Skip to main content
Tag

بازاریاب موفق

فروش همزمان کالا به روش حضوری و اینترنتی

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

فروش همزمان کالا به روش حضوری و اینترنتی

 فروش همزمان کالا به روش حضوری و اینترنتی یک اصطلاح صنفی است که برای یک روش بازرگانی و تجارت مورد استفاده قرار می­گیرد. در این روش یک کارخانه، کالا و خدمات خود را از طریق حضوری و همچنین پذیرش سفارش اینترنتی و حتی گاهی اوقات با استفاده از کتابچه راهنمای فهرست کالا، ارائه داده و به فروش می­رساند. علاوه بر این، برخی از مردم سفارش تلفنی و یا استفاده از اپلیکیشن­ های تلفن همراه و یا حداقل تامین پشتیبانی فروش(ضمانت) تلفنی را انتخاب می­کنند. به ویژه ظهور شبکه­های تلفن همراه، استفاده از این روش تجارت را رواج داده است، زیرا استفاده از این روش بدین معناست که مشتری­ها می­توانند بدون صرف زمان و نیاز به دسترسی داشتن به اینترنت و کامپیوتر، کارهایی نظیر خریدهای شخصی خود را انجام دهند. برخی از این کاربران ترجیح می­دهند که از جایگاه های فروش سیار استفاده نمایند.

یکی از نمونه­های رایج این روش تجاری، فروشگاه­ های زنجیره­ای هستندکه مشتری را قادر می­سازند که محصول های مورد نیازشان را بصورت برخط(آنلاین) و یا حضوری، از یکی از فروشگاه­ های آن ها سفارش دهند. همچنین مشتری ­ها می­توانند سفارش­ های خود را مستقیما از یکی از شعب محلی دریافت کنند و یا درب منزل تحویل بگیرند. از این نوع از روش کسب و کار، ترکیب­ های جایگزین متعددی وجود دارد. موفقیت این روش در تعدادی از واحدهای صنفی، اعتماد برخی از تحلیلگران را کاهش داده است و چنین استدلال می­کنند که فروش بدون واسطه کالا، خرده­فروشان قدیمی را از کار خواهد انداخت.

نخستین مورد بکارگیری روش تجاری فروش همزمان کالا به روش حضوری و اینترنتی برای فروش محصول های یک دکه پیتزافروشی بود، که از طریق اینترنت یک فروشگاه، سفارش می­گرفت. شعبه تولیدی پیتزای برخط(آنلاین)، نوعی مدل تقویت شده است، که از نظر تعداد جمعیت تحت پوشش، به کسب و کار پر رونقی دست یافته است. شرکت تحویل پیتزای زنجیره­ای گزارش می­دهد که هم­اکنون، به تنهایی در بریتانیا، بیش از ۶۹.۷% از سفارش ها با کسب درآمد ۲۰۴.۷ میلیون پوند(تقریباً ۳۲۹ میلیون دلار)، پیش از ارسال به فروشگاه مربوط، بصورت برخط(آنلاین)به انجام می رسد. موج اصلی پیاده­سازی این مدل کسب و کار، در حدود سال ۲۰۰۰ بوجود آمد. خرده­فروشانی از قبیل والمارت، با راه­اندازی وبسایت­ هایی، مصرف­کنندگان را قادر می­ساختند که کالایی مشابه با کالا های موجود در فروشگاه را براحتی در درب منزل خود تحویل بگیرند.

مزایای این روش تجارت

مزایا برای واحدهای اقتصادی این روش بطور مشخص، توسط خرده­فروشان قدیمی، که امکانات پشتیبانی گسترده­ای داشتند، مورد استفاده قرار گرفت و زنجیره­ هایی بوجود آمده بود؛ اما با وجود فروشگاه­های قدیمی، آن ها بخوبی شناخته شده و اغلب مورد اقبال عمومی قرار گرفتند. برخی از دلایل موفقیت این روش این است که راه­اندازی سامانه فروش اینترنتی برای یک خرده­فروش سنتی، بسیار آسانتر از بکارگیری یک روش فروش بکلی برخط (آنلاین)، برای یک شرکت تولیدی تازه­تاسیس؛ و یا برپایی یک حضور سنتی که شامل برند(نشانه معتبر) قوی و شناخته شده باشد، بدون داشتن بودجه یک فروشگاه بزرگ، برای یک خرده­فروش برخط(آنلاین) است.

 همچنین می­توان گفت که، درحالیکه مشتری می­تواند اجناس خریداری شده را به فروشگاه باز گرداند، پیاده کردن این روش بازرگانی می­تواند اتلاف هزینه بارگیری و ارسال کالا های تحویل نشده و مرجوعی را کاهش دهد.

مزایا برای مشتری­ها به این گونه است که این تجارت می­تواند برای اقشار مختلف مشتری­ ها مزایایی داشته باشد. بعنوان مثال سوپرمارکت­ ها اغلب انواع متفاوتی از مشتری ­ها را دارند که خود سبب وجود گزینه های خرید متنوعی می­شوند. گروهی از آن ها تمایل دارند که کالا را پیش از خرید، مستقیما ببینند و همچنین دوست دارند که خرید خود را در حال حرکت انجام دهند. درحالی که گروه دیگر ممکن است با خرید  اینترنتی راحت تر باشند و اجناس خود را بصورت سفارشی خریداری نموده، در منزل تحویل بگیرند. داشتن این مدل تجارت به معنی راضی نمودن هر دو گروه است. دیگر خرده­فروشان صرفا برخط( آنلاین) سنتی، اعتقاد داشتند که افزودن یک حضور ”Bricks and mortars”  به کسب و کار بکلی برخط(آنلاین)آن ها، بطوری که مشتری­ها بتوانند پیش از خرید، محصول ها را بطور عینی دیده، آزمایش نموده و برای کلیه کالاهای خریداری شده مشورت و پشتیبانی دریافت کنند، به نفعشان است.

 علاوه بر این، اگر مشتری­ ها جنس را از طریق یک فروشگاه  ”Bricks and mortars” بشناسند، با خرید به روش  ”Bricks and Clicks”  احساس امنیت و راحتی بیشتری می­کنند.

معایب این روش برای واحدهای اقتصادی…

عامل اصلی تعیین­کننده موفقیت یا شکست این روش کسب و کار، کنترل قیمت هاست. بطوریکه معمولا بهبود یک ارائه حضوری کالا، ( هزینه­های پیش فرض و کارمندان یک فروشگاه فیزیکی) هزینه و سرمایه­گذاری بزرگتری را می­طلبد؛ که یک کسب و کار برخط(آنلاین)اینگونه نیست. برعکس، در تجارت و برنامه فروش تجملی­تر، اغلب گرانتر و یا فروش گاه گداری(متناوب) محصولاتی مانند اتومبیل، اگرچه خریداران ممکن است که کسب اطلاعات برخط( آنلاین) از محصول ها را در نظر داشته باشند،(بدلیل طبیعت مشروط و نیاز به توجه بیشتر برای تصمیم به خرید )، امکان بازاریابی با استفاده از فروشگاه های حضوری بیشتر است. اگرچه برخی از کارخانه­های اتومبیل­سازی، تشکیلات معرفی برخط(آنلاین) محصول ها را دارند، که به مشتریانشان امکان می­دهد که گزینه­ های انتخابی و امکان  سفارشی اتومبیل را بطور برخط(آنلاین) انجام دهند، اما فقط با رفتن به یک مرکز معامله، فرآیند خرید خودرو تکمیل می­گردد که این امر بوسیله خریداران عمومیت پیدا کرده است.

