Skip to main content
Monthly Archives

دی ۱۳۹۶

ارتباطات را در آغوش بگیریم!

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

 انسان ها از طلوع آفتاب یعنی زمانی که بیدار می شوند تا زمانی که به خواب می روند در ارتباط با دیگران هستند. حتی در بُعدی وسیع تر انسان ها در زمان خواب هم به نوعی در ارتباط هستند. در واقع می توان گفت ارتباطات هیچ گاه از انسان ها جدا نبوده است و این خود نشان دهنده ی اهمیت موضوع شناخت درستِ مفاهیم ارتباطات است.

ارتباطات در فضای امروز جهان آنچنان اهمیت دارد که می توان بدون تردید گفت: اگر در چارچوبی وسیع تر به آن بنگریم می توانیم نتیجه بگیریم بیشتر مشکلات در سطح جهانی را می توان با ارتباطات موثر رفع کرد.

ارتباطات و تجارت

ارتباطات دُرست، می تواند نزاع های خانوادگی، تعارض های بین نسلی، تعصب های اخلاقی و مذهبی و قومیتی، جنگ ها و نزاع های جهانی را از بین بِبَرد. در کنار فواید ارتباطات که ذکر شد، می توان ارتباطات را در چارچوب تجارت هم مفید دانست. یکی از ارکان مهم در ایجاد یک ارتباط موثر در بازاریابی و تجارت این است که مدیران بدانند چگونه ارتباط هدفمندتری را با شرکای تجاری، مدیران پایین دست و یا بالا دست و کارکنان برقرار کنند. اگر بخواهیم فروش و بازاریابی بهتری را به عنوان یک مدیر تجربه کنیم ناگزیر هستیم که ابتدا بدانیم ارتباطات چیست؟ و چرا می تواند در بهبود کسب و کار موثر باشد.

ارتباطات و مدیریت

در گذشته و در مبحث مدیریت سنتی، بحث ارتباطات بی اهمیت قلمداد می شد زیرا، در مدیریت سنتی ارتباطات در حد دستور دادن مدیر به زیر دستان خلاصه می شد و به همین علت تنها به بُعد سلسله مراتبی آن نگریسته می شد. در چنین حالتی مدیران فکر می کردند ارتباطات نمی تواند بر روی فروش و بازاریابی محصول ها و خدمات آن ها اثر گذار باشد. به همین علت در نظریه های مدیریت سنتی هیچ کاه ارتباطات در تئوری های مدیریت قرار نگرفت و به طبع این مبحث جایی هم در بازاریابی باز نکرد.

مدیریت همیشه در فضای بستر کلاسیک خود پیش نرفت، به موازات تحول های دنیای فروش و بازاریابی و شناخته شدن اهمیت ارتباطات، نظریه های مدیریت هم رشد کرد و بالنده شد. امروزه در دنیای واقعی تجارت به علت متغیر بودن محیط های بازاریابی و فروش هر مدیری ترکیبی از دو بخش کلاسیک و مدرن را همزمان بازی می کند و به اهمیت موضوع ارتباطات بیشتر واقف گشته است.

جالب است بدانید با وجود جدی نگرفتن بحث ارتباط در قالب مدیریت سنتی، هیچ گاه، هیچ سازمانی از ارتباطات غیر رسمی خود تهی نشد. در بحبوحه ی سال هایی که مدیریت کلاسیک ارتباطات را تنها به دستور دادن سلسه مراتبی یک طرفه ی مدیر به زیر دست می دانست، در پشت ساختار های خشک سازمان ها، ارتباطات غیر رسمی چون بستر یک رودخانه جاری بود تا در نهایت خود را به اقیانوس ارتباطات رسمی سازمان متصل می کرد. این قدرت ارتباطات بود که توانست مدیریت را به جایگاه فعلی رهنمون سازد و نشان دهد که در کنار تمام تعاریف رایج مدیریت، می توان

مدیریت را هنر برقراری ارتباط با دیگران دانست

به موازات این تحولات، مدیران متوجه شدند که با داشتن ارتباط های بهتر می توانند تیم بازاریابی قوی تری داشته باشند و در نهایت این چرخه آن ها را به هدف های کسب سود رهنمون می کند. مدیری که از ارتباطات درست بهره بَرد با تیم های کاری از جمله تیم بازاریابی سازمان هم ارتباط بهتری دارد و کارکنانی که مفهوم ارتباطات را درک کرده اند فروش و بازاریابی بهتری را تجربه می کنند و در نهایت این سود است که ماه عسل نقش موثر ارتباطات را به رخ ساختار سازمانی می کشد.

