Skip to main content
Tag

مشتری

آموزش بازاریابی، چند قدم تا بازاریاب حرفه ای شدن

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

آموزش بازاریابی بسیار متنوع است به عنوان مثال تا به حال شده است که به این مورد فکر کرده باشید که بازاریاب حرفه ایی چه خصوصیتی باید داشته باشد؟ یا باید برای داشتن چه توانایی هایی بر روی خود سرمایه گذاری کند؟ در این مطلب به بررسی بهتر این موضوع در حوزه آموزش بازاریابی می پردازیم.

آموزش بازاریابی، من یک بازاریاب حرفه ای هستم چون می دانم که…

  • بازاریاب حرفه ای کسی است که توجه بیشتری به شخصیت خود دارد. در واقع یک بازاریاب برای موفقیت نیاز به داشتن شحصیتی حرفه ایی دارد زیرا، اعتبار را در کار کسب می کند یا به بیان بهتر می توان گفت اعتبار برگرفته از تفکر مردم است. اما، شخصیت خود واقعی آن است که می تواند بر اعتبارش هم اثرگذار باشد.
  • در آموزش بازاریابی، بازاریاب حرفه ایی ابتدا برای خود یک رسالت تعریف می کند. آن ها برای چیزی بیش از پاداش های مالی فعالیت می کنند. بازاریاب حرفه ایی ابتدا به دنبال این است که توانایی اش را به کسی ثابت کند. حتی آن ها آن چنان تلاش می کنند که توانایی شان را به خودشان هم ثابت کنند.
  • بازاریاب حرفه ایی در خود به دنبال انگیزه می گردد. او نمی گذارد زندگی کاری و حرفه اش مانند یک زندگی نباتی پیش رود. او به دنبال انگیزه های پنهان در وجود خود می گردد تا بتواند یک حرکت موفقیت آمیز داشته باشد.
  • در مفاهیم آموزش بازاریابی، بازاریاب حرفه ایی همیشه محیط پیرامون خود را تجزیه و تحلیل می کند. او به طور مستمر اخبار تجارت را دنبال می کند و نمی گذارد وقفه ایی بین دریافت اطلاعات او ایجاد شود. مجله های صنعتی را می خواند. از وضعیت ارز مطلع است. ستون های مربوط به فروش محصولات و خدمات مرتبط به کار خود را مرتبط چک می کند!
  • چنین شخصیتی سازماندهی قوی ایی دارد. برای برنامه های کاری خود سازماندهی مناسب و جالبی را تدارک می بیند. به هیچ وجه تعجب نکنید از اینکه فایل های کامپیوتری اش مرتب و منظم است! زیرا  سازماندهی او در تمام بخش های زندگی اش تسری پیدا می کند.
  • بازاریاب حرفه ایی سخت کوش است. دنبال راه یک شبِ پول دار شدن نیست. یاد گرفته است منظم و طبق برنامه حرکت کند تا با گذشت زمان به نتیجه دلخواه خود دست یابد.
  • به محصول و خدمتی که معرفی می کند معتقد است زیرا می داند تا زمانی که خودش به گفته های خودش معتقد نباشد مشتری که هیچ، هیچ جنبده ایی او و محصول و خدمتش را باور نمی کند!

اگر می توانید این خصوصیاتی را که در آموزش بازاریابی مد نظر است رعایت کنید و  در خود پرورش دهید تا حرفه ایی شدن راهی نمانده است!!!

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده 

 

بازاریابی نوین، پیدایش فروشگاه زنجیره ایی در ایران و جهان

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

در بازاریابی نوین روند پیدایش فروشگاه زنجیره ایی به سال های بسیار دور بر می گردد. در حدود سال های ۱۸۵۲ میلادی، بازرگانی فرانسوی به نام آریستید بوسیکو تصمیم گرفت فروشگاهی برای فروش اجناس خرازی ایجاد کند. این فروشگاه کوچک بود و فروشگاه زنجیره ایی اطلاق نمی شد اما، با گذشت زمان همین فروشگاه کوچک شروعی بر روند بازاریابی نوین بود و این فروشگاه مادر فروشگاه های برزگ تری شد. به مرور زمان اولین شعبه فروشگاه زنجیره ایی  P&A  در سال ۱۸۵۹ میلادی در کشور آمریکا تاسیس شد. این تفکر کم کم گسترش یافت و فروشگاه زنجیره ایی دیگری که اقلام متنوعی را توزیع می کرد توسط شخص دیگری به نام Woolworth در شهر نیویورک تاسیس شد.

پس از این روند اولیه در بازاریابی نوین و پیدایش چند فروشگاه زنجیره ایی در جهان، روند پیدایش این فروشگاه ها در امریکا سرعت زیادی به خود گرفت. شاید باورش برایتان سخت باشد اما، در سال ۱۹۲۹ میلادی حدود ۲۲ درصد از خرده فروشی ها در جهان توسط انواع مختلفی از فروشگاه زنجیره ایی در امریکا اداره می  شد. این نوع فروشگاه ابتدا برای ملزومات ضروری زندگی ایجاد شد اما، امروزه در حوزه دخانیات و دارو نیز فروشگاه زنجیره ایی وجود دارد.

