Skip to main content
Tag

مدیریت بازاریابی

بازاریابی کثیف

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

بازاریابی کثیف

بازاریابی به عنوان فرآیندی مدیریتی – اجتماعی تعریف می‌شود، که بوسیلهٔ آن افراد و گروه‌ ها از طریق تولید و مبادله کالا با یکدیگر، به امر تأمین نیاز ها و خواسته ‌های خود اقدام می‌کنند و امروزه به عنوان یکی از اصلی ترین عوامل مهم و اثر گذار در خرید و فروش و تجارت قلمداد می شود.

فرآیند بازاریابی تبدیل یک فرد عادی به مشتری و تبدیل مشتری به خریدار می باشد، و این توالی باید کامل طی شود تا کسب در آمد حاصل از فروش خدمات یا کالای عرضه شده توسط شرکت شما را به همراه داشته باشد. با گسترش فرآیند بازاریابی و معرفی راه های مختلف برای آن ایجاد شاخه هایی در خصوص امکان ناسالم بودن بازاریابی نیز تصور می شود. باید به این نکته اشاره شود ایرانی ها بی شک یکی از بهترین بازاریاب های دنیا محسوب می شوند، به عنوان مثال از همان عطر فروش داخل مترو که پافشاری می کند عطری را امتحان کنید، تا برسد به مدیر بازاریابی شرکت بزرگی که سعی دارد با معرفی کامل محصول خود و ارائه تبلیغاتی متفاوت جلب توجه نماید و باعث ترغیب و تشویق شما برای خرید شود. تمامی این افراد فقط یک هدف دارند آن هم فروش بیشتر است. اما  همیشه یک نکته باید مد نظر قرار گیرد که فروش به چه قیمتی…؟

متاسفانه چندی است شاهد هستیم افرادی سودجو همانند یقه سفید ها برای فروش و ارائه محصول های خود، چیزی که نیست را بیان کرده و با آب و تاب دادن پوچ از اصل موضوع فروش غافل می شوند و به دنبال کسب منافع سودجویانه خود می باشند و در بسیاری از موارد از فن بیان بسیار خوب که یکی از موارد مهم بازاریابی می باشد نیز برخوردار هستند.

در ادامه به چند نمونه مهم از این بازاریابی کثیف اشاره می کنیم:

بازاریابی شرکت های هرمی نمونه ایی از بازاریابی کثیف است، که به زیر مجموعه خود در صورت افزایش اعضا قول پرداخت های ریالی یا دیگر کالا های با ارزش را از سوی سر منشا شرکت وعده می دهند، که متاسفانه شاخه فرعی منشعب شده از بازاریابی شبکه ای می باشند و باعث سو استفاده های بسیار زیادی می شوند و در نهایت مشخص می گردد؛ این شرکت ها با عنوان های جعلی کلاهبرداری می نمایند. نمونه دیگر ارائه محصول توسط شرکت هایی می باشند که بدون مجوز بوده و به صورت پیش فرض برای سو استفاده سودجویان تشکیل شده اند، در چنین شرکت هایی محصول به نحو اقوا کننده ایی معرفی می شود و به موازات آن معرفی و ارائه خدمات پس از فروش و جوایز نفیس به همراه قیمت پایین با برند های کپی و جعلی صورت می گیرد که شخص خریدار سریعا قربانی مقاصد سودجویانه می شود.

در اینجا باید اشاره ای شود به جمله معروفی که هیچ گرانی بی حکمت نیست و هیچ ارزانی بی دلیل نیست.

امروزه به راحتی می توان جلوی اشاعه این نوع بازاریابی که در حال حاضر به بازاریابی کثیف مشهور است را با یک استعلام ساده گرفت، حتی با جستجو در بورس اوراق بهادار و مشاهده سیر روند ارزش گذاری برای سهام  شرکت ها، اول نسبت به جعلی نبودن و سپس نسبت به با کیفیت بودن کالا های ارائه شده از سوی چنین شرکت هایی بررسی های لازمه را بعمل آورد.

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

اصول مذاکره: مدیریت برداشت ها و دیدگاه طرف مقابل

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

اصول مذاکره: مدیریت برداشت ها و دیدگاه طرف مقابل

در مذاکرات تجاری رعایت فنون خاص مذاکره برای رسیدن به نتیجه ای مطلوب لازم است. یکی از این فنون، مدیریت برداشت ها و دیدگاه طرف مقابل است. یعنی اینکه برداشت ها و دیدگاه های رقیب خود را مدیریت کنیم، که چه اطلاعاتی را دریافت کند و چه اطلاعاتی را نه… اما مگر می شود ذهن دیگری را مدیریت کرد؟ باید بگویم گاهی بله… می شود. اینگونه:

ما مجبور نیستیم جواب همه ی سوالات را بدهیم. وقتی سوالی می شود می توانیم هر جوابی بدهیم و نه دقیقا جوابی که طرف مقابل می خواهد و اطلاعاتی که نباید بداند را، و یا می توانیم سکوت کنیم. اما سکوت هم قواعد خاص خود  را دارد. اگر سکوت به رقابت تبدیل شود ممکن است نتایج خوشایندی نداشته باشد….الاالخصوص زمانی که طرف مقابل سکوت را آغاز کرده…

  • پس چه کنیم؟
  • نمی توانیم به زور به حرفش بیاوریم…. چه کنیم؟

درست است نمی شود کسی را به زور به حرف آورد اما می شود از رقابتی شدن سکوت جلوگیری کرد… با بیان جملاتی از این دست:

  • راستی داشتم به این فکر می کردم که……

توجه داشته باشیم که در ادامه ی جمله نباید اطلاعاتی بیاید که طرف مقابل برای به دست آوردنش سکوت کرده. می توانیم در ادامه حرف های قبلی را مرور کنیم:

  • به این فکر می کردم که مسیله ای که مطرح کردید چقدر می تواند روی فلان موضوع مذاکره ی قبلی مان هم تاثیر بگذارد….

