Skip to main content
Tag

مذاکره

کلید موفقیت در مذاکره ی بازاریابی

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

کلید موفقیت در مذاکره ی بازاریابی

وقتی اسم مذاکره رو می شنویم یاد ۱+۵ می افتیم و فکر می کنیم که فقط برای سیاست مذاکره می کنن؛ بی خبر از اینکه در زندگی روزمره بارها و بارها تجربه ش کردیم. بنا به تخصص افراد مذاکره ها  هم شکل های مختلفی دارند. نتیجه ی یک مذاکره میتونه تصویب یک قانون در یک کشور باشه و یا  خرید یک جفت کفش، که هر دوی این مذاکره ها طبق یک اصول و استراتژی پیش می رن که موفق از میدون مذاکره خارج می شن… بنابراین برای طراحی یک مذاکره بازاریابی موفق ما نیازمند رعایت یک سری اصول و استراتژی هستیم….

  • اما چه استراتژی و اصولی؟

برای تشکیل میز مذاکره  وجود دو مذاکره کننده و یک موضوع  الزامی هست، که از قبل هر دو طرف  برای بدست آوردن برگ برنده نقشه هایی در سر دارند. البته توصیه میشه که مذاکره ها به صورت برد – برد به انجام برسه که به اصطلاح نه سیخ بسوزه و نه کباب. نقشه شامل یک نقطه ی ایده آل و یک نقطه ی ترک مذاکره هست، که فاصله ی بین نقطه ی ترک مذاکره کننده ها محدوده ی مذاکره هست….

به عبارتی؛ وقتی برای خرید یک جفت کفش وارد مذاکره می شویم، نقطه ی ایده آل ما مثلا ۷۰ هزار تومان است و نقطه ی ترک ۱۰۰ هزار تومان. یعنی اگر فروشنده  به ۷۰ تومان بفروشد که عالیه؛ اما حاضریم ۱۰۰ هزار تومان هم هزینه کنیم. نقطه ی ایده آل فروشنده ۱۲۰ هزار تومان و نقطه ی ترک ۸۰ هزار تومان است و فاصله ی بین ۸۰ هزار تومان تا ۱۰۰ هزار تومان محدوده ی قابل مذاکره است. و اما استراتژی ها:

  • باید بدونیم که شروع کننده باشیم یا نه…

با توجه به اینکه شروع کننده ی مذاکره همیشه انبوهی از اطلاعات در دسترس طرف مقابل قرار می ده که طرف مقابل ممکنه نقشه رو قبل از مطرح کردن تغییر بده. اگر رقیب رو بشناسیم و بدونیم که نقشه ش ممکنه چی باشه  و همینطور اگر بدونیم که کلید در دست ماست و قدرت موفق شدن رو داریم و همینطور اگر بدونیم طرف مقابل تجربه و اطلاعات زیادی نداره و اگر شروع کننده باشه ممکنه فرصت ادامه ی مذاکره رو از ما بگیره بهتره که ما شروع کننده ی مذاکره باشیم، در غیر این صورت به رقیب اجازه بدیم که مذاکره رو شروع کنه.

  • چقدر محکم باشیم؟

به قدری که از محدوده ی مذاکره خارج نشویم. درسته که در ابتدا نقطه ی ترک مذاکره ی رقیب رو نمی دونیم اما با توجه به نقطه ی ایده آل و لحن می تونیم گسترگی محدوده ی مذاکره رو حدس بزنیم. پس به میزانی که نتیجه ی مذاکره برامون مهم هست باید مراقب محدوده ی مذاکره باشیم.

  • یک رابطه ی دوستانه قبل از شروع مذاکره

خیلی در انجام مذاکره به ما کمک می کنه، به خصوص وقتی که طرف مقابل فرهنگی متفاوت با ما داره. پس پیشنهاد می کنم قبل از مذاکره با رقیب ملاقات غیر رسمی مثل صرف شام در یک رستوران داشته باشید.

