Skip to main content
Category

مقالات تخصصی بازاریابی

بازاریابی شرکت های بزرگ با پــــــاورپوینــــــــــــــــــــت…!!!

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

اگر دوست دارید بازاریابی حرفه ایی در یک شرکت بزرگ باشید، خب کمی هم به پاورپوینت فکر کنید! بازاریابی وقتی حرفه ایی صورت می گیرد که بازاریاب از ظرفیت هایی که دارد به خوبی استفاده کند. درست کردن یک پاورپوینت خوب برای معرفی محصول یا خدمت شرکت شما می تواند بیش از آن چه که فکر می کنید برای شرکتتان مفید باشد!

زمانی که بازاریاب یک شرکت بزرگ هستید و در جلسه ی معرفی محصول شرکتتان، شرکت می کنید باید بتوانید سرمایه گذاران و مشتریانتان را قانع کنید که این کار با توجه به شرایط بازار بدون شک مشکل است بعلاوه، به طور معمول در این جلسه ها شما با این صحنه ها مواجه خواهید شد که در سالن جلسه عده ایی بر روی صندلی های سالن وا رفته اند یا بی حوصله هستند و یا خوابشان برده!!! و این کار بازاریابی شما را سخت می کند مگر این که جلسه را از این حالت خارج کنید. در اینجاست که یک پاورپوینت خوب هم بازاریابی را برای شما راحت تر می کند و هم اینکه شما و شرکتتان را حرفه ایی تر نشان می دهد…

حالا این سوال پیش می آید که چگونه برای یک بازاریابی حرفه ایی یک پاورپوینت عالی ارائه کنیم؟

  • پاورپوینت خودتان را با مفاهیم جذاب از محصول و خدمات شرکت پُر کنید.
  • پاورپوینت بازاریابی نباید شلوغ و به هم ریخته باشد. هر موضوعی را خوب دسته بندی کنید.
  • در هر اسلایدر نهایتا دو نکته را جای دهید نه این که شش تا ده نکته را فهرست کنید. در عوض تعداد اسلایدر های پاورپوینت خودتان را بیشتر کنید یعنی در هر اسلایدر نکته های محدود را جاگذاری کنید و در عوض تعداد اسلایدر های پاورپونتتان را زیاد کنید… علت این کار هم مشخص است؛ چون مخاطب از این که بخواهد یک اسلایدر را با ده نکته را دنبال کند خسته می شود اما، وقتی اسلایدر های متنوع با نکته های محدود شده در هر اسلایدر را دنبال می کند علاقمند تر خواهد شد
  • همچنین اگر شما یک پاورپوینت سی اسلایدری طراحی کنید از نظر روانی شما را بسیار حرفه ایی تر نشان خواهد داد تا اینکه بخواهید بازاریابی شرکتتان را با یک پاورپوینت پنج اسلایدری به نمایش بگذارید!

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

توصیه‌هایی برای بهبود محتوای سایت

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

امروزه محتوای سایت از مهم‌ترین سلاح‌های یک کسب‌وکار می‌باشد. اگر به دنبال راه‌هایی برای بهبود محتوایوب‌سایت خود می‌گردید، در ادامه چهار راه برای کمک به تولید محتوای بهتر برای وب‌سایت شما آورده شده است.

استفاده از عناوین جذاب

اکثر بازاریابان و نویسندگان به اهمیت عنوان جذاب واقف هستند. عنوان خوب عنوانی است که باعث ‌شود کاربران بر روی لینک کلیک کنند و هم‌چنین به قدری برای‌شان اهمیت داشته باشد که آن را با دوستان‌شان به اشتراک بگذارند. براساس تحقیقاتی موسسان upworthy دریافتند ترافیک سایت براساس عناوینی که استفاده می‌کنند، می‌تواند ۵۰۰ درصد متفاوت باشد. این امر به‌ویژه در زمان کنونی بسیار شایع است و معمولا در رسانه‌های اجتماعی مثل توئیتر بدون این‌که متن خوانده شود براساس عنوان ریتوئیت صورت می‌گیرد. با توجه به داده‌های hubspot بیش از ۱۶ درصد از ریتوئیت‌های صورت گرفته بدون کلیک روی لینک موردنظر بوده است.

استفاده از گرافیک‌های برجسته

همانطور که محبوبیت شبکه‌های اجتماعی مبتنی بر تصویر، مانند اینستاگرام و پینترست رفته رفته گسترش پیدا می‌کند، توجه به گرافیک عالی در وب‌سایت نیز مهم و حیاتی است. برای استفاده آسان از ابزارهایی مثل Canva و PicMonkey استفاده کنید. همانطور که بسیاری از رسانه‌های خبری از تصاویر برای نشان‌دادن محتوای خودشان استفاده می‌کنند، شما نیز از تصویر استفاده کنید و آن‌ها را در سایت‌هایی مثل فیسبوک نمایش دهید. استفاده از یک طراح گرافیک، سایت‌هایی مثل fiverr و یا ابزارهای مطرح شده در بالا برای ایجاد تصاویر گرافیکی مهم خواهد بود. این امر باعث منحصر به فرد بودن محتوای شما خواهد بود.

پرکردن شکاف‌ها

آیا واقعا نیاز است که همگی در مورد اساس یک موضوع در یک صنعت پی در پی صحبت کنیم؟ به عنوان مثال برای بازاریابی آیا نیاز هست صدها نوشته در مورد نحوه ارسال عکس در اینستاگرام داشته باشیم؟ سعی کنید فراتر از اصول اولیه بروید و از منابع خارجی استفاده کنید. در صورتی که به دنبال یک موضوع خوب برای کسب اطلاعات بیشتر می‌گردید می‌توانید در مورد آن موضوع سوال کنید. احتمال این هست ‌که موضوعی که شما به دنبال آن هستید قبلا توسط شخص دیگری انجام شده باشد، بنابراین از اطلاعات آن‌ها استفاده کنید.

