Skip to main content
Tag

فولک لور

بهبود وضعیت CCU بازاریابی گردشگری

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

بازاریابی گردشگری زیر شاخه ایی از بازاریابی است که می تواند تاثیر بسزایی را در رونق اقتصادی ایران داشته باشد اما، تا به حال به این نکته در بازاریابی گردشگری توجه کرده اید که کشور هایی که جاذبه های بسیار کمتری از ایران دارند توانسته اند سود های میلیون دلاری از بازاریابی گردشگری خود به دست آورند؟ آیا به این فکر کرده اید که چرا ایران نمی تواند با داشتن تاریخ مدون و سرشار از موفقیت هایش حرفی برای گفتن در بازاریابی گردشگری داشته باشد؟

چرا ایران با تمام جاذبه های های چهار فصل خود، کاخ ها، موزه ها، کویر های منحصر به فردش در جهان، جنگل هایی به قدمت پیدایش زمین، با داشتن بزرگترین دریاچه دنیا (خزر)، دریا های منتهی به اقیانوس (عمان)، و هزار و یک جاذبه که نمی توان همه آن ها را در این مطلب بیان کرد نتوانسته موفق باشد؟

در کنار این همه جاذبه اضافه کنیم فولک لور غنی ایران را…! به این فکر کرده اید که کشوری مانند هلند از فولک لور ساختگی در بازاریابی گردشگری خود کمک می گیرد؟ و این نکته که گردشگر امروزی تنها عاشق کاخِ موزه ها و بناهای تاریخی نیست و می خواهد از فولک لور کشور میزبان هم اطلاع یابد؟ و هزاران سوال بی جوابی که بازاریابی گردشگری ایران را در حالت ccu نگه داشته است؟؟

ادبیات فولک ایران و بازاریابی گردشگری

احتمالن با هزار و یک شب یا شاهنامه و… آشنا هستید و بدون شک می دانید که این کتاب های ایرانی یکی از بخش های غنی فولک لور ایران زمین هستند که می توانند به غیر سرگرمی و پند های نهفته در خودشان به بازاریابی گردشگری ایرانی رونق دهد.

“قصه های فولک لور ایرانی صرف نظر از جذابیت و کشش خاصی که دارند می توانند گردشگری مجازی در صنعت توریسم را متحول کنند، این قصه های زیبا در نخستین مرحله به عنوان یک عامل تبلیغی نقش ایفا می کنند، در مرحله بعدی بسیاری از توریست هایی که از این طریق با ایران آشنا می شوند تمایل پیدا می کنند به کشور ایران سفر کنند. در قصه های فولک لوریک ایرانی گوینده و یا شنونده خاصی مدنظر نیست، تقابلی زیبا بین یک قهرمان و شرارت، عاشق و معشوق، نیکی و بدی و هزاران عاملی که باعث شده همه ایرانیان در خاطرات کودکی خود چند قصه را پس زمینه ذهن خود داشته باشند، خود نشان دهنده خاص بودن این قصه ها می باشد.

ویژگی های منحصر به فرد بودن قصه های فولک لوریک ایرانی در قلب تک تک ایرانیان نقش بسته است و امروز می توان قصه هایی از شاهنامه را مثال زد که توانسته اند تا قلب دنیای غرب نفوذ کنند. جاذبه خارق العاده و منحصر به فرد ایرانی که کمتر مورد توجه در صنعت توریسم ایران واقع شده است.

قصه های شاهنامه تنها نمونه ای از جاذبه های توریستی ایران در فضای مجازی صنعت توریسم است اما، بسیاری از قصه های شفاهی، و یا مکتوب فولک لوریک کشور ایران امروزه در لابه لای میراث توریستی فولک لوریک ایران و قلب بسیاری از مادربزرگ های ایرانی به تاریخ پیوست.

اروپائیان با ساخت قصه های مختلفی چون سیندرلا  ذهن بسیاری از کودکان و حتی بزرگسالان ایران را تا قاره ای دیگر می برند، جالب است به این نکته اشاره کنیم که قصه دختری به نام ستاره و شاهزاده مهرداد یکی از قصه های کتاب هزار و یک شب است که توسط خانم “شرلی کلمیو” به زبان پارسی بازنویسی شده است، که نمونه ای کامل تر از قصه سیندرلا می باشد.”

کتاب برندسازی به شیوه فولک لوریک

اگر بتوان با زاویه ایی نو به بازاریابی گردشگری ایران نگاه کنیم می توانیم به این گزینه هم فکر کنیم که صنعت گردشگری را از CCU به بخش منتقل کنیم!!


ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

بازاریابی گردشگری با برند فولکلوریک ایرانی_ اسلامی نوروز…

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

بازاریابی گردشگری با برند فولکلوریک ایرانی_ اسلامی نوروز…

جشن نوروز یکی از قدیمی ترین جشن های ایرانیان است که از دیرباز حوادث تاریخی و سیاسی و جنگ های تحمیل شده بر کشورمان نتوانسته است آن را از رونق بیاندازد. برای ایرانیان نوروز حکم پیشانی سال نو را دارد. در فرهنگ فولک لور ایرانی نوروز جشنی است که از اولین روز فروردین آغاز می شود. این عید برای ایرانیان از بزرگترین اعیاد ملی_ مذهبی می باشدو نمادی از روحیه شاداب و جوان کشور ایران است زیرا در هنگام جوانی جهان برپا می شود.

از علل برگزاری نوروز در میان ایرانیان می توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • نوروز در یکی از قسمت های دوگانه سال قرار دارد و برای برگزاری جشن های ملی بسیار مناسب است.
  • از گذشته های دور و قبل از آمدن اسلام به ایران اول ماه و اول سال در نزد مردم ایران بسیار مهم بوده است و بعد از مسلمان شدن مردم ایران، این باور آنان با عقاید زیبای دین اسلام پیوند خورد.

