Skip to main content
Tag

مارکتینگ

بازاریابی عصبی

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

بازاریابی عصبی

بازاریابی عصبی یک علم جدید است که هدف آن کمک به بازاریابی و فروش محصولات با استفاده از علم عصب شناسی است. برای بسیاری از ما اتفاق افتاده است که در موقع خرید و در آخرین لحظات ، تصمیم خود را عوض کرده ایم . شاید یادآوری ی خاطره ، یا شاید هم یک حرف کوچک از طرف فروشنده تصمیم ما را به طور کامل عوض کرده است ؟! بسیاری از اوقات هم شده که علی رغم اینکه خودمان می دانیم به چه چیزی احتیاج داریم اما کاملا متفاوت آن را برای فروشنده شرح می دهیم . اگر قبول کنیم که هرکدام از ما در موقع خرید دست به یک عمل از نوع تصمیم گیری می زنیم ، پس در هر خرید ، ما یک فعالیت ذهنی پیچیده انجام می دهیم . فعالیتی که به شدت درگیر مسایل روانی است.

نورومارکتینگ یعنی بازاریابی مبتنی بر پردازش عصبی مردم. به عبارت ساده ، به جای نظرسنجی مستقیم از مردم ، نظر ذهنی آن ها با استفاده EEG ( نوار مغز ) یا اسکن عملکردی FMRI ارزیابی می شود . نورومارکتینگ در واقع حاصل ترکیب دو دانش بازاریابی و علم عصب شناسی یا نوروساینس است . این دانش نوظهور ترکیبی ، به صاحبان صنایع نشان می دهد که واقعا چه چیزی در ذهن خریداران می گذرد . در واقع بازاریابی عصبی به ما کمک می کند که رفتار مشتریان را درک کنیم . بازاریابی عصبی هم اکنون در بعضی از مدارس مهم بازرگانی تدریس می شود و عصب شناسان به بسیاری از شرکت های بزرگ تجاری خدمات مشاوره ای می دهند .  پاتریک رنوویس در کتاب نورومارکتینگ ، داستانی کوتاه و واقعی را تعریف کرده تا متوجه شویم با دانستن نحوه کارکرد مغز انسان می شود پیام های فروش و تبلیغات موثرتری طراحی کرد :

یک شب با یکی از مشتریانم به نام ادوارد که برای گرفتن مشاوره در زمینه تبلیغات پیشم اومده بود برای شام به رستوران میرفتیم . جلوی درب رستوران گدایی جلوی ما رو گرفت و تقاضای کمک کرد . از اون آدم هایی نیستم که معمولا به گداها کمک می کنند اما این آدم به قدری درمونده و مستاصل بود که میشد از چهره اش و چشمانش فهمید که بیش از اندازه بیچاره مونده ، طوری که احساسات من رو برای کمک تحریک کرد . دیدم یه تیکه مقوا دستش گرفته که روش نوشته لطفا کمک کنید . درست عین نوشته ای اکثر گداها به دست میگیرند . این همون مشکلی است که اکثر شرکت هایی که برای مشاوره سراغ من میان دارن یعنی پیامی ضعیف و غیر متفاوت : لطفا از ما خرید کنید ! جالب اینجا بود که همین حرف رو چند دقیقه پیش به ادوارد که حالا باهم جلوی رستوران بودیم زده بودم .

به مرد گدا گفتم دو دلار بهت میدم ، ولی اگه بذاری نوشته روی مقوات رو عوض کنم و تا برگشتن من نوشته رو تو دستت نگهداری ، پنج دلار دیگه هم بهت میدم . چون بابت این آزمایش ۵دلار می گرفت قبول کرد . من ادوارد رو به داخل رستوران راهنمایی کردم و بعد رفتم و نوشته اش رو عوض کردم . بعد از دو ساعت از شام برگشتم و سراغ دوست گدامون رفتیم . هنوز اونجا بود و البته نوشته من در دستش . ۵دلار رو در آوردم و به طرفش گرفتم . خندید و ده دلار به طرف من دراز کرد و در عین اینکه تشکر می کرد اصرار داشت که ده دلاری رو حتما ازش بگیرم . ادوارد که برای گرفتن مشاوره از من اومده بود با تعجب به این صحنه نگاه می کرد . آقای گدا به ما گفت که در این دو ساعت ۶۰ دلار درآمد داشته و ارزش داره که ده دلار به خاطر این کمک به من حق مشاوره بدهد ! ادوارد با عجله مقوا رو بالا آورد تا ببینه من روی اون چی نوشته بودم : ” یا اگر اونی که گرسنه است شما بودید “

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

بازاریابی به سبک آقا جون!!!

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

بعضی وقت ها دور و برمون افرادی زندگی می کنند که شاید کتاب ۲۰۰۰ صفحه ای کاتلر رو نخونده باشند؛ ولی خودشون یک پا بازاریاب اند!!! شاید اینا هم مثل کاتلر که مدل ۴P را ارائه کرد یک مدل بازاریابی برای خودشون داشته باشند…. اینبار می خوایم بچه های مسترویزتور رو با آقا جون آشنا کنیم!!!

الهی به امید تو !!!!

این پرانرژی ترین و قشنگ ترین جمله ای بود که آقاجون هر روز صبح، قبل از بالا کشیدن کرکره های مغازه اش زیر لب زمزمه میکرد. یادش به خیر… حالا که بزرگتر شدم، میبینم با اینکه این روزها ساعت های فیزیکی زیادی، دور و بر ما رو شلوغ کردن، اما انگار اون روزها زندگی ها نظم بیشتری داشته..