علاوه براین، اگر یک محصول یا خدمت در صنعت شما عرضه شده و یا یک استراتژی محبوب محصولات را تحت‌الشعاع قرار داده، شما روی استراتژی‌های کمتر شناخته شده تمرکز کنید. نه تنها رقابت کمتری از نظر محتوا خواهید داشت، باعث خواهد شد یک کارشناس محتوایی خوب در استراتژی خودتان باشید.

نوشته‌های‌تان را طولانی بنویسید، آن وقت‌گیر خواهد بود اما ارزشش را دارد.

مطالعات نشان می‌دهد که تعداد کلمات بیشتر در محتوای آنلاین منجر به افزایش ترافیک و بک‌لینک‌های بیشتر خواهد شد. الگوریتم پاندای گوگل طولانی بودن مطالب را به عنوان یکی از عوامل مثبت به حساب می‌آورد. طولانی بودن مطلب شما باعث می‌شود که بتوانید یک موضوع را به صورت کامل بررسی کنید و مطلب ارزشمندی تولید کنید. اما تنها ارائه‌ی مطلب طولانی مطرح نیست بلکه مطلب طولانی که بتواند رضایت کاربران را جلب کند. مطلب طولانی‌تان را با یک عنوان جذاب، تصاویر گرافیکی به اشتراک‌گذاری کنید.

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

ویژگی های برندهای موفق

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

یک برند معروف چگونه به این موفقیت رسیده است؟ آیا ویژگی های خاصی در مدیریت و رهبری آنها وجود دارد؟

با توجه به حجم رقابتی که این روزها بیش‌تر صنایع با آن روبرو هستند، شاید چیزی مهم‌تر از این نباشد که با آشنایی با ویژگی برندهای موفق از رقابت بیرون بروید و با برندسازی راهبردی یک شخصیت بی‌همتا و یک گزاره‌ی ارزشی را خلق کنید. هیچ‌کس تردید ندارد که عرضه‌ی کالاها و ارائه‌ی خدمات کیفی از اهمیت برخوردار است، ولی برندسازی موثر غالبا مهم‌ترین کاری است که لازم است کسب و کارها برای رسیدن به رشد و شکوفایی انجام دهند.

جری‌مک‌لافین معتقد است “برند یا نمانام ادراک ذهنی آدم‌ها از شما، یک محصول، یک خدمت، یک سازمان، یک انگیزه و هدف، یا یک ایده است، برندسازی کوشش‌های اندیشمندانه و ماهرانه‌ برای ایجاد ادراک مطلوب و خواستنی در ذهن اشخاص دیگر است.”

اجازه دهید ویژگی برندهای موفق و کامیاب را بررسی کنیم تا بر آن اساس شما نیز بتوانید برند خودتان را بسازید.

۱. شناخت مخاطب در برندهای موفق

بهترین برندها یا نمانام‌ها شناخت کاملی از خصوصیات جمعیتی بازار هدف و علایق و شیوه‌ها و ابزارهای ارتباط‌گری آنان دارند. به استثنای ابرشرکت‌های زنجیره‌ای مثل وال‌مارت، اکثر کسب و کارها به دنبال مخاطبان هدف مخصوصی هستند. شناخت بازار هدف از آن رو اهمیت دارد که ضمن حفظ هویت کلی یک برند زمینه را برای رساندن صدا به مشتریان و دسترسی به کمپین های تبلیغاتی، فراهم می‌کند و در عین حال به خلق یک پیوند انسانی و ارگانیک بین شرکت و مخاطبانش کمک می‌کند.

پر واضح است که نمی‌توان همه‌ی سلایق را پاسخ داد. به همین دلیل تلاش برای جلب رضایت همه (به‌عبارتی نادیده‌انگاری مفهوم یک بازار هدف) می‌تواند معکوس عمل کند و عملا باعث شود برند یک شرکت تضعیف شود و شکست بخورد. یافتن رهیافت برندسازی درست در وهله‌ی نخست مستلزم شناخت بازار هدف است.

۲. بی‌همتایی (یا منحصربه‌فردی)

یک هویت یا شخصیت برند مستلزم وجود چیزی متمایز و مشخص است. برای نمونه ، اپل را در سراسر جهان به خاطر محصولات خلاقانه و نیز جاذبه‌ی زیباشناسی و مینی‌مالیستی(ابزارک‌سازی) می‌شناسند. پیتزا دومینو مجبور بود که به مشتریانش تضمین بدهد که پیتزاهایشان تا ۳۰ دقیقه خواهد رسید و در غیر این‌صورت مجانی هستند. شرکت تامس(TOMS) برای ایجاد جاذبه‌ی فروش به ازای خرید هر جفت کفش یک جفت کفش را به رایگان به کودکان نیازمند اهدا می‌کند.

خلق یک شخصیت یا هویت در عرصه‌ی اقتصاد و دنیای کسب و کار به یک ایده‌ی انقلابی نیاز دارد. به عبارتی دیگر مستلزم چیزی مشخص و خاص است که آن را از رقبا متمایز کند. در دنیای واقع، وجود یک شرکت فقط با یک شگرد و قابلیت منحصر به فرد امکان‌پذیر است مشروط بر آن که آن شگرد واقعا خوب باشد. به محض این که شرکت به آن شگرد پی ببرد بهتر است روی آن متمرکز شود و به موقع آن را عرضه و معروف کند. آیا می‌دانید کدام محصول، خدمت یا جاذبه‌ی فروش بی‌همتا در توان و استعداد شرکت شما وجود دارد؟ اگر نمی‌دانید بهتر است از همین حالا راهبرد برندسازی خود را آغاز کنید.

۳. اشتیاق

اشتیاق یکی از ویژگی برندهای موفق است. با این که در کوتاه‌مدت می‌توان یک برند را بدون اشتیاق ساخت، ولی حفظ و ماندگاری آن در بلند مدت امکان‌پذیر نیست. وقتی شما گذشته‌ی آدم‌های بسیار موفق مثل استیوجابز را بررسی می‌کنید می‌بینید که همه‌ی آنان یک شور و شوق یا اشتیاق وصف‌ناپذیر داشتند که آنان را به حرکت وامی‌داشت تا سخت کار کنند و مداوما به افتخار و کامیابی دست یابند. آن اشتیاق به تعصب، حمیت، و لذت ناب می‌انجامد، که به انسان‌های دیگر نیز سرایت می‌کند.مشتریان اغلب فقط نسبت به یک محصول یا خدمت تعصب و وفاداری نشان می‌دهند، که این علاقه مندی به نوبه ی خود به تبلیغات و ارجاعات شفاهی می‌انجامد. اشتیاق و عشق وافر هم‌چنین به شرکت‌ها کمک می‌کند که در برابر مشکلات و شداید مقاومت کنند.