برخی از پژوهشگران از جمله کانگیر آلمانی علت پیدایش نوروز را مذهبی شمرده اند زیرا، ایرانیان باستان معتقد بودند که ارواح نیاکان (فروهر ها ) در ده روز آخر سال و آغاز هر سال به زمین فرود می آیند بنابر این، ایرانیان تصمیم گرفتند برای خشنودی ارواح خود جشن های باشکوهی را هر سال برگزار کنند و با خانه تکانی و خرید وسایل نو تلاش می کردند زیبایی زندگی خود را به درگذشتگانشان نشان دهند.

  • شاه کیومرث و شاه هوشنگ و شاه تهمورث و شاه کیخسرو در این روز متولد شدند.
  • طبق باور ایرانیان شاه تهمورث در این روز دیوان را در بند کرد.
  • فریدون شاه در این روز کشور را بین سه پسر خود تقسیم کرد.
  • سام نریمان قهرمان ملی ایرانیان در این روز تمام تبهکاران را سرکوب کرد و آسایش را به مردم ایران هدیه داد.
  • شاه کیخسرو در ایام نوروز پادشاهی خود را به لهراسب بخشید.

یکی از زیباترین و باشکوه ترین دلایلی که از دید بسیاری از ایرانیان پنهان مانده است این است که بنا به عقیده مذهب شیعه دوازده امامی روز قبول خلافت توسط امام علی( ع) و واقعه غدیر خم از طرف پیامبر مهربانی ها حضرت محمد(ص ) در ۱۸ ذیحجه سال ۱۰هجری قمری در گاه شمار ایرانیان مصادف با نوروز بوده است، و این تقارن فرخنده، زیبایی نوروز را برای مردم مسلمان ایران چند برابر کرده است، این تقارن زیبا می تواند عامل جذب گردشگران مسلمان بیشتری به کشور ایران شود، عامل مهمی که شاید کمتر مورد صنعت گردشگری کشور قرار گرفته است.

در زمان های بسیار دور مردم کشور ما ۲۱ روز را در ماه فروردین به مناسبت نوروز جشن می گرفتند، دید و بازدید های گسترده، جشن های مختلف و تفریحات متفاوت در تفرجگاه های ایرانی در این ایام انجام می شد. امروزه تمیز کردن خانه ها، خرید وسایل و لباس های نو برای اعضا خانواده و در بعضی از مناطق کشورمان پخت نان های مخصوص شب عید از رسوم زیبایی است که به یادگار مانده است اما، در بین تمام این رسوم پهن کردن سفره هفت سین یکی از آداب اجتماعی مورد علاقه ایرانیان است. این سفره یا همان خوان نوروزی برای ایرانیان نشان دهنده خیر و برکت است، ایرانیان باستان معتقد بودند که در گذشتگان آنان از آسمان فرود می آیند و از این سفره دیدن می کنند. یکی از باور های زیبای ایرانی که امروزه هنوز به قوت خود باقیست این است که در هنگام تحویل سال تمام اعضا خانواده باید در خانه خود و در کنار سفره هفت سین باشند. در این سفره هفت خوراکی که با سین آغاز می شود نمادی از فراوانی برکت در کشور ایران است معمولاً ایرانیان تخم مرغ های رنگی، گلاب، گل های زیبای بهاری، سکه و کتاب دینی خود را در سفره قرار می دادند که بعد از اسلام کتاب آسمانی قرآن زینت بخش سفره هفت سین ایرانی شد.

حال با آشنایی مختصر با این جشن فولک لوریک ایرانی می توان متوجه شد که در تمام فرهنگ ها و ملیت ها، جشن ها از وقایع برجسته ایی است که میراث پنهان گردشگری هر کشور را به تصویر می کشد. جشن زیبای نوروز در ایران یکی از مهم ترین جشن هایی است که توجه هر گردشگر را متوجه کشور ما می کند، بسیاری از توریست های اروپایی، آمریکایی و آسیایی در هنگام بهار و جشن نوروز به ایران سفر می کنند و با بناهای زیبای ایرانی و میراث گردشگری پنهان کشورمان آشنا می شوند. در این ایام سفره هفت سین از سالن فرودگاه های کشور تا تالار های هتل های ایران به چشم می خورد، بسیاری از خارجیان علت برپایی این سفره را از مسئولین تور های خود می پرسند و در کنار آن عکس می گیرند. با توجه به این که این جشن توسط ایران ثبت جهانی شده است بسیاری از کشور ها از جمله قزاقستان با تبلیغات گسترده در بازار های توریستی سعی در بهره برداری هرچه بیشتر از این جشن ایرانی را دارند و بسیاری از گردشگران را با این عنوان که بهار را در مهد جشن نوروز  جشن بگیرید” به کشور خود دعوت می کنند. هوای بهار و جشن فولک لوریک نوروزی به همراه عقاید زیبای اسلامی می تواند هر توریستی را با مذهب های مختلف عاشق ایران کند.

در خارج از کشور نیز ایرانیان خوش ذوق مقیم سوئد هر سال با برگزاری جشن نوروز در یکی از میدان های این کشور به استقبال بهار می روند. جالب است بدانید در این جشن که به دلایل مختلف در کشور سوئد فقط یک شب می تواند توسط ایرانیان برگزار شود حضور سوئدی ها بسیار پررنگ است. مردم سوئد در این شب در کنار مردم کشور ما به شادی می پردازند و در پایان جشن از علت برگزاری این جشن سوال می کنند و میراث فولک لوریک نوروز آن ها را شیفته ایران می کند و بسیاری از آن ها تصمیم می گیرند از ایران بازدید کنند. ایرانیان خلاق مقیم سوئد با برگزاری این جشن از بازاریابی غیر مسقیمی بهره می برند، شاید ساخت بروشور های تبلیغاتی  از بناهای ایرانی کار بسیار ساده ایی باشد اما ساخت برندی از ایران با کمک میراث پنهانمان گرچه دشوارتر است اما اثر ماندگار تری را در بازار های رقابتی توریست به همراه دارد و امروزه این روش توسط کشور هایی با رتبه بسیار پایین تر در میراث فولک لوریک نسبت به ایران انجام می شود که با تلاش بیشتر ایرانیان می توان بازاریابی توریست را چه در داخل کشور و چه در خارج از کشور از این طریق متحول کرد.

