Skip to main content
Tag

مشتری

چرا داشتن سایت بازاریابی برای کسب و کارتان مفید است؟

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

مگر می شود در دنیای دیجیتال زندگی کنید و به داشتن یک سایت بازاریابی برای رونق کسب و کارتان فکر نکنید! ما در این مقاله دلایلی را برای شما فهرست می کنیم تا متوجه شوید چرا داشتن سایت بازاریابی می تواند برای شما مفید باشد…

اگر می خواهید سرمایه گذاریِ مطمئنی در حوزه ی تجارت اینترنتی داشته باشید باید یک سایت بازاریابی برای شرکت خود تاسیس کنید. زیرا داشتن سایت بسیار بهتر از ارتباط با مشتریانتان در شبکه های اجتماعی؛ مانند تلگرام، فیس بوک یا اینستاگرام است و شما از این طریق ارتباط هدفمند تری را تجربه می کنید و بعلاوه این ارتباط پایدارتر خواهد بود.

ایجاد یک سایت بازاریابی در فضای مجازی کسب و کارتان را در اینترنت جاودانه می کند. شاید کمی باورش برای شما سخت باشد اما، امروزه داشتن یک وب سایت از داشتن کارت ویزیت بهتر می تواند به بازاریابی محصول و خدمات شما کمک کند! می توانید تجربه کنید چرا که نه؟!

اگر یک سایت بازاریابی برای کسب و کارتان ایجاد کنید می توانید اطلاعات بهتری را با مشتریانتان به اشتراک بگذارید به علاوه می توانید پروژه های موفقی را هم که انجام داده اید نمایش دهید. مشتری هم با دیدن فعالیت های شما بهتر از شبکه های اجتماعی ایسنتاگرام یا فیسبوک به شما اعتماد می کند.

اگر هر روز بخش فروش شما مجبور باشد به سوال های تکراری مشتریان جواب دهد خسته می شود و انرژی اش هم کم می شود اما، اگر در سایت بازاریابی شرکت خود بخشی را برای پاسخگویی به سوالات پرتکرار مشتریان اختصاص دهید طبیعتا می توانید مشتری را ابتدا به سایت ارجاع دهید و اگر مشکلش رفع نشد آنگاه می تواند با بخش بازاریابی و فروش شرکت تماس بگیرد.

هر وقت مطلب یا پروژه هایتان را در سایت بازاریابی شرکتتان به نمایش می گذارید سبب می شوید به راحتی مقاله  و مطالب از طریق لینک شبکه های اجتماعی سایت با دیگران share شود. پس طبیعتا به نفع شما خواهد بود و افراد زیادی با کسب و کارتان آشنا می شوند.

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  


 

۴ نوع مشتری که نباید با آنها کار کنید

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

برای آزادکارها و بنیانگذاران انتخاب مشتری خوب بسیار مهم بوده و حکم مرگ و زندگی را دارد، داشتن مشتری نامناسب لذت کار را از بین می برد.

مشتری حرف اول و آخر هر کسب وکاری است و بدون وجود آنها کسب وکار معنایی ندارد. به همین دلیل آزادکارها و بنیان گذاران کسب و کارهای جدید باید در انتخاب مشتری دقت کنند. تا زمانی که شخصی از مشتری راضی نباشد، از کسب وکارش لذت نخواهد برد و این موضوع نهایتا روی بهره وری و محصول نهایی تولید شده تاثیر می گذارد. اما چگونه می توان مشتری های بد را از مشتری های خوب تشخیص داد و از کار کردن با آنها اجتناب کرد؟ در ادامه این مقاله به معرفی چهار مدل از مشتری هایی می پردازیم که بهتر است با آنها همکاری نکنید.

۱- مشتریهایی که بیش از اندازه مغرور هستند

شاید تا به حال با این مدل از مشتری ها برخورد کرده باشید. آنها کسانی هستند که احساس می کنند همه چیز را می دانند و هیچ نصیحتی را از طرف شما یا دیگران قبول نمی کنند. آنها به نظر خود بیش از اندازه اهمیت می دهند و به همین دلیل کمک کردن به آنها برای رسیدن به موفقیت آسان نیست. هر تلاشی که برای بازخورد دادن می کنید و نقدهای سازنده ای که می دهید به غرورشان آسیب می زند و حتی ممکن است حالت تدافعی پیدا کنند. چگونه می توان با شخصی که حاضر به شنیدن بازخورد و انتقادات سازنده نیست رابطه همکاری حرفه ای برقرار کرد؟ تلاش برای همکاری با این افراد نه تنها ارزشی ندارد بلکه باعث اتلاف وقت می شود.