دلایل موفقیت این شیوه از بازاریابی نوین در خرده فروشی متعدد است. از بین تمام دلایل، فروشگاه زنجیره ایی از این جهت که قیمت پایین تری را برای محصول لحاظ می کند همیشه مورد توجه مشتریان بوده است. در این فروشگاه ها تنوع کالایی زیاد است. هر فروشگاه زنجیره ایی برای توان مقابله با رقیبان خود و ایجاد قیمت پایین، اقدام به تشکیل انبار ها، شبکه های پخش و واحد های بسته بندی می کند. این روش سبب یکپارچه شدن زنجیره تامین و کاهش هزینه ها شده و در نهایت قیمت ها کاهش می یابند و قدرت رقابت افزایش صعودی دارد. در فروشگاه زنجیره ایی امکان گردش خریدار فراهم است و خریداران خودشان کالا را از نزدیک می بینند و در نهایت انتخاب می کنند.

در ایران این نوع از بازاریابی نوین و پیدایش فروشگاه زنجیره ایی به حدود کمتر از یک صد سال می رسد؛ ایجاد فروشگاه های اتکا، یا فروشگاه زنجیره ایی مخصوص نیرو های ارتش اولین نمونه هایی از این نوع از فروشگاه ها بودند که مورد استقبال مردم ایران واقع شدند. ایرانیان امروزه توجه زیادی به فروشگاه زنجیره ایی دارند و معمولا خرید های خوراکی خود را از این فروشگاه ها می خرند. به عنوان مثال:

فروشگاه رفاه، شهروند، کوروش، هایپر استار از نمونه های بزرگ این نوع از فروشگاه ها در ایران هستند که به طور متوسط هر ایرانی در سال چندین بار برای خرید به این فروشگاه ها مراجعه می کند.

فروشگاه زنجیره ای را می توان نقطه عطف فرآیند بازاریابی نوین در خرده فروشی دانست که با تمرکز بر آن چه که مشتری می خواهد توانسته است در دنیا به یک صنعت بزرگ و سودده مبدل شود.

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

آیا تضمینی برای استراتژی های بازاریابی بلندمدت وجود دارد؟

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

آیا می توان با مجموعه ای از راهکارها، طرح ها و زمان بندی ها، کارایی و بهره وری تلاش های بازاریابی شرکت را برای همیشه حفظ کنیم؟

برای اغلب مدیران ارشد بازاریابی، فکر کردن به آینده استرس زا است. شرایط بازار به سرعت تغییر می کند و رشد تکنولوژی شتاب زیادتری به خود می گیرد. یک رقیب قدرتمند، یک روند جدید یا یک تکنولوژی نوظهور ممکن است کسب وکار شما را برای همیشه از صحنه خارج کند، یا لااقل آسیب هایی جدی به شما وارد کند.

اینجا است که مفهوم «تضمین آینده» مطرح می شود. سؤال این است که آیا می توان با استفاده از مجموعه ای از استراتژی ها، رویکردها و تغییرات، بازاریابی تضمین شده ای داشته باشید که کمتر در معرض تهدیدات آتی قرار بگیرد؟ ازآنجاکه آینده کاملاً غیرقابل پیش بینی است، آیا اصولاً ضمانتی وجود دارد؟

انواع تهدیدات

بیایید مصونیت آتی را با مرور انواع مسائلی که رویکردهای فعلی بازاریابی ما را تهدیدی می کنند، موردبررسی قرار دهیم:

۱- رقابت

رقابت مستقیم همیشه یک تهدید جدی محسوب می شود. اگر یک بازاریاب زیرک، با ارزیابی مدل کسب وکار شما متوجه شود که می تواند رویکرد مؤثرتری در پیش بگیرد (مثل قیمت گذاری پایین تر یا کانال های توزیع بهتر)، آن ها می توانند به سرعت بخش عظیمی از سهم بازار شما را از آن خود کنند.

۲- تکنولوژی مصرف کننده

تکنولوژی جدیدی که در دست مشتریان شما قرار می گیرد، ممکن است کانال انتخابی شما را منسوخ کند. به همه ی صنایعی فکر کنید که با ظهور اینترنت، به پایان راه خود رسیدند: آژانس های مسافرتی، دانشنامه ها، کتاب فروشی ها و به زودی تلویزیون های کابلی. یا تصور کنید اگر کمپین deletefacebook# به رشد خود ادامه دهد تا جایی که این پلتفرم را از صحنه خارج کند، اگر شما پیش ازاین ۸۰ درصد تلاش های بازاریابی خود را روی فیس بوک متمرکز کرده باشید، چه اتفاقی رخ می دهد؟

۳- تکنولوژی تجاری

این فقط تکنولوژی مصرف کنندگان نیست که تهدیدی برای شما محسوب می شود. اگر یک رقیب (یا صنایع مختلف) از تکنولوژی تولید یا توزیع بهتری بهره مند شوند، می توانند کارایی و جذابیت برند شما را کاهش دهند. در این صورت استراتژی های قدیمی بازاریابی شما جوابگوی بازار نیست.

۴- تغییر ترجیحات مصرف کننده

می دانیم که علت شکست ۴۲ درصد از شرکت ها، عدم نیاز بازار به محصولات عرضه شده ی آن ها است. ولی داستان همیشه این طور شروع نمی شود. اگر مصرف کنندگان ناگهان احساس کنند که تمایل و علاقه ای به محصولات شما ندارند، حتی بهترین کمپین بازاریابی هم نمی تواند مشکل را حل کند.

