واقعیت آن است که خداوند راه های مختلفی را فرا روی انسان گذاشته است … به نظر من خداوند ۳۶۰ راه متفاوت را برای ما تعریف کرده تا یکی رو انتخاب کنیم … مثل ۳۶۰ درجه روی محیط دایره … ما براساس ترکیب کارهای فوق و نوع زندگی که انتخاب میکنیم، نوع تفکر، نوع گفتار و مجموعه عادات خود یکی از این ۳۶۰ راه را برمی گزینیم … ماییم که سرنوشت خودمان را رقم میزنیم … مجموعه کارهای هرفرد تعین کننده این است که چه سرنوشتی در انتظارش است … اما فقط یکی از این ۳۶۰ درجه بهترین سرنوشتی است که هر شخصی میتواند داشته باشد … سرنوشت دوم هم خوب است و حتی بهتر از ۳۵۸ سرنوشت دیگراما کمی پایین تر از بهترین سرنوشت … سرنوشت سوم هم خوب است و بهتر از ۳۵۷ سرنوشت دیگر اما پایین تر از دو سرنوشت دیگر… وهمین طور تا به بدترین سرنوشت ختم شود …
برای انتخاب بهترین سرنوشت، ترکیب زندگی انسان بر اساس چرخه فوق باید به گونه ای باشد که تعادل و نظم در همه زمینه ها رعایت شود … نقص در هر یک از قاچهای فوق، عدم تعادل در زندگی انسان را به همراه می آورد و این عدم تعادل یقینا بهترین سرنوشت ممکنه را بدنبال نخواهد داشت … به همین ترتیب است بی نظمی در قاچهای مختلف … خصیصه ای که حضرت علی (ع) در پایان عمر به عنوان یکی از دو اصل اساسی زندگی به ما تذکر می دهد … پس اگر کسی صبح تا شب فقط نماز بخواند و کار نکند، به بهترین سرنوشتی که خدا در بین اون ۳۶۰ سرنوشت برایش تعیین کرده، نمیرسد … یا اگر کسی خدا رو فراموش کند و فقط به پول بچسبد، پولدار میشود اما این بهترین سرنوشتی نیست که خدا در بین اون ۳۶۰ سرنوشت برایش تعیین کرده است … زندگی ایده آل یعنی تعادل و نظم بین قاچ های مختلف چرخه فوق …
نکته مهم اینجاست که انجام هر یک از قاچهای چرخه فوق در بعضی ساعات روز، بعضی روزهای ماه و بعضی ماههای سال ارزش خاص و بیشتری نسبت کارهای دیگر دارند. مثلا خواب ۱۰ شب تا ۴ صبح در تابستان اثر بخشی بیشتری بر سلامتی، عملکرد و خوشحالی انسان نسبت به خوابیدن در ساعات دیگر روز دارد … و یا مثلا کار کردن از صبح تا ظهر بسیار ارجح است بر نماز خواندن درهمین زمان … به همین ترتیب، نماز خواندن پیش از اذان صبح بسیار ارجح است برانجام قاچهای دیگر به شرط آنکه مسوولیت کاری خاصی در آن لحظات نداشته باشید …
امشب آغاز یک دوره ۴۰ روزه تا شب باسعادت قدر است … شب قدر ارزشش بیش از ۱۰۰۰ ماه است یعنی بیش از ۳۰ هزار روز و شب … شبی که سرنوشت یکساله هر کس امضا میشود … اینکه چه چیزی برای هر کس امضا میشود بسته به خواسته شما دارد … و بسته به اینکه چه موقع و چگونه خواسته خود را بیان میکنید … فرض کنید میخواهید از ریس خود تقاضای خیلی مهمی داشته باشید … وام یا ارتقا رتبه یا مدیریت فلان قسمت … آیا وقتی وارد اتاقش میشوید و دهها نفر در اتاق هستند خواسته خود را مطرح میکنید؟ … طبیعتا نه … دلتان میخواهد شما باشید و رییس … با سپاسگذاری از او و تعریف واقعی از مدیریتش، زمینه سازی میکنید و سپس خواسته خود را مطرح میکنید …
پاسخ وی چیست؟ … “روی این موضوع فکر میکنم” یا “بگذارید عملکرد شما رو بررسی کنم” … با این پاسخ، شما امیدوار میشوید اما هنوز حکمی امضا نشده است … پس شما در روزهای آینده بهتر کار میکنید و هر روز گوشه ای از کار خوب خود را بطور مستقیم و غیر مسقیم به رییس نشان میدهید و خواسته خود را مجددا در شرایط مطلوب به ایشان یادآوری میکنید و اینقدر ادامه میدهید تا به خواسته خود برسید و حکمتان امضا شود …
این مثالی ساده بود برای خواستن از خدا … از او چه میخواهید تا برایتان رقم بزند برای سال آینده؟ … از امشب شروع کنید و فقط ۴۰ شب فرصت دارید تا سرنوشتی خوب برای یک سال بعدی خود بخواهید … خوشا بحال کسی که بتواند آن شب یعنی شب قدر را تجربه کند اما تجربه کردنش نیاز به خواستن شما دارد تا عادت کنید به این خواستن … باید در این مسیر جدی باشید تا در اون زمان خلوت که فقط اندکی از مردم بیدارند برای چهلمین بار بخواهید … با خلوص نیت … آن وقت میتوانید آن لحظات رو درک کنید و امضا رو بگیرید … ان شالله که قدر این ۴۰ روز باقی مانده رو بدانید و امضای ارتقای خود را بگیرید …
بهترین راه این خواستن، زمانی است که تنها شما بیدارید و رییس … رییس واقعی کل جهان … رییس همیشه بیدار … با او به گفتگو مینشینید از بهترین طریقی که او خواسته است یعنی نماز شب … پس آستینها رو بالا بزنید و دقایقی پیش از اذان صبح در طی ۴۰ شب آینده بیدار شوید و نماز شب رو بجا بیاورید … نمازی که طبق آیات قرآن بر پیامبر واجب بوده است و انجامش بسیار آسان … ۱۰ تا ۱۵ دقیقه پیش از اذان صبح انجام میشود و شامل ۱۱رکعت میباشد … پنج نماز ۲ رکعتی و یک نماز ۱ رکعتی …