Skip to main content

بازاریابی قلب و روح صنعت گردشگری ایران…

By اردیبهشت ۱۴, ۱۳۹۵مقالات تخصصی بازاریابی

بازاریابی قلب و روح صنعت گردشگری ایران…

جاذبه های گردشگری ایران جز زیباترین جاذبه های گردشگری جهان می باشند، که با توجه به خصوصیات منحصر به فردی که دارند تاکنون نتوانسته اند به جایگاهی که شایسته صنعت گردشگری ایران است دست یابند. با مشاهده وضعیت جاری در صنعت رقابتی گردشگری در می یابید که تنها داشتن جاذبه های منحصر به فرد برای جذب گردشگران کافی نیست.

یکی از علل کم رونق بودن صنعت گردشگری ایران در این است که با وجود تلاش هایی که بازاریابان ایرانی انجام می دهند اما، از ابتدا سوال مطرح شده در این صنعت را به درستی نیافته اند. سوال ساده صنعت گردشگری ایران که شاید در ذهن اکثر بازاریابان ایرانی نقش می بندد این است:

  • آیا جاذبه های صنعت گردشگری ایران خاص و نمونه است؟

جواب ساده این سوال نیز این است: بله. سوال اشتباه برای حل مشکل در نهایت جواب اشتباه را ایجاد می کند و اکثر بازاریابان از راحت ترین موضوع شروع می کنند و در نهایت شاید با این روش پس از طی کردن آزمون و خطاهای متعدد بتوانند به نتیجه صحیح برساند اما، همیشه نیز اینگونه نیست. برای اینکه با قاطعیت بیشتری به سوال صحیح برسید باید از پوشش فکری خود خارج شوید و دیدگاهی بی غرض و مجدد به سوال بالا داشته باشید. البته این کار بسیار سخت است زیرا، غنای جاذبه های گردشگری ایران و احساس هر بازاریاب ایرانی به این جاذبه ها کار را بسیار دشوار می کند.

  • در چنین وضعیتی بازاریابان صنعت گردشگری به سه گروه تقسیم می شوند:

گروه اول: سوال مطرح شده در بالا را دوباره تکرار می کنند و از منطق راحت ذهن خود کمک می خواهند و در نتیجه به جواب بله می رسند. این بازاریابان به علت تعصب های افراطی تمام گزینه های دیگر را نخواهند دید و با حالتی حق به جانب تنها به دفاع از مواضع خود می پردازند.

گروه دوم: قبول می کنند که راه حل های مختلفی برای حل بحران صنعت گردشگری کشور وجود دارد اما به نظر آن ها شانس بیشتر با راه حلی است که بتوان راحت تر آن را به کار برد. بنابر این اگر به پاسخ های غیر ممکن دست یابند دوباره شروع به جستجوی بقیه احتمال ها می کنند اما، در نهایت از پاسخی استفاده می کنند که بتوانند راحت تر با آن ارتباط برقرار کنند.

گروه سوم: هیچ پیش فرضی را برای سوال در ذهن خود قرار نمی دهند. این افراد عقیده دارند ممکن است سوال بالا ما را به جوابی سریع هدایت کند اما، چه موارد دیگری را می توان مطرح کرد.

گروه اول هرگز به نوآوری در صنعت گردشگری نمی اندیشند. این گروه به سوال صحیح نمی رسند، گرچه گام به گام حرکت می کنند اما، فرضی اشتباه را در ذهن خود ایجاد کرده اند، معمولا تمایل ندارند مفروضات خود را بازیابی کنند و عاشق ریاضیات هستند و به “بازاریابان تک بعدی” شهرت دارند.

گروه دوم توانایی نوآوری دارند اما، دیرتر از بقیه این کار را انجام می دهند. این گروه قلب صنعت گردشگری هستند، معمولا کار را با مفروضات آغاز می کنند و اگر به نقطه ضعفی برسند، دوباره آغاز می کنند و به دفعات این کار را تکرار می کنند تا موفق شوند، این گروه از بازاریابان به “نوآوران احتمالی” شهرت دارند.

اما گروه سوم به صورت مداوم نوآوری می کنند و فرض قوی ایی در ذهن خود ندارند. این گروه روح صنعت گردشگری هر کشور هستند، نسبت به هر چیزی در صنعت گردشگری کنجکاو می باشند، طبعی متفکر دارند و بر عکس اکثر بازاریابان از فرض های رایج در صنعت گردشگری جدا می شوند، در زمینه های هنری نیز فوق العاده موفق هستند. به این گروه از بازاریابان “افراد بی ادعا” می گویند.

بازاریابان گروه دوم و سوم ضامن موفقیت صنعت گردشگری ایران هستند، زیرا قلب و روح این صنعت می باشند. گروه دوم فرض های رایج صنعت گردشگری را زیر سوال می برند و با ایجاد سوال های صحیح در زمان صرفه جویی می کنند و گروه سوم آن فدر شجاع هستند که از تمام پیش فرض های جامعه خود می گذرند و تلاش می کنند تا درک صحیحی از موضوع و مشکلات صنعت گردشگری ایران بیابند.

پیکر صنعت گردشگری کشور بدون هر کدام از این دو گروه ناقص است زیرا، وجود یکی بدون دیگری در نهایت باعث مرگ بازاریابی صنعت گردشگری ایران می شود.

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:  کانال تلگرام آقای بازاریاب   |    پیچ اینستاگرام بزاززاده  

شماره تماس جهت مشاوره!