Skip to main content
Tag

بازاریابی بین المللی

دیجی کالا در دست های برادران دیجیتالی

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

دیجی کالا در دست های برادران دیجیتالی

با ورود به دفترکار برادران دو قلوی محمدی، موسسان بزرگ ترین شرکت فروش اینترنتی کشور، یعنی دیجی کالا چیزی که توجه بسیاری جلب می کند سن کم و جوانی آنهاست. سعید و حمید با وجود آنکه ۳۷ ساله هستند اما در آستانه ورود به دهمین سال کار، کوله باری از تجربه کسب کرده اند و شرکتشان را از یک هسته ۷ نفره کوچک به یک شرکت بزرگ با هزار نفر نیروی انسانی تبدیل کرده اند.

  • شاید سوال کلیشه ای برای شروع مصاحبه باشد ولی این می تواند سوال جذابی باشد که به ما بگویید چندساله هستید؟

حمید: ما متولد ۱۳۵۸ هستیم و در تهران متولد شدیم(محله ابوذر) پدر و مادر ما در زنجان متولد شده اند و پدرم صاحب یک نانوایی است.

سعید: ما ۱۱ تا بچه ایم و با وجود سطح معمولی از درآمدی پدر و مادرم به تحصیل اهمیت بسیاری می دادند.

  • خیلی از بچه های محله های جنوب شهر معمولا تابستان ها کار میکنند شما تجربه کارکردن دارید؟ مثلا در نانوایی پدر؟؟

سعید: خیلی کم، کمتر از برادرهای بزرگتر ولی خب کار هم می کردیم، اکثرا پشت دخل نانوایی می ایستادیم. و در نوجوانی بیشتر در زیرزمین صبح تا شب با گل مدلسازی می کردیم یا با خمیر و کاغذ ماکت درست می کردیم.

  • در کارهای مشترکی که با هم انجام می دادید به اختلاف نمی خوردید؟

حمید: در همه کارهایی که انجام می دادیم صدرصد تیم ورک داشتیم. فکر کنید دو هنرمند بخواهند روی یک مجسمه کار کنند. هر دو هم زمان کار می کردیم. یک جاهایی با هم اختلاف نظر داشتیم ولی بالاخره به یک نقطه مشترک می رسیدیم.

  • در چه رشته ای تحصیل کردید؟

سعید: من رشته مهندسی مکانیک خواندم، دانشگاه آزاد، واحد علوم تحقیقات و حمید هم مهندسی صنایع دانشگاه خواجه نصیر قبول شد. بعد از اتمام درس هر دو MBA را شروع کردیم من بلافاصله بعد از لیسانس ولی سعید بعد از سربازی.

  • در دوران تحصیل کار می کردید؟؟

حمید: ما قبل از ورود به دانشگاه کار را شروع کردیم؛ هر دو در بخش طراحی یک شرکت قطعه سازی موتور سیکلت مشغول بودیم و یکسال آنجا بودیم. در دوره دبیرستان به موضوعاتی مثل اتوکد خیلی مسلط شده بودیم به همین خاطر به محض اینکه وارد شرکت شدیم کار جدی انجام دادیم. بعدها به طراحی کفش روی آوردیم و هزینه زندگی و تحصیل را خودمان می دادیم، یادم هست در آوردن پول شهریه خیلی سخت بود.

  • اینترنت الان جزئی جدانشدنی از زندگی و کار شماست، می خواهم بدانم از کی در خانه اینترنت داشتید؟

حمید: سال ۷۱ یا ۷۲ که کامپیوترهای PC خیلی کم بود ما در خانه کامپیوتر داشتیم و با آن کار می کردیم. از آن کامپیوتر های فلاپی بزرگ بود و ما بدون موس با کیبورد اتوکد کار می کردیم.

سعید: ما با کامپوتر هیچ وقت بازی نکردیم، بازی نوشتیم. بازی ساختیم ولی هیچ وقت بازی نکردیم. و همان سال های اول اگر اشتباه نکنم سال ۷۵ بود هنوز اینترنت تحت وب نبود و در محیط تحت Dos کار می کردیم. دوست برادرم که مهندس کامپیوتر بود آمد و اینترنت را وصل کرد و به ما یاد داد.

  • ماجرای خرید دوربینی که منجر به ایجاد دیجی کالا شد چیست؟

سعید: دوربین دیجیتال تازه اومده بود( شاید دو سال بود) و علاقه عکاسی دیجیتال ما را به فکر خرید دوربین دیجیتال انداخت. علاقه داشتیم جدی و حرفه ای عکاسی کنیم خلاصه تصمیم گرفتیم با هم یک دوربین SLR بخریم شاید آن زمان بالای یک میلیون تومان قیمت داشت و گران بود.

حمید: چون پول پس انداز خودمان بود و با زحمت به دست آورده بودیم، برایمان خیلی مهم بود که دوربین درستی بخریم بنابراین شروع کردیم به بررسی کردن چه دوربینی بخریم.

سعید: بله سال ۸۴ بود بنابراین به فکر دیگری افتادیم و یکی از گزینه هایی که در آستین داشتیم  و داریم سرچ کردن در اینترنت بود کاری که خیلی آن زمان مرسوم نبود. توی اینترنت سرچی کردیم و دیدیم یک سایت هایی هست مثل دی پری ویو که کارشان اصلا همین است: راهنمایی و نقد بررسی محصولاتی که دارای پیچیدگی هستند مثل دوربین، وسایل صوتی و تصویری و … پس از طریق همین سایت ها با محصولات مختلف آشنا شدیم و در نهایت تصمیم نهایی برای خرید را گرفتیم. آن قدر بررسی کرده بودیم که برای خودمان هم جالب شده بود.

