Skip to main content
Tag

mrvisitor

زبان بدن حلقه گم شده یک سخنرانی….

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

اولین جلسه ترم جدید، استاد از همه دانشجو ها خواست که هر جلسه یک یا چند نفر، یه سخنرانی ۱۵ دقیقه ای ارائه کنن.

شاید باورتون نشه اما، همین موضوع به ظاهر ساده، خواب رو از چشم خیلی از بچه ها گرفته بود و این واقعا جای تامل داشت…

چندتا از بچه ها سخنرانی هاشون رو ارائه داده بودند اما، متاسفانه همه معتقد بودند سخنرانی خسته کننده ای داشتند. با اینکه بنده های خدا روی محتوای متنشون هم خیلی کار کرده بودند.

تا اینکه استاد فوت کوزه گری رو دمید:” بچه ها؛ سخنرانی فقط خوندن و ارائه یک متن نیست؛ به زبان بدنتون بیشتر توجه کنید…”

در مورد Body language خیلی تحقیق کردم. کتاب زبان بدن از آلن پیز، خیلی کمکم کرد. توی اون نوشته بود:” دانشمندان متوجه شده اند که از میزان تاثیر کلی یک پیام(ارتباط):

  • ۷% کلامی(فقط کلمه ها)
  • ۳۸% آوایی(از جمله تن صدا) 
  • ۵۵% آن غیر کلامی است.”

زبان بدن حلقه گم شده یک سخنرانی….

در مبحث سخنرانی، زبان بدن از اهمیت ویژه ای برخوردار است و در این زمینه باید به دو نکته اساسی توجه کنیم:

اول : اینکه زبان بدن ما به مخاطب حس خوب و خوشایندی مخابره کند.

دوم : اینکه بتوانیم با کمک گرفتن از تکنیک های شناخت زبان بدن مخاطب، حس و حال درونی آن ها را کشف و در شرایط مختلف، اقدام های لازم را به عمل آوریم.

به عنوان مثال :  هرگاه مخاطب پاهای خود را روی هم می اندازد، باید به خستگی وی شک کنید! و اگر انداختن پا روی پای دیگر، با تکان دادن پای بالایی یا با گذاشتن دست ها زیر بغل، بصورت ضربدر یا با ضرب گرفتن روی دسته صندلی همراه باشد، یعنی در لحظه های بحرانی به سر می برید و باید حتما مسیر سخنرانی را از یکنواختی خارج کنید!

به علاوه، از دیگر نشانه های خستگی مخاطب، لمس کردن و مالیدن پشت گردن، تکان دادن سریع سر برای تائید کردن، تماس چشمی محدود، نگاه کردن به سقف و آسمان و در و دیوار و گوشی و… می باشد!!

و برعکس، کشیدن دست به روی چانه به همراه کمی جمع کردن چشمان و تماس چشمی طولانی، نشان دهنده این است که مخاطب در حال تعمق و ارزیابی سخنان ماست.

بطور کلی زبان بدن در سخنرانی (مانند سایر ارتباطات کلامی) به قسمت های مختلفی از جمله حالت صورت(چشم ها، ابرو ها، لب و ..)، حالت شانه و گردن، حالت دست ها ، حالت پا ها، و ژست های کلی در حین سخنرانی تقسیم می شود.

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

زبان بدن: به چالش کشیدن دست به سینه بودن مشتری

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

زبان بدن: به چالش کشیدن دست به سینه بودن مشتری

مشتری شبیه درخت تزیین شده کریسمس شده بود پرسید:

  • چرا من این همه این قلم و مداد و بروشور به دست گرفته ام؟

فروشنده گفت:

  • بعدا به این موضوع می رسم….

