Skip to main content

دیجی کالا در دست های برادران دیجیتالی

By اردیبهشت ۴, ۱۳۹۵مقالات تخصصی بازاریابی

دیجی کالا در دست های برادران دیجیتالی

با ورود به دفترکار برادران دو قلوی محمدی، موسسان بزرگ ترین شرکت فروش اینترنتی کشور، یعنی دیجی کالا چیزی که توجه بسیاری جلب می کند سن کم و جوانی آنهاست. سعید و حمید با وجود آنکه ۳۷ ساله هستند اما در آستانه ورود به دهمین سال کار، کوله باری از تجربه کسب کرده اند و شرکتشان را از یک هسته ۷ نفره کوچک به یک شرکت بزرگ با هزار نفر نیروی انسانی تبدیل کرده اند.

  • شاید سوال کلیشه ای برای شروع مصاحبه باشد ولی این می تواند سوال جذابی باشد که به ما بگویید چندساله هستید؟

حمید: ما متولد ۱۳۵۸ هستیم و در تهران متولد شدیم(محله ابوذر) پدر و مادر ما در زنجان متولد شده اند و پدرم صاحب یک نانوایی است.

سعید: ما ۱۱ تا بچه ایم و با وجود سطح معمولی از درآمدی پدر و مادرم به تحصیل اهمیت بسیاری می دادند.

  • خیلی از بچه های محله های جنوب شهر معمولا تابستان ها کار میکنند شما تجربه کارکردن دارید؟ مثلا در نانوایی پدر؟؟

سعید: خیلی کم، کمتر از برادرهای بزرگتر ولی خب کار هم می کردیم، اکثرا پشت دخل نانوایی می ایستادیم. و در نوجوانی بیشتر در زیرزمین صبح تا شب با گل مدلسازی می کردیم یا با خمیر و کاغذ ماکت درست می کردیم.

  • در کارهای مشترکی که با هم انجام می دادید به اختلاف نمی خوردید؟

حمید: در همه کارهایی که انجام می دادیم صدرصد تیم ورک داشتیم. فکر کنید دو هنرمند بخواهند روی یک مجسمه کار کنند. هر دو هم زمان کار می کردیم. یک جاهایی با هم اختلاف نظر داشتیم ولی بالاخره به یک نقطه مشترک می رسیدیم.

  • در چه رشته ای تحصیل کردید؟

سعید: من رشته مهندسی مکانیک خواندم، دانشگاه آزاد، واحد علوم تحقیقات و حمید هم مهندسی صنایع دانشگاه خواجه نصیر قبول شد. بعد از اتمام درس هر دو MBA را شروع کردیم من بلافاصله بعد از لیسانس ولی سعید بعد از سربازی.

  • در دوران تحصیل کار می کردید؟؟

حمید: ما قبل از ورود به دانشگاه کار را شروع کردیم؛ هر دو در بخش طراحی یک شرکت قطعه سازی موتور سیکلت مشغول بودیم و یکسال آنجا بودیم. در دوره دبیرستان به موضوعاتی مثل اتوکد خیلی مسلط شده بودیم به همین خاطر به محض اینکه وارد شرکت شدیم کار جدی انجام دادیم. بعدها به طراحی کفش روی آوردیم و هزینه زندگی و تحصیل را خودمان می دادیم، یادم هست در آوردن پول شهریه خیلی سخت بود.

  • اینترنت الان جزئی جدانشدنی از زندگی و کار شماست، می خواهم بدانم از کی در خانه اینترنت داشتید؟

حمید: سال ۷۱ یا ۷۲ که کامپیوترهای PC خیلی کم بود ما در خانه کامپیوتر داشتیم و با آن کار می کردیم. از آن کامپیوتر های فلاپی بزرگ بود و ما بدون موس با کیبورد اتوکد کار می کردیم.

سعید: ما با کامپوتر هیچ وقت بازی نکردیم، بازی نوشتیم. بازی ساختیم ولی هیچ وقت بازی نکردیم. و همان سال های اول اگر اشتباه نکنم سال ۷۵ بود هنوز اینترنت تحت وب نبود و در محیط تحت Dos کار می کردیم. دوست برادرم که مهندس کامپیوتر بود آمد و اینترنت را وصل کرد و به ما یاد داد.