۴. ثبات کیفیت در برندهای معتبر

وقتی مشتریان برای تکرار خرید به یک شرکت یا محصولات و خدمات آن مراجعه می‌کنند معمولا انتظار دارند همان سطح کیفیت را که اولین‌بار تجربه کردند دوباره دریافت کنند.

رستوران‌ها و کیفیت غذاها و خدمت‌شان بهترین مثال از این دست است. آدم‌ها دوست ندارند از شرکتی خرید کنند که نمی‌توان به یکسانی یا ثبات کیفیت آن اتکا کرد. با این که اکثر صنایع از رقبا و رقابت اشباع شده‌اند ولی نداشتن ثبات یا یکسانی کیفیت می‌تواند دلیل کافی برای مشتریان باشد تا از جاهای دیگر خرید کنند. به همین دلیل است که اهمیت دارد یک استاندارد کیفی معینی برای محصول یا خدمت رعایت شود، مک دانلدز مثال بارزی از یک برند است که یکسانی و ثبات رویه‌ی شگفت‌انگیز و کم‌نظیری را به نمایش می‌گذارد.

این قدرت برتر صنعت تغذیه‌ی فوری به مشتریان پر و پا قرصش منویی از غذاها را عرضه می‌کند که در سراسر جهان یک دست و یکسان است. تفاوتی ندارد که یک نفر غذایش را در فلوریدا یا چین سفارش ‌بدهد چون اطمینان دارد که بیگ‌مک در همه جا طعم و مزه‌ی یکسان دارد.

۵. رقابت در برندهای معروف

رقابت نیز یکی دیگر از ویژگی برندهای موفق است. رسیدن به سطح برتر جهان کسب و کار به هیچ وجه کار آسانی نیست. برای آن که یک برند بتواند نامی را برای خود بسازد لازم است اعضای تیم در رقابت کامیاب شوند و دائما در جنب و جوش باشند که بهتر بشوند. این اصل اساسی جوهره‌ی کتاب سیهاکز کوچ پیت کارول، با عنوان “همیشه برنده”، و نیز روش مدیرت تیم توسط وی است.

هیچ‌یک از بازیگران اصلی هر صنعتی به امید مصرف‌کنندگان‌شان نمی‌نشینند. برعکس، آنان دوست دارند بدون خستگی در راستای برندسازی، و بهینه‌سازی برندشان آن قدر تلاش کنند تا از انتظارات مصرف‌کنندگان پیشی بگیرند. نتیجه‌ی نهایی می‌تواند یک برند باشد که به طور مداوم در راس و فراز صنعت جای دارد.

۶. اطلاع رسانی در برندهای بزرگ

بخش بزرگ دیگری که به عنوان یک ویژگی برندهای موفق و متمایز شناخته شده است توانایی دسترسی به مصرف‌کنندگان از طریق چند کانال اطلاع‌رسانی و ارتباط‌گری است.

بدیهی است که شرکت‌های بزرگ از مزیت تبلیغات برخوردارند، چون بودجه‌ی بازاریابی بزرگ‌تر و روابط پردامنه‌تری دارند. آن‌ها می‌توانند هزینه‌ی تبلیغات هنگفت تلویزیونی را بپردازند، در مجلات مشهور و پرطرفدار جهانی نقش اصلی را داشته باشند، و رتبه‌ی بالایی را در نتایج موتورهای جستجوگر اینترنتی مثل گوگل کسب کنند، با این وجود، اینترنت و رسانه‌های اجتماعی فاصله‌ی بین شرکت‌های بزرگ و کوچک را باریک‌تر کرده‌اند.

در حال حاضر در مقایسه با گذشته ابزارهای اطلاع‌رسانی بیش‌تری وجود دارد که به تمام شرکت‌ها فرصت ساختن برندشان را می‌دهد. هر شرکتی با حضور در شبکه‌های اجتماعی مثل فیسبوک، توئیتر، لینکداین، و گوگل‌پلاس می‌تواند تقریبا به هر مصرف‌کننده‌ای دست یابد. فقط باید بداند چگونه این کار را انجام دهد.(مهم‌ترین بخش یا ویژگی همین است.)

۷. رهبری برندهای معروف

مثل هر جامعه‌ی پررونق یا تیم‌های ورزشی، عموماً یک رهبر بانفوذ نیز ورای هر برند موفقی است. این آدم برای شرکت‌های بزرگ ممکن است مدیر ارشد اجرایی(عموما مدیرعامل) باشد. ولی در شرکت‌های کوچک‌تر معمولا خودمالک این نقش را برعهده دارد.

برای هماهنگ کردن کوشش‌های اعضای تیم و حرکت به سوی یک چشم انداز راهبردی از یک برند، یک نفر باید پیش قدم شود و هدایت کشتی را بر عهده بگیرد. این رهبر مشکلات غامض را حل و فصل می‌کند و برای ایجاد هماهنگی بین افراد به عنوان رابط بین بخش‌های متفاوت عمل می‌کند. رهبران هم‌چنین انگیزه‌دهندگان و مشوقان ماهری هستند و خوب می‌دانند چگونه توانمندی‌ها و قوت‌های اعضای مختلف تیم‌ها را بیشینه کنند.

نتیجه گیری

برندهای مختلف در این ۷ ویژگی سهیم هستند. با این ویژ گی‌ها چگونه برند شما اندازه‌گیری می‌شود؟ آیا ویژگی‌ای از قلم افتاده است؟ اگر افتاده است برای ما بنویسید.