بهترین استراتژی هایی که به آینده ی بازاریابی امنیت می بخشند

بدیهی است که ما می خواهیم شرکتمان را در برابر این تهدیدها محافظت کنیم. اما بهترین راهی که پیش رو داریم چیست؟

۱- از تکنولوژی هایی استفاده کنید که می توانید با آن ها رشد کنید

در مرحله ی اول، زمانی که می خواهید زیرساخت های فناوری شرکت را بسازید یا استراتژی خاصی را برای بازاریابی انتخاب کنید، با اطمینان گزینه ای را انتخاب کنید که به مدت طولانی با شما خواهد بود و می توانید آن را در طول زمان ارتقا دهید. به سختی می توان پیش بینی کرد که استراتژی ها و محصولات تکنولوژی تا چه مدت دوام خواهند داشت و چه زمانی از بین می روند. اما اگر روی محصولاتی متمرکز شوید که احتمال رشد بالایی دارند و به راحتی قابل اصلاح و ارتقا هستند، شانس زیادتری برای حفظ آن خواهید داشت.

۲- خودتان را به هیچ استراتژی خاصی وابسته نکنید

در هیچ یک از بخش های کسب وکار، به استراتژی های ثابت وابسته نشوید. اصلاً مشخص نیست پروسه ای که امروز به شما خوب جواب می دهد، فردا هم کارایی داشته باشد. بنابراین همیشه برای تغییرات ملموس و جدی آماده باشید. تجربه ی تای کیزل از شرکت OnDeck مثال خوبی در این زمینه است. او برای شرکتی کار می کرد که مدیرعاملش در طول یک سال مجبور شد پنج بار برنامه های اصلی تولید را تغییر دهد. نوسانات مداوم هدف گذاری شرکت، باعث سردرگمی مشتریان و کارمندان شده بود و درنهایت آن ها نتوانستند به سود پیش بینی شده ی خود دست پیدا کنند.

۳- روی تقویت برند متمرکز شوید

به جای اینکه روی برنامه های انفرادی متمرکز شوید، ارتباطات برند خود را گسترش دهید و تقویت کنید. اگر مصرف کنندگان با برند شما احساس نزدیکی کنند، برای مدتی طولانی کنار شما خواهند ماند، حتی اگر شرکت رقیب پیشنهاد بهتری به آن ها ارائه کند یا کمپین مدرن تری برگزار کند.

۴- سلسله مراتب بازاریابی را منعطف نگه دارید

در داخل سازمان، تلاش کنید سلسله مراتب انعطاف پذیری داشته باشید و حتی اگر ممکن است، این طبقه بندی ها را کنار بگذارید. سلسله مراتب سازمانی سخت و راکد، مانع از نوآوری های بازاریابی می شود. این سیستم صرفاً مسئولیت زیادی را به رهبران تحمیل و فرایند تصمیم گیری و تغییرات تیم را سخت می کند. اگر می خواهید همیشه واکنش هوشمندانه ای به تغییرات داشته باشید، به حرکت سریع همه ی اعضا و ایده های همه ی سطوح سازمان نیاز دارید.

۵- از تنوع ایده ها استقبال کنید

تنوع، مزیت بسیار مهمی برای کسب وکار به شمار می رود. تحقیقات نشان می دهد شرکت هایی که از تنوع قومی و نژادی زیادتری بین کارمندانشان برخوردارند، به نتایجی ۳۵ درصد بالاتر از سطح متوسط دست پیدا می کنند. این آمار برای تنوع جنسیتی به ۱۵ درصد می رسد. این تنوع، در جلسات کاری شما به گفتمان های مفیدتر و ایده های خلاقانه تر منجر می شود و حل مشکلات بازاریابی را تسریع می کند. از طرف دیگر حضور کارمندان مختلف، کسب وکار شما را از هم اندیشی های کورکورانه، که تهدیدی جدی برای پتانسیل های شرکت است، محافظت می کند.

۶- تجربه ی کاربری را به جای پیشنهاد محصول در اولویت قرار دهید

محصولات را می توان به راحتی تکرار، یا جایگزین کرد. اما تجربیات، منحصربه فرد هستند. اطمینان حاصل کنید که کمپین های بازاریابی شما، روی تجربه ی مشترک مشتری و برند متمرکز است، نه فقط تبلیغات محصولات و خدمات.

۷- از کانال های مختلف بازاریابی استفاده کنید

اگر هم زمان از کانال های بازاریابی متعددی استفاده کنید (نظیر SEO، تبلیغات PPC، رسانه های اجتماعی)، ثبات و تضمین زیادتری به کسب وکار خود می دهید. به این ترتیب اگر یکی از استراتژی های شما با مشکل مواجه شود، زمان زیادتری برای اصلاح آن در اختیاردارید و در بلندمدت هم می توانید روی گزینه های جایگزین زیادتری کار کنید.

سؤال ما این بود که آیا می توان ضمانتی برای کمپین های بازاریابی آینده پیدا کرد؟ با توجه به غیرقابل پیش بینی بودن آینده و تهدیدات مختلفی که در مقابل استراتژی شما قرار دارند، پاسخ این سؤال منفی است. اما همان طور که دیدیم تاکتیک های مختلفی وجود دارند که فضای زیادتری پیش روی شما قرار می دهند و کمک می کنند تا حدودی از استراتژی خود محافظت کنید. هرزمانی که شرایط و دورنمای بازار تغییر کرد، از روش های فوق استفاده کنید. ممکن است این راهکارها چشم انداز بازاریابی شما را از سقوط نجات دهد.

منبع: شهر خبر

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

۷ اشتباه‌ رایج استارت‌آپ‌ها در بازاریابی

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

به نقل از جام جم آنلاین البته اشتباه در بازاریابی نیز مانند هر موضوع دیگری اجتناب‌ناپذیر است؛ بخصوص زمانی که استارتاپ در مراحل اولیه باشد. از طرفی باید این واقعیت را پذیرفت که هیچ روش بازاریابی نمی‌تواند موفقیت استارتاپ را صددرصد تضمین کند؛ اما اشتباه‌های زیای وجود دارد که می‌توان از انجام آنها خودداری کرد.