یک راه حل ساده اما موثر این است که به دست شخصی که در این وضعیت است چیزی بدهید تا نگه دارد یا کاری به او بدهید تا انجام دهد . دادن یک قلم کتاب بروشور نمونه کار یا آزمون کتبی وادارشان می کند تا از حالت دست به سینه بیرون بیایند و به جلو خم شوند. این حرکت سبب می شود تا آن ها وضعیت راحت تری بگیرند و در نتیجه نگرش بازتری پیدا کنند. این درخواست از شخص که به جلو خم شود تا به تصاویر یا فیلمی در رابطه با موضوع سخنرانی نگاه کند نیز راه موثری برای باز کردن دست های اوست به علاوه می توانید در حالی که کف دست هاتان رو به بالاست به جلو خم شوید و سوالات زیر را بپرسید:

  • می بینم که سوالی دارید… سئوال تان چیست ؟
  • عقیده تان چیست؟

بعد دوباره عقب می نشینید تا حالا او حرف بزند. شما با استفاده از کف دست هایتان به آن ها می گویید که دوست دارید صادق و گشوده باشند زیرا شما هم همین طور هستید. به فروشنده ها و بازاریاب ها یاد داده می شود که معمولا بهتر است صحبت شان را با معرفی محصول شروع نکنند و صبر کنند تا علت دست به سینه بودن مشتری معلوم شود. بیش تر اوقات، خریداران اعتراضات نهفته ای دارند که بیش تر فروشنده ها هرگز کشفش نمی کنند زیرا مجموعه حرکات خریدار دست به سینه را که نشان می دهد احساسات او در آن زمینه منفی است نمی بینند.

به چالش کشیدن دست به سینه بودن مشتری

  • حرکت دست به سینه تشدید شده

اگر کسی کاملا دست به سینه نشسته و مشت هایش را هم گره کرده، این مجموعه زبان بدن که به حرکت دست به سینه با مشت گره کرده معروف است، هم خصومت و هم تدافعی بودنش را نشان می دهد. اگر این حرکت با لبخند-با- لبان بسته یا دندان های به هم فشرده و صورت قرمز همراه باشد، ممکن است حمله زبانی یا بدنی هم صورت بگیرد. البته اگر قبلا دلیلش معلوم نباشد. این شخص نگرش تهاجمی داردکه در پی حمله است.

  • گرفتن بازو

گرفتن هر دو بازو به این صورت است که شخص به بازوی چنگ می زند تا آن ها را محکم نگه دارد و از باز کردنو نشان دادن جلوی بدنش خودداری کند. گاهی ممکن است چنان به بازوها چنگ زده شودکه با قطع جریان خون به بازو تمام انگشت ها و بند انگشت ها سفید و بی رنگ شود. شخص از راه بغل کردن خئد می خواهد خودش را تسلی بدهد. گرفتن بازوها معمولا در اتاق انتظار پزشکان و دندان پزشکان یا مسافرانی که بار اول است که سوار هواپیما می شوند و منتظر بلند شدن هواپیما از روی زمین هستند دیده می شود. این حرکت نگرش منفی و محدود است. احساس عدم امنیت و نخریدن چیزی که می فروشید. در سالن دادگاه می توان دید که شاکی دعوی از حرکت دست به سینه با مشت گرده استفاده کرده ولی متهم از گرفتن ه دو بازو استفاده کرده است.

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

آشنایی با زبان بدن : خندیدن

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

یکی از مهمترین فاکتور های مؤثر در بهبود فروش هر کسب و کاری ایجاد یک ارتباط قوی و دوستانه با مشتری است؛ یکی از ابزارهای کارآمد برای نیل به این هدف استفاده ار تکنیک های زبان بدن است که ما در این پست قصد آن را داریم تا به معرفی بعضی از ویژگی های خندین بپردازیم. اولین مطالعات علمی ای که در مورد لبخند ثبت شده است مربوط به اوایل قرن نوزدهم میلادی است؛ یعنی موقعی که “گیوم دوشن دوبولون” دانشمند فرانسوی با استفاده از دستگاه های تشخیص الکتریکی و محرک های برقی سعی کرد فرق بین لبخند ناشی از رضایت واقعی و غیر واقعی را کشف کند. او در تحقیقات خود به این پی برد که لبخندها، توسط دو رشته عضلات صورت کنترل می شوند:

    خندیدن

  1. عضلات زیگوماتیک ماژور(muscle zygomaticus major) که در امتداد کنار چهره قرار دارند و گوشه های دهان را به هم وصل می کنند
  2. عضلات اوربیکولاریس اوکولی(Orbicularis Occuli) که چشم ها را به عقب می کشند.

