Skip to main content
Category

مقالات تخصصی بازاریابی

بازاریابی بانکداری

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

بازاریابی بانکداری

بی شک صنعت بانکداری امروزه از مهمترین ابزار دخیل در کسب و کار و در نتیجه فرآیند خرید و فروش به جهت جابجایی وجوه نقد و یا معادل تعریف آن می باشد. در دهه ای که تا کنون پیش رو گذاشتیم صنعت بانکداری ایران به شدت متحول شده است و خوشبختانه توانسته تا حدودی با معیار های جهانی منطبق و به روز شود. در این حین نحوه عملکرد هر بانک در جلب و سوق دادن مشتری های بیشتر با ضریب وفاداری بالا با مدد گرفتن از اصول مهم بازاریابی که معمولا توسط مدیر بازاریابی یا مدیر روابط عمومی بانک انجام می پذیرد قابل توجه است.

همه بانک ها از یک شعار خوب و مشتری پسند برخوردارند که حس اعتماد، حس پیشرفت و یا قدمت آن بانک را به مشتری القا می کنند. به عنوان مثال:

بانک ملت بانک شما

هر جا سخن از اعتماد است نام بانک ملی ایران می درخشد

بانک پاساردگارد بانک هزاره سوم و…

پس از ساخت یک شعار، یکپارچه سازی در سراسر کشور با کمک برند سازی به همراه تخصیص یک لوگوی مفهومی برای بانک بسیار مهم است، به عنوان مثال: سردر یا تابلو بانک ملت در سراسر کشور به یک شکل است، عابر بانک های ملت به نام ملت کارت می باشند و همیشه با رنگ صورتی به مشتری ها تحویل داده می شوند، دسته چک های معروف جام (باتوجه به برند سازی درون سازمانی) با جلد معمولا صورتی رنگ عرضه می شوند. بانک سامان که علاوه بر لوگوی جدید این بانک معمولا توپ آبی متلاشی شده می باشد  که بر روی دیوار یا سر در بانک مشاهده می شود، حک نمودن عکس کوه دماوند بر روی عابر بانک ملی و یا سرباز هخامنشی بر روی عابر بانک پاسارگاد از نمونه های دیگر قابل ذکر در جهت یکپارچه سازی است.

باید توجه داشت علاوه بر موارد فوق تقویت دو کارکرد مهم بانک که در ادامه به آن اشاره می شود می تواند در جلب توجه و بالا رفتن درصد وفاداری مشتری در سیستم بانکی موثر می باشد:

  1. سیستم پیشتیبانی خدمات بانکی
  2. بهبود عملکرد با کمک نوآوری در خدمات غیر حضوری که باعث سهولت در سیستم پرداخت و انتقال و نیز عدم مراجعه حضوری به بانک خواهد شد و در نهایت باعث تقویت برند بانک می گردد.

حال با مثالی مفهوی به شرح دو مورد بالا می پردازیم:  در ارتباط با مورد اول یعنی سیستم های پشتیبانی خدمات بانک می توان به  شرکت پشتیبان بانک ملت (شرکت بهسازان) اشاره کرد و برای مورد دوم می توان به سیستم های غیر حضوری بانک ملت (پرداخت ملت) اشاره نمود.  در این مثال همان گونه که متوجه شدید برند سازی زیرکانه درون سازمانی انجام گرفته و با گذاشتن واژه `به` در اول نام شرکت ها سعی در یکپارچه سازی و تعمیم شرکت ها به برند اصلی را داشته اند.

خدمات بانکداری غیر حضوری، امروزه یکی از مهمترین ابزار تشویقی می باشد که باعث بالا بردن درصد وفاداری مشتری به بانک می شود، در بانک ملت سیستم پایانه فروشگاهی هوشمند این بانک در سال های ۸۹ تا ۹۲ قبل از رویکرد شاپرک بهترین خدمات را به مشتری های هدف خود یعنی صنوف و کسبه ارائه می نمود. خدماتی همچون کارت به کارت با دستگاه، پرداخت قبوض و قسط های مربوط به بانک ملت، کارکرد با سرعت بالا و مناسب دستگاه ها حتی در مواقع اتمام کاغذ رسید، پشتیبانی بسیار خوب به مدد همکار های بخش خصوصی، پشتیبانی پایانه های فروشگاهی این بانک که با اعزام بازاریاب هایی با تجربه به سطح شهر سعی در افتتاح حساب و تشویق برای استفاده از خدمات این بانک را سرلوحه کار خود قرار داده است. برای درک بهتر مطلب می توان به تبلیغ معروف پایانه فروشگاهی بانک ملت اشاره کرد که در بیلبورد ها به صورت آچار فرانسه نمایش داده  می شد.

یکی از مواردی که در بازاریابی بانکداری موثر می باشد ارائه خدماتی ترغیبی و تشویقی به پذیرنده  های  نهایی بانک می باشد به عنوان مثال بانک ملت با راه اندازی باشگاه مشتریان ملت در وب سایت خود و با اعطای امتیاز به مشتریان فعال خود و به موازات آن ارائه تسهیلاتی برای مشتریان وفادار و دارای امتیاز بالا همانند اعطای وام هایی با بهره های کم توانسته تا میزان قابل توجهی رضایتمندی را برای مشتری های خود به ارمغان آورد.

با ما همراه باشید تا در مطالب بعدی شما را یشتر با بازاریابی بانکداری آشنا کنیم.