  • ماجرای خرید دوربینی که منجر به ایجاد دیجی کالا شد چیست؟

سعید: دوربین دیجیتال تازه اومده بود( شاید دو سال بود) و علاقه عکاسی دیجیتال ما را به فکر خرید دوربین دیجیتال انداخت. علاقه داشتیم جدی و حرفه ای عکاسی کنیم خلاصه تصمیم گرفتیم با هم یک دوربین SLR بخریم شاید آن زمان بالای یک میلیون تومان قیمت داشت و گران بود.

حمید: چون پول پس انداز خودمان بود و با زحمت به دست آورده بودیم، برایمان خیلی مهم بود که دوربین درستی بخریم بنابراین شروع کردیم به بررسی کردن چه دوربینی بخریم.

سعید: بله سال ۸۴ بود بنابراین به فکر دیگری افتادیم و یکی از گزینه هایی که در آستین داشتیم  و داریم سرچ کردن در اینترنت بود کاری که خیلی آن زمان مرسوم نبود. توی اینترنت سرچی کردیم و دیدیم یک سایت هایی هست مثل دی پری ویو که کارشان اصلا همین است: راهنمایی و نقد بررسی محصولاتی که دارای پیچیدگی هستند مثل دوربین، وسایل صوتی و تصویری و … پس از طریق همین سایت ها با محصولات مختلف آشنا شدیم و در نهایت تصمیم نهایی برای خرید را گرفتیم. آن قدر بررسی کرده بودیم که برای خودمان هم جالب شده بود.

  • خب در نهایت چه دوربینی خریدید؟؟

سعید: NIKON D70 بود یک مغازه را پیدا کردیم در جمهوری که این دوربین را داشت کلی ذوق داشتیم و خیالمان راحت بود که چیزی را که می خواستیم پیدا کردیم دوربین را خریدیم به خانه که آمدیم تا جعبه را باز کردیم دیدیم لنز دوربین را عوض کرده اند و لنز ضعیف تری روی آن گذاشته اند که نه لرزشگر دست داشت و نه فوکوس خودکار.

حمید: ببینید به چه موضوعاتی جزیی توجه کرده بودیم و در نهایت سر لنزی که اهمیتش خیلی زیاد بود سرمان کلاه رفت یعنی نهایت یک تجربه خوشایند بررسی و انتخاب یک محصول دیجیال به پایان تلخ خرید منتهی شد.

  • اعتراض نکردید به مغازه دار؟

سعید: نه چون مطمئن بودیم فایده ای نداشت و در نهایت می گوید لنز، لنز من نیست و چرا همان موقع چشمتان را باز نکردید ولی خب جمع بندی این تجربه برای ما خیلی اهمیت داشت و در نهایت شد ایده شکل گیری دیجی کالا.

  • سایت دیجی کالا چطور راه افتاد؟

حمید: از تجربه خرید دوربین استفاده کردیم و شروع کردیم به نوشتن مدل کار. دیگر به جمع بندی نهایی رسیده بودیم و فقط کافی بود عملی کار را آغاز کنیم از آنجایی هم که همیشه عجله داریم سریع گفتیم باید دست بکار شویم؛ اوایل سال ۸۵ بود که شروع کردیم به برنامه نویسی برای اینکه سایت را بالا بیاوریم و چون اولین سایت فروشگاه اینترنتی در جهان بودیم و شبیه یا مدلی نداشتیم باید از اول تا آخرش را خودمان طراحی می کردیم.

  • خودتان هم اشاره کردید در آن زمان اینترنت همه گیر نبود، نمی ترسیدید شکست بخورید؟

سعید: ترس داشتیم ولی از این هم مطمئن بودیم که این اطلاعات پیش هیچ کسی نیست و از طرف دیگر می دیدیم که هر روز بر تعداد کالاهای دیجیتال در بازار، ویترین مغازه ها و قفسه فروشگاه ها افزوده می شد. علاوه بر این وقتی به رشد اینترنت هم نگاه می کردیم می دیدم با سرعت زیادی در حال گسترش است.