۲- مشتریهایی که به شما و وقت تان احترام نمی گذارند

مشتری هایی که برای وقت دیگران ارزش قائل نیستند مانند مشتری های مغرور به هیچ کس جز خودشان توجه نمی کنند. درواقع آنها فاقد احترام عمومی نسبت به افرادی هستند که با آنها کار می کنند.

آنها همواره سعی دارند زمان و تلاشی را که برای انجام یک پروژه کشیده شده است نادیده بگیرند. خودشان هیچ توجهی به مهلت اتمام پروژه ندارند و وظایف خود را به روزهای آخر موکول می کنند و بابت این موضوع از شما شاکی هستند. یا از همه بدتر اینکه ناگهان نظرشان را عوض می کنند و مجبور هستید همه کارها را دوباره انجام دهید. هیچ شخصی لایق بی احترامی نیست، اما بعضی مشتری ها در طول انجام پروژه رفتار خوشایندی با همکار خود ندارند. اینکه بابت انجام کار پول می گیرید به این معنا نیست که باید بی احترامی آنها را بپذیرید. اجازه ندهید هیچ کس چنین رفتاری با شما داشته باشد. رفتارهای تبعیض آمیز جنسیتی نیز به هیچ عنوان پسندیده نیستند و در صورت مشاهده باید هرچه سریع تر همکاری خود را خاتمه دهید.

۳- مشتریهایی که علایق و انگیزه های متفاوتی دارند

مشتری هایی که هیچ علاقه و احساسی به پروژه های خود نشان نمی دهند انواع دیگری از مشتری های ناسازگار و موهن هستند. آنها امید و انگیزه ای به طرف مقابل نمی دهند و پروژه مورد نظر هیچ اهمیتی برای شان ندارد. این افراد نه تنها بهترین امکانات را در اختیارتان قرار نمی دهند، بلکه هیچ تلاشی برای موفقیت پروژه نمی کنند. درواقع می توان گفت کیفیت نهایی کار برایشان اهمیتی ندارد و بهترین خود را وارد عمل نمی کنند. درنهایت بعد از همکاری با چنین افرادی متوجه می شوید پروژه ای در سطح متوسط ارائه شده که نام شما روی آن است. مطمئنا هیچ آزادکار یا کارآفرینی نمی خواهد در این موقعیت قرار بگیرد و درنتیجه راضی می شود دستمزد خود را پایین آورد، کار را سریع ترین انجام دهد و شاید برخلاف میلش راضی شود پروژه را به نام آنها تمام کند.

۴- مشتریهایی که احساس ریاست می کنند

دنیا به هیچ دیکتاتور دیگری نیاز ندارد و مطمئنا هیچ کس دلش نمی خواهد مشتری دیکتاتور داشته باشد. دیکتاتورها افرادی هستند که علاقه زیادی به کنترل کردن دیگران دارند و «نه» را به عنوان جواب قبول نمی کنند. کار کردن با چنین مشتری هایی این احساس را می دهد که هیچ مدیریتی روی کار خود ندارید و در قفس عقاید مشتری حبس شده اید. از آنجایی که کنترل تمام حرکات با آنها است درنتیجه اجازه نمی دهند تصمیم های خلاقانه بگیرید. آنها هیچ ارزشی برای ایده های شما قائل نیستند و تجارب شما را نادیده می گیرند.

کار کردن با چنین مشتری هایی احساس سوءاستفاده به فرد می دهد و هیچ فایده دیگری ندارد. این افراد شما را مانند عروسک های نخی تحت کنترل می گیرند و هر طور دل شان بخواهد تکان می دهند. اگر صاحب کسب وکار یا آزادکار هستید بهتر است مشتری های خود را با دقت بیشتری انتخاب کنید تا از کار خود لذت ببرید.

