Skip to main content
Tag

مدیریت ارتباط با مشتری

آموزش مدیریت ارتباط با مشتری ، در چهار گام

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

آموزش مدیریت ارتباط با مشتری از آن دست آموزش های ضروری برای پرسنل سازمان به خصوص پرسنل بخش فروش هر سازمان است. ممکن است با خود بگویید که چگونه می توانیم آموزش مدیریت ارتباط با مشتری را در گام هایی مشخص به پرسنل خود منتقل کنیم؟ ما در این مطلب شما را با این گام ها آشنا می کنیم.

گام های مورد نیاز…

  1. اولین گام در آموزش مدیریت ارتباط با مشتری این است که مشتریان را گروه بندی کنیم. زمانی که مشتریان خودتان را گروهبندی می کنید بهتر می توانید رفتار آن ها را تحلیل نمایید. تحلیل رفتار مشتریان شما بسیار مهم است. این که آن ها چه چیزی را می پسندند و سلیقه و خواسته های آن ها چیست؟ از طریق تحلیل رفتار امکان پذیر است.
  2. پس از گام اول حالا نوبت گام دوم آموزش مدیریت ارتباط با مشتری است. در این مرحله با توجه به اطلاعاتی که در مرحله قبل کسب کردید باید بتوانید استراتژی شرکت خود را با توجه به رفتار و سلیقه ی مشتریانتان پایه ریزی کنید تا ارتباط بهتری با آن ها برقرار نمایید.
  3. در گام سوم آموزش مدیریت ارتباط با مشتری شما باید برنامه های حفظ مشتری را در سازمان یا شرکت خود پیاده سازی کنید. در واقع شما باید بتوانید مشتریان خود را از طریق برنامه هایی نسبت به شرکت وفادار نمایید. مثلا بن های تخفیف یا ارسال تبریک های مناسبتی از راهکار هایی است که می توانید در این مرحله انجام دهید.
  4. در گام آخر آموزش مدیریت ارتباط با مشتری سایر رفتار های مشتریانتان را نیز در ارتباط با شرکت بررسی کنید. این مرحله برای این است که بتوانید ارتباط بهتری با مشتری برقرار کنید و از این طریق اگر اطلاعاتی در ارتباط با سلیقه و خواسته های او از قلم افتاده است را کسب نمایید.

پس از طی این چهار گام شما تا حدودی توانسته اید فرآیند آموزش مدیریت ارتباط با مشتری را در شرکت خود پیاده سازی کنید. اما هر کدام از این مراحل می تواند بسیار گسترش یابد. اگر مطالب ما را در سایت مستر ویزیتور دنبال کنید می توانید برای هر گام اطلاعات بهتری را کسب نمایید.

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

 

مدیریت تجربه مشتری در بازاریابی صنعتی

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

کلیدی ترین عامل موفقیت در شرکت ما مشتریانمان هستند!

  مایکل دل(Michael S. Dell)؛ مالک شرکت چند ملیتی Dell

 

خیلی از مدیران بازاریابی و فروش بر این باورند که مدیریت تجربه مشتری (Customer experience management) یکی زیر شاخه مدیریت ارتباط با مشتری(Customer relationship management) می باشد. از طرفی دیگر وقتی برای اولین بار با واژه مدیریت تجربه مشتری روبرو می شویم؛ آن را با کلماتی همچون رضایت و خوشنودی مشتری، همسان سازی می کنیم؛ در صورتی که مفهوم مدیریت تجربه مشتری و یا همان CEM خیلی گسترده تر از این است.

ارزش مشتری آنقدر بالاست که ناراضی ترین مشتری منبعی ارزشمند جهت عبرت آموزی ماست.

