Skip to main content

استراتژی تفکیکی بهتر است یا ترکیبی…

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

مدل ارزش سهام بر آن است که زمان استفاده از دانش تخصصی شده می تواند یک مزیت متمایز را تا زمانی که دانش منحصر به فرد است ایجاد کند. این مدل نشان می دهد که مشتریان برای خرید محصول ها یا خدمات از یک سازمان باید دسترسی بر دانش منحصر به فرد سازمان داشته باشند، چون امر خرید یک رویداد به موقع و بسیار دقیق است. مزیت و منافع به جای پویا بودن ساکن است. مدل منابع نامحدود با بهره گیری از یک پایگاه بزرگی از منابع اجازه می دهد تا سازمان با تمرین تمایز استراتژی در مقابل رقبا بیشتر دوام بیاورد.

یک سازمان با منابع خیلی راحت تر می تواند ریسک ها و حفظ سود را مدیریت نماید تا یک سازمان با منابع کوچکتر که البته این امر مزیت ها را برای سازمان در کوتاه مدت فراهم می کند. اگر یک شرکت فاقد ظرفیت برای نوآوری مستمر باشد نمی تواند موقعیت رقابتی خود را در طول زمان حفظ کند.

استراتژی تفکیکی بهتر است یا ترکیبی…

استراتژی تمرکز:

این بُعدی از استراتژی و یا یک استراتژی جداگانه برای شرکت های بزرگ با توجه به شرایط بازار کوچک نیست. شرکت های بزرگ که استفاده از استراتژی تمایز را انتخاب می کنند همچنین ممکن است استفاده از استراتژی تمرکز را نیز انتخاب کنند. از سوی دیگر، این استراتژی قطعاً یک استراتژی مناسب برای شرکت های کوچک، به خصوص برای آن هایی که می خواهند از رقابت با شرکت های بزرگ جلوگیری کنند می باشند.

در اتخاذ تمرکز محدود؛ شرکت به طور ایده آل بر چند بازار هدف تمرکز می کند (به این استراتژی، استراتژی تصمیم بندی یا استراتژی طاقچه نیز می گویند) البته آن ها باید از گروه هایی با نیاز های تخصصی شده جدا شوند.

انتخاب ارائه قیمت های پایین یا محصول ها یا خدمات متفاوت باید براساس نیاز های تقسیم شده و انتخاب شده و منابع و امکانات شرکت باشد. امروزه شرکت ها امیدوارند  که با تمرکز تلاش های بازاریابی خود بر یک یا دو بخش کوچک بازار و اتصال آمیخته بازاریابی خود به این بازار های تخصصی بتوانند بهتر پاسخگوی نیاز های بازار هدف باشند. یک شرکت به طور معمول در تلاش برای به دست آوردن یک مزیت رقابتی از طریق نوآوری محصول یا بازاریابی برند به جای بهره وری می باشد. یک استراتژی متمرکز باید بخش های بازار هدف که کمتر آسیب پذیر هستند را هدف گیری کند یا جایی که رقابت برای جایگزینی در پایین ترین سطح است را هدف گیری کند.

شرکت هایی مانند خطوط هوایی Southwest که پروازهای نقطه به نقطه مسافت کوتاه را در مقابل مدل hub-and-spoke فراهم می کنند مثال هایی از شرکت هایی که از استراتژی تمرکز استفاده می کنند می باشند.

برخی از مفسران استفاده از استراتژی های عمومی را زیر سوال برده اند و ادعا می کنند این استراتژی ها فاقد ویژگی ها و انعطاف پذیری و در حال محدود شدن هستند.

پورتر ارائه دهنده این ایده است که تنها یک استراتژی باید توسط یک شرکت به تصویب برسد که نتیجه آن سناریو”قرارگیری در میانه” است. او این مطلب را این گونه شرح داده است که تمرین یک سازمان بر روی بیش از یک استراتژی کل تمرکز سازمان را ازدست خواهد داد. از این روشی  روشن و واضح برای مسیر آینده نمی تواند محقق شود. این استدلال بر این پایه استوار است که تمایز هزینه هایی به شرکت که به وضوح با اساس استراتژی هزینه کم متضاد است و از سوی دیگر محصول های نسبتاً استاندارد با ویژگی های قابل قبول به بسیاری از مشتریان هیچ گونه تمایزی را ارائه نمی دهد. از این رو رهبری هزینه ها و استراتژی؛ تمایز منحصر به فرد خواهد شد. به هر حال، بر خلاف اصول عقلانی پورتر، تحقیق های معاصر نشان می دهد که شرکت های موفق در حال تمرین برای بکارگیری استراتژی های ترکیبی هستند.

در تحقیق های  نوشته شده دیویس ذکر شده که شرکت هایی که از استراتژی کسب و کار ترکیبی (استراتژی هزینه پایین و استراتژی تمایز) استفاده می کنند، بهتر از آن هایی هستند که تنها یک استراتژی عمومی را انتخاب می کنند.

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

سفارشی سازی انبوه به چه معناست…

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

سفارشی سازی انبوه در بازاریابی، تولید و ساخت، مراکز تماس و تلفن، و مدیریت به معنای به کارگیری سیستم­ های منعطف تولید رایانه­ ای برای تولید محصول سفارشی است. این سیستم ­ها، هزینه ­های واحد پایین فرآیند های تولید انبوه را با انعطاف پذیری سفارشی سازی واحد ترکیب می­ کنند.

سفارشی سازی انبوه سرحد جدیدی در تجارت صنایع تولیدی و خدماتی است. محوریت این برنامه افزایش فوق العاده زیاد در تنوع  و سفارشی سازی بدون افزایش متناظر در هزینه­ ها است. حد این نوع فعالیت؛ تولید انبوه کالاها و خدماتی است که به صورت انفرادی سفارشی شده­اند. در بهترین حالت این فرآیند عرضه کننده ی  مزایای استراتژیک و ارزش اقتصادی است.

سفارشی سازی انبوه روش “به تاخیر انداختن موثر اقدام متمایز نمودن یک محصول برای یک مشتری خاص تا دیرترین زمان ممکن در شبکۀ تامین است”. کامیس، کوفاریس، و استرن (۲۰۰۸) آزمایشاتی انجام دادند تا تاثیر سفارشی سازی انبوه را زمانی که به مرحله ی خرده فروشی و خرید آن لاین معوق می ­شود، را بررسی کنند. آن ­ها دریافتند که مصرف کنندگان کارآمدی و لذت بیشتری از رابط سفارشی سازی انبوه نسبت به رابط خرید متداول ­تر ، به ویژه در مورد اموری که از پیچیدگی متوسطی برخوردار هستند، درک می ­کنند. از دیدگاه مهندسی مشارکتی، سفارشی سازی انبوه را می­ توان به عنوان تلاش ­های جمعی بین مشتری ­ها و تولید کنندگان که مجموعه اولویت ­ها و نیاز های متفاوتی دارند، دید تا  مشترکاً راه حل ­هایی بجویند که به بهترین نحو با نیاز های خاص فردی مشتریان و قابلیت ­های سفارشی سازی تولید کنندگان هماهنگ باشد.