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

بازاریابی برای کسب و کار های کوچک چه فایده ایی دارد؟

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

کسب و کار های کوچک زمانی که راه اندازی می شوند بدون شک به فرآیند بازاریابی نیز نیاز دارند. بازاریابی فرآیندی است که با توجه به تقاضا های موجود در جامعه به برطرف کردن نیاز ها می پردازد و یک علم بین رشته ایی است اما، اگر شما به بازاریابی در این نوع کسب و کار ها بپردازید مزایای کار برای شما به عنوان یک بازاریاب متعدد است از جمله این که:

زمانی که کسب و کاری کوچک باشد سرعت در تمام بخش های آن زیاد است. این بدان معناست که در این نوع کسب و کار ها دست بازاریاب بسته نیست و می تواند بسیار سریع تر فعالیت کند! در حالی که اگر در یک شرکت بزرگ به بازاریابی مشغول باشید؛ ممکن است برای فعالیتتان مجبور باشید با کمیته های مختلفی هماهنگی برقرار کنید و گاهی مجبورید از قوانین خاصی تبعیت کنید تا با سایر دوایر هماهنگ شوید البته سرعت به معنای این نیست که هرج و مرج حاکم باشد اما، سریع تر بودن در این نوع کسب و کار ها به معنای آن است که بازاریاب سریع تر و به دور از بوروکراسی های رایج درسازمان های بزرگ کار خود را پیش برد.

در یک کسب و کار کوچک؛ کار تیمی به معنای واقعی کلمه جریان دارد! گاهی در شرکت های بزرگ کسب منافع شخصی در بازاریابی مانع از رشد فعالیت های تیمی می شود اما در کسب و کار کوچک کمتر این حالت رخ می دهد. همچنین همان طور که می دانید بازاریابی یک کار کاملا گروهی است و فعالیت بازاریابی می تواند همزمان با چند بخش در ارتباط باشد. با توجه به این شرایط این فعالیت نیازمند یک کار تیمی قوی است؛ تیمی که کسب منفعت جمعی اش ارجح به منافع شخصی تک تک اعضا باشد می تواند بسیار راهگشا باشد.

محصول هایی که یک کسب و کار کوچک عرضه می کنند در بسیاری مواقع می تواند با خواسته مشتریان تغییر کند چون هنوز درگیر فرآنید های خط تولید گسترده نشده است در اینجاست که بازاریاب با مشتری ارتباط بهتری می گیرد و مشتری هم احساس می کند که واقعا به خواسته ی او در زمینه ی تغییر در محصول جامه عمل پوشانده شده است.

بازاریابی در شرکتی بزرگ در مقایسه با کسب و کار کوچک

البته ما نمی گوییم که بازاریابی در شرکت های بزرگ بیهوده است! بلکه با توجه به آن چه گفتیم در شرکت های بزرگ شرایط کمی سخت تر است و بازاریاب باید تبحر بیشتری داشته باشد بنابر این اگر در شروع این کار قرار دارید بهتر است با کسب و کار کوچک کار خودتان را آغاز کنید!


ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

نوسان بازاریابی با تاثیر گروه های مرجع

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

تا به حال چه قدر با تاثیر گروه مرجع بر بازاریابی آشنا شده اید؟ یا اصلا تعریفی از گروه مرجع داشته اید؟

گروه مرجع تمام گروه های را شامل می شود که بر باور و عقیده ی مشتریانتان چه مستقیم چه غیر مستقیم تاثیر می گذارند. اما اگر گروه مرجعی به شکل مستقیم بر عقیده و باور مشتری اثر گذار باشد می توان او را گروه عضویت نامید. مانند فامیل یا همکار شما.

اگر دقت کرده باشید فامیل، همسایه، همکار می توانند بر نظر شخص برای خرید تاثیر گذار باشند و به همین نسبت این تاثیرگذاری بر بازاریابی اثرگذار خواهد بود. زمانی که مشتری به شما مراجعه می کند ممکن است گروه مرجع او بر انتخاب کالا با نام تجاری خاص بر روی او اثر گذاشته باشند و شما به عنوان یک بازاریاب باید بتوانید بازاریابی منطبق با گروه مرجع مشتری خودتان را از طریق صحبت با او و درک خواسته هایش بیابید.