  بیل گیتس(Bill Gates)؛ مالک شرکت چند ملیتی(Microsoft)

رابطه مفهوم اقتصاد تجربه با مدیریت تجربه مشتری

قبل از اینکه به تبیین مفهوم مدیریت تجربه مشتری بپردازیم بد نیست با مفهوم اقتصاد تجربه(Experience Economy) آشنا شویم! مفهوم اقتصاد تجربه اولین بار توسط جوزف پاین (B. Joseph Pine II) و جیمز گیل‏مور (James H. Gilmore) به جهان معرفی شد؛ آنها برای اقتصاد، چهار بعد در نظر گرفتند که به ترتیب شامل اقتصاد کشاورزی، اقتصاد صنعتی، اقتصاد خدماتی و در نهایت اقتصاد تجربه بود. پاین و گیلمور در کتاب معروف خود با عنوان اقتصاد تجربه بر این امر تاکید کردند که پایه و اساس رشد اقتصادی هر کشوری در آینده به تجربه مصرف کنندگان آن گِره خورده است! جمله معرف آن های این بود که:

کار تئاتر است و هر کسب و کاری صحنه یک تئاتر شگفت انگیز!

پاین و گیلمور با بیان مفهوم مدیریت تجربه مشتری (CEM) دنیای متفاوتی را با مدیریت ارتباط با مشتری (CRM) به جهان معرفی کردند. نگاه مدیریت ارتباط با مشتری (CRM)، نگاهی سودآور است؛ نگاهی که در آن تمام تلاش خود را می کنیم تا مشتری خود را حفظ کنیم. اما مدیریت تجربه مشتری کاری پیچیده و مشکل تر است. در ادامه با مدیریت تجربه مشتری که با CEM و یا CXM خلاصه می شود بیشتر آشنا خواهیم شد.

مدیریت تجربه مشتری ؛ CEM و یا CXM

نتایج یک کار تحقیقاتی نشان داد که حدود ۸۵ درصد از مشتریان به دلیل مواجه با یک تجربه بد از برند مورد علاقه خود دیگر از آن شرکت خرید نکردند! این یعنی مدیریت تجربه مشتری مهم است؛ به زبان ساده و روان ما در مدیریت تجربه مشتری به دنبال مدیریت کردن ذهن و تفکر مشتری خود هستیم نه صرفاً راضی نگه داشتن او! در CEM مشتری باید اهداف و آرمان های خود را در برند شرکت ما پیدا کند؛ باید خودِ درونِ خود را در آیئنه برند ما ببیند! تا به حال به این فکر کردید چرا بعضی از دوستانتان با اینکه وضع مالی خوبی ندارند حاضراً پول قرض کنند و یک گوشی اپل(Apple) بخرند؟ دلیل این موضوع را باید در CEM پیدا کنید!

باید مشتری خود را درک کنیم؛ لازمه درک کردن، شناخت عمیق از مشتری است!

دو نکته عملیاتی CEM در بازاریابی صنعتی

قبل از اینکه این دو نکته تجربی خود را به شما منتقل کنم باید بگویم که استفاده از تکنیک CEM در سبک بازاریابی صنعتیو یا همان B2B بیشتر کاربرد دارد؛ چراکه در در این شیوه از بازاریابی باید به نکات ظریف بسیاری توجه کرد و چه بسا برای مواجه شدن با یک مشتری باید ساعت ها و روزهای زیادی را سپری کرد. البته این به معنی نفی تکنیک CEM در سبک بازاریابی B2C نیست؛ به طور قطع استفاده از تکنیک های مدیریت تجربه مشتری در عالم بازاریابی B2C نیز مفید خواهد بود. خوب برگردیم به دو نکته عملیاتی در مورد استفاده از مدیریت تجربه مشتری در فرایند بازاریابی صنعتی:

۱ـ سیر تا پیاز مشتری را در بیاروید! به عنوان اولین نکته پیشنهاد می کنم یک فرم آماده کنید و سعی کنید سیر تا پیاز مشتری خود را در آن بنویسید! از علایق و سلایق گرفته تا سبک عکس پروفایل تلگرام و یا واتس آپش! از ادبیاتی که در شبکه های اجتماعی دارد تا پست هایی که منتشر می کند! از ساعت خریدش گرفته تا زمان پرسه زنی در سایت یا فروشگاه شما؛ خلاصه سعی کنید برای هر مشتری خود یک پروفایل درست کنید و فیها خالدونش را در آن بنویسید!

