Skip to main content
Tag

مدیریت استراتژیک

مشکلات برنامه ریزی و مدیریت استراتژیک در شهر ها….

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

برنامه ریزی شهری به سرعت در حال رشد است. طبق تخمین ها تا سال ۲۰۳۰ دو بیلیون نفر به جمعیت شهری افزوده خواهد شد و بیشترین تاثیر های این افزایش در کشور های جهان سوم احساس خواهد شد. مناطق کوچک و متوسط مراکز شهری بیش از ۵۰% جمعیت جهان را تشکیل داده است.

بنابر این مطابق نیاز ها و منابع شهری استفاده از مدیریت و برنامه ریزی شهری ضروری است. در شهر های بزرگ، تشخیص و یافتن راه حلی برای مشکلات شهری ضروری به نظر می رسد. به عبارت دیگر پیچیدگی و سرعت تغییر در جامعه جهانی، ضرورت تنظیم سیاست ها و برنامه هایی که برای موقعیت های موقتی مناسب است را می طلبد. برای این منظور استفاده از برنامه ریزی استراتژیک به عنوان یک ضرورت برای دولت ها، سازمان ها و جوامع مورد بحث قرار گرفته است.

مشکلات برنامه ریزی و مدیریت استراتژیک در شهر ها….

به طور استراتژیکی

  • مدیریت تغییرات سریع محیط درونی و بیرونی سازمان
  • تغییر ساختار های سنتی سیستم های اجتماعی
  • اقتصادی و سیاسی
  • تغییرات غیرقابل پیش بینی و ناگهانی مناطق شهری
  • بحران انرژی
  • آلودگی محیطی و کمبود منابع اولیه است، که این ابزار کلیدی در ارتباط با مشکلات شهری و دستیابی به آینده بهتر در اصلاحات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و محیطی است.

مطابق با HOP 2006 این گونه از برنامه ریزی نوعی از مدیریت است که زمان حال سازمان را به آینده سازمان مرتبط می کند. شهر های

  • استانبول
  • تورنتو
  • بارسلون
  • لندن و
  • لیسبون از این فرم جدید برنامه ریزی استفاده می کنند.

برنامه ریزی استراتژیک می تواند به عنوان ابزار کلیدی در ارتباط با مشکلات شهری و دستیابی به آینده بهتر در اصطلاح اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، محیطی و غیره باشد.

شهردار لندن در سال ۲۰۰۰ از یک برنامه ریزی استرتژیک استفاده کرد که شامل بهبود توسعه اقتصادی و خلق ثروت در لندن بود. ارتقای کیفیت های محیطی در لندن، تساوی مردم در برابر موقعیت ها و مختصات طرح با چارچوب هایی برای مناطق برون مرزی، ملی و محلی است. برنامه ای در سال ۱۹۹۸ در استانبول اجرا شد که اهدافی مثل ارتقای استانبول به شهر جهانی و با حمایت از شخصیت های تاریخی و فرهنگی و حمایت از ارزش های طبیعی و فرهنگی، کاهش فشار بر مناطق شهری استانبول در مقابل مناطق قدیمی تر و حمایت از بافت این مناطق و توسعه مراکز علمی، بین المللی، هنری و سرگرمی است.

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

محیط وظیفه ای و خطاهای مدیران در استراتژی های بازاریابی

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

همانطور که در جلسه های قبل عنوان شد برای تدوین یک استراتژی خوب بازاریابی باید ابتدا محیط را شناسایی نمود. در جلسه گذشته در رابطه با محیط کلان و تاثیر آن بر سازمان صحبت شد.

در این جلسه قصد داریم به معرفی محیط وظیفه ای بپردازیم. محیط وظیفه ای در حقیقت عناصر یا گروه هایی هستند که به طور مستقیم بر سازمان تاثیر گذاشته و از آن تاثیر می گیرند.  این گروه ها شامل

  • مشتریان
  • تامین کنندگان
  • رقبا
  • نهاد های دولتی
  • مدیران
  • حکومت ها
  • جوامع محلی
  • بستانکاران
  • کارکنان
  • اتحادیه های کارگری
  • گروه های ذی نفع
  • واسطه های محلی در سطح داخلی و بین المللی است.