از سوی دیگر، خدمات­رسانی صرفا برخط(آنلاین) می­تواند بهترین کارآیی را داشته باشد، زیرا عملکرد آن فقط بر تجارت برخط(آنلاین) متمرکز است. ثابت شده است که پیاده­سازی روش تجاری  ”Bricks and Clicks” سخت­تر از روش سراسر برخط(آنلاین) است. این روش ممکن است که در آینده موفقیت­آمیزتر باشد، اما تا سال ۲۰۱۰ برخی از بنگاه­ های سراسربرخط (آنلاین)، تا ۳۰% رشد داشته اند، درحالیکه رشد بسیاری از مراکز تجاری  ”Bricks and Clicks” تا حد ناچیز ۳% بوده است. عامل کلیدی موفقیت این روش، بمیزان زیادی بوسیله توانایی کارخانه در مدیریت تخفیف­های جداگانه و یکپارچه شعبه های آن و تجارت اینترنتی، تعیین خواهد گردید.

  معایب این روش برای مصرف­کنندگان…

برخی چنین استدلال می­کنند که فروش برخط( آنلاین)، با تسهیل امکان مقایسه قیمت­ها برای مشتریان، رقابت برای کاهش قیمت­ها را گرم تر می­کند؛ بطوریکه خرده­فروشان فقط بر روی قیمت­ها رقابت کرده، منجر به کاهش کیفیت کالا و خدمات می­گردد. این فرآیند بویژه هنگامی که وبسایت­های مقایسه خرید از قبیل  ”Mysupermarket”  مقایسه قیمت کالاها و خدمات را حتی بدون بازدید از وبسایت یک فروشگاه امکان­پذیر می­سازند، تشدید می­گردد.

قیمت­هایی که بصورت برخط(آنلاین۹ فهرست می­شوند، ممکن است که با قیمت­های عادی همخوانی نداشته باشند؛ این امر ناشی از عدم مدیریت صحیح و شرایط اقتصادی است(هنگامی که هزینه­های بالاسری در برآورد قیمت­ها متفاوت باشد)، که خود سبب سردرگمی و انحراف انتظار های خریداران می­گردد.

خریداران ممکن است که خرید خود را به اقلام مورد نیازشان محدود نمایند، زیرا واحدهای تجاری برخط(آنلاین) قادرند کالاهای بیشتر، پیشرفت­ها و ارتقا بیشتر و آگهی­های بیشتری را به نمایش گذارند.

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

برنامه بازاریابی موتور سیکلت های شرکت هوندا

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

شرکت هوندا ارائه دهنده محصولاتی است که برای هر بخشی از جامعه خوب هستند. این وسایل نقلیه دارای شهرت خوبی هستند، میلیون ها موتورسیکلت هرساله در سرتاسرجهان به فروش می‌رسد. آخرین مدل از این موتورسیکلت توجه مشتریان را به خود جلب خواهد کرد و در هر مدل جدید ویژگی های مختلفی از وسایل نقلیه وجود دارد که برای دوستدارن موتورسیکلت سرگرم کننده است.

موتورسیکلت ها نه تنها برای شهر بلکه به دلیل ساختار و طراحی قوی و پایدار برای مناطق روستایی نیز خوب هستند. مردمی که در مناطق دورافتاده زندگی می کنند برای پوشش مسافت های طولانی خرید موتورسیکلت را ترجیح می دهند، هدف بازار برای این وسیله نقلیه در دو چرخ موتور دوچرخه خواهد بود. نام برند هوندا محبوب است و تصور خوبی در میان کاربران ایجاد کرده است.

هوندا طیف گسترده ای از مدل ها که شامل آخرین مدل موتورسیکلت می باشد را در هرسال با عنوان این نام تجاری آماده سازی کرده است. در مدل های جدید ویژگی های نو و مختلف اضافه شده است که جنب و جوش و پیچیدگی را ایجاد می کند. نام تجاری روش منحصر به فرد و ابتکاری نو را در وسایل نقلیه آماده کرده است، که برای تامین سرمایه شان به آن ها کمک می کند. رهبر بازار، خودروی این نام تجاری است و می تواند توجه مشتریان را به خود جلب کند.

برنامه بازاریابی موتور سیکلت های شرکت هوندا

موتورسیکلت های این شرکت در بازار از طریق نمایندگی های مختلف که در بازار های مختلف کار می کنند ارائه می شود. این شرکت حق استفاده از این نام تجاری  و هویت وسایل نقلیه ای را که وجود دارد را مرتبا بر طبق تقاضای شرکت حمایت می کند. مشتریان در نزدیک ترین مرکزخرید شرکت می توانند انواع مدل ها را مشاهده کنند همچنین آن ها می توانند برندهای جدیدی که از موتورسیکلت وجود دارد را نیز مشاهده کنند.

در شرکت های خودروسازی نام هوندا قابل اعتماد و نیرومند است و محصولات این شرکت شهرت عظیمی بدست آوردند. شرکت به راحتی موتورسیکلت های خود را با بالاترین نرخ عرضه می کند.

  • سیاست قیمت گذاری
  • هزینه تولید
  • مبلغ مالیات

و سایر هزینه ها را نیز در برمی گیرد که می تواند باعث شود گرانبهاتر شده و ساختار خوب چرخه تولید باعث افزایش ارزش وسیله شود.

کارخانه شرکت هوندا راه حل تبلیغاتی خوبی دارد و شرکت سیاست های تبلیغاتی موثر صوتی و جلوه های بصری را برای ارائه وسیله نقلیه آماده می کند. آخرین اطلاعات به صورت تبلیغات الکترونیکی و کاغذی در اختیار مشتریان قرارداده می‌شود. برای انجام تبلیغات وسایل نقلیه از رسانه های اجتماعی استفاده شده است. همچنین از فعالیت های ورزشی مختلف حمایت می کنند و رویداد ها تصور نام تجاری را در میان مشتریان ترویج می دهند.

هوندا یک کارخانه اتومبیل سازی پیشتاز است، که درحال حاضر وسایل نقلیه خود را بدون در نظر گرفتن دسته بندی خاص راه اندازی می کند. این شرکت خط تولید کامل دارد که با پوشش دادن ورود موتورسیکلت های کم هزینه نظیر همین موتورسیکلت ها فعلی می تواند ذوق خوبی و عناصرسرمایه ای برای مردم ایجاد کند. شرکت درحال حاضر امکانات جدید موتورسیکلت را معرفی می کند و  برخی تغییرات انقلابی را برای دوستداران موتورسیکلت به ارمغان می‌آورد.

شرکت هوندا پروژه های مختلف برای کارخانه طراحی می کند تا در کامل شدن آن ها به کارخانه کمک کند. شرکت به سرمایه گذاری ساخت صنعت اتومبیل و همچنین بدست آوردن سود بیشتر از فروش کمک می کند. آن ها باید بدانند سرمایه گذاری و موتورسیکلت ها با مناسبترین قیمت و بالاترین تکنولوژی ارائه می شود.

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

عوامل تاثیر گذار بر منابع انسانی هتل ها

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

عوامل تاثیر گذار بر منابع انسانی هتل ها

در این مقاله با توجه به اهمیت منابع  انسانی در هتل ها، تلاش شده تا عوامل تاثیر گذار را مورد بررسی قرار دهیم.

عوامل تاثیر گذار بر منابع انسانی هتل ها شامل موارد ذیل است:

عامل سازمانی موثر در هتل ها :

اغلب تقاضای منابع انسانی بطور مستقیم به عملکرد سازمان مرتبط است. یانگ دریافت که فاکتورهای موثر بر کارمندیابی در صنعت هتلداری عبارتند از:

  • نسبت اشغال( اتاق ها)
  • اندازه هتل
  • نرخ ترک شغل نیروی کار
  • بهره وری
  • تعداد اتاق ها
  • ساعات کاری و
  • وضعیت اقتصادی

در بین این فاکتور ها تعداد اتاق ها شاخص کلیدی در کارمندیابی است.