زندگی آقاجون ما هم همیشه روی ساعت نظم و نشاط کوک شده بود. شب ها زود میخوابید. بنده خدا کاری به شیطنت و شب بیداری ما بچه ها هم نداشت. عوضش واسه نماز صبح که بیدار میشد دیگه نمی خوابید. از خونه میزد بیرون. یکی دو ساعتی با هم سن و سالهاش پیاده روی و ورزش داشت. بعد با سه تا نون سنگک داغ خشخاشی میومد خونه. به صبحانه خیلی مقید بود. همه باید سر سفره صبحانه حاضریشونو میزدن!! بعد آماده میشدن و میرفتن سر کار. یه مغازه نقلی، سر چهارراه…

همیشه رأس ساعت ۸:۳۰ صبح در مغازه باز میشد. فکر کنم ساعت آقاجون از ساعت گرینویچ هم دقیق تر بود!! در مغازه رو که آب می پاشید، بوی شور زندگی توی هوا غوغا میکرد… موقع باز کردن در مغازه “بسم الله” می گفت و خدا رو شکر میکرد. انگار همین شکرگزاری از نعمت ها بود که برکت خاصی به دخلش داده بود. همیشه به مشتری اول، تخفیف دشت اولی رو میداد. اونقدر با مشتریها خوش برخورد و سازگار بود که خیلی ها بیشتر بخاطر اخلاق و مرامش وارد مغازش میشدن. من اینو مطمئنم که آقاجون روزشو پر انرژی و عالی شروع میکرد چراکه با این سبک بازاریابی اعتقاد داشت….

“روزمان را درست آغاز کنیم.”

نحوه ای که  روزمان را آغاز می کنیم، حال و هوای هر اتفاقی که در ساعات بعدی روزمان رخ می دهد را مشخص می کند. مثلا” یک پیاده روی پرشور، به دور ساختمان، به مدت نیم ساعت می تواند فعالیت قلبمان را افزایش دهد، تعادل و هماهنگی بدنمان را بهبود بخشد، ما را راحت و آرام کرده و احساسی از سلامت را در ما ایجاد نماید. مداومت در انجام ورزش از هر نوع، به طور چشمگیری توانایی ما را در تفکر، عمل و کار در زمان بحران افزایش می دهد.

وقتی با جدیت ورزش می کنیم، مغزمان اندروفین آزاد می کند. اندروفین را اغلب «داروی خوشحالی طبیعی» می نامند. وقتی این اندروفین ها بر سیستم بدنمان تأثیر می گذارند، حس سلامت و شادمانی در ما افزایش می یابد. بدین ترتیب بیشتر احساس مفید بودن، اعتماد به نفس و خلاقیت خواهیم داشت. اندروفین ها باعث می شوند ما خوش قیافه تر شویم و با افراد دیگر مهربان تر باشیم. آن ها به ما امکان می دهند حتی در پراسترس ترین شرایط، آرام و مؤثر عمل کنیم.

پس تصمیم بگیریم که دست کم هر روز نیم ساعت ورزش کنیم، حتی اگر این ورزش یک پیاده روی تند به هنگام صبح یا حتی عصر باشد. اگر به دنبال ورزش مان، یک صبحانه با کیفیت و سرشار از پروتئین صرف کنیم، مغزمان تقویت شده و آماده خواهیم شد تا به بهترین نحو به استقبال کارها برویم. همچنین به خاطر بسپاریم، هیچ چیز مهم تر از سلامتی مان نیست. سختی ها می آیند و می روند، اما سلامتی همواره با ماست. زندگی ما ارزشمند است. به خوبی از خود مراقبت کنیم..

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

هر آن چیزی که برای طراحی یک وب سایت لازم است

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

هر آن چیزی که برای طراحی یک وب سایت لازم است

یکی از اصلی ترین مواردی که در تهیه وب­ سایت ، قبل از ساخت آن باید مورد توجه قرار گیرد، مسئله ی تعیین اهداف وب سایت می باشد. چون  قرار است محصول­ ها و خدمات در بازار های هدف ارائه شوند، لازم است که برای هریک از بازار های هدف نیاز ها و تقاضا ها و انتظار های بازار را مشخص کنیم، همچنین باید مشخص کنیم که قرار است چه چیزی در وب سایت خود قرار دهیم تا توجه مشتری را جلب کنیم.

از نکته های بسیار مهمی که در هنگام انجام امور تجاری در اینترنت باید به آن توجه داشت، تعریفی درست و واضح از محصول­ ها و خدماتی است که قرار است به فروش برسند، زیرا محصول­ هایی که در یک فروشگاه واقعی به فروش می رسد با محصول­ هایی که به صورت آنلاین فروخته می شوند و یا خدمتی که ارائه می شود، مشابه یکدیگر هستند، با این تفاوت که نحوه ی انجام کار ها با یکدیگر کاملا متفاوت است.

راهکار های بازاریابی اینترنتی در هر سایتی با توجه با محصولی که ارائه میگردد متفاوت است و توجه به مسائل مربوط به نوع محصول و خدمات از اهمیت ویژه ای برخوردار است، تا دلیلی برای بازگشت مجدد مشتری به سایت وجود داشته باشد.

بسیاری از تاجر ها تصور می کنند که فروش محصول ­ها به صورت اینترنتی نیز، به همان صورت فروش سنتی در فروشگاه می باشد و این در حالی است که بعضی مواقع در فروشگاه های آنلاین امکان ارائه محصول­ های کمتری وجود دارد. برای برآوردن انتظار های  مشتری ها و عدم شکست در بازار رقابت آنلاین، باید خدمات مرتبط با تجارت خود را به مشتری ها ارائه کنید. به طور مثال اگر در زمینه کتاب فروشی آنلاین کار می کنید، باید امکان ارسال کتاب به نقاط دور دست یا هدیه دادن آن به شخص دیگری در شهر دیگر وجود داشته باشد.

مثال دیگر اینکه یک وب سایت آژانس مسافرتی باید دارای خصوصیاتی از قبیل ارسال ایمیل ( که شامل اطلاعات درباره تعطیلات ویژه است )، سیستم رزرو بلیط، اجاره ماشین و … باشد. راهکار دیگر، ذخیره اطلاعات شخصی مشتری ها و کسب اطلاعاتی مانند شماره صندلی و محل مورد علاقه مشتری در هواپیما، نوع اتاق هتلی که معمولا رزرو می کند و … می باشد که مطابق با سلیقه مشتری باید باشد. از طریق اطلاع از این خدمات در سایت، می توان مشتری های بیشتری بدست آورد. وقتی که قصد بازاریابی یک سرویس را به صورت آنلاین دارید، قطعاً نمی توانید همه چیز را بر روی کاغذ ترسیم کنید.