سفارشی سازی انبوه به چه معناست؟

مفهوم سفارشی سازی انبوه به اِستن دیویس در آیندۀ کامل منسوب می ­شود و توسط تی_سنگ و جیائو (۲۰۰۱، p. 685) به این صورت تعریف شده است: “تولید کالاها و خدمات برای برآوردن نیاز های فردی مشتریان با بازده تولید نزدیک”. کاپلان و هائنلین (۲۰۰۶) در تعریف آن به صورت زیر با هم انفاق نظر داشتند: ” یک استراتژی که با شکل  خاصی از بر هم کنش کمپانی_ مشتری در مرحله ی ساخت و مونتاژ در سطح عملیات برای تولید محصول سفارشی با هزینه ی تولید و قیمت پولی مشابه محصول هایی که به صورت انبوه تولید شده­اند، ارزش ایجاد می کند.”به همین ترتیب مک کارتی (۲۰۰۴، ص. ۳۴۸) تاکید می­ کند که سفارشی سازی انبوه شامل ایجاد تعادل بین عوامل عملیاتی است که به این شکل تعریف می ­شود “قابلیت تولید یک حجم نسبتاً زیاد از گزینه­ های محصول برای یک بازار نسبتا بزرگ( یا مجموعه ­ای از بازار های ویژه) که مستلزم سفارشی سازی، بدون تبادل در هزینه، انتقال، و کیفیت  است.”

بسیاری از سفارشی سازی­ های انبوه امروز عملیاتی شده­ اند، مانند بوردهای گزینش (configurators) محصول مبتنی بر نرم افزار که افزودن و یا تغییر عملکرد های یک محصول محوری یا ساخت ضمائم کاملا سفارشی از ابتدا را میسر می ­کنند. اما، این میزان از سفارشی سازی انبوه تنها شاهد سازگاری محدودی بوده است. اگر بخش بازاریابی یک شرکت محصول های مجزایی ارائه کند(تنوع و بخش بندی بازار اتمی) اغلب به این معنا نیست که یک محصول به صورت مجزا تولید شده است، بلکه در عوض انواع مشابهی از همان موردی که به صورت انبوه تولید شده است در دسترس است.

کمپانی­ هایی که در مدل­ های تجارت سفارشی سازی انبوه موفق بوده­ اند تمایل دارند محصول های کاملاً الکترونیک را تامین کنند. اما، این­ کمپانی ­ها “ارائه کنندگان محصول سفارشی انبوهِ” واقعی در مفهوم اصیل آن نیستند، زیرا آن ­ها گزینه­ای برای تولید انبوه اجناس مادی عرضه نمی کنند.

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

 چگونگی پیاده سازی مدل دلتا در سازمان…

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

در مطالب قبلی در خصوص مدل دلتا و گزینه های استراتژیک این مدل نوین تدوین استراتژی بیان شد، در ادامه قصد داریم وظایفی که این مدل در هدایت استراتژیک یک سازمان بر عهده دارد بیان کنیم.

همان طور که در گذشته بیان شد مدل دلتا بر اساس ایده های خلاقانه به استراتژی سازمان از منظر جدیدی می نگرد و برخلاف سایر مدل های تدوین استراتژی، متکی به تحولات گذشته سازمان نیست. تجربه ثابت کرده است که همیشه بهترین روش ساده ترین روش در عین کارایی است و سادگی برنامه ریزی علاوه بر افزایش سرعت اجرا منجر به سهولت به کارگیری استراتژی توسط کارکنان است. دلیل تاکید بر سادگی روش تدوین استراتژی موانعی است که در مسیر دادن هدف و جهت به یک سازمان وظیفه گرا است.

 چگونگی پیاده سازی مدل دلتا در سازمان…

بطور کلی برای پیاده سازی مدل دلتا در یک سازمان ما باید پنج وظیفه عمده را بصورت یک دستورالعمل دقیق به انجام رسانیم.

  • بخش بندی مشتریان و ارائه بهترین پیشنهاد ارزشی: اولین و مهمترین وظیفه مدل دلتا بررسی دقیق مشتریان و ارائه راهکار های ابتکاری به خلاقانه ترین شکل می باشد بطوری که پیش فرض های ذهنی خود را در خصوص ارائه خدمات به مشتریان خود کاملا فراموش کرده ایم. تمایز پیشنهاد های ما به مشتریانمان باید خصوصیات خاصی را دربر گیرد از جمله این که منحصر به فرد باشد بدین معنی که خدماتی متفاوت تر از جریان معمول بازار ارائه گردد، پایدار باشد بدین معنی که منحصر به فرد بودن خدماتمان به راحتی قابل تقلید و جایگزینی نباشد، اعتماد مشتریانمان را جلب کند بطوری که مشتری فاصله ای با ما احساس نکند، بخش بندی دقیق مشتریان در مدل دلتا مهمترین بخش تدوین استراتژی بر اساس این مدل کارآمد می باشد بنابر این باید به بهترین و واقعی ترین شکل و بر اساس تحقیقات کاملا برنامه ریزی شده صورت گیرد.

 

  • بررسی دقیق شایستگی های موجود و مطلوب شرکت: هر شرکت دارای مجموعه ای از قابلیت ها و شایستگی ها است و بر اساس چهار چوب مدل دلتا که قبلا بیان شد ما باید مشخص کنیم که شرکت مان کدام و یا چه مجموعه ای از قابلیت های تحت چهار چوب مدل دلتا را می تواند ارائه کند. این قابلیت ها بطور کلی عبارتند از ارائه محصول با پایین ترین قیمت، امکان ارائه محصول در سطح وسیع، ایجاد ارتباطی قوی با مشتریان که تغییر و عوض کردن آن بسیار مشکل باشد، ارائه محصول بصورت انحصاری، ارائه یک سبد کالای کامل که تمام نیاز های مشتریان را در بر گیرد، ایجاد تجربه ای بی همتا برای مشتری  در سرتاسر چرخه مالکیت محصول، افزایش ویژگی هایی منحصر به فرد به محصول نهایی، انتقال دانش استفاده بهینه از محصول به مشتریان.

 

  • ماموریت کسب و کار: وظیفه سوم استراتژیک مدل دلتا تدوین بیانیه ماموریت کسب و کار است. بیانیه ماموریت در واقع در بر گیرنده آن چه سازمان در آینده خواهد بود و همچنین دستاورد های سازمان پس از اجرای استراتژی های برنامه ریزی شده است از این رو تبیین بیانیه ماموریت از اهمیت به سزایی در استراتژی مدل دلتا برخوردار است. بیانیه ماموریت می تواند ابزار قدرتمندی برای هم راستا کردن اقدام های داخلی و خارجی شرکت باشد.دستورالعمل استراتژیک: دستورالعمل استراتژیک در واقع بیان دقیق و کاربردی وظایف هر یک از اعضای سازمان به ساده ترین شکل است و در برگیرنده جزییات وظایف و مسئول اجرای آن است.

