نمی دونم دقیقا از کجا شروع کنم، از نوزادی که در سال ۱۳۳۷در گیلان با صدای گریه اش به دنیا سلام کرد، یا از بازی های کودکانه، یا از قبولی در رشته ی عمران، یا ازدواج و مادر شدن و یا از موفقیتهای پی در پی از جوانی تا کنون….. سرکار خانم فاطمه مقیمی؛ کسی که تا کنون اسمشون رو خیلی جاها شنیدیم… از اتاق بازرگانی گرفته تا شناخته شدن به عنوان بانوی برتر کار آفرین جهان اسلام، رئیس کانون زنان بازرگان ایران، تا گرفتن گواهی پایه یک و تاسیس بزرگترین شرکت حمل ونقل خصوصی کشور و…..
موفقیتهای سیده فاطمه در یک خط و یک دفتر نمی گنجد. گلچین موفقیتهای ایشان را از زبان خودشان بشنویم بهتر است….
- کشور خانم دکتر مقیمی اگر اجازه بدید در مورد بانویی که کار آفرین برتر جهان اسلام شده و الگوی موفق برای بسیاری از جوانان به خصوص جامعه زنان است صحبت کنیم. دوست دارم به دور از سوالات کلیشه ای از شما در مورد شخصیت سیده فاطمه سوالاتی بکنم….. اول از همه اینکه وظیفه ی اصلی خودتون رو چی می دونید؟
اول از همه من همسر و مادر هستم و این اولین و مهم ترین وظیفه ی من هست.
- به نظر خودتون چقدر در مهم ترین وظیفه تون موفق بودید؟ همسر و فرزندانتون از شما راضی هستند؟ راستی چند فرزند دارید؟
من دو فرزند دارم، یک پسر و یک دختر. به نظر خودم موفق بودم و با وجود شغلم چیزی از مادر و همسر بودن برای خانواده ام کم نذاشتم، شاید این سوال به ذهنتون بیاد که چطوری این همه کار رو انجام می دم و به کارهای خونه ام هم می رسم تا جایی که خودم رو موفق بدونم، باید بگم واقعا از تفریحات و خیلی از لذت های زندگی ام زدم تا به اینجا رسیدم، با همسر و فرزندانم هم رابطه ای عالی داریم و فکر می کنم اون ها هم از من راضی هستند و همیشه مشوق من بوده و هستند، خصوصا همسرم که با امید دادن هایش من را قوی تر می کرد و در برابر مسایلی که در عرصه ی کارم پیش رو داشتم مرا استوار تر می کرد…
- به نظر شما کانون خانواده چقدر میتونه روی موفقیت یک زن موثر باشه ؟
خانواده اساس زندگی است و تاثیر بسزایی در موفقت زن در خارج از منزل داره. من همیشه می گویم که موتور محرک من همسرم هست، اگه او نبود قطعا من موقعیت الانم را نداشتم، به من می گوید تو به گردن جامعه حق داری و باید این حق را ادا کنی، نگران من و بچه ها نباش که تو حتی بیشتر از یک همسر و مادر حواست به ما هست، و علاوه بر این ها این را می داند که اگر در تصمیم گیری آزاد باشم حتما به هدفم می رسم.
- بسیار عالی، وجود همچین همراهی واقعا به آدم انرژی میده، بهتون تبریک می گم به خاطر وجود همسرتون… اماخانم مقیمی آیا ریشه هایی از علاقه به این شغل رو در کودکیتون هم سراغ دارید؟
بله وقتی از بازی های دوران کودکی ام یاد می کنم می بینم که برایم معنی نداشت که این بازی دخترانه است و این بازی پسرانه و بیشتر علاقه ام هم به بازی های پسرانه بود مثل فوتبال.
