Skip to main content
Monthly Archives

فروردین ۱۳۹۵

بازاریابی ورزشی: روش های کسب درآمد باشگاهی

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

بازاریابی ورزشی: روش های کسب درآمد باشگاهی

معمولاً باشگاه های ورزشی برای بقا و توسعه خود راه هایی را برای کسب درآمد در قالب بازاریابی ورزشی انتخاب و مشخص می کنند. البته این راه ها معمولاً از قبل مشخص شده اند و قوانینی نیز وجود دارند تا در چهارچوب این قوانین پیش روند. این راه ها چه هستند؟ در چهارچوب چه قوانینی حرکت می کنند؟توجه داشته باشید که روش های اشاره شده تنها چند روش اصلی کسب درآمد هستند و مطمئناً روش های متفاوت دیگری نیز وجود دارند.

● قوانین کلی

بر اساس قوانین کلی فدراسیون ها، کنفدراسیون ها، انجمن ها و سازمان ها و وزارتخانه های ورزشی، راه های کسب درآمد یک باشگاه ورزشی می بایست در چهارچوب ورزش و مسایل فرهنگی پیگیری شود. این روش های تجاری به غیر از اینکه نباید قوانین کشورها و مناطق را زیر پا بگذارند، همچنین نباید از محدوده فرهنگ و ورزش نیزخارج شوند.البته باشگاه هایی که به شرکت های سهامی تبدیل شده اند و یا به بازار بورس کشورشان یا بازار بورس بین المللی راه پیدا کرده اند، در چهارچوب فعالیت خود می توانند تجارت های دیگری را نیزانجام دهند.یکی از متداولترین راه های کسب درآمد و پوشش دهی هزینه ها توسط باشگاه یا کلوب های ورزشی، کسب حامی و اسپانسرهای مالی است.

باشگاه ها با جذب حامی مالی، موقعیت های تبلیغاتی به وجود آمده توسط خود را به شرکت ها و تاجران بزرگ ارایه می دهند تا در عوض، منبعی برای پوشش هزینه های خود فراهم سازند.یک باشگاه ورزشی می تواند به تعداد دلخواه حامی و اسپانسر جذب کند اما معمولاً باشگاه ها یک حامی اصلی و چند حامی جزیی دارند.حامیان مالی معمولاًهزینه های اصلی و تجهیزاتی باشگاه ها را به عهده می گیرند. البته روش معامله حامی و باشگاه می تواند بسیار متفاوت و توافقی باشد که درکشورهای پیشرفته و صاحب فوتبال قوانینی برای این نوع معاملات وجود دارد. برخی از حامیان برای مثال متعهد می گردند استادیومی را برای باشگاه فراهم سازند. برخی دیگر با ارایه مبلغی بالا برای مدتی مشخص به باشگاه از نظر مالی کمک می کنند. برخی دیگر نیز تجهیزات و امکانات ورزشی و رفاهی را به باشگاه ارایه می دهند که البته همان طور که اشاره شد روش معامله می تواند کاملاً توافقی باشد.

● فروش بلیت و مجوز پخش رسانه ای

یکی دیگر از منابع کسب درآمد توسط تیم ها و باشگاه های ورزشی، فروش بلیت دیدارها است. این روش یکی از کلاسیک ترین روش ها است که البته نسبت به روش های دیگر ممکن است سود آنچنانی نداشته باشد.معمولاً با وجود حامی مالی، باشگاه ها بدون آنکه مبلغی پرداخت کنند دارای استادیوم می شوند. درآمد حاصل از فروش بلیت بسته به نوع شراکت باشگاه و حامی، بین تیم ها و حامیان تقسیم می شود. روشی دیگر از نحوه کسب درآمد، فروش مجوز پخش دیدار به صورت مستقیم و یاغیر مستقیم به شبکه ها و تلویزیون ها است. از آنجایی که دیگر بازی های مهم مثل بازی های لیگ های کشورهای صاحب فوتبال و پیشرفته بر روی شبکه و تلویزیون های رایگان پخش نمی شود، تلویزیون یا شبکه ای که قصد پخش این دیدارها را دارد باید به باشگاه ها و سازمان های وابسته مبلغی را پرداخت کند.
این روش امروزه برای باشگاه های بزرگ به یکی از بهترین روش ها تبدیل شده است؛ مانند فروش پیراهن های ورزشی باشگاه ها به طرفداران و یا فروش وسایل مصرفی و ورزشی که با علامت و طراحی آن باشگاه همراه است. مثلاً باشگاه بایرن مونیخ دارای فروشگاه های زنجیره ای در کشور آلمان است که لوازم مصرفی، ورزشی (پیراهن، لباس های ورزشی، کیف، ساعت، جامدادی و …) که انحصاراً برای طرفداران بایرن تولید می شود را به فروش می رسانند.بسته به نوع تولید کننده محصول، این محصول قیمت گذاری می شود.