با توجه به مباحث گفته شده، ارتباطات می تواند یک بحران را به یک فرصت تبدیل کند. مدیریت خشک را منعطف کند، در بین کارکنان و بخش بازاریابی و فروش چون شبحی به گردش در آید و بسیاری از مشکلات سازمانی را با ظرافت حل کند.

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده 

زبان بدن؛عدم اعتماد به نفس/ ستیزه جویی

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

به مغازه وارد می شوم، محصولات خوبی دارد اما، پس از هر بار سوال از فروشنده احساس می کنم او به صحبت های من بی توجه است و یا شاید هم این یک احساس نیست بلکه زبان بدن او این پیام را به من می دهد که حوصله ندارم…! با این حال و با وجود این که محصولات مغازه خوب است مغازه را ترک می کنم، شاید هم زبان بدن فروشنده چنین درخواستی می کند که محل را ترک کن…!!! به هر حال تمایلی ندارم در جایی باشم که نسبت به فروش محصول و تقاضای مشتری بی اهمیت هستند….

شاید این اتفاق برای شما نیز بار ها افتاده باشد. وارد مغازه ایی می شوید اما؛ زبان بدن فروشنده به شما می فهماند که اصلا حوصله جواب دادن به شما را ندارد و یا به همه جا حواسش هست الا مشتری…؛ زبان بدن می تواند نقش مهمی را در فروش بهتر محصول داشته باشد زیرا مشتری پیام هایی را که فروشنده از طریق زبان بدن به او انتقال می دهد سریع تر درک می کند.

خطا های زبان بدن ( مالش دادن چشم ها، گوش ها و بینی )

این حرکت به معنای شک و فقدان عدم اعتماد به نفس است. هریک از این پیام ها می تواند تاثیر نامطلوبی بر مخاطب شما بگذارد زیرا مخاطب احساس خواهد کرد که شما دارای عدم اعتماد به نفس هستید و یا در موضوع های مطرح شده شک کردید.

خطا های زبان بدن ( قلاب کردن دست ها جلوی سینه )

این عادت متداول، نوعی پیام قوی به معنای چالش جویی و موضع گیری مخالف و ذهنیت بسته است. به همان میزان که دست خود را به سمت بالا می برید بر شدت تقاطع دست ها افزوده می شود، در چنین حالتی پیام ستیزه جویانه ایی به مخاطب ارسال خواهید کرد.

برگرفته شده از کتاب زبان بدن در بازاریابی و فروش

نقش زبان بدن در فروش و بازاریابی امروزه بر کسی پوشیده نیست. این امر باعث شده بسیاری از فروشندگان برای ارتباط بهتر با مشتریان خود با رویکردی جدید و با هدف آشنایی با این زبان بتوانند درک بهتری از خواسته های مشتریان داشته باشند و بعلاوه از ارسال پیام های نامطلوب به شکل ناخواسته جلوگیری کنند.

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده 

چگونه فروش بهتری را نسبت به رقبا داشته باشیم

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

تصور کنید شما یک فروشنده هستید بنابر این در دنیای فروش، همواره باید مراقب رقبای خود باشید، علت این کار مشخص است زیرا، اگر رقبای خودتان را زیر نظر نگیرید نمی توانید حرکت های آنان را پیش بینی کنید.

وقتی که یک فروشنده ی جوان تصمیم می گیرد که وارد دنیای کسب و کار های با سابقه شود، مانند یک بازیکن جدید در یک تیم ورزشی است که باید تلاش کند فروش محصول خود را با سبک خاص خودش معرفی کند و گرنه با تقلید از رقبای کهنه کار نمی تواند فروش خوبی داشته باشد. رقبای با سابقه معمولا سود خوبی کسب می کنند زیرا:

  • شناخته شده هستند.
  • مشتری به آن ها اعتماد می کند.
  • سبک خاص خود را در فعالیت هایشان مشخص کرده اند.

بنابر این بسیار طبیعی است که در صورت تقلید محض از رقبا، فعالیت فروشنده تازه کار با مشکل مواجه شود. اما برای مقابله با این شرایط؛ فروشنده تازه کار می تواند با استفاده از راهکار هایی فروش خود را بهتر کند و در کنار رقبای قدیمی فعالیت کند.

