار توضیح دهم.

  1. بازاریابی ایمیلی به معنی ارسال هرزنامه به تعداد انبوهی از ایمیل های مختلف نیست. در واقع انجام چنین کاری ارزش زیادی برای شما ایجاد نخواهد کرد و در اکثر مواقع منجر به فروش نخواهد شد.
  2. ارسال ایمیل به افراد غیرعلاقمند و نامرتبط می ­تواند این ریسک را به همراه داشته باشید که ایمیل­ های شما اسپم شناخته شوند.
  3. ایمیل نقش بسیار زیادی در برقراری ارتباط موثر و مداوم با مخاطب دارد. یک مدیر سایت برای ایجاد ترافیک و هدایت بازدیدکننده به سمت سایت خود متقبل هزینه­ های مختلفی می­ شود، در صورتی که نتواند این بازدید را بر روی سایت خود حفظ کند لطمه شدیدی خواهد خورد.
  4. با استفاده از ایمیل و ایجاد صفحه فرود می­ توان لیست ایمیل افرادی که به موضوع سایت شما علاقمند هستند را جمع آوری کرد و با آنها ارتباط ایجاد کرد. صفحه فرود، صفحه ای است که شما کاربران سایت را به سمت آن صفحه هدایت می­ کنید و در آن صفحه از طریق فرم خاصی که دارید اطلاعات آنها را دریافت می­ کنید.
  5. به طور متوسط، تعداد اعضا خبرنامه ­های اینترنتی در سال ۲۵% کاهش خواهند داشت و بهتر است همواره لیست مخاطبین خود را افزایش دهید.
  6. استفاده از ایمیل زمانی تاثیر زیادی خواهد داشت که آن را با سایر برنامه­ های بازاریابی خود هماهنگ کنید، به عنوان مثال لینک شبکه­ های اجتماعی خود را در قالب ایمیل­ ها قرار دهید و یا آدرس صفحه فرود خود را در شبکه­ های اجتماعی معرفی کنید.
  7. در حال حاضر تعداد قابل توجهی از ایمیل ­های ارسالی از طریق موبایل خوانده می­شوند، سعی کنید که قبل از ارسال ایمیل از نمایش صحیح آن در دستگاه ­های مختلف اطمینان حاصل کنید.
  8. اطمینان حاصل کنید که کلیک کردن بر روی جملات فراخوان برای عمل، در ایمیل­های ارسالی شما امکان پذیر باشد.
  9. از جملات توصیفی در کنار تصاویر استفاده کنید تا در صورتی که تصاویر ایمیل نمایش داده نشدند، توضیحات مربوط به تصویر قابل خواندن باشد.
  10. امکان لغو عضویت را در ایمیل­ های خود قرار دهید تا افرادی که علاقمند به دریافت ایمیل نیستند به راحتی بتوانند از لیست شما خارج شوند. این کار به بهبود کیفیت لیست شما کمک می­کند.
  11. فاصله زمانی ارسال بین ایمیل­ ها نباید خیلی کوتاه یا خیلی طولانی باشد.
  12. طراحی ساده و مناسب صفحه فرود می­ توان تاثیر قابل توجهی در رشد لیست مخاطبین شما داشته باشد، در صفحه فرود از کلیدهایی با رنگ متفاوت استفاده کنید و سعی کنید در اطراف فرم فضای خالی وجود داشته باشد.
  13. در ایمیل­ های ارسالی از عنوان مناسب و جذاب استفاده کنید، طول عنوان ایمیل بهتر است بین ۴ تا ۹ کلمه باشد و در ذهن خواننده سوال ایجاد کند تا باعث باز کردن ایمیل شود، البته به هیچ عنوان نباید از عناوین زرد و فریبنده در عنوان ایمیل استفاده کرد.
  14. برای ارسال ایمیل می­ توانید از وب سایت هایی مانند mailchimp.com استفاده نمایید. اینگونه وب سایت ­ها علاوه بر اینکه امکان ارسال ایمیل به مخاطبین را در اختیار شما قرار می­ دهند، امکان ایجاد صفحه فرود و همچنین مشاهده آمار ایمیل­ های دریافت شده و نرخ کلیک کاربران را برای شما فراهم می­ کنند.

