در مطالب قبلی بیان کردیم نه قانون طلایی وجود دارد که به واسطه آن می توان مشتری را به خود جذب کرد، در ادامه این قوانین قانون حضور مکرر را بیان می کنیم:
حضور مکرر
ضرب المثل قدیمی دوری و دوستی به این معنا که اگر زیاده از حد در کنار فردی باشیم از چشم او می افتیم صحت ندارد و حقیقت برعکس آن است مثلا احتمالا برای خودمان هم پیش آمده که با کسی دوست صمیمی هستیم اما بنابر دلایلی مثلا انتقال دوستمان به شهر دیگری به مرور زمان دوستی ما کمرنگ شده و فقط خاطرات آن باقی می ماند پس اگر قرار بود این ضرب المثل درست باشد باید با ایجاد مسافت اشتیاق ما برای دوستی بیشتر می شد در حالی که چنین نیست.
پژوهش های زیادی نشان می دهد که هرچه بیشتر با فردی در ارتباط باشیم او ما را بیشتر دوست خواهد داشت. به عقیده “مورلند و زایونک”، مواجهه مکرر با هر محرکی موجب شناخت بیشتر و دوست داشتن بیشتر می شود به شرط اینکه واکنش اولیه منفی نباشد. بعضی شرکتها در تبلیغات خود تنها یک تصویر از محصول خود ارائه می دهند و یا تنها نام آن را بدون هیچ توضیحی درباره خصوصیات آن بیان می کنند و در واقع فقط محصولشان را به ما گوشزد می کنند.
مواجهه همراه با تکرار به تنهایی می تواند میزان فروش یا رای مردم را افزایش دهد. این ویژگی رفتار بشر چنان نیرومند است که بر اساس مطالعات انجام شده حتی یک حرف الفبا که در اسم ما وجود دارد در مقایسه با حرفی که در اسم ما نیست به نظرمان جذاب تر می آید. شما فقط از طریق حضور بیشتر در کنار یک شخص، به راستی توجه و علاقه اش را جذب خواهید کرد. گاهی این اشتباه را مرتکب می شویم که سعی می کنیم کناره گیر و بی تفاوت یا غیر قابل دسترس برای یک شخص به نظر برسیم ، اما با این کار فقط روابطمان به خطر می افتد.
بنابراین یک فروشنده یا ویزیتور هوشمند، بیش از آنکه به دنبال فروش محصولات خود باشد در پی گسترده کردن روابط خود با دیگران است؛ اساسا یک بازاریاب از روابط عمومی فوق العاده ای برخوردار است و به راحتی می تواند جماعت زیادی را با خود همراه کند و به آنها کالا و ایده یا خدمات خود را بفروشد و از طریق همین فروش بهترین شبکه خرید را برای خود ایجاد کند.
برگرفته از کتاب اصول و فنون مذاکره، “ریج لویکی و همکاران”، ترجمه نائیجی و حسومیان