دیویدسون و همکارانش مشخص کردند که نسبت اشغال( اتاق ها) فروش کل، فروش غذا و نوشیدنی و شاخص بهره وری نیروی کار هتل فاکتور های خاص هتلداری است که تقاضای منابع انسانی هتل را تحت تاثیر قرار می دهد. بعلاوه کارکنان عملیاتی و مدیریت گروه های سنی، سطوح دستمزد، جنسیت، شکل گیری مهارت ها، و موقعیت های کاری همگی بر تقاضای منابع انسانی در هتل ها تاثیر می گذارد.

عامل صنعت موثر در هتل ها :

در صنعت مهمان نوازی، تقاضای منابع انسانی به شدت تحت تاثیر توسعه و روند این صنعت قرار دارد. باوم و لاندتورپ( ۲۰۰۰) ادعا کرد که مهم ترین عامل موثر بر تقاضای منابع انسانی تغییرات فصلی در صنعت مهمان نوازی است، از جمله؛ ساعت اوج و غیر اوج در روز، و فصول شلوغ و خلوت در یک سال بود. کراکوور( ۲۰۰۰) بیان می کند که تغییرات فصلی تقاضای منابع انسانی را در صنعت هتلدرای تحت تاثیر قرارمی دهد.

در ماه های مختلف ترکیب های مختلفی از گردشگران داخلی و بین المللی را می توان مشاهده کرد.

عامل اقتصاد کلان موثر در هتل ها :

در یک نگاه کلان، صنعت هتلداری به روند کلی اقتصاد بسیار حساس است و شاخص قیمت و تولید ناخالص ملی دو فاکتور مهم تاثیرگذار بر تقاضای منابع انسانی هتل است.( پرایاگ و هسانی، ۲۰۱۵).

سه عامل بالا از جمله عوامل مهم و تاثیر گزار بر منابع انسانی هتل ها می باشند که نقش مهمی را در برنامه ریزی صنعت گردشگری کشور ایفا می کنند.

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

استراتژی بازاریابی شرکت لنوو lenovo

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

استراتژی بازاریابی شرکت لنوو lenovo

در ۲۶ مارس ۲۰۰۴ شرکت لنوو یک توافق نامه ایی را با کمیته بین المللی المپیک جهت همکاری در سطوح بالا امضا کرد. شرکت لنوو اولین شرکت چینی ایی بود که به این مهم  دست یافت. ورزش یک پیشینه قدیمی و  طولانی دارد اما، تا آن زمان از این پیشینه طولانی به عنوان وسیله جهت بازاریابی مدرن استفاده نشده بود. هدف شرکت لنوو از تجزیه و تحلیل بازاریابی این بود که، بازاریابی بوسیله ورزش صورت گیرد و شرکت لنوو به عنوان متولی این کار قرار گرفت.

شرکت لنوو انتظار داشت تا تعدادی استراتژی بازاریابی ورزشی از این روش پیدا کند و به شرکت ها در جهت استفاده از ورزش به عنوان یک فرصت فوق العاده  برای سیستم های بازاریابی استاندارد راهنمایی دهد و راه ورود به بازارهای جهانی را، در این روش برای شرکت های چینی هموار سازد.

بازاریابی ورزشی با افزایش سرمایه گذاری می توانست باعث افزایش تولید و نهایتا افزایش فروش شود، در نتیجه هماهنگی پیوسته بازاریابی ها وعملکرد بر پایه شرایط درست می توانست باعث موفقیت شود. اقتصاد بوسیله پیشرفت های تکنولوژی متحول شده بود و شرکت لنوو به عنوان بزرگترین شرکت در زمینه کامپیوتری  فعالیت خود را در المپیک چین آغاز کرد. اسپانسر های بزرگ باید تولیدات خوب خود را در المپیک ارائه می دادند این یعنی این که شرکت لنوو باید یک سری از استراتژی هایی را برای بازاریابی ورزشی داشته باشد و از آنجایی که بازاریابی ورزشی نیروی محرک شرکت لنوو بود پس المپیک توانست باعث رونق برند لنوو شود. لنوو بهترین محصولات را برای المپیک فراهم کرده بود که دارای ضمانت نامه های قدرتمند بودند  بنابراین بازاریابی ورزشی یکی از مهمترین فرآیند های پیشرفت  لنوو بود.

  • استراتژی بازاریابی شرکت لنوو

استراتژی بازاریابی شرکت لنوو این فرضیه را توصیف می کرد که آن ها تکنولوژی المپیک و فرهنگ المپیک هستند. تکنولوژی و فرهنگ المپیک دو بخش از اساسی ترین استراتژی های مهم المپیک  پکن بودند، به منظور دستیابی به این اهداف، شرکت لنوو یک سری  برنامه های پیشرفته برای بازاریابی در المپیک را اجرا کرد.

برای بازاریابی ورزشی و به منظور دستیابی به اهداف، شرکت لنوو باید یک نقشه راه ایجاد می کرد و از جزئیات بازاریابی ورزشی مطلع می شد. تکنولوژی  المپیک و فرهنگ های المپیک دو استراتژی شعار المپیک پکن بودند.تکنولوژی المپیک به این معنا بود که؛ اسپانسر اصلی المپیک باید تولیدات با کیفیت جهت ارائه در المپیک معرفی کند و تنها نام مشهور برند مهم نیست.

فرهنگ المپیک به این معنا بود که؛ بازاریابی ورزشی یک فرهنگ است و تاکید بر روی کسب و کار بازاریابی ورزش نباید فقط جهت فروش زیاد باشد بلکه هدف باید ایجاد فرهنگ مناسب و ورزش برای مشتری ها و در نهایت ایجاد اشتیاق در مردم باشد.

بازاریابی ورزشی برای شرکت ها از جهت اینکه ورزش یک فعالیت دینامیکی و با سلامت افراد درگیر است و فرهنگ مناطق را نیز در بر می گیرد می تواند در جهت افزایش محبوبیت برند و نام تجاری شرکت نقش به سزایی داشته با شد.با توجه به توضیحات و بحث های مطرح شده  باز هم هستند کسانی که ادعا می کنند؛ شرکت لنوو صلاحیت اسپانسری المپیک را نداشت و ارزش آن به اندازه ای نبود که اسپانسر المپیک شود.

به هر حال ارزش شرکت لنوو از سال ۲۰۰۴ تا ۲۰۰۶ از ۳۰۷۰۰۰۰۰۰۰۰ یوان به۶۰۷۰۰۰۰۰۰۰۰  یوان افزایش پیدا کرده  بود. شهرت نام تجاری برند لنوو توانست  از ۵۳ درصد به ۶۲ درصد برسد و فروش خالص آن نیز ۴ درصد افزایش یافت. تجربه موفقیت آمیز پایان المپیک ۲۰۰۸ شرکت لنوو، با ارائه خدمات نوین و با کیفیت، که برنده شدن نشان خدمات طلایی المپیک را در پی داشت منجر به افزایش خدمات رسانی این شرکت شد به طوری که این شرکت توانست به اوج پیشرفت و ترقی برسد.

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

بازاریابی به مدل مدیریت در کلاس جهانی

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

بازاریابی به مدل مدیریت در کلاس جهانی

بازاریابی نوین چیزی فراتر از تولید محصولات خوب، قیمت گذاری مناسب و سهولت دسترسی به مصرف کنندگان کالا است. ترفیع، یکی ازعناصر آمیخته بازاریابی است که از طریق آن، شرکت با مصرف کننده ارتباط برقرار می کند و از طریق تبلیغات، پیشبرد فروش، فروش شخصی و روابط عمومی او را به خرید محصول تشویق می کند(محمدیان،۱۳۸۸: ۵۶).

