لینکدین چیست؟ چه کارهایی آنجام می دهد؟ چرا باید یک اکانت لینکدین داشته باشیم؟ در محیط لینکدین با چه افرادی روبرو می شویم؟ همه و همه در سایت آقای بازاریاب
لینکدین چیست؟ چه کارهایی آنجام می دهد؟ چرا باید یک اکانت لینکدین داشته باشیم؟ در محیط لینکدین با چه افرادی روبرو می شویم؟ همه و همه در سایت آقای بازاریاب
مبنای کلیدی راهبرد بازاریابی، شناسایی بازارها یا بخشهای هدف مناسب است. در بازارهای مصرفی این بخشها ممکن است
با عواملی مثل سن، جنسیت و سبک زندگی مشخص شوند، درحالیکه در بخش B2B معیارها شامل بخش صنعتی، بزرگی شرکت و غیره میشوند. وقتی بازارها روزبهروز بیشتر رقابتی میشوند، مصرفکنندگان و سازمانها بیشتر در پی یافتن راهحلهایی برای نیازهایشان هستند و بازارها به بخشهای کوچکتر تجزیه میشوند. هنگامیکه تقسیمبندی به سطح مشتریان انفرادی میرسد ماهیت بازاریابی تغییر میکند. بخشها هیچ حافظهای ندارند و کنش متقابل، شکایت یا مراجعه به بخشهای دیگر ندارند؛ ولی مشتریان انفرادی همه این کار را انجام میدهند و بازاریاب تک به تک میکوشد این فعالیتها را مهار کند تا روابط مستمر با مشتریان را توسعه دهد.
بازاریابی تک به تک شکلی از بازاریابی است که در آن گفتوگو بهطور مستقیم بین یک شرکت و مشتریان انفرادی یا گروههای مشتری با نیازهای مشابه روی میدهد. بسیاری از سازمانهای B2B با مشتریان زیاد بازاریابی تک به تک را از طریق راهبردهای کلیدی مدیریت حساب مشتری احتمالی اعمال میکنند. به مشتریان کوچکتر ممکن است به یک روش غیرشخصی از طریق مرکز تلفن یا روشهای سفارش پستی رسیدگی شود. در بازارهای شرکت به مصرفکننده هزینهی تبادل با مشتریان بر یک اساس تک به تک بازدارنده است و سایر ابزارهای آسان کننده گفتوگو باید یافت شود.
اینترنت بهعنوان ابزاری قدرتمند برای جذب هر دو نوع مشتریان شرکت به مصرفکننده و B2B در فرآیند بازاریابی ثابت شده است و گفتوگوی تک به تک را امکانپذیر میسازد، نه اینکه به مکالمات گروهی اعتماد کند. تواناییهای منحصربهفرد اینترنت به بازاریابان اجازه میدهد رفتار شخص ناشناس ضبط شود که لازمهی آن توانایی پاسخگویی به این سؤال است که هر مشتری چه میخواهد؟
سامانهها و روشهای مدیریت ارتباط با مشتری شرکت را قادر میسازد نسبت به عقاید مشتری و چیزی که با آن روبهرو شدهاند متعهد باشد و تمام آنچه در گذشته در مواجهه با مشتری داشتهاند در آینده به یاد آورند. درنتیجهی ضبط اطلاعات مشتری، تفسیر، تجزیهوتحلیلهای اطلاعات و ترویج اطلاعات بهدستآمده از مشتری، عملکرد طبیعی و خودکار آن سازمان میشود. اینکه چقدر خوب مدیریت ارتباط با مشتری این نقش را انجام میدهد تا حد زیادی به چگونگی تعریف مدیریت ارتباط با مشتری و اتخاذ آن در ساختار سازمان مربوط بستگی دارد.
پس از انقلاب صنعتی انگیزه های سفر توسعه پیدا کرده است و انواع امروزی توریسم به صورت زیر شکل گرفته است:
توریسم کسب و کار به چهار دسته تقسیم می شود :
مردم کشور های ثروتمند تعطیلات مجانی را به وسایلی مانند تلویزیون و… به عنوان پاداش ترجیح می دهند. با نگاهی درست به انواع امروزی توریسم میتوان به پیشرفت صنعت توریسم کمک شایانی نمود .
اگرچه مقصود اصلی از همه فعالیت های تجاری، فروش است اما مرحله بعدی بلا فاصله پس از تولید، فروش نیست. روند بازار یابی از ۴ گام اساسی تشکیل شده است، که شامل موارد زیر است:
اصول بازار یابی برای کلیه فرآورده ها یکسان است ولی توریسم خصوصیات خاص خود را دارد :
در پست قبلی در مورد اهمیت مذاکره مطالبی ارائه شد، این بار می خواهیم در مورد مواقعی که نباید مذاکره کرد و یا بهتر است مذاکره را متوقف کنیم، صحبت کنیم.
