Skip to main content
Tag

دیجیتال

چالش ها و فرصت های بازاریابی دیجیتال

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

این روزها بازاریابی دیجیتال (digital marketing) بحث داغ کسب وکارهای اینترنتی است. اگر دستی بر فعالیت های استارت آپی داشته باشید، حتما خوب می دانید که بقای همه کسب وکارها و بویژه کسب وکارهای نوپا در بازار رقابتی امروز به جذب و حفظ مشتری بستگی دارد. بازاریابی دیجیتال، درصورتی که با برنامه ریزی راهبردی همراه باشد، قادر است انبوهی از مشتریان بالقوه را به لطف رسانه های آنلاین پرمخاطب برای کسب وکار هدف به ارمغان آورد.
اما مشکل اینجاست که بعضی کسب وکارها به علت مواجهه با چالش های عدیده از طراحی و پیاده سازی کمپین های بازاریابی دیجیتال بازمی مانند و بعضی دیگر چون از اهمیت بازاریابی دیجیتال درک واضحی ندارند، هنوز کسب وکارشان رنگ این نوع بازاریابی را به خود ندیده است. اما چالش های راه اندازی بازاریابی دیجیتال کدام است و اصلا چرا بازاریابی دیجیتال برگ برنده کسب وکارهای امروزی است؟ پیشنهاد می کنیم در آستانه شروع سال جدید، برای رونق بخشی به کسب وکار خود به تکنیک های بازاریابی دیجیتال به طور ویژه توجه کنید.

چالش های بازاریابی دیجیتال 

یکی از دلایلی که اغلب کسب وکارها از ایجاد بازاریابی دیجیتال سر بازمی زنند، این است که نمی دانند از کجا باید شروع کرد. خیلی ها به غلط تصور می کنند که تدوین طرح بازاریابی دیجیتال نیازمند تهیه حجم وسیعی از گزارش های وقت گیر است که در منابع مالی و زمانی کسب وکارشان نمی گنجد. این درحالی است که طرح بازاریابی دیجیتال اتفاقا باید مختصر اما مفید باشد. موفقیت طرح بازاریابی دیجیتال به تعداد صفحات نیست، بلکه این نحوه هدفگذاری استراتژی هاست که نقش تعیین کننده ای ایفا می کند. از جمله رویکردهای توصیه شده در هدف گذاری استراتژی های بازاریابی دیجیتال می توان به اهداف اسمارت اشاره کرد. به این معنی که اهداف طرح های بازاریابی دیجیتال باید ۱) مشخص ۲) قابل ارزیابی ۳) دست یافتنی ۴) مرتبط و ۵) زمان مند باشند. طرح هایی که برمبنای این پنج مولفه تدوین می شوند، سرراست تر به هدف می زنند.

چالش دیگری که بسیاری از کسب وکارها را از طراحی و پیاده سازی کمپین های بازاریابی دیجیتال منصرف می کند، تنوع استراتژی های این نوع بازاریابی است که طیف وسیعی از تکنیک ها را شامل می شود. بعضا کسب وکارها نمی دانند که مثلا از بین استراتژی هایی مانند بهینه سازی موتور جست وجو، بازاریابی محتوا، بازاریابی ایمیلی و بازاریابی موبایلی کدام را انتخاب کنند. هریک از این استراتژی های دیجیتال جزئیات و کارکردهای متفاوتی دارند و باید برمبنای نیازهای کسب وکار هدف ارزیابی و اولویت گذاری شوند. با وجود تنوع بالای استراتژی ها و تکنیک های بازاریابی دیجیتال، کسب وکارهایی که از همان ابتدا هدف شان را درمورد راه اندازی کمپین بازاریابی روشن می کنند، شانس موفقیت شان افزایش می یابد. این هدف می تواند جذب مشتریان جدید یا فرضا ایجاد وفاداری مشتری به برند باشد. بطورکلی وقتی با هدف معلومی دست به انتخاب استراتژی ها و تکنیک های بازاریابی دیجیتال بزنید، راحت تر می توانید مورد سازگار با نیازهای کسب وکارتان را تشخیص دهید.