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

۱۰ کار اشتباهی که نباید در لینکدین انجام دهید

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

لینکدین یک شبکه‌ی اجتماعی آنلاین و فوق‌العاده برای حرفه‌ای‌هاست. این شبکه با بیش از ۱۷۵ میلیون کاربر ثبت شده به یک شبکه پیش‌فرض جهانی برای کسب‌وکارها، تعامل و به اشتراک‌گذاری ایده‌‌ها تبدیل شده است.

اما اگر به لینکدین مراجعه کنید متوجه می‌شوید که بسیاری از افراد مفهوم حرفه‌ای بودن این شبکه را درک نکرده و رفتار بسیار ناشیانه‌ای دارند. این شبکه از همان ابتدا برای تبادل ایده‌ها و اطلاعات راه‌اندازی شد و رسمی‌تر از فیسبوک و توئیتر است. بنابراین برای این‌که بتوانید به درستی از آن استفاده کنید لازم است که از برخی اشتباهات رایج اجتناب کنید:

از عکس‌ پروفایل غیرحرفه‌ای استفاده نکنید

عکسی که در پروفایل لینکدین باید استفاده کنید ترجیحا باید شامل فقط سر و شانه شما باشد. لینکدین یک پلتفرم حرفه‌ای است و بنابراین نباید از عکس گربه، گل و غیره استفاده کنید. ما در یک جهان بصری زندگی می‌کنیم و مردم می‌خواهند بدانند که شما چه ظاهری دارید.

دروغ نگویید

همه‌ی کانکت‌های شما مشخصات شما را مشاهده خواهند کرد و اگر شما دروغ گفته باشید متوجه خواهند شد. بنابراین پس از آشکار شدن دروغ‌تان بسیار شرم‌آور خواهد بود.

برای کانکت شدن با کسی متن پیش‌فرض نفرستید

نوشتن متنی متفاوت و شخصی‌تر از متن پیش‌فرض لینکدین نشان‌دهنده‌ی این است که شما به ارتباطات خود اهمیت می‌دهید و هم‌چنین نشان می‌دهد که شما از دریافت یک پیغام شخصی از سوی آن‌ها ناراحت نمی‌شوید.

از گزینه دوست استفاده نکنید

از این گزینه فقط برای دوستان نزدیک خود استفاده کنید، بسیاری از متخصصان از این کار شما آزرده می‌شوند و دوست ندارند که با شما در ارتباط باشند.

لینک‌های خارجی خود را فراموش نکنید

این لینک‌ها شامل لینک پروفایل‌های اصلی شما (فیسبوک، توئیتر، وبلاگ شخصی و غیره) است. شما می‌توانید از طریق این شبکه حداکثر به سه پروفایل دیگر لینک بدهید.

پروفایل خود را ناقص رها نکنید

اگر می‌خواهید که در لینکدین دیده شوید باید اطلاعات خود را تکمیل کنید، از طریق راهنماها شروع به تکمیل اطلاعات خود بکنید و زمانی که آن ۱۰۰ درصد کامل شد به شما اطلاع خواهد داد. مهم‌ترین تخصص، مهارت‌ها و تجارب خود را بنویسید زیرا از طریق آن‌ها جستجوهای زیادی صورت می‌گیرد. در نهایت اگر می‌خواهید در لینکدین دیده شوید باید سعی کنید تا مشخصات خود را بهینه‌سازی کنید.

از گروه‌های موجود صرفا برای گرفتن بک لینک استفاده نکنید

در چنین شبکه‌هایی اگر کمی بی احتیاط عمل کنید، فورا به عنوان اسپم شناخته می‌شوید. گروه‌های لینکدین معمولا به خوبی مدیریت می‌شوند و بیشتر به بحث‌ها، تفاسیر و پرسش‌ها اجازه می‌دهند. لینک دادن به پست‌های وبلاگی افراد دیگر ایرادی ندارد اما اگر حتی پست شما کاملا مرتبط با موضوع باشد باز هم این تصور را ایجاد می‌کند که شما برای ارتقا خود در آن گروه عضو شده‌اید.

محتوای نامناسب ارسال نکنید

همان‌طور که بارها اشاره کردیم این شبکه یک شبکه‌ی اجتماعی حرفه‌ای است و برای تبادل ایده‌ها و نظرات علمی طراحی شده است. بنابراین نباید از پست‌های سرگرم کننده و غیره استفاده کنید برای به اشتراک‌گذاری محتواهای غیرعلمی می‌توانید از سایر شبکه‌ها مانند فیسبوک استفاده کنید.

برای کانکت‌های خود اسپم نباشید

بسیاری از  افراد از این شبکه به عنوان بازاریابی ایمیل خود استفاده می‌کنند و اخبار و رویدادهای شرکت خود را به لیست کانکت‌های‌شان می‌فرستند. این نوع رفتار اسپم شناخته شده و مردم اغلب شما را از لیست خود حذف خواهند کرد.

از افرادی که شما را نمی‌شناسند، نخواهید که برای شما توصیه بنویسند

به یاد داشته باشید که هرگز داشتن توصیه‌های زیاد تصورات خوب ایجاد نمی‌کند بلکه توصیه‌های باکیفیت و به جا است که مناسب و مورد قبول است.

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

چگونه بازاریابی ایمیلی را به شکل قانونی ارتقا دهیم؟

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

بازاریابی ایمیلی از آن دست؛ بازاریابی هایی است که اگر به خوبی با فوت و فن های آن آشنا شوید می توانید حدود بسیار زیادی در این نوع از بازاریابی موفق شوید.برای این بازاریابی ایمیلی را به خوبی تجربه کنید باید مجموعه ایی از محتویات ضروری را در ایمیل خود قرار دهید تا ایمیل شما به یک ایمیل قانونی تبدیل شود.

به عنوان یک بازاریاب راهی را انتخاب کنید که مشتریانتان بخواهند در صورت عدم تمایل یا عدم نیاز از دریافت ایمیل های شما خودداری کنند. مثلا اگر یک مشتری درخواست لغو اشتراک ایمیل داد پس از یک دوره مشخصی از لیست ایمیل شما حذف شود و این که شما نیز نتوانید بدون اجازه ی او دوباره او را به لیستتان اضافه کنید.