برگرفته از کتاب اصول و فنون مذاکره “ریج لویکی و همکاران”، ترجمه نائیجی و حسومیان
پس از بررسی روش توزیع قبل دومین کانال توزیع که شرکت ها بسیار از آن استفاده می کنند نمایشگاه های فروش هستند اگرچه این روش بی عیب نیست اما برای بسیاری از شرکت ها راه خوبی برای توزیع و فروش کالایشان می باشد.
نمایشگاه ها را میتوان به دو دسته اصلی تقسیم کرد. نمایشگاه هایی که تنها به منظور نمایش محصولات و معرفی سازمان برگزار می شوند. این نمایشگاه ها از لحاظ اعتبار در جایگاه خوبی قرار دارند و شرکت ها برای معرفی محصولات، گسترش فعالیت های بازاریابی شان و نه برای فروش، از همه جای دنیا در آن شرکت می کنند. البته به دلیل هزینه های بالای اجاره غرفه و دکوراسیون، اغلب سازمان های تازه تاسیس و ضعیف عطایش را به لقایش می بخشند. بازدید کنندگان این غرفه ها عمده فروشان، خرده فروشان، صاحبان واحدهای تجاری، وارد کننده ها و صادر کنندگان می باشند. دسته دوم نمایشگاه هایی هستند که صرفا با هدف فروش محصولات برگزار می شوند. مانند نمایشگاه های فروش بهاره و یا پاییزه. هزینه اجاره غرفه های این نمایشگاه بسیار کمتر از نمایشگاه های دسته اول است و معمولاً سازمان های تازه تاسیس که دنبال معرفی و فروش محصولات خود هستند، در آن شرکت میکنند زیرا این نمایشگاه ها با استقبال گسترده ای مواجه شده و حجم فروش بالایی را برای شرکت کنندگان در پی خواهد داشت.
مفاهیمی که زمینه ساز تلاش های بازاریابی می شوند بسیار با اهمیت اند، پنج مفهوم رقابتی در بازاریابی وجود دارند که سازمان ها برای اجرای فعالیت های بازاریابی خود از آنها استفاده می کنند:
بر این اساس مشتریان محصولاتی که در دسترس بوده و از قیمت پایینی برخوردار باشند خریداری می کنند که در اینجا شرکت باید به فکر کارایی تولید و توزیع باشد، زمانی که تقاضا بیشتر از عرضه باشد و یا هزینه تولید کالا زیاد باشد از این مفهوم استفاده می شود. برای مثال فلسفه ای که هنری فورد در اوایل قرن بیستم برای توسعه بازار فروش اتومبیل استفاده کرد بر اساس همین مفهوم بود.
بر این اساس مشتریان محصولاتی را که دارای کیفیت و شکل بهتری باشند خریداری می کنند. در واقع مدیران سازمانها باید تمام توان خود را جهت بهبود کیفیت کالا به کار ببرند.
بر این اساس بیشتر تاکید بر فروش است و رضایت خریداران در اولویت بعدی قرار دارد، در واقع شرکتها مایل به فروش محصولات خود در هر صورتی هستند. کالاهای ناخواسته ای مثل بیمه که خریداران کمتر به خرید آنها فکر می کنند اساس مفهوم فروشندگی است، در اینجا زمانی که شرکتها با مازاد تولید روبرو می شوند به این رویه روی می آورند.
بر این اساس هر سازمان باید موثرتر و مفیدتر از سایر رقبا برای تامین نیازها و خواسته های بازار هدف عمل کند. مفهوم بازاریابی مبتنی بر چهار اصل است:
تامین رضایت بازارهای هدف بهتر از رقبا به نحوی که باعث ارتقاء رفاه مصرف کنندگان و جامعه شود مفهوم بازاریابی اجتماعی را می رساند. تامین خواسته های مصرف کنندگان باید در جهت حفظ منافع بلند مدت آنها نیز باشد، برای مثال در صنعت نوشابه سازی بطری های یک بار مصرف اتلاف منابع زیادی را به همراه دارد چون قابل تجزیه نیستند و دور انداختن آنها موجب آلودگی محیط زیست می شود. در واقع تصمیمات بازاریابی باید منافع جامعه (کوتاه مدت و بلند مدت) را مورد توجه قرار دهد.