چگونه فروش بهتری داشته باشیم؟

  • در آغاز کارِ فروش محصول یا خدمتی، اولین اصل مشخص و ثابت برای موفقیت این است که خدمات و کالا ها را مقرون به صرفه ارایه کنید. علت این کار هم مشخص است، زیرا شما به عنوان یک فروشنده جدید تازه کار هستید و مشتری شما را نمی شناسد پس باید یک معارفه مقرون به صرفه را با کالا و خدمات مناسب برای فروش بهتر تدارک ببینید. این حالت کمک می کند تا شما همواره در ذهن مشتری ثبت شوید و هنگامی که این اتفاق رخ دهد بدون شک فروش محصول یا خدمت شما بسیار بهتر اتفاق خواهد افتاد.
  • زمان بندی کنید، بله زمان بندی در هر کاری حتی فروش هم مفید است. با یک تحقیق ساده متوجه شوید که رقبای قدیمی در چه زمان هایی حضورشان در بازار کمرنگ می شود. در آن زمان ها شما از فرصت استفاده کنید و فروش کنید. در واقع خلا بازار را در نبود رقیب پُر کنید. به دست آوردن زمان هایی که رقبا حضور کمرنگ تری دارند با کمک تحقیقات بازار امکان پذیر است و این نشان دهنده هوشیاری شما در کسب و کارتان است.
  • همیشه آماده به خدمت باشید! در واقع همیشه در کنار مشتری باشید تا مشتری به شما اعتماد کند و از کار شما احساس رضایت داشته باشد. در چنین شرایطی بدون شک فروش شما خیلی بهتر خواهد شد. خود را برای هر نیازی که به ذهن مشتریانتان می رسد آماده کنید. تلاش کنید تا با این کار بهتر به مشتری نزدیک شوید و رضایت او را جلب کنید. در چنین شرایطی می توانید با داشتن مشتریان راضی سود خوبی داشته باشید.

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده 

 

خود را برای بازاریابی آبدیده کنید!!!

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

چالش های بازاریابی، امروزه بیش از حد تصور شده است. برای یک بازاریاب تازه کار بسیار سخت است که بتواند با شرایط متغیر کنار بیاید اما، در هر حال او باید آبدیده شود!

ابتدا این شعار را ملکه ی فعالیت های بازاریابی خود قرار دهید: من باید جز پیشگامان این حرفه باشم. اما چگونه؟ خب ساده است، شما باید بازاریابی را با تعهد به رشد آغاز کنید. رشدی که بتواند هم به فعالیت های بازاریابی شما جهت دهد و هم سبب افزایش دانش شما شود. بعلاوه این میزان رشد کافی نیست، شما باید بتوانید بیشتر درآمد کسب کنید. باعث رفاه خانواده ی خود و انسان های دیگر شوید. پس باید برای بازاریابی وقت صرف کنید و تلاش کنید.

اطراف خودتان را با بَرنده ها پُر کنید؛ بله درست متوجه شدید… افرادی را پیدا کنید که مانند شما فکر کنند، استراتژی خوبی داشته باشند، ایده های خلاقانه داشته باشند، اهل مشارکت باشند، خودتان هم دست دهنده داشته باشید… آن چه را که یاد گرفته اید به اشتراک بگذارید. در نهایت تلاش کنید در فعالیت بازاریابی یک تیم قوی و مشارکتی بسازید.

برای این که مهارت بازاریابی خود را تقویت کنید بر این موارد تمرکز کنید:

ارتقای این مهارت ها برای آبدیده شدن شما در فعالیت شغلیتان ضروری است و الزاما نباید برای کسب این مهارت ها پول زیادی صرف کنید. مطالعه کنید! یک کارت کتابخانه می تواند تمام مهارت های بالا را تا حدود قابل توجه ایی در شما ارتقا دهد. بله درست حدس زدید؛ خواندن کتاب هایی با محوریت موضوع های ذکر شده را در دستور کار خود قرار دهید. در واقع به غیر از تجربه هایی که در حین کار کسب می کنید مطالعه باید اولویت بعدی شما باشد و این دو یعنی تجربه و مطالعه می توانند بال پرواز شغلی شما شوند.

آیا برای آبدیده شدن در بازاریابی سرمایه گذاری بهتری از رشد شخصی خود سراغ دارید؟ پس خود را آبدیده کنید!

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده 

طراحی عنصری اثر گذار بر بازاریابی موفق

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

شاید تا به حال با خودتان فکر کرده باشید که اگر برند x طراحی بسته های محصولاتش به گونه ایی دیگر بود، شاید مشتریان بیشتری می توانست پیدا کند و امروزه این تفکر رشد زیادی در فعالیت های بازاریابی داشته است. این حرفه از زمان های دور تا به امروز مسیر پر فراز و نشیبی را پیموده. طراحی می تواند در موارد گوناگون کاربرد داشته باشد به بیان بهتر طراحی به شیوه ایی زیبا با بازاریابی عجین شده است. با توجه به اهمیت طراحی در بازاریابی، در این مطلب قصد داریم شما را با تاریخچه ایی از طراحی آشنا نماییم.