محیط وظیفه ای و خطاهای مدیران در استراتژی های بازاریابی

تحقیق ها نشان می دهد که بسیاری از مدیران در تشخیص عوامل استراتژیک خارجی دچار مشکل نزدیک بینی استراتژیک می شوند ، یعنی ارزش های تخصصی مدیران و استراتژی های فعلی باعث می شود که آن ها در تشخیص متغیر های خارجی و تفسیر آن ها دچار خطا شوند و به اطلاعات نا آشنا و منفی پاسخ نا مناسب دهند.

بنابر این پیشنهاد می شود که مدیران استراتژیک با سایر مدیران به ویژه مدیر فروش و بازاریابی، در طی جلسه ای عوامل را اولویت بندی نموده و فرصت ها و تهدید ها را مشخص کنند تا بتوانند صنعت را بهتر تجزیه و تحلیل کنند. روشی که عموما می توان از آن در تشخیص مهمترین عوامل محیطی استفاده کرد قانون پارتو یا ۲۰/۸۰ است. این قانون بیان می کند که تنها ۲۰ درصد عوامل محیطی هستند که بر ۸۰ درصد عوامل موثر هستند و این ۲۰ درصد مهمترین عوامل محیطی سازمان هستند و مدیران بازاریابی و استراتژیک باید توجه ویژه ای به این عوامل کنند. در این حالت دو خطا ممکن است اتفاق افتد:

  • ۱.ممکن است عوامل کم اهمیت به اشتباه مهم ارزیابی شوند و در فهرست عوامل تاثیرگذار وارد شوند.
  • ۲.ممکن است عوامل مهم و تاثیرگذار به اشتباه از فهرست اولویت ها حذف شوند یا کم ارزش تلقی شوند.

جهت رفع این مشکل باید مدیر استراتژیک با کمک سایر مدیران سازمانی در تمام سطوح سازمان (ساری و جاری نمودن استراتژی در سازمان ) پرسشنامه و چک لیستی تهیه کرده و از ایجاد خطا تا حد امکان جلوگیری نماید.

پس از آن باید گروه های استراتژیک در صنعت مربوطه شناسایی شوند. یک گروه استراتژیک مجموعه ای از واحد های تجاری یا شرکت هایی است که استراتژی های مشابهی را با منابع مشابهی دنبال می کنند. ساختار و فرهنگ یک شرکت، انواع استراتژی های مورد استفاده در شرکت را تعیین می کند ، پس از دسته بندی و گروه بندی شرکت های موجود در یک صنعت و گروه استراتژیک، فضای رقابتی

به ۴ دسته تقسیم می شود:

  • ۱. مدافعان: شرکت هایی با خط تولید محدود که به بهبود کارایی عملیات فعلی خود تمرکز می کنند و بدلیل هزینه های سنگین، توان نوآوری در آن ها محدود است.
  • ۲. فرصت جویان: شرکت های آینده نگری که خط تولید نسبتا وسیع داشته و بر نو آوری تاکید دارند.
  • ۳. تحلیل گران: شرکت هایی که حداقل در دو بازار متفاوت ثابت و متغیر فعالیت نموده و کارایی و نو آوری خاصی دارند.
  • ۴. واکنش گران: شرکت هایی که فاقد رابطه بین استراتژی و ساختار و فرهنگ بوده و اغلب پاسخ های ناکارامد به فشار های محیطی می دهند.

بر این اساس شرکت ها می توانند در یکی از این نواحی یا مرز بین آن ها واقع شوند. بسیاری از ماتریس های تدوین استراتژی بر اساس تقسیم بندی در این نواحی انجام می شود. در جلسه های بعدی در رابطه با رویکرد ها و شیوه های تحلیل هر یک از این نواحی صحبت خواهیم نمود.

منابع : 

  • رسولی، رضا؛ صالحی، علی(۱۳۹۲)، مدیریت استراتژیک پیشرفته، دانشگاه پیام نور.
  • علی احمدی، علیرضا؛ فتح الله، مهدی؛ تاج الدین، ایرج(۱۳۹۰)، نگرشی جامع بر مدیریت استراتژیک(رویکردها، پارادایمها، مکاتب، فرایندها، مدلها، تکنیکها و ابزار)، انتشارات تولید دانش.
  • فروزنده، لطف الله؛ امینی، محمدتقی؛ خباز باویل، صمد(۱۳۹۲)، برنامه ریزی و مدیریت استراتژیک با رویکرد تدوین استراتژی، دانشگاه پیام نور.

