Skip to main content
Tag

محصول

انواع تقسیم بندی بازار در بازاریابی

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

تقسیم بندی بازار راهبردی در بازاریابی است که شامل تقسیم بازار هدف گسترده به زیر مجموعه ‌های مصرف کنندگان، مشاغل یا کشور هایی است که نیاز ها، علایق و اولویت ‌های مشترک دارند یا اینگونه تصور می ‌شود، سپس طراحی و اجرای راهبرد هایی برای هدفمند ساختن آن ‌ها می ‌باشد. راهبرد های تقسیم بندی بازار به طور کلی برای شناسایی و تعریف بیشتر مشتریان هدف به کار می‌ روند و داده ‌های پشتیبانی کننده برای عناصر برنامه بازاریابی از جمله موقعیت یابی برای دستیابی به هدف های بازاریابی خاص فراهم می ‌کنند. بنگاه ‌ها ممکن است راهبرد های تمایز محصول را ایجاد کنند یا رویکردی غیر متمایز را در پیش گیرند از جمله محصول ها یا خط تولید خاص، بسته به تقاضای خاص و دیدگاه‌ های بخش هدف.

انواع تقسیم بندی بازار در بازاریابی :

  • تقسیم بندی جغرافیایی
  • تقسیم بندی جمعیت شناختی
  • تقسیم بندی رفتاری
  • تقسیم بندی روان نمودار شناختی
  • تقسیم بندی وابسته به موقعیت
  • تقسیم بندی طبق مزایا
  • تقسیم بندی فرهنگی
  • تقسیم بندی حساب چند متغیره

تقسیم بندی جغرافیایی

بازاریابان می‌توانند بازار را طبق معیار های جغرافیایی از جمله :

  • ملیت
  • ایالت
  • منطقه
  • کشور
  • شهر
  • محله یا
  • کدپستی تقسیم کنند.

رویکرد خوشه جغرافیایی داده‌ های جمعیت شناختی را با داده ‌های جغرافیایی ترکیب می‌کنند تا پروفایل دقیق‌ تر یا خاص‌تری ایجاد نماید. در خصوص منطقه، در مناطق بارانی، بازاریابان می ‌توانند چیز هایی مثل بارانی، چتر و پوتین لاستیکی بفروشند.

در مناطق گرم، می‌ توان لباس‌ های تابستانی فروخت. هدف یک فروشگاه کوچک ممکن است داشتن مشتریانی از محله‌ های نزدیک باشد در حالی که فروشگاه‌ های بزرگ‌تر بازاریابی را به سمت محله ‌های دیگر در شهر یا منطقه‌ ای بزرگ‌تر هدایت می ‌کنند در حالی که مشتریان دیگر اقلیم ‌ها را نادیده می‌ گیرند. تقسیم بندی جغرافیایی مهم و نخستین گام در بازاریابی بین المللی است و پس از آن تقسیم بندی جمعیت شناختی و روان نمودار شناختی قرار دارد.

با ما همراه باشید تا در قسمت های بعدی شما را با هر کدام از تقسیم بندی های بازار آشنا می کنیم.

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

بررسی فرآیند بازاریابی با تحلیل خط محصول

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

فرآیند بازاریابی به معنای یک فرآیند مدیریتی و اجتماعی است که در آن تلاش می شود افراد یک سازمان در کنار هم محصول های خود را به مشتریان هدف بفروشند. هر فرآیند بازاریابی معمولا از چندین بخش و زیر شاخه تشکیل شده است یکی از بخش های مهم در فرآیند بازاریابی توجه به خط محصول است. خط محصول در هر فرآیند بازاریابی مطرح است، در متون بازاریابی گفته می شود که  ایجاد خط محصول یعنی عرضه محصول های به هم مرتبط و متعدد برای فروش به صورت مجزا. بر خلاف ترکیب محصول که در آن چندین محصول در یک گروه با هم ترکیب شده و بصورت یک واحد عرضه می گردند، با ایجاد خط محصول، محصول ها برای فروش بصورت مجزا عرضه می شوند. در فرآیند بازاریابی یک خط محصول می تواند محصول های بهم مرتبط در اندازه ها، انواع، رنگ ها، کیفیت ها یا قیمت های مختلف را شامل شود.