۲ـ اقدام و عمل؛ در این مرحله دست به کار بشید و یک معجون خوش مزه مطابق میل مشتری خود درست کنید! معجونی که در آن تمام سلایق و خوشایندهای مشتری لحاظ شده است؛ ارائه کالا و یا خدمتِ کاملاً سفارشی شده می تواند میزان تجربه خوشایند مشتری از برند و شرکت شما را به میزان قابل توجهی بالا ببرد. این را فراموش نکنیم که هر تکنیک و یا خلاقیتی که منجر به ارائه خدمات سفارشی سازی شده به مشتریان ما شود می تواند در بالا بردن میزان رضایت مندی آنها و همچنین ایجاد تجربه شیرین از برند و یا شرکت ما ختم شود.

دهه ۱۹۸۰ دهه کیفیت؛ دهه ۱۹۹۰ دهه برندسازی؛ و دهه ۲۰۰۰ دهه ایجاد تجربه مشتری خواهد بود!

یان مک الیستر(Ian McAllister)؛ مدیر شرکت خودروسازی فورد(Ford Company)

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب  |    پیچ اینستاگرام بزاززاده

رزومه علمی، پژوهشی و اجرایی:  سید حجت بزاززاده  |    فرم درخواست مشاوره بازاریابی صنعتی

 

آموزش ویزیتوری، مدیریت ارتباط با مشتری

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

در دوره های  آموزش ویزیتوری، مدیریت ارتباط با مشتری همواره یکی از مسائل جالب توجه برای افرادی است که در حوزه فروش فعال هستند.به عنوان یکی از زیر بخش های آموزش ویزیتوری، یکی از نکته های مهم در مدیریت ارتباط با مشتری این است که از تقاضا و خواسته او مطلع شوید و تلاش کنید به نوعی آن را برآورده کنید. به این منظور باید متوجه باشید که برای مطلع شدن از خواسته مشتری نباید او را کلافه کنید بلکه با سوال های معقول می توانید به نتیجه دلخواهتان دست یابید. گاهی بعضی از فروشندگان برای پی بردن به آن چه که مشتری می خواهد دائم او را سوال پیچ می کنند این شیوه تنها مشتری را کلافه می کند و مدیریت ارتباط با مشتری را به نابودی می کشد.

آموزش ویزیتوری و پرسیدن سوال های مناسب…

آن چه در آموزش ویزیتوری مهم است پرسیدن سوال های به جا از مشتری است بنابر این آموزش ویزیتوری به ما یاد می دهد که چگونه سوال بپرسیم تا مشتری احساس راحتی نماید و سردرگم نشود. ما نمی گوییم سوال نکنید بلکه در حین سوال پرسیدن از مشتریان خود به منظور پی بردن به تقاضای او، مجال فکر کردن به مشتری را هم بدهید در واقع او را با سوال های پشت سر خود بمباران نکنید چون با این روش فقط او را کلافه می کنید و او به نوعی احساس می کند شما قصد فضولی در کار او را دارید نه کمک به او! اگر در فرایند فروش محصول یا خدمتی کار به این مرحله برسد باید به صراحت به شما بگوییم که در مدیریت ارتباط با مشتری و کسب رضایت او، شکست خورده اید.

بهترین راه در آموزش ویزیتوری؛ برای مدیریت ارتباط با مشتری در مرحله فروش کالا یا خدمات این است؛ که شما ابتدا توضیحی از کالا یا خدمات خود به صورت جذاب اما مختصر ارائه کنید و با سوالاتی نظیر این که؛

  • تمایل دارید کمی فکر کنید من در خدمتم….
  • به غیر از این ویژگی ها که من از محصول بیان کردم، شما چه نوع ویژگی خاصی مد نظرتان است، احتمالن می تونم به شما کمک کنم.
  • می توانید محصولات دیگر را با توضیحات من از محصول مقایسه کنید.با مشتری ارتباط بهتری برقرار کنید.

به طور قطع این سوالات می تواند مدیریت ارتباط با مشتری را به طرز فزاینده ایی بهبود بخشد.