راه اندازی مدارس و آموزشگاه ها

باشگاه های بزرگ و دارای هوادار زیاد معمولاً دارای مدارس و آموزشگاه های ورزشی هستند. معمولاً هزینه های ورود به این مدارس و آمورزشگاه ها زیاد است. البته این موضوع به نام اعتبار باشگاه نیز بستگی دارد.

  • روش های دیگرراه و روش های دیگری نیز وجود دارند که می توانند بسیار متفاوت باشند. مشارکت در طرح های بزرگ، همکاری با شرکت ها، سازمان ها و شبکه ها برای اجرای طرح های مختلف و برخی از باشگاه ها که در ایران تعداد آنها اندک نیست. در اصل باشگاه های ورزشی شرکت یا صنایعی خاص هستند. در این حالت معمولاً شرکت یا سازمان مربوطه پاسخگوی هزینه های آن باشگاه است. برخی از باشگاه های ورزشی نیز عمده ترین راه کسب درآمد را فروش بازیکنان می دانند. این نوع باشگاه ها که معمولاً باشگاه های کوچک هستند با پرورش بازیکنان، آنها را به بازیکنان بزرگی تبدیل می کنند و با قیمتی خوب به تیم های بزرگ می فروشند.
  • آقای بازاریاب = بازاریابی صنعتی
  • موسسه تحقیقاتی ایده = تحقیقات بازار

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

دکتر نوید حسینی ، بازرگان فعال ایران – اسلواکی

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

دکتر نوید حسینی ، بازرگان فعال ایران – اسلواکی

سید محمدرضا حسینی در سال ۱۳۵۳در یک خانواده ی مذهبی انقلابی به دنیا آمدند، اهل اصفهان هستند و دوران نوجوانی ایشان مصادف با سال های گل و گلوله بوده که در این حوزه هم خود را بی بهره نگذاشتند. متکی به خود، بسیار با تجربه و سرشار از دانش روز……

  • آقای حسینی در زمان شروع به کار چند سال داشتید؟ و در حال حاضر چند سال است که در این حرفه فعالیت دارید؟

کار رسمی ام را از سال ۷۲_۷۳ شروع کردم… تقریبا ۲۰ سال داشتم که موسسه ای راه اندازی کردیم به نام موسسه ی حکمت که بنا بر شرایط روز خودش هیچوقت ثبت نشد و تا به امروز در همان زمینه فعالیت کردیم…

راستش من به شدت با از این شاخه به آن شاخه رفتن  مخالفم و فکر می کنم اگر موفقیتی هم بود به خاطر همین اعتقادم بوده…

  • در کسب و کارتان چه نوآوری هایی داشته اید؟

به نظر من شرکت ها باید از تک محوری بودن خارج شوند و شروع کنند به سامان دادن کارکنانشان…

  • یعنی شما این قانون را برای شرکت خودتان ایجاد می کنید؟

صد در صد، تمام  کارکنان ثابت من در سود و زیان شرکت شریک اند…

  • داشتن زندگی خوب برای جوانان مشکل شده است. بیکاری بالاست و فکر می کنم مواجهه با این چالش های زندگی برای کارآفرینان جوان هم مشکل باشد. چگونه در کشوری که فرصت هایش انقدر محدود شده، پیشرفت کرد؟

شاید بگویند در ایران بحران کار هست. اما من این  را قبول ندارم. ایران کشوری پر از فرصت هاست، پر از فرصت هاست، پر از فرصت هاست… مسایلی هم بر سر راه این فرصت ها هست، اما حل همین مسایل است که ما را مقاوم می کند، مقاومتی که شاید با هیچ کار دیگری بدست نیاید…

  • در شروع کار چند نفر با شما همکاری می کردند؟ در حال حاضر چند نفر؟

در شروع کار خودم و دو نفر از همکلاسی هایم بودیم، الان مجموعه ای که کار می کنیم ۷۰_۸۰ نفر هستند.