بازاریابی و فروش محصولات کاشی و سرامیک در چند سال اخیر به دلیل مواردی چون بدهی ارزی بالای شرکت ها و همچنین مشکلات گمرکی و نبود زیر ساخت های لازم جهت حمل و نقل بار با مشکلات فراوانی روبرو بوده است. علی رغم موارد فوق بر اساس آخرین آمار وزارت صنعت، معدن و تجارت در سال های اخیر ایران از نظر میزان صادرات محصولات کاشی و سرامیک، رتبه چهارم دنیا را در اختیار دارد و حجم تولید ۴۶۰ میلیون مترمربعی را تجربه کرده است که از این میزان ۳۶۷ میلیون متر مربع در بازار داخل و ۹۳ میلیون مترمربع آن را صادر کرده است.

صنعت کاشی و سرامیک از آن دسته از صنایع کشور است که تا وقتی ساخت و ساز در کشور رونق داشته باشد، بازار این صنعت هم از روند فزونی رشد برخوردار خواهد بود. با توجه به شرایط پیش آمده درچند سال اخیر از جمله افزایش قیمت دلار و کاهش قابل توجه واردات محصولات این صنعت، سهم صنعتگران و تولیدکنندگان از فروش محصولات این بخش افزایش یافته است؛ لذا با استفاده حداکثری از ظرفیت ها و پتانسیل های موجود می توان سهم بازار و میزان سودآوری این صنعت را افزایش داد و با به کارگیری ترکیب مناسب و مؤثر از آمیخته ترفیع برای محصولات صنعت کاشی و سرامیک می توان تمایل بیشتر به خرید را در مشتریان ایجاد کرد و از این جهت انتخاب روش مناسب ارتباطی باید با توجه به موقعیت مخاطبان در بازار هدف صورت گیرد. بر این اساس برنامه ریزی برای تدوین آمیخته ترفیع مناسب، جهت ادامه حیات در محیط رقابتی داخل و خارج از کشور باید در سرلوحه کار شرکت های تولیدکننده کاشی و سرامیک باشد.

در حال حاضر پیوستن کشور ما به روند جهانی شدن تولید و صنعت اجتناب ناپذیر است و تنها راهی که برای کشور ما باقی می ماند، تقویت صنایع خود از دو بعد است. اول بعدکلان اقتصادی و تصمیم گیری های کلان و دوم، بعد خرد و سیاست های داخلی صنایع. بعد کلان به سیاستگذاری های دولت و بعد خرد به سیاست های خود شرکت های تولیدی بر می گردد. تولید در کلاس جهانی(World Class Manufacturing) هدفی برای این سیاست های داخلی شرکت هاست، این واژه برای تعریف بهترین تــولیدکنندگان در جهان به کار رفته است که می توان آن را انقلاب دوم صنعتی دانست.

در کلاس جهانی بودن به این معنا است که سازمان در بازار مورد نظرش در برابر دیگررقبا صرف نظر از اندازه، کشور مبدأ یا منابع در همه عرصه های تولید، بازاریابی و فروش محصولات خود پیروز و موفق باشد. این به معنای برابری یا فراتر رفتن از رقیب در زمینه کیفیت، زمان تدارک، انعطاف پذیری، هزینه/ قیمت، خدمات پس از فروش به مشتریان و نوآوری در تولید می باشد به گونه ایی که سازمان  کلاس جهانی هر زمان و در هر بازاری که بخواهد آماده رقابت با رقبا است و این سازمان کلاس جهانی است که موضوع رقابت را تعیین می کند و بقیه دنباله رو او هستند(فارسیجانی،۱۳۸۶).

جذابیت و سودآوری وسوسه انگیز صنعت کاشی و سرامیک از یک سو و ازسوی دیگر فراهم بودن منابع اولیه و زیرساخت های لازم، باعث شده است که طی چند سال اخیر شمار تولیدکنندگان این صنعت در استان یزد به صورت خیره کننده ایی افزایش یابد. به طوری که بر طبق آخرین آمار موجود، استان یزد با تولید ۶۰ درصدی کاشی و سرامیک کشور بزرگترین خوشه صنعتی تولیدکننده این محصولات درکشور است.

متأسفانه به دلیل عدم برنامه ریزی منسجم و اتخاذ سیاست های غیر علمی و غیر اصولی در بخش های تولیدی و بازاریابی، هم اکنون تولیدکنندگان کاشی و سرامیک با مشکل فزونی عرضه بر تقاضا مواجه گردیده اند. پراکنده کاری های موجود در این صنعت موجب شده است که بازار داخلی با اشباع و بازار خارجی نیز در قبضه تولیدات ارزان قیمت چین، برزیل و هند باشند. اگرچه دولت در طی سال های اخیر، تلاش کرده است با اتخاذ سیاست هایی چون بستن بازارهای داخلی و حمایت از تولیدکنندگان و صادرکنندگان، صنعت کاشی را متحول کند اما حتی جایگزین کردن مدرنترین و پیشرفته ترین ماشین آلات و تجهیزات نیز نتوانسته صنعت فوق را در ابعاد جهانی معرفی کند به طوری که بیشترین حجم صادرات محصولات کاشی و سرامیک به کشورهای همسایه چون عراق، افغانستان، تاجیکستان و دیگرکشورهای همسایه صورت می گیرد.

با توجه به موارد یاد شده لازم است شرکت های فعال در این صنعت با در نظرگرفتن  موانع تولید در کلاس جهانی و با انجام کارهای پژوهشی منظم و هدفمند در جهت افزایش سهم بازار جهانی فروش محصولات خود گام بردارند و ضمن ارائه یک نمای کلی از وضعیت صنعت کاشی و سرامیک، با شناسایی و اولویت بندی بهترین ابزارهای ترفیعی مناسب به بهبود فروش محصولات تولیدی خود در ابعاد جهان تراز بپردازند.

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

معجزه به اسم صدا زدن مشتری در بازاریابی

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

معجزه به اسم صدا زدن مشتری در بازاریابی

معجزه میکنه… معجزه… باور کنید که همه انسانها عاشق خودشون و بسیاری از ویژگیهاشون هستند و یکی از دوست داشتنی ترین چیزهای هرکس، اسمشه… و این اسم، میتونه معجزه کنه. کافیه کمی فسفر بیشتری بسوزونیم و در فعالیت بازاریابی خود اسم کوچک مخاطبانمون رو به خاطر بسپاریم و در ملاقات های بعد، اونها رو(البته با در نظر گرفتن شرایط سن و سال و حریم افراد) با نام کوچک خطاب کنیم و اونوقت منتظر نتایج فوق العاده اش باشیم!!

یادمه یه بار برای انجام کارهای بازاریابی؛ توی یه فروشگاه، با تمام توانم روی محصول جدید شرکتمون تبلیغ میکردم و سعی داشتم صاحب فروشگاه رو متقاعد کنم که برای یکبار هم که شده این محصول رو بصورت آزمایشی استفاده کنن. اما ایشون سپر بزرگ “نه” رو جلوی خودش گرفته بود!! نمیدونم چرا فکر میکرد نباید ریسک کنه؛ و من دنبال روشی بودم که از لحاظ فکری و روحی بیشتر بهش نزدیک بشم تا بتونه بهم اعتماد کنه. که در همون لحظه یه مشتری اومد و صاحب مغازه برای چند لحظه تنهام گذاشت.

توی ذهنم دنبال یه راه حل میگشتم که بتونم مشکل کار بازاریابی خودم رو حل کنم؛ چشمم به پروانه کسبش افتاد….. آقای مهران مرادی…….. چشمام برق زد!! راه حل رو پیدا کردم. سن و سالش از من کمتر بود. در ضمن تاحدودی با هم آشنا شده بودیم…بنابر این امکان اجرای این راه وجود داشت!! تا که برگشت، امان ندادم و گفتم:” خوب آقا مهران گل، چطوره اجازه بدیم که بعد از تست این محصول نظرت رو بهم بگی؟؟!! خوبه؟” باورم نمیشد، انگار که هیپنوتیزم شده باشه، فرم تدافعی چهره اش عوض شد و گفت:” باشه! موافقم!!!”  به همین راحتی…. سپرش توی دستاش ذوب شد..!!!!