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

محیط کلان و اتخاذ استراتژی های بازاریابی…

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

در جلسه های قبل در رابطه با عناصر کلیدی در تدوین استراتژی های بازاریابی صحبت شد.

در این جلسه قصد داریم در مورد ایجاد آگاهی استراتژیک و اهمیت ان مطالبی را بیان کنیم ، « محیط کلان و اتخاذ استراتژی های بازاریابی » .

فرض کنید شما مدیر بازاریابی یک شرکت بزرگ هستید و به دنبال معرفی یک محصول مهم و جدید. حال چگونه به مشتریان اطلاع رسانی می کنید؟ مدیران بازاریابی ابتدا با برنامه های تبلیغاتی کار را شروع نموده و مشتریان را آگاه می کنند(ایجاد اگاهی)، سپس فرآیند فروش را بررسی نموده تا سهم بازار شرکت را مشخص کنند و این که کنترل و ارزیابی می کنند که آیا مشتریان وفادار مانده و یا تبلیغ های شفاهی و دهانی داشته اند یا خیر؟ و به طور مداوم ارزیابی و کنترل انجام می شود تا بتوانند محصول جدید را در بازار جا بیاندازند. حال تصور کنید که شما مدیر عامل یک شرکت بزرگ هستید و در صدد هستید که استراتژی جدید و مهمی را در سازمان خود تدوین و اجرا کنید. فرآیند انجام این امر چگونه است؟ در این بخش به توضیحی پیرامون این فرآیند خواهیم پرداخت.

در ابتدای امر باید محیط سازمانی را شناسایی نمود. این محیط می تواند در داخل یا خارج از سازمان باشد. در این جلسه به معرفی محیط کلان می پردازیم.

محیط کلان و اتخاذ استراتژی های بازاریابی…

محیط کلان :  محیطی است که به طور غیر مستقیم بر تصمیم های بلندمدت سازمان اثر می گذارد.

عوامل موثر در محیط کلان و اتخاذ استراتژی های بازاریابی عبارتند از:

  • عوامل اقتصادی: عواملی نظیر روند تولید ناخالص داخلی، نرخ بهره، عرضه پول، نرخ تورم،  درصد بیکاری، کنترل قیمت/دستمزد، توزیع درآمد بین طبقه های اجتماعی، صادرات سرمایه و نیروی کار در کشور، روند بازار بورس، نوسان قیمت و…

 

  • عوامل تکنولوژیکی: شامل میزان بودجه تخصصی جهت تحقیق و توسعه، حمایت از مالکیت معنوی، انتقال تکنولوژی و سرعت تغییر در تکنولوژی، میزان استفاده از کامپیوتر در صنایع و…

 

  • عوامل سیاسی_قانونی: شامل قوانین مالیاتی، مقررات تجارت خارجی، قوانین استخدام و ارتقای شغلی، بازار های کار، نفت و ارز، قوانین ضد تراست، میزان یارانه های دولت و…

 

  • عوامل اجتماعی_فرهنگی: بررسی ها نشان می دهد که گروه سنی بالای ۵۰ سال در اغلب کشور ها من جمله ایران رو به افزایش است. لذا اگر مدیر استراتژیک و بازاریابی نیم نگاهی به آینده داشته باشد می تواند فرصت های بسیاری را در عرضه محصول ها و خدمات به این گروه سنی پیدا کند. این عوامل شامل تغییر در سبک زندگی، نگرش در مورد کیفیت محصول و ارائه خدمات، نحوه مصرف انرژی، سطح رفاه عمومی، درآمد سرانه و عادات خرید و… است.

 

  • عوامل جهانی: برخلاف تصور برخی افراد که معتقدند جهانی شدن می تواند موجب مشکل های فراوان برای شرکت ها شود، تحقیق ها نشان می دهد که فرصت های بسیار در این امر نهفته است که اگر مدیر بازاریابی یک شرکت، کمی دقت استراتژیک داشته باشد می تواند از آن در راستای منافع شرکت استفاده کند. این عوامل عبارتند از: نرخ های تبدیل ارز، تجارت جهانی، ظهور قدرت های جدید اقتصادی ماننند هند و چین، توافق نامه های تجاری بین بلوک های منطقه ای مانند نفتا و…

 

  • عوامل جمعیت شناختی: ویژگی های سنی جمعیت یک عامل تعیین کننده در محیط عمومی و کلان سازمان ها است. مثلا در سال ۲۰۰۲، ۱۴ درصد از کارکنان آمریکایی در سن ۵۵ سال و بالاتر بودند در حالی که در سال ۲۰۱۲ این نسبت به ۲۵ درصد افزایش یافته است. بنابراین مدیران باید توجه ویژه ای به فرآیند استخدام نیروی انسانی  نموده و روش های جدیدی را به کار گیرند. به طور کلی این عوامل شامل شرایط سنی، سطوح طبقه ایی و درآمدی، توزیع جغرافیای جمعیت، جنسیت و… می شود.

