لری پیچ
مطمئناً تا کنون برای شما هم پیش آمده که در اینترنت به دنبال مطلب خاصی بگردید. هر گاه اسم اینترنت و جستجو به میان می آید همه ما ناخوداگاه به یاد گوگل می افتیم. موتور جستجوی گوگل، سالهاست پرکاربردترین و مورد اعتمادترین ابزار اینترنت است. اما بهتر است بدانیم ایده، طراحی و ساخت چنین موتور جستجویی، الان، سازنده ی آن را دهمین ثروتمند دنیا کرده است. با لری پیچ(Larry Page)، بنیانگذار گوگل آشنا شوید. در 26 مارس ۱۹۷۳ در شهر ایست لنسینگ میشیگان بدنیا آمد. پدرش کارل وینسنت، یک پروفسور سیستم های کامپیوتری و مادرش گلوریا پیچ، مدرس برنامه نویسی کامپیوتر بود.زمینه ی کاری پدر و مادر پیچ باعث شده بود که او از کودکی با کامپیوتر، مجله و کتاب های علمی مانوس شود.پیچ ۵ ساله بود که اولین کامپیوتر خانگی شان توسط پدر، خریداری شد و داستان رفاقت او با رایانه از همانجا کلید خورد. خانه ی آنها همیشه شلوغ و نامرتب بود و پیچ همیشه غرق در کتاب ها و مجلات علم و فناوری و کامپیوترها بود. پدر و مادرش از تشویق او در هیچ زمینه ای کوتاهی ننموده و تمام سعی خود را می کردند تا پیچ، پسری خلاق و مبتکر رشد کند. لری به موسیقی هم علاقمند بود و ساکسیفون می نواخت. لری از برادر بزرگترش آموخته بود که چگونه می تواند قطعات لوازم خانگی را از هم جدا کرده و کشف کند که آنها چطور کار می کنند. اما او با نبوغ خود، پا را از این هم فراتر گذاشته بود و سعی می کرد با اتصال قطعات مختلف لوازم خانگی به همدیگر، وسایل جدید اختراع کند.همه ی این ها جرقه های عشق به تکنولوژی و فناوری و راه اندازی یک استارت آپ را از همان اوایل کودکی در ذهن او ایجاد کرد. لری دبستان خود را در مدرسه ی مونتسوری میشیگان گذراند و در سال ۱۹۹۱ از دبیرستان ایست لنسینگ فارغ التحصیل شد.
و اما بشنوید از قهرمان دوران نوجوانی اش: نیکلا تسلا.
تسلا، پدر علم فیزیک و الکترونیک مخترع تکنولوژی های عجیب در زمینه علوم رباتیک، رادار و کامپیوتر بود. که به دلیل روحیات و اخلاق خاص، از زندگی راحت و لایق خود محروم شده بود. لری با خواندن زندگینامه تسلا به شدت مجذوب او شده بود و تصمیم گرفت که به اندازه تسلا خلاق باشد. او با خواندن زندگینامه ی تسلا متوجه شد که اختراع به تنهایی کافی نیست. و باید بتوان ایده ها و فناوری را وارد زندگی مردم کرد. او وارد دانشگاه میشیگان شد و در آن جا تحصیلات کارشناسی خود را در زمینه علوم کامپیوتر به پایان رساند. در طول این مدت او موفق به اختراع چاپگر جوهر افشان ساخته شده از آجر لگو شد که به کمک آن پوستر های بزرگتر با قیمتی ارزانتر به چاپ میرسید. او برای این کار، کارتریج جوهر را مهندسی معکوس کرد و قطعات جوهر افشان جدید را از نو ساخت. لری، در سال ۱۹۹۳ عضوی از تیم خورشیدی Maize & blue”” دانشگاه میشیگان شده بود. او همچنین در همین سال ها پیشنهاد یک سیستم اتوبوس دانشگاه با وسیله ای به نام PRT را جهت حمل و نقل سریع تر ارائه کرد. کسب این تجارب و افتخارات مشوق خوبی برای پیچ، جهت گذراندن مقطع کارشناسی ارشد در دانشگاه استنفورد شد. او پس از فارغالتحصیلی تصمیم به ادامه ی تحصیل در مقطع دکترای همان دانشگاه گرفت. لری در آن سالها به تحقیق در مورد خصوصیات ریاضی شبکه های اینترنتی و کشف نمودار لینک ها و در کل، ارتباط صفحات وب با همدیگر پرداخت. “تری وینوگراد”، استاد مشاور لری، او را برای ادامه تحقیقاتش تشویق می کرد.
در همان روزها لری با “سرگئی برین” آشنا شد. آنها به کمک هم موضوع مقاله را به یک موتور جستجوی اینترنتی تبدیل کردند و نام آن را Backrub”” گذاشتند. آنها در ابتدا دوستان صمیمی نبودند و در برخی موارد حتی نقاط اختلاف بسیاری باهم داشتند. اما عشق و علاقه به یک موضوع واحد باعث شد به تفاهم رسیده و تیم موفقی را بوجود آورند. هدف آنها درجه بندی وب سایت ها از روی داده های بدست آمده از لینک ورودی آنها بود. آن دو، یک مقاله پژوهشی با نام “آناتومی یک موتور جستجوی بسیار بزرگ ابر متنی” منتشر کردند که د آن زمان، جزو پر دانلودترین مقالات اینترنتی شد و درحال حاضر رتبه دهم بهترین رفرنس های دانشگاه استنفورد را دارد. آنها اتاق لری را به کارگاه قطعات یدکی کامپیوترها تبدیل کردند و سعی داشتند وسیلهای بسازند که موتور جستجوی آنها را به پهنای باند شبکه دانشگاه وصل کند. اتاق لری از قطعات کامپیوتری اشباع شد! بنابراین آنها ادامه پروژه را به اتاق سرگی برین منتقل کردند و در آنجا اولین استارت آزمایش موتور جستجوی خود را زدند. پروژه در بین دانشجویان مورد آزمایش قرار گرفت و صفحه ساده جستجو که Backrub نام داشت به طور حیرت آوری از طرف دانشجویان مورد استقبال قرار گرفت و این محبوبیت باعث شد به سرور های بیشتری نیاز پیدا کنند.
