Skip to main content
Tag

مشتری

انواع بازاریابی؛ بازاریابی رابطه

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

بازاریابی فعالیتی متنوع است که اگر بتوانید با شاخه های مختلف آن آشنا شوید بدون شک موفق خواهید شد. یکی از انواع بازاریابی، بازاریابی رابطه است. منظور ما از بازاریابی رابطه توجه به فرآیند رابطه با مشتری و خواسته های اوست. در بازاریابی رابطه باید بتوانید مشتری را جذب و سپس نگهداری کنید.

انواع بازاریابی و توجه به افراد مشکوک

یکی از موارد مهم در انواع بازاریابی توجه به افراد مشکوک است. افراد مشکوک به افرادی اطلاق می شوند که گمان می شود محصول شرکت را بخرند. در چنین حالتی بخشی از بازاریابی رابطه فعال می شود و شرکت ها تلاش می کنند از بین این افراد مشکوک، کسانی که احتمال می دهند مشتری بالقوه باشند شناسایی کنند.

خریدار بالقوه در انواع بازاریابی به چه کسی اطلاق می شود؟

خریدار بالقوه کسی است که علاقه شدیدی نسبت به کالا یا خدمات شرکت شما دارد. بعلاوه او توانایی مالی لازم برای خرید را هم داراست. این نوع خریداران برای شرکت شما سود دارند خریدار بالقوه می تواند به مشتری مرتبه اول هم تبدیل شود.

انواع بازاریابی و مشتری مرتبه اول

حالا ممکن است این سوال برای شما پیش آید که مشتری مرتبه اول کیست؟ در انواع بازاریابی مشتری مرتبه اول کسی است که برای بار اول از شرکت یا فروشگاه شما خرید می کنند. در واقع مشتری بالقوه توانایی خرید و علاقه را دارد اما، هنوز عملا خرید نکرده است ولی مشتری مرتبه اول هم توانایی مالی دارد و هم علاقه کافی و هم عملا خرید می کند.

تمام این موارد در بازاریابی رابطه شکل می گیرد. در واقع شما با بازاریابی رابطه به عنوان یکی از انواع بازاریابی توانسته اید به مشتری نزدیک شوید. مشتری مرتبه اول می تواند به مشتری مجدد هم تبدیل شود. وقتی شما مشتری خود را راضی نگه دارید او مجددا از شما خرید می کند.

انواع بازاریابی و مشتری هواخواه

در انواع بازاریابی مفهوم دیگری با عنوان مشتری هواخواه هم وجود دارد. زمانی که شما به مشتریان مجدد خود ارزش دهید آن ها در هر کجا که باشند شما را مورد مدح و ستایش قرار می دهند و مانند یک تبلیغ کننده رفتار خواهند کرد.

مرحله آخر در بازاریابی رابطه تبدیل مشتریان هواخواه به شرکا هستند. در این مرحله مشتریان هواخواه تمایل به همکاری فعال با شرکت شما پیدا می کنند و دوست دارند با شما شریک شوند!

تمامی این فرایند ها در بازاریابی رابطه ای به عنوان یکی از انواع بازاریابی قابل دست یابی است و می تواند به شرکت و در کل کسب و کار شما رونق خوبی دهد زیرا، اساس هر کسب و کاری در رضایت مشتری است و این نوع از بازاریابی این امکان را فراهم می کند.

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

 

۲۰ استراتژی بازاریابی استارت آپ ها

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

۲۰ استراتژی بازاریابی استارت آپ ها که همیشه جواب می‌دهد

وقتی یک کسب و کار آنلاین را شروع می‌کنید، تبلیغات آن می‌تواند آن را تا آسمان‌ها بالا ببرد، یا برعکس آن را به زمین پر از گناه با تمام سردردها، شرایط دشوار، مسائل مالی و… تنزل دهد. اما اگر می‌خواهیم به موفقیت برسیم، باید مثبت فکر کنیم. و ما سعی می‌کنیم مثبت‌اندیش باشیم. با این حال استارت آپ بدون استراتژی مثل سفری است که فرد نقشه راه آن را ندارد. بنابراین هدف این مقاله ۲۰ استراتژی بازاریابی استارت آپ ها دادن نقشه‌ای به خوانندگان است تا در جنگل انبوه و سرکش بازاریابی راه خود را گم نکنند.

“هدف از بازاریابی این است که مشتری را آنقدر بشناسید و شرایط مدنظر او را درک کنید که بدانید محصول‌تان مناسب او است و به خودی خود فروش می‌رود”

– پیتر دراکر

استراتژی بازاریابی هر شرکتی همیشه به چند عامل بستگی دارد: محصول شما، بازار شما، و کسب و کار شما. اما نهایتا همه چیز به پول بستگی دارد. فکر نمی‌کنم کسی بتواند این واقعیت را انکار کند که بودجه استراتژی را تعیین می‌کند. بدون شک استراتژی بازاریابی استارت آپ ها باید برای هر موردی کاملا خاص و ویژه باشد. با این حال چند نکته‌ی کلی و مهم برای هر کسب و کار وجود دارد:

– برای چه کسی توزیع می‌کنید؟ (آن بخش از بازار که هدف شما است).
– آدم‌ها چرا باید محصول شما را بخرند؟ (چگونه می‌توانند از خرید آن نفع ببرند).
– چه چیزی شما را از رقبا متمایز می‌کند؟ (پیشنهاد ویژه‌ی فروش شما).

من نمی‌خواهم زیاده گویی کنم، می‌خواهم سراغ نکته‌ی اصلی بروم. اکنون که سه موضوع کلی و ضروری برای هر کسب و کار را شناسایی کردیم، می‌توانیم نوعی دستورالعمل برای استراتژی بازاریابی استارت آپ ها ارائه کنیم که هر استارت آپ بتواند به سرعت به یک سازمان کامل رشد پیدا کند. ما تصمیم گرفتیم فناوری‌های تجربی را در نظر نگیریم چون یک شرکت استارت آپ به سادگی نمی‌تواند از پس ریسک بر بیاید و بهتر است استراتژی‌هایی را به کار بگیرد که در طول زمان امتحان خود را پس داده و همیشه جواب می‌دهد.

استراتژی بازاریابی استارت آپ ها ۱: متمرکز کار کنید

مخاطب هدف‌تان را انتخاب کنید. سعی نکنید همه را راضی نگه دارید، چون این مسیری است که به هیچ جا نمی‌رسد. بگذارید جمله‌ای را از کتاب “مجذوب کردن” اثر سالی هاگزهد نقل کنم: “اگر هیچ کسی را به واکنش منفی تحریک نکرده‌اید، هیچ کس را نیز مجذوب نکرده‌اید.” کوه‌های یخی در طول شب منجمد نمی‌شود و شما مجبور نیستید فورا نظر مثبت همه را جلب کنید. با چیز کوچک‌تری شروع کنید، تمرکز کنید، و سپس آن را توسعه دهید. در ضمن، فیس بوک زمانی برای دانشجویان در دانشگاه‌های خاص بود، ‌و ببینید اکنون چه اتفاقی افتاده است. ما، نوجوانان ما، مادرها، پدرها، و حتی پدربزرگ و مادربزرگ‌ها در فیس بوک حساب کاربری دارند. این مثال واضحی از تمرکز صحیح است.

۲. رسانه‌های اجتماعی را فراموش نکنید

تعامل مستقیم با مشتریان بالفعل و بالقوه از طریق رسانه‌های اجتماعی یکی از ارزشمندترین تکنیک‌ها برای شروع جنبشی در راستای محصول یا کسب و کارتان است. این روش، اگر رایگان نباشد، ارزان و در عین حال کارآمد است. ساختن برندتان به واسطه‌ی تعامل یک به یک شیوه‌ای خوب است که در درازمدت، و بدون شکست، نتیجه خواهدداد.

استراتژی بازاریابی استارت آپ ها ۳: محتوای باکیفیت تولید کنید

محتوای جالب و مفید اساس سئو و رسانه‌های اجتماعی است. هنگام تولید محتوا با خودتان روراست باشید. یک سوال را از خودتان بپرسید: “آیا محتوای من واقعا ارزش اشتراک‌گذاری دارد؟” به کاربران دلیلی بدهید تا از وب‌گاه شما بازدید کنند؛ محتوای باکیفیت دلیل خوبی است.

۴. از تمام ابزارهای بازاریابی استفاده کنید

منظور ما از این نکته این است: همه‌چیز را امتحان کنید. سئو، بازاریابی ایمیلی، و بازاریابی اجتماعی را پوشش دهید. وقتی برای هدایت سریع درآمد/ تبدیل مشتری، به یک تکیه‌گاه مطمئن نیاز دارید، تبلیغات هزینه‌دار (تبلیغ در سایت‌ها، پرداخت در ازای هر کلیک، و غیره) را از قلم نیندازید.