در روش بعدی می توانیم نماینده ای را برای مذاکره بفرستیم که در جریان تمام اطلاعات خاص و مهم نیست. در این صورت نماینده حتی اگر بخواهد هم نمی تواند اطلاعات کلیدی و استراتژیک را در اختیار طرف مقابل قرار دهد..البته این روش ریسک زیادی به همراه دارد و اگر محتاطانه نباشد ممکن است منجر به منحل شدن مذاکره شود به این صورت که طرف مقابل شاکی شود که نماینده ی خوبی برای مذاکره نفرستاده ایم….برای جلوگیری از بروز  این مسئله ی احتمالی می توانیم نماینده ای را بفرستیم که آگاه است اما در اینکه خود را به نا آگاهی بزند هم ماهر است، این نماینده فقط در مواقع بحرانی آگاه می شود… درست مثل مشاوران املاک؛ که همه چیز را می دانند اما نمی دانند.

گاهی می توانیم به جای سکوت در جواب سوال، طرف مقابل را بمباران اطلاعات کنیم؛ و البته نه اطلاعات مفید… اطلاعات، فقط اطلاعات، مفید بودن مهم نیست. مهم این است که طرف مقابل باید بگردد و جواب را پیدا کند……

و ترفند دیگر این است که انتخابی جواب بدهیم. یعنی اینکه جواب را از بین جواب های ممکن انتخاب کنیم. باید توجه داشت که در خصوص جواب انتخابی نباید خیلی بحث را کش داد. بگویید و بگذرید. اگر بر روی موضوع مکث کنید امکان دارد انتخابی بودن جواب آشکار شود….

اما اگر این ترفند در نقشه ی مذاکره ی طرف مقابل ما بود چه کنیم ؟ از کجا بدانیم که جوابی که به ما می دهد انتخابی است یا واقعی؟

جواب: اگر در حین مذاکره احساس کردیم چیزی مبهم است. اعداد و ارقام یکم پیچیده شد و گیج کننده، سریعا بدون رو دربایستی و تعارف از طرف مقابل بخواهیم موضوع را برایمان روشن کند.

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

سکوی پرش در بازاریابی گردشگری

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

سکوی پرش در بازاریابی گردشگری

کشور ایران جزو ده کشور برتر جهان از نظر گردشگری می باشد. از لحاظ تنوع گردشگری، ایران جزو پنج کشور برتر دنیا و از نظر مکان های تاریخی و فرهنگی دارای جذابیت های خارق العاده می باشد. متاسفانه صنعت گردشگری ایران تاکنون به صورت مطلوبی از این قابلیت ها استفاده نکرده است. گرچه عوامل زیادی در شکل گیری این روند دخیل بوده است اما، قطعاً فقدان نوآوری در صنعت گردشگری بسیار مشهود است.

بسیاری از نوآوری ها در دنیا به دنبال مشاهده شکل می گیرد. اگر شخصی را مشاهده کنید که ظرفی را از آب پر می کند، اولین تعبیر ذهنی این است که شیر تامین کننده آب می باشد، اما پاسخ خلاقانه اینگونه است که؛ واقعاً چه عملی در شرف انجام است؟ و چگونه می توان این عمل را بهبود بخشید.

اگر مشاهده یکی از مسیر های رسیدن به نوآوری باشد، به همان اندازه آزمون مناسبی نیز برای سنجش خلاقیت است. به بیان بهتر دنیای واقعی صنعت گردشگری بهترین مکان برای آزمون های خلاق است، در دنیای واقعی می توان  رفتار گردشگر ها را مشاهده کرد و به مشکل ها پی برد، در این عرصه می توان فهمید که آیا نوآوری در صنعت گردشگری ایران رخ داده است؟ و اگر این نوآوری رخ داده آیا مشکلی حل شده است؟ اگر خدمات و محصول های گردشگری جدیدی عرضه شده اند آیا توانسته اند، بازاریابی گردشگری این صنعت غنی ایران را متحول کنند؟

برای ملموس شدن مطلب به این مثال توجه کنید: اگر برنج را در پلوپز درست کنید به مقدار آب دقیقی نیاز دارید، اما اگر ماکارونی درست کنید اضافه شدن و یا کم شدن اندکی آب احتمالاً شما را با مشکل شدیدی مواجه نخواهد کرد، بازاریابی صنعت گردشگری ایران نیز به همین صورت است. اگر اضافه شدن اندکی آب در محصول ها و خدمات گردشگری ایران مشکل اساسی ایجاد نمی کند بنابر این، ارزش نوآوری صنعت گردشگری کشور بسیار پایین خواهد آمد و در نهایت بازاریابی گردشگری نیز موفق نمی شود.

بازاریابی که در صنعت گردشگری فعالیت می کند باید همواره به این نکته ها توجه کند که، آیا نوآوری ارزش افزوده ایجاد می کند؟ آیا درصد قابل توجه ایی از گردشگر ها از آن بهره می برند؟ آیا نوآوری های صنعت گردشگری تنها تغییر ظاهری بوده است؟ و یا توانسته است در دوره زمانی محدودی فروش را بالا ببرد اما، هنوز ضعف سیستم گردشگری را حل نکرده است.

مواردی که به آن اشاره شد از جمله مواردی است که بازاریاب های ایرانی را به شدت با بحران مواجه کرده است. در صنعت گردشگری کشور بسیار دیده شده که نوآوری به صورت جزئی رخ داده است و بدون شک نیز توانسته روش های بازاریابی گردشگری را متحول کند اما، متاسفانه رفتار های قدیمی در صنعت گردشگری ایران به شدت ریشه دار و رسوب کرده است، به طوری که برای ایجاد تغییر در رفتار نیازمند تشویق و تلاش های زیادی، هم در گردشگر ها و هم مسئولین خواهیم بود.

مشاهده به بازاریاب کمک می کند که پی ببرد آیا مشکلی وجود دارد یا خیر؟ بعلاوه مشاهده هزینه زیادی در برندارد. یک بازاریاب می تواند با هزینه ایی کم الگویی نوآورانه برای صنعت گردشگری ارائه کند و واکنش گردشگر ها بازخورد هایی را به بازاریاب ارائه می کند، در نتیجه بازاریاب پی می برد که آیا سرمایه گذاری بر روی نوآوری مورد نظر عاقلانه می باشد یا خیر؟ در واقع گردشگر ها با واکنش های خود خواهند گفت: آیا نوآوری را دوست دارند؟ و آیا واقعاً از آن استفاده خواهند کرد؟

اطلاعات حاصل شده از مشاهده در صنعت گردشگری برای یک بازاریاب بسیار ارزشمند تر از بررسی های  طولانی مدت و یا فرایند بحث گروه های متمرکز می باشد. این اطلاعات بازاریاب ها را قادر می سازد که همزمان نکته های مثبت و منفی مرتبط با ایده خود را مشاهده کنند.