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

بازاریابی را به برند کوک بزنید….

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

تجارت فقط دو وظیفه اساسی دارد: بازاریابی و نوآوری(پیتر دراکر)

بازاریابی را به برند کوک بزنید….

امروزه فعالیت های تجاری با سرعت فوق العاده ایی در حال رشد می باشند، نام های تجاری افزایش می یابند و نقش مصرف کننده ها در تمام دنیا اهمیت یافته است. در دنیای رقابتی امروز حیات و یا مرگ یک نام تجاری تنها وابسته به شرکت هایی نیست که آن ها را تولید می کنند، بلکه مصرف کننده های زیرک تصمیم می گیرند که یک نام تجاری در بازار باشد و یا آن نام را به تاریخ می سپارند. با توجه به این نکته که مصرف کننده امروزی بسیار تنوع طلب است، بنابر این محصول ها و یا خدمات تکراری را نمی خواهد و به دنبال کالا و یا خدمتی متمایز است.

یک بازاریاب حرفه ایی همواره باید تلاش کند تا مسیری متفاوت را انتخاب کند. این مسیر همیشه مانند یک جاده کوهستانی نیست، گاهی مثل یک جاده کویری ساده و بدون پیچ و خم است، اما این وظیفه ی بازاریاب است که بداند بازار یک صنعت از کدام جاده به سرزمین پیشرفت می رسد.

هنگامی که اولین بار تلفن وارد دنیای انسان ها شد، هیچ  گاه فکر نمی کردیم نبودنش ما را دچار دلهره کند…، شما امروز با تلفن های لمسی خود با مادر خودتان صحبت می کنید، ملاقات شغلی خود را با همکار خود هماهنگ می کنید، در اداره با تلفن خود بازیگوشی می کنید…! در جلسه ها سریع ایمیل خود را از طریق تلفن بررسی می کنید، در عصر یک روز جمعه همان تلفن شما را به دنیای موسیقی می برد، روزنامه های هر روز صبح را از تلفن خود می خوانید، مسابقه فوتبال پرسپولیس و استقلال را از تلفن همراه خودتان تماشا می کنید،  در اینترنت وب گردی می کنید و یا حتی دستور یک غذای فوری را در شب جمعه برای یک مهمان ناخوانده از تلفن خود برمی دارید.

برای خیلی از مردم ایران دیگر تلویزیون وسیله مورد علاقه ایی برای اوقات فراغت نیست، امروزه هر ایرانی وقتی به خانه بر می گردد بر خلاف دهه شصت اول دکمه تلویزیون را نمی فشارد، بلکه ابتدا به تلفن لمسی خود نگاهی اجمالی  می کند و سپس به کار های شخصی خود می پردازد.

  • چه عاملی باعث شد تا  مردم دنیا این گونه عاشق تلفن لمسی شوند؟ به طوری که نبود یک خط تلفن دلهره آور شود؟

یک تولید کننده موفق به سرعت نیاز دارد و یک بازاریاب می تواند بهترین گزینه برای کمک به تولید کننده باشد. جاده طلایی موفقیت برای تولید کننده، در ارائه بهترین محصول خلاصه نمی شود بلکه یک بازاریاب می تواند به تولید کننده کمک کند تا سرعت بیشتری داشته باشد. مصرف کننده امروزی تمایل دارد در زمان حال زندگی کند و از آزادی بهره برد، آن ها انتظار دارند در مقابل مبلغی که پرداخت می کنند کالا و خدمتی با کیفیت را در کوتاه ترین زمان ممکن دریافت کنند به بیان بهتر آن ها دوست دارند در لحظه زندگی کنند.

الوین تافلر یک جامعه شناس بود، او اعتقاد داشت:

” هرچه تجارت سرعت می یابد هر لحظه از زمان هم ارزش بیش تری پیدا می کند.”

نام های تجاری معروف دنیا مانند تویوتا به خوبی از این پیش بینی بهره می برند. استفاده از نوآوری در دنیای تجارت بسیار مهم است، اما قبل از آن بازاریاب باید فضا های خالی را ببیند. فضا های خالی همان مکان هایی هستند که انسان های دیگر نمی بینند. یک بازاریاب باید بهترین تمرین را فراموش کند، زیرا با تمرین بهتر می تواند مانند یک خیاط  حرفه ایی، ماهرانه بدوزد، اما هیچ گاه فضا های خالی بازار را نمی بیند و به یک کوک خلاق و نوآورنه نمی رسد.

  • بنابر این یک بازاریاب حرفه ایی باشید و  بازاریابی را به برند کوک بزنید.

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

هویت و نام تجاری یک منبع هم افزایی

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

هویت و نام تجاری یک منبع هم افزایی

هویت شرکت به همراه یک نام تجاری قوی آن می توانند موجب متمایز شدن آن از رقبایش شود و یک مزیت رقابتی پایدار را به ارمغان آورد .هویت شرکت از طریق ارتباطات، آثار و شخصیتی که فرهنگ سازمانی آن ایجاد می کند شکل می گیرد و به بقیه منتقل و معرفی می گردد. قبل از اینکه اعتبار و وجهه یک شرکت بتواند هرگونه اثری چه مثبت چه منفی بر تصمیم های خرید مشتریان داشته باشد؛ آن مشتریان باید بدانند که چه کالا یا خدمتی توسط  شرکت عرضه و حمایت می شود. این امر وقتی ضرورت میابد که اجرای استراتژی نام تجاری شرکت توجیه شود. ضرورتا یک شرکت در رابطه با نام تجاری خود از یکی از سه گزینه زیر پیروی می کند:

۱. نام تجاری شرکت می تواند به عنوان نام تجاری تمام یا بیشتر محصولات عرضه شده شرکت به بازارهای سراسر دنیا عمل کند، درست مثل بسیاری از شرکتهای تکنولوژی پیشرفته همچون زیمنس و IBM.

