کریستوفر پل گاردنر، کارآفرین، سرمایه گذار و سهامدار آمریکایی، نمونه بارز افرادی است که تسلیم مشکلات زندگی نمی شوند و با تلاش و پشتکار خود از فرش به عرش می رسند. در اوایل دهه ۱۹۸۰ گاردنر با فقر و تنگدستی دست و پنجه نرم می کرد و برای بزرگ کردن پسر کوچکش با مشکلات فراوان روبرو بود.
دوران کودکی او با فقر، ترس، بی خانمانی و خشونت پدرخوانده در هم آمیخته بود. اما با تمام این سختی ها، مادر و یکی ازدایی های گاردنر الهام بخش زندگی او بودند و به او یاد دادند که چگونه خود را باور کند و با سختی ها بجنگد. گاردنر هشت ساله بود که مادرش را دستگیر کردند و به زندان فرستادند. جرم او به آتش کشیدن خانه برای کشتن شوهرش بود. در همان زمان دایی گاردنر در رودخانه می سی سی پی غرق شد و گاردنر را با مشکلات زندگی تنها گذاشت.
گاردنر در زندگی مشترک هم توفیق چندانی نداشت. وقتی گاردنر از تحصیل در رشته پزشکی منصرف شد، همسر اولش او را تنها گذاشت. گاردنر دو سال بعد با همسر دومش که دانشجوی دندانپزشکی بود آشنا شد و مدتی بعد صاحب پسری شد که نام او را کریستوفر گاردنر گذاشت. در آن زمان گاردنر در یک آزمایشگاه کار می کرد. درآمد او ناچیز بود و به هیچ عنوان برای یک خانواده سه نفره کافی نبود. چهار سال بعد گاردنر به فروش تجهیزات پزشکی روی آورد تا از این طریق بتواند درآمد خود را افزایش دهد. اما نقطه عطف زندگی او ملاقات با باب بریدگز بود، مردی با ظاهری آراسته و یک فراری قرمز که گاردنر را به دنیای تجارت معرفی کرد. گاردنر که شیفته شخصیت و طرز زنگی بریدگز شده بود، به عنوان کارگزار سهام همکاری خود را با بریدگز آغاز کرد و بعدها توانست یک دستگاه فراری –چیزی که مدت ها آرزویش را در سر می پروراند- از بسکتبالیست مشهور مایکل جردن بخرد.
اما ازدواج دوم گاردنر هم چندان موفقیت آمیز نبود؛ زندگی مجدداً چهره سخت خود را به گاردنر نشان داده بود و او ناچار تمام طول روز را به کار و تلاش می گذراند. اما در سال ۱۹۸۲ تلاش و پشتکار او نتیجه داد و گاردنر پس از شرکت در آزمون ورودی به عنوان کارمند دائمی وارد شرکت ِ Dean Witter Reynolds (یک شرکت مشهور آمریکایی در زمینه سهام) شد.
پنج سال بعد گاردنر با سرمایه اندکی که داشت (۱۰۰۰۰ دلار) و با یک میز چوبی کوچک، شرکت خود را تحت عنوان گاردنر ریچ و همکاران در شیکاگو راه اندازی کرد. در سال ۲۰۰۶ گاردنر در معامله ای چندین میلیون دلاری ، سهام خود را درگاردنر ریچ فروخت وشرکت بین المللی خود را در نیویورک، شیکاگو و سان فرانسیسکو تاسیس کرد. گاردنر اکنون یکی از کارآفرینانی است که در فعالیت های خیریه شرکت فعال دارد و ۵۰ میلیون دلار صرف کمک به خانواده های کم درآمد، رفاه کودکان ، ساخت مسکن و ایجاد فرصت های شغلی کرده است. در سال ۲۰۰۶ داستان زندگی اودر فیلمی به نام ” در جست و جوی خوشبختی” با کارگردانی گابریل موچیانو به تصویر کشیده شد که با موفقیت بسیار همراه بود.
این مقاله توسط جناب آقای عاقلی، یکی از علاقه مندان سایت آقای بازاریاب نوشته شده است.
- آقای بازاریاب = بازاریابی صنعتی
- موسسه تحقیقاتی ایده = تحقیقات بازار
ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید: کانال تلگرام آقای بازاریاب | پیچ اینستاگرام بزاززاده