۵، ۶ و ۷. برند قوی و هویت برند خود را بسازید

بازاریاب‌های متخصص اذعان کرده‌اند که بدون یک هویت برند قوی، ساختن یک پیشنهاد محصول/ خدمت قابل اطمینان و استراتژی بازاریابی استارت آپ ها غیرممکن است. ساختن این‌ها باید مقدم بر سئو، مضامین رسانه‌های اجتماعی، محتوای باکیفیت و… باشد. استارت آپ‌ها قبل از نوشتن هرگونه محتوا برای سایت باید اول مشخص کنند چه کسی و چه چیزی هستند، چون برند شما روی طرح‌تان، زبان‌تان، رویکردتان و… اثرگذار است. آدم‌ها همان‌طور که با آدم‌های دیگر ارتباط برقرار می‌کنند، با برندها نیز ارتباط برقرار می‌کنند. اگر فردی مطمئن نباشد کیست، کاملا مشخص است، و شما به سختی با چنین فردی طرح دوستی می‌ریزید. دقیقا همین اتفاق برای یک برند ناپایدار رخ می‌دهد.

بیایید محرک‌های برندسازی درونی برشماریم: محصول شرکت، ماموریت، چشم‌انداز، اهداف، مخاطب هدف، و برداشت‌های کارمند؛ و محرک‌های بیرونی: تمام راه‌های دست‌یابی به مشتری، و نیز این‌که عامه‌ی مردم چه برداشتی از کار شما دارند.

البته شما می‌توانید برای برندسازی هزینه کنید، ولی اگر از نظر مالی در مضیقه هستید، خودتان به سادگی تصمیم بگیرید چه نوع سوالاتی را می‌خواهید پاسخ دهید، و با استفاده از یک ابزار نظرسنجی ساده آنها را جواب بدهید. از خودتان و کارکنان‌تان سوالاتی مانند این را بپرسید: “چرا در این کسب و کار هستید؟ کسب و کار شما چه می‌کند؟ مشتریان شما چه کسانی هستند؟ بزرگ‌ترین رقبای شما چه کسانی هستند؟ محصول شما چیست؟ بزرگ‌ترین مشکلی که محصول شما آن را رفع می‌کند چیست؟ در ۵ سال آینده شرکت‌تان را در چه جایگاهی می‌بینید؟ فرهنگ شرکت‌تان را چگونه توصیف می‌کنید؟” اگر هنوز مشتری ندارید، با این نوع محرک‌های درونی شروع کنید تا حداقل تمام اعضای تیم‌تان در یک مسیر فکری باشند.

هنگامی که این پژوهش کامل شد، می‌توانید به این فکر کنید که چگونه خودتان را به عامه‌ی مردم معرفی کنید. هم‌چنین باید قادر باشید به‌تدریج بخش‌های بازارتان را با این تمرین به‌دست بیاورید و دورنمایی از مشتریان‌تان به‌دست بیاورید که به شما کمک می‌کند هر بخش از بازار را به درستی هدف قرار دهید و پیام مناسبی را انتقال دهید.

اگر این سنگ بنا را به درستی قرار دهید، می‌توانید ابزار و اطلاعات خوبی برای بازاریابی به‌دست بیاورید. در پایین سطح، این ابزار و اطلاعات (بسته به محصول شما) شامل این موارد است:

– یک وب سایت و اپلیکیشن یا وب سایت موبایلی
– ارائه‌ای برای فروش
– یک بروشور
– بهترین شیوه‌ای که ارزش محصول شما را نشان می‌دهد (وقتی کسب و کارتان پا گرفت هم‌چنان به ساختن این محتوا ادامه دهید، چون این‌ها بهترین نقطه‌ی فروش شما هستند).

این ۴ نکته‌ی ساده شما را حرفه‌ای نشان می‌دهد، در فروش اثرگذار است، و ارزش را نشان می‌دهد.

سپس مطابق با بودجه‌تان درباره‌ی یک طرح بازاریابی ۶ ماهه فکر کنید. راه‌های دست‌یابی به مشتری شامل این موارد است: ‌

– ایمیل
– ایمیل مستقیم
– رسانه‌های اجتماعی
– رویدادها (به عنوان شرکت‌کننده، سخنران یا غرفه‌دار)
– رویدادهای وب
– تبلیغات
– رسانه‌ها (نشریات و جراید، مقدمه و مقالات تبلیغاتی، رادیو، تلویزیون).

روش‌های رایگان و غیر رایگان دست‌یابی به مشتری را ترکیب کنید.

فارغ از آن‌چه می‌توانید یا نمی‌توانید در اختیار داشته‌باشید، فقط مطمئن شوید بازاریابی‌تان منسجم است: درک کامل مخاطب ۷ گام ساده دارد، بنابراین اگر یک کمپین به راه می‌اندازید، مطمئن شوید روش‌هایتان برای دستیابی به مشتری با محتوا و طرح‌های گرافیکی‌تان هم‌خوانی دارد، و از طریق چند رسانه منتشر می‌شود. هر کاری که می‌کنید، روشی پیدا کنید تا یک ایمیل به‌دست بیاورید.

برای پشتیبانی از تلاش‌هایتان یک سیستم فناوری مدیریت ارتباط با مشتری (CRM) داشته‌باشید.

برای کسب و کارهای کوچک InfusionSoft توصیه می‌شود، اما سیستم‌های زیاد دیگری وجود دارد که می‌توانید انتخاب کنید. وقتی شروع به ساختن بانک اطلاعاتی مشتری می‌کنید و پیگیری می‌کنید چه کسی ایمیل‌هایتان را باز می‌کند، می‌توانید یک قیف فروش بسازید که به فروش واقعی ختم می‌شود. انتظار نداشته‌باشید یک ایمیل به یک فروش منجر شود؛ بلکه با استفاده از گام‌های مختلف دامنه را محدود کنید تا زمانی که تلفن را بردارید و مستقیما با یک فرد تماس بگیرید – یا حتی بهتر از آن، با شما تماس بگیرند.

بعد از فروش، مطمئن شوید با ارتباط مداوم با مشتری و آموزش، طرح خوبی برای حفظ مشتری دارید.

این مشتریان را راضی نگه دارید و ارزش‌هایی را که آنها در محصول‌تان می‌یابند ثبت کنید. این ارزش‌ها را گردآوری کنید تا بهترین شیوه را پیدا کنید، و مسیرتان را به سوی رهبری صنعتی که به آن وارد شده‌اید، پیش ببرید.

استراتژی بازاریابی استارت آپ ها ۸: از پایه شروع کنید

وقتی به تازگی سعی دارید فضاپیمای کسب و کارتان را پرتاب کنید، ما به شما توصیه می‌کنیم ایده‌های بزرگ را پیگیری نکنید. با نقاط فروش خودتان شروع کنید. روی مشخصات منحصر به فرد محصول‌تان که رقبا فاقد آن هستند، تمرکز کنید. بر اساس اطلاعات بالا، مشتریان هدف خود را شناسایی کنید.

در همان ابتدا، اکیدا توصیه می‌شود روی گروه‌های خاص و کوچک، سلیقه‌ها، ترجیحات، و تقاضاهایی که از آنها مطمئن هستید تمرکز کنید. آنها را زیر نظر بگیرید؛ رفتارشان، علایق‌شان، تمایلات‌شان را بررسی کنید. پس از آن یافتن کانالی برای دسترسی به مشتریان هدف، چندان پیچیده نخواهدبود. همه‌چیز را تا جایی که امکان دارد ساده کنید. شما از پس سرمایه‌گذاری پول و تلاش کوتاه و میان‌مدت به طور هم‌زمان بر نمی‌آیید.

۹. طرح دقیقی برای بودجه داشته‌باشید

این گام به قدری بدیهی و ساده به نظر می‌رسد که بسیاری از تازه کارها آن را فراموش می‌کنند. لطفا به یاد داشته‌باشید: پول شما تمام می‌شود، قبل از این‌که حتی متوجه این واقعیت شوید که مراقب نحوه‌ی خرج کردن‌تان نبوده‌اید. مهم نیست از چه طریقی به مشتریان دست پیدا می‌کنید؛ سعی کنید هزینه را دقیقا بررسی کنید. هرگز چیزی را برآورد نکنید. اگر تامین‌کننده‌ای دارید برای گرفتن آخرین قیمت واقعی با او تماس بگیرید. شاید بخواهید برای ثبت داده‌های گردش مالی از MS Excel استفاده کنید، اما فراموش نکنید که مرتب آن را ویرایش کنید. به این طریق انحرافات و تهدیدات بودجه‌ای احتمالی را به موقع می‌بینید.

اگر یک نمودار ساده (مثلا نمودار گانت) طراحی کنید تا از پیشرفت طرح بازاریابی‌تان بینشی اجمالی داشته‌باشید و سعی کنید مقدار پولی را که از حساب بانکی‌تان می‌رود متعادل کنید، فوق‌العاده است. به محض این‌که متوجه شدید مشکلی وجود دارد طرح بازاریابی‌تان را بازبینی و اصلاح کنید. هم‌چنین ما به شما توصیه می‌کنیم مقداری پشتوانه داشته‌باشید تا در صورت لزوم مخارج”ضروری” بازاریابی را پوشش دهید.