در این مقاله می خواهیم از نقشه هایی حرف بزنیم که توسط افراد تصمیم گیرنده برخی از شناخته شده ترین شرکت های جهان گرفته شده اند و اگرچه در زمان خودشان ایده بسیار خوبی بودند اما در نهایت به فاجعه کسب و کار تبدیل شدند. همه ما اشتباه می کنیم اما بعضی اشتباهات کمی بزرگترند. وقتی مدیران و طراحان و بازاریاب ها اشتباه تصمیم گیری کنند اشتباهات آنها ممکن است در مقیاس خیلی بزرگ تر باشد و به دلیل این خطاهای استراتژیک، فاجعه به بار آید و میلیاردها دلار، هزینه برای سرمایه گذاران و همه مردم ایجاد کنند.می خواهیم شما را با شرکت شکلات سازی کدبری آشنا کنیم. ریچارد کدبری در سال ۱۸۴۷ اولین شخصی بود که شکلات را به شکل بسته بندی های امروزه به بازار عرضه کرد. امروزه ۳۰% شکلاتی که در انگلیس خورده می شود توسط این شرکت تولید می شود و خریداران انگلیسی سالانه حدود یک میلیون پوند برای این شکلات پول خرج می کنند.تصورش وسوسه انگیز است وقتی شما چیزی رو به مردم می دهید و آنها هم از شما تشکر می کنند و کسی هم به چیزی شک نمی کند؛ ولی این تله ای بود که یکی از شرکت های شکلات سازی جهان به دام آن افتاد، این شرکت برنامه ای را راه اندازی کرد که فکر می کرد راهی فوق العاده برای سالم و خوش اندام کردن بچه ها است. اما نتیجه تلخ و معکوس این طرح، مدیران شرکت و دولت را دریک مخمصه جدی انداخت.
این شرکت می خواست با چاقی مبارزه کند آن هم با شکلات!!!!!! بعد از سال ۲۰۰۰ بود که دولت بریتانیا به خود آمد و فهمید که جامعه دچار چاقی مفرط شده است و حالا باید در این مورد، نقشی اساسی ایفا کند در نتیجه تولید کنندگان غذاهای چاق کننده را تحت فشار قرار داد تا راه درست را بروند و محصولات سالم تری را تولید کنند پس باید در مورد این موضوع تصمیم گیری میکردند..
مصرف کننده ها به محصولات و غذا ها و برندهای مفید تر بیشتر علاقه نشان می دهند و چون این شرکت ها یک موسسه خیریه نیستند و هدف آنها کسب و کار و است، دنبال راه هایی هستند که هم این کسب و کار را پوشش دهند و هم به مسئولیت اجتماعی شان پایبند باشند. البته چیزی که اهمیت دارد اینست که مداوم و از روی حسن نیت باشد و نه مختص یک کمپین روابط عمومی. به عنوان مثال شرکت ها می توانند با ارائه محصولات کم چرب و کم نمک مسئولانه رفتار کنند. اما وقتی پای یک شرکت شکلات سازی دز میان هست یک مانع وجود دارد و آن هم یک محصول با چربی و قند بالاست که جای ساختی برای یک فرمول جدید وجود ندارد. در نتیجه کدبری باید راه دیگری را برای کمک به بهبود سلامت کشور پیدا میکرد.
کدبری می توانست با جمعیت بچه های ۹ تا ۱۵ سال ارتباط برقرار کند. جمعیتی که حاضر نبود به حرف دولت گوش کند و احتمالاً به نصیحت های والدین شان هم اهمیتی نمی دادند ولی ممکن بود دست به کاری بزنند که تولید کنندگان شیرینی مورد علاقه شان در آن دخیل بودند و پیشنهادی که کدبری ارائه داد این بود که به ازای هر ۸ پوندی که برای شکلات های آنها خرج می شد ۱ پوند صرف تجهیزات ورزشی در باشگاه ها و مدارس می گردید. یعنی خریداران با تحویل بسته های شکلات می توانند وسیله های ورزشی خریداری کنند و تنها چیزی هم که دولت به این شرکت داد یک تائیدیه از سوی وزیر ورزش وقت بود. چیزی نگذشت که بیش از چهار هزار مدرسه برای شرکت در این برنامه ثبت نام کردند.اصلاً نیازی به فکر کردن نبود و همه این طرح رو تحسین می کردند، پس چرا این طرح تبدیل به یک فاجعه شد؟ در قسمت دوم برایتان خواهیم گفت.
در این بخش می خواهیم چرخه تعامل با مشتری را مورد بررسی قرار دهیم.