تحقیق ها نشان می دهد بین این عناصر ارتباط وجود دارد ،مثلا؛ قانون دولت در زمینه واردات دارو یک نکته مثبت برای داروخانه است اما، همین امر می تواند برای شرکت های دارویی یک نکته منفی باشد. 

منابع : 

  • رسولی، رضا؛ صالحی، علی(۱۳۹۲)، مدیریت استراتژیک پیشرفته، دانشگاه پیام نور.
  • فروزنده، لطف الله؛ امینی، محمدتقی؛ خباز باویل، صمد(۱۳۹۲)، برنامه ریزی و مدیریت استراتژیک با رویکرد تدوین استراتژی، دانشگاه پیام نور.

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

مدل تجارت وفاداری در مدیریت استراتژیک چیست؟

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

مدل تجارت وفاداری در مدیریت استراتژیک چیست؟

مدل تجارت وفاداری یک مدل تجارت در مدیریت استراتژیک است که در آن منابع شرکت برای افزایش وفاداری مشتریان و دیگر سهام داران با این انتظار که به اهداف شرکتی و یا حتی بیش تر از آن رسیدگی شود، استفاده می شوند. یک نمونه ی معمولی از این نوع مدل، مدل کیفیت محصول یا خدمات است که، به رضایت مشتری و به وفاداری مشتری می انجامد، و در نهایت به سوددهی منجر می گردد.

مدل کیفیت خدمات در تجارت وفاداری:

این مدل که توسط کاج استورباکا، تور استرندویک و کریستین گرونروس ارائه شد، از مدل وفاداری معمولی ساده تر است اما به همان نتیجه می رسد. در این مدل، رضایت مشتری ابتدا بر تجارب اخیر از محصول و یا خدمت تکیه دارد. این ارزیابی به انتظار های قبلی و کیفیت کلی در مقایسه با عملکرد دریافت شده بستگی دارد. اگر تجارب اخیر از انتظارات پیشی بگیرد، احتمالا رضایت مشتری بسیار بالا خواهد بود. رضایت مشتری هم چنین می تواند حتی با عملکرد متوسط، درصورتی که انتظارات پایین باشد دست یافته شود، و یا اینکه از نظر اقتصادی، عملکرد متوسط قابل توجیه باشد. هم چنین، یک مشتری   می تواند از سرویس دهی ناراضی باشد و هم چنان کیفیت کلی را بالا در نظر بگیرد. این حالت زمانی اتفاق می افتد که یک خدمت با کیفیت، قیمت بالایی دارد و این تراکنش مقرون به صرفه نیست.

این مدل سپس به قدرت رابطه ی تجارت نگاه می کند. این مدل پیشنهاد می دهد که این قدرت با سطح رضایت از تجربه ی اخیر، دیدگاه کلی از

  • کیفیت
  • تعهد مشتری به رابطه
  • ارتباطات بین گروه ها تعیین می شود.

گفته می شود که مشتریان از یک سطح “به سختی قابل تحمل” تا “عالی” دسته بندی می شود. یک تجربه ی ناامید کننده ی واحد ممکن است باعث شود که دید کلی مشتری نسبت به کیفیت بالا بماند. در صورتی که هزینه ی عوض کردن بالا باشد، جایگزین های خیلی مناسبی وجود ندارند، در چنین حالتی مشتریان نسبت به رابطه تعهد دارند و اگر پیوندهایی آن ها را در رابطه نگاه دارد، قدرت رابطه را کاهش نمی دهند. وجود این پیوند ها به عنوان یک مانع خروج تلقی می شود. چندین نوع پیوند وجود دارد که شامل:

  • پیوند های قانونی(قراردادها)
  • پیوندهای تکنولوژی(تکنولوژی مشترک)
  • پیوند اقتصادی(وابستگی)
  • پیوندهای دانش، اجتماعی
  • فرهنگی یا نژادی، ایدئولوژیکی
  • روانی
  • جغرافیایی
  • زمانی و
  • برنامه ریزی می باشد

