Skip to main content
Monthly Archives

شهریور ۱۳۹۴

فروش مستقیم

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

در قسمت های قبل درباره انواع کانال های توزیع و فروش گفتیم و در این قسمت و قسمت های بعدی می خواهیم درباره هر یک از این کانالها به اختصار صحبت کنیم:

  • فروش مستقیم (کانال بدون واسطه) از طریق فروش در پایانه های فروش متعلق به خود شرکت

این کانال همان طور که از نامش پیداست جزو کانال های بدون واسطه یا کانال های با سطح صفر می باشد زیرا واسطه ای بین تولید کننده و مصرف کننده نهایی وجود نخواهد داشت و محصول بعد از تکمیل به پایانه های فروشی که متعلق به خود شرکت است منتقل می شود و برای فروش به مصرف کننده نهایی، عرضه می گردد. در این روش قیمت تعیین شده نهایی برای مصرف کننده پایین تر از نرخ بازار بوده و در نتیجه با استقبال بیشتری از سوی خریداران رو برو می شود.

  1. تعدادی از مهمترین مزایای استفاده از این روش عبارتند از:
  2. افزایش ارزش برند
  3. سهولت فروش 
  4. سهولت نظارت بر روند فروش
  5. دریافت بازخور مستقیم از مصرف کننده نهایی
  6. حاشیه سود بالاتر

اما این روش با محدودیت های گسترده ای نیز مواجه است زیرا سازمان برای راه اندازی هر کدام از سامانه های فروش نیاز به صرف منابعی چشمگیر دارد. همچنین دامنه فروش با استفاده از این روش محدود خواهد شد. زیرا این محصولات در وسعت منطقه ای محدود (یک یا چند محله) ارائه می شود. همچنین با توجه به اینکه هر پایانه فروش یک واحد مستقل است که نیازمند مدیریت و برنامه ریزی جداگانه ای می باشد در نتیجه با افزایش این پایانه ها مدیریت بر روی آنها نیز دشوارتر خواهد شد. و در انتها باید اضافه کرد به دلیل اینکه حجم سودآوری نسبت به گردش مالی سازمان تولید کننده ناچیز خواهد بود عدم استفاده از این روش برای شرکت های کوچک و متوسط توجیهی پر رنگ تر پیدا خواهد کرد.

حداقل منابع مورد نیاز برای راه اندازی این کانال فروش عبارت هستند از :

  • خرید یا اجاره پایانه های فروش
  • قفسه بندی و دکورسازی برای هر واحد
  • دستمزد فروشنده ها
  • ملزومات اداری برای هر واحد مانند رایانه، نرم افزار حسابداری، فاکتور…
  • هزینه های تبلیغاتی مانند تابلوهای سر درب، سایبان، دزدگیر.

ادامه دارد…

نظم و تعادل در سبک زندگی بازاریاب

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

پزشکان تعداد ۱۵۵۰۰ جوان و نوجوان را مورد مطالعه قرار دادند و ساعات خواب و بیداری آنها را به همراه سایر فاکتورها ی اساسی سبک زندگی، طی ۱۰ سال ثبت کردند. نتایج حیرت انگیز بود! جوانان و نوجوانانی که بعد از ساعت ۲۴ (۱۲ شب) به رختخواب می رفتند، نسبت به آنهایی که قبل از ساعت ۲۲ (۱۰ شب) می خوابیدند، ۲۴ درصد بیشتر افسردگی گرفتند و ۲۰ درصد اضطراب بیشتر داشته یا به فکر خودکشی می افتادند. از طرفی، آنهایی که کمتر از ۵ ساعت خواب شبانه داشتند، نسبت به جوانان و نوجوانانی که ۸ ساعت در شب می خوابیدند، ۷۰ درصد بیشتر احتمال داشت که افسردگی را تجربه کنند.