  • با چه لحنی مذاکره رو شروع کنیم؟ 

این تصور که  لحن تهاجمی نشاندهنده ی اقتدار ماست وبا این ترفند  می تونیم رقیب رو مجبور به قبول مذاکره به نفع خودمون کنیم کاملا اشتباهه و نتیجه ای عکس داره…. چون لحن تهاجمی این تصور رو در رقیب به وجود میاره که برای ادامه ی مذاکره با ما احتیاج به انرژی و قدرت چانی زنیه بالا داره و اگر نتیجه ی مذاکره برای او به قدری که برا ما مهم هست مهم نباشه در همون ابتدا مذاکره رو ترک میکنه… پس لحن دوستانه گره گشا تره ….

در سایه ی سازگاری… همیشه در ابتدا گزینه ای رو برای شروع انتخاب کنیم که با روحیات و شخصیت ما سازگار باشد. به خاطر داشته باشیم که هرطور شروع کنیم باید همونطور هم خاتمه بدیم. یعنی اگر موضع گیری سر سختانه ای رو انتخاب کنیم باید تا آخر با همین موضع پیش رویم. البته می تونیم موضع رو عوض کنیم اما به قیمت از دست دادن اعتبار خودمان و اطمینان طرف مقابل نسبت به خودمان.

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

شش شرط اساسی برای نهایی کردن فروش در بازاریابی

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

شش شرط اساسی برای نهایی کردن فروش در بازاریابی

فروش به معنی کمک کردن به مشتری به منظور خرید و برطرف کردن نیازهای فرد با استفاده از خرید کالا است. نهایی کردن فروش در یک فرآیند بازاریابی زمانی است که مشتری آماده خرید کالا شده و تصمیم بر خرید کالا مورد نیاز را گرفته است و اغلب دشوارترین بخش در فرآیند بازاریابی، ارائه محصول است. نهایی کردن فروش کاری درونی است که با شما شروع می شود و شخصیت شما مهم تر از اطلاعاتی است که درباره محصول خود دارید. شخصیت شما ۸۰ در صد موفقیت فروش شما را رقم می زند و وظیفه شما به عنوان یک بازاریاب این است که نیازها را تشخیص داده محصول خود را ارائه کنید و به اعتراضات و سوالات مشتریان پاسخ داده و برنامه را به شکلی تدوین نمایید که به راحتی به بخش قطعی کردن فروش برسید و فرآیند بازاریابی خود را تمام کنید.

برایان تریسی سخنران انگیزشی بازاریابی و مشاور بزرگ در زمینه بهبود تکنیک های فروش است؛ وی شش شرط زیر را برای نهایی کردن فروش در فرآیند بازاریابی مطرح کرده است:

  1. باید مثبت، مشتاق و علاقه مند باشید تا فروش را نهایی کنید. احساسات سری هستند. میل و اشتیاق شما تاثیر قدرتمندی بر مشتری می گذارد و فروش را قطعی می کند.
  2. خواسته های مشتری باید برای شما روشن باشد و بدانید که مشتری چه می خواهد و از محصول شما چه انتظاری دارد.
  3. مشتری باید پیشنهاد شما را درک کند و از ارزش کالا یا خدمت شما مطلع گردد و بداند که کالای شما برای او چه می کند و چه تاثیری بر زندگی و کار او به جا می گذارد.
  4. مشتری باید به شما ایمان داشته باشد و اعتماد کند و ارتباط مؤثری میان شما و او برقرار باشد. مشتری باید مطمئن باشد محصول مورد نظر را به موقع تحویل خواهد گرفت.
  5. مشتری باید از امتیازات و فواید پیشنهاد شده از طرف شما به سود خود استفاده کند. مشتری باید کالایی که می فروشید دوست بدارد. اگر مشتری خواهان کالا یا خدمت شما نباشد قطعی کردن فروش با او بیهوده است.
  6. محصول شما باید برای مشتری مناسب باشد و نیازهای او را به بهترین شکل برآورده سازد و مشتری توانایی پرداخت داشته باشد و مطمئن شود که این محصول یا خدمت دقیقا همان چیزی است که او می خواهد.زمانی که این شش خواسته مشتری برآورده گردد می توان با اطمینان در راستای قطعی کردن فروش گام برداشت.