استراتژی بازاریابی استارت آپ ها ۱۰: بازاریابی ربایشی را به کار بگیرید

این یک استراتژی کم‌هزینه است که برای به‌دست آوردن مشتریان راغب به کار گرفته می‌شود. این یک راه‌حل سریع نیست، این شیوه برای رشد و بلوغ نیازمند زمان است. اما به هر حال حاصل آن مشتریان راغب باکیفیت است. آیا می‌خواهید بدانید چگونه باید شروع کنید؟ در وبلاگ‌تان درباره‌ی صنعت‌تان بنویسید تا خودتان را به عنوان یک رهبر اندیشه معرفی کنید. هم‌چنین می‌توانید به عنوان نویسنده‌ی افتخاری در نشریات معتبر فعالیت کنید و از اینفوگرافی‌ها، اوراق سفید، مطالعات موردی و امثال آن استفاده کنید. تمام این تلاش‌ها کمک می‌کند نبض صنعت‌تان را به‌دست بگیرید.

۱۱. به علت خواسته‌های مشتریان پی ببرید

این‌که از مشتری بپرسید چه می‌خواهد بی‌معنی است، وقتی مشتری را به‌دست بیاورید، او چیزی جدید می‌خواهد. (این‌جا ما گفته‌ی استیو جابز را کمی تفسیر کردیم). بنابراین، کار درست چیست؟ پی ببرید چرا مشتریان‌تان این محصول یا آن محصول را می‌خواهند. به این روش شما پی می‌برید چرا آدم‌ها یک محصول را می‌خواهند و می‌توانید منحصر به فرد، خلاق و غافلگیرکننده باشید.

استراتژی بازاریابی استارت آپ ها ۱۲: از رقبا پیش دستی کنید اما بیش‌تر خرج نکنید

هدف شما این است که از رقبای سرسخت پیشی بگیرید نه این‌که بیش‌تر از آنها خرج کنید. برای مثال می‌توانید یک داستان مهیج درباره‌ی محصول یا کمپین بازاریابی‌تان خلق کنید. به علاوه محصول شما باید به قدری فوق‌العاده باشد که هر ترفند بازاریابی که برای یک محصول ضعیف به کار گرفته می‌شود بی‌فایده باشد.

۱۳. محرک‌های اقتصادی کسب و کارتان را درک کنید

منظور ما از این نکته این است که شما باید ارزش طول عمر مشتری را به دقت تحلیل و درک کنید. این شما را از مقدار هزینه‌ی مجاز برای به‌دست آوردن مشتری آگاه می‌کند که پس از آن کانال‌های بازاریابی، ‌استراتژی‌ها و تاکتیک‌هایی را که می‌توانید به کار بگیرید به شما نشان می‌دهد. اگر این بررسی شما به شما نشان داد که باید بازدید بسیار ارزانی تولید کنید، شاید بتوانید از تاکتیک‌هایی مانند سئو، روابط عمومی، بازاریابی اجتماعی و ویروس‌وار استفاده کنید. شاید برای شما بهتر باشد یک استراتژی کاملا متفاوت به کار بگیرید، مثل اجاره‌ی فهرست ایمیل، ارسال مستقیم ایمیل به مشتریان بالقوه، استخدام کارکنان فروش تلفنی و خرید رسانه در سراسر وب. همان‌طور که می‌بینید، همه چیز به محرک‌های اقتصادی کسب و کارتان بستگی دارد.

استراتژی بازاریابی استارت آپ ها ۱۴: اعتمادسازی کنید

استارت آپ هایی که هیچ شهرتی ندارند باید روابطی ایجاد کنند که به اعتمادسازی بینجامد، بنابراین هنگام ایجاد ارتباط خود واقعی‌تان باشید. صحبت نکردن با مشتریان بالقوه برای یک استارت آپ خودکشی است چون برای هیچ فردی مفهومی ندارید. ارزشی را که ارائه می‌کنید درک کنید و آماده باشید تا درباره‌ی آن توضیح مختصری بدهید. بدانید آدم‌ها چه چیزی را دوست دارند، از چه چیزی نفرت دارند، چه چیزی را فریاد می‌زنند و روی این نقاط هیجانی دست بگذارید.

به این طریق می‌توانید دنبال‌کنندگان وفادار به‌دست بیاورید. اگر اپلیکیشن بهتری داشته‌باشید لزوما اجتماع بهتری گرد آن جمع نمی‌شوند، بلکه این اجتماع حول باور/جایگاهی گرد می‌آید که این اپلیکیشن به‌دست می‌آورد. اقدامات بالا به بستری برای تاکتیک‌های بازاریابی شما تبدیل خواهدشد. به کارگیری این اقدامات کمی دشوار، اما ضروری است. سپس شما می‌توانید تاکتیک‌های واقعی سئو، روابط عمومی آنلاین، بازاریابی اجتماعی و غیره را به کار بگیرید که مهم است، اما در عین حال فرعی و یادگیری آن آسان‌تر است.

۱۵. این واقعیت را درک کنید که بازاریابی با مشتری شروع و با او تمام می‌شود

تمرکز محض روی تولید یک محصول (یا خدمت) فوق‌العاده در زندگی واقعی جواب نمی‌دهد، یعنی هیچ‌کس فورا به این دلیل محصول شما را نمی‌خرد. شما برای کشف منابع بالقوه‌ی رشد به بخش‌بندی نیاز دارید. مشتریان را بر اساس انتخاب‌هایشان دسته‌بندی کنید.

وقتی گروه‌های مختلفی را که می‌توانند منابع بالقوه‌ی رشد شما باشند شناسایی کردید، باید انتخاب کنید که منابع بازاریابی‌تان را مستقیما به سوی کدام یک گسیل کنید. در این‌جا مجبور می‌شوید با وسوسه‌ی این‌که کورکورانه دنبال بزرگ‌ترین بخش (از نظر وسعت یا ارزش) بروید مبارزه کنید. هرچند ممکن است بخشی باشد که بیش‌ترین ظرفیت را دارد، اما سوال بجایی که می‌توانید از خودتان بپرسید این است که آیا می‌توانید شروع به تامین نیازهای خاص این بخش بکنید، و با توجه به نقاط قوت فعلی‌تان، آیا در موقعیتی هستید که در آن بخش موفق شوید، بخشی که به دلایل بدیهی هدف رقبای مختلف خواهدبود. نیازهای بخش هدف شما باید با نقاط قوت‌تان هم‌خوانی داشته‌باشد (البته اگر می‌خواهید برنده باشید). برای این منظور باید مخاطب هدف‌تان را آگاهانه انتخاب کنید و از سایرین چشم‌پوشی کنید.

جایگاه‌یابی چیزی است که بر اساس محصول‌تان انجام نمی‌شود، بلکه در واقع درون ذهن مشتری بالقوه‌ی شما صورت می‌گیرد (همان‌طور که بیشتر آدم‌ها هنگام بسیاری از تصمیم‌گیری‌ها، به جای استفاده از مغزشان از ذهن‌شان استفاده می‌کنند). و از این رو برای ایده‌پردازی و اجرای یک استراتژی موفق برای جایگاه‌یابی، باید درباره‌ی یک جایگاه‌یابی تصمیم بگیرید که بکر، متمایز، و در درازمدت قابل تملک و ماندگار باشد، و در عین حال باید شناخت‌نامه‌ی مخاطب هدف‌تان، چارچوب رقابت‌پذیری که در آن عمل می‌کنید، و نقطه‌ی کلیدی تمایزتان را به یاد داشته‌باشید.

استراتژی بازاریابی استارت آپ ها ۱۶: مشتریان را راضی نگه دارید

برای این‌که استارت آپ‌تان موفق شود ساده‌ترین و کم‌هزینه‌ترین رسانه را برای برقراری ارتباط و تحویل به موقع محصول/ خدمت‌تان به کار بگیرید چون هیچ‌چیز نمی‌تواند ناراحت‌کننده‌تر از تحویل دیر از موعد باشد. درباره‌ی سیستمی فکر کنید که بتوانید با مشتریان راضی خود در ارتباط باشید. مشتریان ناراضی را نیز رها نکنید، آنها را شناسایی کنید و محترمانه با آنها کنار بیایید تا با رفتار و محصول/خدمت‌تان مراجعان ناراضی را به مشتریان راضی تبدیل کنید. مشتریان راضی خود را تشویق کنید فروشنده‌ی دواطلب شما باشند.

۱۷. در صورت امکان تلاش‌هایتان را به حداقل برسانید

ما از اطلاعات بالا متوجه شدیم محتوا خیلی مهم است، به ویژه وقتی پای سئو و به‌دست آوردن رتبه‌ی خوب در موتورهای جست و جو در میان است. با این حال، وقتی شما در شبکه‌های اجتماعی نظیر توئیتر، فیس بوک، یا یکی از موثرترین ابزارها یعنی فهرست ایمیل، به اندازه‌ی کافی دنبال‌کننده به‌دست آوردید می‌توانید به شیوه‌های دیگر محتوا فراهم کنید. وارد بازاریابی ایمیلی Aweber شوید. در Aweber یک حساب کاربری باز کنید. به این طریق می‌توانید برنامه‌ریزی کنید که طبق یک زمان‌بندی از پیش تعیین‌شده یک سری ایمیل برای مشترکین‌تان ارسال شود و اشتراک‌گذاری محتوایتان به صورت خودکار انجام شود. این نوعی قدرت نفوذ و آزادی است که بسیاری از کسب و کارهای آنلاین به آن تکیه می‌کنند.

