صاحبنظران بازاریابی صادراتی عقیده دارند که «شناسایی عوامل تعیین کننده عملکرد صادراتی» به منظور افزایش عملکرد صادراتی و دستیابی به سطح مطلوبی از آن یک مقوله مهم و حیاتی برای شرکت ها در بازار رقابتی امروز است. امروزه سازمانها برای اینکه در محیط به شدت رقابتی به حیاط اقتصادی خود ادامه دهند به ابزار های جدیدی جهت تصمیم سازی و تصمیم گیری نیاز دارند. از جمله این ابزارها هوش یا هوشمندی رقابتی است که در سطح جهان ودر بین شرکتها به سرعت روبه رشد و گسترش بوده و درحال تبدیل به معیاری است که بتواند مدیران شرکتها و سازمانها را در اخذ تصمیمات هوشمندانه یاری دهد.
در این میان هوشمندی در عرصه صادرات و بهره گیری از تمامی منابع بالقوه می تواند یک شرکت را از دیگران به طور کلی متمایز کند. هوشمندی صادراتی یک فرایند است که محصول آن اطلاعات ارزیابی شده است. مهمترین وظیفه آن شناخت عوامل موثر در صادرات و پشتیبانی از فرایندهای تصمیم گیری است. بنابراین ردیابی، درک و واکنش به محیط رقابتی را می توان به عنوان یک جنبه ی ویژه از فعالیت های بازاریابی صادراتی مطرح نمود. هوشمندی صادراتی یکی از ابزارهای بسیار مهم در برنامه ریزی استراتژیک سازمان و فرایند مدیریت است و به شرکتها و سازمانها اجازه می دهد آنچه در محیط رقابتی آنها روی خواهد داد را پیش بینی کنند.
ترکیب هماهنگ و برنامه ریزی شده از شیوه های بازاریابی یا ابزار مورد استفاده برای دستیابی به اهداف از پیش تعیین شده را برنامه ریزی بازاریابی یا آمیخته بازاریابی مینامند. یک مشخصه اصلی بازاریابی جهت گیری به سوی مصرف کننده است. برنامه بازاریابی باید با توجه به علایق و نیازهای مصرف کننده شکل گیرد و به گونه ای ساختار دهی شود که مشتری را درون شرکت ادغام کند و منجر به ایجاد و حفظ یک رابطه محکم بین شرکت و مشتری گردد. شرکتی که این چنین عمل می کند بازار محور است و به چیزی که مشتری آن را خواهد خرید و برای شرکت سودآور است می پردازد. بازاریابی بازار محور به سوی ایجاد بازار به جای کنترل بازار جهت گیری شده است و فرایندی مبتنی بر بهبود فزاینده است.هدف واقعی از بازاریابی مالک شدن یک بازار است نه فقط تولید یا فروش محصولات در آن. به علت افزایش گرایش کشورمان به اقتصاد جهانی و لزوم توجه به توسعه صادرات غیر نفتی، چگونگی عملکرد صادراتی شرکت ها یکی از موضوعات کلیدی در این حیطه محسوب می شود.