یک بازاریاب  حرفه ایی می تواند از این اطلاعات به عنوان سکوی پرش به سوی بسیاری از ایده ها بهره ببرد.

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

بازاریابی با شبکه های اجتماعی

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

بازاریابی با شبکه های اجتماعی

  • آیا شما برای شروع کار خود در بازاریابی شبکه های اجتماعی نیاز به کمک دارید؟
  • آیا می دانید این کار شامل چه چیزی می شود؟

راهکارها و استراتژی های موجود در این مقاله باعث می شود تا شما از طریق شبکه های اجتماعی بتوانید با موفقیت با مشتری خود در ارتباط باشید. در این مقاله ما مواردی را با شما به اشتراک می گذاریم تا با به کار بردن آن بازاریابی شبکه ی اجتماعی شما از روز اول سود آور باشد.

  • شناسایی اهداف کسب و کار

استراتژی بازاریابی اجتماعی خود را جوری باید بچینید و تنظیم کنید که کاملا در راستای اهداف سازمان شما باشد. شما به سادگی نمی توانید به اهدافتان برسید مگر آنکه از ریز فعالیت های خود آگاه باشید و آشنا. نگاه کلی و اجمالی و در کنار آن نگاه ریزبینانه به سازمان، اهداف و فعالیت ها، اولین گام لازم قبل از استفاده از شبکه های اجتماعی می باشد. بدون شک شما با چندین هدف شخصی وارد این بازار می شوید اما نباید فراموش کنید که چندین هدف اساسی هست که تمام شرکت ها باید به انها توجه کنند. این اهداف شامل: کاهش هزینه های بازاریابی، افزایش آگاهی افر اد از نام تجاری و همچنین حفظ و افزایش مشتریان می باشد. پیشنهاد بعدی من به شما این است که در ابتدا دو هدف اصلی را انتخاب کنید و در ادامه دو هدف ثانویه را برگزینید و تمرکز خود را تنها بر روی همین اهداف بگذارید. داشتن اهداف بیش از حد و زیاد باعث گمراهی و عدم تمرکز شما می شود.

  • تنظیم اهداف بازاریابی

اگر پارامتر زمانی و اولویت بندی برای اهداف خود تعریف نکنید، آن اهداف قابل استفاده و کارامد نخواهند بود. برای مثال اگر یکی از اهداف شما فروش از طریق تبلیغات تلویزیونی می باشد، شما نمی توانید قبل از آغاز به تبلیغات رسانه ای روی سود آنها حساب کنید و اهداف دیگر بریزید، شما تنها می توانید مقدار سود را تخمین بزنید و بر اساس آن فرضیه بچینید نه هدف! اهداف بازاریابی باید به گونه ای باشند که شما را از نقطه ی الف به نقطه ی ب برساند. شما می توانید اهداف خود را با توجه به روش SMART تعیین کنید :

  • Specific: اهداف خود را به صورت خاص تعیین کنید
  • Measurable : قابل اندازه گیری قابل دستیابی، مرتبط و مقید به زمان.
  • Achievable : قابل دست یابی
  • Revalent : مرتبط بودن
  • Time bound : محدودیت و مقید بودن به زمان خاص

چیدن مسیر و اهدافی که مشخص است در نهایت منجر به شکست شما می شود کار درستی نیست. اگر شما برای شروع، فروش صد هزارتایی برای خود در نظر بگیرید کاملا مسلم می باشد که منجر به شکست و سرخوردگی شما می شود. شما باید اهدافتان را کوچک و با توجه به منابع و امکانات خود تعیین کنید. اختصاص دادن بازه ی زمانی به اهداف، به شما کمک می کند تا از خودتان بپرسید که برای رسیدن به این هدف چقدر زمان نیاز است؟ یک ماه؟ یک سال؟

در نظر گرفتن و انتخاب هدف با ویژگی SMART تنها ۵۰% مسیر کلی شما برای تحقق و قابل اجرا شدن آن هدف را طی می کند و اگر شما زمان مناسب برای اهداف خود در نظر نگیرید منابع و امکانات سارمان شما، احتمال دارد به مسیر دیگری که شما را دور میکند از هدفتان، راهی کند.

به عنوان سخن آخر می خواهیم شما را آگاه کنیم از :

  • شناسایی مشتریان ایده آل سازمان خود.

اگر در اطراف خود می بینید که کسب و کاری آنطور که باید فروش ندارد و مدیر سازمان از این موضوع رنج میبرد، علت اصلی آن این است که آن شرکت، بازار هدف و مشتریان خود را هنوز نمیشناسد و آگاهی نسبت به نیاز های آنها ندارد. هنگامی که اطلاعات دقیق از مشتریان خود مثل : سن، شغل، در آمد، علاقه مندی ها، عادت ها، مشکلات و ناراحتی های آنها داشته باشید راحت تر می توانید راه نفوذ به قلب آنها را پیدا کنید و در نهایت اراتباطتان منجر به فروش کالا و خدمات به آن شخص شود. این کار هم می توان قبل از آغاز به کسب و کار با تحقیق میدانی و به وسیله ی پرسشگران آزموده انجام داد تا استراتژی های سازمان را بر اساس نیاز مشتریان و سبک زندگی روزمره آنها چید.

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

هفت جمله ای که یک بازاریاب چریکی باید بداند

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

هفت جمله ای که یک بازاریاب چریکی باید بداند

اگر قصد دارید که یک بازاریاب چریکی باشید، جزئیات بی شماری وجود دارند که باید به آنها رسیدگی کنید. از استراتژی بازاریابی چریکی خود برای هدایت و سازماندهی تلاشهایتان برای همیشه استفاده کنید و هر ۶ ماه به استراتژی خودنگاهی بیندازید تا آیا اصلاح لازم دارد یا باید کنار گذاشته شود. بازاریاب خوب استراتژی خود را به طور منظم اصلاح و بهبود می بخشد. بازاریاب های چریک بزرگ هرگز استراتژی خود را عوض نمی کنند. زیرا آنها به اندازه کافی زیرک هستند تا در اولین مرحله آنرا درست انتخاب کنند.