در ادامه به بررسی هفت نمونه از این اشتباهها میپردازیم.

۱ـ استخدام کارمند تماموقت برای بازاریابی

مدیریت هزینهها و استخدام کارمندان از جمله موارد مهمی است که همه شرکتها بخصوص شرکتهای تازه تأسیس باید به آن توجه کنند. استخدام کارمند تماموقت برای انجام امور بازاریابی نتیجهای جز هزینههای اضافه برای شرکت به همراه نخواهد داشت. کمک گرفتن از کارمندان آزادکار، کارآموزان یا حتی آژانسهای تبلیغاتی از نظر هزینه برای استارتاپهایی که زمان زیادی از راهاندازیشان نمیگذرد، بهتر است. شاید استخدام بازاریابان بهصورت تماموقت این احساس را به شما القا کند که شانس بهتری برای شناسایی فرصتهای موجود خواهید داشت اما این موضوع را فراموش نکنید که هر هزینه اضافه به ضرر شرکت است و به موفقیت آن لطمه وارد میکند.

۲ـ عدم راهاندازی وبگاه

این روزها اغلب مشتریها برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد محصولات و خدماتی که انجام میدهید، از طریق مراجعه به وبگاه با شرکت ارتباط برقرار میکنند. بنابراین هر کسبوکاری باید یک وبگاه برای معرفی کاری که انجام میدهد، داشته باشد. اگر هنوز به فکر راهاندازی وبگاه نیفتادهاید، مطمئن باشید مشتریهای زیادی را به رقبایی باختهاید که وبگاههای حرفهای دارند. علاوهبراین، وبگاه میتواند پل ارتباطی شما با مشتریها باشد. همچنین این موضوع را فراموش نکنید که راهاندازی وبگاه مانند گذشته سخت نیست و هر شخصی با هزینه اندکی میتواند دامنه مورد نظرش را ثبت و از وبگاه‌‌سازها برای پیادهسازی آن کمک بگیرد.

۳ـ استفاده نکردن از استراتژی مناسب برای سئو

همانطور که میدانید، راهاندازی وبگاه بهتنهایی کافی نیست. اگر یک وبگاه از استراتژی مناسبی استفاده کند، رتبهبهتری در موتورهای جستوجو بخصوص گوگل دریافت میکند. بنابراین احتمال اینکه در نتیجه جستوجو به کاربر نشان داده شود بالاتر میرود. استراتژی مناسب برای سئو یعنی باید از کلمات کلیدی مناسب برای محتوا، عنوان، توضیحات و برچسبها استفاده کنید. همچنین متن نوشتهشده باید ساختار مناسبی داشته و برای کاربران مفید باشد. اگر نمیدانید چگونه باید کلمات کلیدی را در کدهای وبگاه وارد کنید، کافی است در اینترنت جستوجو کنید. مطالب آموزشی زیادی در این مورد نوشته شده که به شما کمک میکند.

۴ـ تحلیل نکردن استراتژی بازاریابی

شناخت استراتژی بازاریابی و در نظر گرفتن میزان اثرگذاری آن از خود استراتژی مهمتر است. در واقع اگر میزان فروش و درآمد شرکت بر اساس تعداد کلیکهایی که روی تبلیغات انجام شده، تحلیل نشود یعنی عملا هیچ استراتژیای برای بازاریابی استفاده نشده است. دادههای جمعآوری شده را تحلیل کنید و ببینید کدام راه حل تغییرات مثبت بیشتری بر افزایش میزان درآمد شرکت داشته است. سایتبازاریابی فرآیندی استاتیک نیست و باید دائم مورد بررسی و تحلیل قرار بگیرد تا بهترین راه متناسب با کسبوکار شما پیدا شود.

۵ ـ هدف قرار دادن مخاطبان اشتباه

اگر یک برند درک و شناخت مناسبی از مخاطبانش نداشته باشد، نمیتواند با آنها ارتباط برقرار کند. پیدا کردن کانالهای ارتباطی صحیح برای دسترسی به مخاطبان و برقراری ارتباط با آنها ضروری است. همچنین تمرکز روی یک کانال کافی نیست و احتمال دسترسی به مخاطبان بیشتر و بهتری را که بتوانند به مشتری تبدیل شوند از برند میگیرد.

۶ ـ عدم استفاده کارآمد از وبلاگها

هر وبگاهی باید یک بخش وبلاگ داشته باشد و پیوسته بهروزرسانی شود. هرقدر محتوا مفیدتر باشد، احتمال اینکه خوانندگان آن به مشتری تبدیل شوند بیشتر است. فراموش نکنید راههای زیادی برای استفاده از وبلاگ وجود دارد و اگر وبگاه خودتان هنوز این بخش را راهاندازی نکرده است باز هم میتواند از مزایای آن بهرهمند شود. فعالیت در سایر وبگاهها بهعنوان نویسنده مهمان یکی از موفقترین استراتژیهای بازاریابی است و بسیاری از کارآفرینان از این استراتژی استفاده میکنند. همچنین میتوانید در شبکههای اجتماعی برای پستهای مرتبط با موضوع برند کامنت بگذارید و بدون پرداخت هیچ هزینهای بازاریابی کنید.