در بازاریابی ایمیلی باید ایمیل شما شامل آدرس فیزیکی باشد. مثلا آدرس دفتر شما می تواند گزینه ی خوبی باشد. اما گاهی افراد در داخل منزل به این نوع بازاریابی مشغول هستند و علاقه ایی ندارند که، آدرسشان را در ایمیل بگنجانند. در این حالت می توان از آدرس صندوق پستی استفاده کرد.سربرگ ایمیل نیز یکی از موارد مهم در بازاریابی ایمیلی است. سربرگ ایمیلتان باید به طور کامل بیانگرِ هدف کسب و کار شما باشد. منظور ما از سربرگ ایمیل همان خط موضوع و آدرس است.

وقتی که بازاریابی ایمیلی انجام می دهید، خط موضوع در سربرگ ایمیل نباید با نماد های جعلی پرشود بلکه باید به گونه ایی باشد که مخاطب شما گمراه نگردد. گاهی مواقع بازاریابان برای این که مشتری را ترغیب به باز کردن ایمیل کنند از نماد هایی استفاده می کنند که به هیچ وجه مربوط به کار آن ها نیست این کار از نظر اخلاقی و قانونی درست نمی باشد و می تواند شما را به درد سر بیندازد.

در بازاریابی ایمیلی محتوای ایمیل شما نیز بسیار مهم است. تلاش کنید یک محتوای؛ خوب و مفید در ایمیل خود بگنجانید. اگر می خواهید یک درخواست کاری دهید، این درخواست کاری را در اولویت محتوای ایمیل خود قرار دهید.


ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

 

چگونه یک بازاریاب حرفه ایی شوم!؟

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

بازاریاب حرفه ایــــــــــــــــــــــــی از آن دست عبارت هایی است که انسان را به وجد می آورد. اگر دوست دارید بازاریاب حرفه ایی شوید می توانید با توجه به چندین نکته به نقطه ی اوج موفقیت در شغل خودتان دست یابید. برای این که یک بازاریاب حرفه ایی شوید برای خودتان هدف و رسالت تعیین کنید. این به معنای این است که بی هدف روز هایتان را سپری نکنید و حتی برای فروش یک خودکار هم هدف داشته باشید. همچنین هدفتان فقط کسب پول نباشد گرچه کسب پول از واجبات زندگی است اما برای موفقیت باید سطح توقعتان را از خودتان را ارتقا دهید.

به جزییات توجه کنید. یک بازاریاب حرفه ایی به جزییات توجه می کند. به مخاطبتان توجه کنید، رفتار هایش را بررسی کنید، بازار و شرایط بازار را مدام چک کنید، خلاصه این که جزیی نگر باشید و برای موفقیت، از حالت کلی نگری خارج شوید.

برای تبدیل شدن به یک بازاریاب حرفه ایی ببنید واقعا مشتری چه می خواهد؟ چه محصولی را می پسند؟ چه ویژگی ایی برای او مهم است، چه سبکی مورد پسند اوست؟ تمام این سوالات را برای رسیدن به موفقیت باید پاسخ دهید و برای مشتریان مرتع نمایید.

پی گیری کنید! بله چیز سختی نیست… شما قصد دارید بازاریاب حرفه ایی شوید پس باید پی گیر فروش خود به مشتری باشید. بعضی از بازاریابان هنگامی که محصولی را می فروشند ارتباط خودشان را با مشتری قطع می کنند اما برای کسب موفقیت شما این گونه نباشید… در مناسبت ها پیام تبریک دهید، اگر نسخه جدید از محصول وارد بازار شد به مشتری اطلاع دهید، پس از این که محصولی را فروختید با مشتری تماس بگیرید و بپرسید آیا راضی هست یا خیر؟ یا این که چه درخواست دیگری دارد؟ به غیر از تماس می توانید از ایمیل هم استفاده کنید یا اگر می دانید مشتری شما در شبکه اجتماعی ایی عضو هست از طریق آن شبکه اجتماعی با او ارتباط بگیرید.

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

 

برندسازی در اینستاگرام چگونه است؟

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

امروزه شبکه‌ی اجتماعی اینستاگرام با بیش از ۶۰۰ میلیون کاربر در ماه، به یکی از محبوب‌ترین و قدرتمندترین شبکه‌های اجتماعی موجود تبدیل شده است. زیرا با توجه به گرایش مردم به رسانه‌های تصویر محور، برندسازی در اینستاگرام به یکی از موثرترین راه‌های جذب مشتری تبدیل شده است. اما ممکن است برای شما نیز این سوال به وجود آید که برندسازی در اینستاگرام چگونه انجام می‌گیرد؟ و برای موفقیت در این رسانه‌ی اجتماعی چگونه باید عمل کرد. در ادامه به بررسی عوامل موثر در موفقیت برندسازی در اینستاگرام می‌پردازیم.

۷ راهکار برای موفقیت برندسازی در اینستاگرام و افزایش فالور

۱. ایجاد یک پروفایل با مشخصات کامل و شفاف

مشخصات وارد شده در پروفایل هر برند مهمترین دارایی آن محسوب می‌شود. در حقیقت می‌توان گفت عکس پروفایل، توضیحات موجود در بیو پیج و لینک‌های موجود در قسمت بیو مهمترین عامل در جلب اعتماد مشتری است. بنابراین برای برندسازی در اینستاگرام سعی کنید تصویر لوگوی برند خود را به عنوان عکس پروفایل پیج خود قرار دهید. در ضمن بهتر است این لوگو با لوگوی موجود در سایت رسمی برند شما یکسان باشد. زیرا این لوگو کلیدی برای جلب اعتماد و جذب مشتری بیشتر است. توضیحات موجود در بیو پیج در یک نگاه اطلاعات جامعی را در مورد برند و پیج شما در اختیار مشتریان قرار می‌دهد. بنابراین سعی کنید جملات کوتاه و جذابی را برای بیو پیج خود انتخاب کنید. این جملات باید هدف کلی برند شما را برای مشتری آشکار کند.