 دیل کارنگی در کتاب آئین دوست یابی می نویسه:

  • دانستن نام افراد راه حلی ساده

در سال ۱۸۹۸ اتفاقی غم انگیز در نیویورک افتاد. کودکی فوت شده بود و همسایگان داشتند برای تشییع جنازه او آماده می شدند. فردی به نام “جیم فرلی” به اصطبل رفت تا اسبش را زین کند و به دنبال جنازه برود. هوا سرد بود و همه جا یخ زده بود. حیوان چند روزی بود که از اصطبل بیرون نیامده بود. ناگهان جستی کرد  وچنان فرلی را بر زمین کوبید که او در دم جان سپرد. “جیم”، زنی بیوه و سه فرزند از خود به جا گذاشت. آنها درآمدشان از شرکت بیمه بود. بزرگترین پسر او ده سال داشت که در کارخانه آجرپزی مشغول به کار شد. به همین دلیل فرصتی برای ادامه تحصیل نیافت. اما استعداد و هوش ذاتی داشت.

او حافظه ی فوق العاده ای در به خاطر سپردن چهره ونام اشخاص داشت. در سن ۴۶ سالگی توانست گواهینامه چهار دانشکده را کسب کند و ریاست کمیته ملی دموکراسی را به عهده گرفت. روزی آقای کارنگی با او ملاقات کرد و رمز موفقیت ایشان را پرسید. او گفت:( من میتوانم پنجاه هزار نفر را با نام کوچکشان صدا کنم.) آقای فرلی وقتی نماینده بازرگانی بود نام افراد را می پرسید و اطلاعاتی از خانواده آنها می گرفت وحتی اگر یک سال بعد هم آنها را می دید آنها را به نام کوچکشان می خواند و جویای خانوادشان می شد. این توانایی ایشان باعث شده بود که اکثر مردم به ایشان علاقه پیدا کنند و او در کار خود فردی بسیار موفق شود.

ناپلئون سوم میگفت:” با وجود همه گرفتاریها و توجه به کارهای کشور تقریبا اسم تمام کسانی را که با آنها برخورد دارم به خاطر می آورم. هر وقت اسم کسی را متوجه نمی شدم  به او می گفتم: ببخشید ملتفت نشدم  یا اگر اسمی مشکل بود املا آن را می پرسیدم. برای اینکه نام اشخاص در ذهنم بماند نامشان را با چهره آنها مرتبط می ساختم یا نامشان را در کاغذی می نوشتم ونگاه می کردم وتا در خاطرم جا نمی افتاد آن کاغذ را کنار نمی گذاشتم.”

اشخاص به قدری شیفته نام خود هستند که دوست دارند به هر قیمتی شده نامشان را مشهور کنند. دویست سال پیش مردمان توانگر مبلغی به نویسندگان می دادند تا کتابشان را به نام آنان کنند. این افراد کسانی بودند که راضی نبودند نامشان از صفحه روزگار خط بخورد به همین علت کتابهایی را از خود به جای گذاشتند. پس اسم اشخاص را باید به ذهن بسپاریم ولی متاسفانه از این کار غفلت می کنیم در صورتی که با کمی زحمت می توانیم این کار را به نحو احسنت انجام دهیم. درست است این عمل به وقت زیاد احتیاج دارد، ولی به قول فیلسوف بزرگ امرسون:” حسن معاشرت متشکل از فداکاریها و گذشت های کوچک است.” اگر می خواهید مورد علاقه مردم باشید از این راهکار استفاده کنید.” نام هر کس برای او مطبوعترین و مهمترین قاموس بشری است.”

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

بانوی موفق برندینگ ، خانم شیوا شمشیردار

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

بانوی موفق برندینگ ، خانم شیوا شمشیردار

  • کمی از خودتان برایمان بگویید، چند سال دارید؟ چه رشته ای خوانده اید و در حال حاضر به صورت تخصصی در چه زمینه ای مشغول به فعالیت هستید؟

من متولد ۱۳۵۰ هستم .شاگرد ممتاز کنکور سال ۶۹ و ارتباط تصویری در مقطع کارشناسی ارشد و سپس MBA و سپس دوره های تخصصی برند و بازاریابی. در حال حاضر در یک هولدینگ معتبر بابیش از ۲۰۰ پرسنل در سمت قائم مقام بخش رسانه در حوزه ی تخصصی برند و تبلیغات مشغول هستم. بیش از ۱۷ سال دروس مرتبط با تبلیغات و برند را در دانشگاه های مختلف تدریس کرده ام و بصورت شخصی نیز مشاور برند، پروژه های مختلف کسب و کار هستم.

  • در زمان شروع به کار چند سال داشتید؟ در حال حاضر چند سال است که در این حوزه مشغول هستید؟

اولین بار که توانستم به ازای کار، حق الزحمه دریافت کنم ۲۰ سال داشتم و دانشجو بودم. از تدریس و سپس کاراموزی در شرکت تبلیغاتی و بلافاصله در همان دوران دانشجویی مستقل سفارش می گرفتم و کار می کردم. پوستر جشنواره ۱۱ فجر و کل پروژه های بازی های بانوان کشورهای اسلامی و بسیاری از نمایشگاه های موزه هنر های معاصر در زمان اقای خاتمی و ایران اکسپو سال ۲۰۰۰ و کلی کار در زمان گفتگوی تمدن ها از طرح های من بودند. اولین بیلبوردهای شرکت موتوژن در تهران با شعار “ما به صنعت معنا می دهیم”. سپس سفرهایی به خارج ایران داشتم و ۸ سالی در حوزه ی طراحی مد و لباس کار کردم و مالک کانون تبلیغاتی عرشیا در سالهای ۷۲ تا ۷۸ بودم.

  • آیا به انجام کار تیمی برای موفقیت بیشتر اعتقاد دارید؟

بنظرم ما ایرانی ها کار تیمی بلد نیستیم و بشدت ازین نقطه آسیب می بینیم؛ مثلا در ورزش کشتی گیرهای خوبی داریم ولی فوتبالمان اسفبار می شود. در حال حاضر فرایندهای بازاریابی و برند و تبلیغات بشدت نیاز به کار گروهی پیدا کرده اند و به تنهایی نمی توان نیاز مشتری را براورد و فراهم نمود چرا که شاکله ی نیازها گسترده و درهم پیچیده شده و هر روز تغییر می کند؛ به شدت نیازمند تحقیقات بروز و اطلاعات جدید هستیم من بشدت به کار تیمی معتقدم و در رشته کاری خودم کار تیمی را منوط به درک عمیق شرایط و توانایی های تخصصی افراد در رتیم می دانم. روابط کاری بسیار تحت تاثیر احساسات هستند و کار تیمی جز با همدلی و احساس خوشنودی در تک تک افراد میسر نیست. کارمندانم نباید حس کنند من رئیس و آنها کارمند و اجراکار هستند. هرکس باید بقدر خود تلاش کند.