 

جلب اعتماد مشتری مسئله ای می باشد  که باید در نظر بگیرید تا برای مشتری ها قابل اعتماد شوید، بنابراین بهتر است در سایت خود صفحه ای قرار دهید و در آن اظهار نظر مشتری های معروف را ذکر کنید و اعتماد مشتری های آینده را نسبت به خرید از سایت جلب کنید. با اقدام به انتشار نظر مشتری­ های دیگر باعث افزایش شناخت مشتری های جدید نسبت به خدمت های ارائه شده در پایگاه اینترنتی می­شوید و این عمل در نتیجه منجر به گسترش بازار هدف شما  خواهد شد.

منبع:کتاب ۱۰۱ روش بازاریابی در اینترنت

کسب روزی حلال با استفاده از مدل ۳۶۰ درجه

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

کسب روزی حلال با استفاده از مدل ۳۶۰ درجه

برای انسان چیزی بدست نمیاد مگر با سعی و تلاش خودش … لیس للانسان الا ما سعی … حالا یکی از این سعی ها خواستن از خداست … یکی از این سعی ها تلاش در راه رسیدن به چیزایی است که میخواهیم داشته باشیم و نداریم … یکی از این سعی ها الگوی خواب صحیح است … زود بخوابیم و زود بیدار شویم … یکی از این سعی ها درست غذا خوردن است تا مریض نشویم و با انرژی به سمت هدفمون قدم برداریم …
یکی از این سعی ها داشتن رفتار صحیح با دیگران و پدر و مادراست تا انرژی مثبت اونها وارد زندگیمون شود … یکی از این سعی ها کسب روزی حلال است تا برکت پولمون زیاد شود و ما را به سمت هدفمون هل دهد … یکی از این سعی ها کمک به فقراست تا نیروی مثبت کاینات جلوی بلایا را بگیرد … یکی از این سعی ها کسب دانش است تا راه را اشتباه نرویم و مرتبا وقت تلف نکنیم و دچار سعی و خطاهای مکرر نشویم … یکی از این سعی ها ورزش است تا با لذت و سلامت پیش رویم … و الی آخر …هر چه کنی به خود کنی … لیس للانسان الا ما سعی … در واقع همه چیز برآیند مجموعه انرژی های چرخه زیر است:
  • پس نقش خداوند چیست؟

واقعیت آن است که خداوند راه های مختلفی را فرا روی انسان گذاشته است … به نظر من خداوند ۳۶۰ راه متفاوت را برای ما تعریف کرده تا یکی رو انتخاب کنیم … مثل ۳۶۰ درجه روی محیط دایره … ما براساس ترکیب کارهای فوق و نوع زندگی که انتخاب میکنیم، نوع تفکر، نوع گفتار و مجموعه عادات خود یکی از این ۳۶۰ راه را برمی گزینیم … ماییم که سرنوشت خودمان را رقم میزنیم … مجموعه کارهای هرفرد تعین کننده این است که چه سرنوشتی در انتظارش است … اما فقط یکی از این ۳۶۰ درجه بهترین سرنوشتی است که هر شخصی میتواند داشته باشد … سرنوشت دوم هم خوب است و حتی بهتر از ۳۵۸ سرنوشت دیگراما کمی پایین تر از بهترین سرنوشت … سرنوشت سوم هم خوب است و بهتر از ۳۵۷ سرنوشت دیگر اما پایین تر از دو سرنوشت دیگر… وهمین طور تا به بدترین سرنوشت ختم شود …
برای انتخاب بهترین سرنوشت، ترکیب زندگی انسان بر اساس چرخه فوق باید به گونه ای باشد که تعادل و نظم در همه زمینه ها رعایت شود … نقص در هر یک از قاچهای فوق، عدم تعادل در زندگی انسان را به همراه می آورد و این عدم تعادل یقینا بهترین سرنوشت ممکنه را بدنبال نخواهد داشت … به همین ترتیب است بی نظمی در قاچهای مختلف … خصیصه ای که حضرت علی (ع) در پایان عمر به عنوان یکی از دو اصل اساسی زندگی به ما تذکر می دهد … پس اگر کسی صبح تا شب فقط نماز بخواند و کار نکند، به بهترین سرنوشتی که خدا در بین اون ۳۶۰ سرنوشت برایش تعیین کرده، نمیرسد … یا اگر کسی خدا رو فراموش کند و فقط به پول بچسبد، پولدار میشود اما این بهترین سرنوشتی نیست که خدا در بین اون ۳۶۰ سرنوشت برایش تعیین کرده است … زندگی ایده آل یعنی تعادل و نظم بین قاچ های مختلف چرخه فوق …
نکته مهم اینجاست که انجام هر یک از قاچهای چرخه فوق در بعضی ساعات روز، بعضی روزهای ماه و بعضی ماههای سال ارزش خاص و بیشتری نسبت کارهای دیگر دارند. مثلا خواب ۱۰ شب تا ۴ صبح در تابستان اثر بخشی بیشتری بر سلامتی، عملکرد و خوشحالی انسان نسبت به خوابیدن در ساعات دیگر روز دارد … و یا مثلا کار کردن از صبح تا ظهر بسیار ارجح است بر نماز خواندن درهمین زمان … به همین ترتیب، نماز خواندن پیش از اذان صبح بسیار ارجح است برانجام قاچهای دیگر به شرط آنکه مسوولیت کاری خاصی در آن لحظات نداشته باشید …
امشب آغاز یک دوره ۴۰ روزه تا شب باسعادت قدر است … شب قدر ارزشش بیش از ۱۰۰۰ ماه است یعنی بیش از ۳۰ هزار روز و شب … شبی که سرنوشت یکساله هر کس امضا میشود … اینکه چه چیزی برای هر کس امضا میشود بسته به خواسته شما دارد … و بسته به اینکه چه موقع و چگونه خواسته خود را بیان میکنید … فرض کنید میخواهید از ریس خود تقاضای خیلی مهمی داشته باشید … وام یا ارتقا رتبه یا مدیریت فلان قسمت … آیا وقتی وارد اتاقش میشوید و دهها نفر در اتاق هستند خواسته خود را مطرح میکنید؟ … طبیعتا نه … دلتان میخواهد شما باشید و رییس … با سپاسگذاری از او و تعریف واقعی از مدیریتش، زمینه سازی میکنید و سپس خواسته خود را مطرح میکنید …
پاسخ وی چیست؟ … “روی این موضوع فکر میکنم” یا “بگذارید عملکرد شما رو بررسی کنم” … با این پاسخ، شما امیدوار میشوید اما هنوز حکمی امضا نشده است … پس شما در روزهای آینده بهتر کار میکنید و هر روز گوشه ای از کار خوب خود را بطور مستقیم و غیر مسقیم به رییس نشان میدهید و خواسته خود را مجددا در شرایط مطلوب به ایشان یادآوری میکنید و اینقدر ادامه میدهید تا به خواسته خود برسید و حکمتان امضا شود …
این مثالی ساده بود برای خواستن از خدا … از او چه میخواهید تا برایتان رقم بزند برای سال آینده؟ … از امشب شروع کنید و فقط ۴۰ شب فرصت دارید تا سرنوشتی خوب برای یک سال بعدی خود بخواهید … خوشا بحال کسی که بتواند آن شب یعنی شب قدر را تجربه کند اما تجربه کردنش نیاز به خواستن شما دارد تا عادت کنید به این خواستن … باید در این مسیر جدی باشید تا در اون زمان خلوت که فقط اندکی از مردم بیدارند برای چهلمین بار بخواهید … با خلوص نیت … آن وقت میتوانید آن لحظات رو درک کنید و امضا رو بگیرید … ان شالله که قدر این ۴۰ روز باقی مانده رو بدانید و امضای ارتقای خود را بگیرید …
 