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

 

مدیریت ارتباط با مشتری در بازار روز

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

شمال ایران مکان جذابی است و یکی از جذابیت های آن روز بازار ها یا همان بازار روز است که مدیریت ارتباط با مشتری را آسان کرده است. زمانی که برای مسافرت به این منطقه سر سبز سفر می کنید بازار روز های شهر های مختلف خطه شمال حال و هوای در لحظه زندگی کردن را به هر گردشگری القا می کند. اما بازار روز چه زمانی در تاریخ شکل گرفت؟ و مدیریت ارتباط با مشتری چگونه به کمک آن متحول شد؟

بازار روز، روز بازار و مدیریت ارتباط با مشتری

مادر ترودی تمپل راهبه و باغبانی که بیشتر عمر خود را صرف کمک به نیازمندان کرد. حدود سال ۱۹۷۳ میلادی بود که تصمیم گرفت برای تامین مالی کلسیا و مبلغان مذهبی، گل های پرورش داده شده خود را به فروش برساند. گلخانه مادر ترودی نمی توانست کفاف تقاضای بازار را دهد و او تصمیم گرفت از عمده فروشی خیابان شیکاگو گل خریداری کند و بفروشد. مادر ترودی در خلال اینکارمتوجه نکته ای شد. گلخانه خیابان شیکاگو فقط گل نمی فروخت میوه و سبزی تازه هم می فروخت. او به فکر فرو رفت و تصمیم او سر آغازی بر شکل گیری بازار روز یا روز بازار شد! زیرا با این شیوه می توانست ارتباط کامل تری با مشتری داشته باشد و مدیریت ارتباط با مشتری را تا حدود زیادی بهبود بخشد.

او فروشگاه محلی ایی به شکل شرکت تعاونی در محل زندگی خودش تاسیس کرد سپس هر هفته میوه و سبزیجات را عمده می خرید و در تعاونی خودش می فروخت. حتی سفارش هم می گرفت و به همسایگان و محلی ها قول می داد که هفته بعد آن سفارش ها را از شیکاگو خریداری کند و برای آن ها به تعاونی بیاورد در واقع او به مشتریان خود توجه زیادی می کرد. مادر ترودی یک دختر داشت روزی در حدود سال ۱۹۷۵ میلادی دختر او پیشنهادی داد که این پیشنهاد فعالیت های مادر ترودی را بیشتر به سمت بازار روز و بهبود مدیریت ارتباط با مشتری سوق داد.

او از مادرش خواست که برای جمع کردن اعانه، کیکی بپزد تا او در مدرسه بفروشد. مادر ترودی زن خلاقی بود و به دخترش پیشنهاد داد که به جای کیک جعبه هایی از میوه های تازه را به مدرسه ببرد. مسئولین مدرسه از این جعبه میوه ها استقبال کردند و سیر تکاملی فعالیت های مادر ترودی کامل شد چون دقیقن یک هفته بعد در بلندی های خوش آب و هوای کلارندون در ایالت ایلی نویز اولین روز بازار یا بازار روز را راه اندازی کرد…! او با فراهم کردن خواسته های مشتریان خود در این بازار روز توانسته بود به مدیریت ارتباط با مشتری رنگ و بوی تازه ایی ببخشد.

این خبر در کل ایالت پیچید. مدرسه های دیگر هم درخواست های مشابه به مادر ترودی می دادند و مادر ترودی به این نتیجه رسید که بازار روز باید به غیر از اقلام سبزی و میوه، محصول های دیگری هم عرضه کند بنابر این او گوشت، غذای دریایی و سایر اقلام را در بازار روز عرضه می کرد و چرخه مدیریت ارتباط با مشتری برای کسب و کار او کامل تر می شد.

این روند هم در ایران بسیار با قدمت است البته در گذشته در ایران نیز بازار روز شامل میوه و سبزی بود و امروزه پارچه، گوشت، ماهی، لباس حتی اسباب بازی! و سایر اقلام در بازار روز های ایران فروخته می شوند که خود به نوعی نشانه تکامل مدیریت ارتباط با مشتری در روز بازار ها است. طبق شواهد تاریخی و نقل قول ها، روند سیر تکاملی بازار روز در ایران بسیار قدیمی تر از نمونه خارجی آن است اما، متاسفانه تاریخ مدونی تا به حال از آن نگارش نشده است وگرنه به جای مادر ترودی این مطلب، نمونه ایرانی آن امروزه در کتاب های مدیریت ارتباط با مشتری در دنیا به نگارش در می آمد…

تصویری که شما را در استان های شمالی ایران به وجد می آورد، حس در لحظه بودن و یا تر و تازه بودن، مکانی که از گردش در آن لذت می برید و در ضمن خرید هم می کنید، سرمایه کمِ چنین مکان ها و لبخند رضایت مشتری و خریدار و خلاصه همان بازار روز خودمان! و همان مدیریت ارتباط با مشتری که به بهترین شکل ممکن به نمایش گذاشته می شود در طول تاریخ روندی طولانی را طی کرد تا امروزه توانست تلاقی خوبی از فروش و مدیریت ارتباط با مشتری را به تصویر کشد.