  • منظور از عمق خط محصول تعداد زیرمجموعه هایی است که یک مجموعه در خود  دارد.
  • منظور از سازگاری  درخط محصول همان میزان  به هم نزدیکی محصول های تشکیل دهنده یک محصول می باشد.
  • منظور از آسیب پذیری خط محصول نیز، همان درصد فروش یا سودی است که تنها از چند محصول در خط  بدست می آید.

بررسی فرآیند بازاریابی با تحلیل خط محصول

راه اندازی خط محصول یک نوع  استراتژی بازاریابی است که شرکت ها بکار می گیرند و طی آن محصول ها را در یک خط محصول برای فروش بصورت مجزا عرضه می نمایند (Krishnamurthi،۲۰۰۷). خط محصول گروهی از محصول های بهم مرتبط می باشند که طبق نقش خود و بازار مشتری تعریف شده و یک خط یا مجموعه را تشکیل می دهند (Neubauer،Steffen و Margaria،۲۰۰۳).  اگر بخواهیم خط محصول را در زندگی روزمره مثال بزنیم می توانیم به، انواع مختلف قهوه که در یک کافه عرضه می شوند اشاره کنیم که یکی از خطوط محصول در آن محسوب می گردند و می توانند اسپرسو، کاپوچینو، اسپرسو فنجان کوچک، اسپرسو پرشیر، شکلاتی و غیره را شامل شوند. همچنین به جای آن می توان خط محصول میوه و شیرینی را هم در یک کافه یافت.

خط محصول تنها یک بخش از فرآیند بازاریابی را شامل می شود اما، بخش های دیگری نیز در این فرآیند وجود دارند که در مطلب های بعدی به آن اشاره خواهیم کرد.

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

آشنایی با انواع تقاضا (بخش دوم)

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

تقاضا انواع مختلفی دارد در مطلب قبلی،با عنوان “ آشنایی با انواع تقاضا (بخش اول) “به معرفی انواع تقاضاهای مختلف پرداختیم در این مطلب به بررسی بخش دوم از تقاضا ها می پردازیم انواع تقاضاهای موجود… تقاضاهای رو  به پایین؛ این نوع تقاضا به معنای ریزش تقاضا نیز می باشد. به عنوان مثال ممکن است کارخانه ایی در طول زمان، تقاضا برای یک یا چند محصول تولیدی خود را از دست بدهد.

در بخش خدمات نیز همین اتفاق رایج است.امروزه بالا رفتن شهریه دانشگاه بسیاری از دانشگاه های خصوصی با تقاضای رو به پایین روبرو هستند.در چنین شرایطی وظیفه بازاریاب این است که، به بررسی علت یا تجزیه و تحلیل کاهش تقاضاها بپردازد. از راهکار های دیگر این است که، بتوان به برانگیختن تقاضا از راه های مختلف پرداخت.  بسیاری از تولید کننده، در چنین شرایط ویژگی هایی را به محصول خود اضافه می کنند تا بتوانند تقاضای مصرف کننده را برانگیخته کنند.به عنوان مثال زمانی تقاضایی برای محصولی چون ماکارونی رشته ایی در ایران رو به افول رفت انواع ماکارونی های شکلی یا ماکارونی با طعم سبزیجات در کارخانه های ماکارونی تولید شدند تا بتوانند تقاضای مشتریان را برانگیخته کنند.  تقاضاهای بی قاعده یا نامنظم: در برخی از مواقع تقاضایی برای برخی از محصول ها یا خدمات،فصلی یا روزانه است به این نوع از تقاضاها، تقاضای بی قاعده یا نامنظم می گویند. به عنوان مثال: هتل های ایران در ایام تعطیل با تقاضای بالایی روبرو هستند اما، این روند در ایام دیگر سال سیر نزولی را طی می کند. رستوران های نیز از این حالت بی قاعده پیروی می کنند در روز های تعطیل یا پایانی هفته افرادی که به رستوران ها مراجعه می کنند بسیار بیشتر است. در مثال دیگر، موزه های کشور در ایام عید تقاضای بسیار بالایی را برای بازدید تجربه می کنند اما، در ایام دیگر این حالت رایج نیست. در چنین شرایطی؛ بازاریاب ها از شیوه انطباقی استفاده می کنند و در بیشتر مواقع از روش های اصلاحی برای الگو های تقاضا بهره می برند. در بیشتر مواقع از قیمت گذاری های انعطافی، تبلیغ های مناسب و محرک های مختلف استفاده می شود.