بهترین راه این خواستن، زمانی است که تنها شما بیدارید و رییس … رییس واقعی کل جهان … رییس همیشه بیدار … با او به گفتگو مینشینید از بهترین طریقی که او خواسته است یعنی نماز شب … پس آستینها رو بالا بزنید و دقایقی پیش از اذان صبح در طی ۴۰ شب آینده بیدار شوید و نماز شب رو بجا بیاورید … نمازی که طبق آیات قرآن بر پیامبر واجب بوده است و انجامش بسیار آسان … ۱۰ تا ۱۵ دقیقه پیش از اذان صبح انجام میشود و شامل ۱۱رکعت میباشد … پنج نماز ۲ رکعتی و یک نماز ۱ رکعتی …

کیفیت ۵ نماز ۲ رکعتی همانند نماز صبح است فقط نیتش متفاوت می باشد … در ۴ تای اول نیت می کنید: ۲ رکعت نماز شب بجا می آورم از برای رضای خدا قربه الی الله، الله اکبر … نیت دو رکعت پنجم هست: ۲ رکعت نماز شفع بجا می آورم از برای رضای خدا قربه الی الله، الله اکبر … نیت ۱ رکعت آخر عبارت است از ۱ رکعت نماز وتر بجا می آورم از برای رضای خدا قربه الی الله، الله اکبر … در قنوت نماز یک رکعتی وتر هم ۴ قسمت زیر را انجام میدهید: ۴۰ مومن رو نام میبرید و برای آنها دعا میکنید … سپس ۷۰ بار میگویید استغفرالله ربی و اتوب الیه … بعد ۷ بار میگویید هذا مقام العائذ بک من النار یعنی این مقام کسی است که به تو پناه میبرد از آتش دوزخ … و درنهایت ۳۰۰ بار میگویید العفو … و بعد هم رکوع و سجود و تشهد وسلام.

  • آیا به اندازه کافی انگیزه دارید برای درست کردن زندگی خود؟
  • آیا باور دارید که خدا سرنوشت یک سال آینده شما رو در این ۴۰ روز باقیمانده براساس خواسته های شما وافکار، گفتار و کردارتان تعیین میکند؟
  • آیا دوست دارید در طول سال بعد آرامش و شادی و سلامتی و موفقیت داشته باشید؟

اگر پاسخ هر ۳ سوال بلی است، دیگر جای اتلاف وقت نیست … از بین ۳۶۰ درجه ای که در ابتدای بحث اشاره کردم، بهترین رو انتخاب کنید و بسازید … “بسازید” … آری، بهترین سرنوشت ساختنی است … چگونه؟ … با همت … تلاش … تمرین … تکرار … به روشی که خودش گفته ونشانتان داده است …

  • کدام روش؟

روش گفته شده در آیه ۷۹ از سوره إسرا. خداوند در این آیه می فرماید: ای رسول، قسمتی از شب را تهجد کرده و نماز بخوان امید است که پروردگارت تو را به مقام پسندیده ای برساند.

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

بازاریابی بانکداری

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

بازاریابی بانکداری

بی شک صنعت بانکداری امروزه از مهمترین ابزار دخیل در کسب و کار و در نتیجه فرآیند خرید و فروش به جهت جابجایی وجوه نقد و یا معادل تعریف آن می باشد. در دهه ای که تا کنون پیش رو گذاشتیم صنعت بانکداری ایران به شدت متحول شده است و خوشبختانه توانسته تا حدودی با معیار های جهانی منطبق و به روز شود. در این حین نحوه عملکرد هر بانک در جلب و سوق دادن مشتری های بیشتر با ضریب وفاداری بالا با مدد گرفتن از اصول مهم بازاریابی که معمولا توسط مدیر بازاریابی یا مدیر روابط عمومی بانک انجام می پذیرد قابل توجه است.

همه بانک ها از یک شعار خوب و مشتری پسند برخوردارند که حس اعتماد، حس پیشرفت و یا قدمت آن بانک را به مشتری القا می کنند. به عنوان مثال:

بانک ملت بانک شما

هر جا سخن از اعتماد است نام بانک ملی ایران می درخشد

بانک پاساردگارد بانک هزاره سوم و…

پس از ساخت یک شعار، یکپارچه سازی در سراسر کشور با کمک برند سازی به همراه تخصیص یک لوگوی مفهومی برای بانک بسیار مهم است، به عنوان مثال: سردر یا تابلو بانک ملت در سراسر کشور به یک شکل است، عابر بانک های ملت به نام ملت کارت می باشند و همیشه با رنگ صورتی به مشتری ها تحویل داده می شوند، دسته چک های معروف جام (باتوجه به برند سازی درون سازمانی) با جلد معمولا صورتی رنگ عرضه می شوند. بانک سامان که علاوه بر لوگوی جدید این بانک معمولا توپ آبی متلاشی شده می باشد  که بر روی دیوار یا سر در بانک مشاهده می شود، حک نمودن عکس کوه دماوند بر روی عابر بانک ملی و یا سرباز هخامنشی بر روی عابر بانک پاسارگاد از نمونه های دیگر قابل ذکر در جهت یکپارچه سازی است.