علت آن است که مرحله ی ۴ خواب فقط بین ساعت ۱۰ تا ۱۲ شب اتفاق می افتد و پس از ساعت ۱۲ نیمه شب، انسان دیگر این مرحله مهم خواب را که اصلی ترین مرحله خواب عمیق است، تجربه نمی کند. از آنجا که هورمون رشد تنها در خواب عمیق یعنی در مراحل ۳ و ۴ ترشح می شود و از آنجا که قسمت اعظم خواب عمیق، مرحله ی ۴ می باشد، فردی که بعد از ساعت ۱۲ نیمه شب به خواب می رود، از ترشح بخش عظیمی از هورمون رشد محروم می گردد.

با توجه به اینکه هورمون رشد مسؤول ریکاوری (رفع خستگی) بدن است، فردی که شب ها بعد از نیمه شب به خواب می رود، زمینه را برای خستگی و آشفتگی بدن خود فراهم می سازد. بدیهی است درجه سلامتی چنین فردی به تدریج رو به کاهش می رود و در طول روز بعد، نمی تواند با تمرکز کافی، نقش فعالی در انجام وظایفش و یا پیشبرد یک پروژه اقتصادی خاص داشته باشد. طولانی شدن این روند، هزینه های گزافی را به دنبال خواهد داشت. مثلاً فرد کم کم بی حوصله می شود، پرخاشگری اش افزایش می یابد، روابطش با دیگران به هم می ریزد و به سمت افسردگی پیش می رود. کتاب ” سبک زندگی منظم و متعادل” نوشته دکتر عباس اسماعیلی، می تواند راهنمای خوبی برای یک بازاریاب فعال و علاقه مند به زندگی هدفمند باشد. از این پس قسمت های مختلف این کتاب در این سایت نمایش داده خواهد شد. 

برای تهیه این کتاب می توانید از طریق تلگرام با شماره ۰۹۱۳۶۰۰۵۲۶۳ تماس برقرار نمایید.

پیش بینی فروش در بازار هدف

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

بعد از اینکه بازار راتقسیم کرده و توانستیم بازار هدف خود را بیابیم حال نوبت این است که با یک پیش بینی مناسب برای فروش به برنامه ریزی مناسب و اصولی برسیم. اگرچه پیش بینی فروش ابزاری مناسب برای عرضه محصولات جدید، برنامه ریزی تولید، تعیین سطوح موجودی لازم و ایجاد روش توزیع، مطلوب است اما اشتباه در  تخمین آن میتواند منجر به هزینه های بسیاری شود. اگر میزان تقاضای برآورد شده بسیار بیشتر از تقاضای واقعی پیش بینی شود به افزایش بیش از اندازه سرمایه گذاری شرکت در تولید منجر شده و با هدر دادن منابع مالی سودآوری را کاهش خواهد داد. و اگر تقاضای برآوردی بسیار کمتر از تقاضای واقعی برآورد شود شرکت تحرک و سرمایه گذاری خود را کاهش خواهد داد و نمیتواند از فرصت های بالقوه استفاده لازم را ببرد و ممکن است حتی نتواند به تقاضای مشتریانش نیز به دلیل کاهش تولید، پاسخ دهد. برای اینکه بتوانیم میزان فروش را پیش بینی کنیم ابتدا باید بتوانیم اندازه و سهم بازار خود را تخمین بزنیم.

اندازه بازار به تعداد خریداران بستگی دارد، خریدارانی که دارای سه خصوصیت هستند؛ علاقه، درآمد و دسترسی. گام اول اینست که تعداد خریدارانی که به محصولات ما علاقه دارند تخمین بزنیم. البته این به تنهایی کافی نیست زیرا باید دید که آیا این علاقه مندان درآمد کافی برای خرید محصولات ما را دارند؟ هرچه قیمت محصول بالاتر باشد خریداران کمتری متقاضی آن خواهند بود و این به معنی کوچکتر شدن بازار است. همچنین باید توجه داشته باشیم افرادی که علاقه و درآمد کافی برای خرید محصولات ما را دارند باید به آن دسترسی نیز داشته باشند و نیز محدودیتی برای مصرف محصولات نداشته باشند تا بتوانیم آنها را جزو بازار واجد شرایط خود بدانیم و آمیخته بازاریابی خود را به آنها عرضه کنیم. ما بازار هدف خود را از این گروه انتخاب می کنیم  و وقتی که توانستیم آنها را متقاعد کنیم محصول ما را بخرند به بازار تسخیر شده خود دست یافته ایم.