 

  • پی گیری اجرای استراتژی: مسلما پس از اجرای استراتژی انتظار نتیجه بخش بودن آن را داریم. مسلما برای نتیجه بخش بودن هر استراتژی باید از اجرای صحیح آن اطمینان حاصل کنیم.مهمترین اصل برای نتیجه بخش بودن تدوین استراتژی به هر شیوه ای مدیریت سازمان باید براساس استراتژی تدوین شده است. دو ابزار قدرتمند برای اطمینان از اجرای درست استراتژی در سازمان بودجه بندی هوشمند و کارت امتیازی متوازن هستند. بودجه بندی هوشمند، اجرای درست استراتژی در سازمان را تضمین می کند و کارت امتیازی متوازن اجرای استراتژی صحیح در قبال مشتریان را تضمین میکند.  ( هکس, ۱۳۹۱)

منبع:

هکس, ا. س. (۱۳۹۱). مدل دلتا(بازافرینی کسب وکار). (م. مهدی خواه, & س. حسین زاده, Trans.) تهران: دانشگاه امام صادق

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

تاثیر نام تجاری و لوگوی مناسب در جذب مشتری

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

(بخش دوم: آرم ، علامت یا لوگوی تجاری)

در خصوص انتخاب نام تجاری و انتخاب درست و مناسب آن در مطلب های قبلی بحث گردید .

حال در قسمت دوم به انتخاب درست و تاثیر  نام تجاری و لوگوی مناسب در جذب مشتری اشاره می نماییم.

انتخاب نام تجاری و لوگوی مناسب  و نقش بستن آن در ذهن مشتری کمک شایانی در جذب و حتی بالا رفتن میزان وفاداری مشتری به نام تجاری (برند ) ما می کند در واقع  لوگو یا علامت مناسب نقش قابل توجه ایی در برقرار ارتباط محکم تر بین مشتری و نام تجاری( برند ) ما را ایجاد خواهد کرد.

یک علامت ( لوگو) ایده آل چیزی فراتر از یک عکس یا نوشته است، علامت( لوگو) خوب داستان کسب و کار شما را بیان می کند و انتقال دهنده این است که شما که هستید؟ و چه کاری انجام می دهید؟

یک علامت (لوگو ) به وسیله ی رنگ ها، قلم ها یا فونت ها ، شکل های هندسی ، عکس ها و… همانطور که گفته شد نمایانگر نام تجاری یا برند شماست.

تاثیر نام تجاری و لوگوی مناسب در جذب مشتری

موارد زیر در طراحی یک علامت( لوگوی ) خوب  در جذب مشتری باید مد نظر قرار گیرد:

خصوصیات پیش فرض یک علامت (لوگو ) خوب را در نظر بگیرید

  • ماندگاری بصری و ذهنی: همواره مشتریان با نگاه کردن اقدام به خرید می نمایند پس داشتن تصاویر بهتر از متن ها، خدمات و محصول های شما را در ذهن آن ها ماندگار می کند
  • بالا رفتن میزان اعتماد: علامت ( لوگو) باید صداقت و درستی و آن چیزی که در واقعیت هست را به مخاطب منتقل کند و می تواند کار شما را در جذب مشتری آسان نماید.
  • افزایش تحسین و رضایت: اگر در حال حاضر مشتریان به کسب و کار شما دید خوبی دارند باید علامت ایی (لوگو ایی) را طراحی کنید که نمایانگر سادگی و هوش و ذکاوت است و ار تاثیر گذاری خوبی برخوردار باشد.

 

در طراحی علامت ( لوگو ) حتما بازار هدف مد نظر قرار گیرد و بدانیم مشتریان واقعی ما چه کسانی هستند و علامت ( لوگو ) مد نظر را بر اساس علاقه و خواسته آن ها طراحی کنیم، به عبارتی باید گویایی محصول و خدمت ارائه شده سازمان نیز باشد.

اگر سازمان ما برای یکپارچه سازی از رنگ خاصی تبعیت می کند و در طراحی و حتی رنگ آمیزی ساختمان سازمان از رنگ مشخصی استفاده می شود بهتر است رنگ علامت          ( لوگو) اصلی شرکت نیز برابر رنگ مورد استفاده سازمان باشد.

علامت ( لوگو ) باید ساده ولی در حین حال مفهومی و منحصر به فرد باشد و از استفاده ی طرح های پیچیده جدا خودداری شود زیرا اگر طرح علامت ( لوگو ) نتواند مفهوم خاصی را به مخاطب برساند نام تجاری (برند ) مربوط به آن هم در جلب مشتری ناکارآمد خواهد شد.

استفاده از خلاقیت و نوآوری در طراحی علامت ( لوگو ) به منظور ارائه مفهوم خاص از نام تجاری ( برند ) و یا محصول، البته همانطور که گفته شد در عین حال ساده نیز باشد.

مطالعه قبل از طراحی در منطقه جغرافیایی بازار هدف، تصویر های پیش فرض باید در مناطق جغرافیایی بازار هدف ما بررسی شوند گاهی ممکن است طرح علامت ( لوگو ) انتخابی سازمان یک مفهوم بد و ناخوشایندی را در یک منطقه خاصی منتقل کند که به منظور جلوگیری از این اتفاق مطالعه قبل از ارائه طرح اصلی لازم است.

استفاده از رنگ علامت ( لوگو ) تک رنگ یا دو رنگ برای نام  تجاری یا برند هایی که منطقه وسیعی را تحت پوشش قرار داده و نام تجاری ( برند ) نیز در طرح اصلی علامت ( لوگو ) وجود داشته باشد، موارد بسیاری دیده شده است که نام تجاری ( برند ) اصلی در طرح علامت         ( لوگو ) با طراحی و قلمی خاص آورده شده است، به عنوان مثال علامت ( لوگو ) کوکا کولا کاملا قرمز بوده ولی توانسته در ذهن مشتری به خوبی باقی بماند و باعث موفقیت نام تجاری ( برند ) خود شود.

۷ اشتباهی که در طراحی لوگو (علامت تجاری) نباید مرتکب شوید:

  1. اشتباه اول: زیبا، ولی فقط در یک سایز
  2. اشتباه دوم: تبدیل لوگو (علامت تجاری) به آثار پیکاسو!
  3. اشتباه سوم: می توانی تا امشب برایم یک لوگو (علامت تجاری) طراحی کنی؟!
  4. اشتباه چهارم: هرج و مرج زیادی
  5. اشتباه پنجم: کپی
  6. اشتباه ششم: اسامی خانوادگی و نماد های نژادی
  7. اشتباه هفتم: لوگو (علامت تجاری) تاریخ مصرف دار!

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

انجمن بازاریابی آمریکا چگونه شکل گرفت…

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

در سال ۱۹۱۵ همایش کلوپ های وابسته تبلیغاتی جهان برگزار شد.

یک گروه از مدرسین بازاریابی (تبلیغات) انجمن ملی مدرسین تبلیغات را بنا نهادند. بحث اولیه پیرامون تعریف تبلیغات و مطالعه تبلیغات بود. نام گروه  به انجمن ملی مدرسین بازاریابی و تبلیغات تغییر کرد و نهایتا بر روی گسترش بازاریابی، همکاری مربیان رشته های مختلف از جمله اقتصاددانان و حسابداران، تمرکز کردند.