باید توجه داشت علاوه بر موارد فوق تقویت دو کارکرد مهم بانک که در ادامه به آن اشاره می شود می تواند در جلب توجه و بالا رفتن درصد وفاداری مشتری در سیستم بانکی موثر می باشد:

  1. سیستم پیشتیبانی خدمات بانکی
  2. بهبود عملکرد با کمک نوآوری در خدمات غیر حضوری که باعث سهولت در سیستم پرداخت و انتقال و نیز عدم مراجعه حضوری به بانک خواهد شد و در نهایت باعث تقویت برند بانک می گردد.

حال با مثالی مفهوی به شرح دو مورد بالا می پردازیم:  در ارتباط با مورد اول یعنی سیستم های پشتیبانی خدمات بانک می توان به  شرکت پشتیبان بانک ملت (شرکت بهسازان) اشاره کرد و برای مورد دوم می توان به سیستم های غیر حضوری بانک ملت (پرداخت ملت) اشاره نمود.  در این مثال همان گونه که متوجه شدید برند سازی زیرکانه درون سازمانی انجام گرفته و با گذاشتن واژه `به` در اول نام شرکت ها سعی در یکپارچه سازی و تعمیم شرکت ها به برند اصلی را داشته اند.

خدمات بانکداری غیر حضوری، امروزه یکی از مهمترین ابزار تشویقی می باشد که باعث بالا بردن درصد وفاداری مشتری به بانک می شود، در بانک ملت سیستم پایانه فروشگاهی هوشمند این بانک در سال های ۸۹ تا ۹۲ قبل از رویکرد شاپرک بهترین خدمات را به مشتری های هدف خود یعنی صنوف و کسبه ارائه می نمود. خدماتی همچون کارت به کارت با دستگاه، پرداخت قبوض و قسط های مربوط به بانک ملت، کارکرد با سرعت بالا و مناسب دستگاه ها حتی در مواقع اتمام کاغذ رسید، پشتیبانی بسیار خوب به مدد همکار های بخش خصوصی، پشتیبانی پایانه های فروشگاهی این بانک که با اعزام بازاریاب هایی با تجربه به سطح شهر سعی در افتتاح حساب و تشویق برای استفاده از خدمات این بانک را سرلوحه کار خود قرار داده است. برای درک بهتر مطلب می توان به تبلیغ معروف پایانه فروشگاهی بانک ملت اشاره کرد که در بیلبورد ها به صورت آچار فرانسه نمایش داده  می شد.

یکی از مواردی که در بازاریابی بانکداری موثر می باشد ارائه خدماتی ترغیبی و تشویقی به پذیرنده  های  نهایی بانک می باشد به عنوان مثال بانک ملت با راه اندازی باشگاه مشتریان ملت در وب سایت خود و با اعطای امتیاز به مشتریان فعال خود و به موازات آن ارائه تسهیلاتی برای مشتریان وفادار و دارای امتیاز بالا همانند اعطای وام هایی با بهره های کم توانسته تا میزان قابل توجهی رضایتمندی را برای مشتری های خود به ارمغان آورد.

با ما همراه باشید تا در مطالب بعدی شما را یشتر با بازاریابی بانکداری آشنا کنیم.

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

هویت و نام تجاری یک منبع هم افزایی

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

هویت و نام تجاری یک منبع هم افزایی

هویت شرکت به همراه یک نام تجاری قوی آن می توانند موجب متمایز شدن آن از رقبایش شود و یک مزیت رقابتی پایدار را به ارمغان آورد .هویت شرکت از طریق ارتباطات، آثار و شخصیتی که فرهنگ سازمانی آن ایجاد می کند شکل می گیرد و به بقیه منتقل و معرفی می گردد. قبل از اینکه اعتبار و وجهه یک شرکت بتواند هرگونه اثری چه مثبت چه منفی بر تصمیم های خرید مشتریان داشته باشد؛ آن مشتریان باید بدانند که چه کالا یا خدمتی توسط  شرکت عرضه و حمایت می شود. این امر وقتی ضرورت میابد که اجرای استراتژی نام تجاری شرکت توجیه شود. ضرورتا یک شرکت در رابطه با نام تجاری خود از یکی از سه گزینه زیر پیروی می کند:

۱. نام تجاری شرکت می تواند به عنوان نام تجاری تمام یا بیشتر محصولات عرضه شده شرکت به بازارهای سراسر دنیا عمل کند، درست مثل بسیاری از شرکتهای تکنولوژی پیشرفته همچون زیمنس و IBM.

۲. ممکن است شرکت از یک استراتژی نام تجاری دوگانه یا دوتایی پیروی کند، طبق این استراتژی روی هر یک از محصولات شرکت، مشخصه کلی شرکت و نام تجاری هر محصول درج می شود. مثلا به محصولات شرکت مایکروسافت(مایکروسافت ویندوز) می توان اشاره کرد.

۳. ممکن است به هر یک از محصولات شرکت هویت و نام تجاری منحصر به فرد داده شود. شاید حتی در بازارهای مختلف، یک محصول با نامهای تجاری مختلف عرضه شود. اما بر هویت شرکت مادر تایید نشود یا پنهان شود. پروکتراندگمبل و بسیاری از شرکتهای فعال در تولید کالاهای بسته بندی از این استراتژی پیروی می کنند.

  • پرسش این است که چه وقت باید در یک استراتژی نام تجاری شرکت بر هویت و نام تجاری قوی شرکت تاکید نمود و به دنبال کسب هم افزایی از این راه بود؟

نام تجاری شرکت تنها در صورتی موجب افزایش ارزش محصولات شرکت می گردد که آن شرکت از اعتبار زیادی میان مشتریان خود در حداقل بیشتر بازارهای هدف برخوردار باشد.