استراتژی بازاریابی استارت آپ ها ۱۸: از آزمون آ/ب استفاده کنید

آ/ب همه چیز را تست می‌کند. محصول شما و کاربران بالقوه‌ی آن منحصر به فرد هستند و متاسفانه پاسخ‌های سیاه و سفید خیلی کمی در بازاریابی وجود دارد. راه رسیدن شما به جواب در سوالات است. قبل از این‌که درباره‌ی اجرای آزمون فکر کنید، به فکر یک استراتژی مناسب باشید. اگر استراتژی بازاریابی استارت آپ ها به درستی مشخص شود اجرای آزمون بسیار ساده خواهدبود.

۱۹. رویکرد جز به کل در پیش بگیرید

سعی کنید هر چه سریع‌تر آمارهای ضروری از قبیل نرخ تبدیل را به‌دست بیاورید. این شما را قادر می‌سازد محاسبه کنید چه میزان ضریب خروج دارید، و تقریبا هزینه‌ی شما برای هر اقدام بازاریابی چه‌قدر است و دورنمایی از آینده‌ی نزدیک به‌دست بیاورید.

وقتی این آمار را با دامنه‌ی تغییرات کم‌تر از ۱۲ درصد تثبیت کردید، سپس می‌توانید ترافیک را به قیف فروش خود منتقل کنید.

برای مثال اگر با ادسنتر شروع می‌کنید، و در حال بررسی بازده سرمایه‌گذاری هستید، حتما به یاد داشته‌باشید که همیشه می‌توانید یک کمپین را به کانال‌های مشابه انتقال دهید، در این مورد گوگل ادوردز، که تقریبا همان نرخ تبدیل را دارد. هزینه‌های شما بالاتر خواهدبود اما در عوض به شما یک طرح جایگزین فوری خواهدداد.

در این مقطع می‌توان تغییرات زیادی را در محصول اعمال کرد تا نرخ تبدیل بیش‌تر شود. در بدترین شرایط ممکن، شما هنوز نسخه‌ی اولیه را دارید که به آن برشد.

بعدا به دیگر شاخص‌های کلیدی عملکرد از قبیل ارزش طول عمر مشتری (CLTV) پرداخته خواهدشد، اما شما اول باید معیارهای مهم را در ابتدای قیف فروش تعیین کنید.

این رویکرد با عنوان جز به کل شناخته می‌شود و قبل از سرمایه‌گذاری و تخصیص منابع برای یافتن محصول/ بازار مناسب خیلی خوب جواب می‌دهد.

۲۰. نتیجه‌گیری

ما از صمیم قلب امیدواریم فهرست توصیه‌های متخصصان صنعت برای استراتژی بازاریابی استارت آپ ها به شما کمک کند با سرعت و با صرفه‌ی اقتصادی کسب و کارتان را بالا بیاورید. ما با خلاصه‌سازی تمام نکاتی که در بالا گفته شد دوست داریم یک بار دیگر روی مهم‌ترین لحظات تاکید کنیم.

البته این تا حد زیادی به آن‌چه می‌فروشید بستگی دارد، اما برخی از بهترین موارد استراتژی بازاریابی استارت آپ ها می‌تواند این موارد باشد:

سئو – این یک استراتژی بلند مدت (۶ تا ۱۲ ماه) است؛
– وبلاگ نویسی – همیشه سودمند است، اگر محتوا ارزشمند و باکیفیت باشد؛
– تبلیغات در رسانه‌های اجتماعی مبهم، و برای مخاطب‌تان بسیار حساس است. رایگان است و آدم‌ها از پینترست، تامبلر و دیگر رسانه‌های اجتماعی به شیوه‌های بسیار خلاقانه‌ای استفاده می‌کنند؛
– ادوردز کوتاه‌مدت اما پر هزینه است؛
– Klout – بحث برانگیز است اما کسانی که روی محصول شما اثرگذار هستند ارزش شناسایی و تحقیق را دارند. آنها را از طریق Klout جذب کنید.

منبع: برترین ها

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

آموزش بازاریابی دیجیتالی: نیاز امروز، ضامن موفقیت فردا

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

آموزش بازاریابی دیجیتالی یک از مهمترین نیاز هایی است که می تواند موفقیت شما را در آینده تضمین کند، چرا که بسیاری از فعالیت های امروزی تحت تاثیر دنیای مجازی است و آموزش بازاریابی دیجیتالی می تواند افق روشنی را پیش روی اشخاصی قرار دهد که می خواهند با تحولات روز جامعه پیش روند و از گردونه رقابت عقب نمانند.

در دنیای آموزش بازاریابی دیجیتالی حتی شرکت های کوچک هم می توانند موفقیت کسب کنند زیرا اساس این رویه بر این فرض استوار است که باید درآمد های کسب شده در تجارت بیشتر از سرمایه ایی باشد که به کار گرفته شده است. در واقع در آموزش بازاریابی دیجیتالی همواره به دنبال ایده های پول ساز هستیم نه هزینه ساز…

در کسب و کار های دیجیتالی یک نکته مهم بیش از همه موارد خودنمایی می کند و آن این است که جذب مشتریان کافی راه تنفس و ادامه حیات کسب و کار شماست. بنابر این شما نمی توانید در این فضا نسبت به مشتریان خود بی تفاوت باشید زیرا رقابت بسیار فشرده است و کمی غفلت شما را به انزوای تجاری می کشد.

تا این جا دو نکته مشخص است:

  • توجه به درآمد که باید حتما از سرمایه فزونی یابد.
  • جذب مشتری به شکل مستمر.

اما به غیر از این دو نکته مورد سومی هم در آموزش بازاریابی دیجیتالی موثر است و آن نکته این است که گمان نکنید در فضای دیجیتال مشتریان بالقوه شما باید الزاما دفتر کار شما را بیابند و در فضای دفتر کار شما با شما صحبت های تجاری خود را آغاز کنند یا نباید گمان کنید که باید آن ها به شما تلفن بزنند…. یادتان باشد دنیای دیجیتال مانند یک کسب و کار سنتی نیست! بنابر این این نکته را آویزه گوشتان کنید که؛ راه های متنوعی را برای شناساندن تجارت خود به مشتری پیدا کنید؛

  • ایده دهید،
  • نترسید
  • خلاق باشید… و مطمئن باشید تمام تلاش هایی که می کنید بیشتر از هزینه های شما برای شما سود دارد!

در آموزش بازاریابی دیجیتالی، این مورد بسیار مهم است که، دریابید محیط دیجیتال؛ فضای خلق فرصت و شکار فرصت است. راه های ارتباطی خود را در دنیای دیجیتال با مشتریان خود افزایش دهید تا بتوانید هر چه بیشتر از این فضا استفاده کنید.

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  


 

مشاوره بازاریابی انگیزه می خواهد

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

مشاوره بازاریابی انگیزه می خواهد… کسل کننده نباشید!

اگر شما می خواهید مشاوره بازاریابی به یک کارخانه دار، یا مالک شرکت و کلا یک کاسب بازار ارائه دهید، باید با انگیزه باشید. مشاوره بازاریابی بدون انگیزه و بدون اشتیاق مانند یک کیک اسفنجی وار رفته است که فقط شکل کیک را دارد اما، نه گشنگی را برطرف می کند و نه ظاهرش شما را به وجد می آورد.

اما چگونه باید با انگیزه شد یا چگونه باید یک مشاوره بازاریابی خوب را با انگیزه بالا ارائه داد؟

  • به حرفی که می زنید معتقد باشید؛ بگذارید مسئله را با فروش برای شما روشن کنیم. فرض کنید وارد فروشگاهی می شوید و یک فروشنده می خواهد از جنس شلوار برای شما تعریف کند اما شما عدم اطمینان را بیشتر از اطمینان در او مشاهده می کند آخر سر هم با خود می گویید این بابا که انگار به حرفی که خودش هم می زند شک دارد! یا نفهمیدم واقعا جنس شلوار چه بود از بس فروشنده بی انگیزه بود؛ خب حق هم دارید!!! در مشاوره بازاریابی باید در زمان ارائه مشاوره به حرفی که می زنید معتقد باشید اگر شما خودتان به حرف های خودتان معتقد نباشید این خیال را از خودتان دور کنید که مشتری به شما اطمینان کند. کسی که خودش را باور ندارد نباید از دیگران انتطار داشته باشد..
  • در مشاوره بازاریابی تفصیل گرا باشید؛ سرهم بندی شده یا بریده بریده شده با مشتری صحبت نکنید. ابتدا یک شرح کلی دهید و بعد به تفصیل تمام موارد را برای مشتری توضیح دهید، نکند توقع دارید مشتری غیب گو باشد که ذهن شما را بخواند..! شما در مشاوره بازاریابی وظیفه دارید برای مشتری تمام موارد را شرح دهید تا جای ابهامی باقی نماند.
  • حرفی را می خواهید در مشاوره بازاریابی بیان کنید سازماندهی کنید از این شاخه به آن شاخه نپرید. چون نه تنها مشتری گیج می شود بلکه شما هم مانند افراد غیر حرفه ایی عمل کرده اید باور کنید کمی نظم و ترتیب به شما انگیزه بهتری می دهد،!
  • برای انگیزه بالا حرکات بدن خود را بررسی کنید. در واقع دانستن زبان بدن به شما کمک زیادی می کند. کتاب های زیادی در این زمینه در بازار موجود است. به عنوان نمونه کتاب زبان بدن در بازاریابی و فروش می تواند راهنمای خوبی برای شما باشد و حرکاتی را به شما آموزش دهد که نشان دهنده اعتماد به نفس و انگیزه در فرد باشد.