تصمیم گیری های فاجعه بار / قسمت دوم

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

در قسمت قبل گفتیم که یکی از معروف ترین شرکت های شکلات سازی انگلیس برای انجام مسئولیت اجتماعی خود و مبارزه با چاقی دست به ابتکاری جالب زد که با استقبال عمومی از سوی مسئولان کشور و و مردم مواجه شد. این شرکت تصمیم گرفت به ازای هر هشت پوند که صرف خرید شکلات هایش می شود، یک پوند آن را صرف تجهیزات ورزشی کنند. مزیت این تصمیم مهم برای “کدبری” این بود که آنها نه تنها به رفع بحران چاقی از طریق ارائه تجهیزات ورزشی کمک می کردند بلکه در عین حال می توانستند شکلات های بیشتری هم به مردم بفروشند. ظاهرا این شرایط از همه نظر برای “کدبری” مفید بود. شرکت به خاطر اعتبار بلند مدتش در چشم پوشی از سود و پشتیبانی از جامعه به خود افتخار می کرد و این کمپین جدید هم، در همین راستا بود. در بهار سال ۲۰۰۳ کارخانه های شکلات سازی شروع به پخش ۱۶۰ میلیون قطعه شکلات کردند که کوپن “فعال شوید” در روی بسته های آن قرار داشت. اما “کدبری”  در بین این همه هیجان نتوانست متوجه این قضیه شود که یک محاسبه ساده، می تواند این نقشه را کلا از بین ببرد.

کمیته تغذیه انگلستان، آمار قابل توجهی ارائه کرد: فقط برای به دست آوردن یک توپ بسکتبال، کوپن ۱۷۰ شکلات لازم بود و بچه هایی که این مقدار شکلات را خورده باشند، باید با توپ بسکتبالشان ۹۰ ساعت کامل بازی کنند تا همه این کالری کسب شده از طریق شکلات را بسوزانند و همچنین برای به دست آوردن تجهیزات بازی کریکت باید ۲۷۳۰ بسته شکلات و برای به دست آوردن تجهیزات بازی والیبال میزان باور نکردنی ۵۴۰۰ شکلات لازم بود!!!

این ماجرا جالب تر از آن بود که روزنامه نگاران تشنه بتوانند براحتی از آن بگذرند. این طرح وقتی راه اندازی شد، توانسته بود به خبر دوم و یا سوم همه روزنامه ها تبدیل شود و با ارائه این آمار از سوی کمیته غذایی توانست به صدر اخبار برسد. حالا روزنامه ها و اخبار سراسر کشور به این نتیجه رسیده بودند که “کدبری”  شکلات هایش را به زور وارد دهان بچه های بیگناه می کند و این پایان کار بود.

استراتژی “کدبری” داشت نتیجه ای عکس می داد و این شبیه گل زدن به تیم خودی بود. در نتیجه این شرکت سعی کرد تا به صورت دفاعی عمل کند و بیان کرد که ۹۵% مردم شکلات می خورند و این شرکت کاری کرده که از بسته بندی هایش نیز استفاده شود و شروع کرد به جنگیدن با افکار عمومی و تلاش برای دفاع از موقعیتش. قبول این واکنش برای شرکت “کدبری”  بسیار مشکل بود اما در نهایت تلاش هایش برای جلب توجه دوباره مردم موفقیت آمیز نبود و در دسامبر ۲۰۰۳ و پس از ۸ ماه از آغاز این طرح، “کدبری”  در سکوت این طرح را به پایان رساند.

