Skip to main content
Tag

سایت بازاریابی

بازاریابی به روش پدر پولدار/قسمت اول

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

بازاریابی به روش پدر پولدار/قسمت اول

رابرت کیوساکی سرمایه گذاری است که تا کنون هزاران نفر را در حوزه های بازاریابی و فروش وشناخت پول در سرتاسر دنیا آموزش داده است این معلم توانسته کتابهای گوناگونی را در حوزه موفقیت مالی به چاپ برساند که از پرفروش ترین آنها می توان پدر پول دار  پدر بی پول را نام برد که در ایران هم ترجمه شده است,از دید نیویورک تایمز این کتاب با فروش بیش از ۲۶ میلیون جلد یکی از پرفروش ترین کتابهای این حوزه میباشد.

سایت مستر ویزیتور قصد دارد خاطراتی از آقای کیوساکی در ارتباط با بازاریابی و فروش را به صورت چند قسمت با عنوان بالا برای علاقه مندان این حوزه تهیه کند. “مهمترین علت مشکل مالی مردم این است که سالها درس می خوانند ولی در مورد پول چیزی یاد نمی گیرند پس برای پول کار می کنند ولی هرگز نمی فهمند که چه کنند تا پول برایشان کار کند. رابرت کیوساکی”

کیوساکی در این کتاب پدر واقعی خود پدربی پول می نامد که از سطح تحصیلات بالایی برخوردار است, او مدرک دکتری دارد دوره چهار ساله را در کمتر از دو سال گذرانده و به دلیل نمرات بالا, همیشه کمک هزینه های خوبی از دانشگاه دریافت میکرده.پدر دیگر که در واقع پدر دوست کیوساکی (مایک) می باشد را پدر پول دار می نامد که حتی کلاس هشتم را نیز تمام نکرده بود. هر دو آنها تمام عمر سخت کار کرده بودند واز نظر مالی درآمد قابل قبولی داشتند.با وجود این, یکی تا آخر عمر از لحاظ مالی تقلا میکرد و دیگری یکی از ثروتمندان شهر بود هر دو آنها نصایحی میکردن اما نصایحشان متفاوت بود.

  • اولین بازاریابی من و مایک

من و دوستم زمانی که حدود ۱۰ سال داشتیم با دریافت مبلغی اندک در یکی از فروشگاه های پدر مایک(پدر پول دار) مشغول به کار شدیم یکی از علایق من در آن سن خواندن کتابهای کمدی بود ولی با دریافت حقوق ناچیز نمی توانستم کتابهای مورد علاقه خود را تهیه کنم نکته قابل توجه این بود که در آن فروشگاه از این نوع کتاب برای فروش داشتیم .روزی  من داشتم  از مسئول فروشگاه خداحافظی میکردم که متوجه رفتار عجیبی شدم,او داشت نیمی از صفحه اول کتابهای مورد علاقه من را پاره می کرد و بقیه را داخل یک کارتون می انداخت.وقتی علت این کار را از او پرسیدم ,او پاسخ داد:نصفه صفحه اول را به عنوان اعتبار و برای دریافت کتاب های جدید نگه می دارم و به توزیع کننده می دهم و بقیه رو دور می ریزیم.

من و مایک منتظر ماندیم تا با توزیع کننده دیداری داشته باشیم,حدود یک ساعت گذشت تا او برای توزیع کتابهای جدید به فروشگاه آمد.ما از او درخواست کردیم:آیا امکان دارد کتابهایی رو که دور می اندازید رو برداریم؟ او پاسخ داد:شما برای این فروشگاه کار می کنید و اگر قول بدهید که در جای دیگر آنها را نمی فروشید مانعی ندارد.

شراکت من و مایک شروع شد؛ مادر مایک اتاق خالی در زیر زمین را که کسی استفاده نمیکرد به ما داد. آنجا را تمیز و مرتب کردیم وشروع کردیم به چیدن صدها کتاب. در مدت کوتاه کتبخانه عمومی ما به روی همه باز شد و ما خواهر کوچکتر مایک که عاشق مطالعه بود را به عنوان متصدی و رئیس کتابخانه استخدام کردیم و خودمان مشغول بازاریابی شدیم. او از هر بچه ۱۰ سنت حق ورود به کتابخانه می گرفت و ساعت کار کتابخانه از دو و نیم تا چهار ونیم بعدازظهر,یعنی تعطیلی مدارس بود.مشتری ها که شامل بچه های همسایگان بودند,اجازه داشتند هر قدر کتاب که بخواهند مطالعه کنند.برای آنان نیز این یک کتابخانه مناسب بود چون قیمت هر کتاب ۱۰ سنت بود و آنها می توانستند با پرداخت یک حق ورودی در طول ۲ ساعت چند کتاب مطالعه کنند.

خواهر مایک بچه ها رو موقع بیرون رفتن می گشت تا کتابی بیرون نرود,او هم چنین تعداد افراد و کتبها پیشنهادها وانتقادها را می نوشت. ما حدود ۱۰ دلار در هفته درآمد داشتیم که ۱دلار از آن را به خواهر مایک میدادیم و او این فرصت را داشت تا وقتی که بخواهد در کتابخانه درس بخواند ولی بعدها به دلیل دعوا در محیط کتابخانه,این شراکت قطع شد.

ادامه دارد….