۲. ممکن است شرکت از یک استراتژی نام تجاری دوگانه یا دوتایی پیروی کند، طبق این استراتژی روی هر یک از محصولات شرکت، مشخصه کلی شرکت و نام تجاری هر محصول درج می شود. مثلا به محصولات شرکت مایکروسافت(مایکروسافت ویندوز) می توان اشاره کرد.

۳. ممکن است به هر یک از محصولات شرکت هویت و نام تجاری منحصر به فرد داده شود. شاید حتی در بازارهای مختلف، یک محصول با نامهای تجاری مختلف عرضه شود. اما بر هویت شرکت مادر تایید نشود یا پنهان شود. پروکتراندگمبل و بسیاری از شرکتهای فعال در تولید کالاهای بسته بندی از این استراتژی پیروی می کنند.

  • پرسش این است که چه وقت باید در یک استراتژی نام تجاری شرکت بر هویت و نام تجاری قوی شرکت تاکید نمود و به دنبال کسب هم افزایی از این راه بود؟

نام تجاری شرکت تنها در صورتی موجب افزایش ارزش محصولات شرکت می گردد که آن شرکت از اعتبار زیادی میان مشتریان خود در حداقل بیشتر بازارهای هدف برخوردار باشد.

مثلا شرکت تری ام، با بیش از ۷۶۰۰۰ کارمند و تولید بیش از ۵۵۰۰۰ محصولات مختلف از جمله: چسب، مواد ساینده، ورقه، حفاظت از آتش منفعل، محصولات دندان، مواد الکترونیکی، محصولات پزشکی، مدارات الکترونیکی و فیلم‌های نوری در بیش از ۶۰ کشور دنیا، آرم خود را به شکلی برجسته روی تقریبا تمام ۷۰۰۰۰ محصولات خود درج می کند زیرا اعتبار شرکت به لحاظ نوآوری و قابلیت اطمینانش نزد بسیاری از مشتریانش جا افتاده است. لازم به ذکر است که یک نام تجاری قوی وقتی موثر است که شایستگی ها یامنابع شرکت در ایجاد منافع و ارزش برای مشتریان آن شرکت نقش اصلی داشته باشد.

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

استراتژی های بازاریابی شرکت های کاوش گر بازار

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

استراتژی های بازاریابی شرکت های کاوش گر بازار

تقریبا در هر صنعتی تعدادی شرکت وجود دارند که برای ارائه خدمات بازاریابی به بخش های خاصی از بازار، تخصص ویژه دارند. این شرکت ها به جای دنباله روی از کل بازار یا حتی از بخش های بزرگی از بازار، بخش های کوچکی از بازار را مورد هدف قرار می دهند. اغلب شرکت های کاوشگر بازار شرکت های کوچکتر با منابع محدود می باشند. ولی گاهی بخش های مستقل و کوچک از شرکت های بزرگ هم، استراتژی های بازاریابی کاوشگری در بازار را به اجرا در می آورند. شرکت ها با سهم اندکی از کل بازار می توانند از طریق کاوشگری هوشمندانه و با فراست سودهای زیادی را نصیب خود سازند. نتیجه تحقیقی که بر روی شرکت های متوسط و بسیار موفق انجام شد، نشان داد که تقریبا در همه موارد، این شرکت ها در بازارهای بزرگتر به دنبال حفره های فراموش شده بوده و کمتر در صدد دستیابی به کل بازار برآمده اند.

  • چرا کاوشگری در بازار سودآور است ؟

دلیل اصلی این است که کاوشگر بازار در نهایت به جایی می رسد که مشتریان مورد هدف را به خوبی می شناسد و می تواند بسی بهتر از شرکت هایی که به صورت موردی در صدد بازاریای و فروش محصول به این مشتریان برآیند، نیازهای آنان را تامین نماید. در نتیجه، شرکت کاوشگر می تواند درصد بسیار بیشتری به بهای تمام شده محصول بیفزاید، زیرا محصول( از نظر مشتری ) دارای ارزش افزوده است، اگرچه بازاریاب های انبوه به حجم بالایی از فروش دست میابند، ولی شرکت های کاوشگر به سود بالاتری دست میابند.

شرکت های کاوشگر می کوشند یک یا چند بازار کوچک را که امن و سودآور است شناسایی نمایند. در کاوشگری در بازار، تخصص حرف آخر را می زند. شرکتی که در بازار کاوش می کند می تواند در بخش هایی از بازار، برای گروهی از مشتری، محصول یا آمیزه ای از بازاریابی، تخصص ویژه پیدا کند. درست مثل زمانی که یک دفتر حقوقی در بازار حقوق تجارت، مدنی یا جنایی تخصص پیدا می کند، شرکت کاوشگر هم برای ارائه خدمت به گروهی که از نظر بزرگی در حد مشتری هستند تخصص پیدا خواهد کرد.