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

نکاتی در مورد اصول و فنون مذاکره

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

یکی از راه های مذاکره در قدم اول این است که بدانیم بر سر چه موضوعی مذاکره می کنیم. درخصوص مذاکره فیمابین اشتباهاتی وجود دارد که انسان را در رابطه با فلسفه مذاکره به گمراهی سوق می دهد که نمونه آن مدیران بنگاه های املاک هستند که یک معامله خوب را در به خوبی فیصله دادن آن می دانند، کاهش قیمت از سوی فروشنده و قبولاندن شرایط موجود برای خریدار، چانه زنی و تخفیف گرفتن، که این نوع معامله ها نمی تواند منطقی و درست باشد و توام با حقه بازیست.

برخی از فروشندگان تصور بر این دارند که راه های درست مذاکره را در معامله طی می نمایند که اصلا درست و منطقی نیست و این سوال پیش می آید که راه درست مذاکره در معامله چیست؟ آیا موفقیت در مذاکره این است که موفق به تخفیف گرفتن شویم یا کالا را آن طور که خود می خواهیم بفروش برسانیم؟ این سوالها خود گمراه کننده است؛ اگر باور داشته باشیم که در معامله هدف تخفیف دادن یا به تنزیل کشاندن قیمت است سخت در اشتباهیم با این کار هم خود را دچار فریب کاری نموده و هم راه های فریب را به خریدار می آموزیم.

مذاکره معاملاتی با توجه به ماهیت و معنای اصلی آن یعنی رسیدن به تفاهم و بحث و جدل پیرامون بازاریابی یک کالا که دو طرف شروط خود را مطرح نموده و پیرامون آن از مباحثات لازم به نتیجه می رسند و صداقت حاکم است و طرفین تلاش آشکاری برای رسیدن به نکته ای مشترک از خود نشان می دهند و بدون هیچ فریب و نیرنگی ادامه یافته و به ثمر می نشیند. در یک معامله باید شیوه مذاکره را پیش گرفت زیرا اگر نباشد قادر به کسب امکانات بسیار خوب موجود نخواهیم بود، آنچه در معامله شرط است وجود مذاکره است و یقین بدانید اگر راه های مذاکره را در به تحقق کشاندن معامله ای به کار نگرفته و به آن اهمیت ندهید از همان شروع معامله به خسارت دیدن سوق خواهید یافت.

دو نکته مهمی که در اقتصاد بازار آزاد بر جهان حاکم است: الف) قیمت کالا ب) ارزش کالا. بیشتر افراد که در کار تجارت و اقتصاد آزاد فعالیت دارند بیشتر بر روی محور الف حرکت کرده که این برخورد اشتباه بوده و جز خسارت و زیان نتیجه ای در بر نخواهد داشت. مذاکره در معامله دقیقا به بازی شطرنج شباهت دارد برای آنکه بازی را ببرید باید برخی از مهره های خود را فدا کنید، در بازی چیزی را مخفی نمی کنید و حقیقتی را کتمان نمی نمایید هر دو طرف مهره های یکدیگر را می بینند آنچه که ناپیداست حقایق و راه های کسب موفقیت است که بر ذهن هر دو طرف حاکم است، در معامله واقعی مهره ای وجود ندارد بلکه شما باید مهره های خود را بسازید و باید اقدامی کنید که مهره های طرف مقابل را کشف کنید؛ در این صورت است که قادر به ادامه بازی شده و اگر بخوبی بازی کنید موفق خواهید شد و گرنه کسی که مات خواهد شد شمایید.


مدیریت منابع انسانی اصلی مهم…

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

امروزه منابع انسانی یکی از دانش های ضروری و کاربردی برای سمت و سو دادن به کارکنان است. مدیریت از فعالیتهای مهم انسانی و فرآیندی برای طراحی و حفظ محیط و شرایطی است که افراد برای رسیدن به اهداف، با انگیزه و مؤثر در آن فعالیت می کنند. دانش مدیریت منابع انسانی برای تمام مدیران امری لازم و ضروری است، اما به دلیل متفاوت بودن و گسترده بودن وظایف مدیران و اهمیت و نقش آن در هر سازمان، واحدی مجزا تحت عنوان مدیریت تشکیل می شود که هر فردی با توجه به تخصص در انجام هر وظیفه ای به مانند آموزش، استخدام، ارزیابی عملکرد و …. با تدوین و تنظیم مقررات و خط مشی های مناسب، مدیران اجرایی را در امور مربوط به نیروی انسانی کمک می کنند. هدف مدیریت منابع انسانی مجزا از هدف کل سازمان نیست، بلکه جزئی از مدیریت کل را تشکیل می دهد که می توان از اهداف به چند مورد اشاره کرد:

  • تامین نیروی انسانی مورد نیاز
  • پرورش و توسعه توانایی ها و انگیزه نیروی انسانی
  • حفظ و نگهداری نیروی انسانی شایسته از طریق برقراری نظام پرداخت مناسب و متعادل
  • جلب رضایت کارکنان و ایجاد هماهنگی بین اهداف فرد و سازمان

از وظایف مدیریت منابع انسانی این است که باید در حیطه انجام فعالیتهای خود به جذب و گزینش نیروی انسانی مناسب بپردازند. هر مدیر باید چهار وظیفه عمده و اصلی خود را به نحو احسن و تاثیرگذار انجام دهد تا بتواند در مسیر پیشرفت حرکت صعودی داشته باشد که این چهار وظیفه عبارتند از:

 امروزه تغییر و تحول در سازمان ها در عوامل محیطی و مشاغل و سازمان ها بسیار شدید است. عامل مؤثری که بتواند با این تغییرات در ماهیت و محتوای شغل، همچنان به طور مؤثر و مستمر به انجام وظایف بپردازد، آموزش و توسعه است. با آموزش و توسعه مناسب می توان هم زمان با تغییر و تحول به بهترین نحو به ادامه فعالیت پرداخت. در سازمان، هر فرد برای پیشرفت و نیل به اهداف تعیین شده شغلی، نیاز به آگاهی از موقعیت خود دارد و این آگاهی موجب می شود که او از نقاط قوت و ضعف عملکرد و رفتار خود مطلع گردد و تمهیدات لازم را برای اثربخشی بیشتر کوشش هایش به کار برد. سازمان ها شناختی از آگاهی کارایی کارکنان خود دارند تا براساس آن وضعیت نیروی انسانی خود را بهبود بخشند و بدین طریق به حجم تولید و ارائه خدمات خود بیفزایند و در روند حرکت های خود تحولات مثبت ایجاد کنند. ارزیابی عملکرد، ارتباطیست بین راهبرد سازمان و مدیریت. از ارزیابی عملکرد می توان به عنوان یک ابزار نیرومند در تسریع تحول فرهنگ سازمانی و مدیریت و در به وجود آوردن فرصت هایی برای بررسی برنامه های کاری، استفاده کرد. در اکثر سازمانها ارزیابی توسط مدیریت یا سرپرست مستقیم کارمند انجام می شود، البته ممکن است که ارزیابی توسط خود فرد یا توسط کمیته خاص و یا همکاران و یا زیردستان نیز صورت پذیرد. هدف اصلی از به کار گرفتن ارزیابی عملکرد، به حداکثر رساندن بهره وری از طریق شناسایی و سرمایه گذاری روی نقاط قوت کارکنان است.

  • برنامه ریزی نیروی انسانی

یکی از مهمترین عناصر در یک برنامه موفق، مدیریت منابع انسانی است. برنامه ریزی منابع انسانی، فرایندی است که به وسیله آن ورود افراد به سازمان، حرکت و گردش آنها در داخل سازمان و خروج آن ها، پیش بینی و برنامه ریزی می شود به گونه ای که هرگاه در هر جای سازمان پستی هایی خالی شد، مسئولان سازمان غافلگیر نشوند و همیشه نیروهای شایسته ای برای تصدی آن پست ها آماده داشته باشند.