۲. استفاده از عکس‌های مرتبط و منسجم

در هر زمینه‌ای فعالیت می‌کنید برای جلب اعتماد مشتری بهتر است تصاویر منسجم و یک دستی را برای پیج خود تهیه کنید. به منظور یک دست بودن پیجتان می‌توانید قالب، تمپلیت و یا تمی را مطابق با رنگ سازمانی برند خودتان تهیه کنید. بنابراین هر تصویری که قرار است داخل پیج قرار گیرد را به کمک این قالب به تصویری مرتبط با پیجتان تبدیل کنید. در صورتی که عکاسی محصولاتتان را خودتان انجام می‌دهید بهتر است زمینه‌ی یکسانی را برای این محصولات در نظر بگیرید. این کار سبب می‌شود که مشتریان شما راحت‌تر به شما اعتماد کنند.

۳. استفاده از هشتگ‌های مناسب

استفاده از هشتگ‌های مناسب در کپشن اینستاگرام یکی از عوامل موثر در پروموت کردن پست‌های اینستاگرامی است. البته نکته‌ی مهمی که در ارتباط با انتخاب هشتگ مناسب وجود دارد انتخاب و استفاده از تعداد محدودی هشتگ مرتبط و تخصصی است. اهمیت هشتگ از آنجا ناشی می‌شود که معمولا مشتریان حرفه‌ای با جستجوی هشتگ‌های تخصصی به پست‌های شما خواهند رسید. بنابراین قبل از انتخاب هشتگ‌های مناسب بهتر است با بررسی پیج‌های رقبا هشتگ‌های پرطرفدار را انتخاب کنید.

۴. استفاده از محتوای ویدئویی

محتوای ویدئویی سبب افزایش تعامل برند شما با مشتریانتان خواهد شد. به اشتراک‌گذاری ویدئوهای آموزش استفاده از محصول و مراحل تهیه‌ی آن باعث می‌شود که نام برند شما به عنوان یک برند معتبر در ذهن مشتری ماندگار شود. بنابراین سعی کنید گاهی ویدئوهایی از همکاران و کارمندان خود نیز تهیه کرده و در پیج اینستاگرام خود منتشر کنید. استوری اینستاگرام نیز یکی دیگر از عوامل مهمی است که می‌تواند سبب افزایش تعامل با مشتریان شما شود.

۵. انتشار پست در بازه‌های زمانی مشخص

انتشار پست در بازه‌های زمانی مشخص به نوعی احترام به مخاطب تلقی می‌شود. بسته به نوع فعالیت‌های برند خود می‌توانید بازه‌های زمانی روزانه و هفتگی مشخصی را طبق تقویم محتوایی مشخص برای برند خود در نظر بگیرید. داشتن تقویم محتوایی سبب انسجام فعالیت‌های برند شما شده و به دسته‌بندی ذهن مخاطبان شما کمک خواهد کرد.

۶. تولید محتوای خلاق

تولید محتوای خلاق یک مزیت رقابتی در عصر دیجیتال است. با توجه به عکس محور بودن اینستاگرام احتمالا تولید محتوای خلاق برای آن دشوار خواهد بود. بنابراین بهتر است با استخدام نیروی گرافیک خلاق پست‌های خلاقانه بیشتری را تهیه کنید و از طریق این پست‌ها مخاطبان خود را به چالش بکشید.

۷. تبادل با سایر پیج‌ها و تاثیرگذاران

تبادل با تاثیرگذاران و سایر پیج‌های مرتبط سبب جذب مخاطبان جدید خواهد شد. زیرا افراد بیشتری با برند شما مواجه می‌شوند. همین مواجه شدن افراد جدید و به اشتراک‌گذاری تجربه‌ی مشتریان می‌تواند وجهه مثبتی به برند شما ببخشد. بنابراین تبادل با پیج‌های پرطرفدار مرتبط با محصولات برندتان را به عنوان گامی موثر برای برندسازی در اینستاگرام فراموش نکنید.

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

چگونه نام برند انتخاب کنیم؟

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

سایت بازاریابی آقای بازاریاب به نقل از مردمان :یک عنصر مهم در هر کار و تجارت ایجاد نام و علامت تجاری (برند) میباشد و از آن طریق است که مردم آن محصولات یا خدمات را میشناسند. این یکی از اولین چیزهایی است که باید به آن فکر کنید و تا آخر با کار شما همراه خواهد بود.

به همین دلیل است که انتخاب نام تجاری اهمیت بسیار زیادی داشته و به عنوان موضوعی خاص باید به آن نگاه کرد. شاید خیلی کار نگران کنندهای به نظر نرسد اما نیاز به دقت بسیار بالا و توجه به کلیه جنبه های نوع محصول یا خدمات شما دارد. از همه اینها گذشته، نام تجاری شما به همراه لوگو آن، به طریقی سمبلیک خلاصه شده همه آن چیزی است که ارائه میکنید.

دقت کنید که اینترنت پذیر باشد.

در این دوره و زمان، اگر میخواهید کار و تجارتتان شکوفا شده و سودرسان باشد، وارد کردن آن به دنیای اینترنت یک ضرورت است. به همین دلیل باید دقت کنید که نام تجاریتان برای اینترنت آشنا باشد. به این معنی که کاربران اینترنتی مشکلی برای دریافت اطلاعات درمورد کار شما از طریق نام تجاریتان نداشته باشند.

اول اینکه، اگر میخواهید از اینترنت برای بیزنس خود استفاده کنید، نیاز به یک وب سایت قانونی دارید که منبعی راحت برای دریافت اطلاعات درمورد برندتان باشد. این یعنی دامنه اینترنتی داشته باشید که به طور ویژه مربوط به بیزنس شما باشد. به همین دلیل باید نام تجاری انتخاب کنید که خیلی راحت توسط عموم مردم به خاطر سپرده شود و چیز پیچیده یا بی مفهومی نباشد.

بعنوان مثال، www.tchm.com را با www.tchmedical.com مقایسه کنید. به خاطر سپردن مورد دوم بخاطر کلمه «مدیکال» بسیار ساده تر است تا اینکه مورد اولی را حفظ کنند که نه کلمه معناداری است و نه هیچ اشاره ای به زمینه کاری مربوطه دارد.