بازاریابان شرکت های بزرگ برای موفقیت شرکتشان در فروش محصول هایشان، همواره تلاش می کنند گروه های مرجع مشتریان خود را به خوبی شناسایی کنند. شاید باور نکنید اما، گروه مرجع می تواند حتی بر خرید نوع نوشیدنی شما اثر گذار باشد و همیشه این گونه نیست که فکر کنید گروه مرجع تنها بازاریابی کالا های بزرگی چون تلویزیون را تحت تاثیر قرار می دهند. بلکه گروه مرجع بر بازاریابی کالا های جزیی زندگی نیز تاثیر گذار است حتی خرید یک آدامس هم می تواند تحت تاثیر چنین گروهی باشد.

بازاریابان با شناخت کلی اصول روانشناختی و جمعیت شناختی جامعه تلاش می کنند پیام های گروه های مرجع را دریابند. در چنین حالتی یک ارتباط موثر بین تیم بازاریابی، تیم روانشناسی و جمعیت شناسی شرکت های بزرگ به وجود می آید. البته بسیاری از شرکت های کوچک بازاریابی را از این زاویه نمی نگرند و اصلا تیم روانشناسی یا جامعه شناسی ندارند! و یا این تیم ها را بی ارتباط با فروش موفق می دانند! اما همان گونه که از این مطلب متوجه شده اید بازاریابی یک علم بین رشته ایی است و برای موفقیت در آن نیازمند تقابل علم های مختلف با یکدیگر هستیم…

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

بازاریابی در تهران چگونه است؟

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

بازاریابی در تهران به معنای این است که شما به عنوان یک بازاریاب برای موفقیت در چنین فضایی نیازمند این هستید که مشتریان خودتان را به خوبی بشناسید. این کار برای بازاریابی در تهران یک مزیت مهم است. چون هر بازاریاب تنها شخص شرکت است که با مشتری رابطه ی بسیار نزدیکی دارد و بنابر این با شناخت بهتر از خواسته و نیاز های مشتری و بازتاب آن به روسای شرکت و تصمیم گیرندگان سازمان می تواند به پیشبرد اهداف عالی سازمان و شرکت کمک شایانی کند.

بازاریابی در تهران و راهکار های آن

برای یک بازاریابی موفق در تهران با توجه به خواسته های رو به رشد مشتریان باید پیگیری زیادی داشته باشید. این به معنای این است که شما باید یک واحد ارتباط با مشتری قوی ایی را برای خود ایجاد کنید. در واقع شما باید برای موفق شدن در بازاریابی در تهران توجه زیادی به جلب رضایت مشتریان داشته باشید.

بخش ارتباط با مشتری به عنوان دروازه ی شرکت شما می باشد. زیرا مشتری تنها از این طریق می تواند با شما ارتباط بگیرد بنابر این، تلاش کنید تا نیرو های خوبی را در این بخش استخدام نمایید، زیرا از این طریق می توانید اطلاعات خوبی را برای بازاریابی در کلان شهری مانند تهران برای خود فراهم نمایید. این واحد پل ارتباطی شما برای موفقیت در بازاریابی در تهران است.

ممکن است این کار برای شرکت شما سخت باشد یا شما نیرو های حرفه ایی در این زمینه نداشته باشید. شرکت هایی هستند که می توانند در زمینه بازاریابی در تهران به شما کمک کنند. بعلاوه چنین شرکت هایی می توانند در زمینه تحقیقات بازاریابی به شما کم نمایند.

شرکت mrvisitor می تواند به شما در زمینه ی بازاریابی در تهران کمک کند. بنابر این اگر شما به چنین خدماتی نیاز دارید می توانید با مراجعه به صفحه ی خانه در سایت مسترویزیتور و کلیک بر روی صفحه ی ارتباط با ما یا تماس با ما ارتباط برقرار کنید تا بتوانیم در اسرع وقت با شما ارتباط برقرار کنیم.

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

چگونه یک بازاریاب حرفه ایی شوم!؟

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

بازاریاب حرفه ایــــــــــــــــــــــــی از آن دست عبارت هایی است که انسان را به وجد می آورد. اگر دوست دارید بازاریاب حرفه ایی شوید می توانید با توجه به چندین نکته به نقطه ی اوج موفقیت در شغل خودتان دست یابید. برای این که یک بازاریاب حرفه ایی شوید برای خودتان هدف و رسالت تعیین کنید. این به معنای این است که بی هدف روز هایتان را سپری نکنید و حتی برای فروش یک خودکار هم هدف داشته باشید. همچنین هدفتان فقط کسب پول نباشد گرچه کسب پول از واجبات زندگی است اما برای موفقیت باید سطح توقعتان را از خودتان را ارتقا دهید.