  • طرح ۷ جمله ایی بازاریابی چریکی

این هفت جمله تمام چیزی است که شما برای ورود به کار به عنوان یک بازاریاب چریکی نیاز دارید:

  • اولین جمله مقصود بازاریابی شما را بیان می کند. افراد پس از اینکه در معرض بازاریابی شما قرار گرفتند چه عمل فیزیکی می خواهید تا انجام دهند؟ آیا از آنها می خواهید تا در یک وب سایت کلیک کنند، فکس یا ایمیل بفرستند، در خرید بعدی به دنبال محصولات شما بگردند؟ به دوستان خود اطلاع دهند؟ چه عمل فیزیکی از آنها می خواهید تا انجام دهند؟ این اقدامی است که از آنجا نیروی فزاینده آغاز می شود. شما چطور این نیروی فزاینده را بوجود می اورید؟ پاسخ این است که باتشویق و ترغیبی که درجمله اول به افراد ابراز می کنید.
  • دومین جمله بهترین مزیت رقابتی واحد را که شما برای انگیزه دادن به افرادی که به انجام دادن جمله اول تشویق کردید بیان  می کند. فرض کنیم که شما چندین مزیت به خریداران ارائه می کنید و در صورتی که مزیتی را که رقبای شما عرضه نمی کنند را عرضه کنید آن مزیت ها جزء مزیت های رقابتی شما محسوب می شوند.
  • سومین جمله جایی است که از بازار هدف لیست تهیه می کنید. هرچه لیست کوچکتر باشد بهتر می توانید بر آن تمرکز کنید. به اعضای بازار هدف خود اطمینان دهید که شما مستقیما با آنها در ارتباط خواهید بود و کس دیگری مراقب آنها نخواهد بود.
  • جمله چهارم در حقیقت یک جمله نیست بلکه یک لیست است. لیست ترفندهای بازاریابی است که شما استفاده خواهید کرد. شما به جای یک جمله از چندین جمله استفاده خواهید کرد شما باید آنها را در قالب یک لیست درآورید.
  • پنجمین جمله از استراتژی شما چیزی را که به آن باور دارید و به آن تکیه می کنید، بیان می کند و آن موقعیت یابی مناسب شماست.
  • ششمین جمله هویت شرکت شما را بیان می کند. یک تصویر به عنوان نما و ظاهر معین می شود و باعث سوءبرداشت از حقیقت می شود ولی هویت واقعی از حقیقت سرچشمه می گیرد.
  • هفتمین جمله بودجه بازاریابی شما را به عنوان درصدی ازفروش خالص پیش بینی شده شما در نظر می گیرد. از ابتدای قرن حاضر، تعداد متوسطی از شرکت ها و کسب و کارها در آمریکا، اروپا و آسیا ۴% از فروش خالص خود را به بازاریابی اختصاص می دهند.

پروکتر و گمبل یکی ازخبره ترین شرکت های بازاریابی در دنیا به حساب می آید. در ۹۷% از منازل آمریکا حداقل یکی از محصولات پروکتروگمبل وجود دارد. یکی از مواردیکه آنها به درستی انجام می دهند این است که برای هر برند واحد که به مردم عرضه می کنند یک برنامه و طرح بازاریابی خیلی مختصر دارند. شاید در حدود ۲۰۰ صفحه سند دارند اما آنها یک طرح بازاریابی خیلی خلاصه برای هر یک از برندهایشان به وجود آورده بودند. خلاصه کردن آن سندها آنها را مجبور کرده بود تا تمرکز کنند به طوری که تمام افرادی که با آن محصول کار می کردند را قادر ساخته بود تا بدانند که تلاش می کنند چه چیزی را به نتیجه برسانند.

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

 بازاریابی ورزشی : تقسیم بندی بازارهای ورزشی/قسمت اول

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

 بازاریابی ورزشی : تقسیم بندی بازارهای ورزشی/قسمت اول

در این قسمت برای روشن شدن موضوع به معرفی بازار محصولات ورزشی می پردازیم:

  • بازار محصولات ورزشی

بدون شک بازار ورزش یکی از اصلی ترین و نیز دشوارترین مفاهیم وابسته به اقتصاد ورزش است که می تواند در طیفی از کالاهای تولیدی یا خدماتی و یا کالاهای مرکب قرار گیرد.

  • اندازه بازار کالاهای ورزشی

بازارکالاهای ورزشی به عوامل متعددی بستگی دارد. فرهنگ ورزش و تفریح، مشارکت در فعالیتهای ورزشی و تفریح، سطح درآمد جامعه و تبلیغات را میتوان از جمله عوامل تاثیرگذار در بازار کالاهای ورزشی دانست. طبق اطلاعات بدست آمده، میزان مشارکت در فعالیتهای ورزشی در دنیا بین ۳۰ تا ۸۰ درصد متغیر است. بر این اساس می توان گفت که بازار کالاهای ورزشی در کشورهای مختلف از مقادیر متفاوتی برخوردار است وتامین بازار از طرق مختلفی انجام می شود.

برخی تفاوتهای عمده میان بازار ورزشی و بازارهای مرسوم و معمولی

  • اغلب، سازمانهای ورزشی باید همزمان رقابت و همکاری نمایند.
  • به خاطر تفوق اطلاعات، تجربیات شخصی و تمیزدهی قوی شخصی، مشتریان ورزشی اغلب خودشان را کارشناس و خبره می دانند.
  • درخواست مشتریان دائماً تغییر می کند.
  • محصولات ورزشی، ناملموس، غیرعینی و صرفاً تجربی است.
  • محصول ورزشی (مسابقه) همزمان تولید شده و به فروش میرسد و هیچ سیاهۀ کالایی برای محصولات وجود ندارد.
  • فروش ورزشی عموماً جمعی است و رضایت خاطر مشتری تحت تأثیر امکانات رفاه عمومی می باشد.
  • محصول ورزشی حالتی ناپا و غیرقابل پیش بینی بودن دارند.
  • بازاردار ورزشی کنترل چندانی بر محصول ندارد و کنترل وی بر بسط محصول محدود است.
  • ورزش جنبه و جذبه ای جهانی دارد و بر تمام شاخصهای زندگی نفوذ می یابد.
  • فقط مذهب و سیاست که البته به خودی خود محصول نبوده بلکه فی الواقع نوعی باورند، میتوانند با گستردگی ورزش رقابت کنند.
  • موفقیت هر سازمان به دفاع در برابر رقبا و حذف حریفان بستگی دارد.
  • کمتر ارباب رجوعی پیدا میشود که خود را خبره بداند و اکثراً سعی می کنند که به اطلاعات و کمک افراد زبده و حرفه ای اتکا کنند.
  • درخواست مشتریان قابل پیش بینی است زیرا کالا همیشه ثابت است.
  • چیزی که مشتری میخرد ملموس، قابل مشاهده و قابل حس کردن است و میتواند برای بیش از یکبار استفاده شود.
  • محصولات دارای سیاهۀ کالا و عمر قفسه ای هستند و میتوان مخازن را دوباره پر ساخت.
  • اگرچه مردم دیگر میتوانند از خرید یک ماشین لذت ببرند اما لذت و رضایت خریدار به آن بستگی ندارد.
  • محصولات باید ثابت و قابل پیش بینی باشند، مثلاً اگر یک ماشین خاص با دندۀ جلو به عقب برود، خریدار به سرنوشت ناخوشایندی گرفتار خواهد شد!
  • بازاردار سعی میکند که با تحقیق و بررسی، طرحی کامل برای محصول تولیدی ارائه دهد.