2015-Honda-Civic

هر شرکتی سعی می کند تا بازار خود را گسترش دهد این عمل می تواند از طریق کاهش قیمت جهت گسترش سطح بازار موجود باشد. همچنین شرکت می تواند با افزایش تبلیغات، مصرف کنندگان بی علاقه را به مصرف کنندگان علاقه مند تبدیل کند و بازار بالقوه را توسعه بخشد. همانطور که هوندا این شیوه را با یک برنامه موفق تبلیغاتی و متن انتخابی «شما بهترین آدم ها را سوار بر هوندا خواهید یافت» عملاً به کار گرفت و نتیجه خوبی نیز عایدش شد.

آنچه فیزیک درباره مارکتینگ به ما می گوید ۲

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

این طور به نظر می رسید که مارکتینگ (علم بازاریابی) و فیزیک هیچ ارتباطی با هم ندارند، اما با استفاده از قانون دوم نیوتون، اصل عدم پایداری هایزنبرگ، در قسمت قبل و از طریق روش تحقیق در علم و اصل دوم ترمودینامیک در این قسمت می‌خواهیم شرح بعضی از اصول کار با برند را ادامه دهیم.

۳- روش تحقیق علمی یک اصل قطعی در فیزیک و در همه علوم تجربی است که به ما می گوید با مشاهده نمی توانیم هیچ فرضیه‌ای را اثبات کنیم. با مشاهده فقط می توانیم فرضیات را رد کنیم. به این معنی که ما شواهد و اطلاعات زیادی را حول یک فرضیه جمع آوری  می کنیم، و این شواهد آن فرضیه را قوی‌ تر می کند، اما نمی‌تواند آن را  اثبات کند. درمقابل، یک داده یا اطلاعات مخالف می تواند تمام زحمات شما رو به باد بدهد.

به عنوان مثال: بطلمیوس شواهد زیادی در رابطه با تئوری‌اش که کرات دیگه به دور زمین می‌گردند جمع آوری کرده‌ بود. اما کوپرنیک یه شاهد مخالف آورد و هرچه بطلمیوس رشته‌ کرده بود، پنبه کرد. در مارکتینگ نیز همین اتفاق می‌افتد. شما مدت زمان زیادی می‌توانید بر روی یک برند سرمایه گذاری کنید، اما با یه حرکت مخالف یا اشتباه کلاً دیدگاه مشتری نسبت به برند شما تغییر خواهد کرد. بی‌پی‌ (شرکت نفت انگلیس) رو در نظر بگیرید: آن ها میلیون ها پوند در طول سال‌ها هزینه کرده بودند برای این که نشان بدهند دوستدار واقعی طبیعت هستند، در حالی که یک اتفاق کوچک در سال ۲۰۱۰ تمام زحماتش را به باد داد (لکه نفتی خلیج مکزیک). قوانین فیزیک می گوید که شما نمی ‌توانید هیچ فرضیه‌ای را  اثبات کنید اما به سادگی می توانید آن را رد کنید. و مارکتینگ نیز به ما می گوید که خیلی مهم نیست شما تا امروز چقدر بر روی برندتان سرمایه گذاری کرده اید، یک دوره کوتاه اتفاقات ناخوشایند، می تواند سرمایه سال‌ها تلاش شما را بر باد دهد. به همین دلیل باید خیلی حواستان را جمع کنید که به راحتی شهرت برندتان از بین نرود.