به قول حافظ:

رسیده مژده که آمد بهار و سبزه دمید                                                          

                                وظیفه گر برسد مصرفش گل است و نبید….

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

 

بازاریابی توریسم با برندسازی شخصیت های فولکلوریک ایرانی

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

بازاریابی توریسم با برندسازی شخصیت های فولکلوریک ایرانی

در کشورمان ایران معمولاً روز های پایانی سال از حال و هوای شادی  برخوردار است. بیشتر ما ایرانیان این احساس خوب را تجربه می کنیم و به تبع این احساس و حال و هوای شاد روز های پایانی سال از دید توریست هایی که به ایران سفر می کنند هم پنهان نمی ماند. یکی از شخصیت های فولک لوریک زیبای ایرانی که فضای شادی را برای مردم و توریست ها فراهم می کند شخصیت حاجی فیروز یا میرنوروز است.

در سال های نه چندان دور در کشورمان معمولاً جوانی خوش صورت و نیک سیرت با خواندن ترانه هایی شاد و با زدن ساز در آستانه سال نو آمدن بهار را به مردم نوید می داد، بسیاری از مردم کشورمان با دیدن حاجی فیروز به خاطر بشارت فرارسیدن نوروز هدیه ایی را به او تقدیم می کردند که لزوماً پول نبود. حدود چهل و پنجاه سال پیش دیدن حاجی فیروز و یا شنیدن صدای او برای جوانانی که ازدواج نکرده بودند نشانه ایی از خوشبختی در سال جدید بود. در گذشته های خیلی دورتر حاجی فیروز بر اساس هدایای دریافتی از مردم فالی هم برای آنان می گرفت مثلاً: اگر نان، آجیل یا شیرینی می گرفت فریاد می زد که این خانه در منتهای سعادت است.

از نکات جالب توجه در ارتباط با این شخصیت فولک لوریک در این است که رنگ سرخ جامه حاجی فیروز نشانه ایی از رازآلودگی خورشید است، معمولاً ایرانیان از این رنگ در سفره هفت سین و شب چله نیز استفاده می کنند، ریش بلند و سفید حاجی فیروز نشانه ایی از زمان و قدمت نوروز و جاوید بودن آن است. طبق گفته بسیاری از محققین رنگ سرخ جامه ی بابانوئل از رنگ سرخ جامه حاجی فیروز گرفته شده است.

در مقابل این شخصیت نمادین ایرانی شخصیت دیگری هم وجود دارد به نام ننه سرما که از دید بسیاری از ایرانیان پنهان مانده است. افسانه ننه سرما و حاجی فیروز از دوران زرتشت در ایران شکل گرفته است. طبق افسانه های فولک لوریک ایرانی ننه سرما  بانوی حاجی فیروز است و این دو سالی یک بار همدیگر را ملاقات می کنند. در باورشناسی کهن مرد نشانه ایی از اثرگذاری و زن نشانه ایی از اثرپذیری است، شخصیت های فولک لوریک ایرانی نیز از همین باور قدیمی شکل گرفته اند و این اتفاقی است که نه تنها در طبیعت بلکه در کل کائنات رخ می دهد و سر انجام روشنی تاریکی را می پوشاند.

امروزه بسیاری از دفاتر مسافرتی در خارج از کشور ایران از جمله در آلمان با استفاده از شخصیت فولک لوریک حاجی فیروز سعی در جذب توریست برای سفر به ایران را دارند، علاوه بر این بسیاری از شهر های ایران نمادی از این شخصیت را در میدان های اصلی شهر قرار می دهند و بسیاری از توریست های داخلی و خارجی با گرفتن عکسی در کنار این شخصیت فولک لوریک ایرانی خاطره زیبای سفر به نقاط مختلف ایران را به وسیله میراث گردشگری فولک لوریک کشورمان برای خود ثبت می کنند، به عبارتی شخصیت فولک لوریک حاجی فیروز به عنوان برندی برای گردشگری در ایام نوروز در حوزه توریست چه در عرصه داخلی و چه در عرصه خارجی عمل می کند، گرچه این شخصیت فولک لوریک ایرانی امروزه در داخل کشورمان از تمام دلایل زیبای وجودیش که در بالا به آن اشاره شده است فاصله زیادی گرفته است اما، توجه دفاتر مسافرتی خارج از کشور به این شخصیت فولک لوریک ایرانی بسیار جالب توجه است، این دفاتر مسافرتی با تهیه بنر هایی از شخصیت حاجی فیروز و همچنین مجسمه ایی با این نماد در دفاتر خود ذهن گردشگران خارجی را به چالش می کشند و معمولاً گردشگران خارجی از این نماد ایرانی سوال می کنند و بازاریابان زیرک نیز از این فرصت به بهترین شکل بهره می برند، در واقع بازاریابان هوشمند در حوزه توریست تصمیم گرفته اند به جای استفاده از یک بروشور تبلیغاتی کسل کننده از ایران از شخصیت فولک لوریک شاد ایرانی مانند یک میدان مغناطیسی برای جذب گردشگران استفاده کنند و این همان نوآوری در حیطه بازاریابی توریست است. اکثر توریست های خارجی ایران را با بناهای تاریخی آن می شناسند اما با تلاش ایرانیان خوش ذوق امروزه حاجی فیروز ایران توانسته است هرچند جزئی و محدود به عنوان برند فولک لوریک کشورمان در صنعت توریست انجام وظیفه کند.