  • معمولا چه مشکلات و موانعی در حرفه شما وجود دارد؟ برای رفع آنها چه می کنید؟

اشکال کار اکثر مواقع کنترل و مشخص نمودن مرز وظایف است که با سختگیری تلخ و سرد و با سهل گیری ضعیف و پر اشکال خواهد شد. مدیریتی نیاز است که با ذکاوت و ظرافت همه چیز را در دست بگیرد و البته مدیر خودش دست در کار داشته باشد هیچوقت تیم طراحی نمی تواند به من نه بگوید چون خودم آستین بالا می زنم یا زمان تهیه محتوا همکاران می دانند که دست به قلم هستم و اگر سستی کنند، نمی پذیرم. مشکل بزرگی که همواره در ایران شاهدش بوده ام این بوده که برای کسب رتبه ای که آقایان مشابه و همکار من دارند بایستی دوبرابر تلاش می کرده ام و همچنان نیز! البته عادت کرده ام ازین رو در جلسات ۲۰ دقیقه ی اول من حتما ساکت خواهم بود و بعد از دقت کافی در نکات ریز جلسه موضوع را در دست می گیرم و اساسا در میان دوستان به استاد مذاکره معروف شده ام.

  • تا به حال با شکست مواجه شدید؟ برخورد شما برای حل مشکل چگونه بوده؟

شکست هم تا دلتان بخواهد داشته ام چرا که نه؟اخریش قرارداد ی بود که کل سال ۹۴ را صرفش کردیم و دقیقه ی نود با یک بازی دامپینگ غیر انسانی روبرو شدیم از سمت شرکت رقیب و همه چیز خراب شد. یا در اوایل سال که تصمیم به تاسیس یک اکادمی تخصصی حوزه ی برند داشتم و کلی تلاش کردم و دست اخر متوجه شدم قرار نیست چیز زیادی به دیگران اموخته شود و خلاصه ارمانهای من با دیگران نمی خواند پس سکوت کردم و کنار کشیدم.

  • به عنوان یک بانوی موفق در زمینه بازاریابی و برندینگ چه پیشنهادی برای افرادی که می خواهند قدم در این حرفه بگذارند، دارید؟

در حال حاضر دو سال است که مستمر در حال نگارش مباحث تخصصی برند و تبلیغات هستم و احساس خوبی از نشر و انتشار دانش برای دیگران دارم. به نظرم برند سازی نوعی حکمت است که باید اندوخته ی بزرگی از دانش و تجربه و خلاقیت را توامان با خود داشت و پشتکار و کنجکاوی و تلمذ پیگیر می طلبد.

  • حرف آخر…

توصیه می کنم علم مدیریت را علمی یاد بگیریم و حکیمانه بکار ببندیم. هوشمندانه تلاش کنیم و مدبرانه تصمیم بگیریم. با هم تیمی های قوی گروه بسازیم و رقبای قدر را به بازی بیاوریم تا رشد کنیم و دست آخر مهربان و متواضع باشیم؛ که در این دنیای بزرگ برای همگان جا بقدر کافی و روزی در خور موجود است.

مصاحبه گر: خانم زهرا امیری، دانشجوی رشته مدیریت

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

دکتر نوید حسینی ، بازرگان فعال ایران – اسلواکی

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

دکتر نوید حسینی ، بازرگان فعال ایران – اسلواکی

سید محمدرضا حسینی در سال ۱۳۵۳در یک خانواده ی مذهبی انقلابی به دنیا آمدند، اهل اصفهان هستند و دوران نوجوانی ایشان مصادف با سال های گل و گلوله بوده که در این حوزه هم خود را بی بهره نگذاشتند. متکی به خود، بسیار با تجربه و سرشار از دانش روز……

  • آقای حسینی در زمان شروع به کار چند سال داشتید؟ و در حال حاضر چند سال است که در این حرفه فعالیت دارید؟

کار رسمی ام را از سال ۷۲_۷۳ شروع کردم… تقریبا ۲۰ سال داشتم که موسسه ای راه اندازی کردیم به نام موسسه ی حکمت که بنا بر شرایط روز خودش هیچوقت ثبت نشد و تا به امروز در همان زمینه فعالیت کردیم…

راستش من به شدت با از این شاخه به آن شاخه رفتن  مخالفم و فکر می کنم اگر موفقیتی هم بود به خاطر همین اعتقادم بوده…

  • در کسب و کارتان چه نوآوری هایی داشته اید؟

به نظر من شرکت ها باید از تک محوری بودن خارج شوند و شروع کنند به سامان دادن کارکنانشان…

  • یعنی شما این قانون را برای شرکت خودتان ایجاد می کنید؟

صد در صد، تمام  کارکنان ثابت من در سود و زیان شرکت شریک اند…

  • داشتن زندگی خوب برای جوانان مشکل شده است. بیکاری بالاست و فکر می کنم مواجهه با این چالش های زندگی برای کارآفرینان جوان هم مشکل باشد. چگونه در کشوری که فرصت هایش انقدر محدود شده، پیشرفت کرد؟

شاید بگویند در ایران بحران کار هست. اما من این  را قبول ندارم. ایران کشوری پر از فرصت هاست، پر از فرصت هاست، پر از فرصت هاست… مسایلی هم بر سر راه این فرصت ها هست، اما حل همین مسایل است که ما را مقاوم می کند، مقاومتی که شاید با هیچ کار دیگری بدست نیاید…

  • در شروع کار چند نفر با شما همکاری می کردند؟ در حال حاضر چند نفر؟

در شروع کار خودم و دو نفر از همکلاسی هایم بودیم، الان مجموعه ای که کار می کنیم ۷۰_۸۰ نفر هستند.

  • بسیار عالی، پشتوانه ی مالی هم داشتید آقای حسینی؟

اصلا، خانواده ی من دوست داشتند که من پزشکی بخوانم، اما علاقه ی من به کامپیوتر بود و دنباله رو علاقه ی خودم شدم. به همین خاطر پدرم فقط شهریه ی ترم اول را پرداخت کرد. از ترم ۲ خودم در یک مدرسه ی غیر انتقاعی مشغول به کار شدم و کامپیوتر درس می دادم. واقعا از صفر شروع کردم…

  • آیا در شروع کار تجربه ی مرتبطی داشته اید؟ آیا تحصیلاتتان در کارتان مؤثر بوده؟

بله، لیساس من کامپیوتر است و سال سوم دانشگاه کار رسمی ام را شروع کردم. در آن زمان پروژه ای به ما خورد مربوط به کامپیوتری کردن سیستم حقوق و دستمزد یک شرکت که این اولین تجربه ی من شد. بعد از آن باید انتخاب می کردیم که برای شرکت خاصی کار کنیم یا خودمان محصول تولید کنیم، که ما شاخه ی دوم را انتخاب کردیم و خودمان محصول تولید کردیم. در سال های ۷۶_۸۷ درسم متوقف شد. سال ۸۷ در رشته ی MBA فوق لیسانس گرفتم و در سال ۹۰ مدرک DBAام را گرفتم.

  • آیا تا به امروز در کارتان شکست هم خورده اید؟ معمولا چه موانعی در حرفه ی شما وجود دارد؟ و چه راهکاری برای این مشکلات پیشنهاد می کنید؟

شکست و موانع که خیلی زیاد بوده، مثلا هیچ کس به ما مجوز نمی داد،  از محتوای کار ایراد می گرفتند، در پخش محصولات موانع زیادی داشتیم، درست زمانی که فروش ما بالا رفت اداره ارشاد اصفهان جلوی کار ما را گرفت… اما کلید همه ی این موانع صبر و پشتکار است؛ یعنی باید خودمان را وفق دهیم. تا به مشکلی برخوردیم فرار نکنیم، نامید نشویم، دنبالش برویم و حلش کنیم.

  • از موفقیت هایتان در زمینه ی کاری برای ما می گویید؟

 شاهنامه ی فردوسی و مثنوی معنوی که سرانجام خوبی برای پروژه ی دوم  ما بود را می توانم نام ببرم. سال۱۳۸۰ اتحادیه ی صادرکنندگان و تولید کنندگان نرم افزار ایران را در اتاق بازرگانی ایجاد کردیم، اینجا بودکه سال۱۳۸۰خط مشی ورود ما به بازار بین المملی شروع شد. این پروسه ادامه داشت تا که شرکت ما توانست در آن سال قرارداد های خوبی داشته باشد. یک شرکت در دبی زدیم، قرارداد هایی با دبی و کانادا داشتیم.