۷ـ تمرکز بیش از اندازه روی رقبا

بررسی استراتژی بازاریابی رقبا ایده بدی نیست؛ اما نباید از آن الگوبرداری شود. تبلیغات راهی برای رساندن صدای برند به مشتری است و اگر شیوه انجام این کار مستقیما از برند دیگری کپی شود، نهتنها احتمال رساندن صدای برند به مشتری از دست میرود بلکه مشتریها نیز از شباهت تبلیغات خسته خواهند شد. بعلاوه تضمینی وجود ندارد که روش استفاده شده یک برند برای بقیه کسبوکارها نیز جواب دهد. بهترین کار این است که روش مورد استفاده دیگران را مطالعه و آن را با کمی تفکر و نوآوری ترکیب کنید.

منبع: شریان نیوز

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

مدیریت ارتباط با مشتری در بازار روز

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

شمال ایران مکان جذابی است و یکی از جذابیت های آن روز بازار ها یا همان بازار روز است که مدیریت ارتباط با مشتری را آسان کرده است. زمانی که برای مسافرت به این منطقه سر سبز سفر می کنید بازار روز های شهر های مختلف خطه شمال حال و هوای در لحظه زندگی کردن را به هر گردشگری القا می کند. اما بازار روز چه زمانی در تاریخ شکل گرفت؟ و مدیریت ارتباط با مشتری چگونه به کمک آن متحول شد؟

بازار روز، روز بازار و مدیریت ارتباط با مشتری

مادر ترودی تمپل راهبه و باغبانی که بیشتر عمر خود را صرف کمک به نیازمندان کرد. حدود سال ۱۹۷۳ میلادی بود که تصمیم گرفت برای تامین مالی کلسیا و مبلغان مذهبی، گل های پرورش داده شده خود را به فروش برساند. گلخانه مادر ترودی نمی توانست کفاف تقاضای بازار را دهد و او تصمیم گرفت از عمده فروشی خیابان شیکاگو گل خریداری کند و بفروشد. مادر ترودی در خلال اینکارمتوجه نکته ای شد. گلخانه خیابان شیکاگو فقط گل نمی فروخت میوه و سبزی تازه هم می فروخت. او به فکر فرو رفت و تصمیم او سر آغازی بر شکل گیری بازار روز یا روز بازار شد! زیرا با این شیوه می توانست ارتباط کامل تری با مشتری داشته باشد و مدیریت ارتباط با مشتری را تا حدود زیادی بهبود بخشد.

او فروشگاه محلی ایی به شکل شرکت تعاونی در محل زندگی خودش تاسیس کرد سپس هر هفته میوه و سبزیجات را عمده می خرید و در تعاونی خودش می فروخت. حتی سفارش هم می گرفت و به همسایگان و محلی ها قول می داد که هفته بعد آن سفارش ها را از شیکاگو خریداری کند و برای آن ها به تعاونی بیاورد در واقع او به مشتریان خود توجه زیادی می کرد. مادر ترودی یک دختر داشت روزی در حدود سال ۱۹۷۵ میلادی دختر او پیشنهادی داد که این پیشنهاد فعالیت های مادر ترودی را بیشتر به سمت بازار روز و بهبود مدیریت ارتباط با مشتری سوق داد.

او از مادرش خواست که برای جمع کردن اعانه، کیکی بپزد تا او در مدرسه بفروشد. مادر ترودی زن خلاقی بود و به دخترش پیشنهاد داد که به جای کیک جعبه هایی از میوه های تازه را به مدرسه ببرد. مسئولین مدرسه از این جعبه میوه ها استقبال کردند و سیر تکاملی فعالیت های مادر ترودی کامل شد چون دقیقن یک هفته بعد در بلندی های خوش آب و هوای کلارندون در ایالت ایلی نویز اولین روز بازار یا بازار روز را راه اندازی کرد…! او با فراهم کردن خواسته های مشتریان خود در این بازار روز توانسته بود به مدیریت ارتباط با مشتری رنگ و بوی تازه ایی ببخشد.

این خبر در کل ایالت پیچید. مدرسه های دیگر هم درخواست های مشابه به مادر ترودی می دادند و مادر ترودی به این نتیجه رسید که بازار روز باید به غیر از اقلام سبزی و میوه، محصول های دیگری هم عرضه کند بنابر این او گوشت، غذای دریایی و سایر اقلام را در بازار روز عرضه می کرد و چرخه مدیریت ارتباط با مشتری برای کسب و کار او کامل تر می شد.

این روند هم در ایران بسیار با قدمت است البته در گذشته در ایران نیز بازار روز شامل میوه و سبزی بود و امروزه پارچه، گوشت، ماهی، لباس حتی اسباب بازی! و سایر اقلام در بازار روز های ایران فروخته می شوند که خود به نوعی نشانه تکامل مدیریت ارتباط با مشتری در روز بازار ها است. طبق شواهد تاریخی و نقل قول ها، روند سیر تکاملی بازار روز در ایران بسیار قدیمی تر از نمونه خارجی آن است اما، متاسفانه تاریخ مدونی تا به حال از آن نگارش نشده است وگرنه به جای مادر ترودی این مطلب، نمونه ایرانی آن امروزه در کتاب های مدیریت ارتباط با مشتری در دنیا به نگارش در می آمد…

تصویری که شما را در استان های شمالی ایران به وجد می آورد، حس در لحظه بودن و یا تر و تازه بودن، مکانی که از گردش در آن لذت می برید و در ضمن خرید هم می کنید، سرمایه کمِ چنین مکان ها و لبخند رضایت مشتری و خریدار و خلاصه همان بازار روز خودمان! و همان مدیریت ارتباط با مشتری که به بهترین شکل ممکن به نمایش گذاشته می شود در طول تاریخ روندی طولانی را طی کرد تا امروزه توانست تلاقی خوبی از فروش و مدیریت ارتباط با مشتری را به تصویر کشد.