دوم اینکه، شبکه های اجتماعی محبوبی مثل فیسبوک را یکی از راههای تبلیغاتی خود در آینده در نظر بگیرید. از اینرو چیزی که باید چک کنید این است که هیچ صفحه ای با نام موردنظر شما در آن ساخته نشده باشد. این باعث میشود افراد بسیار راحتتر شما را در فیسبوک پیدا کرده و اطلاعات موردنیازشان را دریافت کنند.

مسئله دیگری که بد نیست در نظر داشته باشید آدرس ایمیل کار شماست که باید بسیار شبیه و نزدیک به نام تجاریتان باشد.

سادگی

هرچه برند شما راحتتر تلفظ شود، بسیار بهتر دهان به دهان پخش خواهد شد. همینطور هر چه تعداد کلمات استفاده شده در آن کمتر باشد، به خاطر سپردن آن نیز سادهتر خواهد بود.

گاهی اوقات کلمات آنطور که نوشته میشوند، خوانده نمیشوند و افراد برای جستجو آن شرکت در اینترنت دچار مشکل میشوند. بعنوان مثال بااینکه برند “Xerox” به نام تجاری خوبی تبدیل شده تا آنجا که حتی گاهی معادل فتوکپی از آن استفاده میشود، احتمالاً در ابتدای تولد آن مشکلات تلفظی داشته است.

خیلی افراد ممکن است آن را با دیکته اشتباه “Zerox” اشتباه گرفته باشند و شرکت تعداد قابل توجهی از مشتریان احتمالی خود را بخاطر همین مشکل از دست داده باشد. بنابراین اگر میخواهید که مطمئن شوید که مردم میتوانند برند شما را به خوبی به خاطر بسپارند، یادتان باشد که سادگی بهترین راهکار است.

متفاوت باشید.

جدا از سادگی، نامهای تجاری باید جالب هم باشد تا بتواند سروصدایی ایجاد کرده و مردم را به برقراری ارتباط با آن مشتاق سازد. اینکه نام تجاریتان را خیلی توصیفی و رک و راست انتخاب کنید، کنجکاوی لازم برای حفظ اشتیاق در مخاطب را از بین خواهد برد.

قبل از اینکه چند نمونه نام تجاری برای کار خودتان کاندید کنید، بهتر است تحقیقی درمورد نامهای تجاری که رقیبانتان انتخاب کرده اند داشته باشید. شباهتهای بین برندهای مختلف را مشخص کنید و سعی کنید نام انتخابی شما شبیه به آنها نباشد.

به عبارت دیگر نام تجاری شما باید بسیار متمایز با آنها باشد. وقتی مشتری بخواهد از بین چند برند در یک زمینه یکی را انتخاب کند، کدام اول نظرش را جلب خواهد کرد؟ مطمئناً آنی که نام تجاری آن شبیه به بقیه نیست.

علامت تجاری (لوگو) هم در نظر داشته باشید.

نام و علامت تجاری کاملاً با هم در ارتباط هستند. اگر میخواهید برند فوق العادهای برای بیزنس خود داشته باشید، مطمئن شوید که مردم بتوانند نام تجاری شما را با علامت تجاریتان مرتبط ببینند.

بعنوان مثال برند “Apple” را در نظر بگیرید که لوگویی بسیار مستقیم و مشخص از شکل یک سیب دارد. این باعث میشود مردم بتوانند خیلی راحت آن برند را به خاطر بسپارند. چرا؟ زیرا به جای اینکه فقط به حافظه زبانی خود تکیه کنند، میتوانند حافظه بصری آن برند را هم ذخیره کنند.

حال که میدانید ارتباط بین نام و علامت تجاری تا چه اندازه اهمیت دارد، لازم است که به نامی فکر کنید که آزادی بیشتری برای ساخت لوگو به شما میدهد. معمولاً لوگوهای تصویری بسیار قویتر از لوگوهای کلمه ای هستند، به همین دلیل بهتر است به نام تجاری فکر کنید که سمبل شیء یا چیزی باشد.

مثلاً لوگو تصویری “Apple” را با لوگو کلمه ای “Microsoft” مقایسه کنید. مطمئناً شما هم بر این عقیده هستید که به خاطر سپردن اولی به منابع شناختی کمتری نیاز دارد تا دومی.

ذات بیزنستان را در بر داشته باشد.

همانطور که بیزنستان باید رویکرد فروش متفاوتی داشته باشد تا بتواند از رقیبانتان متمایز باشد، نام تجاری شما هم باید این متمایز بودن را نشان دهد. همچنین میتوانید از آن برای منعکس کردن قدرت بیزنستان یا نشان دادن نوع خدمات و محصولاتی که ارائه میکنید استفاده کنید.

بعنوان مثال موتور جستجوی “Google” را در نظر بگیرید که تصویر چشمانی جستجوگر را در ذهن ایجاد میکند. چنیننام تجاری باعث میشود مخاطبین خیلی راحت بین علامت تجاری و آنچه شرکت به آنها ارائه میکند ارتباط برقرار کنند و همین باعث میشود آن را راحتتر به خاطر بسپارند.

خیلی از برندها هم ارتباط چندانی با نوع بیزنس خود ندارند اما بر جنبه حسی آن اسم تاکید میکنند. خیلی ها ممکن است وقتی برای اولین بار نام “Starbucks” به گوششان خورد، تصوری از محصولات یا خدماتی که ارائه میکند نداشته اند اما وقتی میفهمند که نام یک کافی شاپ زنجیرهای است، به طور عجیبی در ذهنشان مینشیند. این اسم انرژی را در فرد بیدار میکند، درست همان کاری که یک فنجان قهوه اول صبح میکند.

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

آموزش زبان بدن، مالیدن کف دست ها به هم چه معنایی دارد؟

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

بخش تامین محتوای مسترویزیتور همواره به صورت دوره ایی به معرفی نکاتی از آموزش زبان بدن می پردازد و با این استراتژی سایت مسترویزیتور با معرفی کتاب هایی در این زمینه همواره از سایت های پیش رو و موفق در مباحث آموزشی بوده است. اهمیت آموزش زبان بدن در کسب و کار شما تا جایی است که بدون توجه به آن قطعا شکست خواهید خورد.