خب با این موارد باید به جرات بگوییم که شما می توانید یک مشاوره بازاریابی قوی را ارائه کنید و اطمینان داشته باشید موفق می شوید.

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

آموزش اصول بازاریابی، رضایت مشتری

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

آموزش اصول بازاریابی، عدم رضایت مشتری 

یکی از موارد مهم در آموزش اصول بازاریابی رضایت مشتری است. اگر بخواهیم در ارتباط با تاثیر رضایت مشتری بر کسب و کار واقع بین باشیم و منصفانه نظر دهیم باید بگوییم جواب تیتر مقاله ما به طور قطع ۱۰۰% است. یعنی در آموزش اصول بازاریابی؛ تاثیر رضایت مشتری بر فعالیت شما آن چنان زیاد است که نمی توانید بی تفاوت از کنار آن رد شوید.طبق یک آمار مشتریان از هر چهار خریدی که انجام می دهند از یک خرید خود ناراضی هستند. با این وجود کم پیش می آید که شکایت کنند در واقع ۵% درصد آن ها شکایت می کنند و مابقی این نارضایتی را با خود حمل می کنند و مانند یک ویروس واگیردار آن را به بقیه افراد منتقل می کنند. درست مثل یک ویروس سرماخوردگی یا آبله…

آن ها به جای شکایت راه بدتری را انتخاب می کنند! یا خرید خود را از فروشگاه شما به میزان چشمگیری کاهش می دهند و یا کلا فروشگاه شما را کنار می گذارند. یا از همه بدتر تبلیغات دهان به دهان انجام می دهند آن هم با مضمون بی کیفیت بودن کار شما…نگران نباشید این کار برای شما مجانی انجام می دهند یک تبلیغ دهان به دهان با مضامین منفی از کسب و کار شما از این بدتر چه می خواهید؟؟

در آموزش اصول بازاریابی این آمار تکان دهنده به خوبی نشان می دهد که رضایت مشتری باید سرلوحه تمام فعالیت های فروش و بازاریابی باشد. همچنین در آموزش اصول بازاریابی به این مورد هم اشاره می شود که به طور قطع چون تنها ۵% درصد از مشتریان راه شکایت کردن را پیش می گیرند نمی توان به آمار ثبت شکایات برای سنجش رضایت مشتری یا عدم رضایت او بسنده کرد.

سنجش رضایت مشتری عاملی مهم در آموزش اصول بازاریابی!

خیلی از شرکت ها با ارتباط تلفنی از مشتریان خود به دنبال پی گیری شکایات یا رضایت آن ها هستند و یا پرسشنامه های تصادفی را معیاری برای سنجش رضایت مشتری در نظر می گیرند. بعضی از شرکت ها راه کار های جالب تری دارند و موضوع خرسندی یا عدم خرسندی از محصولات رقیب را از مشتریان خود جویا می شوند تا به قوت و ضعف های خود پی ببرند.

سنجش رضایت مشتری به طور غیر مستقیم

در آموزش اصول بازاریابی یک راه عالی برای سنجش رضایت مشتری این است که از او بپرسید آیا قصد خرید مجدد را دارد یا خیر؟ مشتریان راضی حتما به این سوال پاسخ بله می دهند و شما به طور غیر مستقیم به رضایت او پی می برید. همیشه و در هر حال مشتریان خود توجه کنید زیرا آن ها علت بقا کسب و کار شما هستند و اگر ناراضی از شما جدا شوند بدانید که کسب و کار شما به شدت با نوسان روبرو می شود.

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

 

آموزش اصول بازاریابی، چیدمان فروشگاهی

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

آموزش اصول بازاریابی، چیدمان فروشگاهی

یکی از مباحث در آموزش اصول بازاریابی، مبحث چیدمان فروشگاهی است که می تواند بر رضایت مشتری اثر گذار باشد زیرا با داشتن چیدمان فروشگاهی مناسب می توان مشتری را به خرید دوباره از فروشگاه ترغیب کرد.در آموزش اصول بازاریابی، در ایران به تاثیر چیدمان فروشگاهی بر رضایت مشتری کم تر توجه می شود اما، ما در این مطلب با معرفی کتاب چیدمان فروشگاهی، بچین و بفروش شما را با تاثیر متقابل این دو موضوع بر یکدیگر بیشتر آشنا خواهیم کرد.

رضایت مشتری و چیدمان فروشگاهی

در یک فروشگاه یا مغازه نظم و انضباط و یا عناصر روحی و روانی می تواند ذهن مخاطب را نسبت به داشتن احساسی خوشایند از فروشگاه و خرید متمرکز کند این موارد در نهایت منجر به وفاداری یک مشتری می گردد و می تواند احساس رضایت ازخرید را در مشتری ایجاد کند. هنگامی که احساس رضایت در مشتری ایجاد شود، مشتری ترغیب می شود تا مجددا از فروشگاه مدنظر خرید کند و یا آن فروشگاه را به دوستان خود معرفی کند. تمامی این روند را می توان وابسته به همان نظم و انضباطی که ذکر کردیم و همچنین عناصر روحی و روانی در فروشگاه بدانیم که می توان آن را در چند کلمه خلاصه کرد:

چیدمان فروشگاهی: بنابراین می توان نتیجه گرفت که بسیار مهم است که محصول ها چگونه در قفسه ها چیده شود و یا اینکه نظم و ترتیب چیدمان عالی باشد. چیدمان مناسب و زیبا در هر فروشگاهی باعث می شود مشتری آسان تر به محصول مورد نظر خود دست یابد و به راحتی خرید کند. علاوه بر این موارد چیدمان اصولی و هدفمند بیانگر این است که ما به عنوان فروشنده به مشتری احترام می گذاریم و راحتی او برای ما مهم است! و القای این حس به مشتری به معنای دادن اطمینان به او و خرید مناسب و سود بیشتر است.

ضرب المثلی چینی می گوید: یک مرد بدون چهره خندان نباید مغاز های باز کند! و این ضرب المثل نشان می دهد که حتی کیفیت برخورد کارمندان شما با مشتری از عناصری است که باید در چیدمان فروشگاه و زیر مجموعه بصری آن لحاظ شود.

امروزه در آموزش اصول بازاریابی، در هر کجای دنیا این موضوع بسیار مهم است که بدانیم با داشتن یک چیدمان عالی می توانیم ارتباط بهتری با مشتری داشته باشیم و به هر میزان که این ارتباط محکم تر شود می تواند بر رضایت مشتری بیشتر تاثیر گذار باشد. در آموزش اصول بازاریابی هنگامی که رضایت مشتری تامین گردد او تمایل بیشتری به تکرار خرید از فروشگاه شما دارد و این ارتباط دایره وار بین چیدمان فروشگاه، رضایت مشتری و خرید مجدد می تواند بار ها و بار ها تکرار شود و سود مناسبی را عاید شما نماید.

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

استفاده از ویدئو در بازاریابی اینترنتی

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

استفاده از ویدئو در بازاریابی اینترنتی

ویدئو ها امروزه نقش زیادی را در زندگی ما ایفا می کنند. از ویدئو های خانوادگی تا انواع تبلیغاتی آن ها. ممکن است استفاده از ویدئو برای بازاریابی محصولاتی که هیچ ارتباطی با رسانه ویدئویی ندارند کمی متضاد به نظر بیاید، اما ویدئو می تواند ابزاری در بازاریابی هر نوع محصول باشد.بعضی از صاحبان کسب و کار، بر این باورند که استفاده از ویدئو برای بازاریابی محصولاتشان نیاز به زمان، هزینه و انرژی بیشتری دارد. با این حال، آشکار بودن اهمیت بازاریابی اینترنتی از طریق ویدئو ها با سرعت بسیار زیادی در حال پیشرفت است و با شیب بسیار زیادی در حال صعود است. در این مقاله چند نکته جهت استفاده از سایت های ویدئویی برای بهبود بازاریابی اینترنتی بیان خواهیم کرد.

به ویدئو ها شخصیت ببخشید

این نکته یکی از مهم ترین نکات در بازاریابی اینترنتی از طریق ویدئو است. زیرا که اگر ویدئوی شما خسته کننده باشد نمی تواند بازدیدکنندگان را به خود جذب کند و در نتیجه باعث دفع کاربران می شود. همه تلاش خود را به کار گیرید تا به ویدئو های خود شخصیت ببخشید. اگر می خواهید از طرق بازاریابی اینترنتی برند خود را تبلیغ کنید، ویدئویی بسیازید که پویا، جذاب و خیره کننده باشد. در ویدئو ها از ذوق و استعداد خود استفاده کنید و به آن شخصیتی ببخشید که دیگران را جذب کند.

