پیرو مطالب پست قبلی در مورد عوامل بروز کم کاری در کارکنان فروش این بار عامل دیگری که تاثیری کمتر از نبود شرح شغل ندارد را شرح خواهیم داد.
- توقع زیاد داشتن
داشتن توقع بیش از اندازه از کارمندان، به گونه ای که از توان عادی یا نهایت توان آن ها خارج باشد، کارمندان را عاجز می کند، زیرا وقتی کارمند نتواند کار خود را در حد توقع و انتظار کارفرما انجام بدهد و برای قصور بی اختیار در آن بازخواست شود، دچار سردرگمی می شود، ناکامی حاصل از این وضعیت او را برای انجام ادامه کار سست و بی انگیزه می کند.
اینکه کارمند نداند برای رسیدن به چه هدفی باید کار کند، باعث می شود کارمند به ضرورت انجام وظایفش پی نبرد و آن را جدی نگیرد. این حالت ناشی از این است که مدیریت هدف از انجام کار و دلایل آن را به بهانه های گوناگون یا به علت ندانستن تاثیر منفی آن، برای کارمندان شرح نمی دهد. این سیاست بسیار نادرست و خطرناک که کارمندان هرچه کمتر بدانند بیشتر می توان آن ها را کنترل کرد، پیامدهای منفی بیشماری دارد که یکی از آن ها، همین نکته اخیر است. علاوه بر این، کارمندی که اطلاع چندانی از کارش و آنچه به کارش مربوط می شود ندارد، دچار بی اعتمادی به کار و مدیر می شود. بنابراین بی اطلاعی ارتباط مستقیمی با بی اعتمادی و در نتیجه کم کاری دارد.
عامل دیگر بروز کم کاری، زیاد بودن کارمندان در پست هایی است که با نیروی کمتری هم می توان آن را اداره کرد. در حالتی که برای یک یا چند پست، چندین کارمند وجود داشته باشد، علاوه بر این که کارمندان کاری برای انجام دادن ندارند، مجبور می شوند کار را پیچیده کنند و هر یک به نوبه خود این پیچیدگی را بیشتر می کنند. این حالت در نهایت منجر به کم کاری خواهد شد.
کارمندی که آزادی عمل و اختیار چندانی برای انجام یا بهبود شغلش ندارد، نمی تواند نوآوری و خلاقیت داشته باشد. خلاقیت و ایده پردازی مهم ترین عاملی است که باعث پرورش و اعتلای شخصیت و شان شغلی کارمند می شود، اگر کارمندان با محدودیت در این باره مواجه شوند، تمام دلایل و انگیزه های خود را برای بهتر کارکردن از دست می دهند و بی آنکه خود بخواهند، به کم کاری روی می آورند.