 

عضلات زیگوماتیک ماژور در واقع دهان را به عقب می کشند تا دندان ها را نمایان کنند و گونه ها را بزرگتر کنند، عضلات اوربیکولاریس اوکولی هم چشم ها را تنگتر می کنند. درک کار این عضلات مهم است، زیرا عضلات زیگوماتیک ماژور آگاهانه کنترل می شوند؛ به عبارت دیگر از آنها برای ایجاد لبخند تصنعی استفاده می شود تا شخص دوستانه تر یا مظلوم تر به نظر بیاید. اما عضلات اوربیکولاریس اوکولی کنار چشم ها مستقل عمل می کنند و احساسات حقیقی مشتری و وجود لبخند واقعی را آشکار می سازند. بنابراین یکی از آزمون های سنجش لبخند مشتری، قبل از هر چیزی می تواند نحوه چیدمان خطوط چروک کنار چشم او باشد.

 

لبخند طبیعی، چروک های کاملا مشخص در چشمان مشتری ایجاد می کند؛ مشتری ناراحت یا ناراضی که نمی خواهد عدم رضایتش را نشان دهد فقط با دهانش لبخند می زنند و به بیانی دیگر لبخند او فقط روی لب ها تمرکز دارد. لبخند های حقیقی توسط مغز ناهشیار یا ضمیر ناخودآگاه ما تولید می شوند که به این معناست که آنها اصیل و معتبر هستند. وقتی ما احساس رضایت و لذت می کنیم، علائمی از مغزمان عبور می کند که این احساس را پردازش کرده و باعث حرکت عضلات دهان مان می شود، گونه هایمان را بالا می برد و کنار چشممان چین می خورد و ابروهایمان کمی پایین می آید. عکاسان به این علت از ما می خواهند بگویم “سیب” چون این واژه باعث کشیده شدن عضلات زیگوماتیک ماژور به عقب می شود اما نتیجه اش یک لبخند تصنعی و عکسی است که چهرمان در آن سرد است.

لبخند زدن و خندیدن در تمام دنیا نشانه این است که شخص شاد است. بچه ها به سرعت یاد می گیرند که با خنده کردن می توانند توجه ما را جلب کنند؛ و این لبخند زدن باعث می شود در مرکز توجه بمانیم؛ انسان ها وقتی تهاجمی می شوند لب پایینی شان را به جلو یا پایین می اندازند زیرا کارکرد اصلی آن این است که مثل غلافی، دندان های پایین را پنهان کنند. عضلات زیگوماتیک، گوشه های دهان را به طور افقی به عقب یا پایین می کشند و عضلات اوربیکولاریس چشم هم حرکتی نمی کنند. این همان لبخند عصبی شخصی است که وارد جاده ایی شلوغ می شود و نزدیک است زیر اتوبوس برود. این اشخاص از روی ترس لبخند می زنند و می گویند:” رفیق… نزدیک بود منو به کشتن بدی! “

این بحث ادامه دارد…..