شمار قابل توجهی از کسب وکارها بنابر این چالش ها و موانع دیگری نظیر محدودیت بودجه و عدم نوآوری هنوز نتوانسته اند بهره لازم را از استراتژی های بازاریابی دیجیتال ببرند. این نوع بازاریابی از مزیت های ویژه ای برخوردار است و درصورتی که نظام مند و برنامه ریزی شده اجرا شود، حتی می تواند بخشی از نقاط ضعف کسب وکارها را برطرف کند.

فعالیت های بازاریابی نامنسجم 

یکی از روش هایی که به نهادینه شدن یک برند در ذهن مشتری کمک می کند، راه اندازی کمپین های بازاریابی دیجیتال یکپارچه است. بازاریابی دیجیتال یکپارچه یعنی ادغام و یکپارچه سازی چندین استراتژی بازاریابی و درنتیجه ایجاد رویکردی منسجم در تمامی فعالیت های بازاریابی. اما چرا یکپارچه سازی؟ ترویج دهندگان این روش ادعا می کنند که وقتی استراتژی های بازاریابی دیجیتال در ترکیب با یکدیگر پیاده می شوند، شانس بازگشت سرمایه افزایش می یابد.

شناخت ناکافی از مشتریان هدف 

اغلب ادعا می شود که دنیای دیجیتال از جمله سنجش پذیرترین رسانه های موجود است. اما امکاناتی از قبیل گوگل آنالیتیکس و سایر ابزارهای مشابهی که آمار بازدیدکنندگان وبگاه ها را نشان می دهند، تنها حجم بازدیدها را اندازه گیری می کنند، درحالی که از علایق و احساسات بازدیدکنندگان اطلاعاتی در اختیار نمی گذارند. اما جهت اجرای استراتژی های بازاریابی دیجیتال لازم است اطلاعات کامل تری را در زمینه بازخورد مشتریان جمع آوری کنید تا بتوانید نقاط ضعف برندتان را بشناسید و در سریع ترین زمان برطرف شان کنید.

سستی در تعقیب تغییرات 

فضای کسب وکارهای اینترنتی دائما درحال تغییر است. بنابراین برای این که مشتریان تان به دست کسب وکار رقیب نیفتند، باید همواره بر موج تغییرات سوار باشید و رویه ای پویا در پیش بگیرید. پویایی در بازاریابی دیجیتال، خصوصا وقتی با ابتکارات نو همراه باشد، بیشتر به چشم مشتری می نشیند. از این روست که برندهای نام آشنایی نظیر آمازون، دل، گوگل، تسکو و زاپوس همواره در تلاشند تا با ابداع رویکردهای نو و آزمون وخطا به حجم وسیع تری از مشتریان آنلاین دست پیدا کنند.

عدم شناخت مقتضیات بازار 

بازاریابی دیجیتال مستلزم شناخت نیازهای مشتریان هدف و ارزیابی میزان موفقیت یک کسب وکار در پاسخگویی به این نیازهاست. به عبارتی، بازاریابی دیجیتال بدون تحلیل بازار فایده ای ندارد، زیرا محیط کسب وکارهای اینترنتی به قدری رقابتی است که فقط کسب وکارهایی شانس بقا خواهند داشت که قادر به شناخت مقتضیات بازار روز باشند. تحلیل بازار ضمن شفاف سازی نیازهای مشتریان کمک می کند تا به خلاهای موجود و نیازهایی که هنوز توسط کسب وکارهای رقیب پاسخ داده نشده اند، پی ببرید و با تمرکز روی این نیازها مزیتی رقابتی ایجاد کنید که وجه تمایز و برتری برندتان با سایر رقبا شود.

اتلاف سرمایه 

در حال حاضر رشد کسب وکارهای اینترنتی در میان انبوه رقبا تا حد زیادی به سرمایه گذاری روی بازاریابی دیجیتال بستگی دارد. درواقع، کسب وکارهایی که در پی بازاریابی دیجیتال نیستند یا استراتژی مشخصی را در فعالیت های بازاریابی دنبال نمی کنند، دیر یا زود از چرخه رقابت حذف خواهند شد. کسب وکارهایی که بودجه کافی به تدوین و اجرای استراتژی بازاریابی دیجیتال اختصاص نمی دهند، معمولا از لحاظ نیروهای فنی نیز ضعف دارند و به دلیل کمبود متخصصان بازاریابی دیجیتال قادر به مدیریت موثر تهدیدهای رقابتی خاص این حوزه نیستند.