  • خب در نهایت چه دوربینی خریدید؟؟

سعید: NIKON D70 بود یک مغازه را پیدا کردیم در جمهوری که این دوربین را داشت کلی ذوق داشتیم و خیالمان راحت بود که چیزی را که می خواستیم پیدا کردیم دوربین را خریدیم به خانه که آمدیم تا جعبه را باز کردیم دیدیم لنز دوربین را عوض کرده اند و لنز ضعیف تری روی آن گذاشته اند که نه لرزشگر دست داشت و نه فوکوس خودکار.

حمید: ببینید به چه موضوعاتی جزیی توجه کرده بودیم و در نهایت سر لنزی که اهمیتش خیلی زیاد بود سرمان کلاه رفت یعنی نهایت یک تجربه خوشایند بررسی و انتخاب یک محصول دیجیال به پایان تلخ خرید منتهی شد.

  • اعتراض نکردید به مغازه دار؟

سعید: نه چون مطمئن بودیم فایده ای نداشت و در نهایت می گوید لنز، لنز من نیست و چرا همان موقع چشمتان را باز نکردید ولی خب جمع بندی این تجربه برای ما خیلی اهمیت داشت و در نهایت شد ایده شکل گیری دیجی کالا.

  • سایت دیجی کالا چطور راه افتاد؟

حمید: از تجربه خرید دوربین استفاده کردیم و شروع کردیم به نوشتن مدل کار. دیگر به جمع بندی نهایی رسیده بودیم و فقط کافی بود عملی کار را آغاز کنیم از آنجایی هم که همیشه عجله داریم سریع گفتیم باید دست بکار شویم؛ اوایل سال ۸۵ بود که شروع کردیم به برنامه نویسی برای اینکه سایت را بالا بیاوریم و چون اولین سایت فروشگاه اینترنتی در جهان بودیم و شبیه یا مدلی نداشتیم باید از اول تا آخرش را خودمان طراحی می کردیم.

  • خودتان هم اشاره کردید در آن زمان اینترنت همه گیر نبود، نمی ترسیدید شکست بخورید؟

سعید: ترس داشتیم ولی از این هم مطمئن بودیم که این اطلاعات پیش هیچ کسی نیست و از طرف دیگر می دیدیم که هر روز بر تعداد کالاهای دیجیتال در بازار، ویترین مغازه ها و قفسه فروشگاه ها افزوده می شد. علاوه بر این وقتی به رشد اینترنت هم نگاه می کردیم می دیدم با سرعت زیادی در حال گسترش است.

  • چه سالی دیجی کالا بالا آمد؟؟ چرا اصلا اسمش شد دیجی کالا؟؟ چگونه این اسم انتخاب شد ؟؟

حمید: سال ۸۵ بود و برای نام گذاری هم صدها اسم را لیست کرده بودیم و در نهایت با  همفکری دوستان و خانواده شد دیجی کالا ما به  دنبال اسمی بودیم  که هدف گذاری و تعریف ما را که نقد و بررسی و فروش اینترنتی بود را خوب نشان دهد.

  • اولین مشتری و کسی که به شما زنگ زد را یادتان می آید؟؟ اصلا چقدر طول کشید تا در سایت سفارش بگذارند؟

حمید: یادم نیست چه کسی اولین نفر بود ولی خیلی سریع واکنش گرفتیم در عرض یکی دو روز.

سعید: علتش این بود که به فارسی متن و محتوایی وجود نداشت. پس خیلی سریع توجه ها را جلب کردیم. البته در آن زمان فقط در حوزه دوربین و موبایل کار می کردیم ولی خب خیلی زود به جایی رسیدیم که موجودی انبار داشتیم در حالی که زمان شروع کار وقتی سفارش می گرفتیم سریع خرید و ارسال می کردیم.

  • با چه سرمایه اولیه ای کار را شروع کردید؟

سعید: حمید ماشین داشت فروخت و من هم کمی پس انداز داشتم فکرکنم زیر ۲۰ میلیون بود.

  • روند توسعه کار شما و افزایش نیروها به شکلی است؟

حمید: سال  اول دفتر ما در سعدی بود و با  ۷ نفر شروع به کار کردیم تقریبا سه سال آنجا بودیم با گسترش کار یک طبقه هم در ساختمان اضافه کردیم و در واقع پارکینگ انجا هم انبار شده بود آن زمان ۲۰ یا ۳۰ نفری شده بودیم؛ بعد از آن رفتیم دفتر خیابان مطهری جای بزرگ تری بود حدود ۳۰۰ متر و بخشی را انبار کرده بودیم در این دفتر هم دو سالی بودیم و اخرش ۵۰ نفری می شدیم.

سال ۹۰ حدودا بود که رفتیم خیابان جلفا روبروی فرهنگسرای ارسباران آنجا اولین جایی بود که دیگر یک ساختمان کامل داشتیم و عملی لمس کردیم که در حال بزرگ شدن هستیم و در این دفتر تعداد نیرویمان به ۷۰۰ نفر رسید و در نهایت به این دفتر آمدیم( دفتر میدان عطار) و چند هفته پیش هم جشن شروع کار هزارمین نیروی کاری را داشتیم.

  • دیجی کالا در روز چقد فروش دارد؟ واقعا عدد ۳ میلیارد تومانی که گاهی شنیده می شود راست است؟ در روز چقدر ثبت سفارش دارید؟

سعید: نمی توانیم این را اعلام کنیم چون رقابت سختی وجود دارد ولی مجموعا روزانه حدود ۹۰۰ هزار بازدید از وب سایت و موبایل اپ دیجی کالا صورت می گیرد.

حمید: دیجی کالا ۲.۵ میلیون عضو ثبت نام شده هم دارد یعنی افرادی که در سایت پروفایل دارند.