تلاش مداوم

ممکن است که یک ویدئو تبلیغاتی بتواند چند هزار یا چند میلیون بازدید داشته باشد. اما تنها یک ویدئو نمی تواند برند شما را تبلیغ کند و برای شما مشتری به وجود آورد.کاری که باید انجام دهید این است که ویدئو های مرتبط با برند خود را به صورت مداوم و مستمر در سایتی مثل YouTube قرار دهید، تا به دیگران اطلاعات برند خود را منتقل کنید و این پیغام را برسانید که برند شما در چه زمینه ای فعالیت می کند. کسب و کار شما به ویدئو هایی نیاز دارد که پل ارتباطی کاربران با برند شما باشد و آن ها را به برند شما پیوند دهد و با آن ها ارتباط بر قرار کند. در بازاریابی اینترنتی، ارتباط با مردم، اصلی مهم و حیاتی است. سعی کنید که ویدئو های خود را به صورت سریع و مداوم با برنامه ای منظم قرار دهید. این کار باعث می شود تا دیگران به دنبال بقیه ویدئو های شما بیایند و برای دیدن تازه ترین ویدئو های شما بازگردند.

مرتبط بودن ویدئو با برند

در انتخاب محتوای ویدئو های خود بسیار دقت کنید. اول از با ارزش بودن اطلاعات داخل ویدئو اطمینان حاصل کنید و بعد آن را منتشر کنید. اگر ویدئو های شما حاوی اطلاعات ارزشمند نباشد، مردم به دیدن آن ها ادامه نخواهند داد. هیچ چیز بدتر از این نیست که مخاطبان شما متوجه شوند که شما هیچ چیزی برای گفتن ندارید و یا ویدئو یی که به اشتراک گذاشتید هیچ ارتباطی با برند شما ندارد؛ در آن صورت بازخورد منفی بازدیدکنندگان نه تنها بر روی ویدئو ها، بلکه بر روی برند شما نیز تأثیر منفی خواهد داشت. برند شما هر چیزی که هست، باید با ویدئو های شما مرتبط باشد به طوری که اگر ویدئوی شما را پسندیدند، بر روی برند شما کلیک کنند.

الهام گیری

زمانی برای دیدن موفق ترین ویدئو ها در نظر بگیرید. از ویدئو های کمدی گرفته تا ویدئو هایی برای معرفی یک محصول مخصوص. تمام آن ها از سایت های اشتراک گذاری ویدئو، مثل YouTube استفاده می کنند تا برند خود را تبلیغ کنند و یا فعالیت اینترنتی خود را تبدیل به برند کنند. نگاه کردن به فعالیت آنلاین دیگر برند ها با استفاده از ابزار بازاریابی اینترنتی به شما کمک می کند تا از رقیبان خود آگاهی پیدا کنید. شما هم مثل بقیه برند ها می خواهید به صورت متفاوت عمل کنید تا بتوانید دیگران را جذب برند خود کنید. برای الهام گرفتن گاهی اوقات باید از منابع دیگری نیز استفاده کنید؛ نظیر مشتریانتان. بازخورد آن ها را دریافت کنید و آن ها در ویدئو های خود کانال های ویدئویی خود شرکت دهید و مخاطبان خود را تجزیه و تحلیل کنید.
شما در ادامه می توانید برای آگاهی از نتایج فعالیت های خود و تجزیه و تحلیل کردن استراتژی های بازاریابی اینتزنتی خود از ابزار های آنالیز YouTube استفاده کنید تا اطلاعات کلیدی از برند خود پیدا کنید. اطلاعاتی نظیر:

بازدید های کانال
بازدید های ویدئو

افرادی که کانال شما را Subscribe کرده اند

برای خواندن کامنت ها وقت بگذارید تا متوجه شوید که دیگران راجع به ویدئو های شما چه نظری دارند. کامنت ها ممکن است خوب یا بد باشد. اما به شما دید کلی از نحوه بازخورد کاربران با ویدئو ها را می دهد.

به سرانجام رساندن

در پایان این نکته حائز اهمیت است که شما می توانید از یک آژانس بازاریابی اینترنتی برای رسیدن به اهدافتان کمک بگیرید. آنها به عنوان افرادی حرفه ای، بهتر می دانند که چه طور پیغام شما را به تعداد افراد بیشتری برسانند و از چه راهکار هایی برای بهتر نمایش دادن ویدئو های شما استفاده کنند به طوری که سرگرم کننده و جذاب باشند.

منبع: رایانکو

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

 

آموزش ویزیتوری، مدیریت ارتباط با مشتری

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

در دوره های  آموزش ویزیتوری، مدیریت ارتباط با مشتری همواره یکی از مسائل جالب توجه برای افرادی است که در حوزه فروش فعال هستند.به عنوان یکی از زیر بخش های آموزش ویزیتوری، یکی از نکته های مهم در مدیریت ارتباط با مشتری این است که از تقاضا و خواسته او مطلع شوید و تلاش کنید به نوعی آن را برآورده کنید. به این منظور باید متوجه باشید که برای مطلع شدن از خواسته مشتری نباید او را کلافه کنید بلکه با سوال های معقول می توانید به نتیجه دلخواهتان دست یابید. گاهی بعضی از فروشندگان برای پی بردن به آن چه که مشتری می خواهد دائم او را سوال پیچ می کنند این شیوه تنها مشتری را کلافه می کند و مدیریت ارتباط با مشتری را به نابودی می کشد.

آموزش ویزیتوری و پرسیدن سوال های مناسب…

آن چه در آموزش ویزیتوری مهم است پرسیدن سوال های به جا از مشتری است بنابر این آموزش ویزیتوری به ما یاد می دهد که چگونه سوال بپرسیم تا مشتری احساس راحتی نماید و سردرگم نشود. ما نمی گوییم سوال نکنید بلکه در حین سوال پرسیدن از مشتریان خود به منظور پی بردن به تقاضای او، مجال فکر کردن به مشتری را هم بدهید در واقع او را با سوال های پشت سر خود بمباران نکنید چون با این روش فقط او را کلافه می کنید و او به نوعی احساس می کند شما قصد فضولی در کار او را دارید نه کمک به او! اگر در فرایند فروش محصول یا خدمتی کار به این مرحله برسد باید به صراحت به شما بگوییم که در مدیریت ارتباط با مشتری و کسب رضایت او، شکست خورده اید.

بهترین راه در آموزش ویزیتوری؛ برای مدیریت ارتباط با مشتری در مرحله فروش کالا یا خدمات این است؛ که شما ابتدا توضیحی از کالا یا خدمات خود به صورت جذاب اما مختصر ارائه کنید و با سوالاتی نظیر این که؛

  • تمایل دارید کمی فکر کنید من در خدمتم….
  • به غیر از این ویژگی ها که من از محصول بیان کردم، شما چه نوع ویژگی خاصی مد نظرتان است، احتمالن می تونم به شما کمک کنم.
  • می توانید محصولات دیگر را با توضیحات من از محصول مقایسه کنید.با مشتری ارتباط بهتری برقرار کنید.

به طور قطع این سوالات می تواند مدیریت ارتباط با مشتری را به طرز فزاینده ایی بهبود بخشد.

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

 

نکاتی برای تعیین انتظارات در قرارداد

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

مشخص کردن اهداف و انتظارات در قراردادهای همکاری، طرفین را در مسیری منظم و قانون مند قرار می دهد و از بروز اختلافات جلوگیری می کند.

قراردادهای کاری و خصوصا پروژه های آزادکاری، نیاز به برنامه ای منظم برای هر دو طرف قرارداد دارند. در این موارد بهتر است هیچ چیز را به فرض و گمان واگذار نکنیم و با برنامه ای منظم جهت پیشبرد اهداف پروژه پیش برویم. در پروژه های آزادکاری، هر کارفرمایی خصوصیات ویژه ی خود را دارد و به نتیجه رسیدن با هریک از آن ها نیازمند برنامه ریزی مخصوص است.

یکی از تجربیات ارزشمند آزادکاران در پروژه های مختلف این است که انتظارات را به روشنی در ابتدای هر کاری مشخص کنند. آن ها می دانند که به خاطر ماهیت آزادکاری امکان به وجود آمدن بی نظمی و بدقولی در طول پروژه وجود دارد. به همین دلیل بهترین راه، مشخص کردن مسیر، اهداف و محصول نهایی همکاری آزادکاری است. در ادامه ی این مقاله ی زومیت به بررسی هشت مرحله می پردازیم که رعایت آن ها در شروع هر قراردادی برای تعیین اهداف و انتظارات لازم است.