۴- قانون دوم ترمودینامیک به ما می گوید که آنتروپی یا همان میزان بی‌نظمی یک سیستم،  همیشه در حال افزایش است و در مارکتینگ نیز با همین مساله مواجه هستیم. اگر به ۲۰ سال قبل برگردیم، یک مدیر مارکتینگ به خوبی می توانست فرآیند ارسال یک پیام به مشتری را کنترل کند و لذا می‌توانست به خوبی برند شرکتش را  تعریف کند ولی امروزه خیلی چیزها فرق کرده اند.  شما یک ذهنیت خیلی قوی از یک برند میسازید و یا یک پیام تبلیغاتی خوب آماده و منتشر می کنید اما بعد از انتشار دیگر چیزی در اختیار شما نیست با این همه ابزارهای دیجیتال برای نظردادن و بازنشر اطلاعات که در اختیار همه قرار گرفته است،  کنترل کردن پیام شما بسیار مشکل می شود. پیام شما شروع می‌کند به پراکنده‌ شدن و شاید در این بین کاملاً تغییر کند. بنابراین از فیزیک یاد می‌گیریم که آنتروپی همیشه در حال افزایش، یک قانون زیربنایی است و مارکتینگ به ما می گوید که وقتی برند در حال پراکنده شدن است، نمی توانید با آن مقابله کنی بنابراین همراهی اش کنید و از این قابلیت هایش بهترین استفاده را ببرید.

منطقه جنگی دیروز، فرصت گردشگری امروز

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

گردشگری یک نیروی اقتصادی قدرتمند است که به اشتغال زایی، کسب ارز خارجی و درآمد می انجامد. بازار گردشگری بازار وسیعی است که در آن تقاضای مشتری؛ یعنی گردشگران و مسافران؛ در نظر گرفته می شود.بازاریابی گردشگری نزدیک کننده این عرضه و تقاضاست.

عموما جنگ واژه ای هراس انگیز است که در لحظه بعنوان یک تهدید بکار میرود. اما در دنیای گردشگری، جنگ تبدیل به یک فرصت طلایی برای جذب توریست میشود. گردشگری جنگ، صدها سال است که در دنیا رواج دارد. کشتی جنگی دریاسالار نلسون ، بقایای غم انگیز جنگ جهانی دوم  و …

به تازگی بازاریابان گردشگری در ویتنام به ارزش فرهنگی ویرانی های جنگ در کشورشان  پی برده اند و آنجا را در معرض بازدیدکنندگان خارجی قرار دادند.

سازمان ملی گردشگری ویتنام پیش بینی می کرد که حدود ۲ میلیون مهاجر ویتنامی که به علت جنگ در بیش از ۸۰ کشور ساکن شده بودند، از کشور خود در قالب گردشگر بازدید خواهند کرد و سربازان سابق آمریکایی درگیر در جنگ ویتنام تمایل دارند برای بازدید دوباره از مکان های جنگی و جایی که دوستان خود را از دست داده اند در قالب گردشگر به این کشور سفر کنند.

همین امر باعث شد که مشکلات اساسی توسعه گردشگری ویتنام آشکار شود. مشکلاتی مثل: جاده های ارتباطی کم و بی کیفیت، نداشتن قانون های کارآمد در تجارت که باعث سردرگمی همه می شد، فقدان امنیت لازم برای گردشگران و کمبود کارمند ماهر و مدیر در زمینه گردشگری و …

البته ویتنام از نظر جغرافیایی نیز موقعیت خوبی برای جذب گردشگر دارد. ویتنام کشوری استوایی است که سه چهارم زمین های آن را جنگلهای استوایی و کوههای جنگلی تشکیل می دهد و دارای ۳۲۰۰ کیلومتر خط ساحلی می باشد.

