Skip to main content

دکتر نوید حسینی ، بازرگان فعال ایران – اسلواکی

By فروردین ۱۶, ۱۳۹۵مقالات تخصصی بازاریابی

دکتر نوید حسینی ، بازرگان فعال ایران – اسلواکی

سید محمدرضا حسینی در سال ۱۳۵۳در یک خانواده ی مذهبی انقلابی به دنیا آمدند، اهل اصفهان هستند و دوران نوجوانی ایشان مصادف با سال های گل و گلوله بوده که در این حوزه هم خود را بی بهره نگذاشتند. متکی به خود، بسیار با تجربه و سرشار از دانش روز……

  • آقای حسینی در زمان شروع به کار چند سال داشتید؟ و در حال حاضر چند سال است که در این حرفه فعالیت دارید؟

کار رسمی ام را از سال ۷۲_۷۳ شروع کردم… تقریبا ۲۰ سال داشتم که موسسه ای راه اندازی کردیم به نام موسسه ی حکمت که بنا بر شرایط روز خودش هیچوقت ثبت نشد و تا به امروز در همان زمینه فعالیت کردیم…

راستش من به شدت با از این شاخه به آن شاخه رفتن  مخالفم و فکر می کنم اگر موفقیتی هم بود به خاطر همین اعتقادم بوده…

  • در کسب و کارتان چه نوآوری هایی داشته اید؟

به نظر من شرکت ها باید از تک محوری بودن خارج شوند و شروع کنند به سامان دادن کارکنانشان…

  • یعنی شما این قانون را برای شرکت خودتان ایجاد می کنید؟

صد در صد، تمام  کارکنان ثابت من در سود و زیان شرکت شریک اند…

  • داشتن زندگی خوب برای جوانان مشکل شده است. بیکاری بالاست و فکر می کنم مواجهه با این چالش های زندگی برای کارآفرینان جوان هم مشکل باشد. چگونه در کشوری که فرصت هایش انقدر محدود شده، پیشرفت کرد؟

شاید بگویند در ایران بحران کار هست. اما من این  را قبول ندارم. ایران کشوری پر از فرصت هاست، پر از فرصت هاست، پر از فرصت هاست… مسایلی هم بر سر راه این فرصت ها هست، اما حل همین مسایل است که ما را مقاوم می کند، مقاومتی که شاید با هیچ کار دیگری بدست نیاید…

  • در شروع کار چند نفر با شما همکاری می کردند؟ در حال حاضر چند نفر؟

در شروع کار خودم و دو نفر از همکلاسی هایم بودیم، الان مجموعه ای که کار می کنیم ۷۰_۸۰ نفر هستند.

  • بسیار عالی، پشتوانه ی مالی هم داشتید آقای حسینی؟

اصلا، خانواده ی من دوست داشتند که من پزشکی بخوانم، اما علاقه ی من به کامپیوتر بود و دنباله رو علاقه ی خودم شدم. به همین خاطر پدرم فقط شهریه ی ترم اول را پرداخت کرد. از ترم ۲ خودم در یک مدرسه ی غیر انتقاعی مشغول به کار شدم و کامپیوتر درس می دادم. واقعا از صفر شروع کردم…

  • آیا در شروع کار تجربه ی مرتبطی داشته اید؟ آیا تحصیلاتتان در کارتان مؤثر بوده؟

بله، لیساس من کامپیوتر است و سال سوم دانشگاه کار رسمی ام را شروع کردم. در آن زمان پروژه ای به ما خورد مربوط به کامپیوتری کردن سیستم حقوق و دستمزد یک شرکت که این اولین تجربه ی من شد. بعد از آن باید انتخاب می کردیم که برای شرکت خاصی کار کنیم یا خودمان محصول تولید کنیم، که ما شاخه ی دوم را انتخاب کردیم و خودمان محصول تولید کردیم. در سال های ۷۶_۸۷ درسم متوقف شد. سال ۸۷ در رشته ی MBA فوق لیسانس گرفتم و در سال ۹۰ مدرک DBAام را گرفتم.

  • آیا تا به امروز در کارتان شکست هم خورده اید؟ معمولا چه موانعی در حرفه ی شما وجود دارد؟ و چه راهکاری برای این مشکلات پیشنهاد می کنید؟

شکست و موانع که خیلی زیاد بوده، مثلا هیچ کس به ما مجوز نمی داد،  از محتوای کار ایراد می گرفتند، در پخش محصولات موانع زیادی داشتیم، درست زمانی که فروش ما بالا رفت اداره ارشاد اصفهان جلوی کار ما را گرفت… اما کلید همه ی این موانع صبر و پشتکار است؛ یعنی باید خودمان را وفق دهیم. تا به مشکلی برخوردیم فرار نکنیم، نامید نشویم، دنبالش برویم و حلش کنیم.