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

مشتری مداری ویژگی های تجارت های موفق

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

مشتری مداری یکی از مهمترین خصیصه های پیش روی یک تجارت است. توجه به این که مشتری چه می خواهد و این که چگونه مطابق با سلیقه و خواسته او پیش برویم یکی از چالش های بزرگِ پیش روی کسب و کارهاست.

مشتری مداری آن چنان مهم است که افراد زیادی راجع به آن سخن گفته اند به عنوان نمونه گاندی رهبر مردم هند در مبارزه های خود این چنین به مشتری مداری نگاه می کرد؛

  • مشتری سزاوار بالاترین توجهات و احترامات است. مشتری آب حیات هر داد و ستد است.

بسیاری از تجارت ها تلاش می کنند با توجه به این که مشتری برای آنان یک دارایی ناملموس است توجه ویژه ایی به آن نمایند. با این وجود برای این که سازمان یا تجارتی مشتری مدار شود باید چند ویژگی را در خود پرورش دهد:

  • برای مشتری مدار شدن کسب و کارتان باید توانایی شنیدن انتقاد را در خود پرورش دهید.
  • با تامین کنندگان محصول صحبت کنید و آنان را از آن چه که مورد تقاضای مشتریان است مطلع کنید.
  • برای ارتقا مشتری مداری هرز چندگاهی سمینار هایی را برای تعامل بهتر با مشتریان خود در نظر بگیرید.
  • تلاش کنید تا به ایده آل های مشتریان خود نزدیک شوید.
  • یادتان باشد شما مشتریان درونی هم دارید. مشتریان درونی همان کارمندان شما هستند. برای رشد مشتری مداری باید به کارمندان خود هم توجه کنید، به درد و دل هایشان گوش کنید و به آن ها ارزش دهید.
  • به صورت دایم خود را با رقبایتان مقایسه کنید. بهترین کار برای این منظور، این است که از دوره های زمانی مشخص استفاده کنید.
  • برای رشد ویژگیِ ِمشتری مداری، خدمات به مشتریان را به عنوان یک اولویت بنگرید.
  • اگر قرار است خدمتی به مشتری ارایه کنید از او هم نظرسنجی نمایید تا مطابق با سلیقه او پیش روید.
  • بخشی را به عنوان صدای مشتری راه اندازی کنید. این گونه توانسته اید گامی سازنده در جهت مشتری مداری بردارید.

با توجه به ویژگی های بالا باید متوجه شده باشید که مشتری مداری یک فرهنگ سازمانی است. در واقع زمانی می توانید در این حوزه موفق باشید که این رویکرد را به یک فرهنگ سازمانی برای تجارت خود بدل کنید. بنابر این اگر بخواهیم  خلاصه ایی ازآن چه را که گفتیم بیان کنیم می توانیم بگوییم که مشتری مداری به معنای:

اعتماد به مشتری، رعایت حقوق مشتری، احترام عمیق به او و ارتباط دایم با مشتری است.

اگر بتوانید به این نکته ها توجه کنید پس شما کاملا مشتری مدار شده اید!

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده 

 

فروش مهم ترین خدمت شماست!!!

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

ممکن است شخصی که تصمیم گرفته است؛ این متن را مطالعه کند یک فروشنده باشد و یا بدون شک  فرآیند فروش را به عنوان یک خریدار تجربه کرده باشد. به هرحال برای ما مهم این است که شما تا چه میزان متوجه شده اید که  فرآیند فروش یک خدمت است؟ یا اصلا فروش را یک خدمت تلقی می کنید؟؟؟

اگر شما یک فروشنده باشید باید این را بدانید که تمام تلاش های شما در جهت معرفی محصول و یا خدماتتان و در نهایت فروش آن ها یک حرفه ی کاملا تخصصی است و به همین دلیل است که می گوییم فروش خدمت است.

مشتریان هر روزه در معرض اطلاعات زیادی قرار می گیرند. در این میان ممکن است مشتری به شکل مداوم با تکنولوژی های زیادی مواجه شود. زیرا، بازار های امروزی تحت تاثیر شدید، فرآیند های جدید تکنولوژیکی هستند. همچنین رقیبان شما تلاش های زیادی را انجام می دهند تا سهم بیشتری از بازار را به دست آورند. مشتریان به شکل مستمر نیاز های جدید پیدا می کنند و به همین علت درصدد رفع آن ها بر می آیند. برای این کار اولین قدم این است که محصول شما را خریداری کنند. فروشنده در چنین شرایطی و با تمام فشار های کاری و یا خانوادگی خود باید بتواند در مشتری حس کشش به محصول خود را بیدار کند و بعلاوه این توانایی را هم باید در خود تقویت کند که استرس حاصل از فشار های مختلف را که بر او تحمیل می شود به مشتری خود منتقل نکند زیرا، در چینین حالتی تمام فعالیت هایی که او برای فروش محصول انجام می دهد با شکست مواجه می شود.

به همین علت فروشنده تلاش می کند تا مطابق با خواسته ها و نیاز های مشتری پیش رود و برای این منظور تمام تجربه و فرآیند های علمی در  زمینه ی فروش را در پیش می گیرد تا یک خدمت فروش را در سه جنبه مدیریت کند؛

  • نیاز های مشتریان خود را بشناسد.
  • از بازار تکنولوژی های جدید اطلاع یابد.
  • از وضعیت رقبا و فعالیت های آن ها آگاه شود.