آیا یک تصویر ذهنی می تواند در بازاریابی اثر گذار باشد؟

طراحی یک تخصص است و حتی می توان گفت که، طراحی یک دانشِ تخصصی است. این دانش در حالت کلی بیان کننده ی این تعریف است که فردی تصویری خیالی و یا واقعی را در ذهن می پروراند و سپس تصمیم می گیرد آن را بر روی کاغذ پیاده کند. طرح ها در بسته بندی محصول ها اثر گذار هستند و یا طراحی بر نما و شکل خود محصول ها نیز، نقش دارند. در حالت پیشرفته تر طرح طراح به بازاریابی بهتر محصول کمک می کند به همین علت است که بازاریابی و طراحی در بیشتر مواقع در کنار هم معنا پیدا می کنند.

طرح مقدماتی

در این حوزه تخصصی، طرح مقدماتی نیز مطرح است. در واقع در این مرحله طراح، طرحی را برای ارایه اولیه عرضه می کند و سپس بعد از چند طرح مقدماتی به نتیجه ی دلخواه خود دست می یابد و طرح نهایی را ارایه می کند. در بازاریابی نیز طراح همین شیوه را پیش می گیرد تا نتیجه ی بهتری را به دست آورد زیرا، به صورت معمول طراحی اولیه دارای نقاط ضعف و کمبود هایی است که با بررسی های مکرر، طراح می تواند به کاستی ها پی بَرد تا در نهایت طرحی را ارایه کند که مطابق با آخرین تغییر های ذهنی او باشد و در بازاریابی هم بتواند به بهترین شکل زیبایی های دیداری محصول را به نمایش گذارد.

با توجه به آن چه که گفته شد؛ بازاریابی در کنار کار طراحی مانند پازلی زیبا کامل می شود. تمام مراحلی که برای ایجاد طرحی طی می شود در برابر چشمان مشتری صورت نمی گیرد و مشتریان به طور معمول نتیجه نهایی را پس از مراحل ذکر شده مشاهده می نمایند. انسان ها به طور معمول علاقه دارند محصولاتی را بخرند که طرح زیبایی دارند در این حالت با استفاده از طرح های مناسب و البته کاربردی می توان بر روی نیاز به زیبایی شناختی مشتریان سرمایه گذاری کرد. مشتریان همیشه تلاش می کنند برای این نیاز خود پاسخ های مناسبی دریافت کنند و این خود نشان دهنده اهمیت موضوع طراحی در بازاریابی موفق محصولات است که در تجارت های امروزی توانسته است فوق العاده اثر گذار باشد.

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده 

روشهای تعیین و اجرای اهداف طرح بازاریابی

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

سایت بازاریابی به نقل از آلامتو :داشتن یک طرح خوب برای بازاریابی به تنهایی کفایت نمیکند شما باید روش اجرایی مناسب برای دستیابی به اهداف طرح بازاریابی خود داشته باشید.

هر سازمانی برای کسب موفقیت نیاز به تولید حجم قابل قبولی از درآمد دارد که البته این میزان درآمد ارتباطی با صنعت که در آن فعال است یا مدل کسب‌وکاری که از آن پیروی می‌کند، ندارد؛ بلکه فقط باید قادر به فروش خدمات و محصولات خودش از طریق یک طرح بازاریابی باشد.

دپارتمان بازاریابی هر سازمان نقشی حیاتی در کمک کردن به آن سازمان به اهداف خودش بازی می‌کند. از تعیین بازار هدف گرفته تا قیمت‌گذاری، توسعه محصول، بسته‌بندی تا تبلیغات و فروش؛ به عبارتی فعالیت‌های مرتبط با بخش بازاریابی شامل مجموعه گسترده‌ای از فعالیت‌ها می‌شود که موجب هدایت رشد یک شرکت بوده و نقشی محوری در کمک به حرکت روبه‌جلو شرکت بازی می‌کند.