انجمن بازاریابی آمریکا چگونه شکل گرفت…

حدود ۱۵ سال بعد یک سازمان دوم،” جامعه بازاریابی آمریکا” بنیان نهاده شد و به علم بازاریابی اختصاص داده شد.

لوئیس واوون توضیح داد که اولین رئیس «پاول نیستروم» بیان کرد که: نیاز به پیدا کردن راه هایی داریم که هزینه های بازاریابی را کاهش دهد، و نگرانی خود را درباره انتقاد های وارده به بازاریابی ابراز کرد و از علاقه خود به پیدا کردن  ابزار و دستگاه های مفید در بازاریابی سخن گفت. این دو سازمان به طور مشترک مجله بازاریابی را در سال ۱۹۳۶ به چاب رساندند، و در سال ۱۹۳۷ ادغام شدند تا انجمن بازاریابی آمریکا را تشکیل دهند. در سال های آغازین مرکز  انجمن در دانشگاه ایلینوی بود و سرانجام با افزایش کارکنان حرفه ای، دفتر اصلی  به شیکاگو منتقل شد.

انجمن بازاریابی آمریکایی یک انجمن تخصصی برای متخصصین بازاریابی است که از سال ۲۰۱۲ تاکنون ۰۰۰/۳۰ عضو دارد دانشنامه این انجمن ۷۲ فصل تخصصی و ۲۵ فصل دانشگاهی در سراسر ایالات متحده دارد. انجمن در سال ۱۹۳۷ از ادغام دو انجمن به نام های انجمن ملی مدرسین بازاریابی و جامعه بازاریابی آمریکایی بنا نهاده شد. همچنین این انجمن تعدادی کتاب و رساله پژوهشی نیز به چاپ می رساند. این انجمن ژورنال بازاریابی، ژورنال پژوهش در بازاریابی ، ژورنال سیاست های عملی بازاریابی و اخبار بازاریابی را به چاپ می رساند.

تشکیلات

انجمن بازاریابی آمریکایی هیئت مدیره دارد و یک گروه مشاورانی که هر سال طی انتخابات اعضا تعیین می شوند. دفتر اصلی انجمن در شیکاگو قرار دارد. روس کلین در سال ۲۰۱۴ بعنوان مدیر عامل این انجمن انتخاب شده است.

کنفرانس ها

بر طبق راهنمای جهانی در دانش بازاریابی، انجمن بازاریابی آمریکایی میزبان تعدادی از کنفرانس ها، آموزش ها و رویداد های مجازی است که برای بازاریابان، پژوهشگران  و اعضا  آکادمی با هر درجه  شغلی تدارک می بیند. کنفرانس دانشگاهی بین المللی انجمن بازاریابی آمریکایی برای دانشجویانی که در حال فارغ التحصیلی بودند، موقعیت های بیشماری از بازاریابی رقابتی را در طی ۳ روز آخر هفته فراهم می آورد.

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

استراتژی تجاری برای سامسونگ گلکسی…..

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

سامسونگ گلکسی نام تجاری برای سری گوشی ­ها و تبلت ­های هوشمندی است که توسط سامسونگ الکترونیک تولید و به بازار عرضه می­شود. خط تولید نهایی متنوع است و هر گروه از محصول ها به یک پروفایل آماری خاص اختصاص می ­یایند.

تحت نام تجاری گلکسی سامسونگ، تلفن ­های هوشمندی وجود دارند که به ­طور خاص برای مشتری هایی طراحی شده که از نظر اقتصادی در رده های بالاتری قرار دارند. درحالی که مدل هایی نیز وجود دارند که برای مشتری هایی با بودجه کم یا جوانتر مناسب هستند، برخی نیز برای مشتری هایی است که به صفحه نمایش بزرگتر علاقه دارند همچنین برخی دیگر به افرادی که به دنبال کیفیت ساخت بهتری هستند تعلق می­گیرد، این گروه به تبلت­ های گلکسی روی می­ آورند.

برخی از کارشناسان  معتقد هستند که سامسونگ بازار را اشباع کرده و مشتری ها را با معرفی گوشی های هوشمند متفاوت و تبلت ­ها گیج می کند، همچنین افرادی نیز هستند که شرکت را برای به کارگیری ساختار و طرح تکراری مورد انتقاد قرار داده ­اند.

برای مثال: خط تولید گلکسی S به­ طور اساسی مشابه با خط تولید گلکسی J میباشد. هردو شباهت­ هایی در بعضی جوانب طراحی دارند. به علاوه هردو از صفحه نمایشی بهره می­برند که برای گرانترین مدل محصول های سامسونگ نیز در نظر گرفته می ­شوند.
واضح است که تمرکز بر روی محصول های کمتر، موثرتر و کارآمدتر از تولید و عرضه چندین محصول تقریبا مشابه به هم باشد اما، استراتژی محصول از طریق تنوع محصول در واقع برای استراتژی تجاری سامسونگ مرکزیت دارد. اطلاعات برگرفته شده از موسسه تحقیقاتی_تجاری IDC نشان می ­دهد که سامسونگ یک تولید­کننده برجسته ی گوشی های هوشمند برحسب واحد کالا از سال ۲۰۱۲ بوده است.

استراتژی تجاری برای سامسونگ گلکسی…..

تنوع پذیری محصول می ­تواند پرهزینه و خطرناک باشد. به هرحال زمانی که درست انجام شود این استراتژی محصول، یک شبکه ی امن را درمقابل رکود بازار فراهم می کند، این همچنین یک استراتژی موثر برای رشد یک کسب و کار است. تنوع ­پذیری محصول برای شرکت­ هایی که در یک بازار تجاری از مشتری هایی با زمینه ­های آماری و روحی متنوع و موجه هستند بهتر عمل می­کند.

بازار گوشی های هوشمند و تبلت ها هردو هم فرار و هم متنوع هستند تمایل مشتری به کارکرد ها و ویژگی های مرتبط با قیمت بستگی دارد. بعضی از مشتری ها می ­خواهند برای یک وسیله ی گران با کارکرد های آخرین مدل هزینه کنند، برخی دیگر ترجیح می­ دهند وسیله­ ای بخرند که با بودجه آن ها و نیاز های کاربردی­ شان متناسب باشد. در مقابل افرادی نیز هستند که اهمیتی به قیمت نمی­ دهند اما، درباره ی ویژگی های سخت­افزاری و طراحی حساس می شوند.

از طریق استراتژی محصول که بر روی تنوع­پذیری محصول تمرکز دارد، سامسونگ وارد یک بازار وسیع­ تر برای تبلت ها و گوشی های هوشمند شد.

