Skip to main content

راهنمای بازرگانی (تاریخچه سیاسی هند)

راهنمای بازرگانی (تاریخچه سیاسی هند)

با توجه به ضرورت شناخت بازارهای هدف بین المللی جهت انجام بهتر داد و ستدهای تجاری در ادامه پست قبل که به معرفی ویژگی های کلی کشور هند جهت امر صادرات و واردات پرداخته شد این بار قصد آن را داریم که در قالب پست های مختلف محیط سیاسی این کشور را مورد بررسی قرار دهیم. در  بخش محیط سیاسی تاریخچه، نوع و ارکان اصلی حکومت، قانون اساسی،  قوای سه گانه ی مجریه، مقننه و قضائیه، میزان ریسک سیاسی و گروه های با نفوذ مطالعه می شود. که در این پست به معرفی تاریخچه سیاسی این کشور می پردازیم.

در سال ۱۵۱۰ میلادی پرتغالی ها به عنوان اولین مهاجمان اروپایی در جاوه مستقر شدند. و انگلیسی ها و فرانسوی ها در قرن ۱۸ میلادی مناطقی را برای خود از هند جدا کردند. بعد از پیروزی انگلیسی ها بر فرانسوی ها، تعداد افراد انگلیسی در هند بیشتر شدند و “وارن هستینگز” فرمانروای انگلیسی، بنیاد حکومت بریتانیا در هند را استوار کرد. دولت بریتانیا در سال ۱۸۷۵ میلادی بر اثر شورشی که در آن تاریخ در هند به وقوع پیوست، کمپانی هند شرقی را که گرداننده ی اصلی هند بود منحل کرد و به این سرزمین خود مختاری داد. در سال ۱۸۷۷ میلادی ملکه ویکتوریا، امپراتور برتانیا به هند دعوت شد. در آن هنگام نماینده مخصوص ملکه که از طرف حکومت بریتانیا تعیین می شد، بر هند فرمانروایی می کرد و یک هیأت اجرایی مرکب از افراد عالی رتبه ی دولت بریتانیا به وی مشاوره می دادند.

عده ای از رهبران هندی در سال ۱۸۸۴ میلادی گروه ها و سازمان های ملی را تشکیل دادند که هدف اصلی آنها رسیدن به استقلال کامل بود. در سال های ۱۹۰۶ تا ۱۹۱۵ میلادی، دولت انگلیس ناچار شد که اداره بعضی از امور کشور را به مردم هند بسپارد. در این هنگام بود که رهبر بزرگ هند “ماهاتما گاندی” قیام کرد و علیه بریتانیا به مبارزه پرداخت. اگرچه “گاندی” و یارانش چند مرتبه زندانی شدند ولی باز به مبارزات خود ادامه دادند تا اینکه در سال های ۱۹۳۰ تا ۱۹۳۳ میلادی، دولت بریتانیا رهبران هند را به کنفرانسی دعوت کرد، ولی از مذاکرات آن کنفرانس نتیجه ای به دست نیامد. در آغاز جنگ جهانی دوم، فرمانروایان بریتانیا در هند حکومت نظامی اعلام کردند. آنها دو میلیون هندی را به سربازی دعوت کردند و آنها را به جبهه ی جنگ فرستادند. پس از تجاوز ارتش ژاپن در سال ۱۹۴۲ میلادی به کشور های سیام ، مالایا و برمه، اختلاف شدیدی بین سران هند و سران مسلمانان هند به رهبری “محمد علی جناح” به وجود آمد. مسلمانان می خواستند کشوری مرکب از مناطق مسلمان هند تشکیل دهند. زمانی که حزب کارگر انگلیس حکومت را به دست گرفت و هیأت وزیران خود را تشکیل داد، حکومت بریتانیا قوانینی وضع نمود که به موجب آن به هند، سیلان و پاکستان استقلال داده شد. در ماه اوت ۱۹۴۷ میلادی آخرین سرباز انگلیسی خاک هند را ترک کرد. کشور هند درتاریخ ۱۵ اوت ۱۹۴۷ میلادی و درست یک روز پس از استقلال پاکستان از بریتانیای کبیر استقلال یافته است. در ژانویه ۱۹۵۰ میلادی هند حکومت جمهوری مستقل خود را اعلام نمود و به عضویت اتحادیه کشورهای مشترک المنافع بریتانیا درآمد.

هند در سال ۱۹۵۲ میلادی برنامه های پنج ساله خود را برای عمران و آبادانی شروع کرد، ولی روابط آن کشور با همسایه بزرگ خود پاکستان بر سرمسأله کشمیر رو به وخامت نهاد و با کشور چین در مسایل مرزی اختلاف نظر پیدا کرد. البته پس از آن که چین کمونیست در تاریخ ۱۹۵۹ میلادی بر تبت حاکم شد و تجاوزات مرزی خود را به خاک هند آغاز کرد، ناحیه ی “ماکماهون” خط مرزی بین چین و هند شد. در تاریخ ۱۸ دسامبر ۱۹۶۱ میلادی نیرو های هند مستعمرات پرتغال را که شامل “داماو” و “گوا” و “دیو” واقع در ساحل غربی بود، به تصرف درآوردند. در نوامبر ۱۹۶۲ میلادی کریشنامنون که وزیر جنگ هند بود ا زمنصب خود استعفا کرد و جواهر لعل نهرو نخست وزیر وقت، شخصاً پست وزارت جنگ را به عهده گرفت. هند در مورد مسأله کشمیر با چین و پاکستان دارای اختلاف است. تاریخ دیپلماتیک هند و پاکستان در دهه ۱۹۹۰ میلادی، تاریخی پر از فراز و فرودهای مختلف است که تحولات آن طیفی از منازعه و جنگ محدود تا تشکیل اجلاس های صلح را در بر می گیرد. فرآیند جدید صلح از سال ۲۰۰۱ میلادی، اولین گام مهم را در جهت عادی سازی روابط هند و پاکستان فراهم آورده و یک دوره مذاکرات جدی در مورد مسأله کشمیر را در بر می گیرد. علاوه براین، هند به منظور پایان بخشیدن به مشکل مرزی طولانی مدت با چین در حال مذاکره هدفمند با این کشور است.

با این وجود، در حال حاضر هند اختلافات مرزی خود با چین و پاکستان را دو معضل مهم و اساسی و عامل ناامنی منطقه ای تلقی می کند، زیرا حل آنها بسیار مشکل است و به زمان نیاز دارد. از دهه ۱۹۹۰ میلادی، هند همواره سعی کرده تا خود را به عنوان قدرت مسلط در جنوب آسیا نشان دهد. این کشور تلاش می کند روابط خود را با همسایگان کوچکترش مجدداً برقرار سازد و اختلافات فی ما بین را حل کند. در این راستا هند دست به اقداماتی از قبیل تقویت همکاری های اقتصادی منطقه ای در شبه قاره زده است. در جهت توفیق بیشتر این سیاست ها و افزایش وجهه و قدرت خود در منطقه، هند رویکرد سیاست خارجی خود را از مداخله یک جانبه گرایانه در مسایل داخلی همسایگان به رهیافت چند جانبه گرایانه و همکاری با قدرت های بزرگ به منظور حل بحران های سیاسی منطقه تغییر داد ه است. حمایت از مشارکت چین، ژاپن و ایالات متحده به عنوان ناظر در مکانیسم های منطقه گرایانه مانند همکاری آسیای جنوبی برای مشارکت منطقه ای شاهدی براین مدعاست.


شماره تماس جهت مشاوره!