  • بسیار عالی، پشتوانه ی مالی هم داشتید آقای حسینی؟

اصلا، خانواده ی من دوست داشتند که من پزشکی بخوانم، اما علاقه ی من به کامپیوتر بود و دنباله رو علاقه ی خودم شدم. به همین خاطر پدرم فقط شهریه ی ترم اول را پرداخت کرد. از ترم ۲ خودم در یک مدرسه ی غیر انتقاعی مشغول به کار شدم و کامپیوتر درس می دادم. واقعا از صفر شروع کردم…

  • آیا در شروع کار تجربه ی مرتبطی داشته اید؟ آیا تحصیلاتتان در کارتان مؤثر بوده؟

بله، لیساس من کامپیوتر است و سال سوم دانشگاه کار رسمی ام را شروع کردم. در آن زمان پروژه ای به ما خورد مربوط به کامپیوتری کردن سیستم حقوق و دستمزد یک شرکت که این اولین تجربه ی من شد. بعد از آن باید انتخاب می کردیم که برای شرکت خاصی کار کنیم یا خودمان محصول تولید کنیم، که ما شاخه ی دوم را انتخاب کردیم و خودمان محصول تولید کردیم. در سال های ۷۶_۸۷ درسم متوقف شد. سال ۸۷ در رشته ی MBA فوق لیسانس گرفتم و در سال ۹۰ مدرک DBAام را گرفتم.

  • آیا تا به امروز در کارتان شکست هم خورده اید؟ معمولا چه موانعی در حرفه ی شما وجود دارد؟ و چه راهکاری برای این مشکلات پیشنهاد می کنید؟

شکست و موانع که خیلی زیاد بوده، مثلا هیچ کس به ما مجوز نمی داد،  از محتوای کار ایراد می گرفتند، در پخش محصولات موانع زیادی داشتیم، درست زمانی که فروش ما بالا رفت اداره ارشاد اصفهان جلوی کار ما را گرفت… اما کلید همه ی این موانع صبر و پشتکار است؛ یعنی باید خودمان را وفق دهیم. تا به مشکلی برخوردیم فرار نکنیم، نامید نشویم، دنبالش برویم و حلش کنیم.

  • از موفقیت هایتان در زمینه ی کاری برای ما می گویید؟

 شاهنامه ی فردوسی و مثنوی معنوی که سرانجام خوبی برای پروژه ی دوم  ما بود را می توانم نام ببرم. سال۱۳۸۰ اتحادیه ی صادرکنندگان و تولید کنندگان نرم افزار ایران را در اتاق بازرگانی ایجاد کردیم، اینجا بودکه سال۱۳۸۰خط مشی ورود ما به بازار بین المملی شروع شد. این پروسه ادامه داشت تا که شرکت ما توانست در آن سال قرارداد های خوبی داشته باشد. یک شرکت در دبی زدیم، قرارداد هایی با دبی و کانادا داشتیم.

محصولی برای دبی تولید کردیم که وقتی اطلاعات یک شهر رو به این محصول  می دادیم خروجی اش میزان توسعه ی آن شهر در هر لحظه بود، که از همین محصول ما موتور تمدن رو ایجاد کردیم که تندیس وزارت ارشاد گرفت. در سال ۸۴ شرکت تجارت الکترونیک پارسیان را راه اندازی کردیم با هدف join کردن شرکت های ایرانی و خارجی بهم دیگر. نظر من این بود که ما هزاری هم که دانش و هوش داشته باشیم به دو چیز نیازمندیم:

  1. تکنولوژی
  2. مدیریت

این بود که غرفه ایجاد کردیم و ۱۰ شرکت آلمانی را آوردیم و چند شرکت دیگر هم، که هدف ما این بود شرکت ها ی خارجی را  با شرکت های ایران join کنیم و یک بهره مندی دوطرفه به دنبال داشته باشد که متاسفانه هیچکدام دیگر به ایران بر نگشتند.. شرکت عملا از سال ۸۴ تا سال ۹۳ غیرفعال شد. و من با همون برند شرکت پانای اروپا به صورت یک شرکت خارجی کار میکردم.