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

معرفی کتاب: پیشرفت در پژوهش های تبلیغاتی

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

معرفی کتاب: پیشرفت در پژوهش های تبلیغاتی

این روزها روند تغییر در تکنولوژی و تقاضای مصرف کننده بسیار سریع می باشد به طوری که رسانه ها با تبلیغات و روشهای جدید تبلیغاتی در مقابل تبلیغات سنتی محکوم به رویارویی با یک تغییر اساسی هستند. در حال حاضر تبلیغات آنلاین و رسانه های اجتماعی راه خود را از تبلیغات سنتی به تبلیغات جدید و تعاملی بردند، مانند برنامه های فوق پیشرفته کاربردی که برای تبلیغات یک تلفن همراه استفاده می شود. با این حال باید در مورد این گرایش های جدید و اثر بخشی آن ها بحث و تحقیق کرد. با توجه به این موضوع، محققان سراسر جهان با مقالات و پژوهش های خود در این مورد سعی کرده اند که بینشی ارائه دهند که در رسانه های تبلیغاتی بتوان از هر دو روش های سنتی و نوین استفاده کرد.

این کتاب، با عنوان  “پیشرفت در پژوهش های تبلیغاتی” ، سعی بر این دارد که با معرفی راهکارها و معرفی روشهای نوین و جایگزین کردن این متد ها با نسل قدیمی آنها، در زمینه تبلیغاتی راهنمایی هایی را ارائه دهد. این کتاب شامل شش بخش اصلی می باشد:

  1. روند تبلیغاتی و مسائل مربوط به آن
  2. موضوعات مربوط به تمرکز آنلاین و رسانه های تبلیغاتی تلفن همراه
  3. تلویزیون به عنوان یک رسانه تبلیغاتی
  4. بررسی مسائل مربوط به فرهنگ،جنسیت و سن در تبلیغات
  5. بحث و تجزیه تحلیل در مورد چالش های برندینگ
  6. بررسی موضوعات مربوط ارتباطات بازاریابی یکپارچه

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

بازاریابی عشقه!!

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

بازاریابی عشقه!!

  • سلااام…     سلام به همه…….
  • چطوری علی جان؟؟     خوبی مهران؟؟؟    به به!! خانوم معصومی؟!! تعطیلات خوش گذشت؟!!
  • سرماخوردگیت بهتر شد سعید جان…؟؟؟!!!   به به چه تیپی زدی امروز فرهاد؟؟!!
  •  خوب…؟؟!! همه چی عالیه؟؟؟……….

از در که میاد تو، یه عالمه انرژی با خودش میاره… همه با دیدنش ناخودآگاه شاد میشن. انگار تا نیاد، روز کاریمون شروع نمیشه!! یه چیزی کمه!! توی شرکت، بچه های شوخ و شاد زیاد داریم اما اون یه چیز دیگه ست..!! انگار همیشه به یه منبع انرژی ۲۲۰ ولت وصله!! جالبه؛ ولی فکر کنم با همه بچه ها به یه اندازه صمیمی شده؛ از معاون تاااا آبدارچی.. خیلی خوبه که توی محبت کردنش فرق نمیذاره. همه عاشقشن.. و جالب تر اینه که اگه بگم اون چه سمتی توی شرکت داره، کسی باورش نمیشه!!

  • اون آقای رئیسه!!!

البته خودش میگه منو رئیس خطاب نکنین. میگه منم مثل همه یه کارمندم؛ فقط وظیفه ام مدیریت پتانسیل این شرکته؛ و اون پتانسیل، شما کارمندها و خصوصا بازاریاب های این شرکت هستید. با اینکه چند ماهیه وارد شرکتمون شده، اما خیلی زود تغییرات احساس شد. با شادی و انرژی که به ما القا میکرد، بازاریابی و فروش محصولاتمون، رشد بی سابقه ای داشت.

خودش هم قبلا تو کار بازاریابی بوده؛ واسه همین خیلی خوب ما رو درک میکنه… به همه، صرفنظر از مقام و موقعیتشون محبت میکنه. خوب یادمه وقتی آبدارچی شرکت چند روزی توی بیمارستان بستری شده بود، همه بچه ها رو جمع کرد و با گل و شیرینی رفتیم عیادتش. بنده خدا خیلی خوشحال شد و البته انگار زودتر هم خوب شد!!

هر ماه یه جلسه به قول خودش خودمونی، با بازاریاب های شرکت داره و گزارش کار و انتقادات و پیشنهادات بچه ها رو با جون و دل گوش میکنه و در جهت رفع مشکلات، همه ی سعیشو میکنه. البته ناگفته نمونه، به وقتش هم جدی میشه. اگه کسی بخواد از زیر کار در بره و کم کاری کنه. از تنبلی و بد خلقی خیلی دلخور میشه؛ اما انصافا بچه ها هم اینقدر دوستش دارن که طاقت دیدن ناراحتیشو ندارن و هیچ وقت از کارشون کم نمیذارن.

همیشه به ما میگه: بچه ها بازاریابی عشقه..!!  با محبت کردن، به این عشق قشنگ پر و بال بدین.. نه فقط به مشتری ها، بلکه به همه انسانها، خالصانه و بی ادعا محبت کنین و بعد منتظر معجزات این عشق باشید… و بعد این جمله معروف رو زیر لب زمزمه میکنه:

اگر میخواهید دیگران همراه و هم کیش شما باشند باید صمیمانه و در نهایت اخلاص به آنها مهر بورزید….”