برخوردارنبودن از ارزش متمایز 

بازاریابی دیجیتال ایجاب می کند که ارزش پیشنهادی برندتان را تعیین و در مقیاس وسیع به گوش مشتریان برسانید. ارزش پیشنهادی یعنی همان ویژگی مثبتی که انتظار می رود مشتریان بالقوه را ترغیب به خرید و مشتریان قدیمی را ترغیب به تکرار خرید کند. این ارزش پیشنهادی را می توانید خصوصا از طریق استراتژی محتوایی اشاعه دهید. محتوای مرتبط به منزله نیروی محرکه فعالیت های بازاریابی دیجیتال است و در بهینه سازی موتور جست وجو نقش بسزایی ایفا می کند. با تبلیغات محتوایی در گستره شبکه های مجازی می توانید به طیف وسیعی از مشتریان بالقوه دسترسی پیدا کنید. تهیه محتوای هوشمندانه ای که بیشتر آموزشی و انگیزشی باشد تا تبلیغ مستقیم کار آسانی نیست، اما به تمام سختی هایش می ارزد، زیرا اگر محتوای ارائه شده غنی و پرمغز باشد، کسب وکارتان در نظر مخاطب به عنوان منبعی ارزشمند از اطلاعات ناب جلوه خواهد کرد.

اهداف نامعلوم 

کسب وکارهایی که هدف مشخصی را دنبال نمی کنند، طبیعتا چشم انداز روشنی از آنچه در تلاشند تا درنتیجه فعالیت های بازاریابی عایدشان شود، پیش رو نخواهند داشت. استراتژی بازاریابی دیجیتال در کسب وکاری که نیازمند تزریق مشتریان جدید به چرخه فروش برند است، می تواند با استراتژی کسب وکار دیگری که بر حفظ مشتریان فعلی تاکید دارد، متفاوت باشد. بی هدفی در انجام فعالیت های بازاریابی موجب تلاش های جسته گریخته ای می شود که چون نظام مند نیستند، به نتیجه مطلوب نمی رسند و صرفا منابع موجود را هدر می دهند. درحالی که چنانچه بازاریابی دیجیتال با هدف گذاری اسمارت ادغام شود، انرژی بازاریابان و سرمایه کسب وکار روی تحقق هدفی معلوم سرمایه گذاری خواهد شد که مشخص، قابل ارزیابی، دست یافتنی، مرتبط و زمان مند است.

بهره وری پایین 

هر کسب وکاری که مبتنی بر وبگاه باشد، قطعا با داده هایی پیرامون تجزیه وتحلیل رفتار بازدیدکنندگان سروکار خواهد داشت که اتفاقا در تدوین طرح های بازاریابی دیجیتال به کار می آیند. اما متاسفانه بسیاری از کسب وکارها به دلیل نداشتن استراتژی بازاریابی دیجیتال نیازی به بررسی این اطلاعات احساس نمی کنند. این درحالی است که اگر استراتژی مشخصی را در بازاریابی دیجیتال اتخاذ کنید، نه تنها با رجوع به این داده ها قادر به حصول اهداف اولیه اقدام بازاریابی خواهید بود، بلکه با استفاده از این اطلاعات می توانید به پیشرفت مداوم در جنبه های کلیدی بازاریابی دیجیتال اعم از بازاریابی موتور جست وجو، مدیریت تجربه کاربر و بازاریابی شبکه های اجتماعی نیز برسید. بازاریابی دیجیتال ابزاری با گستره کارایی بالاست که چنانچه در چارچوب استراتژی های هم راستا با اهداف کسب وکار تدوین و اجرا شود، به موفقیت برند و رضایت مشتری منجر خواهد شد.

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

بازاریابی دیجیتال شکست می‌خورد چون

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

هرروز که می‌گذرد، بازاریابی دیجیتال بیش‌ازپیش اهمیت پیدا می‌کند. رفته‌رفته تبلیغ‌های کاغذی از بین می‌روند و تمایل کسب‌وکارهای کوچک و متوسط به تبلیغ در تلویزیون، روزنامه، رادیو و دیگر رسانه‌های سنتی کم می‌شود. چرا که آن‌ها می‌دانند در فضای دیجیتال می‌توانند بهتر، موثرتر، سریع‌تر و ارزان‌تر از قبل تبلیغ کنند. امروز هر کس یک تلفن همراه هوشمند در دست دارد. همین موضوع بستری بی‌نظیر برای تبلیغات فراهم می‌کند. اما اگر در یک مجله تبلیغ کنید، تنها عده کمی تبلیغ شما را خواهند دید. البته ممکن است خوانندگان یک نشریه تخصصی برای محصول شما بازار هدف بهتری باشند. اما ارزان بودن تبلیغات دیجیتال حتی برای کسب‌وکارهای تخصصی هم وسوسه‌انگیز است.