محصولی برای دبی تولید کردیم که وقتی اطلاعات یک شهر رو به این محصول  می دادیم خروجی اش میزان توسعه ی آن شهر در هر لحظه بود، که از همین محصول ما موتور تمدن رو ایجاد کردیم که تندیس وزارت ارشاد گرفت. در سال ۸۴ شرکت تجارت الکترونیک پارسیان را راه اندازی کردیم با هدف join کردن شرکت های ایرانی و خارجی بهم دیگر. نظر من این بود که ما هزاری هم که دانش و هوش داشته باشیم به دو چیز نیازمندیم:

  1. تکنولوژی
  2. مدیریت

این بود که غرفه ایجاد کردیم و ۱۰ شرکت آلمانی را آوردیم و چند شرکت دیگر هم، که هدف ما این بود شرکت ها ی خارجی را  با شرکت های ایران join کنیم و یک بهره مندی دوطرفه به دنبال داشته باشد که متاسفانه هیچکدام دیگر به ایران بر نگشتند.. شرکت عملا از سال ۸۴ تا سال ۹۳ غیرفعال شد. و من با همون برند شرکت پانای اروپا به صورت یک شرکت خارجی کار میکردم.

  • چرا این کشور رو انتخاب کردید؟

یکی از دوستام این کشور رو به من معرفی کرد . و من قبل از اون کانادا، آمریکا و دبی رفته بودم. اونجا که رفتم احساس کردم دو تا چیز دارم:

  1. رو به توسعه بودن. چون جایی می شود درآمد داشت که رو به توسعه باشند و جایی که توسعه یافته نمی شود  دنبال درآمد گشت.
  2. قوانین WTO رو داشت و دبی این قوانین رو نداشت.

یعنی من میتونستم صاحب ۱۰۰% این شرکت باشم و این خیلی برای من انگیزه شد.  به هر حال سال ۹۴ تصمیم گرفتیم شرکت تجارت الکترونیک امید پارسیان رو زنده کنیم. چرا که طبق گفته دولت به ۷۰۰ میلیارد سرمایه خارجی نیاز داشتیم.

حال ما باید به دولت کمک می کردیم. ضمن اینکه درکنار خدمت به دولت می توانست فرصتی برای درآمد خودمان باشد. این شد که سال ۹۳  شرکت مجددا تاسیس شد. و اولین  پارسال بهمن ماه برگزار شد. سفیر اسلواکی با توجه به جوی که احساس می کردیم برای کشور رخ خواهد داد قبل از برجام آمد صحبت کرد و یک تیم اسلواک غیر رسمی آوردیم و با شرکت های دیگر join کردیم. کسی که تجارت می خواند  می تواند درک کند که پس از برجام با قبل از برجام خیلی تفاوت دارد. الان شرایط اقتصادی خیلی بهتر است. ما الان دو تا پروژه  نیروگاهی داریم که دارد وارد کشور می شود و چیزی حدود ۱۰۰ میلیون یورو سرمایه گذاری این دو پروژه در فاز اول است.

  • و حرف آخر……

توصیه ی من به جوان ها: کسی که رزومه اش از پایین تا بالا۱۰تا کار نوشته شده این یعنی یه امتیاز منفی برای او. جالب است که خیلی ها به همین امتیاز منفی افتخار می کنند. اما باید بدانیم که نباید شغل ها را کنار گذاشت باید با آنها کنار آمد. قطعا ورود شرکت های چند ملیتی را خواهیم داشت که این ورود یک سری قوانین بین المللی دارد و جوان ها باید با پستی و بلندی این شرکت ها وفق پیدا کنند… و کسی میتواند با این شرکت ها وفق پیدا کند که توانسته باشد حداقل ۳سال از شاخه ای به شاخه ی دیگر نپریده باشد….

بنده از طرف خودم و مجموعه ی مستر ویزیتور برای شما آرزوی موفقیت روز افزون رادارم…سپاسگزاریم بابت وقتی که در اختیار ما قرار دادید…

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

ویزیتور حرفه ای: آماده بودن

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

ویزیتور حرفه ای: آماده بودن

اولین مرحله چرخه تعامل ویزیتور با مشتری “آماده بودن” است. بسیاری  از ویزیتورها بعد از مدتی که به انجام کاری می پردازند تصور می کنند که در انجام کارشان مهارت کسب کرده اند و به هیچ مشکلی برخورد نمی کنند. مثال زیر بیانگر نقض این تصور است.

  • یک روز صبح در بخش پشتیبانی از مشتری

قسمت اول

یک صبح دوشنبه آرام است. همه چیز در منطقه کاریتان خوب و مرتب به نظر می رسد. شما مدتی است که به این کار مشغول هستید و عموما می دانید چه کاری باید انجام بدهید،  همچنین سوالاتی که مشتریان می پرسند قبل از اینکه دهانشان را باز کنند حدس می زنید و معمولا جواب ها را هم می دانید. امروز شما کاملا آماده رفع هر مشکل سخت یا رو در رو شدن با مشتریان به چالش کشنده ای که ممکن است بیایند، هستید.

  • “آمادگی عاطفی” روشی است که خودتان را توصیف می کنید.

به محض اینکه منطقه کاری خود را بررسی کردید، با خودتان می گویید، “این خوبی بیش از اندازه غیر واقعی است. هر لحظه ممکن است به کار مشغول شوم، ولی من آماده ام”. یک فنجای چای می ریزید، روی صندلی می نشینید و شروع به چک کردن ایمیل هایتان می کنید و سپس…

قسمت دوم

در عرض چند دقیقه، صبح آرام و ساکت شما با شعله های فعالیت ها فوران می کند: تلفن زنگ می زند. یک همکار است که می خواهد تماس یک مشتری را که در مورد صورتحسابش مشکل دارد وصل کند. از آنجایی که شما آماده پاسخگویی به هر سوالی در مورد صورتحساب هستید، تماس را می پذیرید، فقط برای اینکه به مشتری بفهمانید حساب او توسط دفتر دیگری و نه دفتر شما تنظیم شده است. شما نمی توانید به سوال مشتری جواب دهید و به خاطر اینکه تا کنون دو بار مراجعه کرده، خشمگین است. در حالی که با مشتری پشت تلفن در حال صحبت هستید، همکار دیگری برای برداشتن گزارشی که هفته پیش در کشوی شما جا گذاشته بود، عجله دارد. شما روز جمعه نگاه مختصری به آن انداخته اید و اشاره کرده اید که به بررسی و اجازه شما نیازمند است ولی از آنجایی که تا به امروز برنگشته بود، شما آن را کنار گذاشته بودید. حالا همکارتان به شما می گوید که مدیر گزارش را برای ارائه امروز عصر می خواهد. چشمتان به مشتری پشت تلفنی که در حال ادامه شکایت کردن است بر می گردد، به همکارتان اشاره می کنید که بنشیند و شروع به گشتن کشوی میزتان برای پیدا کردن گزارش می کنید.

خط تلفن دیگری شروع به زنگ خوردن می کند. هیچ کس دیگری در حوزه فعالیت شما تماس را پاسخ نمی دهد، بنابراین شما مشتری خشمگین را پشت خط نگه می دارید و تماس جدید را پاسخ می دهید. این یک مشتری عادی است که به دنبال بررسی سریع یک سری اطلاعات وضعیتی می باشد. به سمت کامپیوترتان می چرخید تا به اطلاعاتش دسترسی پیدا کنید، یک پیغام چشمک زن می بینید که به شما می گوید شبکه برای ۱۵ دقیقه قطع است. همانطور که از مشتری به خاطر قادر نبودن به دسترسی به اطلاعاتی که او می خواهد عذر خواهی می کنید متوجه می شوید که مشتری خشمگین تلفن را قطع کرده و همکار شما هم نصف مسیر راه رو را رفته و با گزارشی بررسی نشده در دستش نزدیک دفتر رئیس است…

اگر طالب رشد هستید همواره به دنبال افزایش مهارت های خود باشید حتی اگر احساس می کنید که دیگر کارازموده اید.