  • وقتی بپرسیم دیجی کالا مساوی چیست شما می گویید……؟

سعید: ما می گوییم CUSTOM EXPERIENCE یعنی تجربه مشتری، و رمز موفقیت دیجی کالا هم در همین بوده است:

  • توجه ویژه داشتن به خرید و انتخاب مشتری

حمید: یعنی مشتری نیازش را بگیرد، حالش خوب باشد، کیف کند و بگوی آفرین…. به امید روزی که همه در دنیا از دیجی کالا صحبت کنند……

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

ایدئولوژی در بازاریابی

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

ایدئولوژی در بازاریابی

مفهوم بازاریابی و مدیریت بازار در اصل پدیده های امریکایی بودند که این مفاهیم در کشورهایی که از نظر ایدئولوژیک به آمریکا نزدیک اند جا گرفته اند که این شامل کشورهای دموکراتیک و سرمایه دار به جز ژاپن است که فعالیت های بازاریابی در آن ها نیرومند و پیشرفته است، این کشورها مادر اکثر شرکت های بین المللی هستند. بازاریابی از خودش ایدئولوژی ندارد مگر اینکه خود بازاریاب ها تمایل داشته باشند زیرا بازاریابی فعالیتی فرهنگی است و محیط ایدئولوژی که در آن فعالیت می کنند بر روی آن تاثیر خواهد گذاشت. اجرای وظایف در این زمینه طبق محیط فرهنگی و ایدئولوژیکی متفاوت خواهد بود. یک استنباط از این موضوع اینکه برنامه شرکت باید از قید ایدئولوژیکی کشور مادر آزاد باشد سیاست ها و قوانین یک ملت عملکرد بازاریابی بین المللی را تحت تاثیر قرار می دهد به علت اهمیت نقش محیط سیاسی در فعالیت های تجاری درک تفاوت بین قوانین و نحوه تفسیر و اجرا در کشورهای مختلف ضروری می باشد. در نهایت بازاریابی به معنای سازگاری با بازار است.

  • محیط قانونی بازاریابی بین الملل

محیط سیاسی یک ملت، برداشت های متداول نسبت به سازمان های تجاری داخلی و خارجی را دربرمی گیرد. از جو سیاسی یک ملت محیط قانونی برای سازمان ها بوجود می آید ، به این معنی که قوانین و مقررات ملل با سازمان ارتباط می یابند. در این راستا لازم است شرکت محیط سیاسی را هم بشناسد زیرا محیط سیاسی تعیین کننده چگونگی اجرای قوانین است و جهت قواعد و یا مقررات جدید را مشخص می کند. محیط قانونی بازاریابی بین المللی پیچیدگی بیشتری دارد و دارای سه بعد است. برای یک شرکت امریکایی این ابعاد عبارتند از:

  • قوانین ایالات متحده
  • قوانین بین المللی
  • قوانین داخلی در هریک از بازارهای خارجی شرکت

 

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

اصطلاحات اینکوترمز در بازرگانی بین الملل

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

اصطلاحات اینکوترمز در بازرگانی بین الملل

اینکوترمز یک کلمه مرکب است که از ترکیب سه کلمه انگلیسی (International Commercial Terms) به معنی اصطلاحات بین‌المللی بازرگانی تشکیل شده‌است و به صورت گسترده‌ای مورد استفاده قرار می‌گیرد. این اصطلاحات برای تفکیک هزینه‌ها و مسئولیت ها بین فروشنده و خریدار استفاده می‌شود. اینکو ترمز به مسائل مرتبط با حمل کالا از  به خریدار پاسخ می‌دهد. مسائلی شامل حمل کالاها، ترخیص کالاها، واردات و صادرات ذکالاها، اینکه چه کسی مسئول پرداخت می‌باشد و اینکه ریسک جابجایی و انتقال کالا در مراحل مختلف حمل بر عهده چه کسی می‌باشد. اصطلاحات مختلف اینکوترمز(Incoterms) معمولا با ذکر مکان های جغرافیایی مورد استفاده قرار می‌گیرد نه عناوین مرتبط با جابجایی. شایان ذکر است که این اصطلاحات توسط اتاق بازرگانی بین‌المللی International Chamber Of Commerce تهیه و تدوین شده‌ است. اینکوترمز را می توان به چهار گروه زیر تقسیم کرد:

  • گروه E

    • Ex Works به معنی تحویل کالا در نقطه عزیمت در مبدأ(محل کار)
  • گروه F

    • FAC(مخفف Free Carrier) که به معنی تحویل کالا به خریدار بدون پرداخت کرایه حمل در مبدأ است. تحویل کالا به حمل کننده در مبدأ ( تحویل کالا داخل کامیون، ریل و هواپیما). با توجه به اینکه محل تحویل کشور خریدار باشد، بارگیری با خریدار است و نقطه ریسک می‌باشد. هزینه حمل و بیمه با خریدار است. عقد قرارداد حمل و بیمه با خریدار (نه الزاما).
    • FAS(مخفف اصطلاح Free Alongside Ship) که به معنی تحویل کالا در کنار کشتی در مبدأ است. محل خاتمه ریسک فروشنده کنار کشتی در بندر است. هزینه حمل و بیمه با خریدار است. عقد قرارداد حمل و بیمه و بازرسی با خریدار است.
    • FOB(مخفف اصطلاح Free On Board) که به معنی تحویل کالا در عرشه کشتی در مبدأ. فروشنده وقتی کالا را از روی نرده کشتی عبور داد ریسک خود را خاتمه داده‌است. هزینه حمل و بیمه با خریدار است. عقد قرارداد حمل از بندر تحویل و بیمه و بازرسی با خریدار است.
  • گروه C