  • دیل کارنگی در کتاب آئین دوست یابیش مینویسه:

“این جمله را هرگز فراموش نکنید: اگر حقیقتا به دیگران علاقه مند شوید، در مدت دو ماه چنان دوست پیدا می کنید که اگر دو سال تلاش می کردید تا سایرین را به خود علاقه مند کنید، اینقدر موفق نمی شدید. برای اینکه بین مردم محبوبیت پیدا کنیم  نباید دست از زحمت کشیدن برداریم. چند وقتی است که من در دفترچه تلفن خود روز تولد دوستانم را یادداشت می کنم. این اطلاعات را خیلی آسان به دست آوردم وبه راههای مختلف از آنها روز تولدشان را پرسیدم و یاداشت کردم. وقتی روز تولدشان فرا میرسد برای آنها  پیغام تبریک میفرستم. با این کار چنان حیرتی در آنها به وجود می آید که توصیف ناپذیر است. خود شما دوست ندارید که در دل اشخاص نسبت به خودتان مهر و محبت به وجود آورید ؟ پس باید همه را با آغوش باز مورد استقبال قرار دهید. با لحنی گرم و شوق فراوان….”

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

جادوی لبخندها و خنده ها

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

جادوی لبخندها و خنده ها

اولین مطالعات علمی ای که در مورد لبخند ثبت شده مربوط به بخش اول قرن نوزدهم است یعنی موقعی که گیوم دوشن دوبولون ، دانشمند فرانسوی با استفادده از دستگاه های تشخیص الکتریکی و محرک برقی سعی کرد فرق بین لبخند ناشی از رضایت واقعی و سایرلبخندها را کشف کند.

او در تحقیقات خود کشف کرد که لبخندها توسط دو رشته عضلات صورت کنترل میشوند : عضلات زیگوماتیک ماژور که در امتداد کنار چهره قرار دارند و گوشه های دهان را به هم وصل میکنند و عضلات اوربیکولاریس اوکولی که چشم ها را به عقب می کشند. عضلات زیگوماتیک ماژورر در واقع دهان را به عقب میکشند تا دندان ها را نمایان کنند و گونه ها را بزرگتر کنند، عضلات اوربیکولاریس اوکولی هم چشم- ها را تنگ تر میکنند. درک کار این عضلات مهم است، زیرا عضلات زیگوماتیک ماژور آگاهانه کنترل میشوند –به عبارت دیگر از آنها برای ایجاد لبخند دروغین استفاده می شود تا شخص دوستانه تر یا زیر دست به نظر بیاید. اما عضلات اوربیکولاریس اوکولی کنار چشم ها مستقل عمل میکنند و احساسات حقیقی شخص و وجود لبخند واقعی را آشکار می سازند. بنابراین برای امتحان صداقت لبخند شخص قبل از همه باید به خط چروک کنار چشم او نگاه کرد.

لبخند طبیعی چروک های کاملا مشخص در چشمان شخص ایجاد می کند –اشخاص نا صادق فقط با دهانشان لبخند می زنند و فقط روی لب ها متمرکز است.

لبخند های حقیقی توسط مغز ناهشیار یا ضمیر ناخودآگاه ما تولید  میشوند که به این معناست که آنها اصیل و معتبر هستند. وقتی شما احساس رضایت و لذت میکنید ، علا ئمی از قسمتی از مغزتان عبور می کند که این احساس را پردازش میکند، باعث حرکت عضلات دهان تان میشود، گونه هایتان را بالا میبرد کنار چشمتان چین میخورد و ابروهای تان کمی پایین می آید.

عکاسان به این علت از شما می خواهند بگویید “چیز” چون این واژه باعث کشیده شدن عضلات زیگوماتیک ماژور به عقب می شود اما نتیجه اش یک لبخند تصنعی و عکسی است که چهرتان در آن ناصادق است.

  • لبخند زدن علامت اطاعت است

لبخند زدن و خندیدن در تمام دنیا نشانه این است که شخص شاد است . بچه ها به سرعت یاد می گیرند که با گریه کردن می توانند توجه مارا جلب کنند – واین لبخند زدن باعث می شود در مرکز توجه بمانیم.

انسان ها وقتی تهاجمی می شوند لب پایینی شان را به جلو یا پایین می اندازند زیرا کارکرد اصلی آن این است که مثل غلافی دندان های پایین را پنهان کنند. عضلات زیگوماتیک ،گوشه های دهان را به طور افقی به عقب یا پایین می کشند و عضلات اوربیکولاریس چشم هم حرکتی نمی کنند. این همان لبخند عصبی شخصی است که وارد جاده ایی شلوغ می شود و نزدیک است زیر اتوبوس برود. این اشخاص از روی ترس لبخند میزنند و می گویند ((هی… نزدیک بود منو به کشتن بدی!))

لبخند زدن درخدمت هدفی است که ضمن این کار به شخص مقابل می گویید که برایش تهدیدی نیستید واز او می خواهید دوستی شما را بپذیرد.

  • چرا خنده مسری است؟

نکته جالب خنده این است که وقتی به کسی لبخند میزنید ، باعث می شود که او هم متقابلا لبخند بزنند-حتی وقتی لبخند هر دوی شما تصنعی است. پروفسور روت کمپبل از دانشگاه لندن معتقد است که یک ((عصب آینه )) در مغز ما هست که قسمت مربوط به تشخیص چهره ها و حالات اشخاص را فعال می کند و باعث واکنش آینه ای آنی می شوند.  به عبارت دیگر ما  چه بدانیم و چه ندانیم، به طور خودکار حالات چهره ایی را که میبینیم کپی میکنیم.

پس دوستان عزیز لبخند زدن را هیچ وقت فراموش نکنید تا همیشه این حرکت را در مخزن زبان بدن تان داشته باشید، حتی موقعی که دلتان نمی خواهد این کار را بکنید، زیرا لبخند زدن روی نگرش دیگران و طرز پاسخگویی شان به شما اثر می گذارد.