جاذبه اصلی گردگشگری جنگ در ویتنام ، تونل کوچی در نزدیکی شهر هوشی مین می باشد.

بازاریابی دیجیتال-مفاهیم بازاریابی-بازاریابی الکترونیکی-گردشگری-بازاریابی اینترنتی1.docx

تونل کوچی گسترده ترین شبکه تونلهای زیرزمینی در جنگ های ویتنام بود که نزدیک به ۲۰۰ کیلومتر است. به دلیل مجهز بودن تونل به کلیه وسایل زندگی، روستاییان نیز برای ماهها در این تونل و زیرزمین در دوران جنگ زندگی می کردند. این تونل به یک سیستم تهویه ماهرانه مجهز بوده که علاوه بر تامین هوای مورد نیاز تونل، دود ناشی از آشپزی مستقیما به بیرون هدایت می شده. از طریق همین تونل مخفی بود که کمونیست های ویتنام قادر می شدند به پادگانهای دشمن شبیخون بزنند.

سربازان آمریکایی تلاشهای زیادی برای تخریب تونل کردند، از جمله حملات پیاده نظام ، آتش گشودن در تونل و بمب گذاری و انتشار گاز و … که همگی با شکست روبرو شد.

امروزه امکانات متعددی سفر به این تونل را پشتیبانی می کنند، امکاناتی نظیر توضیحات در بخش های مختلف ، نمایش صحنه های واقعی از دهه ۱۹۶۰، مناطق تیر اندازی، صحنه آرایی از لحظات جنگ در تونل، فروشگاههای خرید سوغات و سایر امکانات رفع خستگی در قالب آموزشی و تفریحی.

به جرات می توان گفت که تونل کوچی نمونه ای آشکار از قوه ابتکار و پشتکار ویتنامی هاست که علاوه بر پیروزی آنان در جنگ، فرصت مناسبی برای رشد صنعت گردشگری فراهم کرده است.

خط مشی های ایجاد جایگاه برای یک برند

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

پس از مشخص شدن استراتژی شرکت ها که مشخص کننده راه اصلی حرکت مجموعه است، باید قواعد عمومی انجام کار نیز مشخص شود. چنانچه استراتژی یک شرکت ایجاد جایگاه مناسب برای برند باشد باید خط مشی این استراتژی نیز مشخص گردد. خط مشی عبارتست از راهنمای عمومی جامع و مشروح شامل یک سلسله ضوابط مقررات و قواعد کلی در تصمیم گیری ها، انجام وظایف ، اقدامات و عملیات هر یک از افراد سازمان، به ویژه مسئولین ، مدیران و سرپرستان در قلمرویی کاملا محدود برای رسیدن به هدف یا اهداف نهایی است. بطور خلاصه قاعده عمومی انجام کار در یک شرکت(سازمان) را خط مشی می نامند.

موضع یابی نیز دارای خط مشی های مختلفی است که هر شرکت می تواند با توجه به بازار رقابت و فراخور شرکت از یک یا چند خط مشی استفاده نماید. به طور کلی هفت خط مشی برای موضع یابی شناسایی شده است که در ادامه به تعریف هر یک از این خط مشی ها پرداخته می شود.

خط مشی موضع یابی صفت:

اگر یک شرکت جایگاه خود را بر مبنای یک صفت مانند اندازه ، شماره سالهای عمر و غیره تعیین کند از این نوع موضع یابی استفاده کرده است.

خط مشی موضع یابی مزیت:

در اینجا کالا از جایگاهی برخوردار می شود که گویی از نظر یک مزیت پیشتاز است.

خط مشی موضع یابی استفاده/کاربردی:

این نوع جایگاه یابی مستلزم آن است که کالا از موقعیتی برخوردار شود که برای مصارف و کاربردی خاص بهترین باشد.