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

تامین رضایت مشتری، وظیفه واحد بازاریابی یا دوایر دیگر؟؟؟

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

دنیای امروز تجارت و بازاریابی دنیای رقابت است؛ تامین رضایت مشتری به حدی مهم است که شرکت های بزرگ تجاری برای رسیدن به این مقصود با یکدیگر رقابت های شدیدی می کنند.

طبق عقیده ی پیتر دراکر اولین وظیفه ی هر شرکتی ایجاد مشتری است. با توجه به این که تنوع کالا و خدمات در حد بالایی است این سوال پیش می آید که مشتری چگونه انتخاب می کند؟ و چه چیزی برای او در اولویت است؟ مشتری همیشه به دنبال بیش ترین فایده است البته در این بین به هزینه هایی که باید صورت گیرد هم توجه دارد. فایده از منظر مشتری، یک حد انتظار است که می تواند برای او رضامندی ایجاد کند. هنگامی که رضامندی ایجاد شود او تصمیم به خرید قطعی می گیرد و سپس پس از خرید اول خود باز هم برای خرید مجدد به همان برند یا همان تولید کننده رجوع می کند.

به ترازنامه ی ما نظر افکندید؛ شما در سمت دارایی ها چندین و چند فروند هواپیما خواهید یافت که میلیارد ها دلار ارزش دارد، اما این اشتباه است و ما خود را فریب می دهیم. آنچه که ما باید در سمت دارایی های شرکت قرار دهیم چندین و چند نفر مسافر راضی است که سال گذشته با SAS مسافرت کرده اند. زیرا تنها دارایی که ما در اختیار داریم این است؛ مسافرانی که از خدمات ما راضی هستند و برای استفاده مجدد از آن پول پرداخت کنند. یان کارلزون ( خطوط هواپیمایی SAS)

مشتری یابی؛ واحد بازاریابی و دوایر دیگر

بسیاری از مدیران فرض می کنند تنها واحد بازاریابی وظیفه ی مشتری یابی را به عهده دارد و اگر در نهایت این فعالیت خوب صورت نگیرد انگشت اتهام به سمت دایره ی بازاریابی نشانه می رود. در حالی که گرچه مهمترین وظیفه ی این واحد مشتری یابی است اما، این فقط وظیفه ی واحد بازاریابی نیست و به عنوان مثال؛ واحد های دیگر از جمله واحد کنترل کیفیت هم در این فرآیند دخیل است. فرض کنید واحد بازاریابی کار مشتری یابی را به بهترین شکل انجام داده باشد اما، کالای بی کیفیت تمام زحمت این واحد را از بین می برد زیرا مشتری با کالا و یا خدمت بی کیفیت به رضامندی نمی رسد.

واحد بازاریابی وقتی کارایی دارد که تمام کارکنان و دوایر در جهت رضامندی مشتری حرکت کنند در غیر اینصورت نمی توان توقع داشت که با خدمات پس از فروش ناقص، برخورد و روابط عمومی اشتباه، کیفیت پایین، ضعف مدیریتی، به روز نبودن و…. بتوان مشتری را حفظ و وادار به خرید مجدد کرد.

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده 

 

بازاریابی با توجه به رفتار های کلیدی ارتباط با مشتریی

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

یکی از مهم ترین مباحث در بازاریابی توجه به مشتری است در این بین مهم است بدانیم که چه رفتار هایی رابطه ی فعالیت های تجاری شما را با مشتری بهبود می بخشد.

۱.ارزش آفرینی

در فعالیت های بازاریابی باید در مورد مشتریان خود بیشتر تفکر کنید. در ارتباط با فعالیت های مشتریان با افراد مختلف در گروه بازاریابی صحبت کنید. همیشه خود را به جای مشتری بگذارید.