به جزییات توجه کنید. یک بازاریاب حرفه ایی به جزییات توجه می کند. به مخاطبتان توجه کنید، رفتار هایش را بررسی کنید، بازار و شرایط بازار را مدام چک کنید، خلاصه این که جزیی نگر باشید و برای موفقیت، از حالت کلی نگری خارج شوید.

برای تبدیل شدن به یک بازاریاب حرفه ایی ببنید واقعا مشتری چه می خواهد؟ چه محصولی را می پسند؟ چه ویژگی ایی برای او مهم است، چه سبکی مورد پسند اوست؟ تمام این سوالات را برای رسیدن به موفقیت باید پاسخ دهید و برای مشتریان مرتع نمایید.

پی گیری کنید! بله چیز سختی نیست… شما قصد دارید بازاریاب حرفه ایی شوید پس باید پی گیر فروش خود به مشتری باشید. بعضی از بازاریابان هنگامی که محصولی را می فروشند ارتباط خودشان را با مشتری قطع می کنند اما برای کسب موفقیت شما این گونه نباشید… در مناسبت ها پیام تبریک دهید، اگر نسخه جدید از محصول وارد بازار شد به مشتری اطلاع دهید، پس از این که محصولی را فروختید با مشتری تماس بگیرید و بپرسید آیا راضی هست یا خیر؟ یا این که چه درخواست دیگری دارد؟ به غیر از تماس می توانید از ایمیل هم استفاده کنید یا اگر می دانید مشتری شما در شبکه اجتماعی ایی عضو هست از طریق آن شبکه اجتماعی با او ارتباط بگیرید.

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

 

بازاریابی مشتری مدار در سه گام

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

اگر تا به حال دنبال این موضوع بوده اید که چگونه بازاریابی خود را مشتری مدار کنید با سه گام این مسئله حل است!!!خب در ابتدا ممکن است فکر کنید چگونه یک بازاریابی رنگ و رو رفته را به بازاریابی مشتری مدار تبدیل کنم و تنها با سه گام هم این کار را عملی کنم؟ البته شاید ظاهر قضیه کمی پیچیده و محال باشد اما، در عمل شما با این نوع بازاریابی واقعا فاصله ایی ندارید… به شرط این که همت کنید و این سه گام را مو به مو انجام دهید!

سه گام بردارید!!!

  1. ابتدا تمام مشتریان احتمالی خود را شناسایی کنید و سپس کمی این کار را دقیق تر انجام دهید. مثلا مشتریان بالفعل و بالقوه، و سپس بازارهای اصلی و فرعی را نیز دسته بندی کنید. این کار به شما کمک می کند تا برای ایجاد آمیخته ی بازار بسیار دقیق عمل کرده باشید.
  2. تمام هدفتان را رضایت مشتری قرار دهید. هر وظیفه ایی که انجام می دهید و هر کاری را که در فعالیت بازاریابی خود قصد انجام آن را دارید به این شکل و با این محتوا تحلیل کنید که آیا در انجام آن رضایت مشتری من تامین می شود یا خیر؟ در واقع ایجاد چنین حسی در مشتری به عنوان یکی از مهم ترین فعالیت های بازاریابی محسوب می گردد.
  3. یک بردار رسم کنید. بله تعجب نکنید بردار فقط در ریاضی کاربرد ندارد. بردار در علم بازار هم به کار شما خواهد آمد! اگر یادتان باشد گفتیم هر کاری را برای رضایت مشتری انجام دهید اما عوامل دیگر هم مهم است. بر روی بردار خروجی را رضایت مشتری قرار دهید و سپس فاکتور هایی مانند فروش بیشتر، سود و سهم بازار را بر روی بردار رسم کنید. تلاش کنید رابطه ایی را بین این عوامل ایجاد کنید که علاوه بر کسب آن ها در نهایت با رضایت مشتری یک مجموعه ی منحصر به فرد را در بازار برای شما رقم بزند.