برگرفته از کتاب مدیریت منابع انسانی، نوشته حسن زارعی متین


بازاریابی آسانسوری  

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

در میان سرفصل های اصول مذاکره، واژه ای با عنوان «سخنرانی آسانسوری» وجود دارد. این واژه به معنی سریع و ساده برای معرفی فرد، محصول، خدمات، شرکت یا رویداد به عنوان یک ارزش کلیدی می باشد که در طی مذاکرات تجاری کاربرد دارد. لحن مذاکره مطلوب تاثیر بسیار زیادی بر ارتباطات انسانی و در نتیجه موفقیت های شغلی و حتی اجتماعی می گذارد. مذاکره خوب به عنوان یک هنر، نیازمند ذات و ذوق هنری است و اما به عنوان یک علم قابل آموختن و آموزش نیز می باشد. به همین دلیل است که به اعتقاد کارشناسان این حوزه، اگر فردی بتواند از هر دو استفاده کند، مطمئنا می تواند تاثیری بزرگی در طی جلسات مذاکره بازاریابی و فروش ایجاد نماید.

در واقع سخنرانی آسانسوری بدین گونه است که شخص باید بتواند توضیح کامل، جامع و مختصری از موضوع مورد نظر خود را در یک بار استفاده از آسانسور و در بازه زمانی سی تا صد و بیست ثانیه ارائه نماید. بدین ترتیب که اگر این گفتمان آسانسوری در این مدت زمان، جذاب و ارزش آفرین باشد می تواند با تنظیم قرار ملاقات همراه گردد. به منظور اجرای یک گفتمان آسانسوری ایده آل، ترفندهای زیر مطرح می گردد:

  • مشخص نمودن هدف نهایی؛ بدین معنا که مراقب باشید هدف خود را گم نکنید.
  • برای نقش های مختلف ارائه های متنوعی آماده کنید؛ مراقب باشید که دارید با چه کسی صحبت می کنید. ایده بازاریابی را با همه به یک شکل مطرح نکنید!
  • به صحبت ها اشتیاق و باور داشته باشید؛ در زمان مذاکره، ایده های بازاریابی نیاز به انرژی مضاعف و ایجاد اشتیاق دارند. باید در طی مذاکره تأثیر گذار باشید.
  • از اصطلاحات فنی و آکادمیک استفاده نکنید؛ در نظر داشته باشید که اغلب سرمایه گذاران و حتی برخی مشتریان دانش تخصصی و بالایی در مورد فعالیت شما ندارند. این افراد معمولا بازاریابان قوی هستند که بازارها را به خوبی می شناسند و شما باید مطالب را قابل درک برای این افراد توضیح دهید تا امکان پردازش اطلاعات برای این افراد فراهم گردد.
  • لباس مناسبی انتخاب کنید؛ یک نکته تکراری اینکه یکی از مهم ترین راه های تاثیرگذاری در ۳ ثانیه اول ملاقات بدون آنکه سخنی گفته شود، نوع پوشش شماست.
  • جلب توجه کنید؛ در اولین جملات توجه طرف مقابل را با پرسیدن یک سوال خاص یا ارائه آماری تعجب آور برای شنیدن بیشتر جلب کنید. نتایج یک تحقیق نشان می دهد که هدف ۱۰ تا ۱۵ ثانیه اول جذب مخاطب برای گوش دادن به ۴۵ تا ۵۰ ثانیه آتی صحبت های شماست.
  • از هجو گویی بپرهیزید؛ زمان محدود مذاکره آسانسوری فرصت مناسبی برای استفاده از هجویات نیست. البته اگر خاطره مشترکی دارید، به صورت خیلی خلاصه بیان کنید.
  • ایده بازاریابی خود را به صورت کامل توضیح دهید؛ با شرح محصول و خدمات شرکت شروع کنید و بر نیازی که از مشتریان رفع می نمایید، متمرکز شوید و اگر می توانید اطلاعات و آماری که ارزش کاری شما را مشخص کند ادامه دهید.
  • پیوستگی موضوع خود را حفظ کنید .وجه تمایز خود را به طور کامل مشخص نموده و ارتباط میان موضوعات را به صورت هدفمند بیان کنید.
  • با سوال پرسیدن طرف مقابل را درگیر کنید؛ البته در صورتی که زمان اضافه داشید این کار را انجام دهید. در غیر اینصورت این کار پیشنهاد نمی شود.
  • طرف مقابل را از اهمیت موضوع مطلع کنید؛ مردم معمولا در ابتدای مذاکرات جبهه می گیرند. پس باید با یکی از ابزارهای در دسترس، جذابیت را برای محصول خود ایجاد نمایید.
  • برای سوال های احتمالی آماده باشید؛ شما باید تمام سوال های احتمالی مخاطب را پیش بینی نموده و جواب مناسب آن را آماده داشته باشید.
  • جمع بندی داشته باشید؛ یک صورتجلسه مناسب با تمام جزئیات، تنها راه شما برای ماندگاری در ذهن مخاطب است.
  • نه دروغ بگویید و نه همه چیز را هم بگویید؛ تاکنون تجربه ای را نداشته ام که قراردادی به علت عدم افشای تمام اطلاعات در اولین جلسه منحل شده باشد. در نظر داشته باشید که در جلسات اول فروش، اغلب به دنبال ایرادات احتمالی هستند.
  • تمرین داشته باشید؛ بهترین پیشنهاد این است که در مقابل آینه بایستید و با خودتان صحبت کنید و یا از خودتان فیلمبرداری کنید تا بتوانید ایرادات احتمالی را ببینید.
  • از قلم نیاندازید؛ تکرار و تمرین باعث می شود که موضوعی را فراموش نکنید.
  • از همه مهمتر اینکه زبان بدن مناسب داشته باشید؛ شما باید با حرکات بدن و صورت جلب اعتماد کنید، در غیر این صورت بدون آنکه شخص مقابل دلیل قانع کننده ای داشته باشد نسبت به صحبت های شما جبهه می گیرد.
  • اطلاعات را به روزرسانی کنید؛ ارائه یک آمار قدیمی نه تنها تمام زحمات شما را برای جذب فرد مورد نظر زیر سوال خواهد برد بلکه حس مواجهه با دروغ و بی اعتمادی را در فرد تشکیل خواهد داد که موجبات هرگونه تلاش مجدد برای جذب دوباره فرد را با ناکامی مواجه خواهد کرد.
  • ایده های خود را درست بیان کنید؛ اگر نتایج حاصل از ایده های بازاریابی به شکل درست ارائه شوند، مخاطبان در جلسه اول کمتر به دنبال روش و فرایند می روند.
  • کارت ویزیت ارائه کنید؛ کاملا ضروری است که کارت ویزیت خود یا شرکت یا حتی کاتولوگ نمونه محصول را به همراه داشته باشید. در غیراین صورت مخاطب در مورد جایگاه شما در شرکت دچار سردر گمی می شود.