اکنون‌که با مجموعه گسترده‌ای از وظایف واحد بازاریابی در سازمان آشنا هستید، به چند نکته ساده اشاره می‌کنم که در زمان تعیین و تعریف اهداف بازاریابی باید همواره در ذهن داشته باشید:

۱- اهداف هوشمندانه یا SMART انتخاب کنید

منظور از اهداف هوشمندانه یا smart درواقع اهدافی است که دارای ۵ ویژگی مشخص بودن، قابل‌اندازه‌گیری بودن، قابل‌دستیابی بودن، واقع‌گرایانه بودن و محدود به زمان بودن باشند. در نظر داشتن تمامی ویژگی‌های فوق برای اثربخشی هر طرح بازاریابی از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. برخی از مدیران بازاریابی گاهی خود را در وضعیتی می‌بینند که تنها مشغول تهیه برنامه و چشم‌اندازهایی برای آینده‌ای هستند که به‌هیچ‌وجه در این چارچوب قرار نمی‌گیرند. تعیین اهداف مبهمی که ازلحاظ عملکردی قابل‌اندازه‌گیری نیستند، واقع‌گرایانه نیستند یا زمانی برای اجرا آن‌ها در نظر گرفته نشده است، همه و همه درنهایت می‌توانند منجر به نابودی یک شرکت شوند، چراکه بیش از هر چیز به یک بادکنک شبیه بوده و با کوچک‌ترین فشاری از هم می‌پاشند.

۲- اهداف را با طرح کسب‌وکار تدوین‌شده ترکیب کنید

درحالی‌که به‌طور مشخص واحد بازاریابی در هر سازمانی یک واحد بسیار مهم است، اما باید توجه داشت که این خصوصیت تنها مختص این واحد سازمانی نیست. دیگر واحدها نیز همانند منابع انسانی، مالی و زنجیره تأمین هم در شکل دادن به یک‌چشم انداز سودمند هستند. پس ضروری است که طرح‌های بازاریابی در هماهنگی کامل با برنامه‌های دیگر واحدها و بخش‌ها تنظیم شوند. به‌عنوان‌مثال، در یک طرح بازاریابی همواره میزان بودجه‌ای که می‌تواند به آن اختصاص یابد در نظر گرفته شود که در این رابطه باید از واحد مالی استعلام شود و به‌تنهایی و مستقل از اعداد در این طرح استفاده نکرد.

۳- به‌شدت فروش خود را زیر نظر داشته باشید

درحالی‌که حوزه فروش و بازاریابی ازنظر آکادمیک ازجمله علومی هستند که در کنار هم در نظر گرفته‌شده و باهم تدریس می‌شوند، در مقوله اجرا این دو حوزه کاملاً جدا از یکدیگر در نظر گرفته می‌شوند. اهداف بازاریابی و فروش باید دست در دست هم پیش بروند و به‌منظور تعریف اهداف بازاریابی این موضوع درواقع به‌هیچ‌وجه قابل‌مذاکره و اغماض نیست. بسیاری از مواقع دیده می‌شود که اهداف تعیین‌شده برای بازاریابی در مقام توجیه برای واحد فروش، غیرممکن تلقی می‌شوند. در چنین مواقعی ازآنجایی‌که هیچ بازگشت سرمایه در قالب فروش محصول اتفاق نمی‌افتد، بخش عمده‌ای از هزینه‌های انجام‌شده توسط تیم بازاریابی، درواقع به سطل زباله وارد می‌شود.

۴- شاخص‌های کلیدی عملکرد را به‌صورت شفاف و دقیق برای خود تعریف کنید

تعریف کردن شاخص‌های کلیدی عملکرد به‌منظور درک چگونگی اندازه‌گیری اثربخشی طرح‌ها و کمپین‌های بازاریابی بسیار اهمیت دارد. بدون در نظر گرفتن این مورد شرکت موردنظر درواقع در حال سرازیر کردن بودجه خود در چاهی به انتها است که از چگونگی اندازه‌گیری موفقیت خود اطلاعی نداشته و نمی‌تواند سود یا زیانی را به طرح‌های بازاریابی خود مرتبط بداند.

۵- نشان‌ها و معیارهای منظمی را برای دریافت بازخورد تعیین کنید

قرار دادن نشان‌ها و معیارهای منظم برای ارزیابی پیشرفت طرح بازاریابی از مهم‌ترین بخش‌های هر طرح بازاریابی است. ارزیابی در بازه‌های زمانی منظم به شرکت کمک می‌کند تا به‌خوبی نقاط قوت را شناسایی کند و حوزه‌هایی که نیاز به توجه بیشتر دارند را هم به‌خوبی بشناسد. اگر مدیران در جلسه‌ای تنها پس از پایان اجرا یک طرح بازاریابی به ارزیابی اثربخشی آن بپردازند، دیگر دیر شده است. اصلاح منظم و زمان‌بندی‌شده در این مورد بسیار اهمیت دارد.