پس از یک سال آنها نام شرکت را به گوگل”google” تغییر دادند. گوگل از نام Googol (به معنای یک با صد صفر جلوی آن) و با هدف نشان دادن حجم عظیم داده هایی که در وب سایت آنها مورد استفاده قرار می گیرد الهام گرفته شد. این تیم سرانجام موفق به تاسیس یک شرکت شده و با توافقی که حاصل شد پیج به عنوان مدیرعامل شرکت و برین رئیس هیئت مدیره انتخاب شدند. آن ها هدف شرکت خود را چنین منتشر کردند:”سازماندهی اطلاعات دنیا و کاربردی کردن آن برای مردم.” آنها با تلاش فراوان و جذب سرمایه از آشنایان، و نیز حدود ۱ میلیون دلار وام را به عنوان سرمایه اولیه شرکت شان دست و پا کردند و اولین دفتر مرکزی شرکت را در گاراژ یکی از دوستان در کالیفرنیا افتتاح کردند . در آنزمان نسخه بتای گوگل می توانست روزانه ۱۰ هزار جستجو را پردازش کند. کمکم گوگل به عنوان بهترین موتور جستجو از سوی کاربران شناخته شد و چشماندازی روشن رو به سوی موفقیت در برابر روی لری و برین قرار گرفت. آن ها نتیجه تلاش های شبانه روزی خود را گرفتند. در سال ۱۹۹۹ دفتر شرکت به ساختمانهای ماونتین ویو در کالیفرنیا منتقل شد و با نام مجموعه “گوگل پلاس” که از جذابترین و نو آورانه ترین محیط های کاری دنیاست به فعالیت خود ادامه داد.
در سال ۲۰۰۱ با وجود اینکه اغلب استارت آپ های مجازی شرایط بحرانی را تجربه می کردند، گوگل رشد چشمگیر و انفجاری خود را تجربه می کرد. در این سال لری و برین، اریک اشمیت را به عنوان مدیر عامل گوگل انتخاب کردند. در آگوست ۲۰۰۴ اولین سهام گوگل عرضه شد و هر سهم با ارزش ۸۵ دلار فروخته شد. پیچ و همکارانش می دانستند که در صورت رکود و یکنواختی در گوگل، رقبا، گوی سبقت را از آنها می دزدند. بنابر این با ارائه خدمات و برنامه های جدید و محبوب از جمله سرویس ایمیل رایگان (gmail)و امکان دسترسی کاربران به تصاویر ماهواره ای سراسر دنیا (Google Earth) ، Google maps ، Google Drive ، Google photos و … دائما در حال بروز رسانی خدمات خود بودند و بدین ترتیب هربار برنامه های جذاب و غافلگیر کننده ای به مشتریانشان ارائه می دادند. پیچ با تصمیمی به جا و استراتژیک در سال ۲۰۰۶ اقدام به خرید یوتیوب کرد. در سال ۲۰۱۱ لری شبکه گوگل پلاس را برای رقابت با فیس بوک به راه انداخت. لری همچنین از سرمایهگذاران شرکت تسلا موتورز بوده و در ترویج انرژی های جایگزین تلاش می کند. پیچ در سال ۲۰۰۸ با لوسیندا ساوتورشا فارغالتحصیل رشته پزشکی بیومدیکال ازدواج کرد و اکنون صاحب ۲ فرزند است. در سال ۲۰۱۵ مجله ی فوربز او را به عنوان مشهورترین مدیر اجرایی آمریکا معرفی کرد.
سخنانی الهام بخش از لری پیچ
- شما برای عملی کردن گسترش یک ایده، لزوما به یک شرکت صدنفری نیاز ندارید.
- بسیاری از شرکت ها باگذشت زمان رو به افول می روند. اشتباه آنها این است که آینده را از دست می دهند. من همیشه سعی می کنم روی آینده متمرکز باشم. همیشه از خودم می پرسم آینده قرار است چگونه باشد. ما چه چیزی را خلق می کنیم؟
- باید باور داشته باشید بدون خلاف و گناه هم می شود درآمد خوبی داشت.
- کار خود را به دیگران محول نکنید. هر کاری که از دستتان بر می آید خودتان انجام دهید تا کارها سریع تر پیش برود.
- اگر کاری که انجام می دهید چیزی به ارزش های شرکت اضافه نمی کند نباید آنرا انجام دهید.
- ایده ها از سن خیلی مهمترند. اگر کسی از شما جوانتر است بدین معنی نیست که سزاوار احترام و همکاری نیست.
- .بدترین کاری که می توانید انجام دهید این است که کسی که مشغول کاری است را با گفتن “وقتت به پایان رسیده” از ادامه کار بازدارید. اگر می خواهید کسی را متوقف کنید باید راه بهتری برای انجام کارها به او نشان دهید.