این مدل سپس رابطه ی بین قدرت رابطه و وفاداری مشتری را بررسی می کند. وفاداری مشتری با ۳ فاکتور تعیین می شود :  قدرت رابطه،جایگزین های در نظر گرفته شده و موقعیت های ضروری. این رابطه در صورتی از بین می رود که

  1. مشتری از منطقه ی خدماتی شرکت خارج شود
  2. .مشتری دیگر نیازی به محصول ها و خدمات شرکت نداشته باشد.
  3. جایگزین های ارائه کننده ی بهتری موجود شوند.
  4. قدرت رابطه تحلیل رود.
  5. شرکت با یک موقعیت ضروری به صورت ضعیفی برخورد کند.
  6. تغییر قیمت بدون توضیحی اتفاق افتد.

فرض اساسی همه ی مدل های وفاداری این است که نگهداری مشتریان کنونی ارزان تر از به دست آوردن مشتریان جدید است.

مدل های گسترش یافته در  تجارت وفاداری:

شلسینگر و هسکت در سال ۱۹۹۱، وفاداری کارمند را به مدل وفاداری مشتری افزود. آن ها مفاهیم “چرخه ی موفقیت” و “چرخه ی شکست” را توسعه دادند. در چرخه ی موفقیت، یک سرمایه گذاری در قابلیت کارکنان شما برای ارائه ی خدمات برتر به مشتریان می توانند به عنوان یک چرخه ی اخلاقی دیده شود. تلاش صرف شده در انتخاب و تمرین کارکنان و ساخت یک فرهنگ شرکتی که در آن، آن ها قدرت دارند، می تواند به رضایت و کارایی بیشتر کارکنان منجر گردد  که در نهایت احتمالا به تحویل خدمات بهتر و رضایت مشتری می انجامد. این به نوبه ی خود می تواند وفاداری مشتری را به وجود آورد، سطوح فروش را بالا ببرد، و سود بیشتری ایجاد گردد. بعضی از این سود ها می تواند دوباره برای توسعه ی کارکنان به کار رود و در نتیجه یک ساختار دیگر از چرخه ی اخلاقی را به وجود آورد.

فرد رایشهلد مدل تجارت وفاداری را بیشتر از مشتریان و کارکنان گسترش داد. او به فواید به دست آوردن وفاداری ارائه کنندگان، کارکنان، بانکدار ها، مشتریان، توزیع کنندگان، سهامداران و هیات مدیره، پرداخته است.

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

مدیریت استراتژیک در بازاریابی

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

در عرصه مدیریت، برنامه ریزی و اجرا اهمیت ویژه ای دارد. یک مدیر خوب، برای انجام امور بازاریابی فقط  طرح نمی دهد بلکه باید طرح را اجرایی نموده و در گامهای مختلف آن شرکت کند. بسیار دیده ایم که برخی شرکتها با وجود اوضاع نامناسب در صنعت و یا وضعیت نامناسب در کشور خود توانسته اند در وضعیت پر رقابت بازار دوام آورده و حتی برخی از آنها علاوه بر دوام، به منافع و سود نیز دست یابند.به راستی چه تفاوتی بین شرکتها وجود دارد؛ که برخی از آنها موفق شده و برخی شکست می خورند؟ چرا شرکت مک دونالد در بسیاری از کشورهای دنیا، یک برند مطمئن در مواد غذایی است اما غذاهای ایرانی حتی در سطح خود کشور ایران به طور کامل شناخته و یا مصرف نشده اند؟

شرکت نفتی موبیل چطور توانست به یک غول نفتی در بازار تبدیل شود؟ دلیل این امر را باید در برنامه ریزی و مدیریت استراتژیک شرکتها در امور بازاریابی آنها جستجو کرد. یک مدیر استراتژیک با دیدگاه و تفکر استراتژیک، می تواند با ایجاد نوآوری در روش های بازاریابی و سایر طرحهای خود، بحران ها و تهدیدهای محیطی را به فرصت تبدیل نموده و  برای شرکت، مزیت رقابتی بیافریند. برای یک مدیر استراتژیست، ۳ سوال مطرح است:

  • شرکت در حال حاضر در کجا قرار دارد؟
  • به کجا می خواهد برود؟
  • چگونه می خواهد به آنجا برسد؟