این شرکت بعد ها اذعان کرد که ما کم تجربه بودیم و درک درستی از مردم و رسانه ها نداشتیم و مسائل عمومی و روابط عمومی را نمی شناختیم و این به ضرر ما تمام شد. بعضی شرکت ها هدف خود را به دست آوردن پول می دانند و بعضی ها هم مثل “کدبری”  دوست دارند فکر کنند هدف والاتری دارند و به جامعه خدمت می کنند. اما مشکل وقتی پیش می آید این دو هدف با هم ترکیب شوند. اگر شرکت “کدبری”  تجهیزات ورزشی را بدون هیچ زرق و برقی به مردم می داد می توانست نتیجه بهتری را عاید خود کند.

همیشه در خاطر بسپاریم که وقتی برند ها به سراغ تبلیغات برای فعالیت های اجتماعی می روند مردم به آنها شک خواهند کرد و این دلیلی هست که دنبال این شرکت ها می روند تا سر از کار آنها در بیاورند زیرا مردم از خودشان می پرسند که؛ بلاخره این یک کار خیریه است یا یک کاسبی؟ آنها خیلی سریع، سر از کار شرکت ها در خواهند آورد و به بقیه هم، خواهند گفت. در نتیجه کسب و کار وقتی جواب می دهد که اهداف کاملاً مشخص شده باشند. زیرا همه متوجه می شوند هر کسی دنبال چیست و چه کسی از آن کسب و کار خود سود خواهد برد.

مدیریت بازاریابی در واقع همان مدیریت…

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

مدیریت بازاریابی در واقع همان مدیریت تقاضاست.

ما در اینجا هشت حالت مختلف تقاضا و وظایفی که مدیران بازاریابی در برخورد با آنها مواجه اند را بیان می کنیم:

  1. تقاضای منفی: بازار نسبت به کالا هیچ علاقه و توجهی ندارد و از آن اجتناب می کند، مثلا کارفرمایان از به کار گرفتن افراد با پیشینه محکومیت نظر مساعدی ندارند. در اینجا وظیفه بازاریابی یافتن دلایل بی توجهی بازار نسبت به کالاست.
  2. تقاضای صفر: مصرف کننده از وجود کالا اطلاع ویا علاقه ای به آن ندارد مثلا دانشجویان ممکن است علاقه ای به شرکت در کلاسهای زبان خارجی نداشته باشند که در اینجا وظیفه بازاریابی برقراری ارتباط بین مزیتها و نیازهای طبیعی فرد است.
  3. تقاضای پنهان: مصرف کنندگان نیاز شدیدی دارند که با کالای موجود راضی نمی شوند مثلا برای سیگارهای بی ضرر تقاضای پنهان وجود دارد که در اینجا وظیفه بازاریابی انجام خدمات موثری است که تقاضای موجود را پاسخ دهد.
  4. تقاضای رو به پایین: زمانی که مقدار تقاضا نسبت به یک کالا کاهش پیدا کند، مثلا موسسات آموزش عالی خصوصی ممکن است با کاهش تعداد متقاضیان ورود به دانشکده ها باشند که وظیفه بازاریاب در اینجا بررسی دلایل کاهش تقاضا و تفییر جهت دادن تقاضای رو به پایین با استفاده از بازنگری در بازاریابی محصول است.
  5. تقاضای بی قاعده: تغییرات تقاضا بر اساس ساعت، روز و فصول مختلف سال است، مثلا در امر حمل و نقل عمومی بسیاری از وسایل نقلیه در ساعات غیر اداری بدون استفاده می مانند در حالی که در ساعات اداری رفت و آمدها ،کمبود آنها احساس می شود، در اینجا وظیفه بازاریاب استفاده از روشهای اصلاح الگوی تقاضا با به کار بردن تبلیغات و دیگر محرکهاست.
  6. تقاضای کامل: بهترین نوع تقاضاست و هنگامی است که سازمانها از عملکرد خود راضی اند، در اینجا وظیفه بازاریاب حفظ سطح فعلی تقاضا در شرایط تغییر سلیقه مصرف کنندگان و افزایش رقابت است.
  7. تقاضای بیش از حد: وقتی سازمانها با سطحی از تقاضا که بالاتر از سطح مورد انتظارشان است مواجه می شوند و توانایی مقابله با آن را ندارند ،مثلا بعضی از پارکها در ایام تابستان با ازدحام گردشگران مواجه می شوند که وظیفه بازریاب در اینجا پیدا کردن روشهایی برای کاهش موقت یا دائمی تقاضاست مانند افزایش قیمت فروش یا کاهش تبلیغات.
  8. تقاضای غیر سالم و مضر: مربوط به محصولات ناسالم است که سازمانها را به تلاشهای سازنده ای جلب می کند مثلا برای جلوگیری از مصرف سیگار تبلیغات زیادی انجام می گیرد در اینجا وظیفه بازاریابی ترغیب مردم به ترک چیزی که مورد علاقه آنهاست از طریق ابزارهایی مثل افزایش قیمت فروش و یا عدم دسترسی به آن کالاهاست.