موارد ذکرشده در بالا همه و همه تنها موارد اصلی و پایه‌ای است که در زمان تدوین یک طرح بازاریابی برای یک سازمان باید مدنظر داشته باشیم. البته موارد دیگری هم مطمئناً وجود دارد که می‌تواند موردبررسی قرار بگیرد، اما این نکات از مهم‌ترین‌هایی هستند که پس از به نتیجه رسیدن یا احیاناً نرسیدن طرح بازاریابی، نتیجه را بیش از هر چیز مدیون آن‌ها خواهید دانست.

 

بازاریابی پویا هنر فروختن محصول مورد نیاز است

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

هر انسانی در دنیا چیزی را می فروشد و با این شیوه به زندگی خود ادامه می دهد. بازاریابی پویا هنر فروختن آن چیزی نیست که تولید شده است بلکه بازاریابی پویا آگاهی نسبت به نیاز های جامعه است که باید تولید شود و سپس فروخته گردد و در واقع همان توجه به نیاز بازار است. یعنی فروش محصول مورد نیاز جامعه!

دنیای امروز در گرو درک نیاز ها و خواسته های جامعه است. در بازاریابی باید بتوان به تحلیل فرصت های موجود در بازار پرداخت. برای این که به عنوان یک بازاریاب بهترین کارایی را داشته باشید می توانید از روش های مختلفی استفاده کنید و راهبرد های گوناگونی را پیش بگیرید اما، بهترین راهبرد این است که بازاریاب چند نکته را بداند؛

  • چرخه ی عمر محصول چیست؟
  • رقبا در چه مرحله ایی تلاش خواهند کرد؟
  • بازار هدف چگونه تقسیم بندی شده است؟
  • برند ها چه تاثیری بر فروش دارند؟

و سوال های متنوع و مختلف دیگر که می تواند راهگشای فعالیت های مختلف بازاریابی و فروش باشد. بسیاری از سازمان ها و شرکت های امروزی به نحوه ی اجرای این گونه طرح ها نظارت کامل دارند. زیرا می دانند تا نتوانند برای این دست از سوال ها جواب مناسبی پیدا کنند نمی توانند موفقیت چشمگیر داشته باشند.

برای سازمان های مختلف بسیار مهم است تا شیوه ی بازاریابی خود را بهبود بخشند. بنابر این در این راه از افراد متخصص استفاده می کنند زیرا، معتقدند که دنیای تجارت متحول شده است و باید بتوان با درک تقاضای به روز و جاری بازار شیوه های بازاریابی نوینی را ایجاد کرد تا بتوان به سود دست یافت و در عین حال مشتریانی راضی داشت. در واقع باید بتوان بازاریابی را نیز مانند سایر برنامه های سازمانی دایم به روز کرد و مطابق با سلیقه ی بازار پیش رفت.

شیوه ی پویا در بازاریابی می تواند به رضایت مشتریان کمک شایانی نماید تا مشتری با کسب رضایت به یک تبلیغ کننده تبدیل شود و در این راه بتواند به عنوان بازاریاب شرکت یا سازمان عمل نماید. بسیاری از برند های بزرگ دنیا از این شیوه بهره می برند و با آشنایی با تقاضای بازار می توانند مشتریان خود را راضی نگه دارند و در نتیجه مشتریان با داشتن رضایت از کالا ها و خدمات آنان به خرید دوباره روی می آورند و به یک تبلیغ کننده برای برند های مشهور تبدیل می شوند.

بنابر این هنر بازاریابی پویا ابتدا در گرو شناخت بازاری است که قصد فعالیت در آن را دارید. سپس با استفاده از این شناخت فروش محصول مورد تقاضای بازار کار سختی نیست.

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده 

رضایت مندی مشتری ، خشنودی یا مسرور بودن؟

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

رضایت مندی مشتری چیست؟ اصلا چرا باید مشتریان راضی داشت و این عامل چه تاثیری بر بهبود کسب و کارمان دارد؟

رضایت مندی چیست؟رضایت مندی را می توان احساس های خوشایند یا ناخوشایندی دانست که در نتیجه مقایسه های ذهن در قیاس با انتظار ها شکل می گیرد. اگر چنین حالتی در مشتری رخ دهد می توان گفت او به رضامندی رسیده است. زمانی که مشتری محصول یا خدمات را می خرد، اگر عملکردی که از آن محصول یا خدمت دریافت می کند از انتظاری که داشته است پایین تر باشد، ناخوشنود می شود اما، اگر عملکرد کالا یا خدمت هم تراز با انتظار هایی باشد که او در ذهن خود داشته است می توان گفت مشتری خشنود است. در حالت بهتر مشتریان مسرور می شوند. این حالت زمانی رخ می دهد که عملکردی که از محصول یا خدمات دریافت می کنند بالاتر از سطح انتظار های آنان است.