  • از موفقیت هایتان در زمینه ی کاری برای ما می گویید؟

 شاهنامه ی فردوسی و مثنوی معنوی که سرانجام خوبی برای پروژه ی دوم  ما بود را می توانم نام ببرم. سال۱۳۸۰ اتحادیه ی صادرکنندگان و تولید کنندگان نرم افزار ایران را در اتاق بازرگانی ایجاد کردیم، اینجا بودکه سال۱۳۸۰خط مشی ورود ما به بازار بین المملی شروع شد. این پروسه ادامه داشت تا که شرکت ما توانست در آن سال قرارداد های خوبی داشته باشد. یک شرکت در دبی زدیم، قرارداد هایی با دبی و کانادا داشتیم.

محصولی برای دبی تولید کردیم که وقتی اطلاعات یک شهر رو به این محصول  می دادیم خروجی اش میزان توسعه ی آن شهر در هر لحظه بود، که از همین محصول ما موتور تمدن رو ایجاد کردیم که تندیس وزارت ارشاد گرفت. در سال ۸۴ شرکت تجارت الکترونیک پارسیان را راه اندازی کردیم با هدف join کردن شرکت های ایرانی و خارجی بهم دیگر. نظر من این بود که ما هزاری هم که دانش و هوش داشته باشیم به دو چیز نیازمندیم:

  1. تکنولوژی
  2. مدیریت

این بود که غرفه ایجاد کردیم و ۱۰ شرکت آلمانی را آوردیم و چند شرکت دیگر هم، که هدف ما این بود شرکت ها ی خارجی را  با شرکت های ایران join کنیم و یک بهره مندی دوطرفه به دنبال داشته باشد که متاسفانه هیچکدام دیگر به ایران بر نگشتند.. شرکت عملا از سال ۸۴ تا سال ۹۳ غیرفعال شد. و من با همون برند شرکت پانای اروپا به صورت یک شرکت خارجی کار میکردم.

  • چرا این کشور رو انتخاب کردید؟

یکی از دوستام این کشور رو به من معرفی کرد . و من قبل از اون کانادا، آمریکا و دبی رفته بودم. اونجا که رفتم احساس کردم دو تا چیز دارم:

  1. رو به توسعه بودن. چون جایی می شود درآمد داشت که رو به توسعه باشند و جایی که توسعه یافته نمی شود  دنبال درآمد گشت.
  2. قوانین WTO رو داشت و دبی این قوانین رو نداشت.

یعنی من میتونستم صاحب ۱۰۰% این شرکت باشم و این خیلی برای من انگیزه شد.  به هر حال سال ۹۴ تصمیم گرفتیم شرکت تجارت الکترونیک امید پارسیان رو زنده کنیم. چرا که طبق گفته دولت به ۷۰۰ میلیارد سرمایه خارجی نیاز داشتیم.

حال ما باید به دولت کمک می کردیم. ضمن اینکه درکنار خدمت به دولت می توانست فرصتی برای درآمد خودمان باشد. این شد که سال ۹۳  شرکت مجددا تاسیس شد. و اولین  پارسال بهمن ماه برگزار شد. سفیر اسلواکی با توجه به جوی که احساس می کردیم برای کشور رخ خواهد داد قبل از برجام آمد صحبت کرد و یک تیم اسلواک غیر رسمی آوردیم و با شرکت های دیگر join کردیم. کسی که تجارت می خواند  می تواند درک کند که پس از برجام با قبل از برجام خیلی تفاوت دارد. الان شرایط اقتصادی خیلی بهتر است. ما الان دو تا پروژه  نیروگاهی داریم که دارد وارد کشور می شود و چیزی حدود ۱۰۰ میلیون یورو سرمایه گذاری این دو پروژه در فاز اول است.

  • و حرف آخر……

توصیه ی من به جوان ها: کسی که رزومه اش از پایین تا بالا۱۰تا کار نوشته شده این یعنی یه امتیاز منفی برای او. جالب است که خیلی ها به همین امتیاز منفی افتخار می کنند. اما باید بدانیم که نباید شغل ها را کنار گذاشت باید با آنها کنار آمد. قطعا ورود شرکت های چند ملیتی را خواهیم داشت که این ورود یک سری قوانین بین المللی دارد و جوان ها باید با پستی و بلندی این شرکت ها وفق پیدا کنند… و کسی میتواند با این شرکت ها وفق پیدا کند که توانسته باشد حداقل ۳سال از شاخه ای به شاخه ی دیگر نپریده باشد….

بنده از طرف خودم و مجموعه ی مستر ویزیتور برای شما آرزوی موفقیت روز افزون رادارم…سپاسگزاریم بابت وقتی که در اختیار ما قرار دادید…

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

شماره تماس جهت مشاوره!