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

بازاریابی حسی

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

بازاریابی حسی

شرکت ها با خلق تجربه مثبت مرتبط با برند برای مشتریانشان، تلاش می کنند وفاداری مشتریان را به برند شان افزایش دهند. بنابراین ضرورت دارد که شرکت ها برای ایجاد تجربه مثبت، از بازاریابی چندحسی استفاده کنند و ارتباط حسی قوی با مشتریانشان برقرار کنند. تجربه برند مفهومی نوین در مدیریت بازاریابی است که در دهه اخیر پژوهشگران به اهمیت آن پی برده اند.

بررسی نتایج پژوهش های مختلف نشان داد که بازاریابی حسی بر رضایت، اعتماد و وفاداری مشتریان تأثیرگذار است. به صاحبان برندها توصیه می شود برای افزایش وفاداری مشتریانشان محیطی لذت بخش با استفاده از تکنیک های حسی مانند پخش موسیقی، بوی خوش، لمس محصولات و غیره، ایجاد کنند به طوری که حواس پنج گانه مشتریان را تحریک و محصولاتی با ویژگی های حسی (رنگ های مناسب،طرح، بو و …) تولید کنند.

یکی از رویکرد های جدیدی که در حیطه بازاریابی ظهور کرده است و بسیاری از برندهای معروف جهانی از آن برای فروش کالاها، جذب و حفظ مشتریان خود استفاده می کنند، بازاریابی حسی(تجربی) است. بازاریابی حسی برای اولین بار توسط اشمیت مورد استفاده قرار گرفت. وی بازاریابی را به شیوه ای جدید و متفاوت از شکل سنتی اش، قاعده بندی کرد. اشمیت معتقد بود این روش می تواند از طریق تجربه احساسی مرتبط با برند، بین شرکت و مصرف کننده ارتباط دائمی برقرار کند. بازاریابی حسی نسبت به سایر ابزارهای ارتباطات و ترویج (تبلیغات، روابط عمومی، فروش حضوری، چاشنی های فروش و بازاریابی یک طرفه)، ابزاری مهم و نسبتاً جدید محسوب می شود.

یکی از اهداف و اصول مهم بازاریابی حسی، برقرار کردن ارتباط با مصرف کنندگان و بخشهای مختلف کسب و کار و توجه نمودن به پایداری رضایت مشتریان (پس از خرید کالا) است. بازاریابی حسی بر استفاده از حواس پنج گانه انسان (بینایی ، شنوایی ،بویایی ، چشایی و لامسه) در حوزه بازاریابی تأکید دارد، اما بازاریابی سنتی دو بعدی است و در این رویکرد فقط بر استفاده از حس های بینایی و شنوایی تأکید می شود آن هم نه به شکل کاملاً ژرف. علاوه بر حواس بینایی و شنوایی سایر حواس (بویایی، چشایی، لامسه) نیز تأثیرات و کارکردهای فزاینده ای در روح و روان و قلب مشتریان خواهند داشت.

امروزه مصرف کنندگان در مقابل پذیرش آگهی های تبلیغاتی از خود مقاومت زیادی نشان می دهند و برای رهایی از تبلیغات انبوهی که وجود دارد از فناوری های خاصی برای پالایش کردن آن ها استفاده می کنند. همچنین این تبلیغات ماندگاری زیادی ندارند و به اندازه کافی برای مشتریان جذاب نیستند چون بیشتر بر کیفت و قیمت تمرکز دارند. بازاریاب ها برای غلبه بر این مشکلات می توانند از تکنیک های بازاریابی حسی بهره جویند.

صنایع زیادی در تجارتشان از آمیخته بازاریابی حسی استفاده می کنند. به عنوان مثال هتل آپسکیل برای جذب و حفظ مشتریانش از حس بویایی استفاده می کند. همچنین بعضی سازمان ها برای ارتباط برقرار کردن با برندشان از ملودی یا موسیقی خاصی استفاده می کنند که این ملودی به یادآوری برند در ذهن مشتری کمک می کند. یکی از پژوهشگرانی که در حوزه پژوهش های بازاریابی حسی بسیار فعال است و به پدر بازاریابی حسی معروف است مارتین لیندستروم است. این پژوهشگر اذعان کرد که در آینده نزدیک روند برندسازی از رویکرد دو حسی، به سمت رویکرد چندحسی حرکت خواهد کرد. همانا برندها برای جذب و حفظ مشتریانشان از تمام حواس در کنار شیوه های دیگر بازاریابی استفاده خواهند کرد و در این راه از پیشنهاد فروش کلی جامع نگر نیز بهره خواهند جست.

شرکت های ورزشی و غیر ورزشی مثل نایک، آدیداس، اپل و مرسدس بنز که در حیطه بازاریابی درسطح جهان موفق هستند از رویکرد بازاریابی حسی برای تأثیرگذاری بر رفتار خرید مشتریانشان استفاده می کنند. اکثر برندهایی که در تولید، بسته بندی محصولات و محیط فروشگاه های خود از رویکرد بازاریابی حسی استفاده کرده اند، دارای مشتریان وفادارتر هستند و مشتریان آن ها از تجربه خرید خریدشان راضی و خشنودند.