خط مشی موضع یابی مصرف کننده:

این نوع جایگاه یابی مستلزم آن است که برای کالا جایگاه به گونه ای تعیین شود که گویی برای بعضی از گروه های مصرف کننده بهترین است.

خط مشی موضع یابی رقابتی:

در اینجا به کالا جایگاهی اعطا می شود که گویی از بعضی جهات بهتر از رقیب است. گاه نام این رقیب برده می شود و در برخی موارد هم تلویحا به او اشاره می شود.

خط مشی موضع یابی طبقه کالا:

در اینجا به کالا جایگاهی داده می شود که گویی در یک طبقه کالای خاص عنوان سرآمد دارد.

خط مشی موضع یابی کیفیت/قیمت:

در اینجا به کالا جایگاهی اختصاص می یابد که گویی بسیار با فایده است.

ویزیتور دوست داشتنی

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

ویزتور دوست داشتنی یعنی ….. ادامه دارد.

چه خصوصیات و ویژگی هایی احساس دوست داشتن و علاقه را در انسان بر می انگیزد؟خواهیم دید که این خصوصیات به هیچ وجه پیچیده و مبهم نیست و در حقیقت می توان آن را مبدل به یک فرمول ساده ساخت تا به وسیله آن بتوان این واکنش طبیعی (احساس دوست داشتن) را در هرکس ایجاد نمود. در واقع مجموعه ای مشخص از جریانات معمولا ناخودآگاه، موجب می شود که ما یک فرد را دوست بداریم یا از وی متنفر شویم. البته دوست داشتن اتفاقی نیست اما نا آگاهی ما از این جریان آن را اتفاقی جلوه می دهد. دکتر لیبرمن از نه قانون طلایی که به واسطه آن می توان مشتری را به خود جذب کرد و کالا، ایده یا محصول خود را به او فروخت یاد می کند که از این پس هر بار قسمتی از این قوانین را برای شما بازگو خواهیم کرد:

قانون پیوند

اگر لحظات خوش خود را در کنار فردی سپری نماییم، چنانچه وی را مجددا ببینیم این خاطرات خوش در ما تداعی می شود. برای مثال اگر ایام خوش خود را در کنار دوستی سپری نماییم، احساسات خوشی که در آن دوران تجربه نموده ایم با او پیوند خورده و از این رو بیشتر به وی علاقمند می شویم. از طرف دیگر تحقیقات نشان می دهد هنگامی که برای مثال به سر درد دچار می شویم افرادی که در آن لحظه پیرامون ما  قرار دارند به طور ناخواسته قربانی این مسئله می شوند و ما کمتر به آنها علاقه می یابیم. البته برای علا قمند شدن عوامل دیگری نیز وجود دارند اما این عوامل می تواند احساسات شدیدی را (خوب یا بد) نسبت به فرد بر جای گذارد. بنابراین چنانچه مایلیم که مورد توجه و علاقه شخصی قرار بگیریم سعی کنیم هنگامی، با وی روبرو شویم که خوشحال بوده یا به واسطه چیزی ذوق زده باشد. زیرا این احساسات با ما پیوند خورده و شخص از آن پس احساسات مساعدی نسبت به ما پیدا خواهد کرد.

اگر مخاطب ما خوشحال باشد با لبی خندان و چشمانی کاملا گشوده بحث های ما دنبال خواهد کرد. اما اگر با تبسمی مختصر- تبسمی که همه صورت وی را در برنمی گیرد- با ما روبرو شد؛ تبسم وی اجباری است که معمولا نشانگر این می باشد که وی در وضعیت مناسبی قرار ندارد و می خواهد از دست ما خلاص شود. برای درک بهتر و شناسایی انواع حالات خنده باید مباحث دوستان خود را در بخش زبان بدن سایت مستر ویزیتور دنبال کنیم.