پنج مفهوم بازاریابی

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

مفاهیمی که زمینه ساز تلاش های بازاریابی می شوند بسیار با اهمیت اند، پنج مفهوم رقابتی در بازاریابی وجود دارند که سازمان ها برای اجرای فعالیت های بازاریابی خود از آنها استفاده می کنند:

  • مفهوم تولید

بر این اساس مشتریان محصولاتی که در دسترس بوده و از قیمت پایینی برخوردار باشند خریداری می کنند که در اینجا شرکت باید به فکر کارایی تولید و توزیع باشد، زمانی که تقاضا بیشتر از عرضه باشد و یا هزینه تولید کالا زیاد باشد از این مفهوم استفاده می شود. برای مثال فلسفه ای که هنری فورد در اوایل قرن بیستم برای توسعه بازار فروش اتومبیل استفاده کرد بر اساس همین مفهوم بود.

  • مفهوم کالا

بر این اساس مشتریان محصولاتی را که دارای کیفیت و شکل بهتری باشند خریداری می کنند. در واقع مدیران سازمانها باید تمام توان خود را جهت بهبود کیفیت کالا به کار ببرند.

  • مفهوم فروش

بر این اساس بیشتر تاکید بر فروش است و رضایت خریداران در اولویت بعدی قرار دارد، در واقع شرکتها مایل به فروش محصولات خود در هر صورتی هستند. کالاهای ناخواسته ای مثل بیمه که خریداران کمتر به خرید آنها فکر می کنند اساس مفهوم فروشندگی است، در اینجا زمانی که شرکتها با مازاد تولید روبرو می شوند به این رویه روی می آورند.

  • مفهوم بازاریابی

بر این اساس هر سازمان باید موثرتر و مفیدتر از سایر رقبا برای تامین نیازها و خواسته های بازار هدف عمل کند. مفهوم بازاریابی مبتنی بر چهار اصل است:

  1. بازار هدف:شرکتها برای موفق بودن باید بازار متناسب خود را انتخاب و برنامه بازاریابی تهیه کنند.
  2. نیازهای مشتری: درک نیازهای واقعی مشتریان و برآورده کردن آنها بهتر از رقبا.
  3. بازاریابی یکپارچه: تمام قسمت های شرکت برای تامین رضایت مشتری با هم همکاری می کنند.
  4. سودآوری: شرکتهای خصوصی با هدف سودآوری فعالیت می کنند در حالی که شرکتهای غیر انتفاعی و موسسات عمومی با هدف جمع آوری مقادیر لازم در قبال انجام وظایف عمل می کنند. درواقع تامین رضایت بیشتر مشتریان در مقایسه با رقبا برای شرکت سودآور است.
  • مفهوم بازاریابی اجتماعی

تامین رضایت بازارهای هدف بهتر از رقبا به نحوی که باعث ارتقاء رفاه مصرف کنندگان و جامعه شود مفهوم بازاریابی اجتماعی را می رساند. تامین خواسته های مصرف کنندگان باید در جهت حفظ منافع بلند مدت آنها نیز باشد، برای مثال در صنعت نوشابه سازی بطری های یک بار مصرف اتلاف منابع زیادی را به همراه دارد چون قابل تجزیه نیستند و دور انداختن آنها موجب آلودگی محیط زیست می شود. در واقع تصمیمات بازاریابی باید منافع جامعه (کوتاه مدت و بلند مدت) را مورد توجه قرار دهد.