به­ طور مثال : گلکسی S در ابتدا مختص مشتری هایی از طبقه پردرآمد بود. اما شرکت از طریق خط تولید گلکسی J مشتری ها را محصول های متوسط آشنا می کند، اگرچه برخی، ویژگی ­های سخت­ افزاری پایین و شکل پلاستیکی را بیشتر با فلز و بدنه شیشه­ای جایگزین می ­کنند. سامسونگ، همچنین یک نسخه ی دستکاری شده­ ی گلکسی S_گلکسی A را تولید کرد. این خط تولید تقریبا ویژگی و حافظه­ ی مشابه به ­علاوه بدنه متالیک به جز کارکرد های اضافه مانند

  • حس­ گرهای ضربان قلب
  • دوربین بهتر و
  • حس­گر لمسی را داشت.

حتی اپل نیز به اهمیت تنوع­ پذیری محصول پی برده است. قبلا استراتژی تجاری این شرکت بر روی ارائه محصول محدود تمرکز داشت. امروزه، این شرکت سه دسته از محصول ها را در خط تولید محصول آیفون و چندین دسته بیشتر را در خط تولید آی پد ارائه می­دهد. اپل همچنین تلفنی را با صفحه­ ی نمایش بزرگ و تبلتی با صفحه نمایش کوچک معرفی کرد.

سامسونگ در صنعتی عمل می کند که از نظر پیشرفت تکنولوژی یک عنصر کلیدی در ایجاد و حفظ مزایای رقابتی است. در سرتا سر سال هایی که اولین محصول سامسونگ گلکسی عرضه شد، شرکت چندین مورد از ابداع ها را معرفی کرد که مسیر بازار گوشی های هوشمند و تبلت ها را تحت تأثیر قرار داد.

استراتژی تجاری برای سامسونگ گلکسی….

با معرفی گلکسی نوت، سامسونگ یک بازار مخصوصی برای فابلت ایجاد کرد که شامل ادغامی از گوشی هوشمند و رومیزی و ارجاعی با صفحه نمایش بزرگتر از معمول در گوشی های هوشمند و کوچکتر از تبلت سری های گلکسی نوت و گلکسی تب، استفاده از قلم­ های سوزنی در ابزار های محاسباتی تلفن همراه، این کارکرد ورودی، توانایی­ها و قابلیتهای گوشی های هوشمند و تبلت ها را گسترش می­دهد. حتی شرکتهایی مثل LG و اپل هم اینچنین عمل کردند. سپس کارکرد هایی مثل:

  • حس­گر ضربان قلب
  • اسکنر اثرانگشت و
  • قابلیت شارژ سریع در میان دیگر کارکرد ها اضافه شدند. 

درحالی که گوشی های هوشمند هنوز هم بدون این کارکرد ها کار می­ کنند آن ها یک ارزش افزوده برای مشتری فراهم می ­کنند. توجه داشته باشید که سامسونگ برای این کارکرد ها یک پیشرو نیست.

هر زمان که آگهی ­های تبلیغاتی یک محصول سامسونگ را به بازار معرفی می­ کنند، شرکت نام تجاری گلکسی سامسونگ را نیز به میان می ­آورد. و مخاطبان را با پیام های تجاری مورد­ حمله قرار می­ دهد که این قطعا علاقه مشتریان را تشدید می ­کند تا زمانی که شرکت برخی شنوندگان عمومی را به مشتریان جهانی تبدیل کند.

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

نام تجاری شما، اثر انگشت شماست…

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

آیا می توانید نام تجاری(brand) خود را به اثر انگشت تجارت خود تبدیل کنید؟

نام تجاری شما، اثر انگشت شماست…

همه ما انسان ها صرف نظر از نوع فعالیت هایمان در دنیایی زندگی می کنیم که به سرعت تغییر می کند و محصول ها نیز به نوبه خود باید تغییر یابند تا موفق تر عمل کنند، بنابر این تولید کننده به سرعت نیاز دارد؛ موفقیت یک تولید کننده تنها در ارایه بهتر یک محصول نیست بلکه تولید کننده ایی پیروز است که در زنجیره تولید خود سرعت را افزایش دهد. تولید کننده های امروزی برای جاودانه شدن نام تجاری(brand) خود باید به سه توقع مشتریان امروزی توجه کنند که شامل:

  • سلامت
  • آزادی و
  • زمان حال است.

این سه توقع به این معناست که؛ مشتری تمایل دارد حق انتخاب داشته باشد، در برابر پولی که پرداخت می کند محصولی سالم و با کیفیت عالی دریافت کند، اما مهم تر از دو مورد مطرح شد زمان است، مشتری تمایل دارد محصول با نام تجاری(brand) مورد علاقه خود را در سریع ترین زمان دریافت کند.

سرعت تغییردر محصول ها می تواند هر نام تجاری(brand)را مشهور و جاودانه کند؛ این نکته را می توان در ارایه غذا در مک دونالد مشاهده کرد؛ با وجودی که مک دونالد در ارایه سریع  غذا  شهرت جهانی دارد اما، هنوز بعضی از مشتریان نمی توانند به همین اندازه نیز منتظر بمانند.

نام تجاری شما، اثر انگشت شماست…

سرعت به لایه های عمیق تر از یک نام تجاری (brand) نیز نفوذ می کند. هر کالایی نه تنها باید سریع تر ارایه شود بلکه باید بیشتر نیز ارایه گردد. یک بازاریاب سنتی شاید ارایه بیشتر یک محصول با نام تجاری (brand) خاص را در یک طبقه از دسته بندی محصول ها کافی بداند اما، اگر یک بازاریاب بخواهد موفقیت نام تجاری( brand) را تضمین کند می تواند نگاهی کلان تر به فرصت ها و تهدید ها داشته باشد. هر محصولی با نام تجاری (brand) خاص و با ویژگی های خاص خود شناخته می شود به غیر از سرعت در عرضه، افزایش ویژگی های نام های تجاری(brand) می تواند دامنه مشتری ها را در سراسر دنیا افزایش دهد این نکته را می توان در بازار گوشی های همراه مشاهده کرد که در عین حال که با سرعت عرضه می شوند به سرعت نیز ویژگی های خود را افزایش می دهند به حدی که بازار این نوع محصول به خصوص در نام های تجاری( brand) مطرح در این نوع بازار به شدت رقابتی است.

گاهی اوقات بسیاری از تولید کننده ها هنگامی که تحت تاثیر رقابت های شدید قرار می گیرند تنها واکنش دفاعی آن ها؛ عرضه بیشتر است بدین ترتیب آن ها فکر می کنندتنها با عرضه بیشتر می توانند موفق عمل کنند اما، چنین واکنشی درست مانند این است که آب قرمه سبزی را بیش از حد افزایش دهیم اما به سایر ویژگی ها و ظرافت های پخت توجه نکنیم …! بنابر این محصول شرکت نه تنها پخته تر نمی شود بلکه از گردونه رقابت نیز حذف می گردد.

برای اینکه نام تجاری (brand)یک شرکت یا تولید کننده به اثر انگشت تجارت او تبدیل گردد باید بتوان محصول های متعددی را ارایه کرد، بعلاوه محصول باید دارای ویژگی های بی شمار نیز باشد، تبلیغ های مربوط به هر محصول باید پیام های زیادی را منتقل کند و تک بعدی نباشد، همچنین از رسانه های متعددی نیز باید بهره گرفت. با توجه به این نکته ها می توان نام تجاری را در هر کسب و کاری چنان جاودانه کرد که مانند یک اثر انشگت عمل کند و موفقیت را در بازار های رقابتی تضمین نماید.