هرگز شخصی را به درستی نخواهید شناخت مگر این که به مسائل از زاویه ی دید او بنگرید، به عبارت دیگر در جلد او رفته و در او خوب گردش کنید. (هارپرلی _ کشتن مرغ مقلد )

منافع مشتری و خود را در یک جهت فرض کنید. در فعالیت های بازاریابی به این نکته توجه کنید که درک مشتری از محصول و خدمات و یا شرکت شما چیست؟ اگر این امکان و شرایط مهم بود در برابر مشتری سازش کنید. اگر بخواهیم در یک جمله ی کوتاه ارزش آفرینی به مشتری را خلاصه کنیم باید بگوییم که هر خدمتی را به مشتری در بازاریابی جدی بگیرید. برای موفقیت باید بتوانید برای مشتری ارزش آفرین باشید. هر فعالیتی که مشتریِ شما را خشنود کند به نفع بقای کسب و کار شماست!

۲.کالا ها و خدمات به روز

برای فعالیت بهتر و رونق کسب و کار خود، کالا ها و خدمات خود را به روز کنید. برای این منظور واحد بازاریابی باید با واحد تحقیق و توسعه همکاری نماید تا بتواند بهترین محصولات و خدمات را به مشتری ارائه کند. در واقع باید بتوانید برای کسب رضایت مشتریِ خود هزینه کنید. این گونه از هزینه ها نوعی سرمایه گذاری محسوب می شوند. هزینه هایی که باعث تداوم رابطه ی مشتری با شرکت می شود می تواند در رشد و بقای شرکت و یا سازمان تاثیر بسیار زیادی داشته باشد.

فرآیند تکوین و تولید کالای جدید مستلزم هشت مرحله است: ایده یابی، غربال کردن ایده، مفهوم یابی و آزمون، تهیه خط مش بازاریابی، تجزیه و تحلیل اقتصادی، تکوین کالا، آزمون بازار و بهره برداری. ( تجاری فیلپ کاتلر _ مدیریت بازاریابی )

۳.توجه به کیفیت محصول ها و خدمات ارائه شده

در یک فرآیند بازاریابی بسیار مهم است که به کیفیت کالا ها و خدمات توجه کنید. هدف از کیفیت، رسیدن به رضامندی مشتری است. کیفیت به فعالیت های شرکت اعتبار می دهد و به بهبود فعالیت بازاریابی و ظرفیت های ارائه ی کالا و خدمات ارتقا می بخشد.

هر شخص فعال در این حوزه، با رعایت نکته های بالا می تواند بهترین فعالیت ممکن را انجام دهد تا یک رابطه ی مبتنی بر خواسته های مشتری شکل گیرد و بتواند با مشتریان راضی کسب و کار خود را بهتر ارتقا دهد.

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده 

مدیریت بازاریابی، یا تفسیری دیگر از مزیت رقابتی

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

در شرایط بازار های امروزی و رقابت هایی که حد و مرزی ندارند، مدیریت بازاریابی راز موفقیت شرکت های امروزی است و می توان گفت که مدیریت بازاریابی یک مزیت رقابتی محسوب می شود. یک شرکت بازرگانی، یا صنعتی برای موفقیت نیازمند بازارشناسی، بازارسازی و بازارداری است با این تفاسیر، تمام مفاهیم ذکر شده بدون مدیریت هدفمند نمی توانند یک شرکت را به سر منزل مقصود که همان موفقیت است، برسانند.

مدیریت بازاریابی و آموزش های آن

مدیریت بازاریابی رشته ایی است که از تلفیق مدیریت و بازاریابی حاصل می شود. این رشته به فعالان تجاری می آموزد که؛ چگونه از بازار و عوامل محیطی شناخت به دست آورند، مشتری و انتظار های او را درک کنند، قوت و ضعف ها و یا فرصت ها و تهدید ها را بشناسند، با چه راهبردی پیش روند و چه استراتژی را اتخاذ کنند. مدیریت بازاریابی یک مزیت رقابتی است زیرا؛ به فعالان تجاری آموزش می دهد که؛ چگونه به شیوه ایی درست محصولی را اداره کنند، چه سیاست قیمتی را پیش گیرند، ترویج و تبلیغ های خود را چگونه ارایه کنند و در نهایت به چه شکل تهدید را به فرصت تبدیل کنند.