  • چرا این کشور رو انتخاب کردید؟

یکی از دوستام این کشور رو به من معرفی کرد . و من قبل از اون کانادا، آمریکا و دبی رفته بودم. اونجا که رفتم احساس کردم دو تا چیز دارم:

  1. رو به توسعه بودن. چون جایی می شود درآمد داشت که رو به توسعه باشند و جایی که توسعه یافته نمی شود  دنبال درآمد گشت.
  2. قوانین WTO رو داشت و دبی این قوانین رو نداشت.

یعنی من میتونستم صاحب ۱۰۰% این شرکت باشم و این خیلی برای من انگیزه شد.  به هر حال سال ۹۴ تصمیم گرفتیم شرکت تجارت الکترونیک امید پارسیان رو زنده کنیم. چرا که طبق گفته دولت به ۷۰۰ میلیارد سرمایه خارجی نیاز داشتیم.

حال ما باید به دولت کمک می کردیم. ضمن اینکه درکنار خدمت به دولت می توانست فرصتی برای درآمد خودمان باشد. این شد که سال ۹۳  شرکت مجددا تاسیس شد. و اولین  پارسال بهمن ماه برگزار شد. سفیر اسلواکی با توجه به جوی که احساس می کردیم برای کشور رخ خواهد داد قبل از برجام آمد صحبت کرد و یک تیم اسلواک غیر رسمی آوردیم و با شرکت های دیگر join کردیم. کسی که تجارت می خواند  می تواند درک کند که پس از برجام با قبل از برجام خیلی تفاوت دارد. الان شرایط اقتصادی خیلی بهتر است. ما الان دو تا پروژه  نیروگاهی داریم که دارد وارد کشور می شود و چیزی حدود ۱۰۰ میلیون یورو سرمایه گذاری این دو پروژه در فاز اول است.

  • و حرف آخر……

توصیه ی من به جوان ها: کسی که رزومه اش از پایین تا بالا۱۰تا کار نوشته شده این یعنی یه امتیاز منفی برای او. جالب است که خیلی ها به همین امتیاز منفی افتخار می کنند. اما باید بدانیم که نباید شغل ها را کنار گذاشت باید با آنها کنار آمد. قطعا ورود شرکت های چند ملیتی را خواهیم داشت که این ورود یک سری قوانین بین المللی دارد و جوان ها باید با پستی و بلندی این شرکت ها وفق پیدا کنند… و کسی میتواند با این شرکت ها وفق پیدا کند که توانسته باشد حداقل ۳سال از شاخه ای به شاخه ی دیگر نپریده باشد….

بنده از طرف خودم و مجموعه ی مستر ویزیتور برای شما آرزوی موفقیت روز افزون رادارم…سپاسگزاریم بابت وقتی که در اختیار ما قرار دادید…

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

زبان بدن: دست به سینه بودن

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

زبان بدن: دست به سینه بودن

پنهان شدن پشت یک مانع، پاسخی طبیعی است که در کودکی برای محافظت از خودمان یاد می گیریم. ما، در کودکی پشت اجسام جامدی چون میز صندلی مبلمان و پیراهن مادرمان پنهان می شویم تا از خودمان در برابر وضعیتی تهدیدکننده محافظت کنیم. وقتی بزرگتر می شویم ، این نوع پنهان کردن در ما پیچیده تر می شود. در شش سالگی ، یعنی موقعی که دیگر پنهان شدن پشت اجسام پذیرفتنی نیست، یاد می گیریم که هر وقت احساس خطر کردیم دست به سینه شویم. در نوجوانی یاد گرفتیم که کمی بازو هایمان را شل کنیم و پاهایمان را روی هم بیندازیم و به این ترتیب حرکت دست به سینه را آشکار کنیم.

همچنان که سن مان بالاتر می رود ممکن است حرکت دست به سینه نقطه ای برسد که آن را کم تر برای دیگران آشکار کنیم. با انداختن یکی از بازوها یا هر دوی تای آن ها روی سینه، مانعی تشکیل می شود که در واقع تلاشی ناخود اگاه برای محافظت از هر خطر یا شرایط ناخواسته ای است. بازوها نزدیک قلب و قفسه نگه داشته می شود تا از آسیب دیدن این اندام های حیاتی جلوگیری شود بنابراین احتمال دارد که حرکت دست به سینه حرکت مادرزادی باشد . یک چیز قطعی است: وقتی کسی نگرش عصبی و منفی یا تدافعی دارد، به احتمال بسیار قوی بازوهایش را محکم روی سینه اش چفت می کند و نشان می دهد که احساس تهدید می کند.