    • CFR(مخفف اصطلاح Cost and Freight) که به معنی تحویل کالا در مبدأ به خریدار با پرداخت کرایه حمل می باشد. کالا وقتی از روی نرده کشتی عبور می‌کند(بارگیری می‌شود) مسئولیت فروشنده خاتمه می یابد. هزینه بیمه با خریدار است. هزینه حمل با فروشنده‌است. عقد قرارداد بیمه با خریدار است و عقد قرارداد حمل با فروشنده.
    • CIF(مخفف اصطلاح Cost, Insurance and Freight) که به معنی ارزش، بیمه و کرایه حمل تا مقصد. مخصوص حمل دریایی می‌باشد. کالا وقتی از روی نرده کشتی بارگیری می‌شود مسئولیت فروشنده خاتمه می یابد. هزینه حمل و بیمه با فروشنده‌است. عقد قرارداد حمل و بیمه با فروشنده‌است.
    • CPT(مخفف اصطلاح Carriage Paid To) که به معنی تحویل با پرداخت کرایه حمل تا مقصد است. حمل مرکب ولی بیشتر برای طرق زمینی یا هوایی استفاده می‌شود. ریسک و مسئولیت فروشنده زمانی که کالا را تحویل اولین حمل کننده می‌دهد خاتمه می یابد. هزینه حمل با فروشنده تا نقطه معین طبق قرارداد. هزینه بیمه خریدار. عقد قرارداد بازرسی با خریدار است.
  • گروه D

    • DAF(مخفف اصطلاح Delivered At Frontier) که به معنی تحویل در مرز (مرز تعیین شده). به طور عمده حمل به وسیله راه‌آهن انجام می‌شود و در این نوع حمل می‌توان سندی سراسری از راه‌آهن گرفت که کلیه عملیات حمل‌و‌نقل را تا مقصد نهایی در برگیرد و کالا را برای آن دوره زمانی بیمه نماید.
    • DES(مخفف اصطلاح Delivered Ex Ship) که به معنی تحویل در عرشه کشتی (در مقصد). فروشنده کالا را در عرشه کشتی در بندر مقصد تحویل خریدار می‌دهد و اقدامات و هزینه‌های ترخیص کالا جهت ورود به بندر مقصد برعهده خریدار است.
    • DEQ(مخفف اصطلاح Delivered Ex Quay) که به معنی تحویل در اسکله (در مقصد). فروشنده وقتی کالا را از کشتی به اسکله انتقال داد و عوارض انتقال به اسکله مقصد را پرداخت نمود، در بندر مقصد تحویل خریدار می‌دهد.
    • DDU(مخفف اصطلاح Delivered Duty Unpaid) که به معنی تحویل در مقصد بدون پرداخت حقوق و عوارض گمرکی. فروشنده کالا را در کشور مقصد بدون انجام ترخیص کالا برای ورود و پرداخت عوارض تحویل دهد.
    • DDP(مخفف اصطلاح Delivered Duty Paid) که به معنی تحویل در مقصد با پرداخت حقوق و عوارض گمرکی. فروشنده کالا را در کشور مقصد پس از انجام ترخیص کالا و پرداخت عوارض تحویل خریدار می‌دهد.

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

پیشران های خروج از رکود اقتصادی

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

پیشران های خروج از رکود اقتصادی

 رکود بی سابقه ای تمام بخش های اقتصادی کشور را در بر گرفته و دولت در دو سال گذشته تمام تلاش خود را به مهار تورم و کنترل نقدینگی معطوف کرده است و در این راستا هرچند با شیب بسیار تندی تورم را کاهش داده اما همچنانکه صاحبنظران اقتصادی پیش بینی کرده بودند و به دولت هم نقد داشتند که چنین رشد شتابانی در مهار نقدینگی و مهار تورم به رکود بی سابقه منجر خواهد شد و امروزه ما شاهد این رکود هستیم. حال که دولت هفته گذشته بسته سیاستهای خروج از رکود را مصوب و ابلاغ نموده است شاید  بعد از بسته رفع موانع تولید، این بسته پیشنهادی بتواند کشور را از حالت رکود خارج کرده و زمینه های رونق اقتصادی را فراهم نماید.

  •  پیشرانهای خروج از رکود

 در تعریف علم مدیریت سیرنزولی رشد اقتصادی که برای چند دوره سه‌ماهه ادامه یابد، نشان دهنده وضعیت “کسادی” اقتصادی است و هرگاه این دوره زمانی بیشترشود “رکود” اقتصادی نامیده می‌شود در موردی که رشد اقتصادی برای مدتی آهسته اما غیر منفی باشد اصطلاحاً به “توقف رکودی” معروف است. کسادی، رکود و توقف رکودی را معمولا تحت عنوان بحران مالی طبقه‌بندی نمی‌کنند زیرا از مواردی هستند که علاوه بر بازارهای مالی سایر بازارها را تحت تاثیر قرار می دهند  و ما امروزه شاهد رکود در تمام صنایع کشور و خصوصا بخشهای مولد هستیم.

رکود حاکم بر بخشهای تولیدی( موتور محرک اقتصادی) باعث شده تولید کنندگان با ظرفیت پایین تر کار کرده و این باعث با لا رفتن هزینه های متوسط ثابت ، کاهش بهره وری و در نتیجه ایجاد دور تسلسل و منفی تشدید رکود می گردد و در شرایط کنونی کشور ما شاهد چنین رکودی هستیم و بنا بر گزارشات میدانی از حوزه تولید و تجارت بنگاه ها، انبار بسیاری از شرکتها  مملو از محصولات گشته و شرکتها  به رغم کاهش بی سابقه هزینه های خود و تعدیل نیرو هنوز نتوانسته اند از این فضا خارج گشته و گردش نقدینگی نیز به میزانی نیست که تحریک تقاضا را ایجاد نموده و بنگاه ها و کشور را از  این حالت خارج نماید و در چنین شرایطی اتخاذ راه کارهایی برای خروج از رکود در بخش های مختلف اقتصادی یکی از اولویت های اصلی دولت ها محسوب می شود.