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب  |    پیچ اینستاگرام بزاززاده

رزومه علمی، پژوهشی و اجرایی:  سید حجت بزاززاده  |    فرم درخواست مشاوره بازاریابی صنعتی

۱۰راهنما جهت برجسته نمودن…

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

این بخش یک لیست ساده و صریح از نکاتی واضح و دقیق است  که در خصوص رضایت  سطح بالای مشتریان از یک سازمان طراحی شده است:

  1. هر کاری که انجام می دهید- سریع انجام دهید.
  2. بر قراری ارتباطات موثر با مشتریان.
  3. بر قراری تماس حضوری با مشتری .
  4. حفظ مشتریان.
  5. تبدیل شکایات به فرصت .
  6. ایجاد “لحظه حقیقت”( یک ” لحظه حقیقت” به هنگامی که مشتری می آید تا با هرجنبه از کسب و کار شما تماس برقرار کند و بر اساس آن تماس، در مورد کیفیت خدمات و محصولات شما نظر دهد، اشاره دارد. یک سازمان مشتری مدار خوب، لحظات حقیقت بیشتری خلق می کند).
  7. فراتر رفتن از سطح انتظارات مشتریان.
  8. مهم دانستن روشهای ارائه محصول یا خدمت.
  9. دنبال کردن کار و به سرانجام رساندن آن.
  10. عرضه به موقع و با کیفیت مطلوب.

آنچه سازمان ما باید بداند:

  • میزان رضایتمندی بالای مشتری برابر با بقای سازمان است.
  • خدمات رسانی فوق العاده به مشتری یک چیز “مطلوب” نیست، چیزی است که باید آن را داشت.
  • مشتریان انتظار خدمات رسانی با کیفیت را دارند و اگر آن را مهیا نبینند، به جای دیگری مراجعه خواهند کرد.
  • پیدا کردن جایگزین برای مشتریان حتی اگر غیر ممکن نباشد، بسیار هزینه برخواهد بود.
  • مدیریت و خلق “لحظات سرنوشت ساز” کلید موفقیت است.

برگرفته از فصل نهم کتاب مدیریت ارتباط با مشتری/ ترجمه رویا اقبال

آنچه فیزیک درباره مارکتینگ به ما می گوید!

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

اصول کار این طور به نظر می رسد که مارکتینگ (علم بازاریابی) و فیزیک هیچ ارتباطی با هم ندارند، اما با استفاده از قانون دوم نیوتون، اصل عدم قطعیت هایزنبرگ، روش تحقیق در علم و اصل دوم ترمودینامیک می‌خواهیم بعضی از با برند را شرح دهیم.

۱. قانون دوم نیوتون می گوید؛ نیرو برابر است با جرم ضربدر شتاب. اگر اجزای این رابطه رو جابه‌جا کنیم خواهیم داشت که شتاب برابر است با نیرو تقسیم بر جرم و این یعنی این که هر چه جسم بزرگ‌ تر و سنگین‌ تر باشد نیروی بیش‌تری برای تغییر جهت حرکتش لازم است و این اصل در مورد برند هم صادق می باشد هر چه یک برند بزرگ تر باشد و اجزای بیش تری همراه خودش داشته باشد برای تغییر جایگاهش نیاز به کار بیش تری است و تغییر دیدگاه مردم نسبت به آن، مشکل تر خواهد بود بنابراین شرکت ها راه حل را در پرتفوی برندها می بینند و یا این‌که برندی جدید برای فعالیتی جدید ایجاد می کنند. مانند برند های لوکس، پرینگل و داو، که همگی از یک شرکت هستند اما با نام های تجاری مختلف فعالیت می کنند.