انجام ترفندهای یاد شده موجب ایجاد یک برند شخصی قوی در ذهن مخاطب شما خواهد گردید. بدین ترتیب شما در ذهن او باقی مانده و متمایز می گردید. بدون شک این امر یکی از مهمترین مقدمات موفقیت در فعالیتهای بازاریابی محسوب می شود.


انتقاد کردن !!!

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

نقد و ارزیابی بی کینه، پاداشی است که ارزش آن را باید دانست. “ارد بزرگ”

چند وقت پیش کتابی می خوندم که در رابطه با انتقاد کردن بود مطالب جالبی داشت. بعد از خوندن کتاب به این نتیجه رسیدم که… چقدر خوب میشه ما هنگام انتقاد کردن دیگران همه شرایط رو (زمان،مکان،نحوه انتقاد) خوب بسنجیم و بعد جوری انتقاد کنیم که طرف مقابلمون از ما ناراحت و دلخور نشه.

 انتقاد کردن رو میتونیم به یه هنری تشبیه کنیم که هرکسی تمایل به یادگیری اون رو داره. انتقاد، بیان نقاط قوت و ضعفه. چقدر خوبه که در کنار بیان نقاط ضعف راه حلی برای حل و رفع اون ارائه بشه. در واقع هدف اصلی انتقاد کردن اصلاح و درست کردن کارهاست نه خرابتر کردن اون. وقتی ما انتقاد میکنیم از کار و عملکرد طرف مقابل انتقاد میکنیم نه از شخصیت اون. پس باید طوری انتقاد کنیم که باعث آزردگی طرف مقابلمون نشیم و بهتره که نظرمونو فقط به خودش بگیم. (یعنی انتقاد کردن ما باید رو در رو باشه نه اینکه پشت سر طرف مقابل حرفمونو بزنیم یا در مجامع عمومی مطرحش کنیم چون باعث شرمندگیش میشه).