تصمیم گیری های فاجعه بار!!!!!!

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

در این مقاله می خواهیم از نقشه هایی حرف بزنیم که توسط افراد تصمیم گیرنده برخی از شناخته شده ترین شرکت های جهان گرفته شده اند و اگرچه در زمان خودشان ایده بسیار خوبی بودند اما در نهایت به فاجعه کسب و کار تبدیل شدند. همه ما اشتباه می کنیم اما بعضی اشتباهات کمی بزرگترند. وقتی مدیران و طراحان و بازاریاب ها اشتباه تصمیم گیری کنند اشتباهات آنها ممکن است در مقیاس خیلی بزرگ تر باشد و به دلیل این خطاهای استراتژیک، فاجعه به بار آید و میلیاردها دلار، هزینه برای سرمایه گذاران و همه مردم ایجاد کنند.می خواهیم شما را با شرکت شکلات سازی کدبری آشنا کنیم. ریچارد کدبری در سال ۱۸۴۷ اولین شخصی بود که شکلات را به شکل بسته بندی های امروزه به بازار عرضه کرد. امروزه ۳۰% شکلاتی که  در انگلیس خورده می شود توسط این شرکت تولید می شود و خریداران انگلیسی سالانه حدود یک میلیون پوند برای این شکلات پول خرج می کنند.تصورش وسوسه انگیز است وقتی شما چیزی رو به مردم می دهید و آنها هم از شما تشکر می کنند و کسی هم به چیزی شک نمی کند؛ ولی این تله ای بود که یکی از شرکت های شکلات سازی جهان به دام آن افتاد، این شرکت برنامه ای را راه اندازی کرد که فکر می کرد راهی فوق العاده برای سالم و خوش اندام کردن بچه ها است. اما نتیجه تلخ و معکوس این طرح، مدیران شرکت و دولت را دریک مخمصه جدی انداخت.

این شرکت می خواست با چاقی مبارزه کند آن هم با شکلات!!!!!! بعد از سال ۲۰۰۰ بود که دولت بریتانیا به خود آمد و فهمید که جامعه دچار چاقی مفرط شده است و حالا باید در این مورد، نقشی اساسی ایفا کند در نتیجه تولید کنندگان غذاهای چاق کننده را تحت فشار قرار داد تا راه درست را بروند و محصولات سالم تری را تولید کنند پس باید در مورد این موضوع تصمیم گیری میکردند..

مصرف کننده ها به محصولات و غذا ها و برندهای مفید تر بیشتر علاقه نشان می دهند و چون این شرکت ها یک موسسه خیریه نیستند و هدف آنها کسب و کار و است، دنبال راه هایی هستند که هم این کسب و کار را پوشش دهند و هم به مسئولیت اجتماعی شان پایبند باشند. البته چیزی که اهمیت دارد اینست که مداوم و از روی حسن نیت باشد و نه مختص یک کمپین روابط عمومی. به عنوان مثال شرکت ها می توانند با ارائه محصولات کم چرب و کم نمک مسئولانه رفتار کنند. اما وقتی پای یک شرکت شکلات سازی دز میان هست یک مانع وجود دارد و آن هم یک محصول با چربی و قند بالاست که جای ساختی برای یک فرمول جدید وجود ندارد. در نتیجه کدبری باید راه دیگری را برای کمک به بهبود سلامت کشور پیدا میکرد.