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

بزرگترین اشتباه های فروش (قسمت سوم)

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

بزرگترین اشتباه های فروش (قسمت سوم)

با توجه به مطالب منتشر شده از همین قسمت در مورد اشتباهات فروش میشه گفت:

کتاب بر هم زدن معامله ی فروش ((KILLING THE SALE تان دانکن ده اشتباه بزرگ را در هنگام فروش توسط فروشنده توضیح می دهد. این کتاب توسط محمد ابراهیم گوهریان و مریم میرجمالی به فارسی ترجمه شده است.

اشتباه نقش بازی کردن در فروش:

نقش بازی کردن، اقدام به فروش، پیش از آموزش دیدن آن است؛ نقش بازی کردن یعنی سعی کنیم مانند فروشنده ها عمل کنیم در حالی که نمی دانیم برای فروشنده شدن باید چه کنیم؟ در دنیای سرسخت فروش نقش بازی کردن به مثابه این است که لباس دلقک ها را بپوشیم و با گاوی که دویست پوند وزن دارد داخل میدان گاوبازی بدویم اما، سرانجام هیچ بشکه ای نیست که پشت آن پنهان شویم و در نهایت گاو با شاخ هایش ما را زخمی می کند.

برای بیشتر فروشنده ها نقش بازی کردن زمانی آغاز می شود که در اولین حرفه فروش خود استخدام می شوند. شرکت های بزرگ افرادی تازه نفس را برای کادر فروش استخدام می کنند که در ذهنشان فقط یک چیز است، «فروش». پیام خوش آمدی که بیشتر فروشندگان از مدیران خود می گیرند این است: «اگر فروش نکنی، اخراج می شوی!»

از آن روز به بعد فروشنده ها بدون این که چیزی در مورد فروش موفق بدانند، لباس فروشندگی به تن می کنند و خانه به خانه دنبال فروش می روند.

هنگامی که شما مدت طولانی به کاری تظاهر می کنید، تنها راه خاتمه دادن آن صداقت است. صادق بودن باعث می شود روابط سطحی فروش قطع شود. گاهی تغییر روش شغلی یک فرد به معنای خراب کردن چند دیوار سست است. شاید لازم باشد شما هم این کار را انجام دهید.

یکی از بزرگ ترین اشتباهات فروش ،نشانه های فروش نسنجیده……

اعتماد به نفس کاذب:

برای موفقیت در فروش باید اعتماد به نفس واقعی داشته باشید، نه تکبری که زاییده غرور و ظاهر سازی باشد. شما اعتماد به نفسی نیاز دارید که توسط آن به حرف هایی که به مشتریان گفته اید جامه ی عمل بپوشانید. اعتماد به نفسی که توسط آن، هر بار بیش از قبل به مشتریان بتوانید خدمت کنید.

  • موفقیت تصادفی:

در بیشتر سمینار (هم اندیشی) هایم به حاضران می گویم هر موفقیتی که بر اساس طرحی بر محور صداقت نباشد، تصادفی و اتفاقی است. به عبارتی دیگر اگر بتوانید روشی درست در فروش پیش گیرید موفقیت شما تصادفی نخواهد بود. این موفقیت بر اساس حدس و گمان یا شانس نخواهد بود. فروش شانسی باعث موفقیت های نامنظم می شود.

  • بی رغبتی در فروش:

فروشنده هایی که به برقرای تماس های تلفنی تمایل ندارند به دو دسته تقسیم می شوند:

  1. فروشنده هایی که به آنچه می فروشند اعتماد ندارند.
  2. فروشنده هایی که به توانایی فروش خود اعتماد ندارند.

برای فروش موفق (با صداقت و خلوص) راهی وجود دارد و اگر شما نمی دانید که چطور این کار را انجام دهید، به طور یقین به شکلی دروغین به فروشندگی ایی متکی هستید، که به بی رغبتی منجر می شود.

  • مشتریان بی وفا:

احتمال دارد بارزترین نشانه نقش بازی کردن این باشد که مشتریان هیچ کاری نمی کنند. زمانی که برای جلب اعتماد مشتری هیچ دلیلی نمی آورید یا دلایل دروغین می آورید، آن ها هم تمایل خود را برای خرید مجدد از دست می دهند و برای معرفی شما به دیگران میلی ندارند.

  • بیش از حد کار کردن:

هشتاد ساعت کار کردن در هفته، پیش نیاز موفقیت در حرفه فروش نیست. متاسفانه نقش بازی کردن باعث می شود بخواهیم بیشتر و سخت تر از حد لازم کار کنیم. در فروش نقش بازی کردن روشی تصادفی به شمار می آید. اگر پوشیدن لباس مبدل برای فروش به یک مشتری خاص جواب نمی دهد، پس باید لباس مبدل دیگری انتخاب کنید. اگر دومی هم جواب نداد، سومی را امتحان کنید. در نتیجه بازدهی کار شما پایین می آید و باید ساعت های بیشتری کار کنید.

  • تغییر شغل:

نقش بازی کردن بیشتر فروشندگان باعث می شود که فقط مدت کوتاهی در یک زمینه ی فروش کار کنند. مشکل اینجاست که بیشتر فروشندگان هرگاه اوضاع موافق و بر میلشان نیست، به جای ای که در آیینه نگاه کنند و خود را مقصر بدانند، تقصیر را به گردن دیگران می اندازند. فروشندگان متظاهر به اشتباه بر این باورند که اگر در شرکتی جدید کار کنند یا محصول جدیدی را بفروشند، نتیجه ی کارشان بهتر می شود.

برای اینکه نقش بازی کردن را فوری رها کنید باید یاد بگیرید به زبان اعتماد ارتباط برقرار کنید و به عبارت دیگر پنج نشانه ی

  1. وقت شناسی
  2. برقراری ارتباط
  3. درک کردن مشتری
  4. صداقت و کامل بودن باید در فروش شما به وضوح دیده شود.

سپس برای رهایی همیشگی از نقش بازی کردن باید یاد بگیرید که مرتب به زبان اعتماد ارتباط برقرار کنید.