تعامل صنعت و دانشگاه با این رشته

مدیریت بازاریابی امروزه در بسیاری از دانشگاه ها به عنوان چند واحد درسی تدریس می شود و برای بسیاری از دانشجویان مدیریت واحد درسی جذابی محسوب می شود. واژه ی مدیریت بازاریابی در حالی که بسیار ساده است، اما محتوای بیشماری را از بازار تا محصول در خود جای می دهد. این واژه جذاب است و تمام مواردی را که بیان کردیم شامل می شود. به غیر از افراد دانشگاهی در این رشته، بسیاری از افراد فعال در حوزه ی صنعت و تجارت به یادگیری این مفاهیم  علاقه مند هستند چون معتقدند که می توانند رقابت بدون مرز را با مزیت رقابتی حاصل از این شیوه ی مدیریتی کسب نمایند.

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده 

فرمول سه گانه ی مدیریت در کسب موفقیت چیست؟

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

مدیریت یک هنر است! این که شما بتوانید با استفاده از این هنر از عده ایی از افراد بخواهید کار هایی را با کمال رضایت انجام دهند و در نهایت راضی باشند، ارزش این هنر را افزایش می دهد. مدیر در گذشته های دور نشان دهنده ی انسان هایی بد اخلاق و بدخلق بود که تنها به دیگران دستور می دادند و یا مدیریت نشان دهنده ی افرادی بود که فقط به خود اهمیت می دادند و زیر دستان خود را استثمار می کردند. اما به راستی برای موفقیت در این فرآیند فرمول خاصی وجود دارد؟ یا خیر…

فرمول سه گانه ی مدیریت

مدیر به نوعی نشان دهنده ی یک پیشوا است. کسی که گروهی کارمند و یا کارگر را در اختیار دارد و باید با آن ها به گونه ایی تعامل کند که در نهایت به موفقیت منجر شود. فرمول سه گانه ی مدیریت در سه کلمه خلاصه می شود؛ فکر کنید، سوال کنید، عمل کنید! بله درست متوجه شدید، رمز موفقیت در این است که وجود شما به عنوان یک مدیر مفید و موثر باشد. فرآیند مدیریت زمانی موفق پیش می رود که ابتدا یاد بگیرید درست فکر کنید اما به هیچ وجه این پایان این فرآیند نیست! زیرا باید در مدیریت کردن آن قدر جسور باشید که سوال کنید تا ابهامی در ذهن شما باقی نماند و در نهایت این فرمول زمانی کامل می شود که با یافته هایی که به دست آورده اید عمل و اقدام کنید. یافته ایی که قرار است در ذهن بایگانی شود چگونه می تواند تیم مدیریت را موفق کند؟

چنین فرآیندی انعطاف پذیر است و درعین انعطاف، این فرمول سه گانه را دارد که باید همیشه به عنوان یک چارچوب مد نظر قرار گیرد. عمل به چنین فرمول سه گانه ایی به هیچ وجه آن چنان سخت نیست به شرطی که هدف از تمامی کار ها، پیشرفت و تعالی کل سازمان و یا شرکت باشد.

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده 

 

تفاوت بین مدیر موفق و مدیر موثر در چیست؟

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

مدیریت واژه ایی است که می تواند تعاریف متعددی را به خود اختصاص دهد. در حالت کلی مدیر بودن به معنای فرآیند به کارگیری موثر از منابع مادی و انسانی در جهت دستیابی به اهدافی مشخص است. برای دست یابی به اهدافی که بیان شدند، مدیر می تواند از فرایند های برنامه ریزی، سازمان دهی، بسیج منابع و امکانات نیز استفاده نماید.

نکته هایی که یک مدیر باید بداند:

هدف نهایی یک مدیر؛ رسیدن به هدفی است که سازمان و یا شرکت تعیین کرده اند و این هدف نشان دهنده ی فلسفه و ماموریت اصلی سازمان و یا شرکت است.

هر مدیر، برای دست یابی به هدف های پیش رو، ناگزیر است از منابع مادی و غیر مادی استفاده کند. منابع مادی شامل تمام منابع سازمان به غیر از منابع انسانی است. استفاده از این منابع باید به صورت کارآمد صورت گیرد تا فعالیت های انجام شده نتیجه بخش باشد.