برای مثال،  شرکت ای.تی.کراس به دنبال بخش کوچکی از بازار است که متقاضی خودنویس و مداد گران است. این شرکت نوشت افزارهای طلایی مشهور تولید می کند که بسیاری از مدیران اجرایی خواهان و متقاضی آنها هستند. کراس با تمرکز بر بخش کوچکی از بازار که کالاهای گران قیمت عرضه می کند شاهد رشد بسیار زیاد فروش و سود بوده است. کاوشگری در بازار و یافتن بخش های فراموش شده دارای ریسک های عمده هم است. برای مثال، امکان دارد ریشه چنین بازاری خشک شود یا تا بدان حد رشد یابد که مورد توجه و حمله شرکت های رقیب عمده قرار گیرد. بدین علت است که بسیاری از شرکت ها در چند زمینه به کاوش می پردازند. یک شرکت از طریق دستیابی به دو یا چند بازار ویژه، احتمال موفقیت خود را افزایش می دهد.

منبع. کتاب اصول بازاریابی، فلیپ کاتلر و گری آرمسترانگ

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

بازاریابی کثیف

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

بازاریابی کثیف

بازاریابی به عنوان فرآیندی مدیریتی – اجتماعی تعریف می‌شود، که بوسیلهٔ آن افراد و گروه‌ ها از طریق تولید و مبادله کالا با یکدیگر، به امر تأمین نیاز ها و خواسته ‌های خود اقدام می‌کنند و امروزه به عنوان یکی از اصلی ترین عوامل مهم و اثر گذار در خرید و فروش و تجارت قلمداد می شود.

فرآیند بازاریابی تبدیل یک فرد عادی به مشتری و تبدیل مشتری به خریدار می باشد، و این توالی باید کامل طی شود تا کسب در آمد حاصل از فروش خدمات یا کالای عرضه شده توسط شرکت شما را به همراه داشته باشد. با گسترش فرآیند بازاریابی و معرفی راه های مختلف برای آن ایجاد شاخه هایی در خصوص امکان ناسالم بودن بازاریابی نیز تصور می شود. باید به این نکته اشاره شود ایرانی ها بی شک یکی از بهترین بازاریاب های دنیا محسوب می شوند، به عنوان مثال از همان عطر فروش داخل مترو که پافشاری می کند عطری را امتحان کنید، تا برسد به مدیر بازاریابی شرکت بزرگی که سعی دارد با معرفی کامل محصول خود و ارائه تبلیغاتی متفاوت جلب توجه نماید و باعث ترغیب و تشویق شما برای خرید شود. تمامی این افراد فقط یک هدف دارند آن هم فروش بیشتر است. اما  همیشه یک نکته باید مد نظر قرار گیرد که فروش به چه قیمتی…؟

متاسفانه چندی است شاهد هستیم افرادی سودجو همانند یقه سفید ها برای فروش و ارائه محصول های خود، چیزی که نیست را بیان کرده و با آب و تاب دادن پوچ از اصل موضوع فروش غافل می شوند و به دنبال کسب منافع سودجویانه خود می باشند و در بسیاری از موارد از فن بیان بسیار خوب که یکی از موارد مهم بازاریابی می باشد نیز برخوردار هستند.

در ادامه به چند نمونه مهم از این بازاریابی کثیف اشاره می کنیم:

بازاریابی شرکت های هرمی نمونه ایی از بازاریابی کثیف است، که به زیر مجموعه خود در صورت افزایش اعضا قول پرداخت های ریالی یا دیگر کالا های با ارزش را از سوی سر منشا شرکت وعده می دهند، که متاسفانه شاخه فرعی منشعب شده از بازاریابی شبکه ای می باشند و باعث سو استفاده های بسیار زیادی می شوند و در نهایت مشخص می گردد؛ این شرکت ها با عنوان های جعلی کلاهبرداری می نمایند. نمونه دیگر ارائه محصول توسط شرکت هایی می باشند که بدون مجوز بوده و به صورت پیش فرض برای سو استفاده سودجویان تشکیل شده اند، در چنین شرکت هایی محصول به نحو اقوا کننده ایی معرفی می شود و به موازات آن معرفی و ارائه خدمات پس از فروش و جوایز نفیس به همراه قیمت پایین با برند های کپی و جعلی صورت می گیرد که شخص خریدار سریعا قربانی مقاصد سودجویانه می شود.

در اینجا باید اشاره ای شود به جمله معروفی که هیچ گرانی بی حکمت نیست و هیچ ارزانی بی دلیل نیست.

امروزه به راحتی می توان جلوی اشاعه این نوع بازاریابی که در حال حاضر به بازاریابی کثیف مشهور است را با یک استعلام ساده گرفت، حتی با جستجو در بورس اوراق بهادار و مشاهده سیر روند ارزش گذاری برای سهام  شرکت ها، اول نسبت به جعلی نبودن و سپس نسبت به با کیفیت بودن کالا های ارائه شده از سوی چنین شرکت هایی بررسی های لازمه را بعمل آورد.