در سالهای اخیر تشدید تحریم ها خارجی به همراه تغییرات حاملهای انرژی، افزایش هزینه های حمل و نقل به واسطه اجرای هدفمندی یارانه ها و افزایش شدید نهادهای وارداتی به همراه عدم تامین مالی مناسب باعث شد که هزینه های این بخش را افزایش داده و قدرت خرید مردم نیز کاهش یابد و در چنین شرایطی دولت بسته پیشنهادی سیاستهای خروج از رکود را تصویب کرد که  بیشتر به  تحریک تقاضا  و افزایش گردش نقدینگی پرداخته و  سعی دارد زمینه ساز رونق اقتصادی گردد.

در این راستا می توان به اثرات و سازوکارهای این مشوقها از دو منظر بازرگانی خارجی و داخلی نگاه کرد و به تببین راهکارهای آن پرداخت اما آنچه بسیار مشخص است بسیاری از راهکارها فرا بخشی بوده و برای اجرای درست به تعامل و همکاری سازمانهای زیادی بستگی دارد که مهمترین راهکارهای را باید در اصلاح قوانین و مقرات و شفافیت تجارت، سرمایه گذاری جستجو  کرد. اما اگر  بخواهیم از منظر تخصصی به حوزه بازرگانی داخلی و خارجی به عنوان پیشرانهای خروج از رکود بنگریم در میابیم که بیشتر مشکلات این بخشها را می توان از طریق راهکارهای چون توسعه صادرات غیر نفتی از طریق هدف گذاری نرخ واقعی ارز ، تنوع پذیری صادرات  و تاکید بر صادرات  محصولاتی با مزیتهای نسبی و رقابتی  کشور چون صنعت پتروشیمی، معدن و صنایع معدنی، صنایع غذایی و شوینده و جلوگیری از قاچاق کالا، تنوع منابع مالی بر کمک سرمایه گذاری خارجی در حوزه تجارت خارجی متصور شد و در حوزه تجارت داخلی که می تواند شروع خوبی برای خروج از رکود حاکم باشد دولت و بخش خصوصی  باید با کمک هم  برنامه ریزی نمایند که نقدینگی به سمت تولید و بخش مولد کشور سوق پیدا کرده و در ادامه با تحرک تقاضا از طریق وامهای کم بهره و بالا بردن قدرت خرید مردم از طریق افزایش اعتبار خرید آنها بتوان نقش موثری در زنجیره تامین محصولات ایرانی بازی کرد.

چنانچه به بسته سیاستی دولت نظری بیاندازیم می توان این بسته و مشوقهای آن را  در سه  حوزه مسوولیت‌های سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی، بانک مرکزی و وزارت امور اقتصادی و دارایی جستجو و تقسیم بندی کرد. در حوزه مسئولیتهای سازمان مدیریت و برنامه ریزی دولت سعی دارد با کمک به نقدینگی و پرداخت بدهی های خود به بخش خصوصی به گردش نقدینگی کمک نماید که در این راستا باید در هزینه کرد این منابع دقت لازم صورت پذیرد تا بتواند به درستی در مسیر تولید و تحریک تقاضا قرار گیرد. در خصوص بانک مرکزی آنچه به نظر می رسد بانک مرکزی کمکهایی از طریق کارت اعتباری و تسهیلات در اختیار مشتریان قرار داده اما همچنان نرخ سود بانکی زیاد بوده و اشتیاق برای گرفتن تسهیلات را کاهش داده و باید ساز و کاری برای این موضوع پیشنهاد دهد.

وزارت اقتصادی و دارایی کشور نیز با انتشار اوراق مشارکت و صکوک اجاره که مورد قبول بانکها قرار گیرد زمینه را برای اعتبار دهی فراهم آورده و بخش زیادی از منابع و مشکلات اعتباری بخش خصوصی مرتفع خواهد شد. آری امروزه دلتمردان کشور سعی دارند که با تزریق نقدینگی و افزایش اعتبار خرید مردم، کشور را از حال رکود خارج نمایند اما در این مسیر بایستی با ساز و کار مناسب این بسته را به درستی اجرا نمایند در غیر اینصورت نه تنها کشور از حالت رکود خارج نمی شود بلکه به نقدینگی فزاینده کشور هم اضافه خواهد شد.

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

انگیزه های دامپینگ در بازاریابی بین الملل

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

انگیزه های دامپینگ در بازاریابی بین الملل

یکی از چالش هایی که در عرصه بازاریابی بین الملل پیش روی بازاریابان قرار دارد بحث دامپینگ(Dumping) است؛ به طور کلی فروش کالا در یک بازار خارجی با قیمتی کمتر از هزینه نهایی و قیمت تمام شده آن برای به دست آوردن امتیاز در رقابت با دیگر عرضه کنندگان همان کالا را دامپینگ(Dumping) گویند. دامپینگ را در اصطلاح فارسی رقابت مکارانه می نامند؛  به بیانی دیگر می توان آن را معادل رقابت مخرب دانست. انگیزه هایی که برای اعمال دامپینگ ارائه می شود زیاد است که ما به دو مورد آن اشاره می کنیم:

  • انگیزه اقتصادی 

به عنوان مثال وقتی یک کالا چینی در بازار خارجی به مرحله اشباع رسیده باشد جذب نمی شود و تولید کننده چینی برای نجات از ضرر و زیان خود، یا آن ها را به حراج می گذارد یا دامپینگ می کند.