Pillsbury به فرهنگ مشتریان خود توجه نکرد!

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

هرگز شخصی را به درستی نخواهید شناخت مگر اینکه در جلد او رفته و به مسائل از دید او بنگرید. خرید های مصرف کننده شدیداً تحت تاثیر خصوصیات فرهنگی، اجتماعی، شخصی و روانی آنها است. اگرچه این عوامل خارج از کنترل بازاریاب است اما توجه به آنها بسیار اهمیت دارد زیرا هدف بازاریابی تامین و برآورده کردن نیازهای مشتریان است. از آنجایی که رفتار خرید هیچ گاه ساده نیست و مشتری ممکن است در آخرین لحظه نظر خود را درباره خرید تغییر دهد پس داشتن درک صحیحی از آن برای یک بازاریاب حرفه ای الزامی است. در این قسمت و قسمت های بعد می خواهیم نقش هر کدام از خصوصیات فردی رفتار خریدار را بر روی خریدهایی که انجام می دهد بررسی کنیم.

اولین و مهمترین عامل را می توان به عوامل فرهنگی اختصاص داد زیرا این عوامل دارای بیشترین و عمیق ترین تاثیرات بر رفتار مصرف کننده هستند به همین دلیل لازمه موفقیت بازاریاب، مطالعه فرهنگ های مختلف است. فرهنگ بخشی از محیط پیرامون انسان است که توسط خود اوساخته شده و از مجموعه دانش، اعتقادات، هنر ، معنویات  و دیگر توانمندی ها و عادات انسان ها به عنوان اعضای جامعه تشکیل شده است. شیوه مصرف مردم، اولین نیازهایی که برای ارضای آن تلاش می کنند و شیوه ارضای آن ها توابعی از فرهنگ آنان است.

بازاریاب همواره با فرهنگ مردم بازار در ارتباط است بنابراین همه فعالیت های او باید با توجه به فرهنگ بازار باشد. نماد های تبلیغاتی، قیمت گذاری، کانال های توزیع، بسته بندی و سبک کالا باید از نظر فرهنگ جامعه مورد هدف، قابل پذیرش باشد. با توجه به پذیرش، مقاومت و رد کردن تلاش های بازاریاب توسط یک فرهنگ، می توان در مورد آن به قضاوت پرداخت. نحوه تعامل این تلاش ها با یک فرهنگ، میزان موفقیت و یا شکست تلاش های بازاریابی را مشخص می کند. شرکت های موفق همواره در یک چیز مشترک بوده اند و آن پاسخگویی مناسب به آداب و رسوم محلی بوده است.

PILLUSBURY

عدم توجه به فرهنگ ها شما را دچار مشکلاتی خواهد کرد که شرکت پیلس بری(Pillsbury) هنگامی که تصمیم گرفت قوطی ذرت های شیرینش را وارد بازار کند با آن مواجه شد. زیرا در شمال فرانسه ذرت را بر روی سالاد خود می ریزند و می خورند اما فرانسوی های جنوب ذرت را همراه با ساندویچ خود میل می کنند و شیرینی آن را دوست ندارند. بنابراین او مجبور شد محصول خود را با دو مدل مطابق با فرهنگ مردم ارائه کند.