تقسیم بندی بازار

تقسیم بازار به فرایندی گفته می‌شود که طی آن بازار هدف یک محصول تولیدی و یا یک خدمت قابل ارائه، به گروه‌هایی از مشتریان آن محصول یا خدمت تقسیم می‌شود که رفتارهای خرید مشابهی از خود بروز می‌دهند. تقسیم­ بندی بازار عبارت است از فرایند تقسیم بازارها به زیرمجموعه­ های مشخص که در آنها، مشتریان دارای رفتارها و نیازهای یکسانی هستند و هریک از این زیرمجموعه­ ها را می­توان به‌عنوان یک بازار هدف (Target Market) قلمداد کرد و با راهبرد (استراتژی­)های مشخص به آنها دسترسی پیدا کرد.همچنین تقسیم­بندی بازار، به‌معنای (فرآیند) ارزیابی جذابیّت­های هربخش از بازار و گزینش یک یا چند بخش از این بازار (بازار هدف) با بالاترین درآمد بالقوه، به‌عنوان مشتری یا مشتریان، نیز آمده است.

در حقیقت، تقسیم­بندی یا بخش­بندی بازار، فرآیندی جهت تشخیص و مجزّا کردن ویژگی‌های خریداران، به‌منظور انتخاب بازارهایی که سازمان می‌خواهد یا می­تواند محصولاتش را به آنها عرضه کند؛ همچنین طراحی محصولات و برنامه‌های بازاریابی برای پاسخ‌گویی به احتیاجات خریداران مورد نظر است. برای مثال، در بازاریابی جدید، شرکت­ها تمایل دارند پوشاک بچه­گانه، زنانه، مردانه و حتی پوشاک ویژه مدارس تولید کنند.

ادامه دارد…….

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

رمز موفقیت برند جورج و گیلبرت فشن ایتالیا…

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

رمز موفقیت برند جورج و گیلبرت فشن ایتالیا…

دلچه و گابانا یکی از معروف ترین نام های فشن دنیا می باشند. این برند توسط دومینکو دلچه و استفانو گابانا در حوالی شهر میلان شکل گرفت. دلچه طراحی فشن را آموخت و در یک کارگاه کوچک خانوادگی مشغول به کار شد اما، گابانا در زمینه فشن اطلاعاتی نداشت و طراحی گرافیک خوانده بود. این دو شخص به صورت کاملا اتفاقی یکدیگر را در محل کارشان در یک کارگاه هنری ملاقات کردند و در سال ۱۹۸۲ میلادی شغل حرفه ایی و مشترک خود را آغاز نمودند، آن ها تصمیم گرفتند نام برند خود را با توجه به اسم خودشان دلچه و گابانا بگذارند.

 

در سال ۱۹۸۶ میلادی آن ها نخستین مجموعه زنانه خود را ارائه کردند اما، این برند به سرعت محبوب شد و در عرصه لباس شنا و لباس های کشباف شهرت یافت، در این هنگام خالقان این برند محبوب تصمیم گرفتند وارد دنیای مردان و عطر شوند و در سال ۱۹۹۰ میلادی این آرزو را عملی کردند. اولین فروشگاه دلچه و گابانا در توکیو افتتاح شد و بعد از آن در هنگ کنگ، میلان و لندن فعالیت های گسترده ایی انجام دادند.

طراحی این برند معروف نیز بسیار منحصر به فرد و خاص است. دلچه و گابانا برای طراحی از فیلم های ایتالیایی الهام می گیرند، دلچه معتقد است که؛” ما مجموعه خود را مانند یک فیلم طراحی می کنیم، به یک داستان فکر می کنیم و در نهایت لباس ها را متناسب با آن طراحی می کنیم.”

هدف اصلی ای این برند توجه به مناسب ترین و شیک ترین مدل است و گرایش های فصلی در اولویت بعدی قرار دارد .

  • کت و شلوار های راه راه باریک گنگستری…
  • کت هایی که به شکل اغراق آمیزی طرح دار و تزیین شده است…
  • رنگ سیاه و جذاب….
  • مدل های زنانه ساده و بی نهایت فریبنده…

برند دلچه و گابانا را تا اوج قله های پیشرفت پیش برده است.

دلچه و گابانا از نام اصلی خود برای کالا های لوکس، رسمی و دائمی مجموعه خود استفاده می کنند. در طراحی این کالا ها توجه به سلیقه ها و گرایش های طولانی مدت اساسی ترین هدف است و تغییر فصل در اولویت قرار نمی گیرد. نام برند اصلی را می توان بر روی لباس های شنا، عطر، کیف و عینک های آفتابی مشاهده کرد.

نام فرعی برند دلچه و گابانا در دنیای جوان ها بیشتر به چشم می خورد به عبارتی، اکثر مردم دنیا دلچه و گابانا را با این نام می شناسند و به دی اند جی شهرت دارد. دی اند جی، غیر رسمی تر و جوان پسندتر می باشد، پر زرق و برق است و علاوه بر کیف، عطر و لباس، بیشتر بر روی جواهر ها و ساعت ها خودنمایی می کند. در برند فرعی دی اند جی به جای دنبال کردن گرایش های فصلی، گرایش های جدیدی خلق می شوند زیرا، بازار هدف این برند فرعی، جوان های سرتاسر دنیا می باشند.