کدبری می توانست با جمعیت بچه های ۹ تا ۱۵ سال ارتباط برقرار کند. جمعیتی که حاضر نبود به حرف دولت گوش کند و احتمالاً به نصیحت های والدین شان هم اهمیتی نمی دادند ولی ممکن بود دست به کاری بزنند که تولید کنندگان شیرینی مورد علاقه شان در آن دخیل بودند و پیشنهادی که کدبری ارائه داد این بود که به ازای هر ۸ پوندی که برای شکلات های آنها خرج می شد ۱ پوند صرف تجهیزات ورزشی در باشگاه ها و مدارس می گردید. یعنی خریداران با تحویل بسته های شکلات می توانند وسیله های ورزشی خریداری کنند و تنها چیزی هم که دولت به این شرکت داد یک تائیدیه از سوی وزیر ورزش وقت بود. چیزی نگذشت که بیش از چهار هزار مدرسه برای شرکت در این برنامه ثبت نام کردند.اصلاً نیازی به فکر کردن نبود و همه این طرح رو تحسین می کردند، پس چرا این طرح تبدیل به یک فاجعه شد؟ در قسمت دوم برایتان خواهیم گفت.


چرخه تعامل با مشتری

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

در این بخش می خواهیم چرخه تعامل با مشتری را مورد بررسی قرار دهیم.

چهار عنصر تعامل با مشتری عبارتند از :

  1. دریافت
  2. درک مشتری
  3. کمک کردن به مشتری
  4. نگه داری یا حفظ مشتری

مرحله اول:دریافت

هر مشتری اغلب در اولین لحظات تماس یا دیدار با یک شرکت یا فروشنده : از خدماتی که دریافت کرده خوشحال و راضی است و یا به علت عدم دریافت آنچه انتظار داشته ناخورسند و ناراضی است.این برداشت زودهنگام مشتری از فروشنده، به نحوه پذیرفتن وی یا همان مرحله دریافت  بستگی دارد .  بنابراین شما به عنوان یک فروشنده باید دو کار انجام دهید:

  1. برای هر احتمال(برخورد با هر مشتری)آماده باشید.
  2. به مشتری خوش آمد بگویید و برداشت اول خوبی را رقم بزنید.

 

مرحله دوم: درک کردن 

هنگامی که از مشتری استقبال شد، مرحله بعدی این است که وارد فرآیند درک و ماهیت پرس و جو از او شوید. با سوال هایی که از طرف مقابل می پرسید باید بتوانید نیازها و انتظارات شان را به صورت دقیق شناسایی نمایید. این مرحله شامل سه فرایند سوال کردن، گوش کردن و بازگو کردن آنچه مشتری گفته است، می باشد.

 

مرحله سوم: کمک کردن 

سومین مرحله چرخه، کمک کردن است.کمک کردن می تواند توضیح دادن چیزی به طور ساده یا ارائه مقداری اطلاعات در رابطه با نیاز یا خواسته یک مشتری باشد بطوری که اطلاعات وی در آن زمینه بیشتر و بهتر شده و بتواند به نحو بهتری تصمیم گیریی نماید.

 

مرحله چهارم: حفظ کردن

بعد از اینکه به مشتریان کمک کردید، باید سطح رضایت آن ها را بررسی کنید، از وقتی که صرف کرده اند و سفارشات و نیز معاملاتی که انجام داده اند تشکر کنید و به موضوعات مرتبط دیگری که دوست دارند بپردازید، همچنین در مورد محصولات دیگر به آن ها اطلاعات بدهید و از آن ها بپرسید که کار دیگری نیست که بخواهند برای آن ها انجام دهید؟

انجام این کارها باعث می شود که مشتری خود را حفظ کرده و مجددا آنها را ملاقات نمایید.

فصل پنجم کتاب مدیریت ارتباط با مشتری/ مترجم: رویا اقبال

شماره تماس جهت مشاوره!