می دانید وظیفه یک کسب و کار با این تعاریف مطرح شده چیست؟

وظیفه هر کسب و کاری این است که مشتری را مسرور نماید و به خشنود ساختن آن کفایت نکند. زیرا اگر مشتری خشنود شود به احتمال ۹۰ درصد اگر فروشنده دیگری بتواند این خشنودی را مجدد برای او ایجاد کند بدون شک آن فروشنده را انتخاب و شما را رها می کند. اما، اگر مشتری مسرور شود به این راحتی نمی تواند فروشنده قبلی را رها کند زیرا، چیزی بیش از یک خرید بین او و فروشنده اتقاق افتاده است و آن نوعی وابستگی عاطفی است.

امرزه شرکت های مختلفی تلاش می کنند تا مشتریان خود را مسرور کنند و این کار را جز مهمترین فعالیت های شرکتشان در نظر می گیرند. هدف از این کار آن ها این است که به رضامندی فراگیر مشتری دست پیدا کنند. رضامندی فراگیر مشتری همان حس مسرور ساختن است. اما رضایت مندی همان ایجاد حس خوشنودی است! به عنوان نمونه:

  • شرکت زیراکس به مشتریان خود ضمانت می دهد که تا ۳ سال امکان این را دارند که از خدمات تعویض قطعه بهرمند شوند!
  • شرکت سیگنا آگهی تبلیغی خود را با این مضمون ساخته است که، ما هیچ گاه رضایت صد در صدی نداریم مگر این که شما هم راضی شوید!
  • شرکت هوندا نیز در پیام ها تبلیغی خود این مضمون را نشر می دهد که؛ یک از دلیل هایی که مشتری های ما اینچنین راضی هستند این است که ما راضی نیستیم!

به راستی چند شرکت ایرانی از رضامندی فراگیر مشتریان پیروی می کنند؟ خلا چنین رضامندی امروزه در کشور ما سبب شده است که بسیاری از مشتریان به راحتی محصول ها و خدمات جایگزین بیابند.

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده 

زبان بدن و نشانه هایی از عدم موافقت

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

زبان بدن کاربرد های زیادی در زندگی و تجارت دارد. برای یک مذاکره کننده یا تاجر مهم است بداند که زبان بدن افراد مختلف در مذاکره یا شرکای تجاری بیانگر چیست؟ زیرا با استفاده از اطلاعاتی که زبان بدن منتقل می کند می توان تصمیم های بهینه و بهتری را اتخاذ کرد و در تجارت و کسب و کار خود موفق تر بود. زبان جسم در افراد، با شیوه ی سریعتری پیام های پنهان شده در رفتار آنان را منعکس می کند و معمولا افراد نمی توانند زبان بدن خود را مخفی کنند. این حالت باعث شده شده که بسیاری از افراد به یادگیری علایم این زبان بپردازند تا بتوانند در مسیر رقابت های شغلی سریعتر از رقبای خود به نتیجه ی دلخواه دست یابند.

در ادامه ی مطلب، به یکی از کاربرد های زبان بدن که برگرفته شده از بخشی از کتاب زبان بدن در بازاریابی و فروش است می پردازیم.

زبان جسم در بازاریابی و فروش

“اغلب سیاست مدار های عالی رتبه در حالی که پشت میز مذاکره قرار گرفته و دست های خود را بر روی سینه تا کرده (دفاعی) و چانه شان به حالت انتقادی یا خصمانه افتاده است، به شنونده های خود می گویند که پذیرای ایده های جدید بوده و افرادی آزاد اندیش اند. این افراد ممکن است تلاش کنند مخاطبین خود را نسبت به رویکرد انسانی و گرم خود متقاعد کنند در حالی که در همان لحظه ممکن است ضربه های محکمی بر میز بکوبند.

اگر این دو حالت ذکر شده با هم به کار روند نشان دهنده مخالفت با موضوع مطرح شده است؛ حتی اگر مانند سیاست مدار ها زبان آن ها اعلام موافقت کند، اما زبان بدن عدم موافقت را نشان می دهد.

زیگموند فروید مشاهده نمود که یک بیمار درحالی که به زبان بیان می کرد که از ازدواج خود راضی است، ناخودآگاه حلقه ازدواج خود را در انگشتش تکان می داد.  فروید به اهمیت این عمل غیرارادی آگاه شده بود و هنگامی که بیمار مشکلات ازدواج خود را بروز داد متعجب نشد. کلید تفسیر دقیق زبان بدن مشاهده مجموعه حالت ها و تناسب بین کانال های ارتباطی کلامی و غیرکلامی است.”