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

اصول مذاکره: مدیریت برداشت ها و دیدگاه طرف مقابل

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

اصول مذاکره: مدیریت برداشت ها و دیدگاه طرف مقابل

در مذاکرات تجاری رعایت فنون خاص مذاکره برای رسیدن به نتیجه ای مطلوب لازم است. یکی از این فنون، مدیریت برداشت ها و دیدگاه طرف مقابل است. یعنی اینکه برداشت ها و دیدگاه های رقیب خود را مدیریت کنیم، که چه اطلاعاتی را دریافت کند و چه اطلاعاتی را نه… اما مگر می شود ذهن دیگری را مدیریت کرد؟ باید بگویم گاهی بله… می شود. اینگونه:

ما مجبور نیستیم جواب همه ی سوالات را بدهیم. وقتی سوالی می شود می توانیم هر جوابی بدهیم و نه دقیقا جوابی که طرف مقابل می خواهد و اطلاعاتی که نباید بداند را، و یا می توانیم سکوت کنیم. اما سکوت هم قواعد خاص خود  را دارد. اگر سکوت به رقابت تبدیل شود ممکن است نتایج خوشایندی نداشته باشد….الاالخصوص زمانی که طرف مقابل سکوت را آغاز کرده…

  • پس چه کنیم؟
  • نمی توانیم به زور به حرفش بیاوریم…. چه کنیم؟

درست است نمی شود کسی را به زور به حرف آورد اما می شود از رقابتی شدن سکوت جلوگیری کرد… با بیان جملاتی از این دست:

  • راستی داشتم به این فکر می کردم که……

توجه داشته باشیم که در ادامه ی جمله نباید اطلاعاتی بیاید که طرف مقابل برای به دست آوردنش سکوت کرده. می توانیم در ادامه حرف های قبلی را مرور کنیم:

  • به این فکر می کردم که مسیله ای که مطرح کردید چقدر می تواند روی فلان موضوع مذاکره ی قبلی مان هم تاثیر بگذارد….

در روش بعدی می توانیم نماینده ای را برای مذاکره بفرستیم که در جریان تمام اطلاعات خاص و مهم نیست. در این صورت نماینده حتی اگر بخواهد هم نمی تواند اطلاعات کلیدی و استراتژیک را در اختیار طرف مقابل قرار دهد..البته این روش ریسک زیادی به همراه دارد و اگر محتاطانه نباشد ممکن است منجر به منحل شدن مذاکره شود به این صورت که طرف مقابل شاکی شود که نماینده ی خوبی برای مذاکره نفرستاده ایم….برای جلوگیری از بروز  این مسئله ی احتمالی می توانیم نماینده ای را بفرستیم که آگاه است اما در اینکه خود را به نا آگاهی بزند هم ماهر است، این نماینده فقط در مواقع بحرانی آگاه می شود… درست مثل مشاوران املاک؛ که همه چیز را می دانند اما نمی دانند.

گاهی می توانیم به جای سکوت در جواب سوال، طرف مقابل را بمباران اطلاعات کنیم؛ و البته نه اطلاعات مفید… اطلاعات، فقط اطلاعات، مفید بودن مهم نیست. مهم این است که طرف مقابل باید بگردد و جواب را پیدا کند……

و ترفند دیگر این است که انتخابی جواب بدهیم. یعنی اینکه جواب را از بین جواب های ممکن انتخاب کنیم. باید توجه داشت که در خصوص جواب انتخابی نباید خیلی بحث را کش داد. بگویید و بگذرید. اگر بر روی موضوع مکث کنید امکان دارد انتخابی بودن جواب آشکار شود….

اما اگر این ترفند در نقشه ی مذاکره ی طرف مقابل ما بود چه کنیم ؟ از کجا بدانیم که جوابی که به ما می دهد انتخابی است یا واقعی؟

جواب: اگر در حین مذاکره احساس کردیم چیزی مبهم است. اعداد و ارقام یکم پیچیده شد و گیج کننده، سریعا بدون رو دربایستی و تعارف از طرف مقابل بخواهیم موضوع را برایمان روشن کند.

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

نقش بخش خصوصی در تحقق اهداف اقتصاد مقاومتی

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

نقش بخش خصوصی در تحقق اهداف اقتصاد مقاومتی

محمدرضا سلطانی در گفت و گو با اتاق خبر افزود: بخش خصوصی در روند تسهیل تجارت نقش مهمی را ایفا می کند. این بخش خصوصی است که می تواند قوانین مزاحمی را که فرصت های تجاری را از روند تجارت سلب کرده اند به این بخش بازگرداند.

سلطانی ادامه داد: سازماندهی در بخش تولیدکنندگان اعم از کالا و خدمات از عوامل دیگری است که می تواند به تسهیل این موضوع کمک کند.

وی با بیان این امر که تشکل های خصوصی به صورت تخصصی تر می توانند بازویی برای تسهیل گری در بخش تجارت باشند اضافه کرد: این سازمان ها و تشکل ها علاوه بر تغییراتی در حوزه قوانین می توانند در حوزه اجرایی تر تجارت نیز تغییراتی به وجود آورند.

عضو کمیسیون توسعه صادرات خانه اقتصاد ایران با اشاره به معضلاتی که سیستم بانکی برای بخش بازرگانی به وجود آورده است تصریح کرد: بایستی حضور افرادی که متخصص جامعه تجارت و حوزه بازرگانی هستند پررنگ تر شود و از ورود افرادی که در این زمینه تخصصی ندارند جلوگیری شود.

سلطانی در خصوص گسترش روابط بین بخش های خصوصی داخلی و خارجی ادامه داد: می توان از طریق ارتباطاتی که بین مجموعه های داخل و خارج از کشور ایجاد می شود، روابط تجاری را مؤثرتر کرد و یا اصطلاحاً تجارت حرفه ای را شاهد بود؛ چرا که در این صورت ادبیات تجار داخل با  بازرگانان خارجی نزدیک تر می شود.