مرحله اول:دریافت
هر مشتری اغلب در اولین لحظات تماس یا دیدار با یک شرکت یا فروشنده : از خدماتی که دریافت کرده خوشحال و راضی است و یا به علت عدم دریافت آنچه انتظار داشته ناخورسند و ناراضی است.این برداشت زودهنگام مشتری از فروشنده، به نحوه پذیرفتن وی یا همان مرحله دریافت بستگی دارد . بنابراین شما به عنوان یک فروشنده باید دو کار انجام دهید:
مرحله دوم: درک کردن
هنگامی که از مشتری استقبال شد، مرحله بعدی این است که وارد فرآیند درک و ماهیت پرس و جو از او شوید. با سوال هایی که از طرف مقابل می پرسید باید بتوانید نیازها و انتظارات شان را به صورت دقیق شناسایی نمایید. این مرحله شامل سه فرایند سوال کردن، گوش کردن و بازگو کردن آنچه مشتری گفته است، می باشد.
مرحله سوم: کمک کردن
سومین مرحله چرخه، کمک کردن است.کمک کردن می تواند توضیح دادن چیزی به طور ساده یا ارائه مقداری اطلاعات در رابطه با نیاز یا خواسته یک مشتری باشد بطوری که اطلاعات وی در آن زمینه بیشتر و بهتر شده و بتواند به نحو بهتری تصمیم گیریی نماید.
مرحله چهارم: حفظ کردن
بعد از اینکه به مشتریان کمک کردید، باید سطح رضایت آن ها را بررسی کنید، از وقتی که صرف کرده اند و سفارشات و نیز معاملاتی که انجام داده اند تشکر کنید و به موضوعات مرتبط دیگری که دوست دارند بپردازید، همچنین در مورد محصولات دیگر به آن ها اطلاعات بدهید و از آن ها بپرسید که کار دیگری نیست که بخواهند برای آن ها انجام دهید؟
انجام این کارها باعث می شود که مشتری خود را حفظ کرده و مجددا آنها را ملاقات نمایید.
فصل پنجم کتاب مدیریت ارتباط با مشتری/ مترجم: رویا اقبال
در پست قبلی در مورد مفاهیم نیاز، خواسته و تقاضا مطالبی ارائه شد. این بار می خواهیم مفاهیم کالا، مبادله، معامله و بازار را تعریف کنیم.
خواسته های انسانها تاکید به این دارد که کالاهایی وجود دارند که می توانند نیازهای آنها را برطرف کند. هر چیزی که بتواند برای جلب توجه، بدست آوردن، استفاده یا مصرف، در بازار عرضه کرد و توانایی تامین یک خواسته یا نیاز را داشته باشد کالا نامیده می شود. کالا از سه قسمت محصول فیزیکی، خدمت و ایده تشکیل شده، مثلا یک کلیسا به ندرت محصول فیزیکی (عصاره انگور و نان مقدس) عرضه می کند، بلکه بیشتر ارائه کننده خدمات(موعظه، سرود خوانی، آموزش، مشورت) و ایده ها (کمک به همنوع) است. تولیدکنندگان اغلب مرتکب اشتباه می شوند و به جای توجه به خدماتی که محصولات آنها ارائه می دهد بیشتر توجه خود را به وجود فیزیکی محصولات خود معطوف می دارند. وظیفه بازاریاب، فروش مزایا یا خدمات درون محصولات فیزیکی است نه تشریح ویژگی های فیزیکی آنها.
بازاریابی وقتی تحقق می یابد که مردم برای تامین نیازها و خواسته های خود تصمیم به مبادله بگیرند که مبادله دریافت محصول و خدمات در مقابل ارائه چیزی است. درواقع مبادله امکانات مصرفی بیشتری در اختیار مردم قرار می دهد. مبادله یک فرآیند هست که در صورت توافق دو طرف معامله صورت می گیرد.
یک معامله شامل داد و ستد فایده بین دو نفر است. تمام معاملات با پول صورت نمی گیرند، خدمات نیز در معاملات پایاپای می توانند به جای کالا مورد استفاده قرار بگیرند مثلا آقای x که به وکالت اشتغال دارد، در قبال معاینه پزشکی خود توسط آقای y (که پزشک است) برای او وصیتنامه ای تنظیم می کند.
با افزایش معاملات، بازارها نیز افزایش می یابند، مجموعه ای از خریداران و فروشندگان که به مبادله کالا می پردازند بازار گفته می شود. یک بازار می تواند حول محور کالا، خدمت، و یا هر چیز با ارزش دیگری تشکیل شود.
آدرس دفتر ایران: تهران، میدان تجریش، خیابان غلام جعفری، مجتمع سعد آباد، پلاک 37 | آدرس دفتر امارات متحده عربی: دبی، بازار دیره، منطقه نایف، شرکت تحقیقات بازار ایده