- چند نفر از مشتریانم مرا دوست دارند؟
- آیا مشتریانم از من راضی هستند؟ یا مرا فردی حیله گر می پندارند؟
- اگر امشب بمیرم چند نفر به تشییع جنازه من خواهند آمد؟
- چرا دیگران من را دوست داشته باشند در صورتی که من با آنها مهربان نیستم؟
جواب این سوالات می تواند به من ویزیتور و بازاریاب کمک کند تا فراتر از یک کار تجاری به مراودات تجاری خود با دیگران فکر کنم؛ اینکه آیا توانسته ام نه تنها با کالا و خدمات خود بلکه با رفتار دوستانه خود مشتریانم را از خود راضی نگه داشته و حس دوست داشتن را در آنها تقویت کنم. یکی از جواب هایی که در اینجا می توان برای این سوالات آورد آن است که باید با اصول جذب مشتری از طریق به کار گیری بازاریابی رابطه مدار آشنا شویم. مدیری که در یک سخنرانی شرکت کرده بود می گفت: اگر نویسنده بشر دوست نباشد خوانندگان هم داستان های او را دوست نخواهند داشت. اگر این نکته در مورد داستان نویسی صادق باشد داستانهای ما مورد پسند خوانندگان قرار می گیرد.
شارل الیوت رئیس دانشگاه بخاطر ابراز محبتی که به دانشجویان داشت مورد توجه همگان قرار گرفته بود، روزی دانشجویی به نام گراندون به دفتر او آمد که از صندوق دانشجویی وام بگیریم. رئیس دانشگاه با او موافقت کرد، بعد از آن آقای الیوت با گراندون در مورد طبخ غذا صحبت کرد و با هم مکالمه ای دوستانه داشتند. گراندون در نوشته های خود می گوید: من به تجربه دریافتم که می توان توجه مردان بزرگ را به خود جلب کرد، فقط با ابراز محبت و تمجید صمیمانه نسبت به کار و شخصیت آنها.
برای اینکه بین مردم محبوبیت پیدا کنیم نباید دست از زحمت کشیدن برداریم. یکی از این راه هاآن است که از مشتریان خود سالروز تولدشان را بپرسیم و وقتی تولدشان فرا رسید آنها را با فرستادن یک پیام تبریک غافلگیر کنیم و این حس را انتقال دهیم که دوستی ما با او فراتر از فروش چند قلم کالا است. با این کار چنان حیرتی در آنها به وجود می آید که توصیف ناپذیر است. در آخر باید این جمله را همیشه به ذهن خود بسپاریم که اگر می خواهیم دیگران همراه و هم کیش ما باشند بایم صمیمانه و در نهایت اخلاص به آنها مهر بورزیم.
- آقای بازاریاب = بازاریابی صنعتی
- موسسه تحقیقاتی ایده = تحقیقات بازار
ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید: کانال تلگرام آقای بازاریاب | پیچ اینستاگرام بزاززاده