دلچه و گابانا به کودکان هم توجه خاصی دارند و برند دیگری با نام دی اند جی جونی یور را ایجاد کرده اند، هدف اصلی این برند کودکان زیر ۱۱ سال می باشد، توجه به گرایش های فصلی در طراحی لباس های کودکان بسیار مهم تلقی می گردد.

دلچه و گابانا امروزه طراحی لباس های صنعت هالیوود را انجام می دهند و بهترین عطر مردانه را در دنیا عرضه می کنند که شهرت جهانی دارد.

رمز موفقیت دلچه و گابانا را می توان در توجه به بازار هدف دانست، آن ها به سلیقه گروه های مختلف توجه می کنند، برای مسن تر ها رسمی تر و برای جوان ها پرزرق و برق طراحی می کنند و حتی کودکان را هم در مجموعه خود قرا می دهند. تعریف متفاوتی از رنگ دارند و رنگ مشکی را به رنگی تجملی و جذاب تبدیل کرده اند، به بیان دیگر توجه به سلیقه مشتری برای آن ها سرمایه اصلی می باشد و این نقطه منحصر به فرد تمایز این برند همه پسند در دنیای فریبنده مد است به همین علت این برند معروف امروزه به” جورج و گیلبرت فشن ایتالیا” شهرت یافته است.

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

زبان بدن: گرفتن بازو به چه معنی است؟

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

زبان بدن: گرفتن بازو به چه معنی است؟

شناخت تکنیک های زبان بدن در امور بازاریابی و فروش کمک حال بسیاری از تجار و بازاریابان است. از این جهت هر بار به توضیح یکی از اعلام زبان بدن می پردازیم؛ اینبار قصد آن را داریم که به ترجمان حرکات بازوان مشتریان و مخاطبان خود در معاملات تجاری بپردازیم……

  • زبان بدن: گرفتن بازو به چه معنی است؟

وقتی بچه بودیم، در وضعیت های ناراحت کننده پدر و مادرمان بغل مان می کردند تا تسلی مان دهند. حالا که بزرگ شده ایم اغلب اوقات در شرایط پر فشار سعی می کنیم همان احساس تسلی بخش را از نو خلق کنیم. به جای حرکت دست به سینه کامل که به همه نشان می دهد که ترسیده ایم، زنان اغلب اوقات از حرکت نامحسوس تری موسوم به دست به سینه مختصر استفاده می کنند یعنی، یک بازو به آن طرف بدن برده می شود تا بازوی دیگر را لمس کند و مانعی تشکیل دهد، طوری که انگار آن ها خودشان را بغل کرده اند. حرکت دست به سینه مختصر را اغلب اوقات در جلسات و ملاقات هایی می توان دید که یک نفر برای آن جمع غریبه است یا شخص اعتماد به نفس ندارد. هر زنی که در وضعیت پر فشار از این حرکت استفاده می کند معمولا مدعی است که این طوری کاملا ((راحت)) است.

مردان از نوعی حرکت دست به سینه مختصر به صورت گرفتن دست ها با هم استفاده می کنند. این حرکت معمولا توسط مردانی استفاده می شود که جلوی جمعی می ایستند تا جایزه ای بگیرند یا سخنرانی ای ایراد کنند. این حرکت که به وضعیت زیپ خراب هم معروف است باعث می شود تا مرد احساس امنیت کند زیرا با این حرکت می تواند از بدنش دفاع کند و از عواقب یک حمله رودرو در امان بماند.

  • اشخاص ثروتمند و مشهور، احساس نا امنی شان را چگونه فاش می کنند

اشخاصی که مدام زیر ذره بین دیگران هستند، مثل اعضای خانواده های سلطنتی، سیاست مداران، مجریان مشهور تلوزیون و ستارگان سینما معمولا نمی خواهند مردم بفهمند که آن ها عصبی هستند یا از خودشان مطمئن نیستند. آن ها ترجیح می دهند در انظار مردم خونسرد و آرام و مطمئنی را به خود بگیرند، اما اضطراب یا ترس و بیم آن ها به شکل انواع حرکات دست به سینه فاش می شود.

یکی از این حرکات این است که یک بازو در جلوی بدن به طرف بازوی دیگر می رود اما به جای این که شخص دست به سینه بشود، یک دستش کیف دستی دستبند ساعت لبه آستین پیراهن یا شیئی روی بازوی دیگر یا نزدیک آن را لمس می کند. مثلا صاف کردن دکمه سر دست علامت مشخصه پرنسس چارلز است که هر بار از فضای بازو از مقابل چشمان همگان ردمی شود با این کار احساس امنیت می کند. محبوب بازرگانان نا مطمئن این است که در حالی وارد جلسه کاری می شوند که کیف مدارک یا پوشه ای جلوی بدنشان گرفته اند . از دید ناظر تربیت شده این حرکات لو دهنده هستند، زیرا هیچ هدفی جز مخفی کردن عصبیت شخص ندارند.

استفاده زنان از حرکات مخفی بازو برای ایجاد مانع بین خود و دیگران، کم تر از مردان قابل مشاهده است زیرا زنان می توانند چیزایی مثل کیف دستی یا کیف پول به دست بگیرند و احساس نا امنی شان را با آن پوشش دهند. محکم گرفتن دستگل یا کیف دستی، حرکت محبوب ملکه الیزابت است.

  • ایجاد مانع با فنجان قهوه

تعارف کردن آب یا چای و قهوه طی مذاکره تجاری، بهترین استراتژی برای ارزیابی این موضوع است که شخص مقابل تان از پیشنهادتان چطور استقبال می کند. جایی که شخص طرف مذاکره شما فنجانش را بلافاصله پس از دریافت آن روی میز می گذارد کاملا نشان می دهد که آیا از حرف های شما قانع شده یانه. کسی که دودل است، از آنچه شنیده نامطمئن است یا نظرش نسبت به آن منفی است را در نقطه مخالف بدنش می گذارد تا با یک بازو مانع درست کند. وقتی او حرفهای شما را بپذیرد فنجانش را همان طرف بدنش می گذارد تا نشان بدهد که نظرش مثبت و مساعداست. گذاشتن آرنج هاتان روی صندلی هم نشانه قدرت استو تصویری قوی و روشن می فرستد. افراد افتاده و شکست خورده می گذارند بازو هایشان وسط دسته های صندلی بیفتد، پس هرگز این کار را نکنید- مگر این که هدف تان این باشد که شکست خورده به نظر برسید.