برگرفته از کتاب زبان بدن نوشته آلن و باربارا پیز


  • تهیه تدوین : تیم تولید محتوا

 

فنون جذب مشتری در بازاریابی : جلب اعتماد

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

هرگز فواید بلندمدت قابل اعتماد بودن را دست کم نگیریم. “جان ماکسول”

مدتی میشه که ذهنم درگیر مسئله ای شده… ما با دیگران به خصوص با مشتریانمان چطور برخورد می کنیم؟ برای اینکه جلب اعتماد کنیم باید چیکار کنیم؟ چیکار کنیم تا اطرافیانمون حرف دلشون رو به ما بگن و به قول معروف، با ما درد و دل کنن؟ با مطالعه به نتایج خوبی رسیدم… چند تا راهکار هست که دوست دارم شما هم بدونید…

فنون جذب مشتری در بازاریابی : جلب اعتماد

توصیه می کنم اول از همه یه راز یا موضوع کاملاً شخصی خودمون رو برای طرف مقابلمون بیان کنیم. این کار باعث میشه به دوستمون ثابت بشه که به اون اعتماد داریم، البته نباید طوری رفتار کنیم که دوستمون احساس کنه ما کسی هستیم که هر حرفی یا اتفاقی که در زندگیمون میفته رو برای دیگران میگیم یا به قول معروف سفره دلمونو پیش هرکسی باز می کنیم. وقتی که ما این حس اعتماد رو در طرف مقابلمون ایجاد میکنیم، طرف مقابل به مرور زمان این حس را نسبت به ما در خودش بوجود میاره.

نکته مهم اینه که: این حس اعتماد در طرف مقابل توسط ما ایجاد میشه .وقتی این حس برقرار بشه، خود به خود طرف مقابل از لحاظ روانی به ما نزدیکتر میشه و دوست داره ارتباط بیشتری با ما داشته باشه و گفتگو براش آسون تر میشه. مطمئناً بارها در زندگیتون با افرادی رو به رو شدین که تمایلی برای بیان رازشون به شما رو ندارن. به نظرتون علت چی میتونه باشه؟

  • مهمترین دلیل میتونه خطا یا اشتباهی باشه که اونها انجام دادن و با گفتن اون احساس شرم میکن و خجالت زده میشن. راهکار چیه؟

تو این مورد ما میتونیم از خودمون شروع کنیم. با بیان مثالی از خطاهای گذشته خودمون طرفمون رو متقاعد کنیم که اشتباه برای همه هست. مطابق با شناختی که از رفتار طرف مقابل داریم، برخورد دوستانه باهاش داشته باشیم و صحبتمون رنگ و لعاب سرزنش نداشته باشه… این خیلی مهمه. حواسمون به انتخاب واژگانمون باشه، جوری حرف نزنیم که طرف مقابلمون مجبور به گفتن مسائلش بشه. هرکسی یه خصلتی داره شاید بعضی از افراد دوست نداشته باشن رازشونو به کسی بگن حتی اگه مرتکب خطایی هم نشده باشن.

  • یکی دیگراز دلایلش میتونه خطر یا مشکلی باشه که اونها را تهدید میکنه. راهکار چیه؟

توصیه میشه در این مورد، بحث را عوض کنیم. وقتی صحبت عوض بشه و از موضوع دور بشیم، فرد راحت تر با ما حرف میزنه و ما از طریق صحبتهاش میتونیم بهش نزدیک بشیم و با کمی تلاش به عمقش دست پیدا کنیم و اون رو به خودمون نزدیکتر کنیم. خوبه که هرکسی در زندگیش یک محرم اسرار داشته باشه تا بتونه از تجربه و از پندهاش استفاده کنه.

  • یک چیز مهم…

وقتی مشتری با ما درد و دل میکنه، در حقیقت ما رو انتخاب کرده چون بهمون اعتماد کرده، ما باید کاری کنیم که طرف مقابلون متوجه بشه که هدف از شنیدن صحبتهاش، فقط کمک کردنه نه کنجکاوی و دخالت. (البته این نکته رو بخاطر بسپاریم که صحبت کردن همیشه برای کمک کردن نیست، آدمها برای آروم شدن نیاز به هم صحبتی و هم نشینی دارن). چقدر خوب میشه اگه اعتمادی را که جلب کردیم به راحتی از دست ندیم.

برگرفته از کتاب: روشهای جذب ومتقاعد کردن دیگران، نوشته دکتر دیوید لیبرمن

شماره تماس جهت مشاوره!