برقرای ارتباط به زبان اعتماد، نه تنها نقش بازی کردن را از عادت های فروش روزانه شما حذف می کند، (اگر فروش را به عنوان حرفه ی دائمی خود ببینید، انجام این کار ضروری است) بلکه فروش شما طوری رونق می گیرد که در گذشته هرگز چنین نبوده است. چنانچه ضرب المثلی معروف می گوید: «صداقت بهترین سیاست است

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

مدیریت دانش زیست محیطی، توانمندساز توسعه بلندمدت گردشگری    

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

مدیریت دانش زیست محیطی، توانمندساز توسعه بلندمدت گردشگری    

گردشگری یکی از بخش های مهم اقتصادی جهانی است و نقش مهمی در اقتصاد ملی به ویژه در کشورهای در حال توسعه ایفا می کند. چشم انداز منتشر شده توسط سازمان جهانی گردشگری (۲۰۱۴)، ۱.۸ میلیارد گردشگر بین المللی در سراسر جهان را برای سال ۲۰۳۰ پیش بینی کرده است. همانطور که در مطلب های قبلی اشاره گردید، ایجاد و استفاده از دانش جدید به منظور نوآوری، ایجاد توسعه و تطابق با تغییرات برای رقابت صنعت و مقصد گردشگری از اهمیت خاصی برخوردار است. با این وجود، صنعت گردشگری در اتخاذ این رویکرد موفق نبوده است، که این مسئله به خاطر ارتباط ضعیف بین آن رویکرد و تحقیق های علمی بوده است. یون(۲۰۰۴)، معتقد است علت اینکه صنعت گردشگری و مهمان نوازی استراتژی های مدیریت دانش را به آرامی اقتباس می کند، ناشی از پیچیدگی گردشگری است و نیازمند مهارت های خاص در کاوش اطلاعات و آمار و دانش قابل توجه مدیریت گردشگری و مهمان نوازی است. با توجه به محدود بودن مطالعه ها در زمینه مدیریت دانش در گردشگری واضح است که تعداد اندکی از سازمان های گردشگری هستند که دانش خود را به صورت حرفه ای مدیریت می کنند. در پژوهش های گردشگری، تفکر مدیریت دانش زیست محیطی باید گسترش یابد تا بتواند در مسائل میان سازمانی در رابطه با ذخیره و جریان دانش در شبکه های سازمانی موثر باشد. مدیریت دانش(زیست محیطی) بکارگیری دارایی با ارزش دانش در سازمان(گردشگری) برای ایجاد مزیت رقابتی است.

همانطور که سگارا- ناوارا و مارتلو (۲۰۱۴) اشاره کردند، دانش در یک شرکت هم از داخل هم از خارج شرکت پدیدار می شود. با انجام این کار، مدل SECI نقش مهمی در ایجاد دانش زیست محیطی بازی کند چرا که علاوه بر انتقال دانش، برای پالایش دانش موجود در سازمانی است که استراتژی های جستجو و بازیابی دانش به منظور ارتقای اثربخشی در نظر گرفته شده است. بحث کلیدی حمایت از مدل SECI این است که دانش نگهداری شده توسط افراد با دیگران به اشتراک گذاشته شود بطوری که یک دانش جدید ایجاد شود.

مدل خلق دانش SECI نوناکو و تاکوچی(۱۹۹۵)

با توجه به مطلب های گفته شده در این مقاله،  می توان دریافت که در دسترس بودن دانش زیست محیطی در یک زمان لزوما تضمین اثربخشی برای افزایش نوآوری و رقابت سازمانی در زمان بعدی نیست. بنابراین دانش بدست آمده در یک زمان، ممکن است برای زمان های آینده مورد استفاده قرار نگیرد و یا به روزرسانی نشود. به همین دلیل می بایست به منظور بهبود عملکرد و توسعه بلند مدت سازمان های گردشگری، در طی زمان دانش زیست محیطی خود را به روز رسانی نمود. در نتیجه،  ایجاد دانش زیست محیطی، یک عامل مهم برای سازمان هایی است که می خواهند رقابتی عمل کنند، ولی تنها ایجاد دانش برای حفظ مزیت رقابتی در طول زمان کافی نیست. همچنین ایجاد دانش زیست محیطی به شدت وابسته به دانشی است که قبلا ایجاد شده و همچنین وابسته به اجرای قبلی برنامه مدیریت دانش با استفاده از اجتماعی کردن، برونی سازی، ترکیب ودرونی سازی است. مدل SECI در سازمان، یکی از ابزارهای توانمندساز برای به روزرسانی دانش می باشد. از طریق این برنامه، افراد قادر خواهند بود که مدل های ذهنی خود را با تمرکز بر تلاش برای حل مشکلاتی که برای سازمان و مشتریان مهم تر هستند،  به روز رسانی کنند که این نیز بازیابی دانش زیست محیطی قبلی را بازیابی می کند.

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

فروش همزمان کالا به روش حضوری و اینترنتی

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

فروش همزمان کالا به روش حضوری و اینترنتی

 فروش همزمان کالا به روش حضوری و اینترنتی یک اصطلاح صنفی است که برای یک روش بازرگانی و تجارت مورد استفاده قرار می­گیرد. در این روش یک کارخانه، کالا و خدمات خود را از طریق حضوری و همچنین پذیرش سفارش اینترنتی و حتی گاهی اوقات با استفاده از کتابچه راهنمای فهرست کالا، ارائه داده و به فروش می­رساند. علاوه بر این، برخی از مردم سفارش تلفنی و یا استفاده از اپلیکیشن­ های تلفن همراه و یا حداقل تامین پشتیبانی فروش(ضمانت) تلفنی را انتخاب می­کنند. به ویژه ظهور شبکه­های تلفن همراه، استفاده از این روش تجارت را رواج داده است، زیرا استفاده از این روش بدین معناست که مشتری­ها می­توانند بدون صرف زمان و نیاز به دسترسی داشتن به اینترنت و کامپیوتر، کارهایی نظیر خریدهای شخصی خود را انجام دهند. برخی از این کاربران ترجیح می­دهند که از جایگاه های فروش سیار استفاده نمایند.

یکی از نمونه­های رایج این روش تجاری، فروشگاه­ های زنجیره­ای هستندکه مشتری را قادر می­سازند که محصول های مورد نیازشان را بصورت برخط(آنلاین) و یا حضوری، از یکی از فروشگاه­ های آن ها سفارش دهند. همچنین مشتری ­ها می­توانند سفارش­ های خود را مستقیما از یکی از شعب محلی دریافت کنند و یا درب منزل تحویل بگیرند. از این نوع از روش کسب و کار، ترکیب­ های جایگزین متعددی وجود دارد. موفقیت این روش در تعدادی از واحدهای صنفی، اعتماد برخی از تحلیلگران را کاهش داده است و چنین استدلال می­کنند که فروش بدون واسطه کالا، خرده­فروشان قدیمی را از کار خواهد انداخت.

نخستین مورد بکارگیری روش تجاری فروش همزمان کالا به روش حضوری و اینترنتی برای فروش محصول های یک دکه پیتزافروشی بود، که از طریق اینترنت یک فروشگاه، سفارش می­گرفت. شعبه تولیدی پیتزای برخط(آنلاین)، نوعی مدل تقویت شده است، که از نظر تعداد جمعیت تحت پوشش، به کسب و کار پر رونقی دست یافته است. شرکت تحویل پیتزای زنجیره­ای گزارش می­دهد که هم­اکنون، به تنهایی در بریتانیا، بیش از ۶۹.۷% از سفارش ها با کسب درآمد ۲۰۴.۷ میلیون پوند(تقریباً ۳۲۹ میلیون دلار)، پیش از ارسال به فروشگاه مربوط، بصورت برخط(آنلاین)به انجام می رسد. موج اصلی پیاده­سازی این مدل کسب و کار، در حدود سال ۲۰۰۰ بوجود آمد. خرده­فروشانی از قبیل والمارت، با راه­اندازی وبسایت­ هایی، مصرف­کنندگان را قادر می­ساختند که کالایی مشابه با کالا های موجود در فروشگاه را براحتی در درب منزل خود تحویل بگیرند.