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

بازاریابی عصبی

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

بازاریابی عصبی

بازاریابی عصبی یک علم جدید است که هدف آن کمک به بازاریابی و فروش محصولات با استفاده از علم عصب شناسی است. برای بسیاری از ما اتفاق افتاده است که در موقع خرید و در آخرین لحظات ، تصمیم خود را عوض کرده ایم . شاید یادآوری ی خاطره ، یا شاید هم یک حرف کوچک از طرف فروشنده تصمیم ما را به طور کامل عوض کرده است ؟! بسیاری از اوقات هم شده که علی رغم اینکه خودمان می دانیم به چه چیزی احتیاج داریم اما کاملا متفاوت آن را برای فروشنده شرح می دهیم . اگر قبول کنیم که هرکدام از ما در موقع خرید دست به یک عمل از نوع تصمیم گیری می زنیم ، پس در هر خرید ، ما یک فعالیت ذهنی پیچیده انجام می دهیم . فعالیتی که به شدت درگیر مسایل روانی است.

نورومارکتینگ یعنی بازاریابی مبتنی بر پردازش عصبی مردم. به عبارت ساده ، به جای نظرسنجی مستقیم از مردم ، نظر ذهنی آن ها با استفاده EEG ( نوار مغز ) یا اسکن عملکردی FMRI ارزیابی می شود . نورومارکتینگ در واقع حاصل ترکیب دو دانش بازاریابی و علم عصب شناسی یا نوروساینس است . این دانش نوظهور ترکیبی ، به صاحبان صنایع نشان می دهد که واقعا چه چیزی در ذهن خریداران می گذرد . در واقع بازاریابی عصبی به ما کمک می کند که رفتار مشتریان را درک کنیم . بازاریابی عصبی هم اکنون در بعضی از مدارس مهم بازرگانی تدریس می شود و عصب شناسان به بسیاری از شرکت های بزرگ تجاری خدمات مشاوره ای می دهند .  پاتریک رنوویس در کتاب نورومارکتینگ ، داستانی کوتاه و واقعی را تعریف کرده تا متوجه شویم با دانستن نحوه کارکرد مغز انسان می شود پیام های فروش و تبلیغات موثرتری طراحی کرد :

یک شب با یکی از مشتریانم به نام ادوارد که برای گرفتن مشاوره در زمینه تبلیغات پیشم اومده بود برای شام به رستوران میرفتیم . جلوی درب رستوران گدایی جلوی ما رو گرفت و تقاضای کمک کرد . از اون آدم هایی نیستم که معمولا به گداها کمک می کنند اما این آدم به قدری درمونده و مستاصل بود که میشد از چهره اش و چشمانش فهمید که بیش از اندازه بیچاره مونده ، طوری که احساسات من رو برای کمک تحریک کرد . دیدم یه تیکه مقوا دستش گرفته که روش نوشته لطفا کمک کنید . درست عین نوشته ای اکثر گداها به دست میگیرند . این همون مشکلی است که اکثر شرکت هایی که برای مشاوره سراغ من میان دارن یعنی پیامی ضعیف و غیر متفاوت : لطفا از ما خرید کنید ! جالب اینجا بود که همین حرف رو چند دقیقه پیش به ادوارد که حالا باهم جلوی رستوران بودیم زده بودم .

به مرد گدا گفتم دو دلار بهت میدم ، ولی اگه بذاری نوشته روی مقوات رو عوض کنم و تا برگشتن من نوشته رو تو دستت نگهداری ، پنج دلار دیگه هم بهت میدم . چون بابت این آزمایش ۵دلار می گرفت قبول کرد . من ادوارد رو به داخل رستوران راهنمایی کردم و بعد رفتم و نوشته اش رو عوض کردم . بعد از دو ساعت از شام برگشتم و سراغ دوست گدامون رفتیم . هنوز اونجا بود و البته نوشته من در دستش . ۵دلار رو در آوردم و به طرفش گرفتم . خندید و ده دلار به طرف من دراز کرد و در عین اینکه تشکر می کرد اصرار داشت که ده دلاری رو حتما ازش بگیرم . ادوارد که برای گرفتن مشاوره از من اومده بود با تعجب به این صحنه نگاه می کرد . آقای گدا به ما گفت که در این دو ساعت ۶۰ دلار درآمد داشته و ارزش داره که ده دلار به خاطر این کمک به من حق مشاوره بدهد ! ادوارد با عجله مقوا رو بالا آورد تا ببینه من روی اون چی نوشته بودم : ” یا اگر اونی که گرسنه است شما بودید “

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

بازاریابی به سبک آقا جون!!!

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

بعضی وقت ها دور و برمون افرادی زندگی می کنند که شاید کتاب ۲۰۰۰ صفحه ای کاتلر رو نخونده باشند؛ ولی خودشون یک پا بازاریاب اند!!! شاید اینا هم مثل کاتلر که مدل ۴P را ارائه کرد یک مدل بازاریابی برای خودشون داشته باشند…. اینبار می خوایم بچه های مسترویزتور رو با آقا جون آشنا کنیم!!!

الهی به امید تو !!!!

این پرانرژی ترین و قشنگ ترین جمله ای بود که آقاجون هر روز صبح، قبل از بالا کشیدن کرکره های مغازه اش زیر لب زمزمه میکرد. یادش به خیر… حالا که بزرگتر شدم، میبینم با اینکه این روزها ساعت های فیزیکی زیادی، دور و بر ما رو شلوغ کردن، اما انگار اون روزها زندگی ها نظم بیشتری داشته..