این کارآفرین اجتماعی با بیان این که حرکت بخش دولتی و خصولتی کشور به سمت خصوصی سازی واقعی یکی از پیش شرط های رسیدن به اقتصاد آزاد است عنوان کرد: بایستی دولت از اقتصاد فاصله بگیرد و به وظیفه خود که همان سیاست گذاری، نظارت و کنترل می باشد بپردازد.

وی افزود: در این صورت است که بخش خصوصی می تواند با پیدا کردن مسیر خود به عنوان یک نهاد اجرایی نقش خود را به خوبی ایفا کند.

سلطانی در ادامه تأکید کرد: ما ناگزیر از ورود به تجارت جهانی هستیم و چشم انداز این روند را مثبت ارزیابی می کنم هرچند که برای نیل به این هدف نیاز به یک عزم ملی از سوی حاکمیت به شدت احساس می شود. بنابراین براساس اصل ۴۴ قانون اساسی بایستی بنگاه ها واگذار شوند.

عضو کمیسیون توسعه صادرات خانه اقتصاد ایران علت چشم انداز روشن ورود به تجارت جهانی را کاهش قیمت نفت و اجرای مفاد و بندهای اقتصاد مقاومتی بیان کرد.

وی گفت: سابقه نشان داده است که بخش دولتی هیچ گاه نتوانسته تولید کننده و صادر کننده موفقی باشد لذا این مسئله ضرورت لزوم خصوصی سازی واقعی به منظور یکی از پیش شرط های ورود به تجارت جهانی را آشکار می سازد.

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

سکوی پرش در بازاریابی گردشگری

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

سکوی پرش در بازاریابی گردشگری

کشور ایران جزو ده کشور برتر جهان از نظر گردشگری می باشد. از لحاظ تنوع گردشگری، ایران جزو پنج کشور برتر دنیا و از نظر مکان های تاریخی و فرهنگی دارای جذابیت های خارق العاده می باشد. متاسفانه صنعت گردشگری ایران تاکنون به صورت مطلوبی از این قابلیت ها استفاده نکرده است. گرچه عوامل زیادی در شکل گیری این روند دخیل بوده است اما، قطعاً فقدان نوآوری در صنعت گردشگری بسیار مشهود است.

بسیاری از نوآوری ها در دنیا به دنبال مشاهده شکل می گیرد. اگر شخصی را مشاهده کنید که ظرفی را از آب پر می کند، اولین تعبیر ذهنی این است که شیر تامین کننده آب می باشد، اما پاسخ خلاقانه اینگونه است که؛ واقعاً چه عملی در شرف انجام است؟ و چگونه می توان این عمل را بهبود بخشید.

اگر مشاهده یکی از مسیر های رسیدن به نوآوری باشد، به همان اندازه آزمون مناسبی نیز برای سنجش خلاقیت است. به بیان بهتر دنیای واقعی صنعت گردشگری بهترین مکان برای آزمون های خلاق است، در دنیای واقعی می توان  رفتار گردشگر ها را مشاهده کرد و به مشکل ها پی برد، در این عرصه می توان فهمید که آیا نوآوری در صنعت گردشگری ایران رخ داده است؟ و اگر این نوآوری رخ داده آیا مشکلی حل شده است؟ اگر خدمات و محصول های گردشگری جدیدی عرضه شده اند آیا توانسته اند، بازاریابی گردشگری این صنعت غنی ایران را متحول کنند؟

برای ملموس شدن مطلب به این مثال توجه کنید: اگر برنج را در پلوپز درست کنید به مقدار آب دقیقی نیاز دارید، اما اگر ماکارونی درست کنید اضافه شدن و یا کم شدن اندکی آب احتمالاً شما را با مشکل شدیدی مواجه نخواهد کرد، بازاریابی صنعت گردشگری ایران نیز به همین صورت است. اگر اضافه شدن اندکی آب در محصول ها و خدمات گردشگری ایران مشکل اساسی ایجاد نمی کند بنابر این، ارزش نوآوری صنعت گردشگری کشور بسیار پایین خواهد آمد و در نهایت بازاریابی گردشگری نیز موفق نمی شود.

بازاریابی که در صنعت گردشگری فعالیت می کند باید همواره به این نکته ها توجه کند که، آیا نوآوری ارزش افزوده ایجاد می کند؟ آیا درصد قابل توجه ایی از گردشگر ها از آن بهره می برند؟ آیا نوآوری های صنعت گردشگری تنها تغییر ظاهری بوده است؟ و یا توانسته است در دوره زمانی محدودی فروش را بالا ببرد اما، هنوز ضعف سیستم گردشگری را حل نکرده است.

مواردی که به آن اشاره شد از جمله مواردی است که بازاریاب های ایرانی را به شدت با بحران مواجه کرده است. در صنعت گردشگری کشور بسیار دیده شده که نوآوری به صورت جزئی رخ داده است و بدون شک نیز توانسته روش های بازاریابی گردشگری را متحول کند اما، متاسفانه رفتار های قدیمی در صنعت گردشگری ایران به شدت ریشه دار و رسوب کرده است، به طوری که برای ایجاد تغییر در رفتار نیازمند تشویق و تلاش های زیادی، هم در گردشگر ها و هم مسئولین خواهیم بود.