مزایای این روش تجارت

مزایا برای واحدهای اقتصادی این روش بطور مشخص، توسط خرده­فروشان قدیمی، که امکانات پشتیبانی گسترده­ای داشتند، مورد استفاده قرار گرفت و زنجیره­ هایی بوجود آمده بود؛ اما با وجود فروشگاه­های قدیمی، آن ها بخوبی شناخته شده و اغلب مورد اقبال عمومی قرار گرفتند. برخی از دلایل موفقیت این روش این است که راه­اندازی سامانه فروش اینترنتی برای یک خرده­فروش سنتی، بسیار آسانتر از بکارگیری یک روش فروش بکلی برخط (آنلاین)، برای یک شرکت تولیدی تازه­تاسیس؛ و یا برپایی یک حضور سنتی که شامل برند(نشانه معتبر) قوی و شناخته شده باشد، بدون داشتن بودجه یک فروشگاه بزرگ، برای یک خرده­فروش برخط(آنلاین) است.

 همچنین می­توان گفت که، درحالیکه مشتری می­تواند اجناس خریداری شده را به فروشگاه باز گرداند، پیاده کردن این روش بازرگانی می­تواند اتلاف هزینه بارگیری و ارسال کالا های تحویل نشده و مرجوعی را کاهش دهد.

مزایا برای مشتری­ها به این گونه است که این تجارت می­تواند برای اقشار مختلف مشتری­ ها مزایایی داشته باشد. بعنوان مثال سوپرمارکت­ ها اغلب انواع متفاوتی از مشتری ­ها را دارند که خود سبب وجود گزینه های خرید متنوعی می­شوند. گروهی از آن ها تمایل دارند که کالا را پیش از خرید، مستقیما ببینند و همچنین دوست دارند که خرید خود را در حال حرکت انجام دهند. درحالی که گروه دیگر ممکن است با خرید  اینترنتی راحت تر باشند و اجناس خود را بصورت سفارشی خریداری نموده، در منزل تحویل بگیرند. داشتن این مدل تجارت به معنی راضی نمودن هر دو گروه است. دیگر خرده­فروشان صرفا برخط( آنلاین) سنتی، اعتقاد داشتند که افزودن یک حضور ”Bricks and mortars”  به کسب و کار بکلی برخط(آنلاین)آن ها، بطوری که مشتری­ها بتوانند پیش از خرید، محصول ها را بطور عینی دیده، آزمایش نموده و برای کلیه کالاهای خریداری شده مشورت و پشتیبانی دریافت کنند، به نفعشان است.

 علاوه بر این، اگر مشتری­ ها جنس را از طریق یک فروشگاه  ”Bricks and mortars” بشناسند، با خرید به روش  ”Bricks and Clicks”  احساس امنیت و راحتی بیشتری می­کنند.

معایب این روش برای واحدهای اقتصادی…

عامل اصلی تعیین­کننده موفقیت یا شکست این روش کسب و کار، کنترل قیمت هاست. بطوریکه معمولا بهبود یک ارائه حضوری کالا، ( هزینه­های پیش فرض و کارمندان یک فروشگاه فیزیکی) هزینه و سرمایه­گذاری بزرگتری را می­طلبد؛ که یک کسب و کار برخط(آنلاین)اینگونه نیست. برعکس، در تجارت و برنامه فروش تجملی­تر، اغلب گرانتر و یا فروش گاه گداری(متناوب) محصولاتی مانند اتومبیل، اگرچه خریداران ممکن است که کسب اطلاعات برخط( آنلاین) از محصول ها را در نظر داشته باشند،(بدلیل طبیعت مشروط و نیاز به توجه بیشتر برای تصمیم به خرید )، امکان بازاریابی با استفاده از فروشگاه های حضوری بیشتر است. اگرچه برخی از کارخانه­های اتومبیل­سازی، تشکیلات معرفی برخط(آنلاین) محصول ها را دارند، که به مشتریانشان امکان می­دهد که گزینه­ های انتخابی و امکان  سفارشی اتومبیل را بطور برخط(آنلاین) انجام دهند، اما فقط با رفتن به یک مرکز معامله، فرآیند خرید خودرو تکمیل می­گردد که این امر بوسیله خریداران عمومیت پیدا کرده است.

از سوی دیگر، خدمات­رسانی صرفا برخط(آنلاین) می­تواند بهترین کارآیی را داشته باشد، زیرا عملکرد آن فقط بر تجارت برخط(آنلاین) متمرکز است. ثابت شده است که پیاده­سازی روش تجاری  ”Bricks and Clicks” سخت­تر از روش سراسر برخط(آنلاین) است. این روش ممکن است که در آینده موفقیت­آمیزتر باشد، اما تا سال ۲۰۱۰ برخی از بنگاه­ های سراسربرخط (آنلاین)، تا ۳۰% رشد داشته اند، درحالیکه رشد بسیاری از مراکز تجاری  ”Bricks and Clicks” تا حد ناچیز ۳% بوده است. عامل کلیدی موفقیت این روش، بمیزان زیادی بوسیله توانایی کارخانه در مدیریت تخفیف­های جداگانه و یکپارچه شعبه های آن و تجارت اینترنتی، تعیین خواهد گردید.

  معایب این روش برای مصرف­کنندگان…

برخی چنین استدلال می­کنند که فروش برخط( آنلاین)، با تسهیل امکان مقایسه قیمت­ها برای مشتریان، رقابت برای کاهش قیمت­ها را گرم تر می­کند؛ بطوریکه خرده­فروشان فقط بر روی قیمت­ها رقابت کرده، منجر به کاهش کیفیت کالا و خدمات می­گردد. این فرآیند بویژه هنگامی که وبسایت­های مقایسه خرید از قبیل  ”Mysupermarket”  مقایسه قیمت کالاها و خدمات را حتی بدون بازدید از وبسایت یک فروشگاه امکان­پذیر می­سازند، تشدید می­گردد.

قیمت­هایی که بصورت برخط(آنلاین۹ فهرست می­شوند، ممکن است که با قیمت­های عادی همخوانی نداشته باشند؛ این امر ناشی از عدم مدیریت صحیح و شرایط اقتصادی است(هنگامی که هزینه­های بالاسری در برآورد قیمت­ها متفاوت باشد)، که خود سبب سردرگمی و انحراف انتظار های خریداران می­گردد.

خریداران ممکن است که خرید خود را به اقلام مورد نیازشان محدود نمایند، زیرا واحدهای تجاری برخط(آنلاین) قادرند کالاهای بیشتر، پیشرفت­ها و ارتقا بیشتر و آگهی­های بیشتری را به نمایش گذارند.

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

شماره تماس جهت مشاوره!