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

چالش های مدیریت استراتژیک

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

چالش های مدیریت استراتژیک

دنیای امروز را دنیای تغییر و تحولات سازمانی می نامند، دنیایی که مدیران در محیطی متحول و پر ابهام کار می کنند. وسعت و تنوع تغییری که بر پیکر سازمان های امروزی وارد می آید به قدری زیاد است که برای آنها چاره ای جز انطباق و پاسخگویی با این تغییرات وجود ندارد. در چنین شرایطی مدیریت استراتژیک و انتخاب استراتژی های مناسب و موثر برای مدیران سازمان ها اهمیت خاصی پیدا کرده است. از طرف دیگر در گذشته ای نه چندان دور، یک شرکت تجاری می توانست با تمرکز تولید و فروش محصولات در داخل مرزهای ملی موفقیت کسب کند. ملاحظات بین المللی شدن بازارها و شرکت ها، شیوه کار و فعالیت شرکت های مدرن را به کلی تغییر داده است (ویلن و همکاران ۲۰۰۷: ۱۳۵).

برای رسیدن به صرفه جویی، مقیاس مورد نیاز جهت دستیابی به هزینه های پایین و در نتیجه قیمت های پایین، شرکت ها اکنون به جای بازار ملی به بازار جهانی فکر می کنند. با جهانی شدن بیشتر صنایع، اهمیت مدیریت استراتژیک بدین جهت افزایش می یابد که باعث تداوم توسعه بین المللی شرکت شده و موقعیتی برای آن در بازار ایجاد می کند که از مزیت رقابتی بلند مدت (پایدار) برخوردار باشد.

اینترنت تا چند سال اخیر به طور جدی به عنوان وسیله ای برای انجام مبادلات تجاری واقعی مطرح نشده بود. امروزه تجارت الکترونیکی به استفاده از اینترنت برای انجام مبادلات تجاری اشاره دارد. اینترنت نه تنها نحوه تعامل مشتریان، تامین کنندگان و شرکت ها را تغییر می دهد، بلکه شیوه داخلی کار آنها را نیز متحول می کند. اینترنت در طول چند سال اخیر، مبنا و اساس رقابت را در بسیاری از صنایع به کلی تحت تاثیر قرار داده است. به جای تمرکز سنتی بر ویژگی های محصول، اینترنت پایه رقابت را به سوی سطح استراتژیک تر سوق داده است که در آن زنجیره ارزش سنتی یک صنعت به طور عمیقی تغییر یافته است( بوولیس، ۲۰۰۰: ۷).

  • اینترنت، شرکت ها را مجبور می کند تا خودشان را تغییر دهند. مفهوم برقراری ارتباط شبکه ای الکترونیکی با مشتریان، تامین کنندگان و شرکاء، اکنون یک واقعیت مسلم است.
  • کانال های جدید، نحوه دسترسی به بازار و مارک گذاری را تغییر می دهند و باعث انفصال یا انقطاع کانال های توزیع سنتی می شوند.
  • امروزه توازن قدرت به سمت مشتری تغییر جهت می دهد. در دنیای امروز با وجود دسترسی نامحدود مشتریان به اطلاعات موجود در اینترنت، پاسخگویی به آنها بسیار سخت تر از زمانی شده است که چنین امکانی برای شان فراهم نبود.
  • رقابت نیز در حال تغییر است. شرکت های مبتنی بر تکنولوژی جدید، به همراه رقبای سنتی قدیمی تر، از اینترنت در راستای نوآوری و کارایی بیشتر بهره گیری می کنند.
  • سرعت پیشرفت کسب و کار به طور چشمگیری در حال افزایش است. افق های برنامه ریزی، نیازهای اطلاعاتی و انتظارات و توقعات مشتریان/ تامین کنندگان ضرورت اینترنت را منعکس می کند.
  • اینترنت در حال خارج کردن شرکت ها از لایه ها سنتی شان است. جدایی سنتی بین تامین کنندگان، تولیدکنندگان و مشتریان با گسترش شبکه های خارجی رنگ می بازد، چنان که شرکت های همکاری کننده در شبکه، به برنامه ها و فرآیندهای عملیاتی همدیگر دسترسی پیدا می کنند.
  • دانش به عنوان یک دارایی کلیدی و منبع مزیت رقابتی در می آید.


 

شماره تماس جهت مشاوره!