ساختن برند های مناسب در صنعت گردشگری هر کشوری در عصر حاضر به یکی از مباحث مهم در این حوزه تبدیل شده است. برند می تواند مجموعه ایی از تعاریف را در برگیرد. در تعاریف برند اشاره می شود که برند می تواند یک نماد باشد و شخصیت های فولک لوریک هر کشوری به عنوان نمادی از میراث گردشگری پنهان ایفای نقش می کنند، البته توجه به شخصیت های فولک لوریک ایرانی در این حوزه بسیار کم است اما با کمی تامل در می یابید که اروپاییان از شخصیت فولک لوریک بابانوئل در تعطیلات سال نو خود بیشترین بهره را برای جذب توریست در کشور های آسیایی می برند. همانگونه که بابانوئل برندی می باشد که ناخودآگاه ذهن مخاطب را معطوف به اروپا می کند حاجی فیروز نیز قطعاً می تواند این قابلیت را داشته باشد که ذهن گردشگران را به ایران معطوف کند. یکی از مهمترین نکات در مقایسه این دو برند در صنعت گردشگری در این است که شخصیت حاجی فیروز در گذشته ما ایرانیان یک شخصیت واقعی بوده است در حالی که برند بابانوئل ساخته تخیل انسان ها بوده و هیچ زمان به واقعیت تبدیل نشده است.

حاجی فیروز  یکی از شخصیت های فولک لوریک ایران است و این توانایی بالقوه را دارد تا برند ایران در تعطیلات نوروزی باشد اما، میراث گردشگری فولک لوریک کشورمان بسیار غنی است و دارای شخصیت های فولک لوریک بی شماری است که می توان به مناسبت های مختلف برای جذب توریست از آن ها بهره برد. شخصیت های فولک لوریک هر کشوری از جمله ایران امروزه می توانند به عنوان برندی در صنعت گردشگری ایفای نقش کنند.

به قول حافظ شیراز:

سخن در پرده می گویم چو گل از پرده بیرون آی

                                    که بیش از پنج روزی نیست حکم میر نوروزی

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

سارا برند فولکلوریکی اکوتوریسم ایران

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

سارا برند فولکلوریکی اکوتوریسم ایران

ظهر یک روز بهاری بود و ماشین طول جاده حیران را می شکافت. این جاده کوهستانی بین دو شهر آستارا و اردبیل واقع شده است و یکی از جاذبه های گردشگری کوهستانی ایران می باشد که به جنگل های حیران _ فندقلو معروف است. بارها از این جاده عبور کرده بودم، اما هر بار یک نکته بازاریابی گردشگری جدیدی از آن می آموختم. این بار گردشگران خارجی رو زیاد می دیدم به خصوص توریست هایی که از کشورهای عربی با ماشین های شخصی خود به این منطقه گردشگری سفر کرده بودند.

در بین راه برای اولین بار یک هتل تازه ساخت رو دیدم با خودم گفتم؛ ساخت این هتل به صنعت گردشگری منطقه خیلی کمک می کنه، چون تا سال های قبل اقامت در این مناطق در کلبه های روستایی امکان پذیر بود و حالا با توجه بیشتر گردشگران خارجی وجود این هتل در این منطقه کوهستانی هم یک نیاز اساسی بود و هم بازده خوبی داشت، تو همین فکر ها بودم که صدای زنگ گوشیم رو شنیدم؛ همسفر هامون بودند، تاکید داشتند کنار یک قهوه خونه توقف کنیم، کمی جلوتر ایستادیم، اقوام وارد قهوه خونه شدند اما یه حس عجیبی من رو به سمت رودخونه مرزی ارس می کشید.

رودخونه ایی به طول ۱۰۷۰ کیلومتر که ۴۴۰ کیلومتر آن در مرز مشترک ایران با آذربایجان و ارمنستان و نخجوان قرار دارد، با خودم گفتم تا بقیه بخوان سفارش قهوه یا چایی بدند رودخونه رو از نزدیک ببینم. عرض جاده رو با احتیاط  طی کردم و به رودخونه نگاه کردم چه اکوتوریسم فوق العاده ایی… حس می کردم در بهشتم… محو تماشای جاذبه های اکوتوریسمی منطقه بودم، که صدای یک خانم محلی مرا به خود آورد: “همسفر هاتون میگن بیان پیش اونا… من خانم صاحب همون قهوه خونه ایی هستم که واسه استراحت انتخاب کردید.

نگاهش کردم و گفتم: چشم… و نگاهم دوباره به رودخونه گره خورد، که یکباره همون زن گفت:

  • تو هم صدای سارا را رو می شنوی…؟

با خودم گفتم سارا کیه…؟ اون که انگار متوجه شده بود من اصلاً منظورش رو نفهمیدم، گفت:

سارا یه دختر جوان و زیبا بود که مجبور بود با کدخدای آن سوی رودخونه ازدواج کنه… سارا راضی نمی شد، اما مجبور بود، ولی روز عروسی وقتی از پل روی رودخونه ارس عبور می کرد، خودش رو در آب انداخت و کسی جنازه اون رو پیدا نکرد، همه محلی ها معتقد بودند اون مــــــرده، البته این مسئله  حدود دویست سال پیش اتفاق افتاده… چشم هام گرد شد، به اون زن گفتم: اما… سارا خودکشی کرده…، زن با عصبانیت و با لحنی تند گفت:

  • سارا قهرمان دختران این منطقه هست، اون راهی نداشت، ولی زیر بار ظلم نرفت… خـــــدا شرایط اون رو می دونه…، جای سارا تو بهشته… از اون به بعد دیگه کسی دختر های این منطقه رو به اجبار  وادار به ازدواج نکرد… محلی ها معتقدند اگه به صدای رودخونه ارس با دقت گوش کنی، صدای جیغ های مظلــــــــومانه سارا رو می شنوی، ســــــــارا قهرمــــــــــانه… فهمیدی؟

اون زن رفت و نگاه من به روخونه ارس دوخته شد، سارا… سارای رودخونه ارس… پس اون حس عجیبی که من رو به کنار رودخونه جذب کرد واقعی بود؟ سارا ترتیب سلسله مراتب نیاز های مازلو رو تغییر می داد. سارایی که اولین سطح نیاز ها برایش کامل نشده بود، بدون طی کردن سطوح میانی به آخرین مرحله دست یافته بود. زندگی سارا با گذشتن از آن پل عملاً پایان می یافت، اما سارا تصمیم گرفت با گذشتن از خودش فریاد مظلومیت اهالی را منعکس کند، فریادی که تا به امروز در رودخونه ارس به گوش می رسد. فریادی که مانع قربانی شدن دیگران شد. مازلو معتقد است این حالت امکان پذیر است، و اون زن محلی دروس بازاریابی را بهتر از من می دونست:

اون با یک جمله توجه من رو به میراث گردشگری فولک لوریک ایران جلب کرد: تو هم صدای سارا را رو می شنوی…؟ و با دو جمله سلسله مراتب نیاز های مازلو رو در ذهن من به چالش کشید: خدا شرایط اون رو  می دونه،.. جای سارا تو بهشتـــــــه...

سارا خودکشی نکرده بود، سارا از خودش گذشته بود. آن سوی این اکوتوریسم زیبای ایرانی بخشی از میراث گردشگری فولک لوریک ایران پنهان بود؛ مانند برند واقعی فولک لوریک فرهاد در کوه بیستون… مانند میراث فولک لوریک شهید دوران یا حسین فهمیده در گردشگری جنگ… برند های فولک لوریک و واقعی ایرانی که از خودشان می گذرند و سلسله مراتب نیاز های مازلو را به چالش می کشند…

سریع دوربین رو آمده کردم تا از رودخونه که در دل جنگل های کوهستانی جریان داشت عکس بگیرم که صدای یکی از مرزبان ها رو شنیدم:

  • خانم چند بار به شما مسافر ها بگیم از منطقه مرزی عکس نگیرید، تابلو ها رو نمی خونید…؟ از صبح که داریم گشت می زنیم خدا می دونه به چند مسافر گوشزد کردیم…ای بـــــــــــابــــــــا…

ســــــارا روایتی واقعی از جاذبه های گردشگری فولـک لـوریک ایران…

اگر برای جاذبه های گردشگری کشورمان برند های مناسبی انتخاب کنیم جذب گردشگران آسانتر اتفاق می افتد و یک جاذبه اکوتوریسمی یا فرهنگی_ تاریخی با یک برند فولک لوریک واقعی به یک محصول گردشگری فوق العاده تبدیل می شود. رودخانه ارس رودخانه ایی مرزی با جاذبه اکوتوریسمی خاص است اما… داستان سارا جاذبه فولک لوریکی را به این رودخانه اضافه کرد. در بازاریابی ساختن یک برند مناسب بسیار اهمیت دارد. بسیاری از کشور ها از برند های فولک لوریک دروغین برای جذب گردشگران استفاده می کنند در حالی که کشور ایران برند های فولک لوریک واقعی و اصیلی دارد که می توانند به بازاریابی صنعت گردشگری کشور کمک کنند و مکملی برای جاذبه های تاریخی_ فرهنگی یا اکوتوریسمی کشور باشند. در کنار برند های اصیل، تبلیغات حرفه ایی می توانند ارزش های  فولک لوریک منطقه را منعکس کنند. تبلیغات مناسب برگ برنده ایی در به تصویر کشیدن ارزش های فرهنگی ایران است از نظر مایکل پورتر” هر تفاوتی تمایز نیست” اما تفاوت های فرهنگ فولک لوریک ایران می تواند نقطه تمایز صنعت گردشگری کشور ما باشد.

رود ارس فقط یک رود مرزی با جاذبه های اکوتوریسمی خاص نیست،

سارای ارس…برند فولک لوریکی اکوتوریسم ایران است…

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

تأثیر فولکلور تاریخی بر بازاریابی گردشگری

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

پاییز یکی از زیباترین فصل های خداست، هنگامی که به درختان با برگ های سبز و زرد و نارنجی نگاه می کنیم و خـــــش خـــــش برگ های خشک را زیر پایمان احساس می کنیم، زمانی که قطرات باران صورتمان را نوازش می کند و ما تمام ریه خود را از هوای تازه پر می کنیم یا هنگامی که صدای باز شدن چتر ها را می شنویم، واقعا پی می بریم که پاییز بهاریست که عاشق شده است… چه قدر این جمله زیباست، پاییز همان بهار است، ما ایرانیان آمدن بهار را جشن می گیریم اما از کنار پاییز بی تفاوت می گذریم، چرا؟ بسیاری از مردم کشور ما بر این باورند که اگر بهار زیباست، قداست عشق الهی زیبایی پاییز را دو چندان کرده است… آیا شما هم به این باور اعتقاد دارید؟

در ایران باستان جشن های متعددی گرفته می شد واژه جشن در فرهنگ پهلوی به صورت سیزشن به معنای نیایش و آفرین خوانی آمده است؛ در واقع مردم ایران جشن ها را از آیین ویژه خود می دانستند، برای ایرانیان باستان شادی و میهمانی ها از موهبت های الهی به حساب می آمد. جشن های متعددی در گذشته در بین مردم کشور ما رواج داشته است اما این قسمت از فولک لور ایرانی کم کم به فراموشی سپرده شد و حتی نامی هم از اعیاد متعدد و ویژه ما در دست نیست. خوشبختانه امروزه هنوز تعدادی از جشن های فولک لوریک ما کم و بیش در جامعه اجرا می شوند که عبارتند از: جشن های باستانی تیرگان، سده، مهرگان، یلدا، بهمنگان، اسفندگان، چهارشنبه سوری و نوروز.