برای بعضی از افراد، غرور جایگاه مهمی داره. وقتیکه غرور این افراد خدشه دار بشه، در جایگاه تدافعی قرار میگیرن و عکس العمل شدیدی نشون می دن. مثلاً وقتی که ما از اخلاق بد دوستمون ناراحت بشیم، اگه حرفمونو رک بزنیم، احتمال اینکه دوستمون ناراحت بشه وجود داره پس بهتره قبل از اینکه اخلاق بدشو بیان کنیم اخلاق خوبشو بگیم که متوجه این مسئله بشه که ما رفتارشو مورد انتقاد قرار دادیم نه شخصیتشو. دراین صورت دوستمون از ما دلخور نمیشه، ما به غرورش لطمه ای نزدیم و نسبت به اون موضوع حساسیت نشان نمیده و ما هم یک انتقاد خوب و منصفانه ای کردیم. به نظر من زمان انتقاد خیلی مهمه. منظور از زمان انتقاد، فاصله زمانی است که ما باید رعایت کنیم این فاصله میتونه کم و یا زیاد باشه. فاصله زمانی طولانی موجب می شه که غرورش و حساسیتش به اون موضوع کمتر شده واکنشی نشون نمیده یا واکنش کمی نشون میده و اگه فاصله زمانی کم باشه سبب میشه که طرف مقابلمون متوجه این مسئله بشه که ما فقط همون کارشو (رفتارشو) مورد انتقاد قرار دادیم.

برگرفته از کتاب: روشهای جذب ومتقاعد کردن دیگران، دیوید لیبرمن


چگونه از آغاز تا پایان هر گفتگو یی موفق باشیم؟

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

خوش رفتاری و حسن سلوک، خصوصیتی است گران بها و بی نظیر که شما را در مقابل شکست و تنهایی بیمه می کند و من هر چه سالمندتر می شوم، بیشتر به این موضوع متقاعد می شوم و البته این خصوصیتی است که هر کس می تواند داشته باشد. «السا ماکسول»

هنر گفتگوی شما با هر کس مدت ها قبل از ورودتان به جلسه ای که امیدوارید به نحوی جذاب و هوشمندانه در آن صحبت کنید، آغاز می شود. در این پست تمام اقدامات مورد نیاز برای گفتگویی موفق، از معرفی اولیه با زبان بدن گرفته تا پایان دادن دلپذیر به گفتگو، گفته خواهد شد:

  • خود را متقاعد کنید که می خواهید به جلسه بروید

نخستین اقدام شما این است که بخواهید به آنجا بروید. چنانچه قرار است به محل کار خود بروید، مجاز هستید که بعضی صبح ها در مورد تصمیم خود احساسی مبهم داشته باشید. ولی برای اینکه تأثیری خوب بر حاضران در سر کار، در یک جلسه، در یک مهمانی یا هر نوع مجلسی بگذارید، با موضع گیری و رویکردی مثبت به آنجا بروید. اگر از رفتن به جایی احساس نفرت و بیزاری می کنید، به طور قطع گفتگوی درخشانی در آنجا نخواهید داشت. بنابراین یا با چهره ای گشاده و شاد به آنجا بروید یا در خانه بمانید. چنانچه به دلیل الزامات کاری یا خانوادگی مجبورید به جایی بروید، به خاطر داشته باشید که موضع گیری مثبت یا منفی، چیزی به غیر از روش های مختلف نگاه کردن به وضعیتی یکسان نیست و انتخاب آن با خود شماست.