۱- در انتخاب مشتری ها حساس باشید

قدم اول برای جلوگیری از هرگونه اختلاف و همچنین دستیابی به نتایج مثبت، انتخاب مشتری صحیح است. با انجام این مرحله بسیاری از چالش های بعدی را حل کرده اید. فراموش نکنید که حتی محکم ترین قراردادها نیز زمانی که با مشتری نامناسب انجام شود، به نتیجه ی دلخواه نمی رسد. آزادکاران باتجربه برای انتخاب کارفرما مانند سرمایه گذاری در یک شرکت جدید رفتار می کنند. آن ها ترجیح می دهند مشتریان کمتر با انتظارات مشخص و هدفمند داشته باشند تا اینکه در خیل مشتریان گم شوند و برای رسیدن به اهداف پروژه ها با آن ها بحث و جدل کنند.

۲- قرارداد بنویسید

این مرحله، سنگ بنای مراحل بعدی در پیشرفت حرفه ی آزادکاری است. تنها با عقد قرارداد است که می توانید انتظارات و اهداف را به روشنی مشخص و در مواقع لزوم به آن رجوع کنید. شما می توانید توانایی ها، فازهای پروژه و محصول نهایی را در قرارداد ذکر کنید. این کاغذ رسمی در مواقعی به کمک شما می آید که مشتری درخواست های جدیدی در پروژه دارد. در این مواقع می توانید به متن قرارداد رجوع کنید و درخواست جدید را رد یا برای آن مبلغ اضافه درخواست کنید. فراموش نکنید که قانونی تر کردن هرچه زیادتر قرارداد به شما زیادتر از مشتری کمک خواهد کرد.

۳- مرزها را مشخص کنید

از همان ابتدا، فازهای مختلف، مدت زمان اجرا، نحوه ی تحویل، مراحل تسویه حساب و محصول نهایی را با تمام جزئیات در قرارداد ذکر کنید. با مذاکره با مشتری به نتیجه ای مشترک در مورد محصول نهایی برسید. به عنوان مثال اگر نویسنده هستید، نوع مطلب، تعداد کلمات و زمان تحویل را مشخص کنید. اگر توسعه دهنده ی نرم افزار هستید، محصول نهایی را با تمام جزئیات و قابلیت ها در قرارداد توصیف کنید.

البته این مرزها همگی قابل مذاکره هستند؛ اما مشخص کردن آن ها در ابتدا، نظمی کلی به پروژه خواهد داد. فراموش نکنید که اگر این موارد از ابتدا به روشنی مشخص نشوند، در طول مسیر پروژه با درخواست های مکرر مشتری روبرو خواهید شد و بسیاری از آن ها را به اجبار، بدون دریافت هزینه انجام خواهید داد.

۴- گزارشی از مکالمات ذخیره کنید

این فرآیند مانند نگارش صورتجلسه است. هرمکالمه ی متنی یا صوتی با مشتری را در پوشه ی مخصوص آن مشتری نگهداری و پس از هر مکالمه، نسخه ای از یادداشت های آن را برای مشتری ارسال کنید. با این کار نتایج به دست آمده از مکالمه را به او یادآوری خواهید کرد. از طرفی مشتری نیز می تواند مواردی و انتظاراتی که شما به درستی متوجه نشده اید، در مکالمه ی بعدی اصلاح کند. به هر حال ذخیره کردن این موارد بخشی از سندسازی و آرشیو کردن پروژه است و در قراردادهای بعدی نیز مفید خواهد بود.

۵- روش ها و مراحل گزارش دهی را مشخص کنید

مشتری باید بداند که طی چه دوره های زمانی و با چه فرمت هایی، گزارش پیشرفت پروژه را دریافت خواهد کرد. این کار باید در ابتدای پروژه انجام شود و هر دو طرف از قوانین گزارش دهی مطلع شوند. دوره های زمانی و نوع گزارش دهی مربوط به هر مشتری یا پروژه با دیگری متفاوت است. سعی کنید این موارد را در قرارداد به روشنی ذکر کنید و به آن ها پایبند باشید.

۶- احتمالات را در نظر بگیرید

قطعا نمی توان تمام موارد را در قرارداد پیش بینی کرد. به عنوان مثال پس از عقد قرارداد به این نتیجه می رسید که زمان لازم برای انجام پروژه بیش از مهلت تعیین شده است. در این موارد نمی توانید مشتری را به خاطر اشتباه خود تنبیه کنید و از طرفی توانایی انجام پروژه در مهلت معین را نیز ندارید. در نتیجه بهتر است در قرارداد، بندهایی برای چنین مواردی پیش بینی کنید و در مواقع لزوم در مورد آن ها مذاکره کنید.

۷- الزامات را از موارد اضافه جدا کنید

مشتریان آزادکاری در ابتدای پروژه به آنچه نیاز دارند اشاره می کنند و عموما در ادامه ی راه با پیشنهادات و انتظارات جدید، پروژه را پیش می برند. در عقد قراداد باید الزامات پروژه را به طور کامل مشخص کنید. در ادامه بندهایی انعطاف پذیر برای اضافه کردن موارد جدید مشخص کنید که در صورت نیاز مشتری، بتوانید در مورد آن ها مذاکره کنید.

۸- مدت زمان قرارداد را مشخص کنید

به عنوان آزادکار باید زمان مورد نیاز برای انجام انواع پروژه را تخمین بزنید. به بیان دیگر شما بهتر از مشتری می دانید که هر پروژه ای چقدر زمان خواهد برد و در متن قرارداد، باید برای تعیین این زمان پافشاری کنید. نکته ی مهم این است که به مشتریان اجازه ندهید انتظارات زمانی غیر معقول داشته باشند؛ چرا که شما خبره ی این کار هستید و تنها شما می دانید که هر پروژه دقیقا چه مقدار زمان نیاز دارد. به عنوان مثال یک پروژه ی طراحی وبسایت یا اپلیکیشن، زمان کمتری نسبت به یک قرارداد بهینه سازی وبسایت نیاز دارد.

در پایان به این نکته اشاره می کنیم که پیدا کردن تعادل میان توانایی ها و اهداف شما و انتظارات مشتری، چالش اصلی در عقد قراردادهای آزادکاری است. اگر به مراحل بالا به عنوان یک راهنما مراجعه کنید، می توانید در زمان نگارش متن قرارداد، با مشتری به تفاهم برسید.

منبع: اقتصاد نیوز

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

چالش ها و فرصت های بازاریابی دیجیتال

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

این روزها بازاریابی دیجیتال (digital marketing) بحث داغ کسب وکارهای اینترنتی است. اگر دستی بر فعالیت های استارت آپی داشته باشید، حتما خوب می دانید که بقای همه کسب وکارها و بویژه کسب وکارهای نوپا در بازار رقابتی امروز به جذب و حفظ مشتری بستگی دارد. بازاریابی دیجیتال، درصورتی که با برنامه ریزی راهبردی همراه باشد، قادر است انبوهی از مشتریان بالقوه را به لطف رسانه های آنلاین پرمخاطب برای کسب وکار هدف به ارمغان آورد.
اما مشکل اینجاست که بعضی کسب وکارها به علت مواجهه با چالش های عدیده از طراحی و پیاده سازی کمپین های بازاریابی دیجیتال بازمی مانند و بعضی دیگر چون از اهمیت بازاریابی دیجیتال درک واضحی ندارند، هنوز کسب وکارشان رنگ این نوع بازاریابی را به خود ندیده است. اما چالش های راه اندازی بازاریابی دیجیتال کدام است و اصلا چرا بازاریابی دیجیتال برگ برنده کسب وکارهای امروزی است؟ پیشنهاد می کنیم در آستانه شروع سال جدید، برای رونق بخشی به کسب وکار خود به تکنیک های بازاریابی دیجیتال به طور ویژه توجه کنید.

چالش های بازاریابی دیجیتال 

یکی از دلایلی که اغلب کسب وکارها از ایجاد بازاریابی دیجیتال سر بازمی زنند، این است که نمی دانند از کجا باید شروع کرد. خیلی ها به غلط تصور می کنند که تدوین طرح بازاریابی دیجیتال نیازمند تهیه حجم وسیعی از گزارش های وقت گیر است که در منابع مالی و زمانی کسب وکارشان نمی گنجد. این درحالی است که طرح بازاریابی دیجیتال اتفاقا باید مختصر اما مفید باشد. موفقیت طرح بازاریابی دیجیتال به تعداد صفحات نیست، بلکه این نحوه هدفگذاری استراتژی هاست که نقش تعیین کننده ای ایفا می کند. از جمله رویکردهای توصیه شده در هدف گذاری استراتژی های بازاریابی دیجیتال می توان به اهداف اسمارت اشاره کرد. به این معنی که اهداف طرح های بازاریابی دیجیتال باید ۱) مشخص ۲) قابل ارزیابی ۳) دست یافتنی ۴) مرتبط و ۵) زمان مند باشند. طرح هایی که برمبنای این پنج مولفه تدوین می شوند، سرراست تر به هدف می زنند.