ارزان بودن این روش تبلیغ باعث شد که شرکت‌های زیادی با چشم‌های بسته و با سعی و خطا به تبلیغ محصول یا کسب‌وکار خود بپردازند. به همین دلیل وقت و انرژی زیادی از آن‌ها به هدر رفت، بی‌آنکه نتیجه‌ای به همراه داشته باشد. در این مقاله می‌خواهیم برای بازاریابی دیجیتال و تبلیغات مجازی چهارچوبی تعریف کنیم که اثربخشی تبلیغات شما را حداکثر کند.

گام اول: سلام، ما اینجاییم!

فرض کنید شما یک شرکت خوب تاسیس کرده‌اید. شرکتی که از دیگر رقبا بهتر، قابل‌اعتمادتر و ارزان‌تر است. تردیدی ندارید که اگر مردم از خدمات شما استفاده کنند، تجربه‌ای دل‌چسب خواهند داشت. مثلا ممکن است کسب‌وکار شما در زمینه تاکسی اینترنتی باشد. ماشین‌های شما نو هستند. رانندگان تعلیم‌دیده با لباس‌های فرم به دنبال مسافران می‌روند و به حرفه‌ای‌ترین شکل ممکن آن‌ها را به مقصد می‌رسانند. همه این خدمات با قیمتی بسیار ارزان ارائه می‌شود.

همه‌چیز فوق‌العاده است. فقط یک ایراد کوچک وجود دارد. کسی از خدمات شما استفاده نمی‌کند! مردم شرکت شما را نمی‌شناسند و اصلا نمی‌دانند که شما وجود دارید.

به تجربه خودتان فکر کنید. از اولین بار که نام یک فروشگاه آنلاین را شنیدید، تا زمانی که از آن سایت خرید کنید، چقدر طول کشید؟

همین امروز هزاران کسب‌وکار خوب وجود دارند که ما اسم آن‌ها را نشنیده‌ایم. در اولین قدم باید سعی کنیم که مشتری‌ها از حضور ما باخبر شوند یا دست‌کم اسم و نشان تجاری ما را بشناسند. ممکن است نام و نشان تجاری خود را در ابتدای یک ویدیو جالب (حتی بی‌ربط به کار خود) قرار بدهید یا وبلاگی با اطلاعاتی خواندنی راه بیندازید. از هر روشی که استفاده می‌کنید، لازم است بدانید که در این مرحله قرار نیست مخاطب‌های شما به‌سرعت به مشتری‌هایی وفادار تبدیل شوند. همین‌که نام شما به گوش عده‌ای از مردم خورده باشد، دستاورد بزرگی است. به تجربه خودتان فکر کنید. از اولین بار که نام یک فروشگاه آنلاین را شنیدید، تا زمانی که از آن سایت خرید کنید، چقدر طول کشید؟

قدم دوم: ما خیلی باحالیم!

حالا مردم با نام شرکت ما آشنا هستند و زمینه فعالیتمان را می‌شناسند. اما با خودمان صادق باشیم. دلیلی ندارد که مردم به کسب‌وکار ما علاقه‌ نشان دهند. ما باید این دلیل را برایشان ایجاد کنیم.حالا دیگر تلاش ما در این راستا نیست که سری میان سرها بلند کنیم. اولین نگاه‌ها به سمت ما جذب شده است، حالا باید کاری کنیم که چشم مردم به ما خیره بماند.

تمام سازه‌ها کمابیش با هم فرق می‌کنند اما تفاوت همیشه به معنای منحصر‌به‌فرد بودن نیست.