  • چه سالی دیجی کالا بالا آمد؟؟ چرا اصلا اسمش شد دیجی کالا؟؟ چگونه این اسم انتخاب شد ؟؟

حمید: سال ۸۵ بود و برای نام گذاری هم صدها اسم را لیست کرده بودیم و در نهایت با  همفکری دوستان و خانواده شد دیجی کالا ما به  دنبال اسمی بودیم  که هدف گذاری و تعریف ما را که نقد و بررسی و فروش اینترنتی بود را خوب نشان دهد.

  • اولین مشتری و کسی که به شما زنگ زد را یادتان می آید؟؟ اصلا چقدر طول کشید تا در سایت سفارش بگذارند؟

حمید: یادم نیست چه کسی اولین نفر بود ولی خیلی سریع واکنش گرفتیم در عرض یکی دو روز.

سعید: علتش این بود که به فارسی متن و محتوایی وجود نداشت. پس خیلی سریع توجه ها را جلب کردیم. البته در آن زمان فقط در حوزه دوربین و موبایل کار می کردیم ولی خب خیلی زود به جایی رسیدیم که موجودی انبار داشتیم در حالی که زمان شروع کار وقتی سفارش می گرفتیم سریع خرید و ارسال می کردیم.

  • با چه سرمایه اولیه ای کار را شروع کردید؟

سعید: حمید ماشین داشت فروخت و من هم کمی پس انداز داشتم فکرکنم زیر ۲۰ میلیون بود.

  • روند توسعه کار شما و افزایش نیروها به شکلی است؟

حمید: سال  اول دفتر ما در سعدی بود و با  ۷ نفر شروع به کار کردیم تقریبا سه سال آنجا بودیم با گسترش کار یک طبقه هم در ساختمان اضافه کردیم و در واقع پارکینگ انجا هم انبار شده بود آن زمان ۲۰ یا ۳۰ نفری شده بودیم؛ بعد از آن رفتیم دفتر خیابان مطهری جای بزرگ تری بود حدود ۳۰۰ متر و بخشی را انبار کرده بودیم در این دفتر هم دو سالی بودیم و اخرش ۵۰ نفری می شدیم.

سال ۹۰ حدودا بود که رفتیم خیابان جلفا روبروی فرهنگسرای ارسباران آنجا اولین جایی بود که دیگر یک ساختمان کامل داشتیم و عملی لمس کردیم که در حال بزرگ شدن هستیم و در این دفتر تعداد نیرویمان به ۷۰۰ نفر رسید و در نهایت به این دفتر آمدیم( دفتر میدان عطار) و چند هفته پیش هم جشن شروع کار هزارمین نیروی کاری را داشتیم.

  • دیجی کالا در روز چقد فروش دارد؟ واقعا عدد ۳ میلیارد تومانی که گاهی شنیده می شود راست است؟ در روز چقدر ثبت سفارش دارید؟

سعید: نمی توانیم این را اعلام کنیم چون رقابت سختی وجود دارد ولی مجموعا روزانه حدود ۹۰۰ هزار بازدید از وب سایت و موبایل اپ دیجی کالا صورت می گیرد.

حمید: دیجی کالا ۲.۵ میلیون عضو ثبت نام شده هم دارد یعنی افرادی که در سایت پروفایل دارند.

  • وقتی بپرسیم دیجی کالا مساوی چیست شما می گویید……؟

سعید: ما می گوییم CUSTOM EXPERIENCE یعنی تجربه مشتری، و رمز موفقیت دیجی کالا هم در همین بوده است:

  • توجه ویژه داشتن به خرید و انتخاب مشتری

حمید: یعنی مشتری نیازش را بگیرد، حالش خوب باشد، کیف کند و بگوی آفرین…. به امید روزی که همه در دنیا از دیجی کالا صحبت کنند……

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

شماره تماس جهت مشاوره!