- چقدر جالب، و در بزرگسالی هم دنبال علاقه تان بودید و موفق شدید… آیا تحصیلاتتان در کارتان نیز تاثیری داشت؟
رابطه ی زیادی وجود نداشت، خود من معتقدم که تحصیلات روی کسب و کار تاثیر گذار است، اما نه ضرورتا تاثیر مستقیم ؛ ممکنه این تاثیر فقط به شکلی باشه که فضای کلی یا بهتر بگم دید کلی برای فرد ایجاد می کنه و فرد رو از سر درگمی اولیه که محض ورود به هر کسب و کاری ممکنه برای هرکس به وجود بیاد خارج می کنه.
- از رو حیه تون به عنوان یک بانوی بازرگان برامون بگید…
تاثیر گذار بودن رو خیلی دوست دارم، دلم می خواهد در هرکاری سهمی داشته باشم. در دوره ی هیأت نمایندگان هم سعی ام بر این بود که حضور من فقط جنبه ی فیزیکی نداشته باشد و نگاهم فراتر از کار شخصی ام بود و با این نگرش هم کاندیدای اتاق تهران شدم که بتوانم روزی تجربیات شخصی ام، آنچه که در طول سالیان زندگی ام دیده ام و تجربه کرده ام را در اختیار همراهانم در کار اقتصادی قرار دهم.
- وجه تمایز سیده فاطمه مقیمی با دوستانش رو چی می دونید، که او رو بانوی کار آفرین جهان اسلام کرده است؟
سال۲۰۱۲ از سوی بانک توسعه ی اسلامی به عنوان بانوی کار آفرین جهان اسلام انتخاب شدم. در کشور های در حال توسعه کارگاه ها و کلاس های آموزشی می گذاشتم. لذا به خاطر پیشرو بودن من در صنعت حمل و نقل به من تکیه کردند. من پشتکار خیلی زیادی داشتم و اگر این خصلت در من نبود یا ضعیف بود هیچ گاه آن همه سختی را تحمل نمی کردم، می دانید که اولین بودن همیشه سخت ترین است اما غیر ممکن نیست.
- بله، دقیقا همینطوره، هر غیر ممکنی ممکن است. یادم باشه این جمله رو هم که اسم کتاب زندگی نامه ی شما هست رو قاب کنم و بزنم به دیوار اتاقم، جمله ی کوتاه و بسیار تاثیر گذاری هست…خیلی خوب، خانم مقیمی میونه تون با نوآوری چطوره؟در کسب و کارتون چه نوآوری هایی داشتید؟
در کسب و کار خودم، راه جدید، کار جدید، ایده و فکر جدید، نحوه ی حضور در بازاریابی بین المللی ، نحوه ی سرویس دهی حتی به مجموعه ی تحت پوشش خودم که اولویت اصلی آن را آموزش گذاشتم را به عنوان یک روش نو می بینم و معتقدم اساس کارآفرینی نوآوری است. وقتی کسی اراده می کنه و یک نوآوری جدیدی رو ارائه می ده کار آفرینی کرده، برای نوآوری خودش بازار ایجاد کرده.
- و چه اتفاقی می افته که یک مهندس راه و ساختمان از کار مهندسی خودش جدا شده و وارد کسب و کار بین المللی میشه؟
من بعد از اینکه دوره ی تحصیلم در انگلیس تمام شد به ایران برگشتم و همونطور که گفتم دوست داشتم در کاری مرتبط با رشته ام مشغول بشم که متاسفانه یا خوشبختانه امکان این کار در اوایل انقلاب بسیار کم بود، این بود که تصمیم گرفتم وارد یک شرکت بین المللی بشم و از توانم در مترجمی زبان انگلیسی استفاده کنم که از قضا آن شرکت یک شرکت حمل و نقل بود و همانجا با این کار آشنا شدم و تصمیم گرفتم به صورت تخصصی وارد این حرفه بشم.