برای رسیدن به این هدف، نوع محتوای آنلاینی که تولید می‌کنیم، مهم‌تر از رسانه‌ای است که از آن استفاده می‌کنیم. در کنار محتوای ارزشمند و جالب‌توجه، راه انداختن کمپین‌هایی که برای مردم جذابیت داشته باشد مفید است. مسابقه‌ها، تخفیف‌ها و خدمات جالب‌توجه، از ابزارهایی است که می‌تواند آشنایی مردم با برند را افزایش دهد.

قدم سوم: اعتماد، اعتماد، اعتماد

در هر مرحله سعی کنید خود را به‌جای مخاطب خود قرار دهید. تصور کنید با یک شرکت جدید آشنا شده‌اید و کنجکاوید که در مورد آن بیشتر بدانید. اما هنوز به آن‌ها اعتماد ندارید. به‌هرحال قرار است پول پرداخت کنید یا به هر ترتیب با آن‌ها تعامل داشته باشید. شاید لازم باشد کارمندهای آن‌ها به خانه شما بیایند، یا غذایی را بخورید که آن‌ها برایتان آورده‌اند.

شاید ابتدا منتظر بمانید تا دیگران از این شرکت جدید خرید کنند. اگر تجربه‌ آن‌ها امن بود، شاید شما هم به جمع مشتری‌ها پیوستید. یک‌راه دیگر امتحان کردن خریدی کوچک، گذاشتن کامنت در وب‌سایت این شرکت یا برقرار کردن یک تماس تلفنی است. درهرصورت شما به دنبال یافتن پاسخ برای این سوال هستید: آیا آن‌ها قابل‌اعتماد هستند؟

بار دیگر به موقعیت خود در شرکت باز می‌گردیم. مشتری‌ها قبل از آن که به طور کامل به ما وفادار شوند، ما را امتحان می‌کنند. درست مثل ماهی، که قبل از گرفتن طعمه به آن نوک می‌زند.

مشتری‌ها به شما شانس دوباره نمی‌دهند. برای آن‌ها اولین تجربه بد، آخرین تجربه خواهد بود. به همین دلیل خیلی مهم است که شما در اولین برخورد چه‌کار می‌کنید. این اولین برخورد می‌تواند اولین باری باشد که وب‌سایت شما مراجعه می‌کنند.

 قدم چهارم: از ما نترسید!

این که اولین مشتری‌ها با ما ارتباط برقرار کرده و تجربه خوبی داشته‌اند، ارزشمند است. اما هنوز تا تبدیل‌شدن به کسب‌وکاری فراگیر راه زیادی باقی مانده است. حالا باید پای خود را از مشتری‌های شجاع و ماجراجو فراتر بگذاریم و به مخاطب‌های محافظ‌کارتر فکر کنیم.

در این مرحله باید هدفی تعیین کنیم که مشتری برای نخستین‌بار کاری انجام دهد. این کار می‌تواند خیلی ساده باشد. درست کردن یک حساب کاربری، عضویت در خبرنامه، گذاشتن کامنت، کلیک بر روی یک لینک یا پیوستن به کانال تلگرام.

بدترین کار این است که مشتری‌ها برای استفاده از یک خدمات به‌خصوص «مجبور» باشند به یک کانال تلگرام بپیوندند. شاید آن‌ها این کار را بکنند. اما بعد از رسیدن به هدفشان بی‌‌درنگ کانال را ترک خواهند کرد. اجبار هرگز به اعتماد و وفاداری منتهی نخواهد شد. اگر استفاده از خدمات شما محتاج ساختن حساب کاربری است، به مشتری توضیح دهید که چرا به این حساب نیاز دارد. بد نیست که قبل از ثبت‌نام او بتواند سایت شما را ببیند و آزادانه در بخش‌های مختلف گردش کند.

قدم پنجم: ما با همه فرق داریم!

تعداد فروشگاه‌های آنلاین روزبه‌روز بیشتر می‌شود. مردم زیادی به فکر راه انداختن کسب‌وکار جدید هستند و از کپی کردن ایده‌های همدیگر نمی‌ترسند. اگر بخواهید یک اودکلن را به‌صورت آنلاین بخرید، با ده‌ها فروشگاه مجازی مواجه می‌شوید. از بین این‌همه، چرا یکی و تنها یکی را انتخاب می‌کنید؟

در این مرحله نشان دادن تفاوت‌های بنیادی اهمیت زیادی دارد. این تفاوت شامل یک پیشنهاد متمایز فروش است. پیشنهادی که برای مشتری ارزش دارد، هیچ‌ شرکت دیگری این پیشنهاد را ارائه نمی‌کند و رقبا به‌سادگی نمی‌توانند پیشنهادی شبیه به این داشته باشند.