با تمام تفاسیری که از واژه ی مدیر بیان شد جالب است بدانید که مدیر موفق و موثر با یکدیگر تفاوت های قابل ملاحظه ایی دارند.

مدیریت موفق به مدیری گفته می شود که توانایی کارکنان خود را با ابزار هایی مانند تنبیه، تشویق، کسر حقوق و یا توبیخ به کار خواهد گرفت تا آن ها، او را به اهداف مد نظر برسانند. در این بین کارکنان با توجه به شرایط ذکر شده تنها از ۲۰ الی ۳۰ درصد از توانایی خود استفاده می کنند. مدیر موثر حداکثر توانایی کارکنان خود را با تمرکز بر نیاز های انسانی و اجتماعی آن ها به کار می گیرد. در این حالت کارکنان بین ۸۰ الی ۹۰درصد از توانایی های خود را به کار خواهند گرفت.

اگر شما یک مدیر هستید برای موفقیت به استفاده از هر دو روش نیاز دارید، در حالی که باید تمرکز بیشتری بر شیوه ی مدیر موثر داشته باشید. در استفاده از شیوه ی مدیر موثر نیاز است که برای رسیدن به هدف های خود، توانایی های انسانی و توامان فنی خود را افزایش دهید تا در نهایت به کارایی دلخواه نائل آیید.

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده 

تقدم رفتار مصرف کنندگان در بازاریابی محصول ها و خدمات

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

تقدم رفتار مصرف کنندگان در بازاریابی محصول ها و خدمات

بازاریابی به عنوان یک فعالیت انسانی همه جانبه در دنیای امروز مورد تحلیل قرار می گیرد، زیرا برای این که فعالیت بازاریابی موفق پیش رود باید دانست که این فعالیت در گرو ارضای نیاز ها و خواسته ها از طریق مبادله ی کالا، محصول و یا خدمت می باشد. بنابر این، آن چه که مهم است اینست که بدانید مصرف کننده نقطه ی عطف تمام فعالیت های بازاریابی است و مصرف کننده مقدم بر سایر جنبه های این فعالیت است.

تحلیل رفتار مصرف کننده

توجه به مصرف کننده در سطوح مختلفی جریان دارد. شاید بتوان گفت: برای تحلیل بهتر رفتار مصرف کننده می توان آن را در دو بخشِ خرد و کلان تقسیم بندی کرد. بخش خرد به بررسی رفتار مصرف کننده در حیطه ی روانشناسی تجربی و بالینی می پردازد که می تواند در بازاریابی محصول ها و خدمات راهگشا باشد و بخش کلان به مباحث جامعه شناسی، جمعیت شناسی و… می پردازد. توجه به هر دو بخش برای داشتن فعالیتی موفق در زمینه ی بازاریابی مهم است. مصرف کننده قبل از خرید محصول و یا خدمات تحقیق مفصلی را در ذهن خود انجام می دهد، به همین علت حوزه ی بازاریابی نیاز به برقراری ارتباط با مصرف کننده دارد.

مصرف کننده در ابتدا از یک نیاز در وجود خود مطلع می شود، بنابر این درصدد رفع آن بر می آید.

در مرحله ی بعدی او محصول ها و خدمات را ارزیابی می کند در واقع بازاریاب باید در این مرحله هوشیار باشد.

در مرحله ی سوم او تصمیم می گیرد به خرید واقعی بپردازد. در این مرحله فعالیت بازاریابی نمودی ظاهری را آغاز می کند.

مرحله چهارم به فعالیت های پس از خرید می پردازد از جمله؛ اطمینان یا عدم اطمینان و یا خرید مجدد و…

اگر بازاریابی به صورت درستی اتفاق افتاده باشد مرحله چهارم به صورت دایره وار به مرحله نخست متصل خواهد شد و چرخه ی خرید مشتری تکرار می شود که این نکته می تواند به این نتیجه نهایی رهنمون شود که مشتری نقطه ی عطف در فعالیت های فروش است که در نهایت چرخه ی سود را تکمیل می کند و  فروش را افزایش خواهد داد.

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

شماره تماس جهت مشاوره!