زندگی آقاجون ما هم همیشه روی ساعت نظم و نشاط کوک شده بود. شب ها زود میخوابید. بنده خدا کاری به شیطنت و شب بیداری ما بچه ها هم نداشت. عوضش واسه نماز صبح که بیدار میشد دیگه نمی خوابید. از خونه میزد بیرون. یکی دو ساعتی با هم سن و سالهاش پیاده روی و ورزش داشت. بعد با سه تا نون سنگک داغ خشخاشی میومد خونه. به صبحانه خیلی مقید بود. همه باید سر سفره صبحانه حاضریشونو میزدن!! بعد آماده میشدن و میرفتن سر کار. یه مغازه نقلی، سر چهارراه…

همیشه رأس ساعت ۸:۳۰ صبح در مغازه باز میشد. فکر کنم ساعت آقاجون از ساعت گرینویچ هم دقیق تر بود!! در مغازه رو که آب می پاشید، بوی شور زندگی توی هوا غوغا میکرد… موقع باز کردن در مغازه “بسم الله” می گفت و خدا رو شکر میکرد. انگار همین شکرگزاری از نعمت ها بود که برکت خاصی به دخلش داده بود. همیشه به مشتری اول، تخفیف دشت اولی رو میداد. اونقدر با مشتریها خوش برخورد و سازگار بود که خیلی ها بیشتر بخاطر اخلاق و مرامش وارد مغازش میشدن. من اینو مطمئنم که آقاجون روزشو پر انرژی و عالی شروع میکرد چراکه با این سبک بازاریابی اعتقاد داشت….

“روزمان را درست آغاز کنیم.”

نحوه ای که  روزمان را آغاز می کنیم، حال و هوای هر اتفاقی که در ساعات بعدی روزمان رخ می دهد را مشخص می کند. مثلا” یک پیاده روی پرشور، به دور ساختمان، به مدت نیم ساعت می تواند فعالیت قلبمان را افزایش دهد، تعادل و هماهنگی بدنمان را بهبود بخشد، ما را راحت و آرام کرده و احساسی از سلامت را در ما ایجاد نماید. مداومت در انجام ورزش از هر نوع، به طور چشمگیری توانایی ما را در تفکر، عمل و کار در زمان بحران افزایش می دهد.

وقتی با جدیت ورزش می کنیم، مغزمان اندروفین آزاد می کند. اندروفین را اغلب «داروی خوشحالی طبیعی» می نامند. وقتی این اندروفین ها بر سیستم بدنمان تأثیر می گذارند، حس سلامت و شادمانی در ما افزایش می یابد. بدین ترتیب بیشتر احساس مفید بودن، اعتماد به نفس و خلاقیت خواهیم داشت. اندروفین ها باعث می شوند ما خوش قیافه تر شویم و با افراد دیگر مهربان تر باشیم. آن ها به ما امکان می دهند حتی در پراسترس ترین شرایط، آرام و مؤثر عمل کنیم.

پس تصمیم بگیریم که دست کم هر روز نیم ساعت ورزش کنیم، حتی اگر این ورزش یک پیاده روی تند به هنگام صبح یا حتی عصر باشد. اگر به دنبال ورزش مان، یک صبحانه با کیفیت و سرشار از پروتئین صرف کنیم، مغزمان تقویت شده و آماده خواهیم شد تا به بهترین نحو به استقبال کارها برویم. همچنین به خاطر بسپاریم، هیچ چیز مهم تر از سلامتی مان نیست. سختی ها می آیند و می روند، اما سلامتی همواره با ماست. زندگی ما ارزشمند است. به خوبی از خود مراقبت کنیم..

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

استراتژی های بازاریابی شرکت های کاوش گر بازار

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

استراتژی های بازاریابی شرکت های کاوش گر بازار

تقریبا در هر صنعتی تعدادی شرکت وجود دارند که برای ارائه خدمات بازاریابی به بخش های خاصی از بازار، تخصص ویژه دارند. این شرکت ها به جای دنباله روی از کل بازار یا حتی از بخش های بزرگی از بازار، بخش های کوچکی از بازار را مورد هدف قرار می دهند. اغلب شرکت های کاوشگر بازار شرکت های کوچکتر با منابع محدود می باشند. ولی گاهی بخش های مستقل و کوچک از شرکت های بزرگ هم، استراتژی های بازاریابی کاوشگری در بازار را به اجرا در می آورند. شرکت ها با سهم اندکی از کل بازار می توانند از طریق کاوشگری هوشمندانه و با فراست سودهای زیادی را نصیب خود سازند. نتیجه تحقیقی که بر روی شرکت های متوسط و بسیار موفق انجام شد، نشان داد که تقریبا در همه موارد، این شرکت ها در بازارهای بزرگتر به دنبال حفره های فراموش شده بوده و کمتر در صدد دستیابی به کل بازار برآمده اند.

  • چرا کاوشگری در بازار سودآور است ؟

دلیل اصلی این است که کاوشگر بازار در نهایت به جایی می رسد که مشتریان مورد هدف را به خوبی می شناسد و می تواند بسی بهتر از شرکت هایی که به صورت موردی در صدد بازاریای و فروش محصول به این مشتریان برآیند، نیازهای آنان را تامین نماید. در نتیجه، شرکت کاوشگر می تواند درصد بسیار بیشتری به بهای تمام شده محصول بیفزاید، زیرا محصول( از نظر مشتری ) دارای ارزش افزوده است، اگرچه بازاریاب های انبوه به حجم بالایی از فروش دست میابند، ولی شرکت های کاوشگر به سود بالاتری دست میابند.