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

بازاریابی گردشگری و بخش بندی های آن

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

بازاریابی گردشگری مانند هر نوع از بازاریابی اصولا باید طبق بخش بندی هایی پیش رود. این بخش بندی های می توانند متنوع باشند. بازاریابی گردشگری/جغرافیا، اقتصاد، سن، جمعیت، خانواده در بازاریابی گردشگری گاهی بخش بندی بر اساس جغرافیا رخ می دهد. مثلا: مردم ایران که در منطقه ایی زندگی می کنند که بیشتر ایام سال آب و هوای گرمی دارند بر اساس این بخش بندی می توان مقاصد گردشگری سردسیری یا زمستانی را برای آن ها در نظر گرفت. گاهی بخش بندی جغرافیایی به شکل جزیی تر بر اساس سن گردشگران پیش خواهد رفت به عنوان مثال: جهان کودک برای کودکان یک نوع جاذبه گردشگری بر مبنای بخس بندی جغرافیایی است. برای افرادی که در شهر های صنعتی مانند تهران / تبریز / اصفهان / مشهد و … زندگی می کنند رفتن به مناطق ییلاقی یا روستایی نوعی جاذبه گردشگری است.

یکی دیگر از بخش بندی ها در بازاریابی گردشگری، بخش بندی بر اساس مسائل اجتماعی و اقتصادی است. به عنوان نمونه:  یک هتل فوق لوکس در کیش بر اساس همین بخش بندی برای مشتریانش جاذبه گردشگری را ایجاد می کند و مشتری جذب می کند. پارک های تفریحی نیز دقیقا از همین قانون پیروی می کنند. همچنین می توان گفت موزه هایی مانند موزه فرش، موزه هنر های معاصر ایران و هزاران موزه ی دیگر نیز بر اساس بخش بندی اقتصادی، گردشگر جذب می کنند. البته این نوع بخش بندی در بازاریابی گردشگری هنوز کامل نیست یعنی گاهی پیش آمده که گردشگر از نظر اقتصادی مرفه نیست اما، صرفا بر اساس علاقه تلاش می کند هزینه ی رفتن به چنین مکان هایی را فراهم کند.

بخش بندی گردشگری می تواند بر اساس مذهب هم رخ دهد. به عنوان مثال: تور زیارتی مشهد، تور یک روزه سفر به جمکران یا تور زیارتی سفر به شاهزاده حسین قزوین در این نوع دسته بندی جای می گیرند.

بخش بندی در بازاریابی گردشگری می تواند بر اساس سن و جمعیت هم باشد. همچنین بخش بندی بر اساس زبان/ نژاد و ملیت هم نوع دیگری از بخش بندی است.

مهم ترین نوع بخش بندی در بازاریابی گردشگری

یکی دیگر از بخش بندی ها در بازاریابی گردشگری بخش بندی بر پایه خانواده است. به عنوان مثال: یک زوج جوان توقع یک سفر عاشقانه را دارند یا یک خانواده ی در حال رشد توقع دارند که در سفرشان برای همه ی اعضا سرگرمی وجود داشته باشد یا خانواده مسن تمایل دارند سفر آن ها با امکانات رفاهی خوبی برای جابجایی آن ها همراه باشد.

در هر کدام از بخش بندی ها، بازاریابی گردشگری متفاوت ظهور پیدا می کند و می تواند گردشگران خاص خود را داشته باشد.


ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

آیا بازاریابی در حال مرگ است؟

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

سایت بازاریابی آقای بازاریاب به نقل از آلامتو :خوب، پس به هر راه و روشی که بود بالاخره موفق به کسب سمت مدیریت ارشد بازاریابی در سازمان خودتان شدید. برای خودتان بخاطر این دستاورد، تشویقی مناسب در نظر بگیرید، که واقعاً شایسته این تشویق هم هستید.

خوب؟ حالا ضمن پذیرش تبریکات من، از شما تقاضا دارم که مراتب همدردی و تسلیت من را هم پذیرا باشید، چرا که سمت شغلی شما دیگر غیر متداول و قدیمی شده و اگر برای دست یافتن به سمت مدیر ارشد روابط عمومی در کنار داشتن وظایف یک مدیر ارشد بازاریابی تلاش نکنید، مطمئنا دیر زمانی نخواهد کشید که شخص دیگری را جایگزین شما می کنند.