  • انگیزه بازرگانی

در این مورد انگیزه دامپینگ کننده این است که برای ورود به بازاری جدید ابتدا با قیمتی پایین کالای خود را عرضه می کند تا مشتری بیشتری جذب کند و بعد از اینکه محصولات خود را در بازار ثابت کرد کم کم قیمت ها را افزایش می دهد. مورد دیگر این است که فرد می خواهد از سهم بازار خود در مقابل دیگر مؤسسات مشابه دفاع کند که در اینجا دست به دامپینگ تدافعی می زند. دامپینگ دیگری که از سیاست های ناجوانمردانه تلقی می شود، دامپینگ تهاجمی است که مؤسسه می خواهد با این شیوه رقبای خود را به کلی نابود کند.

شایان ذکر است که اثبات عمل دامپینگ در بعضی موارد دشوار است؛ مثلاً هنگامی که دولت با پرداخت یارانه های صادراتی جهت صادرات کالا به تولیدکننده کمک می کند نمی توان به طور قطعی گفت که قیمت پایین کالایی که صادر می شود به بازارهای دیگر یک نوع دامپینگ است. بنابراین در بعضی موارد اثبات این عمل با توجه به دخالت دولت ها این کار را مشکل می سازد که اختلاف در این مورد به هیأت دادرسی گات(GAT) ارجاع داده می شود.

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

نظریه مزیت نسبی در بازاریابی بین الملل

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

نظریه مزیت نسبی در بازاریابی بین الملل

حدود ۴۰ سال بعد از قانون مزیت مطلق آدام اسمیت، قانون مزیت نسبی که هنوز به صورتی غیرقابل تردید مبنای استدلال بسیاری از علمای تجارت بین ‏الملل است؛ جهت تبیین بخش مهمی از تجارت جهان ارائه گردید. هر چند تئوری مزیت نسبی عموماً به دیوید ریکاردو(David Ricardo) نسبت داده می ‏شود، اما پیش از آن می ‏توان این نظریه را به طور اجمالی در کارهای رابرت تورنز مشاهده نمود، بنابراین بجاست تئوری مزیت نسبی به تورنز- ریکاردو نسبت داده شود.

تئوری مزبور، بیان می ‏دارد، حتی اگر کشوری در تولید هر دو کالا دارای عدم مزیت مطلق در مقایسه با کشور دیگری باشد، باز داد و ستدی که حاوی منافع متقابل برای هر دو طرف است، می‏ تواند صورت بگیرد. بدین صورت کشوری که دارای کارآیی کمتر است، باید در تولید و صدور کالایی تخصص یابد که در آن عدم مزیت مطلق کمتری دارد. به عبارت دیگر، آن کشور در آن کالا از مزیت نسبی برخوردار است. در مقابل، این کشور باید کالایی وارد نماید که در آن از عدم مزیت مطلق بیشتری برخوردار است و به عبارتی در آن کالا عدم مزیت نسبی دارد. بر اساس این نظریه سود حاصل از تجارت بین الملل از تخصصها و تفاوت هایی ناشی می شود که به لحاظ فراوانی نسبی منابع تولید، مواد اولیه، سرمایه، تکنولوژی و …باعث ایجاد مزیت در برخی مناطق نسبت یک مناطق دیگر می گردد. ریکاردو استدلال خویش را بر فرضیه‏ هایی ساده مبتنی کرده است که یکی از آن فرضیه ‏ها، نظریه ارزش کار است. این نظریه بیان می‏ دارد که ارزش(قیمت) یک کالا با مقدار کاری که در تولید آن کالا مصرف شده برابر است. نظریه ارزش کار، خود بر سه فرض اصلی استوار است که عبارتند از:

  • نیروی کار تنها عامل تولید است که دستمزد دریافت می‏ کند
  • تمام نیروی کار همگن بوده و دستمزد یکسانی دریافت می‏ دارند
  • ساعت کار مورد نیاز برای تولید هر واحد کالا با گسترش میزان تولید، کاهش یا افزایش نمی ‏یابد.

نظریه ی مزیت نسبی بر آن است که با تکیه بر تخصص کشور ها و استفاده بهینه از امکانات و تسهیلات، آنها را مورد توجه قرار دهد. امروزه، با عنایت به پیشرفت علوم و استفاده از عوامل تولید مختلف که تمام آنها ناهمگن و نامتجانس می‏ باشند، فرضیه‏ های مزبور دیگر قابل طرح نیستند. البته تئوری مزیت نسبی، هنوز به قوت خود باقی است، زیرا می‏ تواند بر اساس نظریه هزینه فرصت‏ های از دست رفته توضیح داده شود.

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

اصول جذب مشتری: بازاریابی رابطه مدار

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments
  • چند نفر از مشتریانم مرا دوست دارند؟
  • آیا مشتریانم از من راضی هستند؟ یا مرا فردی حیله گر می پندارند؟
  • اگر امشب بمیرم چند نفر به تشییع جنازه من خواهند آمد؟
  • چرا دیگران من را دوست داشته باشند در صورتی که من با آنها مهربان نیستم؟

جواب این سوالات می تواند به من  ویزیتور و بازاریاب کمک کند تا فراتر از یک کار تجاری به مراودات تجاری خود با دیگران فکر کنم؛ اینکه آیا توانسته ام نه تنها با کالا و خدمات خود بلکه با رفتار دوستانه خود مشتریانم را از خود راضی نگه داشته و حس دوست داشتن را در آنها تقویت کنم. یکی از جواب هایی که در اینجا می توان برای این سوالات آورد آن است که باید با اصول جذب مشتری از طریق به کار گیری بازاریابی رابطه مدار آشنا شویم. مدیری که در یک سخنرانی شرکت کرده بود می گفت: اگر نویسنده بشر دوست نباشد خوانندگان هم داستان های او را دوست نخواهند داشت. اگر این نکته در مورد داستان نویسی صادق باشد داستانهای ما مورد پسند خوانندگان قرار می گیرد.