  • حرفی برای گفتن داشته باشید

قبل از اینکه خانه را ترک کنید، مطمئن شوید که حرفی برای گفتن دارید. ممکن است شما روزنامه خوان باشید، مجلات هفتگی را بخوانید یا جزو کسانی باشید که گاهی کتابی را ورق می زنید و قسمت هایی از آن را می خوانید. مطالب لازم برای گفتگو را از رادیو، دوستان، موعظه ها، سخنرانی ها، تلویزیون، گوش دادن به حرف مردم در خیابان یا در صف شیرونان  و غیره، جمع آوری کنید.  همراهی با رویدادهای جاریِ فرهنگِ مردم موجب می شود هیچ وقت در گفتگو و صحبت کم نیاورید. البته قرار نیست بدون توجه به ملاحظات مختلف همه چیز را رک و پوست کنده در گفتگوهای خود مطرح کنید. زمانی که احساس می کنید باید سکوت حاکم بر جلسه را بشکنید، پرسشی مطرح کنید: “آیا مقاله ی… را در روزنامه ی امروز صبح دیده اید؟”، “آیا کسی از شما آخرین کتاب استفن کینگ را خوانده است؟ “

اگر علاقه ای از طرف جمع به موضوع مطرح شده توسط شما نشان داده نشد، سعی کنید کار دیگری انجام دهید یا امیدوار باشید که شخص دیگری در جمع به وظیفه ی خود در این مورد عمل کند. می توانید فهرستی از موضوعات گفتگو_ فعالیت های مورد علاقه ی خود، پرسش ها و نظریات_ تهیه کنید و قبل از ترک خانه برای شرکت در جلسه ای اجتماعی یا مربوط به کار، آن ها را مرور کنید. ممکن است به آن ها نیاز پیدا نکنید، ولی همراه داشتن این فهرست به شما اطمینان خاطر می دهد که در صورت لزوم دست خالی نخواهید بود. در صورت امکان، مختصر اطلاعاتی در مورد افراد شرکت کننده در جلسه به دست آورید. این اطلاعات به اضافه ی سه_ چهار موضوع مناسب برای گفتگو، تا حدودی در هر وضعیتی به شما کمک می کند. ولی حتی فکر تمرین “گفتگوهای” ممکن را به ذهن راه  ندهید. طبیعت نامشخص و نامنظم بیشتر گفتگوها آن ها را غیر قابل پیش بینی می کند واز این گذشته، دست و پایتان را برای گفتگویی راحت می بندد.

برگرفته از کتاب هنر گفتگو با هرکس و هر جا، نوشته روزالی ماگیو


چه زمانی مذاکره را متوقف کنیم

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

در پست قبلی در مورد اهمیت مذاکره مطالبی ارائه شد، این بار می خواهیم در مورد مواقعی که نباید مذاکره کرد و یا بهتر است مذاکره را متوقف کنیم، صحبت کنیم.

  • هنگامی که ممکن است همه چیز را از دست بدهیم؛ بهتر است به جای مذاکره گزینه های دیگری را انتخاب کنیم.
  • وقتی که خواسته ها غیر منطقی هستند و یا وقتی که طرف مقابل درخواست های غیر قانونی دارد و ممکن است شخصیت و اعتبار ما به خطر افتد.
  • وقتی که به موضوع اهمیت نمی دهیم، اگر نتیجه کار به نفع شما نیست مذاکره نکنید چون ممکن است همه چی را از دست بدهید و چیزی به دست نیاورید.
  • هنگامی که وقت نداریم، وقتی که تحت فشار هستید مذاکره نکنید چون ممکن است دچار اشتباه شوید و نتوانید به خوبی توافقات را بررسی کنید.
  • وقتی که نیت طرف مقابل بد باشد، وقتی که نتوانیم به طرف مقابل اعتماد کنیم و در خصوص مقاصدش شک داریم و از طرفی به توافقات صورت گرفته نیز نمی توان اطمینان داشت؛ در این صورت مذاکره بی ارزش است.
  • وقتی صبر کردن موقعیت ما را بهتر می کند؛ مثلا شاید فناوری جدیدی را بدست آوریم و پیشرفت کنیم و گذشت زمان به نفع ما باشد پس باید صبر کنیم.
  • وقتی که آماده نیستیم، در واقع باید درباره آینده مذاکره و پیامدهای آن مطمئن باشیم.

برگرفته از کتاب اصول و فنون مذاکره “ریج لویکی و همکاران”، ترجمه نائیجی و حسومیان

 

شماره تماس جهت مشاوره!