مثلا شرکت تری ام، با بیش از ۷۶۰۰۰ کارمند و تولید بیش از ۵۵۰۰۰ محصولات مختلف از جمله: چسب، مواد ساینده، ورقه، حفاظت از آتش منفعل، محصولات دندان، مواد الکترونیکی، محصولات پزشکی، مدارات الکترونیکی و فیلم‌های نوری در بیش از ۶۰ کشور دنیا، آرم خود را به شکلی برجسته روی تقریبا تمام ۷۰۰۰۰ محصولات خود درج می کند زیرا اعتبار شرکت به لحاظ نوآوری و قابلیت اطمینانش نزد بسیاری از مشتریانش جا افتاده است. لازم به ذکر است که یک نام تجاری قوی وقتی موثر است که شایستگی ها یامنابع شرکت در ایجاد منافع و ارزش برای مشتریان آن شرکت نقش اصلی داشته باشد.

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

بازاریابی کثیف

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

بازاریابی کثیف

بازاریابی به عنوان فرآیندی مدیریتی – اجتماعی تعریف می‌شود، که بوسیلهٔ آن افراد و گروه‌ ها از طریق تولید و مبادله کالا با یکدیگر، به امر تأمین نیاز ها و خواسته ‌های خود اقدام می‌کنند و امروزه به عنوان یکی از اصلی ترین عوامل مهم و اثر گذار در خرید و فروش و تجارت قلمداد می شود.

فرآیند بازاریابی تبدیل یک فرد عادی به مشتری و تبدیل مشتری به خریدار می باشد، و این توالی باید کامل طی شود تا کسب در آمد حاصل از فروش خدمات یا کالای عرضه شده توسط شرکت شما را به همراه داشته باشد. با گسترش فرآیند بازاریابی و معرفی راه های مختلف برای آن ایجاد شاخه هایی در خصوص امکان ناسالم بودن بازاریابی نیز تصور می شود. باید به این نکته اشاره شود ایرانی ها بی شک یکی از بهترین بازاریاب های دنیا محسوب می شوند، به عنوان مثال از همان عطر فروش داخل مترو که پافشاری می کند عطری را امتحان کنید، تا برسد به مدیر بازاریابی شرکت بزرگی که سعی دارد با معرفی کامل محصول خود و ارائه تبلیغاتی متفاوت جلب توجه نماید و باعث ترغیب و تشویق شما برای خرید شود. تمامی این افراد فقط یک هدف دارند آن هم فروش بیشتر است. اما  همیشه یک نکته باید مد نظر قرار گیرد که فروش به چه قیمتی…؟

متاسفانه چندی است شاهد هستیم افرادی سودجو همانند یقه سفید ها برای فروش و ارائه محصول های خود، چیزی که نیست را بیان کرده و با آب و تاب دادن پوچ از اصل موضوع فروش غافل می شوند و به دنبال کسب منافع سودجویانه خود می باشند و در بسیاری از موارد از فن بیان بسیار خوب که یکی از موارد مهم بازاریابی می باشد نیز برخوردار هستند.

در ادامه به چند نمونه مهم از این بازاریابی کثیف اشاره می کنیم:

بازاریابی شرکت های هرمی نمونه ایی از بازاریابی کثیف است، که به زیر مجموعه خود در صورت افزایش اعضا قول پرداخت های ریالی یا دیگر کالا های با ارزش را از سوی سر منشا شرکت وعده می دهند، که متاسفانه شاخه فرعی منشعب شده از بازاریابی شبکه ای می باشند و باعث سو استفاده های بسیار زیادی می شوند و در نهایت مشخص می گردد؛ این شرکت ها با عنوان های جعلی کلاهبرداری می نمایند. نمونه دیگر ارائه محصول توسط شرکت هایی می باشند که بدون مجوز بوده و به صورت پیش فرض برای سو استفاده سودجویان تشکیل شده اند، در چنین شرکت هایی محصول به نحو اقوا کننده ایی معرفی می شود و به موازات آن معرفی و ارائه خدمات پس از فروش و جوایز نفیس به همراه قیمت پایین با برند های کپی و جعلی صورت می گیرد که شخص خریدار سریعا قربانی مقاصد سودجویانه می شود.

در اینجا باید اشاره ای شود به جمله معروفی که هیچ گرانی بی حکمت نیست و هیچ ارزانی بی دلیل نیست.

امروزه به راحتی می توان جلوی اشاعه این نوع بازاریابی که در حال حاضر به بازاریابی کثیف مشهور است را با یک استعلام ساده گرفت، حتی با جستجو در بورس اوراق بهادار و مشاهده سیر روند ارزش گذاری برای سهام  شرکت ها، اول نسبت به جعلی نبودن و سپس نسبت به با کیفیت بودن کالا های ارائه شده از سوی چنین شرکت هایی بررسی های لازمه را بعمل آورد.

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

اصول مذاکره: مدیریت برداشت ها و دیدگاه طرف مقابل

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

اصول مذاکره: مدیریت برداشت ها و دیدگاه طرف مقابل

در مذاکرات تجاری رعایت فنون خاص مذاکره برای رسیدن به نتیجه ای مطلوب لازم است. یکی از این فنون، مدیریت برداشت ها و دیدگاه طرف مقابل است. یعنی اینکه برداشت ها و دیدگاه های رقیب خود را مدیریت کنیم، که چه اطلاعاتی را دریافت کند و چه اطلاعاتی را نه… اما مگر می شود ذهن دیگری را مدیریت کرد؟ باید بگویم گاهی بله… می شود. اینگونه:

ما مجبور نیستیم جواب همه ی سوالات را بدهیم. وقتی سوالی می شود می توانیم هر جوابی بدهیم و نه دقیقا جوابی که طرف مقابل می خواهد و اطلاعاتی که نباید بداند را، و یا می توانیم سکوت کنیم. اما سکوت هم قواعد خاص خود  را دارد. اگر سکوت به رقابت تبدیل شود ممکن است نتایج خوشایندی نداشته باشد….الاالخصوص زمانی که طرف مقابل سکوت را آغاز کرده…

  • پس چه کنیم؟
  • نمی توانیم به زور به حرفش بیاوریم…. چه کنیم؟

درست است نمی شود کسی را به زور به حرف آورد اما می شود از رقابتی شدن سکوت جلوگیری کرد… با بیان جملاتی از این دست:

  • راستی داشتم به این فکر می کردم که……

توجه داشته باشیم که در ادامه ی جمله نباید اطلاعاتی بیاید که طرف مقابل برای به دست آوردنش سکوت کرده. می توانیم در ادامه حرف های قبلی را مرور کنیم:

  • به این فکر می کردم که مسیله ای که مطرح کردید چقدر می تواند روی فلان موضوع مذاکره ی قبلی مان هم تاثیر بگذارد….