شارل الیوت رئیس دانشگاه بخاطر ابراز محبتی که به دانشجویان داشت مورد توجه همگان قرار گرفته بود، روزی دانشجویی به نام گراندون به دفتر او آمد که از صندوق دانشجویی وام بگیریم. رئیس دانشگاه با او موافقت کرد، بعد از آن آقای الیوت با گراندون در مورد طبخ غذا صحبت کرد و با هم مکالمه ای دوستانه داشتند. گراندون در نوشته های خود می گوید: من به تجربه دریافتم  که می توان توجه مردان بزرگ را به خود جلب کرد، فقط با ابراز محبت و تمجید صمیمانه نسبت به کار و شخصیت آنها.

برای اینکه بین مردم محبوبیت پیدا کنیم  نباید دست از زحمت کشیدن برداریم. یکی از این راه هاآن است که از مشتریان خود سالروز تولدشان را بپرسیم و وقتی تولدشان فرا رسید آنها را با فرستادن یک پیام تبریک غافلگیر کنیم و این حس را  انتقال دهیم که دوستی ما با او فراتر از فروش چند قلم کالا است. با این کار چنان حیرتی در آنها به وجود می آید که توصیف ناپذیر است. در آخر باید این جمله را همیشه به ذهن خود بسپاریم که  اگر می خواهیم دیگران همراه و هم کیش ما باشند بایم صمیمانه و در نهایت اخلاص به آنها مهر بورزیم.

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

نظریه مرکانتیلیسم ها(Mercantilism) در بازاریابی بین الملل

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

 در پست قبلی با انواع نظریات تجارت بین الملل آشنا شدیم، حال می خواهیم نظریه مرکانتیلیسم (Mercantilism) را شرح دهیم:

نظریه مرکانتیلیسم ها(Mercantilism) در بازاریابی بین الملل

اولین نظریه ای که در اواسط قرن هفدهم در کشور انگلستان درباره ی تجارت بین الملل مطرح شد، نظریه ی مرکانتیلیسم بود. در این نظریه ذخایر طلا و نقره به عنوان اساس و پایه ثروت ملی و یکی از دلایل تعیین کننده در ارتباط با مبادلات خارجی کشورها بودند، چون در آن سال ها طلا و نقره وسیله ای برای پرداختن به تجارت های خارجی شمرده می شدند.موضوع اصلی و اساسی نظریه ی مرکانتیلیسم این بود که هر یک از کشورها بایستی تلاش نمایند تا کالای بیشتری صدور نمایند و کالای کمتری را وارد نمایند تا نهایتا به مازاد تراز بازرگانی دست یابند.

توماس مان(Thomas Mann) یکی از دانشمندان این مکتب در سال ۱۶۳۰ معتقد بود که روش برگزیده برای افزایش ثروت و ذخایر ملی، ورود به عرصه ی تجارت خارجی است، که در این زمینه بایستی همواره تلاش نمائیم تا بیشتر صادر و کمتر وارد نمائیم و نهایتا بر ذخایر پولی خود بیفزاییم. مرکانتیلیست ها به صادرات بر واردات اهمیت بیشتری می دادند تا به عظیم بودن حجم مبادلات خارجی. آن ها همچنین با کنترل کردن واردات و بالا بردن مازاد تراز پرداخت ها در راستای دخالت دولت در اقتصاد و تجارت خارجی و با بر قراری محدودیت های وارداتی مثل: سهمیه بندی و تعرفه گمرکی موافق بودند.

دیوید هیوم(David Hume) یکی از دانشمندان مکتب کلاسیک، بر نظریه مازاد تراز تجاری تاکید داشت. به عنوان مثال: کشور انگلستان در تجارت با کشور فرانسه به مازاد تجاری دست می یافت و برموجودی طلای این کشور افزوده می شد که نتایج آن این موارد بودند:

  1. افزایش حجم پول و افزایش تقاضا
  2. گرانی کالاهای صادراتی
  3. کاهش تقاضای خارجیان

با این پیش آمدها، وضعیت مازاد تراز بازرگان نمی توانست ادامه یابد. پس نتیجه ای که بدست می آوریم، این است که مازاد تراز بازرگانی یک کشور نمی تواند یک امر دائمی محسوب شود زیرا که موجب می شود که:

  • حجم پول بالا رود
  • تقاضا افزایش یابد
  • کالاها برای خریداران خارجی گران شود
  • صادرات کاهش یابد

علیرغم نارسائی هایی که در این دیدگاه وجود داشت، این دیدگاه تاکنون ادامه داشته و افرادی که به اقتصاد کلان توجه دارند و همچنین سیاستمداران موافق با صادرات و مازاد تراز تجاری، آن را راه گزینشی مناسب برای بالا رفتن قدرت ملی دانسته اند، اما اعتبار این نظریه به تدریج با پیشرفته شدن و جهانی شدن اقتصاد کاهش یافته است.