برای قبول حرف من نیاز به گواه و مدرک دارید؟ به عنوان نمونه می توانید به موقعیت و سهم بازار محصولات اپل در کشور های مختلف اشاره بکنیم. با کوچکترین بررسی و مقایسه ای بین محصولات مختلف این شرکت شامل گوشی تلفن آن که تحت عنوان آیفون شناخته می شود و چند نمونه از محصولات جدید آن در بازار که یکی پس از دیگری به بازار معرفی می شوند اما بر خلاف گوشی های آیفون از سهم بازار آنچنانی برخوردار نمی شوند، می توانید به ارزش و جایگاه بازاریابی و روابط عمومی در فروش یک محصول و کسب سهم بازار بالاتر پی ببرید. اگر بطور دقیق تر بخواهم به این موضوع اشاره کنم باید به میزان وفاداری ۸۷% مشتریان به این گوشی های تلفن اشاره کنم. مشتریانی که از این محصول شرکت اپل استفاده می کنند، بطور غریضی قبل از اینکه گوشی آیفون قبلی که در حال استفاده از آن هستند از رنگ و رو بیفتد، به محض مطلع شدن از عرضه مدل جدیدی از گوشی نسبت به ثبت پیش سفارش خود اقدام می کنند. این سطح از وفاداری به شدت بالا در بین گروه اول از این مصرف کننده گان موجب ایجاد اعتماد به نفس در دیگران شده و در نهایت منجر به فروش بیشتر این محصول می شود – که به عبارتی می توان می گفت ۷۴.۵ میلیون دستگاه از این گوشی ها تنها در طی سه ماه گذشته به فروش رفته است، در عین حالیکه شاید بتوان گفت در سطح شبکه های تلویزیونی و سایت های اینترنتی مختلف هیچ نشانی از تبلیغات این محصول را نمی بینید.

البته باید توجه داشت که هر شرکتی اپل نیست و هر محصولی هم گوشی آیفون و این ایده هم که “اجازه دهید هر محصولی خود معرف خودش باشد هم برای محصول هر شرکتی کارایی ندارد”، اما بطور خلاصه می توان گفت که راه چاره در دنیای امروزی برای هر برندی “تلاش برای عدم تاکید بر شیوه های بازاریابی سنتی و در عوض تمرکز بر موضوع وفاداری است”.

برای اغلب مردم، کلمه “بازاریابی” فقط و فقط یک معنا دارد و آن هم یک تمرکز تک وجهی بر موضوع فروش محصولات به هر شکل و قیمتی است. اما این رویکرد در دنیایی که شبکه های اجتماعی بلندگویی پر قدرت در اختیار مصرف کننده گان قرار داده است که از لحاظ قدرت با قدرت آن بلندگویی که پیش از این در اختیار بازاریابان بود برابری می کند، دیگر کارساز نیست.

در عوض، در این دوره موضوع وفاداری مطرح شده است که نیازمند انتقال ارزش هایی از برند است که مردم خواهان آشنایی با آن هستند. امروزه مصرف کننده گان از انتخاب های بسیار زیادی برخودار هستند و بیش از هر زمانی برند هایی را انتخاب می کند که بتوانند در مورد آن ارزش یا اعتقادی شخصی را به دیگران انتقال دهند. پس راه چاره برای انتقال ارزش های عمومی تولید محتوایی اختصاصی و هدفمند برای گروه مشتریان هدف است که نه تنها برند را معرفی کند، بلکه معرفی از مصرف کننده هم باشد.