- اما خانم مقیمی من فکر می کنم نگیم متاسفانه امکان کار عمران وجود نداشت بهتره، شاید اگر به کار عمران مشغول می شدید هیچ وقت به فکر تاسیس شرکت حمل و نقل نمی افتادید و موقعیت الان را نداشتید…
بله احتمالش خیلی زیاد بود که موقعیت الانم رو نداشتم.اما به نظر من در هر موقعیتی باید از فرصت ها استفاده کرد…..
- صد البته. آیا در شروع کار تجربه ی مرتبطی هم داشتید؟
به نظر من هر روز پر از تجربه است. اما تجربه ی مربوط به کار در اوایل کارم؛ همونطور که گفتم در ابتدا به عنوان مترجم وارد یک موسسه شدم که فکر می کردم بازرگانی است اما اینطور نبود و یک موسسه ی بین المللی حمل و نقل بود که من از آنجا با این کار آشنا شدم و همینطور علاقه مند.من فقط کارم رو با اشتیاق و علاقه انجام می دادم، برای وجدان خودم، اما خیلی برام جالب بود که مورد تحسین مکرر رییسم قرار می گرفتم و حتی بعد از ۵ماه به من سمت مسؤول بخش کامیونی در شرکت را دادند و این اولین تجربه ی من شد که بعد سه سال و نیم کار در آن شرکت تصمیم به کار کردن به صورت مستقل گرفتم که تا مرحله ی اجرایی ۲سال زمان برد.
- در شروع کار چند نفر پرسنل داشتید؟ و در حال حاضر چه قدر کارتون رو گسترش دادید؟
با سرمایه ی خیلی کم(۵۰۰هزار تومان) شروع به کار کردم، از اتاق کوچکی در شرکت همسرم، که همه کاره اش خودم بودم، از رییس گرفته تا منشی و آبدارچی و در حال حاضر بالای ۲۰۰ کامیون در شرکت رفت و آمد دارند و به حمل و نقل زمینی اکتفا نکردم و در حمل و نقل دریایی هم فعالیت می کنم….
- معمولا چه مشکلات و موانعی در حرفه ی شما وجود داشت؟ و شما چه کردید برای حل و کمتر شدن آن ها؟
در زمانی که من وارد این حرفه شدم موانع خیلی بیشتر بود، اولین و مهم ترینش هم این بود که هیچ کس حضور یک زن را در این شغل باور نداشت. هیچ کس جواب قانع کننده ای برای من نداشت که دست از تلاش بکشم، می گفتند نمی شود اما دلیلی نداشتند که چرا نمی شود، آخرش گفتند تحصیلاتت مرتبط نیست با اینکه بازهم قانع نشده بودم برای اینکه بهانه هایشان تمام شود رفتم و در دانشگاه رشته ی حمل و نقل را خواندم و اتفاقا شاگرد سوم هم شدم. من را باور نداشتند و گاهی حتی به من توهین می کردند و خیلی مشکلات دیگر، اما برای من مهم نبود کار خودم را می کردم، باور و خواسته ی خودم مهم بود و خیلی خوشحالم که بدون دخالت هیچ ارگانی و به اصطلاح هیچ پارتی بازی به اینجا رسیدم و فقط به خاطر باور های خودم. سختی های زیادی بود اما الان که می بینم راهگشا بودم به خودم می بالم.
- آیا با شنیدن واژه ی شکست خاطره ای در ذهنتون تداعی میشه؟
خاطره ای دارم از یک روز مراجعه به وزارت بازرگانی برای درخواست کارت بازرگانی، که مدیر مسئول وقت علاوه بر اینکه با من مخالفت کرد حتی به من پیشنهاد داد که معلم حرفه و فن در مدرسه ای که همسرش مدیر آنجا بود شوم. آن روز به ظاهر با شکست مواجه شدم، چون در آن زمان(پس از پیروزی انقلاب اسلامی) کار در چنین حرفه ای برای زنان غیر ممکن بود. اما تلاش کردم، آنقدر تلاش کردم که بالاخره در تاریخ ۶۳/۰۸/۲۱ به عنوان اولین زن مدیر عامل شرکت های حمل و نقل بین المللی توانستم مجوز را بگیرم.