۲. اصل عدم قطعیت هایزنبرگ به ما می گوید؛ غیر ممکن است که بتوانیم به طور همزمان مکان یک جسم و یا اندازه حرکت آن را به طور قطعی اندازه‌گیری کنیم، چرا که خود عملیات اندازه گیری در آن جسم باعث تغییر حالت آن می شود. همین موضوع در مارکتینگ هم اتفاق می ‌افتد. عملیات بررسی رفتار مصرف‌کنندگان، باعث تغییر رفتار آن ها می شود. گروهی از مادران را در نظر بگیرید که در گروه کانونی (متمرکز) در مورد رفتارهای غذایی خوب فرزندانشان صحبت می‌کنند. آن ها چرخ دستی هایشان را از سبزیجات و میوه ‌جات تازه پر می‌کنند در حالی که در روزهای عادی این کار را انجام نمی‌ دهند. اما مارکتینگ تا حدی این مشکل را حل کرده است. امروزه با کمک ابزارهای دیجیتال، می توان رفتار واقعی مشتریان رو حدس زد و دیگر لازم نیست از خود آن ها پرسید. بنابراین فیزیک می گوید: اگر می خواهید رفتار ذره تغییر نکند هیچ اندازه گیری روی آن انجام ندهید  زیرا خود اندازه‌گیری باعث تغییر در آن خواهد شد و مارکتینگ می گوید:  سعی کنید  متوجه شوید مصرف‌کنندگان چه رفتاری دارند نه این که بخواهید از خود آن ها سوال کنید و یا اینکه پیش بینی کنید آنها چه کاری را  انجام خواهند داد.

ادامه دارد…

مشتری خسته!

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

در بخش قبل حرکت غیر کلامی دروغ گفتن را بررسی نمودیم در این بخش می خواهیم یکی دیگر از حرکات غیر کلامی سر و صورت را مورد بررسی قرار دهیم.

 حالت خستگى

یک بازرایاب ماهر و موفق باید بداند چه زمانی مخاطب براى شنیدن سخنان او مشتاق و علاقه مند است و چه زمانی، دیگر از شنیدن سخنان و توضیحات او در خصوص معرفى کالا یا خدمتى خسته شده و از روی بى حوصلگى به او گوش فرا مى دهد. یکى از این حالت ها لم دادن رو صندلى است، لم دادن روی صندلی می تواند تداعی کننده این حالت باشد که طرف مقابل علاقه ای به توجه کردن به سخنان شما ندارد، البته فراموش نکنید که تفسیر هر یک از حالات بدن باید با در نظر گرفتن سایر وضعیت ها و یا حالات باشد.

بارزترین علائم غیر کلامی که بیان کننده خستگی طرف مقابل می باشد، زمانى است که مخاطب دستش را زیر چانه اش قرار دهد و از آن براى نگه داشتن سر استفاده کند، در واقع فرد می خواهد با این عمل سرش را  بالا نگه دارد تا از احساس  خواب آلودگى خود جلوگیری نماید. در حقیقت، وی از دستش به عنوان یک تکیه گاه جهت نگه داشتن سرش استفاده نماید، این فرد ممکن است دست دیگرش را روی میز قرار داده و همچنین پیوسته خمیازه بکشد.

گاهى بازاریان، دیدن حرکاتى مانند پا زدن به زمین یا ضربه زدن خودکار روى میز و … را نشانه خستگى طرف مقابل تفسیر می کنند، در حالى که این نشانه ها مى توانند دلیل بى قرارى مخاطب یا نداشتن وقت کافى باشند. بازاریاب ماهر با دیدن این علائم باید سریعا به مباحث جذاب بپردازد تا شور و اشتیاق کافی در مخاطب برای گوش دادن به سخنان خود را ایجاد نماید مثلا طرح یک سوال ساده ، صادقانه  و جذاب می تواند  تاثیر بسیار خوبی بر طرف مقابل  در هنگام گفتگو داشته باشد. البته باید به یاد داشته باشیم سوالی را که مطرح می کنیم تداعی کننده ورود به حریم شخصی را در ذهن طرف مقابل نداشته باشد و یا اینکه به سخنان خود خاتمه دهد.


برگرفته از کتاب زبان بدن، آلن پیز

شماره تماس جهت مشاوره!