به عنوان یکی نمونه کوچک ایرانی از این مورد هم می توان به مجموعه رستوران های پدر خوب اشاره که در ابتدا با هدف ارزش آفرینی برای مشتری و با پشتوانه فکری – – “اگر راضی نیستم دخترم از غذای رستورانم بخورد، نباید راضی باشم که بچه های مردم هم از این غذا بخورند” – – ایده فست فود بدون روغن را ارائه کرد و با وجود اینکه مدت زمان زیادی از تاسیس آن نمی گذشت موفق به داشتن ۲۵ شعبه در سالهای اول تحت نظارت بالا بر روند کیفیت و ارائه خدمات و همچنین در نظر داشتن تمامی زیرساخت های لازم نمود که همگی می تواند به دلیل ارزش نهادن به مشتری باشد. البته به نظر می رسد که این مجموعه رستورانی در سالهای اخیر با سرعت سالهای اولیه رشد نکرده و از برنامه خودش که قرار بود در طی ۵ سال ۱۱۰ شعبه در سراسر کشور داشته باشد، عقب افتاده است؛ چرا که در حال حاضر طبق اطلاعات منتشر شده بر روی سایت رسمی این مجموعه تنها ۳۳ شعبه در سراسر کشور را تحت مدیریت خودش دارد.

زمانی که یک مشتری به یک برند وفادار می شود، همواره برای خرید های بعدی خودش هم به آن مراجعه می کند، چرا که در مراجعه به فروشگاه های برند احساسی ناشی از متفاوت بودن نسبت به دیگران در خودش می بیند. اصولا مردم در پی یک تعامل مالی همواره در پی کسب مطلوبیت هستند، اما نکته بالاتر و با ارزش تر از این مطلوبیت احساسی ناشی از معنا است. ایجاد وفاداری در مشتری کاری بس سخت تر از بازاریابی و فروش به وی است و نه تنها نیاز به ارزش گذاشتن به مشتری را می طلبد، بلکه نیازمند دوست داشتن وی و داشتن تعاملی دو سویه با وی می باشد.

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

در بازاریابی همیشه حق با مشتری نیست!!!

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

بسیار پیش آمده که در بازاریابی با این جمله مواجه شده اید که رضایت مشتری شرط اصلی کار است و شما به عنوان یک بازاریاب باید رضایت او را برآورده کنید. اما این جمله تا چه میزان می تواند به بهبود اوضاع بازاریابی کمک کند یعنی تا چه اندازه باید مطابق با خواسته ی مشتری پیش رفت؟ و به خواسته های او توجه کرد؟ یا حق را به او داد؟

بگذارید این مورد را در بازاریابی با یک مثال برای شما توضیح دهیم.

فرض کنید شما صاحب یک هتل سه ستاره هستید. تمام فعالیت ها و برنامه ریزی های شما در حد یک هتل سه ستاره ی با کیفیت است تا این جای کار در بازاریابی برای هتل مشکلی پیش نخواهد آمد. اما، اگر شما با مشتری مواجه شوید که علی رغم این که می داند هتل شما سه ستاره است خواهان خدمات دهی یک هتل پنج ستاره مانند؛ هتل هما یا هتل اسپیناس باشد، آیا شما باید خواسته مشتریتان را اجابت کنید؟ آیا این جمله در بازاریابی که می گوید همیشه حق با مشتری است در این حالت صدق می کند؟!

در جواب به پرسش های بالا باید بیان کنیم شما نباید خواسته ی چنین مشتری ایی را برآورده کنید! بله این یک حقیقت است که شما باید در بازاریابی به آن توجه کنید که همیشه حق با مشتری نیست!  اگر فلسفه و استراتژی هتل شما بر پایه یک هتل سه ستاره ریخته شده است بدون شک حتی اگر بخواهید هم نمی توانید در یک لحظه و در مواجه با خواسته ی مشتریتان این فلسفه و استراتژی را به یک هتل پنج ستاره تغییر دهید. حتی اگر تلاش کنید برای مدتی که مشتری اقامت دارد برای او این امکان را فراهم کنید باز هم موفق نیستید زیرا؛ شما در ارائه خدمات یک هتل پنج ستاره هیچ سر رشته ایی ندارید… و اگر این کار را انجام دهید طی یک مقایسه ی ذهنی که برای مشتری شما از ارائه خدمات شما در مقایسه با هتل پنج ستاره صورت می گیرد بدون شک شما جایگاه پایین تری خواهید داشت؛ در اینجاست که این جمله در بازاریابی بیان می شود که همیشه حق با مشتری نیســـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــت!!!

در بازاریابی تا جایی با مشتری همگام شوید که فلسفه و استراتژی کسب و کار شما از بین نرود در غیر اینصورت مطمئن باشید که ضرر خواهید کرد!

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

 

شماره تماس جهت مشاوره!