در این نوشته شما را با جشن تیرگان یا تیر ما سیزه شو آشنا می کنیم زیرا بازاریاب موفق باید شناخت کافی از موضوعی که قرار است به وسیله آن به بازاریابی خود رونق ببخشد را داشته باشد و در مرحله بعدی تاثیر این گونه جشن ها را در جذب توریست مورد بررسی قرار می دهیم.

برگزاری جشن تیرگان در ایران علل متعددی دارد یکی از علت های برگزاری این جشن تیر اندازی آرش کمانگیر برای مشخص کردن مرز ایران و توران می باشد می گویند: آرش برای تعیین مرز کمان را تا بناگوش خود می کشد و تیر از کوه رویان به خراسان و در نهایت به درخت گردویی برخورد می کند و از آن پس ایرانیان این روز را عید نامیدند. این روز برای ایرانیان بسیار مهم بوده است زیرا به شکرانه تعیین مرز های کشورشان در این روز جشن می گرفتند، البته چون در آن زمان منوچهر و ایرانیان در محاصره دشمن بودند زمانی برای درست کردن آرد و پختن نان نداشتند بنابر این گندم و میوه های کال را می پختند و این کار در این عید رسم شد.

دومین علت جشن تیرگان این بود که فرمان نگه داری از ملک و زراعت کردن از سوی هوشنگ صادر شد. جشن تیر ما سیزه شو بازمانده جشن تیرگان است با این تفاوت که جشن تیرگان در تابستان برگزار می شد اما با گذشت زمان و با فرمانی که خسروپرویز در ارتباط با لغو سال کبیسه صادر کرد این جشن از آن به بعد در پاییز برگزار می شد در واقع مهم ترین علت برگزاری این جشن تیر اندازی آرش و پیروزی منوچهر است، تیرگان جشن آب و باران، برکت و باروری است. در این روز مردم کشورمان پس از خوردن شام سیزده الی پانزده نوع تنقلات می خورند مانند: انگور، هندوانه، خربزه، سیب، نی شکر، ازگیل، مرکبات، کنجد، نخودچی، گندم برشته، گردو، حلوا، کشمش، تخمه و انار و معمولا به بازی های گوناگونی هم می پرداختند مانند بازی لال شو، در این بازی یکی از اقوام لباس خاصی می پوشید و خود را سیاه می کرد و با کسی حرف نمی زد و به روی هم آب سرد می ریختند تا به باور قدیم ایرانیان به آرزویشان برسند، معمولا زنانی که فرزندی نداشتند یا دختران و پسرانی که ازدواج نکرده بودند این بازی را شروع می کردند. “

حال با آشنایی مختصری که با این جشن فولک لوریک و پاییزی پیدا کرده اید چه ارتباطی با برگزاری این جشن ها و جذب توریست می توانید پیدا کنید؟

شاید کم و بیش با جشن هالوین در خارج از کشور آشنا باشید، مردم کشورهای اروپایی و آمریکایی خود را به شکل های عجیب و یا وحشتناکی در می آورند و در آن شب خوش می گذرانند. جالب است بدانید که بسیاری از مردم خاورمیانه برای گذراندن تعطیلات خود تصمیم می گیرند در زمانی به اروپا و یا آمریکا سفر کنند که بتوانند در این جشن حضور داشته باشند، قاره اروپا و آمریکا با قدمت ناچیزی که در جشن های فولک لوریک دارند بسیار ماهرانه توریست ها را جذب کشورشان می کنند و با هزار ترفند این جشن را رسانه ایی کرده و بزرگ جلوه می دهند و مهم تر این که مبنای این جشن ایجاد وحشت در دل انسانی دیگر است. هوشیاری جوامع غربی تا کجا… و غفلت ما ایرانیان تا کجا می تواند ادامه یابد؟ این همه تلاش در جوامع غربی برای جذب توریست های بین المللی در حالی صورت می گیرد که مبنای جشن تیر ما سیزه شو ایرانیان آب، باران، برکت و باروری است نه علل مبهم و پیش پا افتاده…

از کنار جشن های فولک لوریک کشورتان ساده رد نشوید. بازاریابی می تواند در جذب توریست موفق باشد که نگاهی تیزبین و خلاقانه داشته باشد در غیر اینصورت در بازارهای بین المللی توریست نمی توانیم موفق عمل کنیم. ایرانیان جشن های فوک لوریک زیادی دارند که قابلیت بالقوه ایی برای جذب توریست های بین المللی را دارا می باشند. با ما همراه باشید تا در نوشته های بعدی با توجه به فصل های مختلف سال و جشن های فولک لوریک ایران شما را با این گونه جشن ها و تاثیر فوق العاده آن ها در جذب توریست بیشتر آشنا کنیم.


من ایران را در لیلا دیدم!

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

مهمانی شام …. برای خوشامد گویی به فرزند یکی از اقوام که برای ادامه تحصیلاتش به خارج از کشور سفر کرده و حالا به ایران برگشته است. معمولا کسل کننده و همراه با خنده های مصنوعی… اما این بار این مهمانی برای من کسل کننده نبود….. لیلا دختری ساده، از خانواده ایی مذهبی و متوسط جامعه که سال های آخر تحصیلش را در مقطع دکتری در دانشگاه سوربن فرانسه می گذراند و برای دیدن اقوام و معرفی همسرش که اهل فرانسه  بود و در دانشگاه با او  همکلاسی بود به ایران سفر کرده بود ….