شاید بعضی از افراد این جمله را نوعی اغراق بدانند اما، اگر آموزش زبان بدن را در خود تقویت نکنید، چگونه می توانید تمام حرکات مشتری خود را تحلیل نمایید؟ یا اگر نسبت به مباحث آموزش زبان بدن بی تفاوت باشید هرگر نمی توانید درک درستی از رفتار رقبای خود کسب کنید. بنابر این آموزش زبان بدن برای هر فعال تجاری یک ضرورت است و در این مطلب ما تلاش کرده ایم با آوردن مثال هایی از کتاب زبان بدن در بازاریابی و فروش شما را بیشتر با این حوزه آشنا نماییم.

مالیدن کف دست ها به هم به چه معناست؟

“مالیدن کف دست ها به همدیگر در بیشتر موارد نشان دهنده انتظار های مثبت است، به عنوان مثال هنگامی که یک مدیر در جلسه در هنگام سخنرانی کف دست های خود را به هم می مالد و به صورت های مالی اشاره می کند قطعاً صورت های مالی شرکت نشان دهنده پیشرفت خوبی بوده اند و مدیر با این زبان بدن تلاش کرده تا این خبر مثبت را زودتر از نشان دادن صورت مالی ها به حضار در جلسه اعلام کند، این حرکت در بین مجری های تلویزیون بسیار رواج دارد. سرعت مالیدن کف دست ها به همدیگر نشان دهنده این است که چه کسی از این نتایج مثبت بهره خواهد برد. اگر در هنگام یک معامله طرف مقابل به صورتی سریع کف دست های خود را به همدیگر مالید نشان دهنده این است که شما از این معامله سود مناسبی برده اید اما اگر طرف مقابل شما این کار را با تردید و با کندی انجام داد، این به این معناست که او بیش تر از شما در این معامله سود خواهد برد و این معامله به نفع شما نیست. البته این حرکت از زبان بدن مانند سایر حرکت ها در زبان بدن باید با توجه به موقعیت های مختلف سنجیده شود.به عنوان نمونه گاهی مالیدن دست ها صرفاً برای گرم کردن بدن به کار می رود. کتاب زبان بدن در بازاریابی و فروش

با توجه به مباحثی در متن بالا به آن اشاره شد احتمالا متوجه شده اید که آموزش زبان بدن تا چه اندازه می تواند برای شما مفید باشد. در واقع آموزش زبان بدن همان طور که بیان شد در سخنرانی های شما با طرف های تجاریتان نیز می تواند مفید و موثر واقع شود. در هر سخنرانی ایی اگر شما با زبان بدن آشنایی بیشتری داشته باشید می توانید نتیجه ی بهتری کسب کنید و فرقی نمی کند که سخنرانی شما تجاری و کاری باشد یا یک سخنرانی آموزشی و… تلقی گردد. در واقع می توان گفت آموزش زبان بدن کاربرد بسیار وسیعی دارد. این که شما بدانید چگونه از زبان بدن خودتان استفاده کنید نیاز به تمرین و کسب تبحر دارد. بنابر این پیشنهاد می کنیم از کتاب های موجود در بازار مانند کتابی که ذکر شد و یا دوره های آموزش زبان بدن استفاده نمایید.

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

آیا فرآیند اجرای بازاریابی مهم است؟

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

بازاریابی صرف نظر از تئوری ها و تعاریفی که دارد باید در نهایت اجرا شود! فرض کنید شما مدیر بازاریابی در بخش فروش شرکت یا سازمان هستید در نهایت این شما هستید که باید بتوانید برنامه ایی که طراحی شده است را اجرا کنید. وگرنه یک برنامه بدون اجرا مانند: این است که شما کتاب را حفظ کنید ولی اصلا از آن در امتحان استفاده نکنید. در حقیقت برنامه ی بدون اجرا یعنی عملا هیچ کار خوبی در واحد بازاریابی صورت نگرفته است.

اجرای بازاریابی فرآیندی است که طرح های بازاریابی را به وظایف عملی تبدیل کرده و اطمینان حاصل می کند که این وظایف و ماموریت ها به گونه ای انجام شده اند که امکان نیل به اهداف پیش بینی شده در طرح مسیر را دارند. (مدیریت بازاریابی_فیلیپ کاتلر)

  • اما با توجه به این تعریف، چگونه می توان یک طرح را به یک برنامه عملی تبدیل کرد؟

برای این کار، راه های زیادی پیش روی شماست اما یکی از راه ها استفاده از روش بونوما است. در این روش با چهار گام این کار را انجام می دهید.

گام اول: مهارت تشخیص مشکل اولین مهارت است. در این مهارت باید متوجه شوید مشکل فعالیت های شما کجاست و سپس باید بتوانید با اقدام های مناسب آن را رفع کنید.

گام دوم: باید متوجه شوید که ضعف بازاریابی در کدام سطح از شرکت یا سازمان است و سپس با توجه به همان سطح تجویز مناسب را ارایه کنید. گاهی این ضعف در سطح مدیران عالی است و راهکار خاص خود را دارد و گاهی این ضعف از عملکرد بد سطوح کارکنان فروش ناشی می شود و راه حل خاص خود را می طلبد!

گام سوم: مهارت های اجرایی را ارتقا دهید. مهارت هایی چون؛ تقابل و تخصیص و یا سازمان دهی کردن و نظارت داشتن در دسته بندی مهارت های اجرایی شما قرار خواهند گرفت.

گام چهارم: در ارزیابی نتایج اجرا نیز مهارت پیدا کنید. اگر شما طرحی را اجرا کنید به طبع نتیجه ایی هم دارد و این خیلی طبیعی است که شما مهارت ارزیابی را در خود ارتقا دهید تا بتوانید با توجه به ارزیابی که از نتایج می کنید؛ اجرای خود را به طور مستمر بهبود و ارتقا دهید.

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  


 

 

شماره تماس جهت مشاوره!