مدیریت بازاریابی در واقع همان مدیریت تقاضاست.
ما در اینجا هشت حالت مختلف تقاضا و وظایفی که مدیران بازاریابی در برخورد با آنها مواجه اند را بیان می کنیم:
- تقاضای منفی: بازار نسبت به کالا هیچ علاقه و توجهی ندارد و از آن اجتناب می کند، مثلا کارفرمایان از به کار گرفتن افراد با پیشینه محکومیت نظر مساعدی ندارند. در اینجا وظیفه بازاریابی یافتن دلایل بی توجهی بازار نسبت به کالاست.
- تقاضای صفر: مصرف کننده از وجود کالا اطلاع ویا علاقه ای به آن ندارد مثلا دانشجویان ممکن است علاقه ای به شرکت در کلاسهای زبان خارجی نداشته باشند که در اینجا وظیفه بازاریابی برقراری ارتباط بین مزیتها و نیازهای طبیعی فرد است.
- تقاضای پنهان: مصرف کنندگان نیاز شدیدی دارند که با کالای موجود راضی نمی شوند مثلا برای سیگارهای بی ضرر تقاضای پنهان وجود دارد که در اینجا وظیفه بازاریابی انجام خدمات موثری است که تقاضای موجود را پاسخ دهد.
- تقاضای رو به پایین: زمانی که مقدار تقاضا نسبت به یک کالا کاهش پیدا کند، مثلا موسسات آموزش عالی خصوصی ممکن است با کاهش تعداد متقاضیان ورود به دانشکده ها باشند که وظیفه بازاریاب در اینجا بررسی دلایل کاهش تقاضا و تفییر جهت دادن تقاضای رو به پایین با استفاده از بازنگری در بازاریابی محصول است.
- تقاضای بی قاعده: تغییرات تقاضا بر اساس ساعت، روز و فصول مختلف سال است، مثلا در امر حمل و نقل عمومی بسیاری از وسایل نقلیه در ساعات غیر اداری بدون استفاده می مانند در حالی که در ساعات اداری رفت و آمدها ،کمبود آنها احساس می شود، در اینجا وظیفه بازاریاب استفاده از روشهای اصلاح الگوی تقاضا با به کار بردن تبلیغات و دیگر محرکهاست.
- تقاضای کامل: بهترین نوع تقاضاست و هنگامی است که سازمانها از عملکرد خود راضی اند، در اینجا وظیفه بازاریاب حفظ سطح فعلی تقاضا در شرایط تغییر سلیقه مصرف کنندگان و افزایش رقابت است.
- تقاضای بیش از حد: وقتی سازمانها با سطحی از تقاضا که بالاتر از سطح مورد انتظارشان است مواجه می شوند و توانایی مقابله با آن را ندارند ،مثلا بعضی از پارکها در ایام تابستان با ازدحام گردشگران مواجه می شوند که وظیفه بازریاب در اینجا پیدا کردن روشهایی برای کاهش موقت یا دائمی تقاضاست مانند افزایش قیمت فروش یا کاهش تبلیغات.
- تقاضای غیر سالم و مضر: مربوط به محصولات ناسالم است که سازمانها را به تلاشهای سازنده ای جلب می کند مثلا برای جلوگیری از مصرف سیگار تبلیغات زیادی انجام می گیرد در اینجا وظیفه بازاریابی ترغیب مردم به ترک چیزی که مورد علاقه آنهاست از طریق ابزارهایی مثل افزایش قیمت فروش و یا عدم دسترسی به آن کالاهاست.