ادامه دارد…

 

اصول و فنون مذاکره

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

مشتریان تقریبا هنگام انجام مذاکره برای فروش محصول و توضیح و ارائه خدمات و یا وقتی می خواهند سفارش خرید بدهند، از خودشان مقاومت نشان می دهند. این مقاومت یا جنبه روانی دارد، یا از پایه ای منطقی برخوردار است. مقاومت روانی شامل رضایت از تأمین کنندگان فعلی یا نام های تجاری جا افتاده، بی علاقگی نسبت به محصول یا خود شرکت، ذهنیت ناخوشایند ایجاد شده توسط نماینده ی فروش، ذهنیت نامناسب پیشین و سخت بودن تصمیم گیری است. 

در حالت دوم مقاوت مشتری می تواند جنبه منطقی داشته باشد که در این حالت مشتری نسبت به قیمت فروش، زمان تحویل کالا یا خصوصیات معینی از کالا و یا شرکت ایراداتی در ذهن دارد. برای رفع این ایرادات، فروشنده سعی می کند تماس خود را در حد مطلوب حفظ کرده و از خریدار بخواهد مورد اعتراض خود را واضح و روشن بیان کند، او می تواند این پرسش را به گونه ای با خریدار مطرح کند که خریدار ایراد و اعتراض خود را مطرح سازد یا ایراد و اعتراض را انکار کند و یا خود آن انتقاد را، به دلیلی برای خرید کالا تبدیل کند. فروشنده باید در زمینه ی قابلیت های مذاکره، آموزش هایی را فراگیرد. از این پس قصد داریم در بخش اصول و فنون مذاکره، این مهارت را در خود تقویت کنیم که چگونه، و در چه فضایی و در چه حالتی به بهترین نحو با مشتری ارتباط برقرار کرده و در تصمیم گیری او اثر گذار باشیم. برای شروع کار در اولین بخش به صورت گذرا به نکاتی در مورد آماده سازی فضای مذاکره می پردازیم:

  • آماده سازی مذاکره 

در آغاز می توانید این جملات را بگویید: 

  • آقای فلانی از وقتی که به من دادید متشکرم. لطفا کمی تأمل بفرمایید. قصد من در وهله اول فروش چیزی نیست. هدف اصلی من مذاکره با شما بر سر نیاز ها و خواسته هایی است که محصول و یا خدمت ارائه شده توسط ما آن را برطرف می کند.

اگر در ارائه مطلب تبسمی در لب داشته باشید، مشتری را آرام تر خواهید کرد. البته او هنوز در تردید است، ولی این تردید به اندازه قبل نیست. پس می توانید با این جمله کار را ادامه دهید:

  • دلیل آمدن من این است که به شما نشان دهم با توجه به نیاز ها و خواسته های شما، کالا یا خدمت ما چگونه در موارد مشابه مورد استفاده قرار گرفته و رضایت خاطر مشتریان را جلب کرده است.

در اینجا لازم است لیستی از مشتریان قبلی خود را که در حقیقت رزومه کاری شما نیز هستند به وی نشان دهید و به او این اعتماد را بدهید که در صورت خرید از شما همانند مشتریان قبلی، او نیز از این معامله راضی خواهد بود. این مطلب ادامه دارد….

نکته طلایی:

در بیان جملات بالا اعتقاد قلبی داشته باشید چراکه یک بازاریاب شیاد نیست بلکه یک تسهیل کننده امر فروش است. به هیچ وجه نخواهید در اولین برخورد، محصول خود را بفروشید. چراکه مشتری نیاز به زمان دارد و شاید او بخواهد روزها روی پیشنهاد شما فکر کند لذا به این فکر نکنید که می خواهید بفروشید بلکه به این فکر کنید که می خواهید با یک فرد جدید ارتباط برقرار کنید و دوستی جدید به جمع دوستان قبلی خود اضافه کنید.

 

شماره تماس جهت مشاوره!