در روش بعدی می توانیم نماینده ای را برای مذاکره بفرستیم که در جریان تمام اطلاعات خاص و مهم نیست. در این صورت نماینده حتی اگر بخواهد هم نمی تواند اطلاعات کلیدی و استراتژیک را در اختیار طرف مقابل قرار دهد..البته این روش ریسک زیادی به همراه دارد و اگر محتاطانه نباشد ممکن است منجر به منحل شدن مذاکره شود به این صورت که طرف مقابل شاکی شود که نماینده ی خوبی برای مذاکره نفرستاده ایم….برای جلوگیری از بروز  این مسئله ی احتمالی می توانیم نماینده ای را بفرستیم که آگاه است اما در اینکه خود را به نا آگاهی بزند هم ماهر است، این نماینده فقط در مواقع بحرانی آگاه می شود… درست مثل مشاوران املاک؛ که همه چیز را می دانند اما نمی دانند.

گاهی می توانیم به جای سکوت در جواب سوال، طرف مقابل را بمباران اطلاعات کنیم؛ و البته نه اطلاعات مفید… اطلاعات، فقط اطلاعات، مفید بودن مهم نیست. مهم این است که طرف مقابل باید بگردد و جواب را پیدا کند……

و ترفند دیگر این است که انتخابی جواب بدهیم. یعنی اینکه جواب را از بین جواب های ممکن انتخاب کنیم. باید توجه داشت که در خصوص جواب انتخابی نباید خیلی بحث را کش داد. بگویید و بگذرید. اگر بر روی موضوع مکث کنید امکان دارد انتخابی بودن جواب آشکار شود….

اما اگر این ترفند در نقشه ی مذاکره ی طرف مقابل ما بود چه کنیم ؟ از کجا بدانیم که جوابی که به ما می دهد انتخابی است یا واقعی؟

جواب: اگر در حین مذاکره احساس کردیم چیزی مبهم است. اعداد و ارقام یکم پیچیده شد و گیج کننده، سریعا بدون رو دربایستی و تعارف از طرف مقابل بخواهیم موضوع را برایمان روشن کند.

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

سکوی پرش در بازاریابی گردشگری

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

سکوی پرش در بازاریابی گردشگری

کشور ایران جزو ده کشور برتر جهان از نظر گردشگری می باشد. از لحاظ تنوع گردشگری، ایران جزو پنج کشور برتر دنیا و از نظر مکان های تاریخی و فرهنگی دارای جذابیت های خارق العاده می باشد. متاسفانه صنعت گردشگری ایران تاکنون به صورت مطلوبی از این قابلیت ها استفاده نکرده است. گرچه عوامل زیادی در شکل گیری این روند دخیل بوده است اما، قطعاً فقدان نوآوری در صنعت گردشگری بسیار مشهود است.

بسیاری از نوآوری ها در دنیا به دنبال مشاهده شکل می گیرد. اگر شخصی را مشاهده کنید که ظرفی را از آب پر می کند، اولین تعبیر ذهنی این است که شیر تامین کننده آب می باشد، اما پاسخ خلاقانه اینگونه است که؛ واقعاً چه عملی در شرف انجام است؟ و چگونه می توان این عمل را بهبود بخشید.

اگر مشاهده یکی از مسیر های رسیدن به نوآوری باشد، به همان اندازه آزمون مناسبی نیز برای سنجش خلاقیت است. به بیان بهتر دنیای واقعی صنعت گردشگری بهترین مکان برای آزمون های خلاق است، در دنیای واقعی می توان  رفتار گردشگر ها را مشاهده کرد و به مشکل ها پی برد، در این عرصه می توان فهمید که آیا نوآوری در صنعت گردشگری ایران رخ داده است؟ و اگر این نوآوری رخ داده آیا مشکلی حل شده است؟ اگر خدمات و محصول های گردشگری جدیدی عرضه شده اند آیا توانسته اند، بازاریابی گردشگری این صنعت غنی ایران را متحول کنند؟

برای ملموس شدن مطلب به این مثال توجه کنید: اگر برنج را در پلوپز درست کنید به مقدار آب دقیقی نیاز دارید، اما اگر ماکارونی درست کنید اضافه شدن و یا کم شدن اندکی آب احتمالاً شما را با مشکل شدیدی مواجه نخواهد کرد، بازاریابی صنعت گردشگری ایران نیز به همین صورت است. اگر اضافه شدن اندکی آب در محصول ها و خدمات گردشگری ایران مشکل اساسی ایجاد نمی کند بنابر این، ارزش نوآوری صنعت گردشگری کشور بسیار پایین خواهد آمد و در نهایت بازاریابی گردشگری نیز موفق نمی شود.

بازاریابی که در صنعت گردشگری فعالیت می کند باید همواره به این نکته ها توجه کند که، آیا نوآوری ارزش افزوده ایجاد می کند؟ آیا درصد قابل توجه ایی از گردشگر ها از آن بهره می برند؟ آیا نوآوری های صنعت گردشگری تنها تغییر ظاهری بوده است؟ و یا توانسته است در دوره زمانی محدودی فروش را بالا ببرد اما، هنوز ضعف سیستم گردشگری را حل نکرده است.

مواردی که به آن اشاره شد از جمله مواردی است که بازاریاب های ایرانی را به شدت با بحران مواجه کرده است. در صنعت گردشگری کشور بسیار دیده شده که نوآوری به صورت جزئی رخ داده است و بدون شک نیز توانسته روش های بازاریابی گردشگری را متحول کند اما، متاسفانه رفتار های قدیمی در صنعت گردشگری ایران به شدت ریشه دار و رسوب کرده است، به طوری که برای ایجاد تغییر در رفتار نیازمند تشویق و تلاش های زیادی، هم در گردشگر ها و هم مسئولین خواهیم بود.