مجموعه ی این فعالیت ها در کنار هم بسته ایی خدماتی را برای فروشنده ایجاد می کند. این که شما بدانید چگونه فاکتور های بالا را در کنار هم قرار دهید تا به سود بهینه ایی دست یابید نشان دهنده ی خدمت ارزشمندی است که با عنوان فروش برای مردم شناخته می شود.

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده 

آیا بازاریابی ما ارتباط زده شده؟ یا نرمال است؟

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

مردم در دنیای امروز عاشق ارتباطات هستند!!! یا بهتر بگوییم افراط در ارتباطات را دوست دارند این حالت در بازاریابی هم طغیان کرده است. همه ی مردم ناگهان علاقمند هستند همه جا باشند و در ضمن هیچ جا نباشند یا دوست دارند در همه جا سَرک بکشند و یهو غیب شوند…. چرا؟ این دنیای ارتباط زده چه قدر بازاریابی را تحت تاثیر قرار داده است؟

بازاریابیِ ارتباط زده!

جمله ی معروفی در ارتباطات وجود دارد که می گوید در ارتباطات بیشترین کمترین است. در واقع بازاریابی در دنیای امروز ما تحت تاثیر ارتباطات زیادی قرار گرفته است و این پیام های متعدد تنها به میزان کمی می تواند در بازاریابی برای مشتریان موثر واقع شود زیرا؛ مشتریان در بمباران اطلاعات قرار گرفته اند و در نتیجه به جای دریافت اطلاعات در تلاش هستند به نحوی خود را از بمباران اطلاعات رهایی دهند بنابر این، بسیار طبیعی است که بازاریابی محصول ها در این شرایط به خوبی رخ ندهد و در نهایت با وجود انبوهی از کانال های ارتباطی بسیاری از کسب و کار ها نتوانند بازاریابی موفقی داشته باشند و مشتری جذب کنند.

برای درک این که باید بتوان توازنی بین حجم اطلاعات ارسالی و دریافت کننده ها در بازاریابی برقرار کرد، توجه شما را به این مثال معطوف می کنیم:

هر ساله در دنیا حدود ۳۰ هزار عنوان کتاب چاپ می شود و بعد سال دیگر نیز حدودا همین مقدار و این روند تکرار می شود. (برگرفته شده از کتاب جایگاه سازی، ص ۱۵) شاید به نظر شما این رقم در برابر جمعیت میلیاردی زمین اصلا چیزی نباشد اما، واقعیت این است که این طور نیست. برای خواندن همین مقدار عنوان کتاب با یک حساب سرانگشتی شما به ۱۷ سال زمان نیاز دارید و جالب تر آن که در این ۱۷ سال باید ۲۴ ساعته کتاب بخوانید تا این حجم اطلاعات تمام شود… اصلا چنین شخصی با این شرایط را می توانید تصور کنید و حالا متوجه شدید چرا بازاریابی با انبوه ارتباطات هنوز هم در معرفی محصول و خدمات مشکل دارد؟

بازاریابی مفید و مختصر

واقعیت این است که برای جذب مشتری در بازاریابی به این همه حجم اطلاعات نیاز نیست زیرا مشتری اطلاعات خیلی خلاصه می خواهد و به عنوان نمونه او نمی خواهد دقیق بداند ترکیب شیمیایی و محلول های کِرم دست و صورت فلان برند چیست، مشتری در بیشتر مواقع می خواهد بداند کِرم چرب است یا مرطوب کننده؟ واقعیت این است که او اصلا به بقیه موارد توجه ندارد.

بازاریابی محصول ها و خدمات در هر کشوری و با هر فرهنگی زمانی مفید است که بدانید به چه میزان باید به مشتریان خود اطلاعات دهید در غیر اینصورت او نه تنها از اطلاعات شما استفاده نمی کند بلکه آن ها را دور هم می ریزد و به همین راحتی بازاریابی شما در دنیای ارتباط زده ی امروزی شکست خورده است!

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده 

مدیریت اطلاعات بازاریابی چگونه بر بازار اثر می گذارد؟

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

مدیریت اطلاعات بازاریابی برای مدیران شرکت ها و سازمان ها و یا حتی موسسه های کوچک نیز اهمیت فراوان دارد. مدیریت هر سازمانی برای دسترسی به اینکه مشتریان چه چیزی را می پسندند؟ یا تقاضای بازار به چه صورت تغییر کرده است؟ و یا رقیبان چگونه فعالیت می کنند؟ به اطلاعات نیاز دارد. وظیفه ی تهیه این اطلاعات به عهده ی مدیریت اطلاعات بازاریابی است. در سازمان های بزرگ معمولا واحدی به نام مدیریت اطلاعات بازاریابی اطلاعات به هنگام، در این زمینه را در اختیار مدیران قرار می دهد اما، در سازمان کوچک واحد جداگانه ایی وجود ندارد و معمولا یک نفر وظیفه ی مدیریت اطلاعات بازاریابی را به عهده می گیرد.