مشاهده به بازاریاب کمک می کند که پی ببرد آیا مشکلی وجود دارد یا خیر؟ بعلاوه مشاهده هزینه زیادی در برندارد. یک بازاریاب می تواند با هزینه ایی کم الگویی نوآورانه برای صنعت گردشگری ارائه کند و واکنش گردشگر ها بازخورد هایی را به بازاریاب ارائه می کند، در نتیجه بازاریاب پی می برد که آیا سرمایه گذاری بر روی نوآوری مورد نظر عاقلانه می باشد یا خیر؟ در واقع گردشگر ها با واکنش های خود خواهند گفت: آیا نوآوری را دوست دارند؟ و آیا واقعاً از آن استفاده خواهند کرد؟

اطلاعات حاصل شده از مشاهده در صنعت گردشگری برای یک بازاریاب بسیار ارزشمند تر از بررسی های  طولانی مدت و یا فرایند بحث گروه های متمرکز می باشد. این اطلاعات بازاریاب ها را قادر می سازد که همزمان نکته های مثبت و منفی مرتبط با ایده خود را مشاهده کنند.

یک بازاریاب  حرفه ایی می تواند از این اطلاعات به عنوان سکوی پرش به سوی بسیاری از ایده ها بهره ببرد.

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

بازاریابی با شبکه های اجتماعی

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

بازاریابی با شبکه های اجتماعی

  • آیا شما برای شروع کار خود در بازاریابی شبکه های اجتماعی نیاز به کمک دارید؟
  • آیا می دانید این کار شامل چه چیزی می شود؟

راهکارها و استراتژی های موجود در این مقاله باعث می شود تا شما از طریق شبکه های اجتماعی بتوانید با موفقیت با مشتری خود در ارتباط باشید. در این مقاله ما مواردی را با شما به اشتراک می گذاریم تا با به کار بردن آن بازاریابی شبکه ی اجتماعی شما از روز اول سود آور باشد.

  • شناسایی اهداف کسب و کار

استراتژی بازاریابی اجتماعی خود را جوری باید بچینید و تنظیم کنید که کاملا در راستای اهداف سازمان شما باشد. شما به سادگی نمی توانید به اهدافتان برسید مگر آنکه از ریز فعالیت های خود آگاه باشید و آشنا. نگاه کلی و اجمالی و در کنار آن نگاه ریزبینانه به سازمان، اهداف و فعالیت ها، اولین گام لازم قبل از استفاده از شبکه های اجتماعی می باشد. بدون شک شما با چندین هدف شخصی وارد این بازار می شوید اما نباید فراموش کنید که چندین هدف اساسی هست که تمام شرکت ها باید به انها توجه کنند. این اهداف شامل: کاهش هزینه های بازاریابی، افزایش آگاهی افر اد از نام تجاری و همچنین حفظ و افزایش مشتریان می باشد. پیشنهاد بعدی من به شما این است که در ابتدا دو هدف اصلی را انتخاب کنید و در ادامه دو هدف ثانویه را برگزینید و تمرکز خود را تنها بر روی همین اهداف بگذارید. داشتن اهداف بیش از حد و زیاد باعث گمراهی و عدم تمرکز شما می شود.

  • تنظیم اهداف بازاریابی

اگر پارامتر زمانی و اولویت بندی برای اهداف خود تعریف نکنید، آن اهداف قابل استفاده و کارامد نخواهند بود. برای مثال اگر یکی از اهداف شما فروش از طریق تبلیغات تلویزیونی می باشد، شما نمی توانید قبل از آغاز به تبلیغات رسانه ای روی سود آنها حساب کنید و اهداف دیگر بریزید، شما تنها می توانید مقدار سود را تخمین بزنید و بر اساس آن فرضیه بچینید نه هدف! اهداف بازاریابی باید به گونه ای باشند که شما را از نقطه ی الف به نقطه ی ب برساند. شما می توانید اهداف خود را با توجه به روش SMART تعیین کنید :

  • Specific: اهداف خود را به صورت خاص تعیین کنید
  • Measurable : قابل اندازه گیری قابل دستیابی، مرتبط و مقید به زمان.
  • Achievable : قابل دست یابی
  • Revalent : مرتبط بودن
  • Time bound : محدودیت و مقید بودن به زمان خاص

چیدن مسیر و اهدافی که مشخص است در نهایت منجر به شکست شما می شود کار درستی نیست. اگر شما برای شروع، فروش صد هزارتایی برای خود در نظر بگیرید کاملا مسلم می باشد که منجر به شکست و سرخوردگی شما می شود. شما باید اهدافتان را کوچک و با توجه به منابع و امکانات خود تعیین کنید. اختصاص دادن بازه ی زمانی به اهداف، به شما کمک می کند تا از خودتان بپرسید که برای رسیدن به این هدف چقدر زمان نیاز است؟ یک ماه؟ یک سال؟

در نظر گرفتن و انتخاب هدف با ویژگی SMART تنها ۵۰% مسیر کلی شما برای تحقق و قابل اجرا شدن آن هدف را طی می کند و اگر شما زمان مناسب برای اهداف خود در نظر نگیرید منابع و امکانات سارمان شما، احتمال دارد به مسیر دیگری که شما را دور میکند از هدفتان، راهی کند.

به عنوان سخن آخر می خواهیم شما را آگاه کنیم از :

  • شناسایی مشتریان ایده آل سازمان خود.