مشاهده به بازاریاب کمک می کند که پی ببرد آیا مشکلی وجود دارد یا خیر؟ بعلاوه مشاهده هزینه زیادی در برندارد. یک بازاریاب می تواند با هزینه ایی کم الگویی نوآورانه برای صنعت گردشگری ارائه کند و واکنش گردشگر ها بازخورد هایی را به بازاریاب ارائه می کند، در نتیجه بازاریاب پی می برد که آیا سرمایه گذاری بر روی نوآوری مورد نظر عاقلانه می باشد یا خیر؟ در واقع گردشگر ها با واکنش های خود خواهند گفت: آیا نوآوری را دوست دارند؟ و آیا واقعاً از آن استفاده خواهند کرد؟

اطلاعات حاصل شده از مشاهده در صنعت گردشگری برای یک بازاریاب بسیار ارزشمند تر از بررسی های  طولانی مدت و یا فرایند بحث گروه های متمرکز می باشد. این اطلاعات بازاریاب ها را قادر می سازد که همزمان نکته های مثبت و منفی مرتبط با ایده خود را مشاهده کنند.

یک بازاریاب  حرفه ایی می تواند از این اطلاعات به عنوان سکوی پرش به سوی بسیاری از ایده ها بهره ببرد.

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

بازاریابی با شبکه های اجتماعی

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

بازاریابی با شبکه های اجتماعی

  • آیا شما برای شروع کار خود در بازاریابی شبکه های اجتماعی نیاز به کمک دارید؟
  • آیا می دانید این کار شامل چه چیزی می شود؟

راهکارها و استراتژی های موجود در این مقاله باعث می شود تا شما از طریق شبکه های اجتماعی بتوانید با موفقیت با مشتری خود در ارتباط باشید. در این مقاله ما مواردی را با شما به اشتراک می گذاریم تا با به کار بردن آن بازاریابی شبکه ی اجتماعی شما از روز اول سود آور باشد.

  • شناسایی اهداف کسب و کار

استراتژی بازاریابی اجتماعی خود را جوری باید بچینید و تنظیم کنید که کاملا در راستای اهداف سازمان شما باشد. شما به سادگی نمی توانید به اهدافتان برسید مگر آنکه از ریز فعالیت های خود آگاه باشید و آشنا. نگاه کلی و اجمالی و در کنار آن نگاه ریزبینانه به سازمان، اهداف و فعالیت ها، اولین گام لازم قبل از استفاده از شبکه های اجتماعی می باشد. بدون شک شما با چندین هدف شخصی وارد این بازار می شوید اما نباید فراموش کنید که چندین هدف اساسی هست که تمام شرکت ها باید به انها توجه کنند. این اهداف شامل: کاهش هزینه های بازاریابی، افزایش آگاهی افر اد از نام تجاری و همچنین حفظ و افزایش مشتریان می باشد. پیشنهاد بعدی من به شما این است که در ابتدا دو هدف اصلی را انتخاب کنید و در ادامه دو هدف ثانویه را برگزینید و تمرکز خود را تنها بر روی همین اهداف بگذارید. داشتن اهداف بیش از حد و زیاد باعث گمراهی و عدم تمرکز شما می شود.

  • تنظیم اهداف بازاریابی

اگر پارامتر زمانی و اولویت بندی برای اهداف خود تعریف نکنید، آن اهداف قابل استفاده و کارامد نخواهند بود. برای مثال اگر یکی از اهداف شما فروش از طریق تبلیغات تلویزیونی می باشد، شما نمی توانید قبل از آغاز به تبلیغات رسانه ای روی سود آنها حساب کنید و اهداف دیگر بریزید، شما تنها می توانید مقدار سود را تخمین بزنید و بر اساس آن فرضیه بچینید نه هدف! اهداف بازاریابی باید به گونه ای باشند که شما را از نقطه ی الف به نقطه ی ب برساند. شما می توانید اهداف خود را با توجه به روش SMART تعیین کنید :

  • Specific: اهداف خود را به صورت خاص تعیین کنید
  • Measurable : قابل اندازه گیری قابل دستیابی، مرتبط و مقید به زمان.
  • Achievable : قابل دست یابی
  • Revalent : مرتبط بودن
  • Time bound : محدودیت و مقید بودن به زمان خاص

چیدن مسیر و اهدافی که مشخص است در نهایت منجر به شکست شما می شود کار درستی نیست. اگر شما برای شروع، فروش صد هزارتایی برای خود در نظر بگیرید کاملا مسلم می باشد که منجر به شکست و سرخوردگی شما می شود. شما باید اهدافتان را کوچک و با توجه به منابع و امکانات خود تعیین کنید. اختصاص دادن بازه ی زمانی به اهداف، به شما کمک می کند تا از خودتان بپرسید که برای رسیدن به این هدف چقدر زمان نیاز است؟ یک ماه؟ یک سال؟

در نظر گرفتن و انتخاب هدف با ویژگی SMART تنها ۵۰% مسیر کلی شما برای تحقق و قابل اجرا شدن آن هدف را طی می کند و اگر شما زمان مناسب برای اهداف خود در نظر نگیرید منابع و امکانات سارمان شما، احتمال دارد به مسیر دیگری که شما را دور میکند از هدفتان، راهی کند.

به عنوان سخن آخر می خواهیم شما را آگاه کنیم از :

  • شناسایی مشتریان ایده آل سازمان خود.

اگر در اطراف خود می بینید که کسب و کاری آنطور که باید فروش ندارد و مدیر سازمان از این موضوع رنج میبرد، علت اصلی آن این است که آن شرکت، بازار هدف و مشتریان خود را هنوز نمیشناسد و آگاهی نسبت به نیاز های آنها ندارد. هنگامی که اطلاعات دقیق از مشتریان خود مثل : سن، شغل، در آمد، علاقه مندی ها، عادت ها، مشکلات و ناراحتی های آنها داشته باشید راحت تر می توانید راه نفوذ به قلب آنها را پیدا کنید و در نهایت اراتباطتان منجر به فروش کالا و خدمات به آن شخص شود. این کار هم می توان قبل از آغاز به کسب و کار با تحقیق میدانی و به وسیله ی پرسشگران آزموده انجام داد تا استراتژی های سازمان را بر اساس نیاز مشتریان و سبک زندگی روزمره آنها چید.

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

شماره تماس جهت مشاوره!