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

مدیریت بازاریابی و تغییرات برنامه ریزی شده…

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

مدیریت بازاریابی و تغییرات برنامه ریزی شده سازمانی با استفاده از مدل آب های آرام

تا چند سال مدیران گمان می کردند سازمان همانند یک کشتی است که بر روی آب های آرام به سوی بندری مشخص حرکت می کند. ناخدای این کشتی صدها بار با همین خدمه این مسیر را طی کرده است ولی در مواردی هم دچار طوفان شده و مجبور بودند در برابر آن واکنش نشان دهند و ناخدا می تواند اقدامات لازم را به عمل آورد ( یعنی پدیده تغییر را ایجاد کند ) از میان طوفان عبور کند تا به آب های آرام برسد. یک مثال خوب برای این موضوع، مدل کرت لوین (روانشناس مشهور) است، که برای دست یافتن به پدیده تغییر یک فرآیند سه مرحله ای ارائه کرد:

  • از حالت انجماد خارج کردن
  • حرکت در جهت وضع جدید
  • تثبیت اوضاع

از دیدگاه لوین برای اینکه تغییر موفقیت آمیز باشد، سیستم موضوع تغییر، یعنی فرد، گروه یا سازمان، باید آماده باشد تا تغییر صورت پذیرد.خارج کردن از انجماد مرحله آماده کردن یک وضعیت برای تغییر است. این امر مستلزم آن است تا مدیر رابطه خوبی با افراد زیر دست برقرار کند و به آن ها کمک کند تا نیاز به تغییر را احساس کنند. لوین معتقد است که بسیاری از عاملان تغییر، پیش از موعد وارد مرحله تغییر دادن می شوند و می خواهند چیزها را سریع تغییر دهند و بنابراین با مقاومت در برابر تغییر مواجه می شوند. وقتی مدیر قبل از اینکه در افراد زیربط در تغییر احساس نیاز ایجاد کند، احتمال شکست افزایش می یابد. این دیدگاه مناسب حالتی است که محیط نسبتا آرام باشد(حالت تعادلی) وبا به هم خوردن وضع موجود، تغییر الزامی شده باشد و باید سازمان یک بار دیگر به حالت تعادلی درآید ( مانند دهه ۵۰ تا اوایل دهه ۷۰ ).

تغییرات برنامه ریزی شده شانس کمی برای موفقیت در بلند مدت دارند، مگر اینکه طرز تلقی ها و رفتارهای جاری منسوخ شوند و افراد با اطمینان خاطر بپذیرند که کارها را به طریق دیگری انجام دهند. سپس سازمان خود را تغییر می دهد. ولی تنها ارائه تغییر حفظ و دوام آن را تضمین نمی کند بنابراین یک بار دیگر منجمد می شود، یعنی با پذیرفتن تغییر، یک حالت عادی و دائمی پیش می آید. انجماد مجدد با تامین پاداش های مناسب برای عملکرد، تقویت مثبت، ومنابع لازم برای حمایت از تغییر، تحقق می پذیرد. این نیز اهمیت دارد که از نتایج، ارزیابی دقیق به عمل آید، بازخورد برای افراد زیربط در تغییر تامین شود، و هرگونه تعدیل لازم در تغییر اولیه صورت پذیرد. اگر مرحله نهایی به اجرا درنیاید، به احتمال زیاد،عمر این پدیده (تغییر) کوتاه خواهد بود و کارکنان یک بار دیگر به وضع تعادلی قبل برمی گردند. بنابراین هدف از انجماد، تثبیت وضع جدید است.

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

استراتژی های رشد در بازارهای صادراتی

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

یک شرکت برای دستیابی به رشد در بازار داخلی خود لزوما می تواند از دو روش مرسوم استفاده نماید:

  1. توسعه فعالیتهای فعلی اش در محیط داخل کشور
  2. متنوع کردن فعالیتهایش از دو طریق توسعه داخلی فعالیتها یا از  طریق خریداری یک شرکت دیگر

اما بازارهای صادراتی روش های متفاوت دیگری را طلب می کند. روشهای متنوع تری در بازار های صادراتی برای رشد کالا و خدمات وجود دارد؛ که البته  در وهله اول بستگی زیادی به کارشناسان تصمیم ساز و پس از آن به مدیران تصمیم گیر دارد، از بهترین روشهای رشد کالا با رویه اجرایی و عملیاتی می توان به:

  • توسعه از طریق افزایش نفوذ در بازار؛ بوسیله  فروش محصولات موجود به بخش های دولتی و عمومی در کشورهای در حال توسعه که بازارهای جذابی برای کالاها و خدمات صنعتی و همچنین کالاهای مصرفی هستند. شناسایی کشورهای توسعه یافته همچنین می توانند فرصت های رشد خوبی برای کالاها یا خدمات مبتنی مدل های تجاری یا تکنولوژی های نوظهور باشند.
  • همچنین می توانند با ارتقاء و بهبود کالاها و خدمات، کاهش هزینه ها و افزایش تبلیغات و پیشبرد و یا توسعه از طریق طراحی و تولید محصولات جدید برای مشتریان موجود و افزایش قابلیتهای خانواده های محصول موجود را معرفی و به عرضه کالاها یا خدمات جدید بپرازند.
  • توسعه از طریق متنوع ساختن کالا و خدمات: ریسک اجرای این روش بیش از سایر استراتژی های رشد است. که مستلزم ارتباط قوی بین شرکت تامین کننده مواد اولیه و تولید کننده است . این دو شرکت می توانند از طریق سهیم شدن در تسهیلات تولید، نامهای تجاری ، دانش فنی و توزیع موجب هم افزایی درونی گشته و در رشد کالا و خدمات در کشور دیگر سهیم باشند .

از سوی دیگر پر ریسک ترین استراتژی رشد ادغام دو شرکت است که هیچگونه وجه اشتراکی باهم ندارند و این مربوط به زمانی می شود که  تعداد زیادی از فعالیتهای شرکت دچار رکود شده اند. هدف نهایی استراتژی رشد یک شرکت می بایست طراحی صورت فعالیتهای منعطف و سازگار باشد تا بتواند با استفاده از شایستگی های منحصر به فرد خود به ارزش و اثر بخشی ان فعالیتها بیافزاید.


شماره تماس جهت مشاوره!