اگر در اطراف خود می بینید که کسب و کاری آنطور که باید فروش ندارد و مدیر سازمان از این موضوع رنج میبرد، علت اصلی آن این است که آن شرکت، بازار هدف و مشتریان خود را هنوز نمیشناسد و آگاهی نسبت به نیاز های آنها ندارد. هنگامی که اطلاعات دقیق از مشتریان خود مثل : سن، شغل، در آمد، علاقه مندی ها، عادت ها، مشکلات و ناراحتی های آنها داشته باشید راحت تر می توانید راه نفوذ به قلب آنها را پیدا کنید و در نهایت اراتباطتان منجر به فروش کالا و خدمات به آن شخص شود. این کار هم می توان قبل از آغاز به کسب و کار با تحقیق میدانی و به وسیله ی پرسشگران آزموده انجام داد تا استراتژی های سازمان را بر اساس نیاز مشتریان و سبک زندگی روزمره آنها چید.

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

هفت جمله ای که یک بازاریاب چریکی باید بداند

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

هفت جمله ای که یک بازاریاب چریکی باید بداند

اگر قصد دارید که یک بازاریاب چریکی باشید، جزئیات بی شماری وجود دارند که باید به آنها رسیدگی کنید. از استراتژی بازاریابی چریکی خود برای هدایت و سازماندهی تلاشهایتان برای همیشه استفاده کنید و هر ۶ ماه به استراتژی خودنگاهی بیندازید تا آیا اصلاح لازم دارد یا باید کنار گذاشته شود. بازاریاب خوب استراتژی خود را به طور منظم اصلاح و بهبود می بخشد. بازاریاب های چریک بزرگ هرگز استراتژی خود را عوض نمی کنند. زیرا آنها به اندازه کافی زیرک هستند تا در اولین مرحله آنرا درست انتخاب کنند.

  • طرح ۷ جمله ایی بازاریابی چریکی

این هفت جمله تمام چیزی است که شما برای ورود به کار به عنوان یک بازاریاب چریکی نیاز دارید:

  • اولین جمله مقصود بازاریابی شما را بیان می کند. افراد پس از اینکه در معرض بازاریابی شما قرار گرفتند چه عمل فیزیکی می خواهید تا انجام دهند؟ آیا از آنها می خواهید تا در یک وب سایت کلیک کنند، فکس یا ایمیل بفرستند، در خرید بعدی به دنبال محصولات شما بگردند؟ به دوستان خود اطلاع دهند؟ چه عمل فیزیکی از آنها می خواهید تا انجام دهند؟ این اقدامی است که از آنجا نیروی فزاینده آغاز می شود. شما چطور این نیروی فزاینده را بوجود می اورید؟ پاسخ این است که باتشویق و ترغیبی که درجمله اول به افراد ابراز می کنید.
  • دومین جمله بهترین مزیت رقابتی واحد را که شما برای انگیزه دادن به افرادی که به انجام دادن جمله اول تشویق کردید بیان  می کند. فرض کنیم که شما چندین مزیت به خریداران ارائه می کنید و در صورتی که مزیتی را که رقبای شما عرضه نمی کنند را عرضه کنید آن مزیت ها جزء مزیت های رقابتی شما محسوب می شوند.
  • سومین جمله جایی است که از بازار هدف لیست تهیه می کنید. هرچه لیست کوچکتر باشد بهتر می توانید بر آن تمرکز کنید. به اعضای بازار هدف خود اطمینان دهید که شما مستقیما با آنها در ارتباط خواهید بود و کس دیگری مراقب آنها نخواهد بود.
  • جمله چهارم در حقیقت یک جمله نیست بلکه یک لیست است. لیست ترفندهای بازاریابی است که شما استفاده خواهید کرد. شما به جای یک جمله از چندین جمله استفاده خواهید کرد شما باید آنها را در قالب یک لیست درآورید.
  • پنجمین جمله از استراتژی شما چیزی را که به آن باور دارید و به آن تکیه می کنید، بیان می کند و آن موقعیت یابی مناسب شماست.
  • ششمین جمله هویت شرکت شما را بیان می کند. یک تصویر به عنوان نما و ظاهر معین می شود و باعث سوءبرداشت از حقیقت می شود ولی هویت واقعی از حقیقت سرچشمه می گیرد.
  • هفتمین جمله بودجه بازاریابی شما را به عنوان درصدی ازفروش خالص پیش بینی شده شما در نظر می گیرد. از ابتدای قرن حاضر، تعداد متوسطی از شرکت ها و کسب و کارها در آمریکا، اروپا و آسیا ۴% از فروش خالص خود را به بازاریابی اختصاص می دهند.

پروکتر و گمبل یکی ازخبره ترین شرکت های بازاریابی در دنیا به حساب می آید. در ۹۷% از منازل آمریکا حداقل یکی از محصولات پروکتروگمبل وجود دارد. یکی از مواردیکه آنها به درستی انجام می دهند این است که برای هر برند واحد که به مردم عرضه می کنند یک برنامه و طرح بازاریابی خیلی مختصر دارند. شاید در حدود ۲۰۰ صفحه سند دارند اما آنها یک طرح بازاریابی خیلی خلاصه برای هر یک از برندهایشان به وجود آورده بودند. خلاصه کردن آن سندها آنها را مجبور کرده بود تا تمرکز کنند به طوری که تمام افرادی که با آن محصول کار می کردند را قادر ساخته بود تا بدانند که تلاش می کنند چه چیزی را به نتیجه برسانند.

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

شماره تماس جهت مشاوره!