مهم است که در میان رقبا به چشم بیایید.

البته طبیعی است که ارائه چنین پیشنهاد متمایزی هزینه زیادی به همراه خواهد داشت. بااین‌حال می‌شود منابع متمایز و رایگانی هم شناسایی کرد. یکی از مهم‌ترین منابع متمایز، فرهنگ‌سازمانی است. احترامی که شما برای خود، محصول، مشتری و شرکا قایل هستید، ارزشمند و منحصر‌به‌فرد است. تعلیم و تربیت درست منابع انسانی، می‌تواند شما را به این هدف نزدیک کند.

 قدم ششم: ما دوست شما هستیم!

اولین تجربه لذت‌بخش می‌تواند به تجربه دوم منتهی شود. درست مثل وقتی‌که با کسی آشنا می‌شوید. اگر او آدمی معقول، قابل‌اعتماد و متمایز باشد، ممکن است یک‌بار دیگر او را ببینید. این دیدار دوم، به همان اندازه اولین برخورد اهمیت دارد. در برخورد اول فقط کافی بود که این فرد جالب باشد. اما حالا می‌خواهید تصمیم مهمی بگیرید: آیا قرار است او در حلقه دوست‌هایتان قرار بگیرد؟

ارتباطات اجتماعی شرکت، نقطه‌ای تعیین‌کننده و حساس است. وقتی به کامنت‌ها پاسخ می‌دهید، با مشتری‌های ناراضی ارتباط برقرار می‌کنید و سعی می‌کنید مشکل آن‌ها را حل کنید، از مشتری‌های راضی تشکر می‌کنید و یا به هر شکل دیگر رابطه خود را با آن‌ها حفظ می‌کنید، احتمال رسیدن به کنش‌های بعدی را افزایش می‌دهید.

مهم است که مشتری‌ها بتوانند با شما ارتباط برقرار کنند. مشتری‌های ناراضی منتقدهایی هستند که ضعف‌های شما را شناسایی می‌کنند و مشتری‌های راضی با نظرات مثبت خود به دیگران کمک می‌کنند که به شما اعتماد داشته باشند. این دو موقعیت فوق‌العاده را از دست ندهید.

قدم هفتم: ما ارزشش را داریم!

وقتی در مهمانی، در محیط کار یا در دانشگاه با آدمی جدید آشنا می‌شوید، در مورد علاقه‌ها و ارزش‌های خود حرف می‌زنید. ممکن است در همان روز اول از دوستانی گله و شکایت کنید که حق رفاقت را بجا نمی‌آورند و حرمت نان‌ونمک را نگه نمی‌دارند. همین دغدغه مشترک باعث می‌شود که شما باز همدیگر را ببینید. آن روز خیلی خوب پیش می‌رود و برای بار سوم به دیدن هم می‌روید.

حالا دیگر حرف زدن از دغدغه‌های مشترک کافی نیست. او دیگر یکی از دوستان شما است و حالا باید نشان دهید که خودتان به ارزش‌های خودتان پایبند هستید: شما حق رفاقت را بجای می‌آورید و حرمت نان‌ونمک را می‌شناسید.

وفاداری به سختی به دست می‌آید اما می‌تواند به آسانی از دست برود.

در کسب‌وکار هم اوضاع به همین شکل است. بیشتر مردم به فضای دیجیتال اعتماد ندارند و باور دارند که افراد و بنگاه‌های دیجیتال به‌اندازه بنگاه‌های ملموس مسئولیت‌پذیر نیستند. لازم است که شما مسئولیت تمام قدم‌هایی که برداشته‌اید را بپذیرید و این موضوع را به دیگران هم بگویید. وقتی آن‌ها درجه مسئولیت‌پذیری شما را ببینند، از اعتماد کردن به شما فراتر می‌روند و به وفاداری می‌رسند.

قدم آخر: قدم اول را فراموش نکنیم!