شرکت های کاوشگر می کوشند یک یا چند بازار کوچک را که امن و سودآور است شناسایی نمایند. در کاوشگری در بازار، تخصص حرف آخر را می زند. شرکتی که در بازار کاوش می کند می تواند در بخش هایی از بازار، برای گروهی از مشتری، محصول یا آمیزه ای از بازاریابی، تخصص ویژه پیدا کند. درست مثل زمانی که یک دفتر حقوقی در بازار حقوق تجارت، مدنی یا جنایی تخصص پیدا می کند، شرکت کاوشگر هم برای ارائه خدمت به گروهی که از نظر بزرگی در حد مشتری هستند تخصص پیدا خواهد کرد.

برای مثال،  شرکت ای.تی.کراس به دنبال بخش کوچکی از بازار است که متقاضی خودنویس و مداد گران است. این شرکت نوشت افزارهای طلایی مشهور تولید می کند که بسیاری از مدیران اجرایی خواهان و متقاضی آنها هستند. کراس با تمرکز بر بخش کوچکی از بازار که کالاهای گران قیمت عرضه می کند شاهد رشد بسیار زیاد فروش و سود بوده است. کاوشگری در بازار و یافتن بخش های فراموش شده دارای ریسک های عمده هم است. برای مثال، امکان دارد ریشه چنین بازاری خشک شود یا تا بدان حد رشد یابد که مورد توجه و حمله شرکت های رقیب عمده قرار گیرد. بدین علت است که بسیاری از شرکت ها در چند زمینه به کاوش می پردازند. یک شرکت از طریق دستیابی به دو یا چند بازار ویژه، احتمال موفقیت خود را افزایش می دهد.

منبع. کتاب اصول بازاریابی، فلیپ کاتلر و گری آرمسترانگ

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

بازاریابی کثیف

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

بازاریابی کثیف

بازاریابی به عنوان فرآیندی مدیریتی – اجتماعی تعریف می‌شود، که بوسیلهٔ آن افراد و گروه‌ ها از طریق تولید و مبادله کالا با یکدیگر، به امر تأمین نیاز ها و خواسته ‌های خود اقدام می‌کنند و امروزه به عنوان یکی از اصلی ترین عوامل مهم و اثر گذار در خرید و فروش و تجارت قلمداد می شود.

فرآیند بازاریابی تبدیل یک فرد عادی به مشتری و تبدیل مشتری به خریدار می باشد، و این توالی باید کامل طی شود تا کسب در آمد حاصل از فروش خدمات یا کالای عرضه شده توسط شرکت شما را به همراه داشته باشد. با گسترش فرآیند بازاریابی و معرفی راه های مختلف برای آن ایجاد شاخه هایی در خصوص امکان ناسالم بودن بازاریابی نیز تصور می شود. باید به این نکته اشاره شود ایرانی ها بی شک یکی از بهترین بازاریاب های دنیا محسوب می شوند، به عنوان مثال از همان عطر فروش داخل مترو که پافشاری می کند عطری را امتحان کنید، تا برسد به مدیر بازاریابی شرکت بزرگی که سعی دارد با معرفی کامل محصول خود و ارائه تبلیغاتی متفاوت جلب توجه نماید و باعث ترغیب و تشویق شما برای خرید شود. تمامی این افراد فقط یک هدف دارند آن هم فروش بیشتر است. اما  همیشه یک نکته باید مد نظر قرار گیرد که فروش به چه قیمتی…؟

متاسفانه چندی است شاهد هستیم افرادی سودجو همانند یقه سفید ها برای فروش و ارائه محصول های خود، چیزی که نیست را بیان کرده و با آب و تاب دادن پوچ از اصل موضوع فروش غافل می شوند و به دنبال کسب منافع سودجویانه خود می باشند و در بسیاری از موارد از فن بیان بسیار خوب که یکی از موارد مهم بازاریابی می باشد نیز برخوردار هستند.

در ادامه به چند نمونه مهم از این بازاریابی کثیف اشاره می کنیم:

بازاریابی شرکت های هرمی نمونه ایی از بازاریابی کثیف است، که به زیر مجموعه خود در صورت افزایش اعضا قول پرداخت های ریالی یا دیگر کالا های با ارزش را از سوی سر منشا شرکت وعده می دهند، که متاسفانه شاخه فرعی منشعب شده از بازاریابی شبکه ای می باشند و باعث سو استفاده های بسیار زیادی می شوند و در نهایت مشخص می گردد؛ این شرکت ها با عنوان های جعلی کلاهبرداری می نمایند. نمونه دیگر ارائه محصول توسط شرکت هایی می باشند که بدون مجوز بوده و به صورت پیش فرض برای سو استفاده سودجویان تشکیل شده اند، در چنین شرکت هایی محصول به نحو اقوا کننده ایی معرفی می شود و به موازات آن معرفی و ارائه خدمات پس از فروش و جوایز نفیس به همراه قیمت پایین با برند های کپی و جعلی صورت می گیرد که شخص خریدار سریعا قربانی مقاصد سودجویانه می شود.

در اینجا باید اشاره ای شود به جمله معروفی که هیچ گرانی بی حکمت نیست و هیچ ارزانی بی دلیل نیست.

امروزه به راحتی می توان جلوی اشاعه این نوع بازاریابی که در حال حاضر به بازاریابی کثیف مشهور است را با یک استعلام ساده گرفت، حتی با جستجو در بورس اوراق بهادار و مشاهده سیر روند ارزش گذاری برای سهام  شرکت ها، اول نسبت به جعلی نبودن و سپس نسبت به با کیفیت بودن کالا های ارائه شده از سوی چنین شرکت هایی بررسی های لازمه را بعمل آورد.