چالش دیگری که بسیاری از کسب وکارها را از طراحی و پیاده سازی کمپین های بازاریابی دیجیتال منصرف می کند، تنوع استراتژی های این نوع بازاریابی است که طیف وسیعی از تکنیک ها را شامل می شود. بعضا کسب وکارها نمی دانند که مثلا از بین استراتژی هایی مانند بهینه سازی موتور جست وجو، بازاریابی محتوا، بازاریابی ایمیلی و بازاریابی موبایلی کدام را انتخاب کنند. هریک از این استراتژی های دیجیتال جزئیات و کارکردهای متفاوتی دارند و باید برمبنای نیازهای کسب وکار هدف ارزیابی و اولویت گذاری شوند. با وجود تنوع بالای استراتژی ها و تکنیک های بازاریابی دیجیتال، کسب وکارهایی که از همان ابتدا هدف شان را درمورد راه اندازی کمپین بازاریابی روشن می کنند، شانس موفقیت شان افزایش می یابد. این هدف می تواند جذب مشتریان جدید یا فرضا ایجاد وفاداری مشتری به برند باشد. بطورکلی وقتی با هدف معلومی دست به انتخاب استراتژی ها و تکنیک های بازاریابی دیجیتال بزنید، راحت تر می توانید مورد سازگار با نیازهای کسب وکارتان را تشخیص دهید.

شمار قابل توجهی از کسب وکارها بنابر این چالش ها و موانع دیگری نظیر محدودیت بودجه و عدم نوآوری هنوز نتوانسته اند بهره لازم را از استراتژی های بازاریابی دیجیتال ببرند. این نوع بازاریابی از مزیت های ویژه ای برخوردار است و درصورتی که نظام مند و برنامه ریزی شده اجرا شود، حتی می تواند بخشی از نقاط ضعف کسب وکارها را برطرف کند.

فعالیت های بازاریابی نامنسجم 

یکی از روش هایی که به نهادینه شدن یک برند در ذهن مشتری کمک می کند، راه اندازی کمپین های بازاریابی دیجیتال یکپارچه است. بازاریابی دیجیتال یکپارچه یعنی ادغام و یکپارچه سازی چندین استراتژی بازاریابی و درنتیجه ایجاد رویکردی منسجم در تمامی فعالیت های بازاریابی. اما چرا یکپارچه سازی؟ ترویج دهندگان این روش ادعا می کنند که وقتی استراتژی های بازاریابی دیجیتال در ترکیب با یکدیگر پیاده می شوند، شانس بازگشت سرمایه افزایش می یابد.

شناخت ناکافی از مشتریان هدف 

اغلب ادعا می شود که دنیای دیجیتال از جمله سنجش پذیرترین رسانه های موجود است. اما امکاناتی از قبیل گوگل آنالیتیکس و سایر ابزارهای مشابهی که آمار بازدیدکنندگان وبگاه ها را نشان می دهند، تنها حجم بازدیدها را اندازه گیری می کنند، درحالی که از علایق و احساسات بازدیدکنندگان اطلاعاتی در اختیار نمی گذارند. اما جهت اجرای استراتژی های بازاریابی دیجیتال لازم است اطلاعات کامل تری را در زمینه بازخورد مشتریان جمع آوری کنید تا بتوانید نقاط ضعف برندتان را بشناسید و در سریع ترین زمان برطرف شان کنید.

سستی در تعقیب تغییرات 

فضای کسب وکارهای اینترنتی دائما درحال تغییر است. بنابراین برای این که مشتریان تان به دست کسب وکار رقیب نیفتند، باید همواره بر موج تغییرات سوار باشید و رویه ای پویا در پیش بگیرید. پویایی در بازاریابی دیجیتال، خصوصا وقتی با ابتکارات نو همراه باشد، بیشتر به چشم مشتری می نشیند. از این روست که برندهای نام آشنایی نظیر آمازون، دل، گوگل، تسکو و زاپوس همواره در تلاشند تا با ابداع رویکردهای نو و آزمون وخطا به حجم وسیع تری از مشتریان آنلاین دست پیدا کنند.

عدم شناخت مقتضیات بازار 

بازاریابی دیجیتال مستلزم شناخت نیازهای مشتریان هدف و ارزیابی میزان موفقیت یک کسب وکار در پاسخگویی به این نیازهاست. به عبارتی، بازاریابی دیجیتال بدون تحلیل بازار فایده ای ندارد، زیرا محیط کسب وکارهای اینترنتی به قدری رقابتی است که فقط کسب وکارهایی شانس بقا خواهند داشت که قادر به شناخت مقتضیات بازار روز باشند. تحلیل بازار ضمن شفاف سازی نیازهای مشتریان کمک می کند تا به خلاهای موجود و نیازهایی که هنوز توسط کسب وکارهای رقیب پاسخ داده نشده اند، پی ببرید و با تمرکز روی این نیازها مزیتی رقابتی ایجاد کنید که وجه تمایز و برتری برندتان با سایر رقبا شود.

اتلاف سرمایه 

در حال حاضر رشد کسب وکارهای اینترنتی در میان انبوه رقبا تا حد زیادی به سرمایه گذاری روی بازاریابی دیجیتال بستگی دارد. درواقع، کسب وکارهایی که در پی بازاریابی دیجیتال نیستند یا استراتژی مشخصی را در فعالیت های بازاریابی دنبال نمی کنند، دیر یا زود از چرخه رقابت حذف خواهند شد. کسب وکارهایی که بودجه کافی به تدوین و اجرای استراتژی بازاریابی دیجیتال اختصاص نمی دهند، معمولا از لحاظ نیروهای فنی نیز ضعف دارند و به دلیل کمبود متخصصان بازاریابی دیجیتال قادر به مدیریت موثر تهدیدهای رقابتی خاص این حوزه نیستند.

برخوردارنبودن از ارزش متمایز 

بازاریابی دیجیتال ایجاب می کند که ارزش پیشنهادی برندتان را تعیین و در مقیاس وسیع به گوش مشتریان برسانید. ارزش پیشنهادی یعنی همان ویژگی مثبتی که انتظار می رود مشتریان بالقوه را ترغیب به خرید و مشتریان قدیمی را ترغیب به تکرار خرید کند. این ارزش پیشنهادی را می توانید خصوصا از طریق استراتژی محتوایی اشاعه دهید. محتوای مرتبط به منزله نیروی محرکه فعالیت های بازاریابی دیجیتال است و در بهینه سازی موتور جست وجو نقش بسزایی ایفا می کند. با تبلیغات محتوایی در گستره شبکه های مجازی می توانید به طیف وسیعی از مشتریان بالقوه دسترسی پیدا کنید. تهیه محتوای هوشمندانه ای که بیشتر آموزشی و انگیزشی باشد تا تبلیغ مستقیم کار آسانی نیست، اما به تمام سختی هایش می ارزد، زیرا اگر محتوای ارائه شده غنی و پرمغز باشد، کسب وکارتان در نظر مخاطب به عنوان منبعی ارزشمند از اطلاعات ناب جلوه خواهد کرد.

اهداف نامعلوم 

کسب وکارهایی که هدف مشخصی را دنبال نمی کنند، طبیعتا چشم انداز روشنی از آنچه در تلاشند تا درنتیجه فعالیت های بازاریابی عایدشان شود، پیش رو نخواهند داشت. استراتژی بازاریابی دیجیتال در کسب وکاری که نیازمند تزریق مشتریان جدید به چرخه فروش برند است، می تواند با استراتژی کسب وکار دیگری که بر حفظ مشتریان فعلی تاکید دارد، متفاوت باشد. بی هدفی در انجام فعالیت های بازاریابی موجب تلاش های جسته گریخته ای می شود که چون نظام مند نیستند، به نتیجه مطلوب نمی رسند و صرفا منابع موجود را هدر می دهند. درحالی که چنانچه بازاریابی دیجیتال با هدف گذاری اسمارت ادغام شود، انرژی بازاریابان و سرمایه کسب وکار روی تحقق هدفی معلوم سرمایه گذاری خواهد شد که مشخص، قابل ارزیابی، دست یافتنی، مرتبط و زمان مند است.

بهره وری پایین 

هر کسب وکاری که مبتنی بر وبگاه باشد، قطعا با داده هایی پیرامون تجزیه وتحلیل رفتار بازدیدکنندگان سروکار خواهد داشت که اتفاقا در تدوین طرح های بازاریابی دیجیتال به کار می آیند. اما متاسفانه بسیاری از کسب وکارها به دلیل نداشتن استراتژی بازاریابی دیجیتال نیازی به بررسی این اطلاعات احساس نمی کنند. این درحالی است که اگر استراتژی مشخصی را در بازاریابی دیجیتال اتخاذ کنید، نه تنها با رجوع به این داده ها قادر به حصول اهداف اولیه اقدام بازاریابی خواهید بود، بلکه با استفاده از این اطلاعات می توانید به پیشرفت مداوم در جنبه های کلیدی بازاریابی دیجیتال اعم از بازاریابی موتور جست وجو، مدیریت تجربه کاربر و بازاریابی شبکه های اجتماعی نیز برسید. بازاریابی دیجیتال ابزاری با گستره کارایی بالاست که چنانچه در چارچوب استراتژی های هم راستا با اهداف کسب وکار تدوین و اجرا شود، به موفقیت برند و رضایت مشتری منجر خواهد شد.

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

شماره تماس جهت مشاوره!