همان‌طور که دیدیم ساختن وفاداری کار دشواری است. اما به‌سادگی می‌شود این اعتماد را از بین برد. اگر یک مشتری کاملا وفادار، هر از گاهی نام ما را نشنود، فراموشمان می‌کند. در این مرحله، هنوز باید جالب، قابل‌اعتماد، امن، متمایز، پاسخگو و ارزشمند باشیم.

از طرف دیگر، حتی زمانی که تعداد زیادی مشتری وفادار داریم، هنوز هستند کسانی که تابه‌حال نام ما را نشنیده باشند. اگر فقط بر مشتری‌های فعلی خود تمرکز کنیم، با فرض این که هیچ‌کدام از آن‌ها را از دست ندهیم، نمی‌توانیم کسب‌وکار خود را توسعه دهیم. در مقابل، خیل مشتری‌های وفادار می‌تواند به ما کمک کند که راحت‌تر از قبل ارزش‌های خود را به گوش مشتری‌های جدید برسانیم. پس این هفت گام، هفت مرحله جدا از هم نیستند. بلکه زنجیره‌ای به‌هم‌پیوسته هستند که به‌طور مداوم باید به آن‌ها توجه کنیم.

منبع: تجارت نیوز

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

با بازاریابی دیجیتالی سود را به بالاترین سطح برسانید

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

در هر کسب و کاری هدف های مختلفی تدوین می شوند که هر کدام از اهداف می تواند زیر شاخه های متعددی نیز داشته باشند. یکی از هدف های مهم در بیشتر تجارت ها کسب سود است و بازاریابی دیجیتالی می تواند با کسب سود ارتباط مستقیم و موثری ایجاد کند.

هنگامی که ایده ایی برای شروع تجارت خود پیدا می کنید؛ اولین کاری که می کنید این است که آیا این ایده می تواند سوددهی داشته باشد؟ بنابر این بررسی و محاسبه ی سود فعالیت هایی که قرار است انجام دهید بسیار مهم است. پس از این محاسبه این سوال پیش می آید که هزینه ی جذب مشتری چه قدر است؟ در این مرحله بازاریابی دیجیتالی می تواند به کاهش هزینه های جدب مشتری شما کمک شایانی نماید.

مشتریان

مشتریان دو دسته هستند: بالقوه و بالفعل. اما جذب مشتری بالقوه همیشه سخت تر است. بازاریابی دیجیتالی بر این فرض استوار است که قرار نیست که مشتریان بالقوه حتما به دفتر کار شما بیایند و یا با خطوط تلفن با شما ارتباط بگیرند. بلکه این صاحب کسب و کار است که باید راهی برای بهینه شدن معرفی کسب و کارش به مشتری بیاید به طوری که هزینه های این معرفی بیشتر از درآمد حاصله نشود. بازاریابی دیجیتالی می تواند هم هزینه های معرفی را کاهش دهد و هم سود را به طرز شگفت انگیزی افزایش دهد.

روش های جذب موثر

بازاریابی دیجیتالی می تواند شامل دسته بندی های مختلفی شود؛ از شبکه های اجتماعی تا ایمیل، سایت و… اما مهم ترین دستاورد این نوع بازاریابی، ارزان بودن آن نسبت به سایر روش های بازاریابی است. بازاریابی دیجیتالی هزینه های جذب مشتری را به فرصت های مناسب بدل می کند و باعث سودآوری و رشد می شود. بازاریابی دیجیتالی با توجه به دامنه ی گسترده ایی که دارد سبب می شود شما دایما کسب و کار خود را به مشتریان خود معرفی کنید و این تکرار سبب می شود حس وفاداری در مشتریان بالفعل شما ایجاد شود و در نهایت به تکرار خرید از کسب و کار شما روی آورند. با ابزار های بازاریابی دیجیتالی می توانید مشتریان بالقوه را مکررا با تجارت و حرفه ی خود آشنا کنید و در آن ها حس ترغیب به خرید را ایجاد نمایید.

بازاریابی دیجیتالی به طور همزمان هم بر روی مشتریان بالفعل تمرکز می کند و هم به مشتریان بالقوه توجه می کند. این جهت گیری ها در بازاریابی دیجیتالی می تواند در نهایت شما را به همان اهداف طرح ریزی شده در آغاز کسب و کارتان هدایت کند و برای شما بسیار مفید و سود ده باشد.

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده 

شماره تماس جهت مشاوره!