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

 بازاریابی ورزشی : تقسیم بندی بازارهای ورزشی/قسمت اول

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

 بازاریابی ورزشی : تقسیم بندی بازارهای ورزشی/قسمت اول

در این قسمت برای روشن شدن موضوع به معرفی بازار محصولات ورزشی می پردازیم:

  • بازار محصولات ورزشی

بدون شک بازار ورزش یکی از اصلی ترین و نیز دشوارترین مفاهیم وابسته به اقتصاد ورزش است که می تواند در طیفی از کالاهای تولیدی یا خدماتی و یا کالاهای مرکب قرار گیرد.

  • اندازه بازار کالاهای ورزشی

بازارکالاهای ورزشی به عوامل متعددی بستگی دارد. فرهنگ ورزش و تفریح، مشارکت در فعالیتهای ورزشی و تفریح، سطح درآمد جامعه و تبلیغات را میتوان از جمله عوامل تاثیرگذار در بازار کالاهای ورزشی دانست. طبق اطلاعات بدست آمده، میزان مشارکت در فعالیتهای ورزشی در دنیا بین ۳۰ تا ۸۰ درصد متغیر است. بر این اساس می توان گفت که بازار کالاهای ورزشی در کشورهای مختلف از مقادیر متفاوتی برخوردار است وتامین بازار از طرق مختلفی انجام می شود.

برخی تفاوتهای عمده میان بازار ورزشی و بازارهای مرسوم و معمولی

  • اغلب، سازمانهای ورزشی باید همزمان رقابت و همکاری نمایند.
  • به خاطر تفوق اطلاعات، تجربیات شخصی و تمیزدهی قوی شخصی، مشتریان ورزشی اغلب خودشان را کارشناس و خبره می دانند.
  • درخواست مشتریان دائماً تغییر می کند.
  • محصولات ورزشی، ناملموس، غیرعینی و صرفاً تجربی است.
  • محصول ورزشی (مسابقه) همزمان تولید شده و به فروش میرسد و هیچ سیاهۀ کالایی برای محصولات وجود ندارد.
  • فروش ورزشی عموماً جمعی است و رضایت خاطر مشتری تحت تأثیر امکانات رفاه عمومی می باشد.
  • محصول ورزشی حالتی ناپا و غیرقابل پیش بینی بودن دارند.
  • بازاردار ورزشی کنترل چندانی بر محصول ندارد و کنترل وی بر بسط محصول محدود است.
  • ورزش جنبه و جذبه ای جهانی دارد و بر تمام شاخصهای زندگی نفوذ می یابد.
  • فقط مذهب و سیاست که البته به خودی خود محصول نبوده بلکه فی الواقع نوعی باورند، میتوانند با گستردگی ورزش رقابت کنند.
  • موفقیت هر سازمان به دفاع در برابر رقبا و حذف حریفان بستگی دارد.
  • کمتر ارباب رجوعی پیدا میشود که خود را خبره بداند و اکثراً سعی می کنند که به اطلاعات و کمک افراد زبده و حرفه ای اتکا کنند.
  • درخواست مشتریان قابل پیش بینی است زیرا کالا همیشه ثابت است.
  • چیزی که مشتری میخرد ملموس، قابل مشاهده و قابل حس کردن است و میتواند برای بیش از یکبار استفاده شود.
  • محصولات دارای سیاهۀ کالا و عمر قفسه ای هستند و میتوان مخازن را دوباره پر ساخت.
  • اگرچه مردم دیگر میتوانند از خرید یک ماشین لذت ببرند اما لذت و رضایت خریدار به آن بستگی ندارد.
  • محصولات باید ثابت و قابل پیش بینی باشند، مثلاً اگر یک ماشین خاص با دندۀ جلو به عقب برود، خریدار به سرنوشت ناخوشایندی گرفتار خواهد شد!
  • بازاردار سعی میکند که با تحقیق و بررسی، طرحی کامل برای محصول تولیدی ارائه دهد.

تقسیم بندی بازار

تقسیم بازار به فرایندی گفته می‌شود که طی آن بازار هدف یک محصول تولیدی و یا یک خدمت قابل ارائه، به گروه‌هایی از مشتریان آن محصول یا خدمت تقسیم می‌شود که رفتارهای خرید مشابهی از خود بروز می‌دهند. تقسیم­ بندی بازار عبارت است از فرایند تقسیم بازارها به زیرمجموعه­ های مشخص که در آنها، مشتریان دارای رفتارها و نیازهای یکسانی هستند و هریک از این زیرمجموعه­ ها را می­توان به‌عنوان یک بازار هدف (Target Market) قلمداد کرد و با راهبرد (استراتژی­)های مشخص به آنها دسترسی پیدا کرد.همچنین تقسیم­بندی بازار، به‌معنای (فرآیند) ارزیابی جذابیّت­های هربخش از بازار و گزینش یک یا چند بخش از این بازار (بازار هدف) با بالاترین درآمد بالقوه، به‌عنوان مشتری یا مشتریان، نیز آمده است.

در حقیقت، تقسیم­بندی یا بخش­بندی بازار، فرآیندی جهت تشخیص و مجزّا کردن ویژگی‌های خریداران، به‌منظور انتخاب بازارهایی که سازمان می‌خواهد یا می­تواند محصولاتش را به آنها عرضه کند؛ همچنین طراحی محصولات و برنامه‌های بازاریابی برای پاسخ‌گویی به احتیاجات خریداران مورد نظر است. برای مثال، در بازاریابی جدید، شرکت­ها تمایل دارند پوشاک بچه­گانه، زنانه، مردانه و حتی پوشاک ویژه مدارس تولید کنند.

ادامه دارد…….

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

شماره تماس جهت مشاوره!