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

ویژگی های ویزیتور موفق: بهترین راه برای جلب توجه دیگران

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

ویژگی های ویزیتور موفق: بهترین راه برای جلب توجه دیگران

چند وقتی بود تصمیم گرفته بودم که هر روز کلامی از بزرگان رو روی یه کاغذ بنویسم و سعی کنم اونو اجرا کنم. اون روز، این جمله روی در اتاقم خودنمایی میکرد:

“اگر میخواهید محبت دیگران را جذب کنید، از چیزی که به آن علاقه دارند صحبت کنید.”

  • تو دلم گفتم:” خدایا به امید تو. خودت امروز مونو به خیر کن..!!”

نزدیک ظهر یکی از مشتریایی که روز قبل براش بار فرستاده بودیم باهام تماس گرفت. ظاهراً ناراحت بود! ازم خواست که برم پیشش… وقتی منو دید با دلخوری شروع به گله و شکایت کرد. متاسفانه بار دیروز اشتباهاً ارسال شده بود و ایشون فرصت عذرخواهی هم بهم نمیداد. در همین گیر و دار توجیه و تنبیه بودیم که یاد جمله صبح افتادم: “اگر میخواهید…….”

چشمم به ویترین پشت سر فروشنده افتاد. جالب بود؛ با اینکه ربطی به حیطه ی کاری و صنف مغازه شون نداشت اما چند تا ماشین کوچولوی لوکس توی ویترین برق میزدند. فهمیدم! ماشین!! فوراً گفتم: “حالا اینارو بی خیال! میگم، ما که نفهمیدیم؛ آخرش این بوگاتی سریعترین ماشین دنیا شد یا نه؟؟!!!” خدای من! تغییر چهره اش دیدنی بود! چشماش گرد شد! اخماش باز شد! یه لبخند شوقی روی لباش نشست و گفت:” مگه تو هم عشق ماشینی؟؟!!” و بعد با شوق و اشتیاق و انرژی هرچه تمام تر برام از مدل ماشین آقاجون خدابیامرزش تاااااااااا….. آخرین های ۲۰۱۷ تعریف کرد….!!! بعد که حسابی آروم و حتی خوشحال هم شده بود، با خونسردی در مورد بار دیروز به توافق رسیدیم..! به همین راحتی…!!!

  • شاید خوندن این قسمت از کتاب “آیین دوست یابی” اثر معروف “دیل کارنگی” خالی از لطف نباشه..
  • بهترین راه برای جلب توجه دیگران

روزولت کسی بود که هر کسی با او ملاقات می کرد از وسعت اطلاعات او به حیرت می افتاد. اگر طفلی چوپان یا مورخی دانشمند یا شخصی سیاستمدار به ملاقات او می رفتند روزولت می دانست که با هر یک چگونه صحبت کند. این رمز چه بود؟ وقتی روزولت می شنید که فلان شخص به ملاقات او می آید فکر می کرد که چه مطلبی این شخص را می تواند علاقمند سازد. این روش را در روابط بازرگانی هم می توان به کار برد. آقای هنری رئیس یکی از کارخانه های بزرگ نیویورک تلاش می کرد تا محصولات خود را به یکی از هتل های نیویورک بفروشد. هر روز به دیدار مدیر هتل می رفت و در مجالس و محافلی که مدیر هتل شرکت داشت حضور پیدا میکرد. حتی برای اینکه به هدفش برسد در آن هتل سکونت کرد اما فایده ای نداشت. آقای هنری بعد از آموختن درسهایی از جانب آقای  کارنگی شیوه خود را تغییر داد و سعی کرد از سلیقه مدیر هتل اطلاعاتی کسب کند. او شرح کارش را این گونه نوشت:

“متوجه شدم که مدیر هتل جزو انجمن صاحبان مهمان خانه ایست و به خاطر علاقه اش به این موضوع ریاست انجمن را به عهده داشت. او برای شرکت در جلسات انجمن حتی اگر لازم بود صحراها و کوهها و دریاها را طی می کرد تا در آن جلسات حضور پیدا کند. وقتی من به ملاقات او رفتم از انجمن صحبت کردم. باور کنید که شوقی در این مرد به وجود امد که تا نیم ساعت راجع به انجمن سخن گفت و من متوجه شدم که این انجمن مقصود وهدف او از زندگانی است. من آن روز یک کلمه هم از بیسکویت حرف نزدم اما در کمال تعجب دیدم که چند روز بعد ناظر هتل به من زنگ زد و از من خواست که نمونه ای از محصولات را به هتل ببرم. من چهار سال این مرد را از هر طرف احاطه کردم که شاید تقاضای مرا بپذیرد. اگر به خودم زحمت نمی دادم و مبحث مورد علاقه ایشان را نمی فهمیدم هنوز باید به تمنای خود ادامه می دادم.”

ویلیام لیون استاد سابق ادبیات در یکی از خاطراتش گفته بود:” وقتی من هشت سال داشتم تعطیلات به منزل خاله خود رفته بودم. روزی برای خاله ام مهمان آمد. او بعد از تعارفات معمول، کمی با من صحبت کرد و متوجه شد که من علاقه زیادی به قایق دارم. بعد از آن شروع کرد؛ سخنانی راجع به قایق گفت که برای من خیلی جالب بود. بعد از رفتنش من به خاله ام گفتم که چه مرد خوبی بود وچه اطلاعات خوبی راجع به قایق داشت. خاله ام گفت که او دادیار است و اصلا” اطلاعاتی راجع به قایق ندارد. در واقع او اصلا علاقه ای به این موضوع ندارد. من به ناراحتی گفتم پس چرا جز مبحث قایق با من در مورد هیچ چیز دیگری حرف نزد؟ خاله ام گفت:” او مردی داناست و چون دید تو علاقه زیاد به قایق داری فقط در این مورد با تو صحبت کرد تا اینگونه خود را در دل تو جا کند.”