همین قسمت آخر … یعنی همسر او، کنجکاوی مرا برانگیخته بود. نه تنها کنجکاوی من بلکه این کنجکاوی را در چهره افراد فامیل هم می شد دید. مردی از کشوری پیشرفته با فرهنگی غربی درست نقطه مقابل لیلا از خانواده ایی شرقی و کشوری در حال توسعه… در این افکار غرق بودم که صدای آرام بستگان مرا به خود آورد:

  • خدا شانس بده …..
  • قسمت خانم ….. قسمت …..

راستش برای من نه قسمت و نه شانس، هیچ کدام  مهم نبود؛ نمی خواستم غیبت کنم… تصمیم گرفتم بعد از مهمانی و در جمع خودمانیمان نحوه آشنایی و علت ازدواج “آنتوان” و لیلا را از خودشان بپرسم ….. بعد از مهمانی پیش لیلا و آنتوان رفتم و سوالی که در ذهنم معما شده بود را از آن ها  پرسیدم؛ آنتوان شروع به صحبت کرد:

  • من اولین بار لیلا را در محوطه حیاط دانشگاه دیدم او آرام گریه می کرد؛ نزدیک رفتم و از او علت گریه اش را جویا شدم او گفت برای خانواده اش دلتنگ است و من از او پرسیدم مگر بار اول است که از خانواده اش دور می شود او سری تکان داد و گفت: بله؛ راستش تعجب کردم دختری حدودا سی ساله … برای اولین بار دور از خانواده ….. یعنی او تا به حال با خانواده اش زندگی می کرده است؟ … در برخود اول در ذهنم او دختری عقب افتاده جلوه کرد. روزها می گذشت و من او را در کلاس و محوطه دانشگاه می دیدم؛ او به کلاس می آمد و عصرها از کلاس به محل سکونتش می رفت صحبت من با او فقط درارتباط با درس و کارهای دانشگاه خلاصه می شد؛ نه شوخی می کرد … و نه به مهمانی های دانشجویان در کلوپ ها آخر هفته می آمد … راستش زاویه دیدم نسبت به او  تغییر کرد؛ او مثل مریم مقدس بود … او شاد بود اما شادیش از جنس دیگری بود. در یکی از روز ها او را در محوطه دانشگاه دیدم او خنده برلبش بود به اوگفتم چه عجب شما می خندید؛ او گفت برای تعطیلات عید به ایران می رود … پیش خانواده اش …. دوست داشتم مردم ایران را ببینم؛ می خواستم بدانم همه آن ها این طور زندگی می کنند ؟ بعد از مدتی برای یک کنفرانس کاری به ایران سفر کردم انگار همه مردم ایران لیلا بودن… اهل کار … روابط اجتماعی توام با احترام به دور از …… در حیطه شغلشان روابط دیگری به چشم نمی خورد ….. توجه بیش از اندازه به روابط خانوادگی خود داشتند … سفر من دو روز بود ولی بعد از یک ماه دوباره به ایران سفر کردم در تهران در هتلی اقامت کردم و رفتار مردم شما را زیر نظر گرفتم در کوچه و خیابان … مترو … و آن بازار قشنگتان احساس می کردم ایران همان مدینه فاضله ایی است که در کتاب مقدس خوانده ام… من با این دید با لیلا ازدواج کردم.

من رو به او گفتم پس شما هنوز ایران ما را ندیده اید؟ سی وسه پل؛ غار علیصدر و سهولان؛ آرامگاه کوروش و ….. او در حرفم پرید و گفت:

  • من ایران را در لیلا دیدم .. من ایران را در شما ایرانیان دیدم

روایتی واقعی و قابل تامل  برای هر ایرانی ……… فرهنگ “فولک لور” غنی و پنهان ایران… فرهنگی که مطالعات آن در کشورمان دیر شروع شد. فرهنگی که می تواند یک اروپایی از کشوری پیشرفته و دنیایی مدرن را جذب ایران کند بدون آن که به اصفهان سفر کند. رشید یاسمی در سال ۱۳۱۵ شمسی برای اولین بار سخنرانی و مقاله ایی را باعنوان (( فرهنگ عامه )) در دانشگاه تهران ارائه کرد؛ از آن پس در کنگره های ایران شناسی به طور مستقیم و غیر مستقیم درباره آن سخن می گفتند اما صنعت توریسم ایران کمتر به آن توجه می کند و کتاب های علمی درباره آن بسیار کم است به همین علت، این بعد از فرهنگ کمتر در بخش بازاریابی توریسم مورد توجه قرار می گیرد. فرهنگ عامه مردم ایران از بخش های متعددی تشکیل شده است این فرهنگ به طور کلی دارای شش بخش مجزا می باشد که  در بطن زندگی ما نهفته است:

  • اعتقاد ها و باورها
  • اسطوره های ایران
  • سنت ها
  • روایت ها
  • هنرهای عامیانه
  • گفتار های عامیانه