  • چرا دست به سینه بودن زیان بار است

وقتی در مقابل مشتری دست به سینه می نشینید اعتبارتان به میزان قابل ملاحظه ای کاهش می یابد. پژوهش های به عمل آمده در ایالات متحده درباره حرکت دست به سینه نتایج بسیار نگران کننده ای را نشان داده است. از گروهی از داوطلبان خواسته شد در چند جلسه سخنرانی شرکت کنند و به هریک از آنها گفته شد که پاها را از هم باز گذاشته و دست ها را راحت بگذارند و آسوده بنشینند . در پایان سخنرانی ها، از هریک از آنها در رابطه با میزان مطالبی که در ذهنشان مانده بود سئوال شد و نگرش شان نسبت به موضوع سخنرانی و شخص سخنران ثبت شد بعد گروه دوم داوطلبان در همان موقعیت قرار داده شدند، اما از این ها خواسته شد تا دست هایشان را محکم روی سینه شان چفت کنند و در تمام طول سخنرانی دست به سینه بنشینند. نتایج این آزمایش نشان داد که گروه دست به سینه ۳۸ درصد کم تر از گروه اول چیز یاد گرفته بودند و مطالب کم تری در ذهنشان مانده بود . به علاوه گروه دوم نگرش انتقادی تری نسبت به سخنران و موضوع سخنرانی داشتند. به این علت است که مراکز آموزشی باید صندلی های دسته دار داشته باشند تا حاضرین بتوانند دست شان را راحت بگذارند.

  • بله … اما من ((راحت)) هستم

بعضی ها ادعا می کنند که آن ها از روی عادت دست به سینه می نشینند چون برایشان راحت است. هر حرکتی موقعی با احساس راحت همراه است که نگرش متناسب با آن داشته باشید، اگر نگرش منفی ، تدافعی یا عصبی داشته باشید دست به سینه نشستن راحت است. اگر با دوستان تان خوش باشید، دست به سینه نشستن ناراحت خواهد بود. یادتان باشد که در مورد کل زبان بدن ، معنای پیام هم در گیرنده است هم در فرستنده. شاید وقتی دست به سینه نشسته اید و پشت و گردن تان خشک است احساس راحتی کنید، اما بررسی ها نشان داده که واکنش دیگران به این حرکات منفی است. پس درسی که اینجا می گیریم روشن است –تحت هر شرایطی، از حرکت دست به سینه خودداری کنید مگر این که عمدا بخواهید به دیگران نشان دهید که با آن ها موافق نیستید یا نمی خواهید در صحبت شان شرکت کنید.

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

مدیریت استراتژیک در بازاریابی

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

در عرصه مدیریت، برنامه ریزی و اجرا اهمیت ویژه ای دارد. یک مدیر خوب، برای انجام امور بازاریابی فقط  طرح نمی دهد بلکه باید طرح را اجرایی نموده و در گامهای مختلف آن شرکت کند. بسیار دیده ایم که برخی شرکتها با وجود اوضاع نامناسب در صنعت و یا وضعیت نامناسب در کشور خود توانسته اند در وضعیت پر رقابت بازار دوام آورده و حتی برخی از آنها علاوه بر دوام، به منافع و سود نیز دست یابند.به راستی چه تفاوتی بین شرکتها وجود دارد؛ که برخی از آنها موفق شده و برخی شکست می خورند؟ چرا شرکت مک دونالد در بسیاری از کشورهای دنیا، یک برند مطمئن در مواد غذایی است اما غذاهای ایرانی حتی در سطح خود کشور ایران به طور کامل شناخته و یا مصرف نشده اند؟

شرکت نفتی موبیل چطور توانست به یک غول نفتی در بازار تبدیل شود؟ دلیل این امر را باید در برنامه ریزی و مدیریت استراتژیک شرکتها در امور بازاریابی آنها جستجو کرد. یک مدیر استراتژیک با دیدگاه و تفکر استراتژیک، می تواند با ایجاد نوآوری در روش های بازاریابی و سایر طرحهای خود، بحران ها و تهدیدهای محیطی را به فرصت تبدیل نموده و  برای شرکت، مزیت رقابتی بیافریند. برای یک مدیر استراتژیست، ۳ سوال مطرح است:

  • شرکت در حال حاضر در کجا قرار دارد؟
  • به کجا می خواهد برود؟
  • چگونه می خواهد به آنجا برسد؟

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

شماره تماس جهت مشاوره!