“اگر می خواهید محبت دیگران را جلب کنید از چیزی که به آن علاقه دارند صحبت کنید”

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

بازاریابی بین الملل: ده روند فیت پاپ کورن درباره اقتصاد

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

بازاریابی بین الملل: ده روند فیت پاپ کورن درباره اقتصاد

فیت پاپ کورن شخصی است که یک موسسه مشاوره ای را اداره می کند که “برین ریورس” نام دارد و در زمینه بازاریابی از سال ۱۹۷۴ شروع به فعالیت کرده است. از مشتریان این مجموعه می توان به سیتی بانک،بلاک انددکر،هوفمن لاروش،نیسان و… اشاره کرد. این شرکت خدمات مختلفی را ارائه می دهد که می توان به: “تجدید حیات مارک ها” که از طریق آن میتوان نام های تجاری رو به زوال را دوباره زنده کرد! شرکت برین جم: که با استفاده از فهرست روند ها ایده های تازه ای ارائه می دهد و شرکت “ترند بانک” که پایگاه داده های اطلاعاتی خصوصی است که از بررسی فرهنگ و مصاحبه با مصرف کننده تشکیل می گردد. پاپ کورن و همکاران او ده روند را در اقتصاد امریکا مورد بحٍث قرار دادند که در زیر به هر یک از انها اشاره می کنیم:

  • بیرون زدن

عبارت است از انگیزش ناگهانی روند زندگی فرد به گونه ای که با سرعت کندتر اما مفید تر حرکت کند. برای مثال آدم های حرفه ای را در نظر بگیرید که ناگهان مشاغل پردردسر و خسته کننده خود را کنار می گذارند و سر از ورمونت و یا مونتانا در می اورند و شروع به انتشار روزنامه و متل داری و یا عضو گروهی می شوند،انها بر این باورند که فشار اداره به دخلش نمی ارزد و کار در شهر های کوچک با هوای سالم و مدارس مطمئن محسوس تر خواهد بود.

  • پناه گرفتن

عبارت است از انگیزش ناگهانی فرد در محیط منزل برای ماندن و جلوگیری از رفتن به دنیای بیرون و خطر افرین. برای مثال این افراد منازل خود را به آشیانه برای خود ایجاد می کنند. آنها با تماشای فیلم های تلویزیونی خود را سرحال نگه می دارند،وسایل خود را از کاتالوگ سفارش می دهند،به تغییر دکوراسیون منزل خود اهمیت می دهند،از تلفن پیغام گیر برای محدود سازی با دنیای بیرون استفاده می کنند و…

  • زیر سالی

تمایل به رفتار و کردار و احساس جوان تر بودن می باشد. افراد مسن از پیراهن های جوانان استفاده می کنند، موی خود را رنگ می کنند، جراحی پلاستیک انجام می دهند، رفتاری بذله گو دارند و در بین افراد جوان تر حضور پیدا می کنند و مسافرت های ماجراجویانه می روند.

  • اگونومیکس

تمایل مردم به متمایز نشان دادن خود نسبت به دیگران. البته به این معنا نیست که خود پرستی درون شخص به وجود امده باشد. مردم به گونه ای هستند که به مجلات نه چندان جالب علاقه نشان می دهند و به دنبال پوشاک و اتومبیل و وسایل آموزشی هستند. این فرصت مناسبی برای بازاریابان می باشد تا کالا ها و خدمات خود را در اختیار افراد قرار دهند.

  • ماجراجویی تخیلی

نیاز مردم به رهایی عاطفی و کارهای تکراری و کسل کننده را تامین می کند. مردم از طریق رفتن به شهربازی و پارک، خوردن غذای نامتعارف و… می توانند اوقات خود را سپری کنند که بازاریابان باید از این فرصت ها استفاده کنند تا به ایجاد کالا ها و خدمات خیالی بپردازند.

  • لایوز

حالتی از درماندگی مردم که دارای مشغله و مسئولیت زیاد می باشند. برای نمونه می توان به نقش یک زن اشاره کرد، او باید هم به کار های خود برسد، هم وقت خود را برای خانه و بچه قرار دهد و همچنین خرید و کارهای دیگر را انجام دهد. بیشتر مردم با کمبود وقت مواجه می شوند از این رو از دستگاه های فکس و تلفن های اتومبیل خود استفاده می کنند. از رستوران های غذای فوری برای صرفه جویی در وقت خود بهره می گیرند. از طرفی بازاریابان بهترین شرایط را برای بازاریابی دارند مثل شرکت “ویدئو تاون لادرت” که مرکز خدماتی است که با یک توقف کوتاه می توان از امکاناتی چون ورزش،سونا،خشکشویی،دوچرخه سواری،ارائه فیلم ویدیویی برای کرایه و… بهره برد.

  • امداد

تلاش تعداد زیادی از مردم برای اینکه جامعه از سه جنبه محیط زیست، آموزش و پرورش و اصول اخلاقی احساس مسئولیت بیشتری کند. این افراد سعی می کنند شرکت ها و شهروندان را با مسئولیت اجتماعی شان آشنا کنند. بازاریابان در اینجا به دنبال ترغیب شرکت خود برای هم قسم شدن در مسئولیت اجتماعی می باشد.

  • ناپرهیزی های کوچک

مصرف کنندگانی که تحت فشار هستند نیاز به دل مشغولی های عاطفی گاه و بی گاه دارند. برای مثال ممکن است افراد از اتومبیل بی ام و خوششان بیاد ولی قدرت خرید نداشته باشند و به جایش موتور بی ام و بخرند و یا در طول هفته از غذا های سالم استفاده کنند ولی در پایان هفته به خوردن یک غذای چرب و پر انرژی تن بدهند، همین شرایط برقرار می شود تا بازاریابان از محرومیت های مصرف کنندگان با خبر باشند.

  • احساس زنده بودن

تمایل مردم به عمری طولانی و با کیفیت را شامل می شود. در این مورد می توان گفت که افراد با مراعات کردن برخی مواد مثل غذای ناسالم،مصرف دخانیات،استفاده بی رویه از دارو هاو… می توانند جلوی مرگ زودرس را بگیرند و فرصتی برای بازاریابان فراهم می کند تا با تهیه محصولات و خدمات سالم و مرغوب مشتریان خود را جذب کنند.

  • مصرف کننده مترصد

مصرف کننده هوشیار و مترصد کسی است که تحمل کالای نامرغوب و بی کیفیت را ندارد. آنها از شرکت ها انتظار انسانیت را دارند و از شرکت های خودرو سازی می خواهند که خودرو های نامرغوب را پس بگیرند و وجه آن را پرداخت کنند. بازاریابان در این مجموعه ها باید وجدان شرکت های خود را بیدار نگهدارند تا کالا و خدماتی با استاندارد بالا تولید و به بازار عرضه کنند.

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

شماره تماس جهت مشاوره!