با توجه به اینکه زبان جسم می تواند راهگشای بسیاری از فعالیت های مختلف به خصوص در تجارت و کسب و کار باشد در دنیای امروز بسیار ضروری است که با این زبان آشنا شویم تا بتوانیم فعالیت های موفق تری را تجربه نماییم.

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده 

آیا سیستم بازاریابی شما معیوب است؟

By مقالات تخصصی بازاریابی No Comments

فکر می کنید که ترکیب درستی از ابزارها و روش های بازاریابی مختص بنگاه خودتان را در سیستم بازاریابی خودتان در اختیار دارید؟
در سمت رهبری یا مدیر بازاریابی سازمان هم قرار گرفته اید و از ابزارها و تکنیک هایی استفاده می کنید که شاید سازمان های رقیب بهترین نتیجه را از آنها می گیرند، اما شما از آنها نتیجه نمی گیرید.این موارد همگی نشانه هایی از یک سیستم بازاریابی معیوب است!
در این رابطه باید گفت اصولا تعادل معقولی بین فازها و مراحل مختلف سفر مشتری به منظور جذب آنها، برقراری تعامل بین آنها و نهایتا مجاب ساختن آنها به انتخاب شرکت شما برای خرید وجود ندارد.

مراحل مختلف سفر مشتری

در رابطه با این مراحل باید گفت اولین مرحله کسب اطمینان از داشتن تکنیک ها و ابزارهای مناسب برای جذب بازدید کننده یا مشتری بالقوه است.
سپس به ابزارها و تکنیک های لازم برای کمک به آنها به منظور برقراری تعامل با خودتان نیاز دارید، البته اگر در این مرحله آماده خرید کردن از شما نباشند.
و در نهایت ابزارها و تکنیک های لازم برای تشویق آنها به انتخاب شما به عنوان شریک تجاری خود.

محتوا برای مراحل مختلف قیف فروش

زمانی که تازه در پی جلب توجه مردم و مخاطبانی هستید که شما را نمی شناسند:

– محتوای غیر تخصصی و عمومی

– محتوای قابل درک برای همه

– قابل مطالعه در زمان کم

از جمله بهترین انواع محتواست.

بنابراین وبلاگ، ویدئو بلاگ، شبکه سازی یا حتی صحبت رو در رو و پادکست از ابزارهای مورد استفاده شماست.
در بخش میانی قیف فروش می توانید از محتوایی استفاده کنید که مخاطبان برای دریافت آن حاضر به ارائه اطلاعاتی از خود یا مثلا ایمیل آدرس خود هستند.
و در نهایت در بخش پایانی قیف فروش اگر به درستی از ابزارهای لازم در بخش های اول و میانی قیف استفاده کرده باشید، بخشی هست که می توانید با استفاده از ابزارهایی مثل ارائه نسخه آزمایشی یا مشاوره رایگان به مجاب کردن مشتری بپردازید.
خوب اینها تکنیک ها و روش هایی بودند که برای کسب اطمینان از صحت سیستم بازاریابی خود به آنها نیاز دارید، اما تکلیف ابزارهای لازم چه می شود؟

ابزارهای لازم برای یک سیستم بازاریابی موفق

برای موفقیت این روش ها و تکنیک های بازاریابی در واقع نیاز به دو مجموعه ابزار دارید. پیش از هر چیز بهینه سازی نتایج موتورهای جست وجو برای وب سایت شما اهمیت دارد.اول باید توجه داشته باشید که تمامی محتوای تولید و منتشر شده به طور اصولی مورد بهینه سازی قرار گرفته باشد تا مخاطبان به راحتی شما را در فضای آنلاین پیدا کنند.دوم استراتژی پیشنهاد دادن شماست. در واقع باید گفت این قدم دوم مرحله ای است که اغلب نادیده گرفته می شود. در واقع منظور مرحله ای است که به مخاطب گزینه ای برای ادامه مسیر خودش را می دهد.

این گزینه می تواند به صورت یک پیشنهاد در بالای قیف فروش باشد که مثلا پس از خواندن یک مقاله مخاطب را به خواندن یک مقاله مرتبط دیگر تشویق می کند یا مثلا مخاطب را به دانلود کردن یک فایل یا ثبت نام در یک وبینار دعوت می کند.
اینها در واقع پیشنهادهایی است که می توانید در سیستم بازاریابی خود از آنها استفاده کنید و اینگونه یک سیستم منسجم را شکل دهید.

منبع: مارکتینگ نیوز

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده 

شماره تماس جهت مشاوره!