اعتقادها و باورهای ما نقش مهمی را در زندگی بازی می کنند شاید هر روز با آن ها زندگی کنیم و اهمیت آن را ندانیم ولی ارزش واقعی آن را یک توریست خارجی  درک کرد این اعتقادها نشان دهنده طرز زندگی روزانه ماست , و معیشت و آداب و رسوم ملت ما را به تصویر می کشد. همین اعتقاد ها و باورها، جهان بینی ایرانیان را به تصویر می کشد و این جهان بینی می تواند توریست ها را جذب ایران کند. این زندگی اجتماعی زیبای ایرانیان، طرز معیشت و آداب و رسوم ملت ما، اعمال و رفتار نیکوی انسانی مردم ایران( محبت، کمک به همدیگر، …. ) به عبارتی تاریخ تکامل جامعه ما را منعکس می کند و بدون توجه به این بعد از فرهنگ فولک لور ایران پیشرفت صنعت توریسم نمی تواند کامل باشد و به تاخیر می افتد. ما برای جذب توریسم فقط از بناهای گذشته خود استفاده می کنیم در حالی که با نگاهی موشکافانه به فرهنگ پنهان مان می توانیم نهایت استفاده را ازآن ببریم و از زاویه ایی جدید به  صنعت توریسم نگاه کنیم و بهره برداری بهتر با سودی بیشتر، از این صنعت داشته باشیم. در نهایت باید گفت ” ایران فقط تخت جمشید نیست … ایران فقط غار علیصدر و بازار وکیل نیست ” بلکه به قول آنتوان” معرف ایران ما ایرانیان هستیم …… و یا ایران، لیلاست …………….. “

نویسنده: خانم مینا جعفر صابونچی، کارشناس ارشد مدیریت بازرگانی

" فولک لور " آهنربای جذب توریست!

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

در ظهر یکی از روزهای بهاری اتومبیل مشکی تشریفات  طول بزرگراه لویزان تهران را آرام و بی صدا طی می کرد. سفیر کشور اروپایی از پشت پنجره های دودی بیرون را نگاه می کند و ناگاه رو به محافظ ایرانی خود می گوید:

  • سفیر : چه منظره قشنگی؟
  • محافظ : بله قربان پارک جنگلی قشنگیست. به خصوص که بزرگراه هم از میان آن می گذرد واین زیبایی اش را …..
  • سفیر : منظورم پارک جنگلی و بزرگراه نیست آقا …. نگاه کنید … مردمی که به گردش آمده اند را می گویم. مردانی که زیر آفتاب برای خانواده هایشان کباب درست می کنند و لبخند از روی لبانشان محو نمی شود؛ به نظر این مردان خیلی خانواده دوستند … و خانم هایی که با عشق همسر خود را نظاره می کنند و به آن ها کمک می کنند چنین زنانی در کشور من کم دیده می شوند و بچه های شیرینی که به بازی مشغولند …. آه …. دیدن چنین صحنه زیبایی در کشور من رویاست …. رویاست ….

دیالوگی به ظاهر ساده اما واقعی از خاطرات یکی از سفرای کشور های اروپایی در ایران … به راستی چقدر ایران را می شناسیم؟ چرا در اکثر موارد برای تبلیغات توریستی کشورمان فقط از  عکس های بنا های تاریخی خود  استفاده می کنیم؟ آیا ایران فقط در گذشته خلاصه می شود؟ فرهنگ هر کشوری میراث آن کشور است شاید با خود بگویید: خوب به عنوان مثال معماری ایرانی مسجد امام اصفهان هم از فرهنگ غنی گذشته ما نشئت گرفته است؛ درست است اما منظور من  فرهنگ “فولک لور”(Folklore) یا همان ” فرهنگ کوچه و بازار” مردم ایران است همان  “فرهنگ عامه” کشور که ما هرروز آن را در زندگی می بینیم ولی از کنار آن آرام رد می شویم و گاهی اوقات هم  آن را به باد انتقاد می گیریم ولی این فرهنگ از چشم های تیزبین سفیر اروپایی دیده شد و او را عاشق ایران کرد.

همه ما می دانیم فرهنگ یک کشور تاثیر زیادی در ارتباطات بین المللی دارد و البته همیشه ما این بعد از فرهنگ را یعنی فرهنگ عامه را کمتر مورد توجه قرار می دهیم یا اصلا مورد توجه قرار نمی دهیم اما همین گردش ساده جمعه در کنار خانواده که جزئی از فرهنگ ماست توانست یک اروپایی را عاشق کشورمان کند و این فرهنگ کوچه و بازار مردم ایران نه تنها در روابط بین المللی در سطوح مختلف سیاسی اثر گذار است بلکه در جذب توریست هم تاثیر فوق العاده ایی دارد.

فولک لور

این بعد از فرهنگ ایرانیان می تواند بازار یابی توریسم را متحول کند. تا به حال خود ما به عنوان یک ایرانی چقدر به این فرهنگ اهمیت داده ایم؟ معمولا وقتی برای بازدید به شهرهای مختلف کشور  سفر می کنیم در کنار یک بنای تاریخی توقف می کنیم و از خانواده خود که جلوی این بنا می ایستند عکس می گیریم. اما در همین  روستای تاریخی ماسوله در شمال کشور توریست های بین الملی را می بینیم که در کنا پیرزنی که عروسک های بافتنی می بافد می ایستند و عکس می گیرند ….. بله این همان فرهنگ “فولک لور”(Folklore) است که این خارجیان را شیفته ایران  ما می کند.

فرهنگ عامه  یا فولک لور بخش مهمی از زندگی انسان را در بر می گیرد اصطلاح فولک لور از دو کلمه ” فولک “به معنای ” گروه / طبقه ” و  ” لور ” به معنای ” دانش ” تشکیل شده است. در کشورهای اروپایی و سپس آمریکا مطالعات فولک لور از قرن ۱۸ میلادی آغاز شد آن ها تاثیر این فرهنگ را از اقتصاد و روابط سیاسی تا جذب توریسم مورد توجه قرار دادند اما در ایران هنوز این بعد از فرهنگ ما که می تواند تاثیر فوق العاده ای در جذب توریست داشته باشد کمتر مورد توجه قرار می گیرد .در مطالب بعدی شما را  با ابعاد گسترده این  فرهنگ پنهان و غنی ایران و تاثیر بی نظیر آن در جذب توریست های بین المللی بیشتر آشنا می کنیم.

درباره نویسنده

شماره تماس جهت مشاوره!