“اداره کردن درست یک حرفه، مستلزم مدیریت آینده آنست و مدیریت آینده، مدیریت اطلاعات است. ماریون هارپر”

چرا مدیریت اطلاعات بازاریابی؟؟؟

هنگامی که بازاریابی در طی زمان تغییر کرد سه عامل سبب شد نیاز به مدیریت اطلاعات بازاریابی بیش از پیش حس شود:

  • به هر میزان شرکت ها گستره ی جغرافیایی فعالیت های خود را افزایش می دادند نیاز به مدیریت اطلاعات بازاریابی بیش تر احساس می شد.
  • با گذشت زمان و با بهبود درآمد خریداران؛ آن ها نسبت به کیفیت و یا شیک و به روز بودن کالای خریداری شده بیش تر حساس شده اند بنابر این، نیاز به داشتن اطلاعات از بازار و خریداران بیش از پیش شده است.
  • رقابت های غیر قیمتی بین تولید کنندگان و ارایه کنندگان خدمات افزایش یافته است و امروزه آن ها بیش تر به علامت تجاری خود، تبلیغ و تنوع کالایی و…. توجه نشان می دهند بنابر این، نیاز به مدیریت اطلاعات بازاریابی به یک ضرورت تبدیل شده است.

سه عامل در مدیریت اطلاعات بازاریابی

مدیران برای این که بتوانند موفق تر باشند نیاز دارد که اطلاعات دریافتی به هنگام و به روزی را داشته باشند در واقع آن ها باید اطلاعات مورد نیاز خود را در سریع ترین زمان ممکن نیز به دست آورند. اگر مدیریت اطلاعات بازاریابی اطلاعات مورد نیاز را به صورت به روز به مدیران بالادستی خود منتقل کند اما، این روند سرعت کندی داشته باشد در نهایت چندان برای مدیران  اثربخش نخواهد بود. سه مولفه ی به روز بودن، به هنگام بودن و سریع بودن را می توان سه فاکتور کلیدی در مدیریت اطلاعات بازاریابی دانست.

خوشبختانه امروز دسترسی به فن آوری هایی مانند کامپیوتر ها، ماشین های فکس، دیسک های فشرده، و…. توانسته اند اطلاعات بازاریابی را با سرعت هر چه تمام تر به دست مدیران برسانند.

در هر حال اگر مدیری نتواند به اطلاعات بازاریابی دست یابد نمی توان انتظار داشت که او موفق عمل نماید. زیرا برای این که اِشراف بهتری به بازار داشته باشد نیازمند دریافت اطلاعات است این کار برای یک مدیر با توجه به مشغله های او بسیار سخت  و دشوار است و در اینجاست که می توان به نقش مدیریت اطلاعات بازاریابی و تاثیر آن بر بازار پی برد.

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده 

تامین رضایت مشتری، وظیفه واحد بازاریابی یا دوایر دیگر؟؟؟

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

دنیای امروز تجارت و بازاریابی دنیای رقابت است؛ تامین رضایت مشتری به حدی مهم است که شرکت های بزرگ تجاری برای رسیدن به این مقصود با یکدیگر رقابت های شدیدی می کنند.

طبق عقیده ی پیتر دراکر اولین وظیفه ی هر شرکتی ایجاد مشتری است. با توجه به این که تنوع کالا و خدمات در حد بالایی است این سوال پیش می آید که مشتری چگونه انتخاب می کند؟ و چه چیزی برای او در اولویت است؟ مشتری همیشه به دنبال بیش ترین فایده است البته در این بین به هزینه هایی که باید صورت گیرد هم توجه دارد. فایده از منظر مشتری، یک حد انتظار است که می تواند برای او رضامندی ایجاد کند. هنگامی که رضامندی ایجاد شود او تصمیم به خرید قطعی می گیرد و سپس پس از خرید اول خود باز هم برای خرید مجدد به همان برند یا همان تولید کننده رجوع می کند.

به ترازنامه ی ما نظر افکندید؛ شما در سمت دارایی ها چندین و چند فروند هواپیما خواهید یافت که میلیارد ها دلار ارزش دارد، اما این اشتباه است و ما خود را فریب می دهیم. آنچه که ما باید در سمت دارایی های شرکت قرار دهیم چندین و چند نفر مسافر راضی است که سال گذشته با SAS مسافرت کرده اند. زیرا تنها دارایی که ما در اختیار داریم این است؛ مسافرانی که از خدمات ما راضی هستند و برای استفاده مجدد از آن پول پرداخت کنند. یان کارلزون ( خطوط هواپیمایی SAS)

مشتری یابی؛ واحد بازاریابی و دوایر دیگر

بسیاری از مدیران فرض می کنند تنها واحد بازاریابی وظیفه ی مشتری یابی را به عهده دارد و اگر در نهایت این فعالیت خوب صورت نگیرد انگشت اتهام به سمت دایره ی بازاریابی نشانه می رود. در حالی که گرچه مهمترین وظیفه ی این واحد مشتری یابی است اما، این فقط وظیفه ی واحد بازاریابی نیست و به عنوان مثال؛ واحد های دیگر از جمله واحد کنترل کیفیت هم در این فرآیند دخیل است. فرض کنید واحد بازاریابی کار مشتری یابی را به بهترین شکل انجام داده باشد اما، کالای بی کیفیت تمام زحمت این واحد را از بین می برد زیرا مشتری با کالا و یا خدمت بی کیفیت به رضامندی نمی رسد.

واحد بازاریابی وقتی کارایی دارد که تمام کارکنان و دوایر در جهت رضامندی مشتری حرکت کنند در غیر اینصورت نمی توان توقع داشت که با خدمات پس از فروش ناقص، برخورد و روابط عمومی اشتباه، کیفیت پایین، ضعف مدیریتی، به روز نبودن و…. بتوان مشتری را حفظ و وادار به خرید مجدد کرد.

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده 

 

شماره تماس جهت مشاوره!