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

بازاریابی و فروش در عرض یک دقیقه

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

بازاریابی و فروش در عرض یک دقیقه

نماد بازاریابی یک دقیقه­ ای، برگرفته از یک ساعت دیجیتالی است. به این منظور که به ما یادآوی می کند که در طول روز حتی یک دقیقه هم که شده به چهره­ی کسانی که آنها را مدیریت می­ کنیم نگاهی بیندازیم و تشخیص بدهیم که آنها مهمتری دارایی ما هستند. تقریبا تمامی کسانی که به موفقیت می­ رسند، چه خودشان متوجه این موضوع باشند و چه نه، در واقع یک فروشنده­ و بازاریاب کارآمد هستند. صاحبان کسب و کارهای مختلف ارزش خدمات خود را به دیگران می­ فروشند. والدین موفق هدایت به سوی زندگی شاد و پویا را به فرزندانشان می­فروشند. رهبران موفق توانایی خود را می­ فروشند تا افراد را به خواسته ­هایشان برسانند. حتی دانشمندان موفق ایده­ های خود را به کسانی می­ فروشند که بودجه­ ی تحقیقاتی را فراهم می­ کنند تا آنها بتوانند به کار خود ادامه دهند.

انگار هر فروشنده یا بازاریاب باید در شغل خود آنقدر باهوش و سرسخت باشد که بتواند افراد را بر آن دارد که آنچه واقعا نمی­ خواهند، یعنی خرید را انجام دهند. به نظر می­ رسد بهترین بازاریابان هم راهی برای انجام این کار پیدا کرده ­اند. در واقع وقتی از تلاشمان برای به دست آوردن آنچه می­ خواهیم دست بر­ می­ داریم، و به دیگران کمک می­ کنیم تا به آنچه می­ خواهند برسند لذت بیشتری می ­بریم و موفقیت مالی بیشتری کسب می­ کنیم. در واقع مقصود ما از فروش این است که به افراد کمک کنیم تا به آن احساس­ های خوبی که می­ خواهند نسبت به چیزی که می­ خرند و نسبت به خودشان داشته باشند برسند.

روش­های یک دقیقه ای بر اساس این اعتقاد شکل گرفته­ اند که وقتی مشتری راضی است همه راضی هستند. رموز خود- مدیریت، انسجام تئوری فروش هدفمند و تناقض جالب کمک به دیگران برای رسیدن به آنچه می­ خواهند و در برابر آن نیل به موفقیت­ های ماندگار در امر بازاریابی با اختصاص دادن کمترین مقدار زمان، تلاش و استرس مفاهیمی هستند که راهکارهای فروش یک دقیقه ­ای ارئه می­ دهند. در واقع وقتی این راهکارها را به کار می ­برم استرس خودم را سریع کم می­کنم. چون دیگر سعی نمی­ کنم مردم را به انجام کاری که نمی ­خواهند بکنند وا دارم. وقتی مقصودم را می فروشم انگار در جهت جریان آب شنا می­ کنم. در واقع جایگاه خودم را به عنوان یک بازاریاب ترک می­ کنم و خودم را جای خریدار می ­گذارم.

۱. اهداف یک دقیقه ­ای من

  • فقط روی آنچه اهمیت دارد تمرکز می­ کنم. یعنی ۲۰ درصد آنچه انجام می­ دهم (اهداف کلیدی من) که ۸۰ درصد نتایج کلیدی را دارند.
  • روی یک کاغذ در ۲۵۰ کلمه یا کمتر اهداف بازاریابی کلیدی یعنی آنچه می­ خواهم و این­که داشتن آن چه احساس خوبی دارد را به زبان اول شخص و زمان حال طوری می­ نویسم که خودم بتوانم محقق شدن اهدافم را احساس کنم. دارم این کار را انجام می ­دهم! احساس می­ کنم…
  • گاهی دقیقه ­ای را برای خواندن یا دوباره خواندن اهدافمان می­ گذرانم. ضمن آنکه می­ دانم تکرار این کار به تغییر منتج می­ شود.
  • دقیقه ای را در هر فرصتی که بشود صرف نگاه انداختن به اهدافم می­ کنم و سپس نگاهی به رفتارم می­ اندازم (به عنوان مثال: قرارهایم). دقت می­ کنم که ببینم آیا رفتارم با اهدافم همخوانی دارد یا نه. این اهداف یک دقیقه ­ای اولین قسمت از سه قسمت در برنامه­ ی کلی بازی من برای فروختن است.

برنامه­ ی بازی فروشنده ­ی یک دقیقه­ ای

با مقصودم شروع می­ کنم

به افراد کمک می­ کنم به آنچه می­ خواهند برسند

قبل از بازاریابی و فروش

  • ابتدا، دیگران را می بینم که به همان احساسی که می خواهند می رسند. بعد خودم را می بینم که به آنچه می خواهم می رسم.
  • اغلب و همی شه ویژگی ها و مزایای آنجه می فروشم را بررسی می کنم.
  • مزایای آنچه می فروشم را در واقع با کمک به دیگران برای رسیدن به احساس هایی که می خواهند می بینم.

در خلال بازاریابی و فروش

  • به همان صورتی که هم من و هم طرف مقابلم مایل است خرید کند می فروشم. به عنوان یک شخص روی او سرمایه-گذاری می کنم.
  • سوالاتی می پرسم که در آن کلمات «داشتن» و «خواستن» باشد.
  • گوش می دهم. بعد آنچه شنیده¬ام را تکرار می کنم.
  • صادقانه خدمات، ایده هاو محصولم را مطابق با خواسته ی طرفم و احساسی که می خواهند به آن برسند تغییر می دهم.
  • وقتی ببینند چطور با کمترین خطر شخصی و بیشترین بازده شخصی می توانند به آن دست یابند تصمیم می گیرند از ما خرید کنند.

بعد از بازاریابی و فروش

  • غالبا پیگیری می کنم تا مطمئن شوم که افراد واقعا احساس خوبی نسبت به آنچه خریدند و نسبت به خودشان بابت خرید دارند یا نه.
  • اگر مشکلی در می ان باشد، به آنها کمک می کنم حلش کنند و از اینرو بر استحکام رابطه ام با آنها می افزایم.
  • اگر احساس خوبی داشته باشند، از آنها می خواهم افراد جدیدی را معرفی کنند.

۲. تحسین های یک دقیقه ای من

  • گاهی دقیقه ای را به خودم مقداری تحسین می فروشم.
  • خودم را هنگام انجام کار(تقریبا) درست غلفلگیر می کنم.
  • چند ثانیه ای را به سکوت می گذرانم تا طعم احساس خوبی را که از انجام آن کار دارم را بچشم و لبخند بزنم.
  • خودم را به انجام دوباره ی آن تشویق می کنم.

۳. توبیخ های یک دقیقه ای من

  • اگر رفتارم غیر قابل قبول باشد آن را توبیخ می کنم.
  • آنچه را که اشتباه انجام داده ام مشخص می کنم.
  • می گذارم احساس کنم که از انجام کاری که کرده ام چه حسی دارم.
  • آدم باارزشی هستم و بهترین رفتار را از خودم انتظار دارم.
  • به توبیخ های خود ادامه نمی دهم و روی هدفم متمرکز می شوم.

 

  • نویسنده: خانم زینب سرداری، دانشجوی کارشناسی مدیریت بازرگانی

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

شماره تماس جهت مشاوره!