- رابطه ی سیده فاطمه مقیمی با اهدافش چطور است؟
من اهدافم را در ذهنم می پرورانم و برای آن ها برنامه ریزی می کنم و برنامه ریزی می کنم و برنامه ریزی می کنم….
- بسیار عالی، آیا به نظر خودتون فرد موفقی هستید؟ رمز موفقیتتون چیه؟
به نظر من موفقیت امر نسبی ای است. در مراحل کاری بله، خودم را موفق می دانم و عامل موفقیت خودم رو هم برنامه ریزی در تمام کارهام می دونم.
- به نظر شما در حال حاضر می تونیم مدیریت روز دنیا رو در ایران انجام بدیم؟
بله، چرا که نه، ایرانی ها دارای هوش بالایی هستند. اگر هوش خودشون رو به کار بگیرند و کمی نوآوری چاشنی اون کنند و با برنامه ریزی و اعتماد به نفس جلو روند چرا که نه….
- داشتن زندگی خوب برای جوانان مشکل شده. بیکاری بالاست و فکر می کنم مواجهه با این چالش های زندگی برای کار آفرینان جوان هم مشکل باشد. چطور می تونیم در جهانی که فرصتهایش انقدر محدود شده پیشرفت کنیم. توصیه شما به جوانانی مثل من چیه؟
به نظر من کار آفرین بودن کار سختی نیست. همین که یک نوآوری به خرج بدید و زمینه ی خلاقیتی داشته باشید و به کارش بگیرید خودش نوعی کارآفرینی هست و نباید منتظر بود یکی شما رو استخدام بکنه و شما برای اونها کار انجام بدید. امروزه سرمایه ی انسانی حرف اول رو می زنه و شما این سرمایه ی انسانی هستید، خودتون رو دست کم نگیرید.
- برای فرد تازه کاری مثل من که دوست دارد بیل گیتس مسلمان جهان بشه چه پیشنهاد هایی دارید؟
اعتقاد بر این است که هیچگاه منتظر نباشید که برای شروع کار همه چیز آماده و بستر ها فراهم باشد. با داشتن حداقل ها در صورت برنامه ریزی می توان آغاز کرد. باید شرایط را مورد بررسی قرار دادو با اعتماد به نفس جلو رفت. ناخوشایندی هم هست، با این وجود نباید از مسیر منحرف شد و از همه مهمتر، آموزش است. باید به دنبال یادگیری راهکارها و تکنولوژی های جدید بود. تنها مدیران به روز می توانند با اقتصاد جهانی در تعامل باشند.
- و حرف آخر….
هرچند که میانسالی را طی می کنم لیکن انرژی بسیار زیادی و راه های بسیار طولانی را پیش روی خود می بینم و آرزوی آن را دارم که هرچه بیشتر به صنعت حمل نقل ایران خدمت کنم. با اینکه تا کنون مسایل زیادی را پشت سر گذاشته ام و گاهی احساس خستگی می کنم اما وقتی به پشت سر نگاه می کنم می بینم خیلی راه را گذرانده ام و در قبالش خستگی معنایی نمی تواند داشته باشد.چون تا کنون ایستاده ام پس بهتر است راه روشن آینده را ببینم. آرزو هایی هنوز مانده تا این صنعت به مقصد رسانده شود، برای زنان این مرز بوم که به راحتی مردانه ترین کارها را نیز با مدیریت زنانه، مدبرانه و کارسازتر و سهل تر می نمایند.
- آقای بازاریاب = بازاریابی صنعتی
- موسسه تحقیقاتی ایده = تحقیقات بازار
ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید: کانال تلگرام آقای بازاریاب | پیچ اینستاگرام بزاززاده